چند نكته درباره رزق و روزى
١- مساله روزى بر اساس حساب دقيقى است كه پروردگار درباره بندگان دارد. چرا كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست او پيمانه و ظرفيت وجودى هر كس را مى داند و طبق مصلحت به او روزى مى دهد.
سوال - آيا مفهوم سخن فوق اين نيست كه هر گاه انسان فقير و محروم است نبايد دست و پايى براى وسعت روزى كند. به احتمال اينكه خدا مصلحت او را در اين دانسته است ؟ پاسخ اين است كه گاهى كمبود روزى به خاطر سستى و تنبلى خود انسان است اين كمبودها و محروميتها خواست حتمى خداوند نيست بلكه نتيجه اعمال اوست كه دامنگيرش شده البته اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت در عين حال درها به روى او بسته شد بايد بداند در اين امر مصلحتى بوده نبايد مايوس شود و بيتابى كند بايد به تلاش خود ادامه دهد و تسليم رضاى خدا باشد.
سوال - اگر برنامه تقسيم روزى حساب شده است چرا گروهى را مى بينم كه روزى فراوان دارند و طغيان مى كنند و خداوند جلوى آنها را نمى گيرد؟ در پاسخ بايد به اين نكته توجه داشت كه گاهى گسترش روزى وسيله اى است براى امتحان و آزمايش در مال و ثروت خوشبختى نمى آورد و آگاهى ثروت يك نوع مجازات الهى است كه خداوند بنده اى را گرفتار آن مى سازد.
سوال - در آياتى از قرآن آمده است كه خداوند روزى را براى هر كس كه بخواهد گسترده و براى هر كس بخواهد تنگ مى كند اين تعبير ممكن است اين توهم را ايجاد كند كه نظام روزى نظامى است كه به كلى از دست انسان خارج است بنابراين اگر گروهى متنعم و گروه ديگر محرومند همه آنها خواست خداست و كارى از ما ساخته نيست پاسخ اين است اگر در عوامل تنگى و گستردگى روزى بينديشيم حقيقت روشن مى شود زيرا مشيت الهى مفهومش اراده بى حساب و كتاب نيست بلكه اراده اى است آميخته با حكمت
حكمت خدا ايجاب مى كند هر كس تلاش و كوشش بيشترى داشته باشد روزيش را گسترده تر گرداند(
وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
)
انسان بهره اى جز نتيجه تلاش و كوشش خود ندارد.
٢- خداوند از بنده اش غافل نيست و در هر شرايطى روزى او را مى رساند در يك سفرى كه به شيراز رفته بودم به خدمت يكى از عرفاى آن ديار رسيدم ، او خاطره اى را از شخصى به نام كوچك على برايم تعريف كرد مى فرمود: كوچك على سالها براى عبادت به كوه نور شيراز مى رفت و براى خود اتاقكى در بالاى كوه ساخته بود و گاه چند روزى در ميان آن مى ماند او مى گفت يكى از روزهاى زمستانى كه به بالاى كوه رفته بودم برف سنگينى باريده بود توشه ام تمام شده بود سخت در مضيقه بودم از ترس حمله گرگها نمى توانستم به خانه برگردم كاملا مضطر شده بودم گفتم خدايا تو از بندگانت غافل نيستى خودت به فريادم برس اندك زمانى گذشت ناگهان احساس كردم كسى در مى زند گفتم كيستى ؟ گفت برايت توشه آورده ام در را باز كن
در را باز كردم توشه اى كه آورده بود تحويل گرفتم و از او تشكر كردم او گفت روز بعد كسى مى آيد و ظرف غذا را تحويل مى گيرد اگر آمد ظرفهاى غذا را به او بده و من از بنده نوازى خداوند در شگفت بودم با خوشحالى از آن غذاها استفاده كردم روز بعد جوان ديگرى آمد در زد در را باز كردم ، او گفت آيا شب گذشته كسى براى شما چيزى آورد گفتم بلى جوانى بود براى من غذا آورد او گفت من آمده ام ظرف هاى غذا را ببرم وقتى ظرفهاى غذا را به او تحويل دادم از او پرسيدم راستى با چه انگيزه اى آن جوان در شب گذشته در ميان آن برف و سرما برايم غذا آورد او گفت : در منزل يكى از دوستان جمع بوديم همه نوع غذا و ميوه در اختيار داشتيم صحبت از شجاعت به ميان آمد و هر كسى خاطره اى را از خود تعريف مى كرد تا اين كه مطرح شد چه كسى مى تواند شجاعت خود را با رفتن پيش كوچك على آزمايش كند. و چنين شد كه آن جوان براى نشان دادن شجاعت خود آن غذا را براى شما آورد.
٣- يكى از مسائلى كه در رابطه با رزق و روزى مورد توجه بايد قرار گيرد خلاقيت است كه در تنگناهاى زندگى مى تواند راهگشا باشد. برخى از مردم با غفلت از اين سرمايه در بحران هاى زندگى زانوى غم بغل مى گيرند و دست از كار و تلاش مى كشند در حالى كه مى توان با خلاقيت و ابتكار در هر شرايطى براى خود كار ايجاد كرد. افراد بسيارى بوده اند كه وضعيت مطلوبى نداشته اند اما با خلاقيت توانستند ترقى نمايند در اينجا به چند نمونه از آن ها اشاره مى شود.
- جوانى كه از پيدا كردن كار مايوس شده بود با آوردن خاك در زير زمين خانه خود به كشت قارچ مشغول شد و توانست بدين وسيله مشكل خود را حل نمايد.
- جوانى كه يك چشم خود را در زمان جنگ ايران و عراق در سال ١٣٦٠ از دست داده بود با خاك اره و چسب چوب به توليد ميوه هاى زينتى تجسمى پرداخت و از اين طريق توانست براى خود خانه و زندگى فراهم نمايد.
- افراد زيادى هستند كه با كاغذهاى باطله ماسك و اسباب بازى هاى گوناگون مى سازند و از اين طريق امرار معاش مى كنند. در هر پايه تحصيلى و موقعيت اجتماعى مى توان خلاق بود.
در اين جا سوالى مطرح است كه چگونه مى توان خلاق بود، خلاقيت هميشه ذاتى نيست بلكه مى توان به تناسب استعداد و شرايط خود آن را كسب نمود و براى بدست آوردن اين ويژگى توجه به چند نكته لازم است :
الف - احساس نياز و انگيزه ى كار زيرا تا چنين احساسى نباشد خلاقيت معنا پيدا نمى كند.
ب - اراده و جديت براى داشتن كار
ج - مطالعه زندگى افراد كه با خلاقيت زندگى خود را سر و سامان داده اند. چنين افرادى را مى توان در هر سطحى و در هر شرايط زندگى در ميان هم سالان پيدا نمود.
٤- روزى تنها به زرنگى نيست ، چه بسيار انسانهاى ساده اى كه از نظر مال و ثروت وضع بهترى از انسانهاى زرنگ و زيرك دارند، پس نبايد به زرنگى خود مغرور شد. بلكه به دست آوردن روزى علاوه بر زيركى ، سعى و تلاش صحيح و از همه مهمتر به اتكا و توكل به خداوند مهربان نيازمند است در حديث قدسى خطاب به يكى از انبياء آمده است :
اتدرى لما رزقت الاحمق ؟ قال لا. قال الله ليعلم العاقل ان طلب الرزق ليس بالاحتيال
هيچ مى دانى چرا انسان احمق و نادان را روزى مى دهم ؟ عرض كرد: نمى دانم ، خداوند فرمود: براى آنكه انسان عاقل بداند كه روزى بدست آوردن به زرنگى نيست
٥- خداوند متعال كه خالق و رازق بندگان است دوست دارد كه در همه حال ارتباط بنده با او قطع نشود و انسان هميشه متوجه ذات بارى تعالى باشد، از اين جهت خداوند با اسباب مختلف توجه بنده را به سوى خود جلب مى كند.
از پيامبرصلىاللهعليهوآله
نقل شده كه فرمود:
ابى الله ان يرزق عبده الا من حيث لا يعلم فان العبد اذا لم يعلم وجه رزقه كثر دعاوه
خداوند روزى بنده اش را از راهى را كه نمى داند مى رساند زيرا بنده زمانى كه نداند از چه راهى روزيش مى رسد دعايش زياد خواهد شد اگر بنده راه روزى را بطور كامل مى دانست از خداوند غافل مى شد.
از امام صادقعليهالسلام
نقل شده است كه فرمود: در بنى اسرائيل مردى بود كه گرفتار فقر و تنگدستى شده بود. همسرش دائما او را به طلب رزق دعوت مى كرد و او راهى را براى طلب رزق نمى يافت با دل شكستگى براى طلب رزق به خدا پناه برد؛ در خواب به او الهام شد كه دو درهم از مال حلال مى خواهى يا دو هزار درهم از حرام
گفت دو درهم از حلال مى خواهم به او الهام شد: از خواب برخيز، زير سرت نهاده شده از خواب بيدار شد دو درهم زير سرش نهاده شده است آن دو درهم را برداشت و رفت بازار با يك درهم ماهى خريد و روانه منزلش شد.
چون به منزل رسيد همسرش تا ماهى را در دست شوهرش ديد نگاهى تندى به او كرد و سوگند ياد كرد كه اصلا دست به آن نخواهد زد. مرد فقير شكم ماهى را شكافت تا آن را پاك كند ناگهان ديد دو دُر، در شكم ماهى است و آن دو درم را به چهل هزار درهم فروخت
در روايت ديگر آمده است امام باقرعليهالسلام
فرمود: در بنى اسرائيل عابدى بود كه حرفه اى داشت و زندگى اش را اداره مى كرد، روزى گرفتار تنگ دستى شد، همسرش لباسى كه بافته بود به او داد تا آن را بفروشد و خرج زندگى كند. او هر جا آن لباس را برد كسى از او نخريد. آمد نزديك دريا ديد صيادى است كه ماهى هاى زيادى صيد كرده آن لباس را به او داد و در عوض يك ماهى گرفت ماهى را به خانه برد، چون شكم ماهى را شكافت ، ديد در شكم آن يك لولو وجود دارد آن را به ده هزار درهم فروخت
و با آن مشكلش را حل كرد.
٦- بايد دانست كه روزى به دست خداوند متعال است و آنچه مقدر هر موجودى است به او مى رسد.
قرآن مى فرمايد:
(
وَكَأَيِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّـهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ
ۚ
وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ.
)
چه بسا جنبنده اى كه قدرت حمل روزى خود را ندارد، خداوند او و شما را روزى مى دهد.
غم روزى را نخوريد كه روزى رسان خداست ، بسيارى از جنبندگانى كه ذخيره غذايى هم ندارند هر روز از اين خوان كرم ، روزى مى خورند جالب است بدانيد كه در ميان حيوانات و حشرات ، انواع كمى هستند كه همچون مورچگان و زنبور عسل مواد غذايى خود را از صحرا و بيابان به سوى لانه خود حمل و ذخيره می كنند. بلكه هر روز كه نو مى شود به دنبال روزى خود مى روند.
آنكه او از آسمان باران دهد
|
|
هم تواند كه ز رحمت نان دهد
|
گر جهان را پر در مكنون كنند
|
|
روزى تو چون نباشد چون كنند
|
بر سر هر لقمه بنوشته عيان
|
|
كه فلان بن فلان بن فلان
|
رزق از وى جو، مجو از زيد و عمر
|
|
مستى از وى جو، مجو از بنگ و خمر
|
اى زغم مرده كه دست از نان تهى است
|
|
حق غفور است و رحيم ، اين ترس چيست
|
جنين تا در رحم مادر است ، غذاى مناسب با مزاجش ، خونى است كه از طريق بند ناف به او مى رسد.
هنگام تولدش كه فرا مى رسيد عالم زندگيش دگرگون مى شود و قدم به عرصه دنيا مى نهد دستگاه تغذيه اش دگرگون گرديده و غذاى او نيز عوض مى شود.
دهان ، جاى ناف را مى گيرد و خون تبديل به شير مى گردد و كودك مى تواند از طريق مكيدن پستان مادر نياز غذايى خود را تامين كند.
آرى خداوند روزى مخلوقات خود را پيش از وقت نيازشان مهيا فرموده و كار رزق رسانى را به گونه اى عجيب به كار انداخته است
چون زمين را پا نباشد، جود او
|
|
آب را راند هماره سوى او
|
حضرت لقمان به فرزندش مى گويد: فرزندم ، كسى كه در بدست آوردن روزى ، يقينش به خدا اندك است بايد از اين نكته عبرت بگيرد كه خداى متعال او را در سه مرحله از خلقتش روزى داد بدون آن كه خودش در آن ها تدبيرى داشته باشد، در رحم مادرش ، از شير مادرش ، از درآمد والدينش ، پس خداوند متعال در اين مرحله نيز روزى او را خواهد داد.
س) اگر روزى همه تضمين شده پس چرا گروهى گرسنه اند.
ج) در پاسخ به سوال فوق بايد به اين نكات توجه كرد.
١- تامين و تضمين روزى به اين معنا نيست كه آن را به در خانه افراد بفرستد بلكه خداوند زمينه ها را فراهم مى كند و تلاش و كوشش انسان مايه تحقق و به فعليت رسيدن اين زمينه ها است
ثانيا اگر انسانهايى حقوق ديگران را غصب كنند و روزى آنها را به ظلم از آنها بگيرند ديگر به عدم تامين روزى از ناحيه خدا نيست و به تعبير ديگر علاوه بر مساله تلاش و كوشش وجود عدالت اجتماعى نيز شرط تقسيم عادلانه روزيها است و اگر گفته شود خداوند چرا جلو ظلم ظالمين را نمى گيرد مى گوييم اساس زندگى بشر بر آزادى اراده است تا همگى آزمايش شوند نه به اجبار و اكراه وگرنه تكامل صورت نخواهد گرفت
ثالثا منابع زيادى براى تغذيه انسانها در همين كره خاكى وجود دارد كه بايد با هوش و درايت آنها را كشف و به كار گرفت و اگر انسان در اين زمينه كوتاهى كند مقصر خود اوست
٧- هرگز نبايد تصور كرد كه وسعت رزق دليل بر محبت خدا و تنگى معيشت دليل بر خشم و غضب اوست زيرا در هر كارى حكمتى نهفته است گاه خداوند به وسيله روزی انسان را آزمايش مى كند و اموال سرشار در اختيارش قرار مى دهد.
٨- هرگز نبايد محروميت هاى ناشى از تنبلى و سستى را به حساب تقسيم روزى از ناحيه خدا گذاشت
٩- حرام خورى موجب كمى رزق مى شود. امام صادقعليهالسلام
فرمود:
كثره السحت يمحق الرزق ؛
كثرت حرام روزى را نابود مى كند.
١٠- خوش زبانى و خوش گويى موجب توسعه روزى مى شود پيامبرصلىاللهعليهوآله
فرمود:
طيب الكلام يزيد فى الارزاق ؛
خوش زبانى روزى را زياد مى كند.
امام سجادعليهالسلام
فرمود: سخن خوب مال را زياد و به روزى بركت مى دهد و مرگ را به تاخير مى اندازد و انسان را محبوب اهل خود قرار مى دهد.
١١- نيكى به خانواده موجب توسعه روزى مى شود.
پيامبرصلىاللهعليهوآله
فرمود:
من حسن بره باهل بيته زيد فى رزقه
كسى كه با اهل خانه خود نيكى كند روزى اش زياد مى شود.