فصل سيزدهم : مكارم و محاسن اخلاق
قال علىعليهالسلام
:
مكارم الاخلاق عشر خصال : السخاء، و الحياء، و الصدق ، و اءداء الامانه ، و التواضع ، و الغيره ، و الشجاعه ، و الحلم ، و الصبر، و الشكر
مكارم اخلاق ، ده خصلت (از اخلاق هاى پسنديده) است : سخاوت ، حيا، راستى ، اداى امانت ، فروتنى ، غيرت ، شجاعت ، بردبارى ، صبر و سپاس گذارى
شرح ابن ابى الحديد، ج ٢٠، ص ٢٧٥
افتخار كردن به داشتن مكارم الاخلاق
وجود نازنين حضرت زين العابدين و الساجدين امام سجادعليهالسلام
به درگاه الهى عرضه مى دارد:
وهب لى معالى الاخلاق و اعصمنى من الفخر
بارالها! به من معالى اخلاق عطا فرما و از اينكه بين مردم به دارا بودن مكارم الاخلاق مباهات و افتخار نمايم مصون و محفوظم بدار.
معالى اخلاق از سجاياى انسانى و ملكات بسيار عالى است كه خداوند دوست دارد انسانها به آن خلقيات متخلق شوند و از راه آن ملكات پسنديده به مدارج كمال انسانيت نايل گردند.
پيامبر بزرگوار اسلام مى فرمايد:
ان الله يحب معالى الاخلاق ويكره سفسافها
خداوند دوستدار معالى اخلاق است و از فرومايگى و خلقيات پست بيزار است
معالى اخلاق به معناى مكارم اخلاق است و دعايى كه از صحيفه سجاديه مورد بحث ماست به همان اسم نام گذارى شده ، زيرا حاوى بسيارى از خلقيات رفيع و سجاياى عالى انسانى است و اگر كسى آنها را به درستى فراگيرد و متخلق به آن اخلاقيات شود، داراى مكارم الاخلاق و سجاياى انسانى مى شود.
در روايات اولياى اسلام ، مكارم اخلاق در كنار محاسن اخلاق ذكر مى شود و هر دو مايه خشنودى و رضايت خداوند (جل واعلى) است و نبى مكرم اسلام مبعوث گرديده تا محاسن و مكارم اخلاق را در جامعه پياده كند، پيروان خود را به هر دو دسته متخلق سازد، و خصوصيات هر دو قسمت را به مردم بياموزد و به آنان برترى و امتياز مكارم اخلاق بر محاسن آن را بفهماند.
عن على بن الحسينعليهالسلام
: قال رسول اللهصلىاللهعليهوآله
: بعثت بمكارم الاخلاق و محاسنها
امام سجادعليهالسلام
از رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
حديث نموده كه فرموده است : من از طرف بارى تعالى براى مكارم اخلاق و محاسن آن مبعوث شده ام
آمده است كه رسول مكرم اسلام ، حضرت محمد بن عبداللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى فرمايد:
انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق
من از طرف خداوند مبعوث شده ام تا مكارم اخلاق را كه جزء برنامه انبياى سلف بوده تتميم و تكميل نمايم
پس ما بايد مكارم اخلاق و محاسن اخلاق را بشناسيم تا به تفاوت اين دو گروه پى ببريم و بدانيم كه چرا مكارم اخلاق بر محاسن اخلاق تقدم و برترى دارد.
راوى حديث مى گويد: به امام صادقعليهالسلام
عرض كردم : ما حد حسن الخلق ؟ حد حسن خلق چيست ؟
قال : تلين جانبك و تطيب كلامك و تلقى اخاك ببشر حسن
فرمود: با مردم به نرمى و گرمى برخورد كنى ، پاك و منزه و در كمال ادب سخن بگويى و در مواجهه با برادرانت متبسم و گشاده روى باشى
اين روايت ، مرزى براى حسن اخلاق بيان مى كند، البته اين مطلب كه در حديث آمده به منزله نمونه ايى از حسن اخلاق است
اگر شخصى واجد اين سه مرحله باشد يا علاوه بر اين سه صفت ، داراى صفات اخلاقى خوب باشد، در برخورد با مردم سبقت سلام بگيرد، دست بدهد، دندانش مسواك زده باشد، لباسش پاكيزه باشد، مصيبت زدگان را تسليت بدهد.
تمام اين كارها از محاسن اخلاق است و مورد تاءييد شرع مقدس اسلام ، اما اگر سؤ ال شود، آيا اين صفاتى كه ذكر شد، دليل بر انسانيت است ؟ آيا اين صفات نشانه شرف انسانى است ؟ پاسخ اين سؤ ال منفى است چه بسا مردمى هستند كه على الظاهر داراى تمام اين صفات مى باشند و واقعا داراى خلقيات پسنديده اند، اما اين ظاهر فريبها، باطنى زهرآلود و سياه و درونى متجاوز به حقوق مردم ، به مال مردم ، به عرض و شرف مردم دارند؛ به قول شاعر كه مى گويد:
ظاهرش چون گور كافر پر خلل
|
|
باطنش قهر خداى عزوجل
|
بنابراين محاسن اخلاق ، بسيار خوب است ، اما دليل بر شرافت انسانى و كرامت نفسانى نيست
اما در مورد مكارم الاخلاق روايات بسيار است ، اما روايتى است كه امام صادقعليهالسلام
به ابن جندب فرمود:
يا بن جندب ! صل من قطعك و اعط من حرمك و احسن الى من اساء اليك و سلم على من سبك و اصف من خاصمك واعف عمن ظلمك
اى پسر جندب ! بپيوند با كسى كه از تو بريده است ، عطا كن به كسى كه تو را محروم نموده است ، نيكى كن درباره آن كسى كه به تو بدى كرده است ، سلام كن به كسى كه به تو دشنام داده است ، انصاف ده در مورد آن كسى كه با تو خصومت نموده است و ببخش كسى را كه به تو ستم كرده است
از اين مطالب معلوم مى شود كه بين مكارم اخلاق با محاسن اخلاق چقدر فاصله است و چه اندازه مكارم اخلاق داراى رفعت و عظمت است ، محاسن اخلاق به معنى خوى خوب و پسنديده است ، اما مكارم اخلاق يعنى بزرگوارى و كرامت نفس و اين دو با هم بسيار فاصله دارند. بزرگى با بزرگوارى فرق دارد.
حضرت فرمود: بزرگوار باش ، انسان با فضيلت باش ، از لغزش او بگذر و عمل نارواى او را مورد عفو و اغماض خود قرار ده و اين عمل بر خلاف طبيعت آدمى و تمايل نفسانى است واعط من حرمك ؛ به آن كسى كه تو را محروم كرد عطا كن ، يعنى با كمال گشاده رويى و با ميل تمام ، مشكلش را حل كن
اگر روزى در رهگذر با شخص بى تربيتى برخورد كردى و او به شما فحش داد و با سرعت از كنار شما گذاشت ، مبادا فكر انتقام جويى در سر بپرورى و بخواهى در اولين فرصت دشنام او را با دشنام دادن تلافى كنى كه اين كار بر خلاف مكارم الاخلاق و شرافت نفس است ، بلكه بايد مراقبت كنى تا عمل بد او را با عمل خوب خود پاسخ گويى و به فرموده حضرت سلامش كنى و كار زشت او را با كار زيباى خود پاسخ بدهى كه او خجل شود.
مكارم الاخلاق در قيامت به حساب گذاشته مى شود و كفه اعمال را سنگين مى كند و موجب نجات صاحبش مى شود، ولى در ضمن ، حديثى بيان شده كه صرف نظر از جنبه اخروى و جهات معنوى ، تخلق به مكارم الاخلاق در زندگى دنيا نيز مايه سعادت و رستگارى است
در طى حديثى آمده است كه اميرالمؤمنان اسدالله الغالب على بن ابى طالبعليهالسلام
مى فرمايد:
ولو كنا لانرجوا جنه ولانخشى نارا ولاثوابا ولاعقابا لكان ينبغى لنا ان نطلب مكارم الاخلاق فانها مما تدل على سبيل النجاح
اگر به فرض ما نه به بهشت رحمت اميد داشتيم و نه از عذاب الهى خائف مى بوديم و نه در انديشه ثواب و عقاب ، شايسته انسانيت آن بود كه از پى مكارم الاخلاق برويم ، زيرا كرامت خلق ، ما را به رستگارى هدايت مى كند و موجبات سعادت ما را فراهم مى آورد.
نكته شايان ملاحظه در زمينه مكارم الاخلاق ، براى اينكه همواره مورد توجه افراد كريم النفس باشد اين است كه بزرگوارى و اخلاق عالى خود را در مورد كسانى اعمال نمايند كه شايسته عفو و بخشش هستند، نه تنها از آن سوء استفاده نمى كنند، بلكه ممكن است به اصلاح خويش بپردازند و از انحراف اخلاقى خود بر كنار شوند.
اما افراد نادانى كه طبعا پست و فرومايه اند، گذشت افراد كريم النفس را حمل بر ضعف و ترس آنان مى نمايند و در نتيجه بر تجرى و جسارت خود مى افزايند. اينان نبايد مشمول عفو و اغماض واقع شوند، بلكه لازم است گناهانشان ، طبق قانون ، مورد تعقيب قرار گيرد و به كيفر عمل خود برسند، به عبارت كوتاه تر اينكه : كرامت اخلاق مانند باران رحمت است كه در مورد اشخاص شايسته ، فضيلت و پاكى به بار مى آورد، و در مورد مردم ناصالح رذيلت و ناپاكى ؛ به قول شاعر:
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست
|
|
در باغ لاله رويد و در شوره زار خس
|
حضرت علىعليهالسلام
به فرزندش ، حضرت مجتبىعليهالسلام
نوشتند كه :
احمل نفسك من اخيك عند صرمه على الصله و عند صدوده على اللطف و المقاربه و عند جموده على البذل و عند تباعده على الدنو و عند شدته على اللين و اياك ان تضع ذلك فى غير موضعه او ان تفعله بغير اهله
خود را در مورد برادرت وادار كن كه وقتى از تو جدا مى شود به او بپيوندى و موقع اعراض و روگردانى اش با لطف و محبت با او برخورد نمايى و نزديك شوى و زمانى كه دچار بخل و امساك او مى شوى ، او را مورد جود و كرامت قرار دهى و چون از تو دورى كند، تو به او نزديك شوى و موقع تندى و شدتش تو با نرمى و ملايمت با او سخن بگويى و بپرهيز از اينكه تذكرات مرا نابجا و بى مورد به كار بندى و آنها را با افراد نااهل كه لايق فضيلت اخلاقى نيستند اعمال نمايى
امام سجادعليهالسلام
نيز در رساله حقوق خود مى فرمايد:
و حق من ساءك ان تعفو عنه و ان علمت ان العفو يضر انتصرت
حق آن كس كه به تو بد كرده است (از نظر كرامت اخلاق) اين است كه او را ببخشى و مورد عفو قرار دهى ، ولى اگر دانستى كه عفو و بخشش درباره او زيانبار است و اثر بد مى گذارد، استنصار مى كنى و به وسيله قانون و قضا و مردم ، بد كننده را به كيفرش مى رسانى
در پاره ايى از موارد، شخصى كه مرتكب بدى شده ، ناشناخته و مجهول الحال است و معلوم نيست كه شايسته عفو اغماض است يا سزاوار مجازات ، انسان كريم النفس اگر بتواند به گونه ايى او را آزمايش كند، وظيفه اخلاقى و انسانى او روشن مى گردد، براى حضرت علىعليهالسلام
موردى اين چنين پيش آمد و كسى كه اسائه ادب نموده بود، توسط اميرالمؤ منينعليهالسلام
آزمايش شد، سرانجام امام او را بخشيد و از گناهان در گذشت
امام باقرعليهالسلام
مى فرمايد: حضرت علىعليهالسلام
نماز صبح را در وقت فضيلت مى خواند و تا اول آفتاب به تعقيب نماز مشغول مى شد. موقعى كه خورشيد طلوع مى كرد، عده ايى از افراد فقير و غير فقير گردش جمع مى شدند و به آنان احكام دين و قرآن مى آموخت و در ساعت معين به كار تعليم خاتمه مى داد و حركت مى كرد.
روزى از مجلس درس خارج شد، بين راه با مرد جسورى برخورد نمود كه درباره آن حضرت كلمه قبيحى گفت : راوى حديث مى گويد:
امام باقرعليهالسلام
نفرمود كه آن مرد چه كسى بود و چه گفت ، حضرت علىعليهالسلام
با شنيدن آن سخن دوباره به مسجد برگشت ، به منبر رفت و دستور داد مردم را خبر كنند تا در مسجد حضور يابند، جمعيت به قدر كافى آمد و آن مرد بى ادب نيز در مسجد حضور يافت
حضرت پس از حمد خداوند فرمود: محبوب تر از هر چيز نزد خداوند و نافع تر از هر چيز براى مردم ، پيشواى بردبار و عالم به تعاليم الهى است و چيزى مبغوض تر نزد خدا و زيانبارتر براى مردم از نادانى و بى صبرى رهبر نيست
بعدا چند جمله ايى درباره انصاف و اطاعت الهى سخن گفتند، سپس فرمودند: كسى كه ساعت قبل سخنى به زبان آورد كجاست ؟ گفت : يا اميرالمؤمنين ! اين منم كه در مجلس حاضرم حضرت فرمود: اما من ، اگر بخواهم گفتنى ها را با حضور مردم مى گويم مرد بلافاصله گفت : اگر بخواهى عفو مى كنى و مى بخشى ؛ چه ، تو شايسته چشم پوشى و گذشتى ، حضرت فرمود: بخشيدم و عفو نمودم
آن مرد با سخنى كه گفت و از علىعليهالسلام
درخواست عفو و اغماض نمود، صلاحيت خود را براى آنكه مشمول كرامت خلق آن حضرت واقع شود و مورد گذشت و چشم پوشى قرار گيرد، اثبات نمود و حضرت بلافاصله او را بخشيد و از مجازات محفوظ ماند.
نتيجه آنكه : مكارم اخلاق و سجاياى شايسته انسان از عوامل تعالى و تكامل است اگر كسى متخلق به آن خلقيات گردد به پيروزى بزرگ دست يافته است
امام صادقعليهالسلام
فرموده است :
اءن الله (عزوجل) خص رسله بمكارم الاخلاق ، فامتحنوا انفسكم ، فان كانت فيكم ، فاحمدوا الله و اعلموا ان ذلك من خير و ان لم تكن فيكم ، فاساءلو وارغبوا اليه فيها
خداوند، پيغمبران را از مكارم اخلاق برخوردار فرموده ، آنان را متخلق به اين صفات ساخته است ، پس شما خويشتن را آزمايش نماييد، اگر آن صفات در شما وجود دارد، خداوند را شاكر باشيد و حمد او را بنماييد و بدانيد كه با تخلق به مكارم اخلاق به خير بزرگى نايل گرديده ايد، و اگر آن صفات در شما نيست ، از خدا درخواست نماييد و نسبت به آن ابراز علاقه كنيد تا موفق گرديد.
چهارده كلام نورانى از امير بيان
عليهالسلام
١ - حسن الخلق خير قرين
اخلاق پسنديده بهترين همراه است
٢ - حسن الخلق يبلغ درجه الصائم القائم
خلق نيكو، انسان را به درجه روزه دار شب زنده دار مى رساند.
٣ - حسن الاخلاق برهان كرم الاعراق
اخلاق نيكو، نشانه كرامت خانوادگى است
٤ - حسن الخلق اءفضل الدين
خوش خلقى بالاترين [درجه ] ديندارى است
٥ - حسن الاخلاق يدر الارزاق ، و يونس الرفاق
اخلاق نيكو، روزيها را فرود آورد دوستان را با هم ماءنوس و همدم سازد.
٦ - من حسن خلقه ، سهلت له طرقه
آن كه خلق نيكو دارد راهها [زندگى ] همواره برايش آسان است
٧ - من حسنت خليقته ، طابت عشرته
هر كه اخلاقش نيكو شود، زندگانيش گوارا گردد.
٨ - لاقرين كحسن الخلق
هيچ همنشينى بهتر از اخلاق خوب نيست
٩ - اكرم الحسب حسن الخلق
بالاترين حسب و نژاد، اخلاق پسنديده است
١٠ - استر خلل خلقك بحملك
عيب هاى اخلاقى ات را با حلم و بردبارى بپوشان
١١ - اذا حسن الخلق لطف القول
هرگاه اخلاق آدمى نيكو گردد، سخنش لطيف و خوشايند خواهد شد.
١٢ - الخلق المحمود من شمار العقل
اخلاق پسنديده از شايع خرد است
١٣ - راءس الايمان حسن الخلق ، والتحلى بالصدق
اساس ايمان ، نيكى اخلاق ، آراستگى به صداقت و راستى است
١٤ - ان الله تعالى جعل مكارم الاخلاق وصله بينه و بين خلقه ، فحسب احدكم اءن يتمسك بخلق متصل بالله (عزوجل)
خداوند متعال اخلاق عالى و پسنديده ، را سبب ارتباط ميان خود و بندگانش قرار داده ، پس شما كافى است كه به اخلاقى كه متصل به خداى (عزوجل) است ، چنگ زنيد
.