راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ

راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ0%

راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ نویسنده:
گروه: مفاهیم عقایدی

راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: تقى ژاله فر
گروه: مشاهدات: 17512
دانلود: 3287

توضیحات:

جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 29 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 17512 / دانلود: 3287
اندازه اندازه اندازه
راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ

راز آفرينش از آغاز خلقت تا جهان بعد از مرگ

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

بيدار شدن نفس لوامه در عالم برزخ

از ديدگاه روانشناسى اسلامى ، انسان داراى نفس ناطقه قدسيه است كه داراى حالات مختلف مى باشد.

گاهى نفس انسان به دنبال اميال لذت و شهوت مى باشد و عوامل لذت آفرين را دوست دارد و به همين جهت به سوى لذت ها گرايش پيدا مى كند، در چنين حالتى ، نفس را اماره گويند؛ زيرا كه همواره انسان را به سوى لذت هاى نامطلوب سوق مى دهد.

افرادى كه به دنبال لذت هاى نامطلوب متعددى مانند، شراب و قمار و موسيقى هاى لذت آفرين و.... مى باشند و از مشغول شدن با آنها، لذت فراوان مى برند، در اين حالت ، پيرو نفس اماره مى باشند. نفس اماره داراى ويژگى هاى خاصى است كه مطالعه آن مجالى ديگر مى طلبد.(١٤٣)

بايد دانست كه نفس انسان با آنكه بدنبال لذت و شهوت است اما بعد از ارتكاب هر عمل زشتى كه براساس نفس اماره صورت مى پذيرد، حالت پشيمانى و احساس ندامت و نفس او پديد مى آيد و انسان از عملى كه انجام داده است ، احساس شرم و پشيمانى مى نمايد. در اصطلاح زبان فارسى در چنين حالتى گويند كه «وجدان» انسان بيدار گشته است مشاهده چنين رفتارى در انسان ، در اصطلاح روانشناسى اسلامى ، بيدار شدن نفس لوامه ناميده مى شود؛ زيرا خداوند متعال براساس قانونى كه بر نفس انسان حاكم گردانيده است ، به دنبال هر عمل زشت و گناه آلودى ، نفس انسان احساس پشيمانى و ندامت مى كند و به سوى خير و صلاح گرايش پيدا مى نمايد.

اگر خداوند متعال لطف خود را شامل بنده اى بگرداند، در همين عالم ، چشم آگاهى بخش و نفس لوامه او را بيدار مى كند و او براساس ادراكات واقعى خود، به جبران آنچه كه از دست داده است ؛ مى پردازد. مشاهده افرادى كه از اعمال ننگين گذشته خود توبه مى كنند و به سوى خدا برمى گردند، درستى اين حقيقت را به خوبى ثابت مى كند.

اما كسانى كه تا لحظات آخرين عمر خود، به آگاهى نرسيده باشند و روز به روز بدنبال اميال لذت جويى افراطى خود باشند، در حقيقت بايد گفت كه مغضوب خداى متعال مى باشند؛ زيرا خداوند متعال در اين دنيا اجازه نداده است كه چشم حقيقت بين آنان گشوده گردد و آنان به جبران گذشته خود بپردازند.

چنين افرادى ، زمانى كه چهره از اين عالم برمى تابند و وارد عالم برزخ مى شوند، خداوند متعال چشم حقيقت بين آنان را مى گشايد و آنها تازه متوجه مى شوند كه در چه گرداب عظيمى فرورفته اند و راه خروج از آن برايشان امكان پذير نمى باشد؛ لذا از خداوند متعال درخواست مى كنند كه بار ديگر آنان را به اين جهان برگرداند تا اعمال شايسته انجام دهند!

اما بدون ترديد، اين آرزوى باطلى است ؛ زيرا براساس قانون مدون الهى ؛ هر كس وارد عالم برزخ شود، امكان بازگشت به اين دنيا برايش ميسر نخواهد بود.

اين افراد همچنان با حالت ندامت و پشيمانى در عالم برزخ بسر مى برند؛ و اين سرنوشت كسانى است كه آگاهانه بدنبال لذت هاى افراطى اين جهان بودند و از مرتكب شدن به گناهان واهمه اى نداشتند.

بيدارشدن نفس لوامه در عالم برزخ براساس آيه (١٠٠/٩٩) سوره مومنون ، قابل بررسى مى باشد كه خداى تعالى مى فرمايد:

( حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿ ٩٩ ﴾ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ )

«زمانى كه يكى از آنها، مرگش فرارسد، گويد: پروردگارا مرا به دنيا برگردان تا شايد عمل شايسته اى انجام دهم در آنچه فروگذار كرده ام

حاشا! آن سخنى است كه او گوينده اش مى باشد و از وراى (مرگ آنها) تا روزى كه برانگيخته شوند عالم برزخ است .»

اين آيه شريفه به خوبى چهره ندامت بار افرادى كه در اين دنيا نتوانسته اند اعمال شايسته انجام دهند و پس از مشاهده حقيقت در عالم برزخ ، نفس ‍ لوامه در آنها بيدار شده و براساس ندامتى كه در آنها پديد آمده است ؛ از خداوند متعال طلب بازگشت به اين دنيا را مى نمايند؛ زيرا كه احساس ‍ ندامت و پشيمانى از ويژگيهاى نفس لوامه مى باشد.

براساس تفسيرهايى كه از ائمه معصومينعليهما‌السلام در مورد اين آيه بيان گرديده است ، به خوبى مى توان آثار نفس لوامه را در عالم برزخ مورد مطالعه قرار داد.

پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايند:«ترك كننده نماز درخواست مى كند كه به دنيا برگردد. و اين است سخن خداى متعال : زمانى كه يكى از آنان را مرگش فرارسد گويد: پروردگارا مرا (به دنيا) برگردان تا شايد عمل شايسته اى انجام دهم در آنچه بازگذاردم

نه چنين است ! آن سخنى است كه او گوينده اش مى باشد و از وراى (مرگ آنها) تا روزى كه برانگيخته شوند عالم برزخ است(١٤٤) » (مؤ منون آيه ١٠٠/٩٩)

براساس رهنمود پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى توان دريافت كسانى كه در اين عالم فريضه نماز خود را ترك نموده اند پس از ورود به عالم برزخ ، نفس لوامه در آنها بيدار شده و آروزى بازگشت به اين جهان را مى نمايند.

روايت ديگرى از مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام در تفسير اين آيه وجود دارد كه روشنگر موضوع بحث ما خواهد بود.

ابوبصير گويد؛ مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام فرمودند:

«هر كس زكات مالش را نپردازد، هنگام مرگ آرزوى بازگشت (به دنيا) مى كند و اين كلام خداى متعال است كه مى فرمايد:

( حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿ ٩٩ ﴾ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ) (١٤٥) »

كلام مولاى بزرگوارعليه‌السلام نيز بيانگر بيدارشدن نفس لوامه در زمان ورود به عالم برزخ مى باشد؛ زيرا كسى كه زكات مال خود را نپرداخته است ، براساس تمايل و علاقه اى بوده كه به مال دنيا داشته است و به همين جهت نتوانسته حقوق واجب آن را كه خداوند متعال برايش مقرر فرموده است ، ادا نمايد و اكنون كه نفس لوامه و چشم آگاهى بخش او بيدار گشته است ، اين حقيقت را درمى يابد كه بايد حقوق واجب خود را ادا مى نمود و بدين سبب از خداوند متعال درخواست مى نمايد كه او را بار ديگر به دنيا برگرداند تا او عمل شايسته اى كه اداى حقوق شرعى مى باشد، انجام دهد اما قانون حاكم بر خلقت ديگر اجازه نمى دهد چنين پديده اى بوجود آيد؛ زيرا خداوند متعال قوانينى بر اين عالم حاكم گردانيده است كه سرپيچى از آن عواقب ناگوارى دارد.

در قرآن كريم آيات متعدد ديگرى وجود دارد كه بيانگر بيدارشدن نفس ‍ لوامه در عالم برزخ را مورد تاءييد قرار مى دهد.

خداى تعالى در (سوره انعام ، آيه ٢٧) مى فرمايد:

( وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ )

«و اگر آنان را ببينى وقتى كه بر آتش بازداشته شوند، گويند، كاش ما را (به دنيا) بازمى گرداندند تا ديگر آيات پروردگارمان را انكار نمى كرديم و از مؤمنان مى شديم .»

احساس ندامت براساس انكار حقيقت و ارتكاب اعمال نامطلوب گناهكاران ، در اين آيه به خوبى قابل مطالعه مى باشد؛ زيرا وقتى آنها نتيجه اعمال خود را كه منجر به ارائه شدن بر آتش است ، مشاهده مى كنند، از اعمال خود احساس ندامت و پشيمانى مى كنند و آرزو مى نمايند كه اى كاش بار ديگر به دنيا بازگردانده مى شدند تا اعمال نامطلوب خود را جبران مى نمودند.

در روايات متعددى ، بيدارشدن نفس لوامه در عالم برزخ مورد بررسى قرار گرفته است

جعفر جعفى گويد:

مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام از پدرشان نقل كرده كه پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده اند:

«هر كس گناهى كند و خندان باشد، به دوزخ رود در حالى كه گريان باشد.(١٤٦) »

اين روايت نيز بطور تلويحى ، بيدارشدن نفس لوامه را در عالم برزخ و قيامت به خوبى بيان مى دارد؛ زيرا كسى كه در اين جهان گناهى انجام دهد كه موجب لذت او باشد، آثار همين گناه در عالم برزخ و روز قيامت بصورت عذاب كه براساس بيدارشدن نفس لوامه مى باشد، آشكار خواهد گرديد.

اگر ميل لذت جويى و انگيزه شهوت در تمام زمينه ها از حد تعادل خارج گردد، به آتشى مى ماند كه در دل انسان شعله ور مى گردد. اين آتش همان شعله اى است كه جان را مى سوزاند اگر چه بظاهر بسيار شوق انگيز باشد. كسى كه پيرو لذات شهوت انگيز افراطى در همه زمينه ها مى باشد در حقيقت آتشى را دنبال مى كند كه روزى او را در شعله هاى سوزان خود فرا خواهد گرفت چنين فردى با عمل نامطلوب خود، آتشى با خود حمل مى كند. همچنان كه در اين دنيا از تمايل به آن سير نمى شد و نمى توانست از آن دل بكند، تجسم همين عمل پس از مرگ و پس از بيدارشدن نفس لوامه ، به آتشى سوزان مبدل خواهد گرديد كه او نمى تواند از آن بگريزد.

مولاى بزرگوار، اميرالمؤمنينعليه‌السلام مى فرمايند:

«تلخكامى دنيا، شيرينى آخرت ؛ و شيرينى دنيا حرام ، تلخى آخرت است(١٤٧) »

كلام ارزشمند مولاى بزرگوارعليه‌السلام نيز بيدارشدن نفس لوامه را در عالم برزخ و روز قيامت ثابت مى كند؛ زيرا كسى كه شيرينى و لذت عمل حرام را بچشد، همين عمل موجب تلخكامى و عذاب نفس او در جهان برزخ و قيامت خواهد بود.

گرايش انسان به گناه براساس ميل شهوت و لذت ، عذاب خواركننده اى در عالم برزخ به همراه خواهد داشت ؛ زيرا خداوند متعال با آنكه به انسان در اين دنيا اراده اى عطا فرموده است كه هر عمل دلخواهش را انجام دهد، اما به او عقلى نيز عطا فرموده است كه به وسيله آن بسنجد و تشخيص دهد كه كدامين عمل را انتخاب كند تا موجب عذاب وى نشود. كسى كه بى اعتنا به قوانين حاكم بر خلقت باشد، بدون ترديد بايد منتظر عواقب خفت بار و خواركننده آن نيز باشد.

زندگى در عالم برزخ

براساس مطلبى كه تاكنون مورد بررسى قرار گرفته ، متوجه شده ايم كه عالم برزخ در بعضى روايات ، با اصطلاح «قبر» بيان شده است كه مكان زندگى انسانها بعد از مرگ آنها مى باشد.

كسى كه در اين جهان مى ميرد، در حقيقت در عالم برزخ متولد مى شود؛ زيرا كه مرگ اين عالم ، همراه با تولد او در عالم برزخ مى باشد؛ همانطورى كه خارج شدن كودك از رحم مادر، تولد او در اين عالم مى باشد.

و گفتيم كه عالم برزخ ، داراى وسعت بيش از آن است كه ذهن ما بتواند آن را تصور كند؛ زيرا انسانهايى كه تا زمان ما مرده اند و انسانهايى كه بعد از ما خواهند مُرد، همگى در اين عالم استقرار دارند و چنين مكانى بايد وسعتى غيرقابل تصور داشته باشد.

اكنون مى خواهيم بدانيم كه زندگى در عالم برزخ بر چه اساسى است و زندگى افراد آن چگونه سپرى مى شود.

پيامبر بزرگوار،صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايند:

«قبر (عالم برزخ) باغى از باغات بهشت و يا گودالى از گودال هاى دوزخ است(١٤٨) »

براساس كلام ارزنده پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم عالم برزخ براى افراد نيكوكار، يكى از باغات بهشت و براى افراد گناهكار و مشرك و كافر، گودالى از آتش است

افرادى كه وارد عالم برزخ مى گردند، پس از سؤ الات فرشتگان و تعيين درجه ايمان آنها در باغهايى از باغ بهشت برزخى مستقر مى گردند و به سير تكاملى خود ادامه مى دهند و از نعمت هاى آنجا بهره مند مى شوند.

ابوبصير گويد؛ از مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام درباره چگونگى ارواح مؤمنين سؤ ال كردم

آن بزرگوار فرمودند:

«(مؤمنين) در حجره هاى بهشت (برزخى) مستقرند از غذاهاى آن مى خورند و از نوشيدنيهاى آن مى نوشند و از خداوند درخواست مى كنند هر چه زودتر قيامت را برپا نمايد.(١٤٩) »

اين روايت نيز، زندگى پرنعمت و با بركت را در عالم برزخ براى افراد مؤمن ، مورد تاءييد قرار مى دهد.

افراد مؤمن در مكان خاصى در عالم برزخ به زندگى پرنعمت خود ادامه مى دهند و آن جايى به نام «وادى السلام» مى باشد كه در پشت كوفه قرار دارد.

در روايتى از مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام اين موضوع مورد بررسى قرار گرفته است احمد بن عمر از فردى نقل مى كند كه گويد؛ به مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام عرض كردم ؛ برادرم در بغداد است ، مى ترسم در آنجا بميرد.

آن بزرگوار فرمودند:

«باك نداشته باش از اينكه هرجا بميرد؛ آگاه باش ، هيچ مؤمنى در مشرق و مغرب زمين نمى ماند، مگر اينكه خداوند عزوجل او را به وادى السلام گرد آورد(١٥٠) »

عرض كردم ؛ وادى السلام كجاست ؟

فرمودند: پشت كوفه

آگاه باش ، گويى آنها را مى بينم حلقه حلقه نشسته اند و با هم گفتگو مى كنند.(١٥١) »

با توجه به اين روايت ارزنده ، مى توان دريافت كه مؤمنين در جايگاه با بركتى در جوار همديگر در نعمت هاى الهى غوطه ورند و با همديگر در ارتباط هستند و از مصاحبت يكديگر برخوردارند و از آن لذت مى برند.

يكى از نعمت هاى عالم برزخ كه در قرآن از آن با اصطلاح «روح و ريحان» نام برده شده است ، از نعمت هايى است كه مؤمنين از آن برخوردارند.

ابوبصير گويد؛ از مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام درباره اين آيه سؤ ال كردم :

( فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿ ٨٨ ﴾ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ) (واقعه ، ٨٩/٨٨)

«سپس آنگاه اگر از مقربان باشد، روح و ريحان براى آنان است .»

فرمودند؛

«روح و ريحان در قبر (عالم برزخ) است(١٥٢) »

براساس اين روايت ارزنده ، نعمت هاى عالم برزخ بايد بسيار ارزشمند باشد كه خداوند متعال آن را براى افراد باايمان عطا مى فرمايد. اطلاعات ما درباره نعمتهاى برزخى كه عبارت از روح و ريحان است ، بسيار ناقص ‍ مى باشد؛ زيرا نمى توان اصطلاحات خاصى كه در قرآن كريم بكار رفته است ، با راءى و نظر خود تفسير نمود. اما بايد توجه داشت كه منظور از روح و ريحان ، نعمت هاى بسيار مهمى مى باشد كه شايسته مؤمنينى است كه به عالم برزخ وارد مى شوند و از آن برخوردار مى گردند. بدين جهت مفهوم اين اصطلاحات بايد بسيار عميق باشد.

اما بايد دانست كه علاوه بر روح و ريحان ، مصاحبت با افراد مؤمن و بهره مند شدن از اطلاعات و افكار آن ها، خود نعمتى عظيم بشمار مى رود كه افراد مؤمن از آنها برخوردار مى گردند.

موقعيت زندگى كافران و مشركين نيز در عالم برزخ ، براساس آيات و روايات اسلامى ، مورد بررسى قرار گرفته است

مكانى كه كافران و مشركين در آنجا به زندگى خود ادامه خواهند داد، در مكانى به نام «برهوت» مى باشد.

مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام ويژگيهاى اين مكان را در روايتى بيان نموده و مى فرمايند:

«در وراء يمن ، بيابانى است كه آن را برهوت مى گويند. در اين بيابان جز مارهاى سياه و جغد از پرنده ها نمى باشد.

در اين بيابان چاهى است كه آن را «بَلَهوت» مى گويند.

ارواح مشركين صبح و شام به آنجا برده مى شوند و از آب چركين به آنان مى نوشانند.(١٥٣) »

براساس اين روايت ، منكران و مشركين در مكانى به نام برهوت با وضعيتى نامطلوب به زندگى خود ادامه خواهند داد.

بايد توجه داشت كه خداوند متعال به هيچ يك از بندگان خود ستم روانمى دارد و آنانكه در برهوت با دشواريهاى زيادى روبرو مى شوند، براساس اعمال و تفكرات نامعقولى است كه در اين جهان با اراده خود انتخاب نموده اند و اين انتخاب سرانجامى جز عذاب در عالم برزخ نخواهد داشت

ابوبصير گويد؛ از مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام درباره ارواح مشركين سؤ ال كردم فرمودند:

«(مشركين) در آتش معذبند و مى گويند؛ پروردگارا، قيامت را برپا نما، و وعده اى از عذاب كه به ما داده اى قطعى مساز، و آينده ما را به گذشته ما ملحق مفرما(١٥٤) »

زندگى مشركان و كافران در برزخ ، با عذابهايى همراه است كه آنان از آن به تنگ آمده و آرزوى برپاشدن قيامت را نمى نمايند زيرا مى دانند كه عذاب آخرت بسى دشوارتر است يكى ديگر از عذاب هاى افرادى كه در برهوت زندگى مى كنند، عرضه نمودن آب جوشان (حميم) بر آنان مى باشد.

...ابوبصير گويد؛ درباره اين آيه ، از مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام سؤ ال كردم :

( وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿ ٩٢ ﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ) (واقعه ، ٩٣/٩٢)

«و اما اگر از منكران گمراه باشد، پذيرائيش از آب جوشان است»

امامعليه‌السلام فرمودند؛ (ارائه آب جوشان) در عالم برزخ است(١٥٥) »

براساس آيات و رواياتى كه در زمينه زندگى در عالم برزخ ارائه گرديد، تا حدودى طريقه زندگى در اين عالم براى ما آشكار و مشخص مى گردد. افراد باايمان ، همراه با نعمتهاى بهشتى برزخى به سير تكاملى خود در اين عالم ادامه خواهند داد و مشركان و منكران نيز براساس انتخاب طريقى كه در اين جهان نموده بودند، آثارش را در عالم برزخ مشاهده خواهند نمود.

نمونه هاى عذاب برزخى

بدون ترديد، براى افرادى كه در اين جهان اعمال شايسته اى انجام دهند و اعمالشان براساس دستورات ولايت باشد، هيچگونه ناراحتى در عالم برزخ نخواهند داشت ؛ زيرا آنان راهى را انتخاب كرده اند كه كژى و سستى در آن راه ندارد و اعمالشان مورد قبول درگاه حضرت احديت مى باشد.

اما كسانى كه در اين جهان خود را آلوده به انواع گناهان نموده و اعمالى قابل قبول و قابل ارائه در پيشگاه حضرت بارى تعالى ندارند و همواره در راه كفر و ضلالت قدم برداشته اند، پس از ورود به عالم برزخ ، قيامتشان برپا مى شود و براساس عقايد نادرست و اعمال ناشايسته اى كه داشتند، مورد بازخواست قرار مى گيرند.

پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايند:

«هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود....(١٥٦) »

زندگى در عالم برزخ براى مؤمنان و مشركان و كافران همچنان ادامه دارد و هر كدام در سير تكاملى خود به تكامل مى رسند.

افرادى كه باايمان هستند، بر ايمانشان افزوده مى شود و كافران و مشركان به حقايقى دست پيدا مى كنند كه در اين جهان به آن نرسيده بودند. و افرادى كه داراى اعمال ناشايسته اى بودند، عملشان در عالم برزخ تجسم مى يابد و بر همين اساس به عذاب گرفتار مى شوند؛ به لحاظ اينكه ، هيچ عملى در جهان بى پاسخ نمى ماند و قانون خداى تعالى چنين حكم مى كند هر فردى كه كوچكترين خطايى از او سرزده است و به جبران آن نپرداخته است ، بايد نتيجه اعمالش را مشاهده كند.

نتيجه عمل انسان در عالم برزخ به اشكال گوناگون ظاهر مى گردد كه با قانون اين جهان متفاوت است

مولاى بزرگوار، خطاب به فردى به نام اسماعيل بن صيرفى مى فرمايد:

«...اى اسماعيل ، هر كه براى حاجتى نزد برادرش رود كه او توانايى انجام آن را داشته باشد، و انجام ندهد، خداوند در قبر (عالم برزخ) مارى بر او مسلط كند كه انگشت ابهامش را تا روز قيامت بگزد، چه آنكه آن فرد آمرزيده شده يا معذب باشد.(١٥٧) »

عذابى كه انسانها براساس اعمالشان مشاهده مى كنند، متفاوت است در روايات اسلامى ، نمونه هاى بارزى از اين نوع عذاب ها بيان گرديده است كه مطالعه آنها مى تواند ما را با اين ويژگى عالم برزخ آشنا سازد.

مولاى بزرگوار، اميرالمؤمنينعليه‌السلام مى فرمايند:

«هر كسى با زنى مسلمان يا يهودى يا مسيحى يا زرتشتى ، آزاد يا بنده ، زنا كند و توبه ننمايد و با اصرار بر آن بميرد، خداوند، سيصد باب در قبرش باز كند كه مار و عقرب و اژدهاى دوزخى از آن درآيد و تا روز قيامت بسوزد و چون از قبرش برآيد، مردم از بوى گندش در آزار باشند(١٥٨) »

بطور يقين ، عالم برزخ جايگاه تكامل واقعى انسانها مى باشد، حتى براى كسانى كه اعمال ناشايست و نامطلوب انجام داده باشند؛ زيرا تاءديب انسان موجب رشد و كمال وى مى گردد و انسان را به آگاهى مى رساند.

افرادى كه در عالم برزخ عذاب مى بينند، در حقيقت تجسم اعمال خودشان در اين دنيا مى باشد كه بازتابش در عالم برزخ ، بصورت عذاب خودنمايى مى كند و افرادى كه عذاب مى بينند، به حقانيت عذاب خود واقف مى گردند؛ زيرا مى دانند اعمالى كه در دنيا انجام داده بودند، نتيجه اى جز اين عذابها نخواهد بود.

حقيقت زندگى در عالم برزخ ، واقعيتى انكارناپذير است زيرا عدالت خداى تعالى ايجاب مى كند كه افراد ستمگر بالاخره روزى نتيجه اعمال خود را بطور مجسم مشاهده كنند.

روايت تكان دهنده اى از پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در زمينه عذاب در عالم آخرت بيان گرديده است كه مى تواند نمونه اى از عذاب برزخى بشمار آيد.

عبدالعظيم حسنى از مولاى بزرگوار، امام جوادعليه‌السلام روايت كرده كه فرمود؛ پدرم بواسطه آباء گراميش از اميرالمؤمنينعليه‌السلام نقل كرد كه فرمودند من و فاطمهعليها‌السلام به حضور رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسيديم ، در حالى كه ايشان سخت مى گريستند.

عرض كردم ؛ پدر و مادرم فدايتان باد، چه چيزى موجب شده است كه اينگونه گريه مى كنيد؟

در پاسخم فرمودند:

«ياعلى ! شبى كه مرا به آسمان (به معراج) بردند، زنانى از امتم را در عذابى شديد مشاهده كردم و آن وضع بر من سخت گران آمد، و گريه ام به جهت عذاب سخت آنان است كه به چشم خويش وضعشان را ديدم

زنى را ديدم با مويش در دوزخ معلق آويخته بودند كه مغز سر او مى جوشيد.

و زن ديگرى را ديدم كه به زبانش در جهنم آويزان بود و آتش در حلقوم او مى ريختند.

زن ديگرى را مشاهده كردم كه با پستانهايش آويخته بودند،

و ديگرى را ديدم كه پاهايش را به دستهايش زنجير كرده بودند و مارها و عقرب ها بر او مسلط بودند.

آثار سازنده ياد مرگ

و زنى را ديدم كَر و كور و لال كه در تابوتى از آتش بود و مُخ او از بينى اش ‍ خارج مى شد و همه بدنش قطعه قطعه از جذام و برص بود.

و زن ديگرى را مشاهده كردم كه در تنورى از آتش به پاهايش آويزان است

و زنى را ديدم كه صورت و دستهايش آتش گرفته و مشغول خوردن روده هايش مى باشد.

و زنى را ديدم كه سرش خوك و بدنش الاغ است و هزار هزار نوع او را عذاب مى كنند.

و زنى را به صورت سگ ديدم كه از عقب بر شكم او آتش مى ريزند و از دهانش بيرون مى آيد و فرشته هاى با گرزهاى آتشين بر سر و پيكر او مى زنند.

پس فاطمهعليها‌السلام به پدرش عرض كرد؛ پدرجان ، بفرمائيد كه اينها چه كرده بودند و رفتارشان چه بود كه به اين عقوبت گرفتار شده بودند؟

رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند؛ اى دختر عزيزم ،

آن زنى كه به موى سرش معلق در آتش بود، فردى بود كه موى سر خويش را از نامحرمان نمى پوشانيد،

و آن زنى كه به زبانش آويخته بود، كسى بود كه با زبان خود، شوهرش را آزار مى داد،

و آنكه به پستانهايش آويخته بود، زن شوهردارى بود كه از آميزش با شوهرش امتناع مى نمود،

و اما آنكه به پاهايش در دوزخ معلق بود، كسى بود كه بدون اجازه همسر خود از خانه بيرون مى رفت ،

و اما آن زنى كه گوشت بدن خويش را مى خورد، كسى بود كه خود را براى نامحرمان زينت مى كرد،

اما آنكه دست و پايش را به هم زنجير كرده بودند و مارها و عقرب ها بر او مسلط بودند، زنى بود كه درست وضو نمى ساخت و لباسش را از آلودگى به نجس تطهير نمى كرد و غسل جنابت و حيض بجا نمى آورد و خود را نظيف نمى كرد و به نماز اهميت نمى داد،

و اما آنكه كر و كور و لال بود، زنى بود كه از غير شوهرش داراى فرزند مى شد و به شوهر خود نسبت مى داد،

و آنكه گوشت بدنش با قيچى مى بريدند، زنى بود كه خود را در اختيار مردان اَجنبى قرار مى داد و خود را به آنها عرضه مى نمود،

و اما آن زنى كه سر و رويش آتش گرفته بود، و مشغول خوردن روده هاى خود بود، كسى بود كه دلالى جنسى به حرام مى كرد،

و آنكه سرش خوك و بدنش الاغ بود، زنى بود كه سخن چينى به دروغ مى كرد،

و اما آنكه صورتش همانند رخسار سگ بود و آتش در عقب او مى ريختند و از دهانش بيرون مى آمد، زنى آوازه خوان و نوحه گر و حسود بود.

آنگاه رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:

واى بر زنى كه شوهرش را به غضب آورد و خوشا به حال زنى كه شوهرش ‍ از او راضى باشد(١٥٩) »

مطالعه اين روايت ، حقيقت آشكارى را مشخص مى سازد و نتيجه اعمال زنانى را بيان مى دارد كه در اين دنيا با اعمال ناشايست خود، موجب ناراحتى همسرانشان مى گردند و اعمالى انجام مى دهند كه شايسته يك انسان نمى باشد.

مطالعه زندگى در عالم برزخ ، حقيقتى را براى ما روشن مى سازد و آن اينكه هيچ عملى ، چه نيكو و چه زشت ، بى پاسخ نمى ماند و قانون مدونى بر جهان حاكم است كه اگر فردى در اين دنيا به عللى نتايج اعمال خود را مشاهده نكرد، بطور يقين در عالم برزخ و در عالم آخرت ، نتيجه اعمال خود را خواهد ديد.

خوشا به حال افرادى كه در اين دنيا به آگاهى مى رسند و از اعمال زشت خود توبه مى كنند و گذشته هاى نامطلوب خود را جبران مى كنند و در راه حقيقت و راستى گام برمى دارند و بدين وسيله خود را از عذاب عالم برزخ و عالم آخرت ايمن مى سازند.

بطور مسلم خداى تعالى بر تمام بندگان خود به ديده رحمت مى نگرد و هيچگاه راضى نيست كه بندگانش در عذاب و بيچارگى بسر برند؛ اما اين خود انسانها هستند كه با اعمال ناشايست و نامطلوب خود زمينه عذاب را براى خود ايجاد مى نمايند و عدالت خداوند متعال كه براساس قانونى مدون استوار است ، چنين ايجاب مى كند كه هر ستمگرى نتيجه اعمال خود را بايد مشاهده كند وگرنه مفهوم عدالت در جهان بيهوده خواهد بود.

مطالعه عالم برزخ به ما مى آموزد، راهى كه انتخاب مى كنيم ، سنجيده و انتخاب شده باشد؛ زيرا انتخاب راه حقيقت صحيح براساس دستورات پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمه معصومينعليهما‌السلام و عمل به آنها مى تواند راهگشاى انسان به سوى سعادت و خوشبختى ابدى باشد.

آثار سازنده ياد مرگ

براساس اطلاعاتى كه در زمينه زندگى در عالم برزخ مورد مطالعه قرار گرفت ، مى توان چنين استدلال نمود كه ، كسانى كه در عالم برزخ احساس ‍ رضايت و سعادت خواهند نمود، كه همواره براى ورود به اين عالم ، در حال آمادگى بسر ببرند؛ زيرا هر لحظه امكان دارد كه مدت اقامت انسان در اين دنيا بسر رسد و زمان انتقال او به عالم برزخ آغاز گردد.

بدين جهت از سوى ائمه معصومينعليهما‌السلام روايت مؤكدى بيان گرديده است كه همواره به ياد مرگ باشيم و خود را براى رفتن به اين سرزمين ناشناخته ، آماده سازيم

بدين جهت ، ياد مرگ داراى آثار سازنده اى در تزكيه نفس انسان مى تواند داشته باشد. آگاه بودن از آنچه كه در عالم برزخ مى گذرد، موجب تقويت نيروى تقوى در انسان مى شود؛ زيرا يادآورى عذاب هاى برزخى ، عامل تقوى در نفس را افزايش مى دهد و انسان را وادار مى نمايد كه هرچه بيشتر در انجام دستورات خداوند متعال كوشا باشد.

بدين جهت ، در روايات اسلامى ، ياد مرگ بعنوان يكى از عوامل مهم تلقى گرديده و توصيه هاى مؤ كدى شده است كه همواره به ياد مرگ باشيم

پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايند:

«مرگ را بيشتر ياد كنيد؛ زيرا هيچ بنده اى زياد ياد مرگ نكند مگر اينكه خداى تعالى قلبش را زنده كند و مرگ را برايش آسان نمايد.(١٦٠) »

بر اثر ياد مرگ ، ميل لذت جويى انسان به دنيا كاهش مى يابد و انسان را از هوى ، كه آثارش ، خوردن مال حرام ، غفلت در انجام واجبات ، سبك انگاشتن سنت هاى الهى ، و غوطه ورشدن در كارهاى بيهوده مى باشد، بازمى دارد.

مولاى بزرگوار، امام صادقعليه‌السلام مى فرمايند:

«ياد مرگ شهوات را در نفس مى ميراند و مراكز روئيدن غفلت را نابود مى كند و قلب را به وعده هاى خدا، تقويت مى نمايد و طبع را رقيق كرده و نشانه هاى هوى را مى شكند.(١٦١) »

تاءثير ياد مرگ در سير تكاملى نفس انسان به مناسبت اينكه روزى بالاخره اين عامل در زندگى وى اتفاق خواهد افتاد، نقش تعيين كننده اى دارد و در قلب انسان حالت بى رغبتى به مال دنيا و جمع آورى ثروت ايجاد مى نمايد؛ زيرا انسان آگاهى پيدا مى كند، ثروتى را كه بدست مى آورد، روزى از دست خواهد داد و به افراد ديگر خواهد سپرد، به همين لحاظ يكى از آثار سازنده ياد مرگ ، تقويت عامل زهد و بى رغبتى به دنيا مى باشد.

پيامبر بزرگوارصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مى فرمايند:

«برترين زُهد در دنيا، ياد مرگ است و بهترين عبادت ، انديشه و تفكر است كسى كه ياد مرگ بر سنگينى نيكى هايش بيفزايد، قبرش (در عالم برزخ) را باغى از باغات بهشت يابد.(١٦٢) »

ياد مرگ در تزكيه نفس انسان نقش والايى دارد و براى فرد بسيار سودمند است ، ياد مرگ مى تواند ديدگاه انسان را نسبت به جهان ، دگرگون سازد. كسى كه آگاهى يابد اينكه روزى مرگ او را در خواهد ربود، بدون ترديد، زندگى معقولى براى خود انتخاب مى كند كه بعد از مرگ ، حوادث نامطلوب عالم برزخ گريبانگير وى نشود و مستوجب عذاب برزخى نگردد.

مولاى بزرگوار، اميرالمؤمنينعليه‌السلام در روايتى ارزشمند خطاب به فرزند بزرگوار خود مى فرمايند:

«بدان كه تو براى آخرت آفريده شده اى نه براى دنيا! و براى نيستى نه براى جاودانه زيستن (در اين دنيا)، و براى مُردن نه براى زنده ماندن

همانا تو در منزلى هستى ، ناپايدار كه بايد از آن رخت بربندى تنها چند روزى در آن خواهى زيست ، راه تو، راه آخرت است و تو شكار مرگى كه نه تو را از آن گريز است و نه گزير. (مرگ) در پى هركه باشد، خواه و ناخواه ، او را دريابد. از آن بترس در حالى كه تو سرگرم گناهى باشى ، گرفتارت سازد، به اين اميد كه پس از آن توبه خواهى كرد، و مرگ ميان تو و توبه ات حائل شود كه در اين صورت خود را تباه ساخته باشى(١٦٣) »

كلام ارزنده مولاى بزرگوارعليه‌السلام كه مخاطبش ، فرزند آن بزرگوار مى باشد، در حقيقت خطاب به همه كسانى است كه كلام ايشان به آنان مى رسد.

امام بزرگوارعليه‌السلام در سخن خود، به حقيقت مسلمى اشاره مى فرمايند و آن اينكه انسان بايد خود را همواره براى مرگ و انتقال به عالم برزخ آماده سازد و چنين پندارد كه لحظه اى ديگر اين انتقال صورت خواهد پذيرفت

اگر تفكر فردى چنين باشد، بطور مسلّم اعمالش مطابق عقل و دستورات خداوند متعال خواهد گرديد؛ زيرا او رهسپار مكانى است كه ويژگيهايش را تا حدودى مى داند و به جايى قدم خواهد نهاد كه قانون خداوند متعال بر آن حكمفرماست و عذاب هيچ لغزشى بى پاسخ نخواهد ماند مگر اينكه فرد از آن توبه كرده و به جبران آن پرداخته باشد.

فردى كه داراى چنين نگرشى باشد، بخوبى مى داند كه آثار عقايد نامطلوب ، در عالم برزخ بازتابى نامطلوبى خواهد داشت در چنين موقعيتى انسان دورانديش بايد خود را آماده انتقال به اين عالم بداند و همواره مراقب اعمال خود گردد.