مقدمه
غريزه خويشتن دوستى ، انسان را وامى دارد براى آينده و رستگارى خود چاره اى بينديشد. رسيدن به نجات و رهايى از رنج و عذاب ، همواره محبوب و مطلوب آدميان بوده است ؛ بر همين اساس ، همه اديان از نجات پيروان خويش دم مى زنند و رهروان كيش خود را به رستگارى ابدى بشارت مى دهند. به گفته ميرچا الياده :
«رستگارى چيزى نيست جز اسم ديگرى براى دين ، به اين شرح كه اساسا همه اديان ؛ وسايلى براى نيل انسان ها به رستگارى در سطوح مختلف هستند.»
آموزه نجات در مسيحيت اهميت فراوانى دارد؛ پاره اى از مباحث مهم الاهياتى نظير آموزه گناه نخستين ، تثليث ، تجسم و مرگ فديه وار مسيح بر صليب ، بر پايه اين اعتقاد شكل و معنا مى يابد.
مسيحيان معتقدند عيسى مسيح مجسم شد تا نقشه خدا را براى نجات به اجرا در آورد
و بر صليب جان باخت تا كفاره گناهان باشد
و در روز سوم بر مرگ غلبه كرد و زنده شد و به آسمان بالا رفت تا نقشه نجات را كامل گرداند؛
بنابراين ، بنيان و شالوده دين مسيح ، رسيدن به نجات و فراهم كردن راه رستگارى است
دين اسلام نيز كه هماهنگ و هم سو با فطرت آدمى است ، به آموزه نجات و رستگارى توجه ويژه اى دارد.
از ديد اسلام ، خداوند انسان ها را براى رسيدن به رستگارى آفريده است از اين رو، در همه اوامر و نواهى خود به اين هدف اشاره كرده است :
(
وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا
وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
)
(
لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةًوَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
)
(
وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
)
(
وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
)
(
وَتُوبُوا إِلَى اللَّـهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
)
و آيه هاى فراوان ديگر كه در همه آنها هدف اصلى ، رسيدن به رستگارى معرفى شده است
رستگارى در اسلام جز در سايه توحيد كه اساس اسلام است ، تحقق نمى يابد. ايمان به توحيد، به رستگارى مى انجامد، چنان كه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
؛ از همان ابتداى دعوت خود مى فرمود:
قولوا لا اله الا الله تفلحوا.
مسيحيان ، دين خود را دين نجات ناميده اند و معتقدند همه انسان ها، گناه و آثار آن را از آدمعليهالسلام
به ارث برده اند. از اين رو، براى نجات از آن چاره اى جز ايمان به عيسى مسيحعليهالسلام
ندارند؛ يعنى همان كسى كه نجات دهنده همه انسان هاست
بنابراين ، مفهوم نجات و رستگارى ( salvation ) در مسيحيت به معناى رهايى از گناه و نتايج آن است كه از ثمره هاى آن ، اتحاد با مسيحعليهالسلام
و برخوردارى از زندگى لذت بخش و جاودانه ملكوت است
اما در آيين اسلام ، مفهوم نجات و رستگارى معناى ديگرى دارد؛ زيرا اسلام به گناه نخستين و تبعات آن عقيده اى ندارد و به روشنى بيان كرده كه همه انسان ها با ذاتى پاك و به دور از هر گونه گناه و پليدى متولد مى شوند. از اين رو، نگاه اسلام ، به آموزه نجات و رستگارى بسيار فراتر و گسترده تر خواهد بود و اين به سبب نوع جهان بينين است كه اسلام ارائه مى دهد.
از ديدگاه جهان بينى اسلامى ، خداوند متعال واجب الوجود و علت هستى بخش جهان است و همه كمالات وجود را دارد و هر نوع كمالى كه در موجودات يافت شود از اوست ؛ بدون اين كه از افاضه آن چيزى از كمالات وى كاسته شود. خداوند به طور مطلق داراى حيات ، علم و قدرت است و چون حكيم است ، كارهاى او از جمله آفرينش انسان هدفمند است خداوند انسان را براى رسيدن به كمال حقيقى و رستگارى آفريده است و رستگارى انسان درقرب به خدا و نيل به مقام عبوديت تحقق مى يابد.
بنابراين ، آموزه نجات در اسلام به اين معناست كه انسان با توان و اختيار خود بر هواهاى نفسانى و شيطانى غلبه كند و با تربيت نفس خويش ، خود را به كمال الاهى برساند.
رستگارى يعنى رهيدن از خود و رسيدن به خدا. انسان هاى رستگار از عذاب هاى الاهى در امان هستند و به سعادت و لذت پايدار و حقيقى نايل مى آيند. كتاب حاضر، نظريه را در قالب ديدگاه علامه طباطبايىرحمهالله
بيان مى كند.
اين نوشتار به سه پرسش اصلى و دو پرسش فرعى پاسخ مى گويد:
١ - ماهيت نجات چيست ؟
٢ - عوامل نجات كدامند؟
٣ - چه آثار و نتايجى به نجات تعلق مى گيرد؟
و پرسش هاى فرعى عبارتند از:
١ - تفاوت هاى نگره اسلامى و مسيحى در مورد آموزه نجات كدامند؟
٢ - در مورد آموزه نجات ، مسيحيت با چه چالش هايى روبه رو است ؟
از آن جا كه آموزه نجات از اركان ايمان مسيحى به شمار مى آيد، در جهان مسيحيت پژوهشهايى در اين باره صورت گرفته است حال يا به صورت يك تحقيق ، مستقل ؛ مانند كتاب نجات شناسى اثر چارلز هورن ، و يا به طور غيرمستقل ؛ و در ضمن كتاب هاى كلامى و دائرة المعارف ها؛ مانند كتاب نظام التعليم فى علم اللاهوت القويم نوشته قديس جميس انس اميركانى و new catholic encyckopedin كه دانشگاه كاتوليك در آمريكا آن را گردآورى كرده است
اما در جهان اسلام ، انديشمندان اسلامى به طور مستقل درباره آموزه نجات به پژوهش نپرداخته اند؛ ولى در ضمن كتاب هاى كلامى و تفسيرى خود مطالب ارزشمندى در اين باره بيان كرده اند؛ براى مثال ، استاد شهيد مرتضى مطهرىرحمهالله
، در كتاب ارزشمند عدل الاهى در اين باره كه چه كسانى اهل نجاتند و شرايط نيل به نجات كدام است ، بحث كرده و نيز در كتاب هاى كلامى درباره عوامل رسيدن به رستگارى و موانع آن بحث هاى فراوانى شده است ؛ مانند مباحثى درباره ايمان ، عمل صالح ، توبه ، بهشت ، جهنم ، كفر، گناه و مساله خلود در آتش و... در كتاب هاى تفسيرى نيز در ذيل موضوعاتى مانند فلاح ، فوز، سعادت ، شقاوت ، نجات ، مستضعفان ، بهشت ، دوزخ ، شفاعت ، ايمان ، متعلقات ايمان ، كفر، نفاق ، گناه و... درباره آموزه نجات بحث هايى مطرح است ؛ ولى با وجود اين با جست وجويى كه نگارنده در مراكز علمى و پژوهشى انجام داده است ، پژوهشى مستقل با موضوع اين كتاب تاكنون انجام نشده و اين كار در نوع خود، كارى جديد به حساب مى آيد.
روش در پيش گرفته شده در اين پژوهش ، همان روش تحقيق در مباحث علوم نظرى است ؛ يعنى با استفاده از روش هاى استدلالى و تحليلى و با به كارگيرى تحقيق كتابخانه اى ، در پى ارائه ديدگاه علامه طباطبائىرحمهالله
برآمده است و به منظور رعايت عدالت و انصاف علمى ، نخست به مطالعه و تحقيق در كتاب مقدس به ويژه عهد جديد و كتاب هاى كلامى مسيحى پرداخته و پس از تامل و تفكر و يادداشت بردارى به صورت فيش نويسى ، نظريه مسيحيت درباره نجات را تنها با استناد به منابع مسيحى نوشته است سپس با هدف كشف ديدگاه علامه طباطبايىرحمهالله
به تفسير الميزان فى تفسير القرآن مراجعه كرده و به مطالعه بخش هايى از آن كه در ارتباط با موضوع تحقيق بود، پرداخته است آنگاه به طور مستقل و بدون توجه به ديدگاه رايج در مسيحيت ، نظريه علامه طباطبايىرحمهالله
را در مورد نجات و رستگارى بيان كرده است
پس از تبيين ديدگاه مسيحيت و علامه طباطبايىرحمهالله
، ضرورى مى نمود عقيده علامه طباطبايىرحمهالله
را درباه نظريه مسيحيت جويا شويم از اين رو، در پرتو آياتى كه درباره مسيحيت سخن گفته اند، در ذيل عناوينى ، تفسير و كلام ايشان را به عنوان نقد ديدگاه مسيحيت بيان كرده ايم
امروزه گفت وگوى ميان اديان و پرداختن به مباحث تطبيقى به ويژه در مباحث كلامى ، از امور گريزناپذير است ؛ زيرا در پرتو آن بسيارى از حقايق روشن و پاره اى از امور به ظاهر اختلاف برانگيز برطرف خواهد شد و صاحبان عقل و انديشه و متعهد به حقيقت ، قدرت مى يابند سره را از ناسره و حق را از باطل تشخيص دهند. به همين منظور، نوشتار حاضر يكى از مباحث مهم كلامى را به صورت تطبيقى به بحث مى گذارد.
در بخش نخست ، مباحث نجات شناسى مسيحى را در سه فصل ارائه مى دهد: فصل اول ، ماهيت نجات را بررسى كرده ، به موضوعاتى مانند انسان ، گناه و نقش مسيح در نجات مى پردازد.
فصل دوم ، عوامل نجات يعنى برگزيدگى ، دعوت ، تولد دوباره ، تقديس ، ايمان ، توبه و عمل صالح را بررسى مى كند.
و فصل سوم ، به مطالعه نتايج و آثار آن مى پردازد.
بخش دوم ، هماهنگ با بخش نخست ، نجات شناسى اسلامى را از ديدگاه علامه طباطبايىرحمهالله
در سه فصل ماهيت نجات ، عوامل نجات و آثار و نتايج نجات پى مى گيرد.
بخش سوم نيز به نقد برخى از آموزه هاى مسيحى مى پردازد.
كتابى كه پيش روى شما است ، درآمدى كوتاه بر آموزه نجات است اين اثر، پايان نامه كارشناسى ارشد نويسنده در موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى بوده و اينك پس از تغييراتى مختصر به چاپ رسيده است در پايان ، بر خود لازم مى دانم از همه استادان و عزيزانى كه مقدمات رشد و تعالى علمى و معنوى بنده را فراهم ساخته اند، فروتنانه تقدير و تشكر كنم به ويژه استاد بزرگوار حضرت آيت الله مصباح يزدى ، رياست محترم موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى ، دو استاد ارجمند آقاى دكتر محمد فنايى اشكورى و حجت الاسلام و المسلمين آقاى على رضا آل بويه (در مقام استاد راهنما و استاد مشاور) كه اين كتاب حاصل تلاش و هدايت هاى آن دو بزرگوار است .هم چنين حجت الاسلام و المسلمين آقاى دكتر شمالى كه داورى اين اثر را پذيرفت و حجت الاسلام و المسلمين آقاى فتحعلى كه با صبر و حوصله به مطالعه و ارزيابى اين نوشتار پرداخت و پيشنهادهاى ارزشمندى را ارائه فرمود.از خداوند متعال براى همه اين بزرگواران توفيق ، سلامت و سعادت روزافزون خواستارم همچنين از مركز انتشارات و پژوهشهاى امام خمينى به ويژه جناب آقاى محمد روحانى تشكر و قدردانى مى كنم
مصطفى آزاديان
زمستان ١٣٨٤