فصل 4: فاطمه (عليهالسلام
) و كانون دارى
مقدمه
فاطمه (عليهالسلام
) دختر پيامبر است، راه و رسمى را در زندگى پديد آورد كه الحق حجت را بر همه زنهاى عالم تمام كرد. با شيوهاى كه او در پيش گرفت راه عذر را در انجام وظيفهاى كه خداوند براى زنان مقرر داشته است بر روى آنان بست. اگر فاطمه (عليهالسلام
) نبود ما چگونه مىتوانستيم دريابيم وظايف متعدد براى يك زن چگونه قابل جمع است؟ چگونه مىتوانستيم دريابيم كه زن هم در سير به سوى كمال مىتوانند چنان گامى به پيش نهد كه حتى از مردان هم جلو افتد؟.
فاطمه (عليهالسلام
) با عمل خود به جهانيان درس داده، درس مادرى، درس همسرى، درس كانون دارى، درس خدمت اجتماعى و هدايت و روشنگرى، بدون فاطمه (عليهالسلام
) درك اين مسأله ممكن نبود كه زن در عين فرزند دارى مىتواند عابدهاى بىمانند باشد و بدون انتخاب نسبت و مقام مىتواند در نقش يك انسان كامل ايفاء وظيفه كند و شهره گردد.
از درسهاى مهم و حيرتانگيز فاطمه (عليهالسلام
) درس خانهدارى و مديريت كانون است. او با اينكه دختر پيامبرى عظيم و حاكمى قدرتمند است و مىتواند چون ديگر زنان كه در چنين وضع و موقعيتند براى خود جاه و جلالى فراهم سازد، كوكبه و دبدبهاى به راه اندازد ولى چنين نمىكند. همانند هر زن عادى ديگرى سر گرم كار و تلاش د رخانه و گرم داشتن كانون مىشود و در عين حال مسؤوليت اجتماعى خود را نيز فراموش نمىنمايد.
براى اينكه اهميت قضيه روشن شود به گوشههائى از اين حيات درخشان فاطمه (عليهالسلام
) اشاره مىكنيم و از تلاش و كوشش او در اين جنبه حرف مىزنيم، باشد كه راهنماى عملى براى ما، آن هم باالگوگيرى اززنى معصومه باشد.
خانه فاطمه (عليهالسلام
)
نخست از خانه فاطمه (عليهالسلام
) حرف بزنيم، جائى كه او و على (ع) در آن زندگى سر كردهاند و گلهاى بوستان خود را در آن پرورش دادهاند. تا مدتهاى زياد آنها در اطاق اجارهاى زندگى را سر كردند كه دور از خانه پيامبر (ص) بود. بعدها رسول خدا (ص) با يكى از صحابه سخن گفت و خانه اجارهاى آنها را به محلى نزديكتر به خود آورد، و سالها گذشت تا آنها خود صاحب خانهاى و حجرهاى كوچك شدند.
اين خانه كه در كنار خانه پيامبر (ص) بود، و بيش از يكى دو متر با آن فاصله نداشت، خانهاى بود كوچك و محقر، گلين، فرش آن شامل حصيرى بود كه تنها نيمى از اطاق را مىپوشاند و نيم ديگر با شن نرم مفروش بود. درب آن يك لنگهاى و معرّف فقر اهل خانه.
در اين خانه فاطمه (عليهالسلام
) با على (عليهالسلام
) همراز و بهتر بگوئيم هم بند و هم سلول بود. از ديدى محلى براى زندگى و مسكن است، از سوئى ديگر كارگاهى است براى كارهاى دستى فاطمه (عليهالسلام
) كه براى كمك معاش و يا در بسيارى از موارد براى خدمت به فقرا و مساكين انجام مىگرفت و ازجهتى مركز آمد و شد ياران على (عليهالسلام
)، دوستان فاطمه (عليهالسلام
)،زنان مسأله دار و هدايت خواه بود.
فاطمه (عليهالسلام
) اين خانه را مدرسه و دانشگاهى ساخته بود، نه تنهابراى فرزندان خود، بلكه براى زنان مسلمان كه سؤالات مذهبى خود را از او مىپرسيدند. آن را كانون مقدسى ساخته بود كه اعضاى خانه، آن را سنگرى دانسته و پناه و سكون خود را در آنجا مىجستند. و خواهيم ديد كه اين كانون مطمئنترين محل آرامش و پناه على (عليهالسلام
) بود.
اهميت خانهدارى
فاطمه (عليهالسلام
) ازكسانى نبود كه خانهدارى را كارى كوچك شمرد و يا خانه را به شوق اداره و منصبى ترك گويد و يا آن را محل و مركزى براى بلند پروازى خود قرار دهد. او به اين نكته آگاه بود كه كانون خانوادگى و اداره آن كمتر از اداره يك كشور نيست و حتى پايه كشور دارى بحساب مىآيد. و هم مىدانست و اززبان پيامبر شنيده بود كه خدمت در خانه و خانهدارى داراى اجر و حسنه است، حسنهاى كه هيچ كارى از زن با آن برابرى نمىكند.
روزى رسول خدا (ص) از اصحاب خود پرسيد زن در چه حالى به خدا نزديكتر است؟ و اصحاب پاسخ درست آن را ندانستند: فاطمه (عليهالسلام
) اين سخن را شنيد و پيام فرستاد زن در حالى به خدا نزديكتر است كه ملازم خانه باشد و از آن بيرون نشود.
او مىدانست كه خانه سنگر است، پايگاه اجتماعى اعضاء است، همانند يك نهاد اجتماعى گرانقدر است و كارى براى زن از نظر ارزشمندى معادل خانهدارى نيست. بدين سان همّ خود را به خانهدارى نهاد و اداره و مديريت آن و نيز تربيت فرزند را در آن به وجهى نيكو پذيرا شد. او در اين راه احساس خجلت و ننگى نداشت و از زير بار وظايف آن شانه خالى نمىكرد.
مركزيت خانهاش در مسير تربيت فرزند، مشاوره و همدمى با على (عليهالسلام
) مهرورزى به اهل خانه بود، و حاصل چنين اقدامى، فاطمه (عليهالسلام
) راستين را بيش از پيش محبوب كرد و او راضى به اين تقسيم كار پيامبر (ص) بود كه كار درون خانه از آن او و كار بيرون خانه از آن على (ع) باشد و خداى را بر اين امر سپاسگزار و شاكر بود.
مسؤوليت او در خانه
او بفرموده رسول گرامى اسلام، رئيس خانه است و المراة سيدة اهلها
كدبانوئى است مجرب كه گوئى تمام دورههاى مديريت خانواده را گذارنده و به وظايف خود نيكو آشناست. مسئوليتش سنگين است
- در آن روزگار دشوار، آن هم در دوره فقر خاندان پيامبر او بايد به امور زير برسد:
- امر سر و سامان دادن امور خانه، آن هم خانهاى كه مركز آمد و رفت است و چند كودك خردسال در آنند.
- امر تربيت و اداره و نظافت و سرپرستى فرزندان كه آن هم كارى اندك و آسان نيست.
- امر پيشهورى و صنعتگرى چون بافتن پيراهن براى فرزندان و يا پشم ريسى براى كمك معاش.
- امر آسياب كردن گندم يا جو با دستاس كه رسول خدا (ص) فرموده دست فاطمه (عليهالسلام
) در اين راه زخمى شده بود.
- امر آوردن آب از بيرون كه در آن روزگار اين هم مشكلى براى فاطمه (عليهالسلام
) بود و خانهها آب نداشتند.
- امر هدايت و سرپرستى زنان جديد الاسلام كه از بركت فاطمه (عليهالسلام
) مهتدى مىشوند ويا ديگران.
- و بالاخره كارهاى ديگرى كه هر زنى بدان واقف است و به اصطلاح خودشان از بام تا شام در خانه مىدوند ولى باز هم كارشان نيمه كاره مىماند. براى تهيه مختصر غذائى آن همه وقت مىگذارند ولى باز هم مطبوع طبع آنها قرار نمىگيرد. درك سنگينى مسؤوليت او ميسر نيست، مگر آنگاه كه آدمى خود در شرايط آن قرار گيرد.
سكون خانه
خانه فاطمه (عليهالسلام
) از آن خانههائى كه خداى خواسته است نام او در آنجا بلند گردد و مورد تسبيح و تقديس باشد.(
فى بيوت اذن اللّه ان ترفع و يذكر فيه اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال
)
و طبيعى است كه چنين خانهاى نمىتواند مركز آشفتگى و هرج و مرج باشد نخستين چيزى كه در آن بايد حضور داشته باشد سكون و آرامش است و فاطمه (عليهالسلام
) سعى دارد چنين كند.
او مىداند كه ترقى و عظمت شوهر، كوشش و تلاش ارزنده او تا حدود زيادى مرهون زندگى آرام و ساكن او در محيط خانه است و خانه بايد سنگر آرامش و محل تجديد قوا باشد تا شوهر بتواند بنشيند، درست نقشه بكشد و درست طراحى كند، و درست تصميم به اجرا و عمل بگيرد. خانه بايد در سكون و آرامش باشد تا شوهر بتواند در آن خانه احساس راحتى كرده و مشقات بيرون را از تن به در نمايد.
خانه فاطمه (عليهالسلام
) براى على (عليهالسلام
) چنين وضعى را داشت. على (عليهالسلام
) در كنار زهرا (عليهالسلام
) احساس آرامش مىكرد و حتى هر آنگاه كه از حوادث و مشكلات زندگى به ستوه مىآمد به سنگر خانه پناه مىبرد و در آنجا كمى با فاطمه (عليهالسلام
) سخن مىگفت و تجديد قوا مىكرد و از نو سرگرم كار و تلاش و مبارزه مىشد و اين امر در سراسر زندگى على (عليهالسلام
) وجود داشت، حتى پس از وفات فاطمه (عليهالسلام
) و در سر مزارش.
گرمى و روشنائى كانون
فاطمه (عليهالسلام
) در محيط خانه چون ماهى درخشان بود كه نور وجودش كانون خانه و دل على (عليهالسلام
) را روشن مىكرد. او مصداق اين آيه قرآن بود كه:(
و اذا رايتهم حسبتهم لؤلؤاً منثوراً
)
.
او روشنى بخش خانه بود، ديدارش رنجها و غصهها را از دلها مىزدود. على (عليهالسلام
) خود فرمود وقتى به خانه مىآمد و به زهرا نگاه مىكردم تمام غم و غصهام زدوده مىشد.
فاطمه (عليهالسلام
) كانون خانواده را گرم مىداشت، على (عليهالسلام
) و فرزندان را دل به اين خوش بود كه د ركنار فاطمهاند و در آن كانوناند. از ديدى، او چون شمعى بود كه پروانهها را بدور خود جمع كرده، به آنها گرمى و نور مىداد خانهاش كانون انس و صفا بود. اعضاى خانه با هم انس و آشتى و معاونتى داشتند، و در كمال همرنگى و صداقت، در سايه ايمان به خدا و رسول و كتاب او زندگى مىكردند. اگر على (عليهالسلام
) تصميمى مىگرفت، همگان همراه او بودند و اگر فاطمه (عليهالسلام
) تصميمى اتخاذ مىكرد ديگر افراد خانه با او همگام مىشدند و نمونه روشن آن موردى است كه در آن سه روز تمام اعضاى خانواده افطارى خود را به فقيران و يتيم و مسكين دادند و خود با آب افطار كردند.
و بالاخره فاطمه (عليهالسلام
) در گرم داشتن كانون، لطف و عنايت به همسر، رحمت و دلسوزى به فرزند مصداق حديث پيامبر (ص) بود كه خير نسائكم الطفهن بازواجهن، و ارحمهن باولادهن و...
و مصداق احاديث ديگر رسول خدا چون عفيفه بودن، شوهر دوست وفرزند دوست بودن و ضمن اينكه او خود ملهم به الهامات الهى است.
مشقت زندگى
با چنين وصفى كه گذشت و با آن همه كار و تلاش طبيعى است كه زندگى بر او آسان نبود. پيامبر (ص) روزى بر فاطمه (عليهالسلام
) وارد شد و ديد كه با دستهاى خود آسياب را مىگرداند و در عين حال به كودك خردسالش سرگرم شير دادن است. رسول خدا (ص) از ديدن چنين وضع آب در ديده گردانيد و فرمود دخترم:
تلخىهاى زندگى دنيا را بچش براى وصول به حلاوتهاى آخرت فاطمه (عليهالسلام
) گفت خداى را بر اين نعمتها سپاسگزارم و بر كرامتهاى او عرض تشكر دارم.
شدت، كارش در خانه بحدى بود كه گاهى توان را از او مىگرفت، بدنش رنجه مىشد و به فرموده على (عليهالسلام
) دستانش از شدت آسياب كردن تاول زده و پينه بست.
در عين حال اين كار يك روز و دو روز نبود و هم اين براى فاطمه (عليهالسلام
) تنها كار نبود كه از كارهاى ديگر فراغتى داشته باشد. مسأله نظافت خانه هم مسأله بود كه گاهى سر و روى فاطمه (عليهالسلام
) راگرد آلود مىكرد و غبار بر او مىنشست.
روزى رسول خدا (ص) از فاطمه (عليهالسلام
) احوال بپرسيد كه چگونهاى؟ فاطمه (عليهالسلام
) ظاهراً از حالات زندگى و مشقتهاى آن، و سختى معيشت و شايد هم از گرسنگى خود و فرزندان و از خالى بودن خانهاش ازآذوقه سخن گفت. رسول خدا (ص) فرمود دخترم آيا به اين راضى نيستى كه سيده زنان جهان باشى؟ فاطمه (عليهالسلام
) پرسيد مگر مريم دختر عمران سيده زنان نيست؟ پيامبر فرمود: او سيده زنان عصر خود بود و تو سيده همه زنانى
. و بر اين اساس ملاك خانمى و بانوئى وارونه گشت و در نظر پيامبر (ص) زنان پر خور و پر آذوقه و متجمل و آنهائى كه در جلال و جبروت مادى زندگى مىكنند بانو وخانم بحساب نمىآيند. اگر ملاكى براى بانوئى و سيده بودن مطرح باشد در تلاش و جهد هدفدار، در عين تحمل فقر و نادارى است. در عابده بودن و زاهده بودن و در راه خدا رنجها را بخود خريدن است و فاطمه (عليهالسلام
) اين چنين بود.
كمك كارىها
فاطمه (عليهالسلام
) در تنگا و خستگى و دشوارى زنديگ بود ولى چنان نبود كه شوهرى خود خواه و تن پور داشته باشد كه اين همه كارها تلاشها را وظيفه خاص زن بداند و كمك كارش نباشد. نه - على چنين مردى نبود. او در كار و تلاش مردانهاش كمتر از فاطمه (عليهالسلام
) نبود. چه بسيار ازكارهاى خانه را او انجام مىداد حتى بافاطمه (عليهالسلام
) مىنشست و گندم آسياب مىكرد و حتى در مواردى نان مىپخت رسيدگى به امور بيرون، تهيه نان براى چنان خانوادهاى با فرزندان متعدد، آن هم كار و اشتغالى مشروع، آب كشى براى مزرعه و درختان، كارمزدى براى آبيارى درختان، حضور در جبهه و صحنه رزم، دستگيرى از بينوايان، بردن نان و آذوقه براى دردمندان، عبادت رسمى و حضور در عرصههاى سياسى خود كارى بس وسيع و پر دامنه بود.
او حتى براى سير كردن فرزندان تن به كار مزدى مىداد. در مزرعهاى كار مىكرد و قرار بسته بود براى هر سطل آبى كه از چاه بيرون مىكشد يك دانه خرما بستاند و بر اين اساس براى اهل خانه غذا تهيه مىكرد، با اين اتكا كه در مواردى بسيار ديگران را بر خود مقدم مىداشت و از همين غذائى كه با مرارت به دست مىآمد به فقيران مىداد.
در عين حال هر آنگاه كه از كار روز مره فارغ مىشد و بخانه مىآمد با همان بدن خسته به كمك فاطمه (عليهالسلام
) مىشتافت. گاهى خانه را تميز مىكرد، زمانى با فاطمه (عليهالسلام
) آسياب را مىگرداند، گاهى در نظافت خانه به او كمك مىكرد. او در محيط خانه تلاش بسيار داشت، بدان خاطر كه به حال فاطمه (عليهالسلام
) از شدت كار او رقت مىكرد و دلش به درد مىآمد.
روزى پيامبر (ص) بر آنها وارد شدديد على (عليهالسلام
) و فاطمه (عليهالسلام
) سر گرم آسياب كردن جويا گندمند. خطاب به آنان كه كدام خستهتريد. برخيزيد من بجاى شما آسياب كنم - على (عليهالسلام
) عرض كرد فاطمه (عليهالسلام
) خستهتر است. پيامبر فرمود دخترم برخيز آنگاه خود بجايش نشست و با على (عليهالسلام
) سرگرم آسياب كردن شد. (100)
حاصل كانون دارى
حاصل كار و تلاش فاطمه (عليهالسلام
) در محيط خانه و ثمره كارش عبادت و داراى ارزش بسيار است زيرا:
- خدمت به مردى كه عزيز خداست و مرد رزم و جهاد است و خداى را بر او نظر عنايت بسيارى است.
- على شدن على (عليهالسلام
) در سايه همدلى با فاطمه (عليهالسلام
) وفاطمه شدن فاطمه (عليهالسلام
) در سايه انس با على (عليهالسلام
) و هم مسكنى اوست و چه زيباست كار براى چنين افراد.
- خدمت به فرزندان و تربيت نسلى است كه انسان دوست، متعهد، مكتبى، و نمونه عالى تربيت اسلامند.
- خدمت به اسلام بود زيرا كه در سايه آن موجبات خدمت به اسلام و مسلمين فراهم آمد و ضديتها با اين سركوب شد و مردم توانستند راه خود را بيابند.
- و سرانجام فاطمه (عليهالسلام
) با مديريت خود درس زندگى توأم با سعادت به زنان داد، تجاربى فراهم آورد كه بهرهگيرى از آن عامل رشد انسانيت انسان و مخصوصاً زنان جهان است و كدام عبادت است كه بدين ميزان داراى ارزش و ثمره اجتماعى باشد.
پاورقى ها:
1- نهجالبلاغه - در مراسم دفن فاطمه (عليهالسلام
).
2- فاطمة الزهراء.
3- ص 66 ج 2- فرائد السمطين.
4- طبقات ابن سعد ج 8 ص 14.
5- ص 125 انساب الاشراف.
6- شرح حال چهارده معصوم - صفوت ص 15.
7- فاطمه الزهراء - الرحمانى.
8- ص 324 انساب الاشراف.
9- ص 90 بحار ج 43.
10- آيه 63 سوره نور.
11- ص 367 مناقب ابن مغازلى.
12- حلية الاولياء ج 2 ص 41.
13- فضيله الزهراء.
14- فضيله الزهراء.
15- مستدرك ج 3 ص 184.
16- مستدرك ج 3 ص 184.
17- صحيح بخارى جزء 5 ص 26.
18- ص 87 الزهراء.
19- جزء 7 صحيح مسلم ص 141.
20- فاطمه الزهراء.
21- فضائل الخمسه ج 3، 133.
22- كافى ج 1 ص 460.
23- ص 132 منتهى الامال ج 1.
24- ص 239 رياحين الشريعه ج 1.
25- ص 156 بحار ج 43.
26- ص 44 - اشگهاى فاطمه (عليهالسلام
).
27- ص 63 همان منبع.
28- به كتاب نظام خانواده در اسلام و كتاب تشكيل خانواده در اسلام از مؤلف مراجعه شود.
29- ص 11 طبقات ابن سعد ج 8.
30- وفاة الصديقه الزهراء ص 23.
31- ص 11 طبقات.
32- ج 2 سيره حلبى.
33- ص 130 الزهراء - محسن امين.
34- ص 131 - الزهراء.
35- خصايص فاطميه.
36- ص 33 الغدير 1.
37- بحار ج 43 ص 18.
38- بحار 43 ص 10.
39- روضه المتقين ج 8 ص 123.
40- علامه مجلسى.
41- جواهر السنيه - احاديث در شأن على (عليهالسلام
).
42- كفاية الطالب گنجى شافعى.
43- ص 132 الزهراء.
44- ص 35 دلائل الامامه.
45- ص 137 الزهراء - محسن امين.
46- ص 68 همان منبع.
47- ص 94 بحار ج 43.
48- ص 107 فاطمه الزهراء (عليهالسلام
).
49- مناقب ج 3 ص 351.
50- روضة الواعظين ج 1 ص 146.
51- مناقب ج 3 ص 350.
52- دلايل الامامه ص 23.
53- تاريخ الخميس ج 1 ص 408.
54- ص 68 الزهراء مطاهرى.
55- ص 74 رياحين الشريعه ج 1.
56- ج 2 - كافى ص 360.
57- بحار ج 43.
58- مناقب ابن شهر آشوب ص 111 ج 2.
59- ص 112 ج 2 مناقب ابن شهر آشوب.
60- ص 90 الزهراء ملا محسن.
61- ص 102 الزهراء.
62- ص 114 بحار 43.
63- صفوة الصفوه ابن جوزى ص 3 ج 2.
64- امام صادق (عليهالسلام
).
65- آيه 19 سوره رحمان.
66- المصدر ص 151.
67- ص 171 احتجاج ج 1.
68- همان منبع ص 195.
69- زندگانى حضرت زهراء (عليهالسلام
).
70- مناقب شهر آشوب ج 3 ص 33.
71- ص 86 بيت الاحزان - قمى.
72- ص 35 شمهاى از فضايل زهرا - محلاتى.
73- ص 80 فاطمه دكتر شهيدى.
74-ص 9 رياحين الشريعه ج 1.
75- بحار ج 43 ص 186.
76- نهج البلاغه نامه 28.
77- بحار ج 43.
78- نهج البلاغه.
79- آيه 22 سوره رحمان.
80- آيه 22سوره رحمان.
81- تفسير الدرالمنثور ج 7 ص 697.
82- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 - ص 387.
83- حديث نبوى.
84- حديث نبوى.
85- حديث نبوى.
86- حديث نبوى.
87- حديث نبوى.
88- بحار 104 ص 309.
89- داستان اعتكاف امام حسين (عليهالسلام
) و مراجعه يك نيازمند.
90- ص 134 منتهى الامال ج 1.
91- روضة الواعظين.
92- آيه 36 سوره نور.
93- آيه 19 - انسان.
94- مناقب خوارزمى ص 256.
95- آيه 8 سوره انسان.
96- نهج الفصاحه.
97- ص 133 منتهى الامال.
98- ص 134 همان منبع.
99- ص 42 حليه الاولياء ج 2.
100- ص 5 بحار ج 43.