فصل 3: محوريت فاطمه (عليهالسلام
)
مقدمه
در شأن و مقام فاطمه (عليهالسلام
) هر چه بگويند كم گفتهاند و رتبت و عظمت او بسى بيشتر از وصف توصيف كنندگان است او دخت پيامبر است و همسر امير مؤمنان، مادر سبطين است و خود معصومهاى شهيده، نمونه تربيت پدرى است كه داراى مقام نبوت است و مادرى كه سيده زنان عالم است.
او داراى ملكه تقوا، عفت و عدالت است و داراى مقام عبد است و در اين راه واجد صفاتى كه افراد عادى بشر را توان اكتساب آن در چنان حد نيست. حق اين است كه گفتهاند براى او رازى الهى و لطيفه لاهوت مطرح است. ان لفاطمةعليهالسلام
سرّاً الهياً و معنى لاهوتيا...
محور بودن فاطمه (عليهالسلام
)
فاطمه (عليهالسلام
) در جهان آفرينش و در دنياى اسلام مىتواند محورى به حساب آيد كه گردش بسيارى از پديدهها و چرخش آنها بدور او باشد. روايات بسيارى بنقل از مورخان شيعه و اهل سنت در دست است كه او را مورد عنايت خداوند در امر آفرينش خواندهاند و حتى متذكر شدهاند كه اگر فاطمه (عليهالسلام
) نبود آفرينش جهان نبود.
در دنياى اسلام او محور اسلام است، محور رسالت است، محور امامت و خلافت منصوص است.وعده الطاف حق در حفظ و تداوم آئين محمدى (ص) به وسيله او محقق شده و اسلام و قرآن به بركت حضور ذريه طيبه او از مهجوريت بدر آمده است.
او محور اهلبيت است و محور اصحاب كسا، تداوم بخش نسل پيامبر است و محور سادات. در جريان مباهله او مصداق نساء ناست و الگوى همه نيك زنانى كه تا قيام قيامت بر تارك تاريخ بشريت مىدرخشند واسلام بوسيله آنان مىتواند امروز هم مباهله كند و حقانيت اين آئين را به اثبات برساند.
مهدى امت كه چشم جهانى منتظر اوست از نسل فاطمه (عليهالسلام
) است و فرزند اوست و جهان آشفته را فرزندش تحت سلطه اسلام در مىآورد و پرچم توحيد را او بر جهان مىافرازد. پس فاطمه (عليهالسلام
) مادر اسلام است و مادر قرآن، ام ابيها بوده و ام الاسلام هم مىتواند به حساب آيد.
مصداقهاى ديگر
گفتيم كه فاطمه (عليهالسلام
) مصداق آيات مختلف قرآن و تجلى بخش جنبههاى مختلفى از ابعاد حيات اسلامى است بگونهاى كه هر كدام از آنها نوعى محوريت او را نشان مىدهند.
- او مصداق اهل بيت پيامبر و واجد شأن آيه تطهير است.
- مصداق عترت و يكى از دو ثقلى است كه رسول خدا آن را به مردم سفارش كرده است.
- مصداق ذوى القرباى قرآن است كه مودت آنها مورد توصيه است.
- مصداق نفس پيامبر در آيه مباهله است.
- مصداق ام الائمه و ام المومنين است كه پيامبر درباره او سفارش داشته است.
- مصداق كوثر به معنى خير كثير كه شعاع بركتش سراسر عالم و جود را پر كرده و از وجود او و از رحمش شخصيتهائى پديد آمدهاند كه هر كدام مايه افتخار اسلامند. اين همه فيوضات و درخشندگى از ستارههاى تابان اسلام، اين همه هاديان و راهنمايان كه هم چون اخترهائى فروزان بر تارك آسمان اسلامند همه از فاطمهاند. و اين همه شاهدان ايثارگر تاريخ اسلام از عاشورا تا غيبت همه از زايندگى فاطمهاند.
آرى، در جهان اسلام هر جا سخن از صفاى خانوادگى و وفاست فاطمه (عليهالسلام
) در رأس آن است و هر جا كه از همسرى نمونه بحش شود فاطمه (عليهالسلام
) سر آمد آنهاست و هر جا كه از زنى حق طلب ومبارز سخن رود نام فاطمه (عليهالسلام
) در آن محفل ياد مىشود و هر جا از خانه شهيد و مادر شهيدان ياد است فاطمه (عليهالسلام
) از زبدگان آنهاست. و محور همه اين بحثها و عناوين فاطمه (عليهالسلام
) خواهد بود. و شگفت از يك زن، رشد يافته درخانهاى محقر و اين همه عظمت و آن همه محوريت.
فاطمه (عليهالسلام
) محور خلقت
اگر به حديث لولاك لما خلقت الا فلاك كه در شأن پيامبر اسلام است اتكا شود، بايد فاطمه را محور آفرينش دانست از آن بابت كه بدون وجود او نسل پيامبر منقطع بود وتداوم بخشى اسلام تا قيام قيامت كه توسط نسل فاطمه (عليهالسلام
) است على الظاهر بىاثر مىماند.
در قوس صعودى و نزولى، در سيركمالى وجود فاطمه (عليهالسلام
) منشأ فيض و منبع آثار انوار عاليه بحساب مىآيد و اگر رسول خدا را اصل اصيل آفرينش بحساب آوريم و اگر او را علت غائى خلقت بدانيم طبيعى است كه محور همه اين سيرها و رشد فاطمه (عليهالسلام
) خواهد بود.
فاطمه (عليهالسلام
) واسطه نبوت و امامت است و تكامل خلقت در سايه تبيين رسالت است و ائمه مبين قرآن و رسالت و همه از نسل فاطمه (عليهالسلام
). پس فاطمه (عليهالسلام
) مصدر ائمه است و تداوم بخش دعوت محمد (ص) آيا جز اين است كه 11 ذريه پاك بعنوان خليفه راستين پيامبر از نسل فاطمهاند؟
حلقه تكامل انبياء
بگفته استاد فاضل حسينى دانشمند مصرى، فاطمه (عليهالسلام
) مانند موجى بود كه بايد نور رسول خدا (ص) را در طول رشتههاى ممتد اعصار و قرون عبور دهد و بشريت را از آن نور فياض روشن و نورانى كند
او حلقه تكامل انبياء الهى و بقيه النبوه به تعبير على است
زندگى او امتداد حيات پيامبران است.
همه آنچه را كه پيامبران در طول تاريخ گفته و سروده بودند، از طريق فاطمه (عليهالسلام
) به امامان برحق، و از امامان به خلق خداى رسيده است. او از طريق پدر وارث و نيز سرايت ده همه مفاخر انبياى گذشته است و بدين سان همه ارزشهاى نياكان خويش از انبياء و رسل را در خود داراست و آنها را از طريق ازدواج با على در نسل خود سارى و جارى ساخته است.
پس فاطمه (عليهالسلام
) از اين ديد ادامه دهنده رسالتها و از ديدى اميد رسالتهاست، ثمره باغ وجودى انبياء است و مهدى موعود را او به جامعه اسلامى تحويل داده است و از اين ديد فاطمه (عليهالسلام
) رسالتهاى گذشته را با خاتميت و امامت پيوند بخشيده است.
تداوم بخش نسل پيامبر
فاطمه (عليهالسلام
) زنى است كه سلاله پاك رسول خدا (ص) بوسيله او تداوم يافته است. يازده خليفه راستين پيامبر و ولى خدا از رحم او پديد آمدهاند و وارث فضائلى شدهاند كه فاطمه (عليهالسلام
) از طريق رسول خدا (ص) بدان صفات متصف بود.
رسول خدا (ص) بوسيله فاطمه (عليهالسلام
) نشان داد كه بر خلاف رسم معهود دختران هم مىتوانند نسل پدر را تداوم بخشند آن هم پدرى كه خاتم انبياست. و نيز از طريق دختر مكتب، تربيت، شهادت مىتواند به نسل بعد سرايت كرده و استمرار يابد، و اين مزيت مخصوص مردان نيست.
رحم فاطمه (عليهالسلام
) همانند منبع فيضى بود كه از آن معادن نور و حكمت پديد آمدند و خلفاء خدا در زمين از آن رحم پاك بروز و ظهور كردند. رسول خدا (ص) بر خديجه وارد شد و ديد با جنين خود سخن مىگويد، پس از سؤال و جوابى به او گفت:
' هذا جبرئيل، فيبشرنى انهاانثى. اين جبرئيل است كه به من مژده مىدهد طفلى كه در رحم دارى دختر است.
- و انهاالنسلة الطاهرة الميمونة و او نسل پاك و ميمون و مباركى است.
- و ان اله تبارك و تعالى سيجعل نسلى منها و مژدهام داد كه خداى تبارك و تعالى تداوم نسل مرا از او معين كرده است.
- و سيجعل نسلها ائمة. و بزودى نسل او را پيشوايان زمين قرار دهد.
- و يجعلهم خلفا فى ارضه بعد انقضاء و حيه
و پس از انقضاى وحى آنها را خليفه خود در زمين قرار دهد.
محور رسالت
فاطمه (عليهالسلام
) محور رسالت است. پيامبر او را جدّاً گرامى مىداشت و محبت او به دخترش بيش از حد محبت عادى پدرى به دخترش بود. شرايطى در فاطمه (عليهالسلام
) بود كه براساس آن او ركن مهم پيشرفت اسلام بحساب مىآمد. هم در دوران حيات پيامبر، هم در عصر پس از وفاتش نقشهاى مهم و اساسى را در زندگى ايفا كرد.
او پس از وفات رسول خدا (ص)، رسالت را زنده نگه داشت. همتاى على در مبارزه حق طلبانه بنفع اسلام بود. و هم او زمينه ساز شرايطى شد كه مقدمتاً به صلح حسن و نهايتاً به شهادت حسين منجر گرديد بار رسالت كربلا در واقع به دوش فاطمه بود و حاملان پيام شهادت دختران فاطمهاند.
پيامبر در شب عروسى فاطمه (عليهالسلام
) فرموده بود: پروردگارا اين دو محبوبترين آفريدگان تو نزد منند. پس دوست بدار آنها را، و نسل شان را مبارك گردان و در تداوم بدار نسل و تبارشان را و از جانب خود آنها را نگهدارى بنما... بدين سان فاطمه (عليهالسلام
) وزنهاى گرانقدر براى اسلام و محور استمرار هدف عاليه اسلام است.
محور عصمت
فاطمه (عليهالسلام
) محور عصمت است. معصومان اسلام در عصر او پيامبر است كه پدر اوست، على است كه همسر اوست حسن و حسيناند كه دو فرزند او هستند و او هم چون قطبى است كه عصمتها به دور او مىگردند و از طريق او به نسل بعد سرايت مىكنند.
بدين سان فاطمه (عليهالسلام
) محور تداوم عصمت است. گردش چرخ امامت و ولايت به نيرو بخشى فاطمه(عليهالسلام
) وصل است و تربيت معصومان و شهادت آموزى و زندگى سازى، و هدايت آموزىهاى بعدى هم در محور او دور مىزنند. ابواب عليم الهى از دريچه فاطمه (عليهالسلام
) گشوده مىشود واقتداى مردم به راه خداوند از بركت اوست.
جابر عبدالله انصارى از قول پيامبر چنين نقل مىكند:
- ان اله جعل عليا زوجته و ابناءه حجج الله على خلقه خداوند على و همسر او و فرزندان او را حجتهاى خدا بر خلقش قرار داد.
- و هم ابواب العلم فى امتى - آنان دروازههاى علم در امت منند.
- من اهتدى بهم هدى الى صراط مستقيم آن كس كه بوسيله آنها ره يابد به صراط مستقيم هدايت گردد.
محور اهلبيت
فاطمه (عليهالسلام
) محور اهل بيت و نزديكترين فرد به بيت رسول اله است. ام سلمه گويد روزى پيامبر (ص) در منزل من بود على و فاطمه (عليهالسلام
) هم دم در خانه بودند. پيامبر (ص) فرمود اهلبيت مرا صدا بزن. و من على و فاطمه (عليهالسلام
) را صدا كردم، وارد شدند وپيامبر آنها را در كنار گرفت.
و اين خود حكايت از معرفى مصداق اهلبيت دارد.
فاطمه (عليهالسلام
) وزنه سنگين اهل بيت است و محور علاقه رسول خدا (ص) هر وقت سخن ازمورد محبت بودن كسى در نزد پيامبر (ص) بود فاطمه (عليهالسلام
) بر همه آنها مقدم بود. از كسانى كه در زير عبائى گرد آمده ومورد ادعاى پيامبر قرار گرفتهاند فاطمه (عليهالسلام
) از اعضاى مهم آن است پيامبر درباره آنها چنين فرمود اللهم هولاء اهل بيتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيراً. خداوندا اينان اهلبيت مناند، پليدى را از آنان دور دار و آنان را كاملاً پاك و پاكيزه بدار.
محور اهل كسا
داستان كسا بدينگونه است كه روزى رسول خدا (ص) على، فاطمه، حسنين (ع) را در زير عبائى كه خود هم در آن بود گرد آورد. و آيه تطهير را در شأن آنان خواند كه انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيراً و دعا كرد وفرمود خداوندا اينان اهلبيت و آل محمدند درود و بركات خود را بر اينان قرار داده كه تو ستوده و الا مقامى. اين حديث كه شأن خاندان پيامبر، فاطمه زهرا (عليهالسلام
)، على و حسنين را نشان مىدهد از طرق مختلفى از شيعه و اهل سنت نقل شده است بنابر آنچه صاحب كتاب فاطمه الزهرا ء ذكر كردهاست
نويسندگان حديث كسا بخط خود عبارتند از شيخ عبداله بحرانى در كتاب العوالم العلوم، كه در آن خط بيش از 20 تن از علماى بزرگ مثل شهيد ثانى، علامه حلى، فخر المحققين، ابن شهر آشوب و ديگر افراد مورد وثوق گردآورى شده است.
اين حديث با 29 سلسله سند به جابربن عبداله انصار مىرسد و افرادى چون علامه حلى، طبرسى، شيخ طوسى، شيخ مفيد و امثالهم بر آن صحه گذاردهاند كه صدق و اتقان سخن شان جاى بحث و وسوسهاى نيست و جز اعتماد بر آن گزيرى نتواند بود.
- طبرى در تفسير الجامع البيان از 25 طريق، سيوطى در تفسير درالمنثور از 20 طريق درباره اين حديث بحث كردهاند.
- و بنابر آنچه علامه سيد شهاب الدين تبريزى تحقيق كرده حديث كسا داراى سندى است كه او آنرا بدست آورده و در رسالهاى كوچك به زبان فارسى آن را نگاشته است.
اهميت حديث و محوريت فاطمه (عليهالسلام
)
خداوند خواست حقيقت نورانى و ملكوتى اهلبيت را در حديث آشكار سازد و آنان را اشرف مخلوقات معرفى كند، و افضل موجودات، اينان اهلبيت پيامبر (ص) معرفى شدند و جان او، در زير آن عباى كوچك و محدود جهانى گرد آمده بودند (ليس على اللّه بمستنكر - ان يجمع العالم فى واحد) و و رسول خدا در محوريت و ارزش آنان از سوگندهاى غليظ استفاده كرده بود.
در كسا فاطمه (عليهالسلام
) محور و اول و آخر آنها بود - معرفى جبرئيل از اهل كسا هم همين نكته را نشان مىدهد جبرئيل در معرفى آنها به اهل آسمان و فرشتگان عبارتى بدين شرح داشت: هم فاطمة و ابوها، و بعلها و بنوها.
در اين معرفى چنان است كه گوئى خداى هم دوست داشت نام فاطمه (عليهالسلام
) مكرراً ذكر شود و ترجمه عبارت فوق چنين است:
- فاطمه (عليهالسلام
) است و پدر فاطمه (عليهالسلام
).
- فاطمه (عليهالسلام
) است و شوهر فاطمه (عليهالسلام
).
- فاطمه (عليهالسلام
) است و فرزندان فاطمه (عليهالسلام
). و محوريت تعريف روى او دور مىزند - نام پيامبر و على و فرزندان يكبار مورد اشاره قرار گرفته و نام فاطمه (عليهالسلام
) چند بار.
محور مباهله
مسيحيان نجران درباره حقانيت اسلام با پيامبر به بحث و جدال پرداختند و نتوانستند حقانيت اسلام را بپذيرند و ياخود را قانع كنند بر اين مقرر شد كه خاندان و عزيزان خود را در مجلسى گرد آورند و به نفرين گروهى كه ناحق است بپردازند. دعوت پيامبر چنين بود:
و قل تعالوا،(
ندع ابنائنا و ابنائكم - و نسائنا و نسائكم - و انفسنا و انفسكم ثم نبهتل فنجعل لعنة الله على الكاذبين
)
(100) پيامبر براى حضور در آن مجلس على و فاطمه و حسنين (عليهالسلام
) را بهمراه خود برگزيد و در اين آيه فاطمه (عليهالسلام
):
- از جهتى مصداق فرزند پيامبر است ابنائنا.
- از ديدى مصداق نسائنا است و تنها زنى است كه در جريان مباهله حاضر شده.
- و از ديد سوم مصداق انفسنا و نفس و جان پيامبر است.
- در مورد گزينش پيامبر اين عده را حديثى بدينگونه داريم از رسول خدا (ص):
- لو علم الله تعالى ان فى الارض عباداً اكرم من على و فاطمه و الحسن و الحسين لامرنى ان اباهل بهم ولكن امرنى بالمباهله على هؤلاء و هم افضل الخلق (101)اگر خداى تبارك و تعالى در روى زمين بندگانى گراميتر از على و فاطمه و حسن و حسين (عليهالسلام
) سراغ مىداشت به من دستور مىداد كه با آنها به مباهله بپردازم ولى او مرا به مباهله فرمان داد بهمراهى اين گروه و اينان برترين آفريدگان خدايند.
محور امامت
فاطمه (عليهالسلام
) محور امامت است. خداوند به او مژده داد كه از نسلش 11 ذريه پاك و امام پديد آيد كه همه هدايتگر دوران خود مىباشند. (102) ام الائمه است و ام الازهار (مادر شكوفههاى و گلهاى اسلام) و هم ام انوار الائمه نام دارد زيرا كه نور امامان از او مشتق است.
او حامل سرّ مستودع خدا، ولى امر و بقية الله است. در دعاى حاجتى كه به اسم اوست چنين مىخوانيم:
اللهم انى اسالك بحق فاطمة و ابيها و بعلها و بنيها، و السّر المستود ع فيها - ان تصلى على محمد و آل محمد (ص) و ان تفعل بى ما انت اهله - و ان تقضى حوائجى (103) خداوندا از تو مسألت دارم كه بحق فاطمه (عليهالسلام
) و پدرش، و شوهر و فرزندانش، و سرّ وديعه نهاده در او، كه بر محمد (ص) و آلش درود فرستى، و آنچه خود اهل و سزاوار آنى برايم انجام دهى و حوائجم را برآورده سازى.
فاطمه (عليهالسلام
) آن زنى است كه نور امامان از او پديد آمده و تداوم يافت. در زيارتش مىخوانيم:
- حليفة الورع و الزهد - و نفاحة الفردوس - والخلد اللتى شرف مولدها بنساء الجنة - و سللت منها انوار الائمة و ازجت دونها حجاب النبوة و...(104) و بدين سان او امامت اسلام را به تاريخ بشريت و به انبياى گذشته الهى پيوند مىدهد. روايات در اين زمينه بسيارند و مورد ديگرى را به اين شرح ذكر مىكنيم:
قال رسول الله (ص) فاطمة بهجة قلبى و ابناها ثمرة فوادى و بعلها نور بصرى - و الائمة من ولدها امناء ربى و حبله الممدود بينه و بين خلقه...(105) پيامبر فرمود فاطمه (عليهالسلام
) مايه روشنائى دل من است و فرزندانش ميوه دل من هستند و شوهر او نور چشم من است و امامان ازفرزندان او امناى پروردگار مناند، و رشته ممدود خدا بين او و خلق خدايند...
محور سادات
فاطمه (عليهالسلام
) محور سادات است. مليونها نفر در جهان بشريت زندگى مىكنند كه شجره حسب و نسب شان به فاطمه (عليهالسلام
) پيوند مىخورند. با آن همه دشوارى و مشكلتراشى خصم در سر راه رشد خاندان پيامبر و با آن همه محدوديتها كه در ارتباط با آنان پديد آوردند باز هم نسل او بميزان و حدودى است كه يك فاميل چند مليون نفرى را تشكيلداده و همه آنها از دامان فاطمه (عليهالسلام
) بوجود آمدند. و چه بسيار از آنان كه ستارگان درخشان اين امت در علم و تقوا بودهاند.
نوع سادات جهان امروز را در نظر آوريم از سادات علوى، فاطمى، حسنى، حسينى، زينبى، زيدى، جعفرى، رضوى، اسمعيلى، موسوى، همه و همه از نسل فاطمهاند. پس او چشمه جوشان و فيض الهى است و به تعبير عالمى در تفسير سوه كوثر (106) معنى خير كثير وجود صدها هزار خانواده سيادت است كه هر كدام وارث صفاتى از فاطمهاند. و چه بسيار از آنها كه براى حمايت از دين برخاسته و تا پاى جان به پيش رفتهاند. پس دامن زهرا (عليهالسلام
) دامن فضيلت و خير و بركت است.
محور هدايت و پيشوائى
فاطمه (عليهالسلام
) محور هدايت است و در جنبه پيشوائى امت. رسول خدا (ص) در پيشرفت آئين خود و اهداف و مقاصد خويش الگوى مردانه بسيار داشت اما در جنبه الگوئى زن عده او بسيار اندك بودند و در آن جمع اندك فاطمه (عليهالسلام
) در رأس بود. تشبيهات درباره فاطمه (عليهالسلام
) تشبيه زهرهاى است كه در بين كواكب آسمانى درخشان است و جلب نظر كننده. به اين حديث توجه شود.
رسول خدا (ص) فرمود:
اهتدوا بالشمس، فاذا غاب الشمس فاهتدوا بالقمر، فاذا غاب القمر فاهتدوا بالزهرة فاذا غابت الزهرة فاهتدوا بالفرقدين...بوسيله خورشيد و ماه و زهره و فرقدان، هدايت يابيد در صورت غيبت يكى به ديگرى تمسك جوئيد. از او درباره اين لغات و اصطلاحات توضيح خواستند. فرمود خورشيد منم، و على (عليهالسلام
) چون قمر است، و فاطمه (عليهالسلام
) چون زهره، و فرقدان حسن و حسين (عليهالسلام
)...(107) و ديديم كه محور اين پنج تن فاطمه (عليهالسلام
) بود.
- در تفسير آيه(
ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قرة اعين و اجعلنا للمتقين اماماً
)
(108) رسول خدا (ص) مقام پيشوائى را درباره خانواده خود پرسيد همانگونه كه درباره كلمات ازواج و ذريه و قرة اعين پرسش كرد. جبرئيل، خديجه را مصداق ازواج، فاطمه (عليهالسلام
) را مصداق ذريه، حسن و حسين (عليهالسلام
) را مصداق قرة اعين و على را مصداق امام ذكر كرد. (109) و مىدانيم كه از ذريه او چه نسل پاك و پاكيزهاى پديد آمد. در سخنى ديگر رسول خدا خود را به يك درخت، و فاطمه (عليهالسلام
) را حامل آن، و على (عليهالسلام
) را عامل لقاح و حسن و حسين (عليهالسلام
) را ميوه آن معرفى كرد: انا شجرة، فاطمة حملها، و على لقاحها، و الحسن و الحسين ثمارها (110).
محور ديانت
فاطمه (عليهالسلام
) محور ديانت ديروز و امروز بشر است. ببركت او چراغ اسلام روشن است و در سايه تربيتش فروغ شيعه پر تو افكن - اين همه آثار تربيت از وعظها و سخنرانىها، و اين همه آموزشهاى دينى از تعليمات و تبليغات همه از فاطمه (عليهالسلام
) است و خيراتش هم به فاطمه (عليهالسلام
) بر مىگردد.
فاطمه (عليهالسلام
) زنى است كه تحولات جهان تشيع در طول تاريخ، و حتى تحولات جهان اسلام در جنبه حركت آفرينى و رشد از او منشاء مىگيرند. چه بسيارند آثار خدماتى و انسانى كه در سايه حيات فاطمه (عليهالسلام
) پديد آمدهاند. اين همه آثار ديانت از مساجد و بارگاهها، از حسينيهها و مراكز تبليغى، اين همه مدارس علمى و دينى همه از آثار فاطمه (عليهالسلام
) است.
او محور عالم عصمت است، محور فضيلت است، محور عفت و تقواست، محور تبليغ است، محور تلاش پدران درباره دختران است، محور گسترش دين و مذهب است. و او حتى محور و ميزان عمل محبان و مبغضان است، يوزن فيها اعمال المحبين لنا و المبغضين لنا (111).
هم چنين فاطمه (عليهالسلام
) محور نجات گنهكاران از دوزخ است، او را فاطمه (عليهالسلام
) ناميدهاند بدان خاطر كه خدا او و ذريهاش را از آتش دوزخ دور داشته است، البته بدان شرط كه خداى را در سايه اعتقاد به توحيد و به آنچه من پيامبر آوردهام ملاقات كند. (سميت فاطمه - لان الله فطمها و ذريتها من النار - من لقى الله بالتوحيد و الايمان بما جئت به (112)).
محوريت امروز او
فاطمه (عليهالسلام
) نه تنها در گذشته بلكه در امروز هم محور است، محور شناخت مخالفان و طرفداران است. اگر او نبود از كجا در مىيافتيم كه موافق كيست و منافق كيست؟ ممكن چيست غير ممكن كدام است؟ از كجا مىفهميديم چه كسى سخن پيامبر را در ولايت رها مىكند؟ حق را ناديده مىگيرد؟ خداى را به غضب مىآورد؟ و...
- امروز هم اگر بخواهيم از دخترى محبوب پدر نام ببريم نامفاطمه (عليهالسلام
) بر زبان خواهد آمد.
- اگر بخواهيم از زنى مويد در زندگى ياد كنيم بايد فاطمه (عليهالسلام
) را معرفى كنيم.
- اگر بخواهيم از همسرى دلدار سخن بگوئيم چه كسى اصلاح از فاطمه (عليهالسلام
)؟
- اگر بخواهيم از زنى مبارز و سياستمدار در نظام دين ياد كنيم چه كسى برتر از فاطمه (عليهالسلام
)؟
- و اگر بخواهيم از مادرى موفق ياد كنيم زبدهترين از فاطمه (عليهالسلام
) چه كسى تواند بود؟
او محور نگرشها براى كسب تكليف و وظيفه آموزى براى همه دختران، همسران، مادران و مديران كانون خانوادگى و همه زنان صالحه و قانته است. با اعتماد و يقين مىتوان از او درس وظيفه آموخت.