تدبير امور
١٧٤ - آيا تدبير و دقت در امور به نظر شما لازمه مديريت و اصلاح امور است يا چندان اهميتى ندارد؟
فقالعليهالسلام
: ايها الناس لا خير فى دنيا لا تدبير فيه
فرمودند: (اصلا) امور دنيا اگر بدون تدبير و فكر انجام گيرد بدون خير و بى نتيجه است
١٧٥ - يعنى عقل و خرد كفايت نمى كند و حتما تدبير لازم است ؟
قالعليهالسلام
: لا عقل كا التدبير.
اصلا عقل يعنى تدبير و قدرت و توان نظم دادن به امور و هرچه تدبير و برنامه ريزى بهتر باشد دليل بر قوت انديشه و عقل است ادل شى ء على غزاره العقل حسن التدبير
قدر ثم اقطع و فكر ثم انطق و تبين ثم اعمل
اندازه گير، آنگاه جدا كن ؛ انديشه بنما، سپس سخن گوى ؛ نخست روشن شو، آنگاه انجام بده يعنى هرگز بدون برنامه ريزى و تدبير دست به انجام كارى مزن تا نه وقتت تلف شود و نه سرمايه ات ، و نه پشيمان شوى
١٧٦ - مگر انجام كار بدون تدبير پشيمانى دارد؟
قالعليهالسلام
من ساء تدبيره تعجل تدميره
(بله) هر كه در كارها بد عمل كند، هلاكت او شتاب گيرد.
التدبير قبل العمل فانه يومنك من الندم
تدبير و برنامه ريزى بايد قبل از دست به كار شدن باشد تا جلوى پشيمانى ات را بگيرد.
اولويت بندى در امور
١٧٧ - از حضرت پرسيدم : مردم در امور زندگى و مسائل اجتماعى گرفتار شده اند و وقت كم مى آورند و بسيار شده كه از خيلى كارها عقب افتاده اند، بايد چه كنند كه بهتر به كارهايشان برسند؟
حضرت فرمودند: (بايد كارها را طبقه بندى كنند. غير مهم ، مهم و مهم تر و از امور پر اهميت شروع كنند كه اگر هم كارى باقى ماند از امور بى اهميت باقى بماند.
من اشتغل بغير المهم ، ضيع الاهم
هر كه خود را به كارهاى كم اهميت مشغول سازد، امور با اهميت را ضايع خواهد كرد و به آنها نخواهد رسيد.
١٧٨ - پرسيدم اشتغال به كارهاى بى فايده و كم ارزش چه ؟
فرمودند: (آنها نيز آدمى را از رسيدن به مقاصد خود باز مى دارند.)
من اشتغل بالفضول فاته من مهمه المامول
هر كه خود را به امور اضافى و بى فايده ، مشغول سازد از رسيدن به آرزوهاى مهم باز مى ماند.
١٧٩ - به چه امورى بيشتر بايد پرداخت ؟
به چيزهايى كه از تو سوال خواهد شد و بايد در برابرش پاسخگو باشى كن مشغولا بما انت عنه مسئول
١٨٠ - در امور عبادى نيز بايد به واجبات و امور مهم توجه كرد، يا هر عبادتى را مى توان انجام داد، هر چند به واجبات ضرر بزند؟
(خير هرگز دست به كار امور غير مهم و مستحبات نشويد اگر به واجبات لطمه مى زند.)
لا قربه بالنوافل اذا اضرت بالفرائض
هرگز فكر و انديشه تو نمى تواند مشغول همه مسائل بشود، پس لازم است آنرا براى امور مهم و اساسى به كارگيرى
١٨٢ - آيا اين سفارش را به دولتمردان هم داريد كه در مسائل مملكت دارى و رسيدگى به امور جامعه ، به مسائل اساسى و امور مهم توجه كنند و وقت خود را صرف مسائل فرعى و بيهوده نكنند؟
بله - به تمام تصميم گيران و كارگزاران اين توصيه را داريم كه به مسائل اساسى و زيربنائى توجه كنند و وقت ، بودجه و امكانات را صرف امور مقطعى و زودگذر نكنند كه خدمت به مردم را بايد با امور اساسى و كلان آغاز كرد وگرنه شكست خواهند خورد.
يستدل على ادبار الدول باربع : تضييع الاصول و التمسك بالفروع و تقديم الاراذل و تاخير الافاضل
نشانه شكست دولتها چهار چيز است ضايع كردن مسائل اصولى و اساسى ، سرگرم شدن به امور كوچك و بى اهميت ، استفاده از آدمهاى بى لياقت ، و كنار گذاشتن افراد لايق و با كفايت
١٨٣ - آيا خود را درگير امور پست و بى مقدار كنيم يا از آنها اجتناب كنيم ؟- هرگز خود را درگير نكنيد و از كنارش بگذريد.
عظموا اقداركم بالتغافل عن الدنى من الامور
قدر و منزلت خود را مصون داريد به وسيله بى توجهى و تغافل نسبت به امور بى مقدار، كه شخصيت شما را بى مقدار مى كند.
(تغافل يعنى خود را به غفلت و بى خبرى زدن)
١٨٤ - بفرمائيد در انجام امور زندگى چگونه باشيم ؟ تند باشيم يا كند؟ شتابگر باشيم يا ...؟
(هر كدام در جاى خود خوب است ولى دقت كن) در هيچ كارى قبل از رسيدن وقتش عجله و شتاب نكنى و چون دسترسى به آن پيدا كردى مبادا در آن سقوط كنى ، و هر وقت ديدى شرايط فراهم نيست لجاجت نكنى و اصرار نورزى ، و چون موضوعى برايت روشن شد درنگ نكنى ، و بالاخره هر چيز را در جاى خود بگذار، و هر كارى را در وقت خودش انجام ده
اياك و العجله بالامور قبل اوانها او التساقط فيها عند امكانها او اللجاجه فيها
اذت تنكرت او الوهن اذا استوضجت فضع كل امر موضعه و اوقع كل عمل موقعه