عظمت و فضيلت ركوع و سجود
اما ركوع و سجود، پس در ابتداى فصل پنجم از همين باب كلام امام صادقعليهالسلام
گذشت كه فرمود: نماز سه ثلث است ؛ يكى طهور (كه وضو و غسل و تيمم است) و يكى ركوع و ديگرى سجود. و اين كمال اهميت به ركوع و سجود است كه نماز با اين عظمت و اهميت سه قسمت شده است و اين سه قسمت اعظم و اهم تمام اجزاى نماز است چنانكه گويا تمام نماز همين سه جزء شده است بلكه طهور نيز مقدمه اين دو است و نمازى كه ركوع و سجود ندارد، طهور نيز براى آن لازم نيست مثل نماز ميت كه چون ركوع و سجود ندارد، طهور براى او واجب نيست چنانكه امام هشتمعليهالسلام
در روايت علل اشاره به اين فرموده است
و خداوند تبارك و تعالى ركوع و سجود را در قرآن مجيد امر فرموده و واجب كرده فرمود در سوره حج : يا ايها الذين امنوا اركعوا و اسجدوا و اعبدوا ربكم - الايه يعنى : اى كسانى كه ايمان آورده ايد، ركوع و سجود و عبادت كنيد پروردگار خود را...
شيخ طوسى در تهذيب ص ١٥٥ به سند موثق از سماعه نقل كرده است كه گفت : سوال كردم از امامعليهالسلام
(امام صادق يا امام كاظمعليهالسلام
) از ركوع و سجود: آيا در قرآن نازل شده ؟ فرمود: بلى ، خداى عزوجل فرمود: يا ايها الذين امنوا اركعوا و اسجدوا. عرض كردم : حد ركوع و سجود چيست ؟ فرمود: اما آنچه در ركوع كفايت مى كند، پس سه تسبيح است مى گويى : سبحان الله سبحان الله سبحان الله و كسى كه مى تواند، پس طولانى كند ركوع و سجود را آنچه مى تواند و مشغول مى شود در تسبيح و تحميد و تمجيد و دعا و تضرع ؛ كه نزديكترين حالات بنده به ذات مقدس پروردگار، آن وقتى است كه در سجده باشد...
در كتاب كافى به سند صحيح از زراره نقل كرده است كه گفت : شنيدم از امام صادقعليهالسلام
كه فرمود: سه چيز است كه سبب زياد شدن عمر و باقى ماندن نعمتهاست براى بنده عرض كرد: چيست ؟ فرمود: طول دادن ركوع و سجود در نماز، و طول دادن نشستن بر سفره طعام وقتى كه اطعام مى كند...
در كافى به سند خود از سعيد بن جناح نقل است كه گفت : بودم خدمت ابوجعفرعليهالسلام
(يعنى امام جوادعليهالسلام
به قرينه راوى) در منزل آن حضرت در مدينه ، پس ابتدا فرمود: هر كس ركوع خود را تام و تمام نمايد، از وحشت قبر ايمن باشد.
و همين روايت را صدوق در كتاب ثواب الاعمال نقل فرموده است
فقيه كامل ابن ادريس در آخر كتاب سرائر نقل كرده از كتاب شريف ثقه جليل حسن بن محبوب كه از اصحاب حضرت رضاعليهالسلام
بود از حارث بن الاحول از بريد عجلى كه گفت : عرض كردم خدمت حضرت باقرعليهالسلام
: در نماز كثرت قرائت افضل است يا طول دادن ركوع و سجود؟ امامعليهالسلام
فرمود: طول دادن ركوع و سجود در نماز افضل است مگر نشنيدى كه خدا در قرآن مى فرمايد: «فاقرؤ وا ما تيسر منه»؟ يعنى : قرائت كنيد آنچه ميسر شد از قرآن و فرمود: «اقيموا الصلاه». يعنى : به پا بداريد نماز را. امامعليهالسلام
فرمود: قصد كرده خداوند از اقامه نماز طول دادن ركوع و سجود را. راوى عرض كرد: كثرت قرائت افضل است يا كثرت دعا؟ فرمود: كثرت دعا افضل است
و همين حديث را در كتاب مستدرك از سيد ابن طاووس نقل كرده است
و مستحب است صلوات بر پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
در حال قيام و ركوع و سجود.
در كتاب كافى از امام باقرعليهالسلام
نقل است كه فرمود: كسى كه بگويد در حال ركوع و سجود و قيام : «صلى الله على محمد و آل محمد» بنويسد خدا براى او مثل ثواب ركوع و سجود و قيام
در كافى از عبدالله بن سليمان است كه گفت : سوال كردم از امام صادقعليهالسلام
: شخص در نماز واجب ياد مى كند پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
را در حال ركوع و سجود پس صلوات مى فرستد در آن حالت فرمود: خوب است صلوات بر پيامبر مثل تكبير و تسبيح است و ده حسنه است هيجده ملك سرعت مى كنند كه آن را به رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
برسانند.
و در اوايل همين باب رواياتى در مورد عجله كردن در ركوع و سجود و تمام نكردن آن آمد و گذشت كه : اگر اين طور نماز بخواند و بميرد، بر غير دين پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
خواهد مرد، چنانكه پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
و اميرالمؤ منينعليهالسلام
فرمودند.
و به حسب روايات در هر يك از ركوع و سجود سه مرتبه «سبحان الله» كافى است يا آنكه در ركوع يك مرتبه «سبحان ربى العظيم و بحمده» و در سجده يك مرتبه «سبحان ربى الاعلى و بحمده» بگويد كفايت مى كند. و اگر سه مرتبه بگويد افضل است و هفت مرتبه ، بالاتر و بهتر است
شيخ كلينى به سند موثق و شيخ طوسى به سند صحيح نقل كرده اند از ابان بن تغلب كه گفت : وارد شدم بر امام صادقعليهالسلام
و آن حضرت نماز مى خواندند. پس شمردم در ركوع و سجود حضرت شصت مرتبه تسبيح فرمودند.
و در روايت ديگر در نماز عصر با جماعت سى و سه مرتبه يا سى و چهار مرتبه تسبيح را تكرار فرمودند.
از كتاب مصباح الشريعه كه منسوب است به امام صادقعليهالسلام
فرمودند:
ركوع نمى كند براى خدا بنده اى از روى حقيقت و اخلاص ، مگر آنكه ذات مقدس حق جل و علا او را به نور بهاء خود مزين فرمايد، و در سايه كبريايى خود او را جاى دهد، و لباس برگزيده هاى خود را به او بپوشاند.
و ركوع در مرتبه اول واقع شده است و سجود در مرتبه دوم پس اگر مرتبه اول را خوب انجام داد، صلاحيت دارد براى دوم و ركوع اظهار ادب است و در سجود قرب حق است كسى كه خوب اداى ادب نكند، صلاحيت مقام قرب را ندارد.
پس ركوع كن ركوع خاشع براى خدا در حالتى كه ذليل به قلب خود بوده و ترسان در تحت سلطنت پروردگار و كوچكى كننده به جوارح و محزون باشى از آنكه فوت شود از تو ثواب و بهره ركوع كنندگان
و فرمود: خسارت نكرده والله و زيان بر او وارد نشده آن كسى كه انجام دهد حقيقت سجود را، هر چند يك مرتبه باشد در تمام مدت عمر. و رستگار و سعادتمند نيست آن كسى كه خلوت كند با پروردگار خودش در حال سجود مثل خدعه كننده كه بدن حاضر باشد و قلب غافل و لاهى باشد از آنچه خدا مهيا فرموده براى سجده كننده از انس در عاجل يعنى : (ماءنوس شدن با خدا در دنيا) و راحتى در آخرت و دور نخواهد شد هرگز از مقام قرب پروردگار كسى كه خوب انجام دهد عمل تقرب خود را در سجود. و نزديك به مقام قرب نخواهد شد آن كسى كه بد انجام دهد آداب سجود را و تضييع كند حرمت آن را به آنكه قلب خود را متوجه غير خدا كند در حال سجودش
پس سجده كن سجود شخص متواضع ذليل كه مى داند خلق شده از خاك كه زير قدمهاى مردم است و مركب شده از منى نجس كه پليد است نزد تمام و ايجاد شده بعد از آنكه نبود.
و خداوند تعالى قرار داده معنى سجود را سبب تقرب به سوى ذات مقدس خود به قلب و سر و پنهانى و روح پس كسى كه به مقام قرب حق نزديك شود، از غير خدا دور مى شود. آيا نمى بينى كه سجود در ظاهر مخفى شدن از خلق است و حالتى است كه تمام نمى شود مگر آن كه پنهان از خلق شود و محجوب شود از تمام آنچه چشم آن را مى بيند؟ همچنين خدا اراده كرده كه در باطن و قلب از خلق دور شود و متوجه به غير خدا نشود.
پس كسى كه در نماز قلب او متوجه چيزى غير از خدا باشد، پس قلب او نزد آن چيز بوده و نزديك به اوست و از حقيقت آنچه خدا آن را اراده فرموده و در نمازش از او خواسته است دور شده ، و نيز از ساحت قدس رب العزه دور گرديده
ذات اقدسش در قرآن شريف مى فرمايد: ما جعل الله لرجل من قلبين فى جوفه يعنى : خدا براى احدى دو قلب در جوف او قرار نداده (كنايه از آنكه دو قلب ندارد كه يك قلب متوجه خدا و يك قلب متوجه غير خدا شود. به هر يك كه توجه كرد، از ديگرى دور مى شود).
و رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود كه : خداوند عزوجل مى فرمايد: هر گاه مطلع شدم بر قلب بنده اى كه اخلاص دارد در اطاعت من و طلب مى كند رضايت و خشنودى مرا، خودم اصلاح مى كنم آن قلب را و تربيت و تكميل مى كنم آن را. و اما كسى كه در نمازش به غير من مشغول شود، به خودش استهزا مى كند و اسم او در ديوان خاسرين و زيانكاران نوشته مى شود.
در كتاب وسائل روايات زياد در مدح و شرافت سجود و فضيلت طول دادن آن از پيامبر و ائمهعليهالسلام
م نقل كرده
از آن جمله از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
روايت كرده كه فرمود: سجود را طول دهيد. زيرا هيچ عملى شديدتر نيست بر شيطان از اين كه ببيند پسر آدم را كه سجده مى كند. چون كه شيطان ماءمور به سجده شد و اطاعت نكرد، اما فرزند آدم ماءمور شد و اطاعت كرد.
و همين مضمون را اميرالمؤ منينعليهالسلام
فرموده در روايت اربعمائه يعنى آن روايتى كه مشتمل بر چهارصد مطلب راجع به دين و دنيا و آخرت است
شخصى براى پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
خدمتى انجام داد. حضرت فرمود: حاجت تو چيست بخواه عرض كرد: بهشت مى خواهم حضرت فرمود: قبول كردم ؛ لكن اعانت كن ما را به طول دادن سجود.
امام صادقعليهالسلام
و امام هشتمعليهالسلام
فرمودند: نزديكترين حالات بنده به مقام مقدس قرب حق تعالى آن وقتى مى باشد كه مشغول سجده شده باشد.
آقا سيد سجادعليهالسلام
در صحرا سجده كرد و هزار مرتبه فرمود:
لا اله الا الله حقا حقا. لا اله الا الله تعبدا و رقا. لا اله الا الله ايمانا و صدقا.
حضرت صادقعليهالسلام
نزد درخت خرمايى وضو گرفته و ركوع و سجود فرمودند و در سجده پانصد مرتبه تسبيح فرموده ، بعد دعا كردند.
امام صادقعليهالسلام
از پدرانش از رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل كرده كه فرمود: هر كه يك سجده كند، خدا يك گناه از او محو فرمايد و يك درجه براى او بلند فرمايد. تمام شد آنچه از كتاب وسائل نقل نموديم
و اما اخبار منقوله در كتاب مستدرك :
از كتاب امالى شيخ صدوق از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده كه فرمود: مردى آمد خدمت رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
عرض كرد: يا رسول الله ، گناهان من زياد شده و عمل من ضعيف است فرمود رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
: زياد سجده كن ؛ كه سجود گناهان را مى ريزد چنانكه باد برگهاى درخت را مى ريزد.
از كتاب علل نقل است كه راوى عرض كرد خدمت امام صادقعليهالسلام
: براى چه ذات قدوس حق حضرت ابراهيم را خليل خود گرفت ؟ آن بزرگوار فرمود: براى كثرت سجود او بر زمين بود.
از كتاب دعوات قلب راوندى از امام صادقعليهالسلام
نقل است كه فرمود: سجود، منتهاى عبادت بنى آدم است
حقير گويد: يعنى نهايت درجات عبادت سجود است كه از او بالاتر و شريفتر نيست
از كتاب اعلام الدين از اميرالمؤ منينعليهالسلام
نقل است كه فرمود: مردى آمد خدمت خاتم الانبياصلىاللهعليهوآلهوسلم
عرض كرد: علمى را به من تعليم فرما كه چون انجام دهم خدا و مخلوق مرا دوست بدارند. و مال من زياد شود و بدنم صحيح باشد و عمرم طولانى شود و خدا محشور فرمايد مرا با شما.
حضرت فرمود: شش چيز خواستى كه محتاج است به شش عمل و بايد انجام دهى تا به مقصد برسى اگر خواهى خدا تو را دوست بدارد، از خدا بترس و پرهيزكارى كن و اگر خواهى مردم تو را دوست بدارند، پس احسان كن به ايشان و اعتنا به اموال آنان نكن و اگر مى خواهى مال تو زياد شود، پس تزكيه كن آن را. و اگر مى خواهى بدنت صحيح باشد، پس صدقه زياد بده اگر خواهى عمرت طولانى شود پس صله رحم كن و اگر مى خواهى با من محشور شوى ، پس طولانى كن سجده در مقابل خداى يگانه
از كتاب لب اللباب از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل است كه فرمود: زمينى كه مؤ من بر آن سجده مى كند، روشنايى مى دهد به سوى آسمان
فضيلت استغفار
يكى از اجزاى مستحبه نماز استغفار بعد از تسبيحات اربعه و بين دو سجده است به گفتن «استغفر الله ربى و اتوب اليه .»
بدان كه : آيات و روايات مباركات در مدح و فضيلت استغفار زياد است و در كتاب وسائل و مستدرك و بحار نقل كرده اند.
از آن جمله شيخ كلينى از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده كه فرمود رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
: بهترين دعاها استغفار است
و اميرالمؤ منينعليهالسلام
تعبير فرمودند از استغفار به «ممحاة». يعنى : آلت محو كه گناهان را محو مى كند. يا مراد آن است كه زياد محو مى كند گناهان را.
از جعفريات به سندش از اميرالمؤ منينعليهالسلام
نقل است كه فرمود: رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمودند: براى هر دردى دوايى است و دواى گناهان استغفار است كه آن ممحاة است و صدوق همين خبر را نقل كرده
از كتاب دعوات راوندى از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل است كه فرمود: ابواب بليات را به استغفار دفع كنيد.
و فرمود: استغفار را در خانه ها و مجالس و سر سفره طعام و در بازارها و راهها، هر جا باشيد زياد كنيد. چرا كه نمى دانيد مغفرت خدا كى نازل مى شود.
معناى ذكر هنگام قيام
يكى از اجزاى نماز گفتن «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» است در وقت قيام يعنى : به حول و قوه خدا مى ايستم و مى نشينم و اين ، اقرار و اعتراف است كه شخص به حول و قوتى كه خدا داده كارها را انجام مى دهد و افعال از بندگان صادر است و حول و قوه از خدا است و اين ، تبرى و بيزارى جستن است از قدريه
و قدريه در روايات بر جبريه و مفوضه هر دو اطلاق شده است
نقل شده كه : شخصى در مقابل منصور دوانيقى به امام صادقعليهالسلام
دروغ بست و قسم خورد. حضرت فرمود: اين طور قسم ياد كن بگو: از حول و قوه خدا برى باشم و متمسك به حول و قوه خودم باشم اگر دروغ بگويم به امر امامعليهالسلام
اين طور قسم ياد كرد و هنوز كلام او تمام نشده بود كه افتاد و مرد. و چون خدا حول و قوه به او نداد سقط شد.
فضيلت تشهد و صلوات
اما تشهد و صلوات ، فضيلت و شرافت آن گذشت در اينجا اكتفا مى كنيم به نقل چند حديث
از كتاب مصباح الشريعه كه منسوب است به امام صادق صلوات الله و سلامه عليه نقل شده است كه فرمود: تشهد ثنا و ستايش ذات مقدس حق است پس بنده خدا باش در پنهانى و براى خدا در اعضا و جوارح و افعال خاضع باش ، چنانكه در گفتار و ادعا بنده خدايى (يعنى در گفتار و كردار بنده خدا باش .) و وصل كن راستى زبان را به صفا و راستى پنهان ؛ كه خدا تو را بنده قرار داده است و امر فرموده كه بندگى كنى به قلب و زبان و اعضا و جوارح
از كتاب شريف تفسير امام عسكرىعليهالسلام
است كه فرمود: وقتى كه نماز خواننده براى تشهد اول و دوم بنشيند، خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: اى ملائكه من ، بنده من خدمت و عبادت مرا تمام كرد و نشست كه مرا ثنا گويد و به محمد نبى و پيامبر من صلوات فرستد. هر آينه من ثنا گويم بر او در ملكوت آسمانها و زمين ، و هر آينه صلوات مى فرستم بر روح او در ميان ارواح
در كتاب وسائل از شيخ صدوق به سند صحيح از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده كه فرمود: صلوات بر پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
باعث تمامى نماز است و نمازى نيست براى شخص وقتى كه صلوات بر پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
را ترك كند.
از شيخ طوسى به سند صحيح از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده كه فرمود: تمامى روزه به دادن زكات است (زكات فطره)؛ چنانكه صلوات بر پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
سبب تمامى نماز است كسى كه روزه بگيرد و زكات را عمدا ندهد، روزه اى براى او نيست و همچنين كسى كه نماز بخواند و عمدا صلوات را ترك كند، پس نمازى براى او نيست
حقيقت و فضيلت سلام
قال تعالى :(
فَإِذَا دَخَلْتُم بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّـهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً
..
)
يعنى : وقتى كه داخل خانه شديد پس سلام كنيد بر خودتان (به اينكه شما بر اهل خانه سلام كنيد و اهل خانه كه جواب سلام شما را دادند، چون شما سبب سلام ايشان شديد، پس بر خودتان سلام كرديد). و اين سلام تحيتى است از جانب خدا مبارك (يعنى بابركت) و طيب (يعنى باعث پاكيزگى شما است .)
پس به حسب اين آيه شريفه با روايات وارده در تفسير برهان ، سلام تحيت است از جانب خدا كه مبارك و طيب است پس وقتى كه سلام كردى بر كسى ، يعنى تحيت مبارك و طيب از جانب خدا بر تو باد. و اين مصداق دعاست براى غير.
و شاهد ديگرى براى اينكه سلام تحيت است كلام خداوند تبارك و تعالى كه فرمود:(
دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّـهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ
)
. يعنى : گفتار مؤ منين در بهشت «سبحانك اللهم» مى باشد و تحيت آنها در آنجا سلام است
در كتاب بحار و وسائل از كتاب علل شيخ صدوق نقل كرده اند كه : خداوند به آدمعليهالسلام
فرمود: برو نزد اين جماعت ملائكه و بگو: السلام عليكم و رحمة الله و بركاته پس سلام كرد بر آنان پس ملائكه عرض كردند: و عليك السلام و رحمه الله و بركاته وقتى كه برگشت ، ذات مقدس حق فرمود: اين سلام تحيت تو و تحيت اولاد تو است بعد از تو تا روز قيامت
و مضمون اين خبر را در كتاب مستدرك از كتاب تحفه الاخوان از ابوبصير از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده است
در مستدرك از تفسير ابوالفتوح رازى از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل كرده كه فرمود: سلام تحيت است براى ملت ما، و امان است براى ذمه ما.
از كتاب تحفه الاخوان از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل شده كه فرمود: افشا نشود سلام در ميان قومى مگر آنكه ايمن شوند از عذاب پس اگر شما آن را انجام دهيد، داخل بهشت شويد.
از كتاب روضه الواعظين از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل است كه فرمود: سلام از اسماءالله است پس افشا كنيد بين خودتان ؛ كه مرد مسلمان وقتى كه مرور مى كند بر جماعتى و بر آنان سلام مى كند، اگر آنان رد سلام نكردند، رد مى كند بر سلام كننده آن كسى كه بهتر و پاكيزه تر است از آنان
و در چند روايت وارد شده كه سلام مستحب و جواب آن واجب است
در كتاب وسائل از شيخ كلينى از امام صادقعليهالسلام
نقل كرده است كه فرمود: كسى كه بگويد: «السلام عليكم» ده حسنه به او داده شود. و كسى كه بگويد: «سلام عليكم و رحمة الله» بيست حسنه براى او مى باشد. و اگر گفت : «سلام عليكم و رحمة الله و بركاته» پس سى حسنه براى او مى باشد.
و چند روايت در كتاب مستدرك به اين مضمون نقل كرده است و در بعضى از آن روايات تصريح شده كه ثواب جواب دهنده سلام نيز همين طور است
از تفسير ابوالفتوح رازى از رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل كرده است كه فرمود: بين سلام كننده و جواب دهنده صد حسنه است ٩٩ حسنه براى سلام كننده ، و يكى براى جواب دهنده سلام مى باشد.
از كتاب محاسن از اميرالمؤ منينعليهالسلام
نقل شده كه فرمود: براى سلام هفتاد حسنه است ٦٩ عدد آن براى ابتدا كننده به سلام ، و يكى براى جواب دهنده است
در كتاب وسائل از كتاب كشف الغمه از كتاب دلائل عبدالله بن جعفر حميرى از اسحاق ابن عمار از امام صادقعليهالسلام
است كه در ضمن حديثى فرمود: مؤ من كه مرور مى كند بر مؤ منين و بر آنان سلام مى كند، پس ملائكه رد مى كنند و مى گويند: سلام عليكم و رحمه الله و بركاته اءبدا.
در كتاب قرب الاسناد از هارون بن مسلم از مسعده بن صدقه از امام صادقعليهالسلام
از امام باقرعليهالسلام
از پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
نقل است كه فرمود: كسى كه از ميان مجلس حركت مى كند، رفقايش را وداع كند به سلام ، پس اگر آنان داخل در كار خيرى شدند، شريك آنان خواهد بود، و اگر در باطل وارد شدند، باكى بر او نيست
در كتاب وسائل از شيخ طوسى در كتاب مجالس خود به سندش از جابر از امام باقرعليهالسلام
نقل كرده است كه فرمود: ملكى از خداوند تعالى سوال كرد كه خدا به او قوه شنيدن تمام كلمات بندگان را عطا فرمايد، پس خداوند به او عطا فرمود. پس نيست احدى از مؤ منين كه بگويد: «صلى الله على محمد و آله و سلم» مگر آنكه آن ملك مى گويد: «و عليك السلام» و عرض مى كند خدمت پيغمبرعليهالسلام
يا رسول الله ، فلانى بر تو سلام رسانيده پس رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى فرمايد: و بر او باد سلام
در كتاب وسائل هشت روايت از كتاب كافى و تهذيب و غيره نقل كرده كه : سلام بر پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
از راه دور به پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى رسد.
در كتاب مستدرك ده روايت نقل كرده است كه صلوات و سلام از هر جا باشد، به پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى رسد. و همچنين نسبت به ائمه دين صلوات الله و سلامه عليهم روايات زياد نقل كرده اند كه سلام از دور به آنان مى رسد. و اين از جمله واضحات معارف حقه است
پس وقتى كه مى گويد: السلام عليك اءيها النبى و رحمه الله و بركاته - يعنى : سلام و تحيت و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد اى پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
- پس به پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى رسد و جواب سلام مى دهد، و ملك هم بر او سلام مى كند.
و وقتى كه مى گويد: السلام علينا و على عباد الله الصالحين يعنى : سلام بر ما و بر بندگان خوبان خداوند باد - پس سلام كرده بر جميع مؤ منين و مؤ منات كه صالحان و خوبانند.
و وقتى كه بگويد: «السلام عليكم و رحمه الله و بركاته». يعنى : سلام بر شما باد و رحمت خدا و بركات او - پس اگر امام جماعت باشد، در قلب خود خطور مى دهد كه سلام و تحيت باد بر دو ملك كه بر او موكلند و بر ماءمومين و ماءموم خطور مى دهد: سلام بر دو ملك و امام و ماءمومين راست و چپ باد. و منفرد، خطور مى دهد: سلام بر دو ملك باد.
و در السلام علينا و على عباد الله الصالحين خطور مى دهد: سلام بر ما و بر پيامبران و ائمهعليهمالسلام
و ملائكه و ساير خوبان از بندگان خداوند تعالى
شيخ صدوق در كتاب شريف من لا يحضر نقل كرده كه : مردى عرض كرد به اميرالمؤ منينعليهالسلام
: چيست معناى بلند كردن پاى راست و گذاشتن پاى چپ بر زمين در حال تشهد؟ حضرت فرمود: تاءويلش اين است كه : خدايا، بميران باطل را و به پا دار حق را. عرض كرد: چيست معناى قول امام جماعت : «السلام عليكم»؟ فرمود: امام از جانب خداى تعالى ترجمه مى كند به اهل جماعت مى گويد: امان و سلامتى براى شما باد در روز قيامت از عذاب خدا.
در كتاب بحار و وسائل از كتاب علل شيخ صدوق به سند خود از مفضل نقل كرده است كه گفت : سوال كردم از امام صادقعليهالسلام
از علت سلام نماز. تا آنكه گفت : عرض كردم خدمت امامعليهالسلام
براى چه سلام ختم نماز و تحليل آن (يعنى حلال شدن مبطلات نماز) شده است ؟ فرمود: براى آنكه سلام تحيت ملكين است ، و در انجام دادن نماز با حدود مقرره و ركوع و سجود و سلام ، سلامتى بنده است از آتش ، و در قبولى نماز قبولى ساير اعمال حاصل است
و وقتى كه نماز سالم شد، جميع اعمال سالم است ، و اگر سالم نشد و رد شد، تمام اعمال رد مى شود.