گفتار پنجم : استدلال بر رجعت از قرآن و سنت
۱ - رجعت در قرآن :
رجعت و بازگشت برخى انسانها به دنيا پس از مردن مستلزم هيچگونه محذور عقلى نيست
علاوه بر آنكه در مواردى واقع هم شده است
از اين روى در اصل رجوع برخى انسانها به دنيا جاى هيچگونه انكارى نيست از سوى ديگر آيات و روايات فراوانى در اثبات رجعت به معناى اصطلاحى آن وارد شده است اما، پيش از بيان آيات ذكر چند نكته ضرورى است :
اول : در ميان آياتى كه مورد استدلال قرار گرفته است ، واژه «رجعت» به كار نرفته اما با دقت و تعمق در معناى آيات معلوم مى شود كه آنها با رجعت ، هماهنگى و سازگارى دارند.
دوم : آيات فراوانى توسط ائمه اطهار،عليهمالسلام
، به رجعت تفسير شده و از آنجا كه ما قائل به عصمت آنها هستيم به آن آيات با كمك روايات استناد مى نماييم سوم : از آياتى كه در مورد رجعت وارد شده اند گاهى به روز قيامت و يا به روز ظهور حضرت حجت ،عليهالسلام
، تفسير شده و اين نكته ضربه اى به استدلال به رجعت نمى زند چرا كه اين معانى با هم منافات نداشته و هر كدام از بطنى از بطون قرآن حكايت دارد.
و بالاخره در حدود هفتاد آيه در مورد رجعت وجود دارد، كه به خاطر اختصار به سه آيه اكتفا مى كنيم :
آيه اول :
(
وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ
وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُون
)
َ
و هنگاميكه قول بر آنان واقع گردد، از زمين موجودى را بيرون مى سازيم كه با آنان سخن مى گويد (يا با آنان مى جنگد) ولى مردم به آيات ما ايمان نمى آورند، و روزى كه از هر امتى گروهى از كسانى كه تكذيب ما كردند، محشور كرده و سپس آنها نگه داشته مى شوند.
اين آيه مشهورترين آيه رجعت است كه به تنهايى بر رجعت دلالت دارد. چرا كه ظاهر آيه به خوبى بيانگر اين مطلب است كه اين حشر گروهى از هر امتى غير از حشر در روز قيامت است زيرا حشر در آيه فوق حشر همگانى نيست در حالى كه حشر در روز قيامت شامل همه انسانها مى گردد، چنانكه در آيه اى در وصف حشر روز قيامت چنين مى فرمايد:
(
وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا
)
و همه را مشهور كرده و احدى از آنان را فرو نخواهيم گذاشت
«آلوسى» يكى از مفسران بزرگ اهل سنت اشكالى به استدلال آيه فوق بر رجعت نموده و مى گويد:
منظور از حشر، حشر براى عذاب است كه بعد از آن حشر كلى اتفاق مى افتد. يعنى حشر بعد از حشر، يك حشر كلى براى همه خلايق و يك حشر نيز تنها براى كسانى كه مورد خشم و عذاب الهى قرار مى گيرند
پس آيه دلالتى بر رجعت نداشته و منظور آيه حشر در روز قيامت است
علامه طباطبايى قدس سره ، در پاسخ به او چنين مى نويسد:
چنانچه منظور حشر براى عذاب بود لازم بود كه اين غايت ذكر شود، يعنى گفته شود، «نحشر الى العذاب» تا ابهام برطرف شود كما اينكه در آيه ديگر كه در مورد حشر براى عذاب است غايت مذكور بيان شده است :(
وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّـهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ
)
...
مضافا اين كه بعد از حشر سخن از عتاب و سرزنش است نه عذاب
از سوى ديگر دو شاهد در خود آيات قبل و بعد وجود دارد كه مؤ يد اين است كه حشر براى عذاب نيست و اين واقعه قبل از قيامت است يكى در صدر آيه كه مى فرمايد:(
وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ
)
كه مورد اتفاق همه مفسران است كه وقوع قول از علائم قيامت است و روشن است كه علامت يك شى غير از آن شى است و ديگر آنكه پس از سه آيه مى فرمايد:(
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ
)
و قضاياى قيامت را از آنجا آغاز مى كند.
به هر حال از اين آيه به خوبى فهميده مى شود كه پيش از قيامت گروهى از هر امتى محشور مى شوند و مورد مواخذه قرار مى گيرند و اين حشر نيز به معناى برگشتن به دنيا پس از مرگ است
علاوه بر دلالت روشن خود آيه ، بر رجعت ، احاديث فراوانى در ذيل اين آيه كريمه از اهل بيتعليهمالسلام
، وارد شده و ايشان ، آيه مذكور را بر رجعت منطبق دانسته اند كه از جمله ، مى توان به روايت زير اشاره كرد:
فقال الرجل لابى عبداللهعليهالسلام
: ان العامة تزعم ان قوله «و يوم نحشر من كل امة فوجا» عنى فى القيامة فقال ابوعبدالله : فيحشر الله يوم القيامة من كل امة فوجا و يدع الباقين ، لا ولكنه فى الرجعة و اما آيه القيامة «و حشرناهم فلم نغادر منهم احدا»
آن مرد به امام صادق ،عليهالسلام
، عرضه داشت : كه اهل سنت گمان كرده اند كه آيه «روزى كه از هر امتى گروهى را محشور مى كنيم» مربوط به قيامت است حضرت در پاسخ فرمود: آيا چنين است كه خداوند روز قيامت از هر امتى تنها گروهى را محشور كرده و بقيه را رها مى سازد؟ خير، اينگونه نيست ولكن آيه در مورد رجعت است اما آيا قيامت آن است كه مى فرمايد: «همه را محشور ساخته و از احدى چشم پوشى نمى كنيم .»
آيه دوم :
(
إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ
)
همانا ما فرستادگان خويش و مومنان را در دنيا، آن روزى كه شاهدان اقامه شوند يارى خواهيم نمود. آيه فوق خاطر نشان مى سازد كه وعده الهى بر آن تعلق گرفته است كه همه انبيا و مؤ منان را در همين دنيا يارى خواهد كرد. چنانكه از ظاهر آيه برداشت مى شود اين نصرت انبيا و مؤ منان به صورت گروهى و دسته جمعى صورت خواهد پذيرفت از آنجا كه چنين نصرتى در گذشته اتفاق نيفتاده پس قطعا در آينده به وقوع خواهد پيوست ، چرا كه وعده الهى تخلف ناپذير است
از طرفى چون همه پيامبران (به جز حضرت عيسى و خضر،عليهماالسلام
،) و مؤ منان بسيارى از دنيا رفته اند و در اين دنيا يارى نشده اند به مقتضاى آيه فوق بايستى آنها زنده شوند تا در همين دنيا يارى شوند بخصوص كه لفظ نصرت در مواردى بكار مى رود كه دو گروه مشغول مخاصمه باشند و بعد شخصى يا گروهى يكى از طرفهاى مخاصمه را كمك بكند تا بر طرف مقابل چيره شود و طبيعى است كه چنين معانى با رجعت سازگارى دارد، موئد چنين استدلالى به آيه شريفه حديثى است كه از امام صادق ،عليهالسلام
، نقل شده كه فرمود:
والله فى الرجعة اما علمت ان انبيا الله كثير لم ينصروا فى الدنيا و قتلوا و الائمه من بعدهم قتلوا و لم ينصروا ذلك فى الرجعة
به خدا سوگند اين آيه در مورد رجعت است ، مگر نمى دانيد كه پيامبران بسيارى در اين دنيا كشته شدند و نصرت خداوند به آنان نرسيد؟ امامان كشته شدند و نصرت خداوند شامل حال آنها نشد، اين آيه در رجعت محقق خواهد شد.
آيه سوم :
(
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
)
و ما تو را جز براى بشارت و بيم جهانيان نفرستاديم همانگونه كه از جهت اعتقادى روشن است نبوت پيامبر اسلام حضرت محمد،صلىاللهعليهوآله
، عموميت داشته و شامل همه عصرها و نسلها مى شود، اما تحقق عينى اين بعثت و رسيدن پيام دعوت حضرت به همه مردم جهان هنوز محقق نشده است بر طبق مفاد برخى روايات اين دعوت در روز رجعت عينيت خواهد يافت ، چنانكه امام محمد باقر،عليهالسلام
، مى فرمايد:
اين آيه در رجعت تحقق مى يابد.