كوچك شمردن گناهان و اصرار بر آنها
از امام صادقعليهالسلام
در تفسير آيه شريفه :
(
الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ
)
(آن كسانى كه كناره گيرند از گناهان بزرگ و هرزگيها بجز از گناهان كوچك)، فرمود: هرزگيها، زنا و دزدى است ولمم آنست كه مردى در پرتگاه گناه افتد و خدا را از آن آمرزش جويد. راوى گفت : عرض كردم مابين گمراهى و كفر آيا مرتبه اى هست ؟ فرمود: چه بسيار است رشته ها و حلقه هاى ايمان !
امام صادقعليهالسلام
در خبر ديگر به زراره فرمود: در كتاب علىعليهالسلام
كبائر هفت است : اول كفر بخدا. دوم قتل نفس سوم عقوق والدين چهارم خوردن ربا بعد از علم بحرمتش پنجم خوردن مال يتيم از روى ستم ششم فرار از جبهه جنگ هفتم تعرب بعد از هجرت
زراره گويد گفتم يابن رسول الله اينها بزرگترين گناهانند؟ فرمود: بلى گفتم پس خوردن يك درهم مال يتيم از روى ظلم گناهش بزرگتر است يا ترك نماز؟ فرمود ترك نماز. عرض كردم ، پس شما نماز را جزو كبائر نشمرديد؟ فرمود: آنچه اول به تو گفتم چه بود؟ زراره گويد گفتم كفر بود، فرمود: مسلما تارك نماز كافر است (تارك نماز كه بدون سبب و عذرى ترك نماز كند).
در خبر ديگر از امام صادقعليهالسلام
، پس از شرح كبائر هفتگانه ، از حضرت سئوال شد بفرمائيد مرتكب گناه كبيره اگر بى توبه از آن گناه بميرد، آيا از ايمان بدر مى شود؟ و اگر بدان گناه معذب شود، آيا عذاب او مانند عذاب مشركان است و يا اينكه منقطع مى شود؟ حضرت فرمود: اگر گمانش اين بود كه آن گناه حلال است از اسلام خارج مى شود و به همين جهت بسخت ترين عذاب ها معذب مى گردد و اگر اعتراف كند كه گناه كبيره و ارتكاب آن حرام است و بدان سبب معذب مى شود و اينكار حلال نيست در اين صورت معذب مى گردد ولى عذاب اين قسم سبك تر از اولى است و اين اعتراف با ارتكاب آن او را از ايمان خارج مى سازد ولى از اسلام خارج نمى سازد.
امام صادقعليهالسلام
در تفسير آيه مباركه :
(
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا
)
كثيرا - البقره (٢٦٩).
(و به هر كس حكمت داده شود همانا خير كثيرى داده شده است).
فرمود: آن ، شناختن امام و اجتناب از گناهان كبيره ايست كه خداوند بر آنها آتش جهنم را لازم كرده است
گناهان كبيره باستناد به آيات قرآن
حديث از امام محدتقىعليهالسلام
است فرمود شنيدم پدرم مى فرمود كه شنيدم پدرم موسى بن جعفرعليهالسلام
مى فرمود: عمرو بن عبيد خدمت امام صادقعليهالسلام
رسيد و پس از آنكه سلام كرد و نشست اين آيه را تلاوت نمود:
(
وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ
)
- النجم (٣٢):
(آن كسانى كه از گناهان بزرگ و هرزگيها اجتناب مى ورزند) سپس سكوت كرد. امام صادقعليهالسلام
فرمود: چه چيز تو را به سكوت واداشت ؟ عمرو عرض كرد دوست دارم گناهان كبيره را از روى قرآن كريم بشناسم امام صادقعليهالسلام
فرمود: بلى اى عمرو بزرگترين گناهان عبارتند از:
١ - شرك بخدا است ، زيرا خداوند مى فرمايد:
(
مَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّـهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ
)
المائده - (٧٢):
(و كسى كه شريك براى خدا قائل شود خداوند بهشت را بر او حرام كرده است).
٢ - ياءس و نوميدى از رحمت خدا، زيرا كه خداى تعالى مى فرمايد:(
وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّـهِ
ۖ
إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ
)
یوسف- (٧٨):
(براستى نوميد نشود از رحمت خدا جز مردمى كه كافر باشند).
٣ - ايمن بودن از مكر خداوند، زيرا كه خداوند مى فرمايد:(
فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّـهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ
)
الاعراف - (٩٩):
(ايمان نشويد از مكر خدا جز مردمى زيانكار).
٤ - عقوق والدين است ، زيرا كه خداوند سبحان در قرآن كريم عاق والدين را جبار ناميده است
٥ - قتل نفسى كه محترم باشد، زيرا كه خداى تعالى مى فرمايد:(
وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا
)
- النساء (٩٣):
(هر كس مؤمنى را عمدا بكشد، سزاى او آتش دوزخ است و در آن آتش مخلد باشد).
٦ - قذف محصنه يعنى زنان عفيف و پارسا را به زنا متهم كردن زيرا كه خداى تعالى مى فرمايد:
(
لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
)
(آنان كه زنان عفيف مؤمنه را نسبت به زنا دهند در دنيا و آخرت از رحمت خدا بدور باشند و براى آنانست عذاب بس بزرگ).
٧ - خوردن مال يتيم ، زيرا كه خداى تعالى مى فرمايد:
(
إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
)
النساء - (١٠):
(آن كسانى كه اموال يتيمان را بنا حق و از روى ستم مى خورند، همانا در شكمهايشان آتش مى خورند و بزودى شعله آتش دوزخ آنان را فرا گيرد.)
٨ - فرار از جبهه جنگ ، زيرا كه خداى عزوجل مى فرمايد:
(
وَمَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّـهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
)
- الانفال (١٦):
(و كسى كه در روز نبرد پشت به دشمن كند - مگر بجهت تغيير وضع جبهه جنگ و يا بجهت پيوستن به دسته ديگر از سربازان اسلام براى كمك بدانها – به تحقيق كه بازگشته است به خشمى از خدا - يعنى گرفتار خشم و غضب خداى تعالى گرديده است - و جايگاهش دوزخ است و بد بازگشتگاهى است دوزخ).
٩ - خوردن ربا، زيرا كه خداى تعالى مى فرمايد:
(
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
)
- البقره (٢٧٧)
(آن كسانى كه ربا مى خورند برنمى خيزند از جايشان - و يا از قبرهايشان در روز قيامت در وقت نفخ صور - مگر بمانند كسى كه شيطان در اثر تماس با او، او را مخبط و ديوانه كرده باشد).
١٠ - سحر و جادو، زيرا كه خداوند در آيه ١٠٢ سوره بقره مى فرمايد:
(
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ
وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا
)
:
(و پيروى كردند آنچه را كه شياطين بر ملك سليمان خواندند و سليمان كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر و جادو را مى آموختند و آنچه را كه بر آن دو فرشته بنام هاروت و ماروت نازل شد و نمى آموختند كسى را مگر اينكه مى گفتند ما آزمايشيم براى مردم مبادا كافر شوى پس ياد مى گرفتند از آندو فرشته چيزى را كه جدائى بياندازند بوسيله آن بين مرد و همسرش و آنها به احدى زيان رسان نبودند جز باذن خدا و ياد مى گرفتند آنچه را كه ضرر مى رسانيد آنها را و سود نمى بخشيد...
١١ - زنا، زيرا كه خداى تعالى در آيه ٦٩ سوره الفرقان مى فرمايد:
(
وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ
وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿
٦٨
﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا
)
:
(و آن كسانى كه نمى خوانند با خدا معبود ديگرى را، و نمى كشند نفس محترمى را كه خدا حرام كرده كشتن او را مگر بحق يعنى در برابر قصاص ، و زنا نمى كنند، و كسى كه مرتكب اين اعمال شود، و يا زنا كند سزاى گناه خود را بيند. عذابش در روز قيامت دو چندان باشد و در آن عذاب دائما بخوارى بماند).
١٢ - سوگند خوردن به دروغ در راه تبهكارى ، (مثل اينكه سوگند بخورد كه مال مردم را بناحق بخورد و يا بفلانى ستم كند) زيرا كه خدايتعالى در آيه ٧٧ آل عمران مى فرمايد:
(
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّـهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَـٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّـهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
)
(آنان كه مى فروشند پيمان با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندكى ، براى آنها بهره اى در آخرت نيست و خدا با آنان تكلم نمى كند و نظر رحمت بسوى آنها نمى افكند و پاكشان نمى كند و براى آنهاست عذاب دردناك .)
١٣ - غلول ، و آن خيانت و دزدى از غنيمت جهاد است ؛ زيرا خداى تعالى در آيه ١٦ سوره آل عمران مى فرمايد:
(
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
)
:
هر كس از غنيمت دزدى كند روز قيامت او را با آنچه دزديده است به محشر مى آورند.
١٤ - منع زكات واجب ، زيرا خداى تعالى در آيه ٣٥ سوره توبه مى فرمايد:
(
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
)
(آنان كه طلا و نقره را در خزانه ها انباشته و در راه خدا انفاق نمى كنند آنها را مژده بده به عذابى دردناك ، روزى بيايد كه آنها را در آتش جهنم سرخ و تافته كنند و پيشانيها و پهلوها و پشتهاى آنان را داغ كنند و به آنها بگويند اينست آنچه را كه براى خود انباشتيد، پس بچشيد عذابى را كه خود براى خود ذخيره و آماده ساختيد...).
١٥ و ١٦ - شهادت زور و كتمان شهادت ، زيرا خداى تعالى در آيه ٢٨٣ سوره بقره مى فرمايد:
(
وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ
ۚ
وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ
)
(گواهى بر حق را كتمان نكنيد، هر كس كتمان كند گواهى بر حق را، راستى كه دلش گناهكار است (٢٩).
١٧ - شرب خمر، زيرا خداى تعالى از آن نهى فرموده همچنانكه از عبادت بتها نهى فرموده است
١٨ - و ١٩ - ترك نماز از روى عمد و يا ترك حكمى از احكامى كه خداوند واجب كرده است
زيرا كه رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرموده است :
من ترك الصلوه متعمدا فقد برى من ذمه الله و ذمه رسول اللهصلىاللهعليهوآلهوسلم
.
(كسى كه عمدا نماز را ترك كند از عهد خدا و عهد رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
بيزارى جسته است
٢٠ - و ٢١ - عهد شكنى و قطع رحم زيرا كه خداى تعالى در آيه ٢٥ سوره رعد مى فرمايد:
(
وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّـهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّـهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
)
:
(و آنان كه پيمان خدا را بعد از بستن مى شكنند، و آنچه را كه به وصل آن فرمان داده است قطع مى كنند، و در روى زمين افساد مى كنند، آنانند كه مشمول لعنت اند و براى آنهاست بدى آخرت
گناهان كبيره ، بنابر استنباط مجلسى اولرحمهالله
از اخبار، هفتاد است
علامه مجلسىرحمهالله
گناهان كبيره را بنا بنقل پدرش كه از اخبار استنباط نموده در ٧٠ گناه شمار كرده در دو قسمت بشرح ذيل :
قسم اول گناهانى كه قطعا كبيره شمرده شده اند
١ - شرك بخدا ٢ - نوميدى از رحمت خدا ٣ - ايمنى از مكر خدا ٤ - قتل نفس ٥ - عقوق والدين ٦ - نسبت زنا به مؤمن و مؤمنه دادن ٧ - خوردن مال يتيم بناحق ٨ - فرار از جبهه جهاد ٩ - رباخوارى ١٠ - سحر و جادو ١١ - كاهنى ١٢ - زنا ١٣ - لواط ١٤ - دزدى مخصوصا از غنيمت ١٥ - قسم دروغ ١٦ - ترك واجبات الهى چون نماز و روزه ماه رمضان و تاءخير حج از سال استطاعت بدون عذر ١٧ - شهادت ناحق و كتمان شهادت حق ١٨ - شرب خمر و هر مسكر ديگر ١٩ - نقض قرارداد ٢٠ - نقض عهد با خدا و با خلق ٢١ - قطع رحم ٢٢ - تعرب بعد از هجرت ٢٣ - دروغ بستن بر خدا و رسول و ائمهعليهمالسلام
٢٤ - غيبت ٢٥ - بهتان
قسم دوم - گناهانى كه احتمالا كبيره شمرده شده است
٢٦ - ترك همه مستحبات ٢٧ - منع آب زيادى از رهگذران تشنه با عدم حاجت خود ٢٨ - بى احتياطى از بول ٢٩ - وسيله سازى براى دشنام به پدر و مادر ٣٠ - اضرار در وصيت ٣١ - خشم از قضاى الهى ٣٢ - اعتراض بر مقدرات الهيه ٣٣ - تكبر ٣٤ - حسد بردن ٣٥ - دشمنى با مؤمنين ٣٦ - الحاد در حرم مكه و مدينه ٣٧ - سخن چينى ٣٨ - بريدن عضوى از مؤمن بناحق ٣٩ - خوردن مردار و نجاسات ديگر ٤٠ - جاكشى ٤١ - اصرار بر صغيره ٤٢ - امر به منكر و نهى از معروف بنابر احتمالى ٤٣ - دروغ و خلف وعده ٤٤ - خيانت ٤٥ - لعن بر مؤمن ٤٦- دشنام به مؤمن ٤٧ - آزار نمودن مؤمن ٤٨ - زدن خدمتكار بيش از استحقاق ٤٩ - منع آب مباح از ذيحق آن ٥٠ - سد راه مردم ٥١ - تضييع عيال ٥٢- تعصب ٥٣ - ظلم ٥٤- دغلى ٥٥ - دوروئى ٥٦ - خوار شمردن مؤمن ٥٧ - عيب جوئى از مؤمن ٥٨ - سرزنش مؤمن ٥٩ - افتراء بر مؤمن ٦٠ - دشنام دادن بمؤمن ٦١ - بدگمانى به مؤمن ٦٢ - ترسانيدن مؤمن ٦٣ - كم دادن در پيمانه و ترازو ٦٤ - ترك امر به معروف و نهى از منكر ٦٥- همنشينى با فاسقان بخصوص در مجالس مى خوارى بى عذر ٦٦ - بدعت در دين ٦٧ - همنشينى با بدعت گذاران ٦٨ - كوچك شمردن گناه ٦٩ - قمار كردن ٧٠ - حرام خوردن