آداب دعا
دعا آداب بسيارى دارد:
اول : دعا بايد پنهانى باشد، دعاى آشكار و دعايى كه در نماز جماعت و پيش ديگران خوانده مى شود، بدون شك نيك است ، اما اگر مراسم دعا در دل شب ميان انسان و خدا برقرار شود، از جهت اخلاص و عمق ارتباط با خدا، با دعاى نوع اول تفاوت دارد، از اين رو پيامبر عظيم الشاءن اسلام محمد بن عبداللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى فرمايد:
دعاى پنهانى برابر است با هفتاد دعاى آشكار
دوم : اينكه انسان نه فقط وقتى كه رنج ها و مشكلات او را در ميان گرفته اند، بلكه هنگام آسايش و رفاه نيز بايد دعا كند. پس وقتى انسان گرفتار هيچ مرض و مشكلى و سختى در زندگى اش نباشد و دعا كند، دعا به يقين به هدف استجابت خواهد رسيد، ان شاء الله
سوم : دعا بايد قرين عمل صالح باشد. اگر دعا همراه عمل صالح نباشد سنتى ، خشك و بيهوده خواهد بود، پس عمل سكوى پرتاب و تكيه گاه صعود دعاست
چهارم : انسان بايد دعايش را نخست با حمد و ثنا و شكر آغاز كند و بعد بر پيامبر و اهل بيتشعليهمالسلام
درود بفرستد، آنگاه خواسته هاى خود را بيان نمايد، اين روش بيشترين تضمين را براى استجابت دارد.
پنجم : انسان بايد هنگام دعا غرق خوارى و خشوع و خضوع در مقابل خداوند باشد، نه اينكه در حالت تكبر و غرور به دعا بپردازد و تا حالت حقيقى خشوع و خضوع برايش حاصل نشده ، بايد به اين حال تظاهر نمايد.
ششم : انسان به نيازهاى خود بسنده نكند و دعا را به ديگران نيز تعميم دهد بلكه مقدم داشتن چهل مؤمن در دعا، سپس ديدن نيازهاى ويژه خود يكى از عوامل استجابت دعا است
هفتم : انسان روزه بگيرد، چون روزه به استجابت دعا كمك مى كند، روزه دارى كه در طول روز در برابر شهوات خود مقاومت مى كند، در پايان روز از روحى بسيار شفاف بهره مند مى شود، و اين بر عميق ساختن ارتباط او با خداوند كمك شايانى مى كند و رحمت خدا را بر او نازل مى سازد و دعايش مستجاب مى شود.
هشتم : اگر ميان انسان و خدا اعمال صالحى باشد، آن را واسطه قرار داده و بر اساس آن دعا نمايد و آن را وسيله تقرب به خدا قرار دهد. زيرا اعمال صالح بالطبع باعث ايجاد رابطه خوب و مثبت ميان خدا و انسان مى شود. پس وقتى بنده اعمال صالح خود را در پيشگاه خداوند عرضه بدارد و از او حاجت بخواهد، احتمال استجابت چند برابر خواهد بود.
نهم : انسان اعمال زشت و غفلت ها و كاستى هاى خود را كه در تمام مدت عمر مانع بندگى خالصانه او در برابر معبود و سد راه رسيدن او به محبوب بوده است ، در نظر آورده و با تمام ذلت و خارى عذر به درگاه بارى آورد و از تمام اعمال و رفتار و گفتار ناپسند خود توبه كند؛ پس عرض نياز كرده و از خدايش رفع گرفتارى و فزونى نعمت بخواهد.
دهم : ساير نعمت هاى خدا را هم در محضر او بيان كند و مراتب شكرگزارى خود را علام نمايد.
چرا دعا كنيم ؟!
براى اينكه خداوند مى خواهد ما راه را پيدا كنيم و به مطلوب برسيم ، لذا مى فرمايد: دعا كنيد تا رشد پيدا كنيد:(
لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
)
؛
به قدرى درباره دعا سفارش شده كه در روايات مى خوانيم پروردگار عالم آه و ناله و راز و نياز كسى را كه دعا كند، بيشتر از همه چيز دوست دارد. اصلا سيره انبيا و اولياى گرامى ، دعا بود و دعا يعنى آنچه كه آدم مى سازد.
لذا دعا كردن يعنى صحبت بنده با خدا و قرآن خواندن يعنى محبت خدا با بنده و اين افتخارى بزرگ براى بنده است كه خداوند او را به محضرش پذيرفته است
دعا يعنى توفيق دادن خداوند بنده اش را به اينكه «يا رب» بگويد و به در خانه او برود. آن خدايى كه دعوت كرده و مى گويد: بيا، بيا و هر چه هستى بيا! تو را دوست دارم ، بيا! خيلى هم دوست دارم تازه تهديدش هم مى كند كه اگر نيايى با تو قهر مى كنم و بعد مى فرمايد:(
لْيُؤْمِنُوا بِي
)
؛ به اين دعوت ايمان داشته باش ! چه دعوتى بهتر و چه افتخارى بالاتر از اين
در روايتى از امام صادقعليهالسلام
مى خوانيم كه حضرت فرمود: مقاماتى نزد خداوند است كه راه وصول به آن تنها دعاست
ان عندالله (عزوجل) منزله لاتنال الا بمساءله ، و لو اءن عبدا سد فاه و لميسئل لميعط شيئا، فاسئل تعط، اءنه ليس من باب يقرع الا يوشك اءن يفتح لصاحبه
نزد خدا مقامى است كه جز با دعا و تقاضا نمى توان به آن رسيد و اگر بنده اى دهان خود را از دعا فرو بندد و چيزى تقاضا نكند، چيزى به او داده نخواهد شد، پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود! چرا كه هر درى را بكوبيد و اصرار كنيد، سرانجام گشوده خواهد شد.
در روايتى مى خوانيم وقتى كه حضرت موسىعليهالسلام
به عزم مناجات حركت كرد، شخصى پيغام داد كه به خداوند بگو كه من چقدر گناه كنم و تو مرا عذاب نكنى ؟ من كه خيلى گناه مى كنم چرا عذابم نمى كنى ؟
حضرت موسىعليهالسلام
به مناجات رفت هنگامى كه قصد عزيمت كرد، خطاب آمد كه اى موسى ! چرا پيغام بنده ام را ندادى ؟ عرض كرد: خدايا خجالت مى كشم ، خودت مى دانى كه چه گفت خطاب آمد يا موسى ! به او بگو كه :
من بالاترين عذاب را به تو دادم ولى تو متوجه نمى شوى به او بگو كه تو از مناجات من و از راز و نياز با من لذت نمى برى ، همين مقدار كه شيرينى مناجات و دعا را از تو گرفتم ، براى تو بالاترين مصيبت و عذاب است و تو توجه ندارى !
گاهى اوقات در زندگى انسان دلهره ها و اضطراب هايى پيدا مى شود كه انسان به هيچ كس نمى تواند بگويد، اما آن را با آگاه به اسرار جهان هستى راحت مى شود در ميان گذاشت و با كلمه «يا الله» بهتر مى شود عرض نياز و رفع غصه ها نمود، عايشه مى گويد:
شبى پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
از اول تا به صبح دعا كردند، اما مرتب مى فرمودند: خدايا به حق على ! عايشه مى گويد: به او گفتم : يا رسول اللهصلىاللهعليهوآله
! كس ديگرى نبود كه هميشه مى گويى به حق علىعليهالسلام
؟! پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمودند: بهتر از علىعليهالسلام
كسى را سراغ ندارم ، اين است معنى(
وَابْتَغُوا إِلَيْهِ
)
.
از ذوات نازنين پيامبر گرامى اسلامصلىاللهعليهوآله
، و امام باقرعليهالسلام
و امام صادقعليهالسلام
نقل شده كه فرموده اند:
الدعاء اءفضل من قرائت القرآن
دعا كردن حتى از تلاوت قرآن نيز افضل تر است
در يك تحليل كوتاه مى توان به عمق مفاد اين روايت دست پيدا كرد: چون دعا از يك سو انسان را به شناخت پروردگار، «معرفه الله»، كه برترين سرمايه هر انسان است دعوت مى نمايد، و از سوى ديگر سبب مى شود كه خود را نيازمند او ببيند و در برابرش خضوع نمايد و از مركب غرور و كبر كه سرچشمه انواع بدبختى ها است ، فرود آيد و براى خود در برابر ذات پاك او موجوديتى قائل نشود. از بعد سوم ، نعمت ها را از او ببيند، و به او عشق ورزد، و رابطه عاطفى او از اين طريق با ساحت مقدسش محكم گردد.
از بعد چهارم ، چون خود را نيازمند و مرهون نعمت هاى خدا مى بيند، موظف به اطاعت فرمانش مى شود.
از بعد پنجم ، چون مى داند استجابت اين دعا بى قيد و شرط نيست ، بلكه خلوص نيت و صفاى دل و توبه از گناه و برآوردن حاجات نيازمندان و دوستان از شرايط آن است ، خودسازى مى كند و در طريق تربيت خويشتن گام برمى دارد. و در آخر، دعا به او اعتماد به نفس مى دهد، و از ياءس و نوميدى باز مى دارد، و او را به تلاش و كوشش بيشتر دعوت مى نمايد. بنابراين اگر انسان دعا را جانشين تلاش و كوشش كند، قطعا مستجاب نخواهد شد.
روايتى است كه امام صادقعليهالسلام
در آن مى فرمايد: جدم پيغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
الدعاء سلاح المؤمن و عمود الدين و نور السماوات و الارض
دعاء سلاح مؤمن و ستون دين و نور آسمان ها و زمين است
اميرالمؤمنينعليهالسلام
مى فرمايد:
الدعاء مفاتيح النحاح و مقاليد الفلاح و خير الدعاء ما صدر عن صدر نقى و قلب تقى ، و فى المناجاه سبب النجاه و بالاخلاص يكون الخلاص فاذا اشتد الفزع فالى الله المفزع
دعا كليدهاى نجات و كاميابى و گنجينه هاى رستگارى است و بهترين دعا آن است كه از سينه اى پاك و دلى پرهيزكار برآيد، و در مناجات سبب نجات است و با اخلاص خلاصى آيد و چون بى تابى سخت گردد، پناه جويى به درگاه خدا است
امام صادقعليهالسلام
مى فرمايد:
الدعاء اءنفذ من السنان الحديد
؛
دعا نافذتر است از نيزه آهنين
چرا دعاها مستجاب نمى شود؟
ابراهيم ادهم در جواب اين سؤ ال گفته است : چون كه دل ها به واسطه ده چيز مرده است :
اول : حق دستور خداوند را ادا نمى كنيم ، مثل بعضى كه واجبات را انجام نمى دهند و محرمات را ترك نمى كنند.
دوم : قرآن مى خوانيم ، ولى به آن عمل نمى كنيم ، يا بعضى را عمل مى كنيم و بعض ديگر را رد مى كنيم
سوم : ادعاى تولى (يعنى دوستى و مودت و محبت به اهل بيتعليهماالسلام
را داريم ، ولى در عمل - خداى نكرده - دشمن آنها هستيم و با اعمال خود آنها را مى رنجانيم
چهارم : با شيطان عداوت و دشمنى داريم و در ظاهر لعن و نفرين هم مى كنيم ، ولى در باطن او را قبول داريم و متابعت از او مى كنيم
پنجم : مى گوييم مى خواهيم بهشت برويم و هدف آخر كارمان همان است ، ولى اسباب ورود و كليد آن را تهيه و آماده نمى كنيم ، فلذا به جهنم مى رويم
ششم : از جهنم مى ترسيم و خوف داريم ، ولى اسبابش را فراهم مى كنيم
هفتم : به عيوب مردم مشغول مى شويم ، ولى عيوب خود را نمى بينيم
هشتم : مى گوييم كه دنيا پرست نيستيم ، ولى دو دستى به مال دنيا چسبيده ايم
نهم : مى گوييم كه مرگ حق است ، اما ايمان به مرگ نداريم و خود را آماده مرگ نكرده ايم
دهم : مرده ها را دفن مى كنيم ، ولى عبرت نمى گيريم و غافل هستيم و فراموش كرديم كه اين شتر عن قريب در خانه ما را هم مى زند و ما هنوز كارى نكرده ايم
پس تا شرايط و اركان دعا درست نشود، دعا مستجاب نمى شود.