سوگنامه امام علی (علیه السلام)

سوگنامه امام علی (علیه السلام)0%

سوگنامه امام علی (علیه السلام) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام علی علیه السلام

سوگنامه امام علی (علیه السلام)

نویسنده: عباس عزیزی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 119779
دانلود: 5151

توضیحات:

سوگنامه امام علی (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 565 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 119779 / دانلود: 5151
اندازه اندازه اندازه
سوگنامه امام علی (علیه السلام)

سوگنامه امام علی (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

383 مقبره على عليه‌السلام

روزى حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السلام از كوفه بیرون آمد، چون نظرش به صحراى نجف افتاد فرمود: چه نیكوست منظر تو و چه خوشبوست قعر تو، خداوندا قبر مرا در این زمین قرار ده. (449)

ایضا به سند معتبر روایت كرده است كه چون ابن ملجم لعین امیرالمؤمنین (ع) را ضربت زد، امام حسن عليه‌السلام از آن جناب پرسید: این ملعون را بكشید؟ فرمود: نه ولیكن او را حبس كن، چون من از دنیا بروم او را بكشید، و مرا در پشت كوفه در قبر دو برادر من هود و صالح دفن كنید. (450) در روایت دیگر فرمود: در قبر برادرم هود دفن كنید. (451)

ایضا به سند موفق منقول است كه ابوبصیر از امام محمد باقر عليه‌السلام موضع قبر امیرالمؤمنین عليه‌السلام را پرسید گفت: مردم اختلاف كرده اند در قبر آن حضرت، فرمود: نزد قبر پدرش نوح عليه‌السلام مدفون شد، پرسید: كه متوجه دفن او شد؟ فرمود: رسول خدا عليه‌السلام با ملایكه بزرگواران كاتبان اعمال با روح و ریحان بهشت. (452) و بر این مضمون احادیث بسیار است.

__________________________

449-فرحة الغرى 31.

450-فرحة الغرى 38.

451-فرحة الغرى 38.

452-فرحة الغرى 48.

384 چگونگى زیارت مرقد على عليه‌السلام

صفوان شتردار (جمال) گفت: در خدمت امام صادق عليه‌السلام به غرى (نجف) رفتم و او مى خواست به دیدار منصور برود، به من فرمود: اى صفوان، شتر را نگاهدار؟ زیرا این جا حرم جدم امیرالمؤمنین عليه‌السلام است؟

من نیز آن را نگاه داشتم، حضرت پیاده شد و غسل كرد و پیراهن تازه پوشید و به من فرمود: همان كار را انجام دادم، آن گاه فرمود: گام هایت را كوتاه كن و به زمین بنگر؟ زیرا هر گامى یكصد هزار حسنه دارد و یكصد هزار گناه را از بین مى برد و یكصد هزار درجه تو را بالا مى برد و یكصد هزار حاجتت روا مى گردد و ثواب هر صدیق شهیدى كه مرده یا كشته شده، برایت نوشته مى شود.

آن گاه امام عليه‌السلام با پاى برهنه راه رفت و من نیز به دنبال او مى رفتم. و خدا را تسبیح و تقدیس مى گفتیم، تا به قبرى رسیدیم، امام عليه‌السلام در كنار آن ایستاد و به چپ و راست نگاه كرد، و خطى كشید و به من فرمود: تجسس ‍ كن؟ پس از آن اثر قبرى نمایان گشت، و بعد اشكش سرازیر شد، و فرمود:

انا لله و انا الیه راجعون.

آن گاه این جملات را خواند:

سلام بر تو اى وصى نیكوكار و پاك، سلام بر و تو اى (نباءعظیم)، و سلام بر تو اى صدیق شهید، سلام بر تو اى خرسند پاكیزه، سلام بر تو اى وصى رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، سلام بر تو اى برگزیده حق، شهادت مى دهم كه تو حبیب خدا و از خاصان اویى، سلام بر تو اى ولى الله و جایگاه راز او و خزانه علم و پرده دار وحى خدا.

سپس خود را روى قبر شریف انداخت و فرمود: پدر و مادرم فدایت باد، اى امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، اى نور كامل خدا، گواهى مى دهم كه تو، از سوى خدا و پیامبرش صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دستور دین را ابلاغ نمودى و آن را محفوظ نگاه داشتى، و از حدود آن تجاوز نكردى و خدا را با خلوص كامل عبادت نمودى، تا مرگ تو را دریافت، درود خدا بر تو و بر ائمه پس از تو باد.

آن گاه امام عليه‌السلام دو ركعت نماز در كنار سر مبارك به جاى آورد.

سپس فرمود: اى صفوان، هر كس على عليه‌السلام را این چنین زیارت كند و این گونه بر او درود بفرستد، وقتى به نزد كسانش باز گردد، گناهانش آمرزیده مى شود، و زحمتش مقبول مى افتد، و ثواب زیارت فرشتگان مقرب، نیز برایش نوشته مى شود، زیرا در هر شب هفتاد گروه از فرشتگان به زیارت او مى آیند، پرسیدم: هر گروه چقدر است؟

فرمود: یكصد هزار، آن گاه بازگشت و در راه مى فرمود: اى جد بزرگوار اى پاكیزه مطهر این را آخرین زیارت من قرار نده، و زیارت دوباره را روزیم كن، تا در كنارت بمانم و همراه تو و نیكان فرزندانت باشم، درود خدا و فرشتگان بر تو باد، اى سرورم.

سپس مقدارى پول به من داد و اصحاب را در كوفه خبر كردم، و قبر مطهر را تعمیر كردیم. (453)

__________________________

453-ارشاد القلوب دیلمى ج 2 ص 386 384.

385 آثار نیك زیارت مرقد مطهر على عليه‌السلام

امام صادق عليه‌السلام فرمود: هر كه زیارت على عليه‌السلام را ترك كند، خداوند به او توجه نمى كند، آیا زیارت نمى كنى كسى را (على عليه‌السلام كه ملایكه و انبیاء به زیارتش مى آیند، و على عليه‌السلام بالاتر از همه ائمه عليه‌السلام است و ثواب اعمال همه آنان را دارد.

و فرمود: در هنگام دعاى زایر امیرالمؤمنین عليه‌السلام درهاى آسمان باز مى شود.

و فرمود: در بیرون كوفه مرقدى است كه هر كس آن را زیارت كند، اندوهش بر طرف مى گردد و خداوند فرجش را مى رساند.

برخى از شیعیان روایت كرده اند كه در خدمت امام صادق عليه‌السلام نام امیرالمؤمنین عليه‌السلام برده شد، (ابن مارد) به امام عليه‌السلام گفت: ثواب زایر جدت چقدر است؟

فرمود: اى پسر مارد، هر كس جد مرا زیارت كند، و عارف به حق او باشد، خداوند هم براى هر قدمش ثواب یك حج و عمره مقبوله مى نویسد، سوگند به خدا اى پسر مارد، خداوند قدمى را كه در راه زیارت جدم عليه‌السلام برداشته شده، طعمه آتش نمى كند، چه سواره برود و چه پیاده. (454)

__________________________

454-ارشاد القلوب دیلمى ج 2 ص 386 387.

386 برابرى پاداش زیارت امیرالمؤمنین عليه‌السلام با هفتاد حج  

رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به امام على عليه‌السلام فرمود: به خدا قسم در سرزمین عراق كشته مى شوى و قبرت در همان جا خواهد بود.

از پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسید: زیارت قبر من و آباد كردن آن، چه پاداشى دارد؟

فرمود: اى اباالحسن عليه‌السلام خداوند قبر تو و قبور فرزندان تو را بقعه اى از بقعه هاى بهشت مى گرداند، و قلوب بندگان را به آنجا متمایل مى سازد و در راه زیارت شما و آبادى قبرتان، سختى ها مى بینند، و مى خواهند با این كار به خدا نزدیك شوند و به پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او محبت كنند، اى على عليه‌السلام آنان مورد شفاعت من قرار مى گیرند و در كنار حوض بر من وارد مى شوند و در بهشت زایران من خواهند بود اى على عليه‌السلام هر كس شما را زیارت كند، ثواب هفتاد حج مى برد و هنگام بازگشت، چون كودكى كه از مادر متولد مى شود، از گناهان پاك مى گردد، پس مژده باد تو و دوستان تو به نعمتها و روشنایى چشمى كه كسى آن را ندیده و گوشى نشنیده و به دل كسى خطور نكرده، و كسانى از مردم، بر زایران شما خرده مى گیرند، اینان بدترین امت منند و شفاعت مرا نخواهند دید و بر من در كنار حوض وار نمى شوند. (455)

__________________________

455-ارشاد القلوب دیلمى ج 2 ص 386 384.

387 نوح پیامبر، مقبره على عليه‌السلام را مى سازد

در احادیث معتبره از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است كه زمانى كه حضرت نوح عليه‌السلام به كشتى نشست، كشتى آمد تا به خانه كعبه و هفت شوط بر دور خانه طواف كرد، پس حق تعالى وحى نمود به او كه از كشتى به زیر رو و جسد مبارك آدم عليه‌السلام را بیرون آور و داخل كشتى كن، پس ‍ نوح به زیر آمد، آب تا زانوى او بود، تابوتى كه جسد آدم در آن بود بیرون آورد به كشتى برد، چون كشتى به مسجد كوفه رسید در آنجا قرار گرفت، حضرت نوح به امر الهى جسد آدم عليه‌السلام را در نجف دفن كرد و در پیش ‍ روى حضرت آدم قبرى براى خود ساخت، و صندوقى براى حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السلام تراشید و براى دفن آن حضرت در پیش سینه خود قرار داد. (456)

__________________________

456-كامل ازیارات، ص 38

بخش چهاردهم: سوگوارى فرزندان امام بر على عليه‌السلام

388 گریه زینب بر بالین پدر

زینب عليها‌السلام حدود سى و پنج سال داشت كه نوبت داغ پدر، فرا رسید.

دكتر بنت الشاطى مى نویسد: شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم كه امام على عليه‌السلام براى نماز بیرون رفت، زینب در خانه نشسته و از حوادثى كه در مسجد رخ مى داد خبر نداشت، ولى اندكى پس از آن كه بانگ اذان را از ماءذنه شنید، فریاد دلخراشى از ناحیه مسجد به گوش وى رسید و ترسى مبهم دلش را فشرد، اما خوددارى كرد. سپس به ناله اى كه از سوى دارالخلافه بلند بود و هر آن نزدیك تر مى شد، دانست كه این فریادها از كشته شدن پدر خبر مى دهند. در این جا زینب یك بار دیگر همه نیروى خود را كه نزدیك بود متلاشى شود، جمع كرد و براى استقبال پدر آماده شد.

على عليه‌السلام بر اثر ضربتى كه از شمشیر زهر آلود ابن ملجم خورده بود از پاى در آمد و او را بر روى دوش به خانه مى آوردند. زینب (سلام الله علیها) با دیدن پدر، خود را به روى او انداخت و زخم او را با اشك خویش ‍ شستشو مى داد.

محدث قمى گوید: آن حضرت را در حجره نزدیك مصلاى خود خوابانیدند. زینب و ام كلثوم آمدند و در پیش آن حضرت نشستند، و براى آن حضرت نوحه و زارى مى كردند و مى گفتند: بعد از تو چه كسى كودكان اهل بیت را تربیت خواهد كرد؟ و بزرگان ایشان را چه كسى محافظت خواهد نمود؟ اى پدر بزرگوار! اندوه ما بر تو دور و دراز است، و اشك دیده ما هرگز خشك نخواهد شد! (457)

وقتى امیرالمؤمنین عليه‌السلام به شهادت رسید، زینب عليها‌السلام همراه ام كلثوم و زنان دیگر فریاد زدند، گریبان چاك كرده و به صورت مى زدند و صداى ناله در خانه على بلند شد، به گونه اى كه مردم كوفه فهمیدند امیرالمؤمنین عليه‌السلام از دنیا رفته است. (458)

__________________________

457-منتهى الامال، ج 1 ص 128

458-بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 42 293.

389 اثر ضربت ابن ملجم  

شخصى به ابن ملجم گفت: اى دشمن خدا شاد مباش كه امیرالمؤمنین عليه‌السلام حالش بهبود مى یابد. آن ملعون گفت: پس چرا صداى گریه ام كلثوم مى آید، آیا او بر من گریه مى كند یا بر على سوگوارى مى نماید؟ به خدا سوگند این شمشیر را با هزار درهم خریده ام و هزار درهم داده ام آن را زهرآگین كنند و همه نقایص آن را رفع كردم و چنان ضربتى بر سر آن حضرت زدم كه اگر بین مردم مشرق و مغرب تقسیم شود، همه مردم خواهند مرد. (459)

__________________________

459- منتهى الامال، ص 338.

390 گریه ام كلثوم  

ابوحمزه ثمالى از عمرو بن حمزه نقل مى كند: هنگامى كه على عليه‌السلام در مسجد كوفه ضربت خورد بر او وارد شدم و گفتم: نترس، این فقط یك خراش است! فرمود: قسم به جانم از شما جدا مى شوم. و تا هفتاد سال بلا مى آید.

پرسیدم: آیا بعد از بلا نعمت نازل مى شود.

امام جواب نداد و از هوش رفت و ام كلثوم گریه مى كرد وقتى كه به هوش ‍ آمد فرمود: اى ام كلثوم چرا مرا اذیت مى كنى؟ آنچه را كه من مى بینم، اگر تو ببینى گریه نمى كنى! ملایكه در آسمانهاى هفت گانه پشت سر هم ایستاده اند و پیامبران نیز همان طور به من مى گویند یا على بیا، چیزى كه در پیش رو دارى بهتر از چیزى است كه اكنون در آن به سر مى برى. (460)

__________________________

460-تفسیر عیاشى، ج 2 ص 215.

391 گفتگوى ام كلثوم با ابن ملجم  

شیخ مفید و دیگران روایت كرده اند كه: چون ابن ملجم ملعون را به حبس ‍ بردند ام كلثوم گفت: اى دشمن خدا امیرالمؤمنین عليه‌السلام را كشتى، آن ملعون گفت: امیرالمؤمنین را نكشته ام پدر تو را كشته ام، ام كلثوم گفت: امید دارم كه او از این ضربت شفا یابد و حق تعالى تو را در دنیا و آخرت به عذاب خود معذب گرداند، آن ملعون گفت كه: آن شمشیر را به هزار درهم خریده ام و هزار درهم دیگر داده ام كه آن را به زهر آب داده اند، ضربتى بر او زده ام كه اگر میان اهل زمین آن ضربت را قسمت كنند هر آینه همه را هلاك كند. (461)

__________________________

461-تاریخ 14 معصوم، ص 347.

بخش پانزدهم: خون گریستن

392 علایم شهادت على عليه‌السلام

امام باقر عليه‌السلام فرمودند: در آن شبى كه امیرمؤمنان على عليه‌السلام كشته شد هر سنگى را كه از زمین بلند مى كردند زیر آن خون تازه بود چنان چه در شبى كه هارون برادر موسى عليه‌السلام كشته شد و شبى كه در آن یوشع بن نون مقتول واقع شد و شبى كه در آن حضرت عیسى بن مریم به آسمان رفت و شبى كه در آن شمعون بن حمون صفا به قتل رسید چنین بود و همچنین شبى كه در آن حسین بن على عليه‌السلام شهید گردید زیر هر سنگى كه برداشته مى شد خون تازه دیده مى شد. (462)

__________________________

462-كامل الزیارات، ص 239.

393 علایم شهادت  

عبدالملك مروان از زهرى سئوال كرد وقتى كه على عليه‌السلام كشته شد چه علامتى در زمین ظاهر شد؟ زهرى گفت: كه در بیت المقدس هر سنگ ریزه اى كه بر مى داشتند از زیرش خون تازه مى جوشید چون آن حضرت از دنیا رفت شنیدند هاتفى در خانه آن حضرت آواز داد: (افمن تلقى فى النار خیر اءمن یاتى آمنا یوم القیمة) پس هاتفى دیگر آواز داد كه رسول خدا مرد و پدر شما مرد. (463)

__________________________

463-جلاء العیون ص 331.

394 خون گریستن جمادات در قتل على عليه‌السلام

ابن شهاب زهرى مى گوید: در زمان عبدالملك بن مروان در هنگامى كه نیت جنگ داشتم در بین راه وارد دمشق شدم تا بر او سلام كنم.

عبدالملك را در قبه اى نزدیكى قائم یافتم كه در روى فرشى گسترده و در زیر او دو قالیچه بود. من بر او سلام كردم و پس از آن در نزد او نشستم.

گفت: اى پسر شهاب! چاشتگاه روزى كه على بن ابى طالب عليه‌السلام كشته شد، آیا مى دانى كه در بیت المقدس چه اتفاق افتاده بود؟ گفتم: آرى! گفت: برخیز با من بیا!

من برخاستم و از پشت مردم مى رفتم تا اینكه به پشت قبه رسیدم، عبدالملك در حالى كه از روى مهر و عطوفت، صورت خود را به طرف من نموده بود، گفت: بگو ببینم چه واقعه اى حادث شده بود؟ من گفتم: هیچ سنگى را از زمین بیت المقدس بر نمى داشتند مگر آن كه در زیر آن خون بود.

او به من گفت: از افرادى كه از این واقعه خبر دارند غیر از من و تو كسى باقى نمانده است؛ دیگر از این پس نباید كسى این قضیه را از تو بشنود.

من نیز این داستان را تا وقتى كه عبدالملك زنده بود براى كسى نقل نكردم. (464)

__________________________

464-مستدرك حاكم، ج 3 ص 113

395 علایم شهادت على عليه‌السلام

هشام ابن عبدالملك از حضرت امام محمد باقر عليه‌السلام سؤ ال كرد كه: مرا خبر ده شبى كه على بن ابى طالب عليه‌السلام در آن شب كشته شد، مردمى كه در غیر شهر كوفه بودند به چه علامت دانستند كه آن حضرت كشته شده است؟ آن حضرت فرمود كه: در آن شب تا طلوع صبح در هر جاى زمین كه سنگى بر مى داشتند از زیر آن سنگ خون تازه مى جوشید، همین علامت ظاهر شد در شبى كه هارون برادر موسى عليه‌السلام وفات یافت، و در شبى كه یوشع بن نون شهید شد، و در شبى كه عیسى به آسمان رفت، و در شبى كه امام حسین عليه‌السلام شهید شده بود. (465)

__________________________

465-قصص الانبیاء راوندى. 143.

396 خطبه امام حسن عليه‌السلام در مسجد

زمانى كه امیرالمؤمنین عليه‌السلام از دنیا رفت، امام حسن عليه‌السلام بر منبر رفت و خطبه اى در نهایت فصاحت و بلاغت ادا نمود و فرمود: از میان شما مفارقت كرده است مردى كه سبقت نگرفته اند بر او در كمالات پیشینیان. (466)

به روایت دیگر: فرمود: ایها الناس در این شب قرآن نازل شد، در این شب عیسى به آسمان بالا رفت، در این شب یوشع بن نون شهید شد، در این شب پدرم امیرالمؤمنین عليه‌السلام شهید شد، به خدا سوگند كه سبقت نخواهد گرفت بر او به سوى بهشت احدى از اوصیاء كه پیش از او بوده اند و بعد از او خواهند بود، به درستى كه حضرت رسالت صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چون او را به جنگى مى فرستاد، علم خود را به دست او مى داد، جبرییل از جانب راست او مى رفت و میكاییل از جانب چپ او، بر نمى گشت تا حق تعالى فتح را بر دست او جارى مى كرد، طلا و نقره به میراث نگذاشته است مگر هفتصد درهم كه از عطاهاى او زیاده آمده بود، مى خواست كنیزى از براى اهل خود بخرد. (467)

__________________________

466-امالى شیخ طوسى، 270.

467-امالى شیخ صدوق، 262.

به روایت دیگر: از براى ام كلثوم بخرد، به درستى كه در مصیبت او اهل مشرق و مغرب صاحب تعزیه اند، از خدا مى طلبند مزد صبر خود را، پس ‍ گریه بر آن حضرت غالب شد، و نتواست سخن بگوید، اهل مسجد خروش بر آوردند، پس فرمود: هر كه مرا شناسد شناسد، و هر كه نشناسد منم حسن پسر محمد مصطفى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، منم پسر بشیر، منم پسر نذیر، منم پسر داعى به سوى خدا، منم پسر سراج منیر، منم پسر آن كسى كه حق تعالى او را براى رحمت عالمیان فرستاد، منم از اهل بیتى كه حق تعالى رجس را از ایشان دفع كرده و از گناهان پاك كرده است ایشان را پاك كردنى، منم از اهل بیتى كه جبرییل بر ایشان نازل مى شد، منم از اهل بیتى كه حق تعالى مودت و ولایت ایشان را واجب گردانیده است چنان چه فرموده: قل لا اءساءلكم علیه اجرا الا المودة فى القربى و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا (468) این حسنه مودت ما اهل بیت است. (469)

پس فرمود كه: خبر داد مرا جدم رسول خدا كه بعد از او دوازده امام از اهل بیت و برگزیدگان او خواهند بود كه همه شهید خواهند شد به شمشیر یا به زهر، پس آن حضرت از منبر فرود آمد، مردم با او بیعت نمودند و وفا به بیعت خود نكردند. (470)

__________________________

468-شوراى /23

469-امالى شیخ طوسى، 270

470-3. تاریخ چهارده معصوم، ص 371 - 370.

397 حضور شهیدان در نماز بر امام عليه‌السلام

از اخبار الطالبیین روایت كرده است كه لشكر فرنگ جماعتى از مسلمانان را اسیر كردند، ایشان را به نزد پادشاه خود بردند، كفر را بر ایشان عرضه كردند و ایشان ابا كردند، پس امر كرد روغن زیتى را به جوش آوردند و ایشان را در میان آن انداختند تا هلاك شدند، یكى از ایشان را رها كرد كه خبر ایشان را به مسلمانان برساند، در اثناى راه كه بر مى گشت ناگاه در میان بیابان صداى سم اسبان شنید، چون نظر كرد رفیقان خود را دید كه ایشان را در زیت انداخته بودند، گفت: شما را در حضور من در زیت انداختند تا مضمحل شدید، اكنون شما را بر این حال مشاهده مى كنم، گفتند: ما در نعیم الهى بودیم، ناگاه صداى منادى را شنیدیم كه از آسمان ندا كرد كه: اى شهیدان صحرا و دریا در این شب سید شهدا على بن ابى طالب شهید شده است همه حاضر شوید بر او نماز كنید، ما الحال از نماز او بر مى گردیم و به قبرهاى خود مى رویم. (471)

__________________________

471-مناقب ابن شهر آشوب، 2/386

398 از آسمان خون باریدن  

ابن شهر آشوب از ابن عباس روایت كرده است كه حضرت رسالت صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: چون مؤ من بمیرد آسمان و زمین چهل صباح بر او گریه مى كنند، چون عالمى بمیرد چهل ماه گریه مى كنند، چون امام بمیرد چهل سال گریه مى كنند پس فرمود كه: یا على چون تو شهید شوى، آسمان و زمین بر تو چهل سال خواهند گریست. پس ابن عباس گفت: چون حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السلام در كوفه شهید شد، تا سه روز آسمان خون بارید، هر سنگ را كه از زمین بر مى داشتند از زیرش خون تازه مى جوشید. (472)

از كتب مخالفان روایت كرده است كه عبدالملك بن مروان از زهرى سؤ ال كرد كه: در زمین چه علامت ظاهر شد در روزى كه كشته شد على؟ زهرى گفت كه: در بیت المقدس هر سنگ ریزه اى كه بر مى داشتند از زیرش ‍ خون تازه مى جوشید، چون آن حضرت از دنیا رفت شنیدند هاتفى در خانه آن حضرت آواز داد: اءفمن یلقى فى النّار خیر اءم من یاءتى آمنا یوم القیامة (473) پس هاتفى دیگر آواز داد كه: رسول خدا مرد و پدر شما مرد. (474)

__________________________

472-. مناقب ابن شهر آشوب، 2/385

473-فصلت /40

474-مناقب ابن شهر آشوب، 2/386.

399 گریه ملایكه و جن براى على عليه‌السلام

از صفوان جمال روایت است كه مى گوید: در خدمت حضرت صادق عليه‌السلام به حج مشرف شدیم در میان راه، حضرت در یك شب بسیار متاءثر بود و با ناراحتى شب را گذارند.

از علت این اندوه پرسش كردم؛ فرمودند: مگر مؤ من مى تواند ببیند و غمگین نشود! به خدا قسم اگر آنچه را كه من دیدم تو هم مى دیدى، متاءثر مى شدى! عرض كردم: بفرمایید: علت تاءثر شما چه بوده و واقعه اى را كه مشاهده كرده اى چیست؟

حضرت فرمودند: دیشب قضیه اى را دیدم كه خواب را از من ربود، دیدم كه تمام فرشتگان پروردگار به عرش خدا ملتجى شده، و مى گویند: خدایا عذاب قاتلان امیرالمؤمنین و قاتلان حسین را زیاد كن؛ و تمام ملایك و طوایف جن در آن جا براى مصیبت جدم امیرالمؤمنین، و مصیبت جدم حسین گریه مى كردند.

آدم مگر مى تواند این مناظر را ببیند و خواب راحت كند، و فكر طعام و آشامیدنى باشد (475)

__________________________

475-نفس المهموم، ص 313.

400 حزن حنانه در فراق على عليه‌السلام

ابن مسكان از حضرت صادق عليه‌السلام پرسید: از علت خم شدن عمارتى كه در سر راه نجف اشرف واقع است كه اكنون آن را (حنانه)مى گویند چیست؟ حضرت فرمود: چون جنازه حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السلام را از مقابل آن جا رد كردند، منحنى شد براى تاءسف و حزن بر آن حضرت منحنى شد. (476)

__________________________

476-امالى شیخ طوسى، 682.