سلوك علوى

سلوك علوى0%

سلوك علوى نویسنده:
گروه: امام علی علیه السلام
صفحات: 200

سلوك علوى

نویسنده: سید حسین اسحاقی
گروه:

صفحات: 200
مشاهدات: 173781
دانلود: 3411

توضیحات:

سلوك علوى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 200 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 173781 / دانلود: 3411
اندازه اندازه اندازه
سلوك علوى

سلوك علوى

نویسنده:
فارسی

 ب) خانواده هاى دو قطبى (ناهماهنگ):

در مقابل نمونه بالنده و سرزنده خانواده هماهنگ ، با نمونه هاى ديگرى از خانواده ها با مديريت متفاوت روبه رو مى شويم ، اگر خانواده ها به صورت دو قطبى باشند و پدر ومادر در سياست هاى تربيت خودشان هماهنگى و وحدت نظر نداشته باشند، چنين خانواده هايى دو قطبى ناميده مى شوند. يك قطب پدر و قطب ديگر مادر. تاءثير خانواده هاى دو قطبى در پيدايش ‍ روحيه اى به نام تعارض بسيار مؤثر است . تعارض يك اصطلاح روان شناسى و يك وضعيت بد روانى است . زمانى كه دو مسئله در عرض هم قرار گيرند كه از جهت شدت كيفيت و تقويت هر دو جاذبه و دافعه شان يك سان باشد و فرد ناچار باشد يكى را انتخاب كند، در اين حال وضعيت دشوارى ايجاد مى شود؛ زيرا امكان چشم پوشى از يك طرف بسيار دشوار مى شود.

 راه هاى ايجاد محيط آرام در خانواده

با تدابيرى مى توان محيط خانواده را صميمى كرد تا فرزندان درد دل هايشان را با والدين مطرح كنند و حرف هايشان را بزنند. اگر چيزى مى خواهند، از آنان بخواهند. گاهى مى شنويم كه پدرى با پسر جوانش ‍ دوست است يا با او به مسافرت مى رود، راه مى رود و درد دل مى كند؛ اما گاهى رابطه ها تشريفاتى است . احوالى پرسيده مى شود و به سلام و عليكى قانع هستند؛ يعنى آن قدر فاصله زياد است كه حرفى براى گفتن ندارند. صميميت وجود ندارد. براى ايجاد محيطى آرام و صميمى اصول زير مى تواند كارگشا باشد:

۱۶۱

 ۱. وجود صميمت بين پدر و مادر؛

اگر مى خواهيم فرزندان با ما صميمى بوده ، همكارى و اطاعت داشته باشند بايد خودمان با هم صميمى باشيم . عمل صميمانه اعضاى خانواده مى تواند راه و جهت صحيح را به فرزندان منتقل كند. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

مردم را با غير زبانتان - عملا - به خوبى ها دعوت نماييد. (۳۳۱)

 ۲. هوشيارى و دقت و حسابگرى ؛

اگر فرزند احساس كند اوليايش انسان هاى هوشيار و مشكل گشايى هستند، در آن ها ايجاد صميميت و اعتماد مى شود. اگر خانواده ساده لوح ، ضعيف و غير هوشيار باشد، فرزندان احساس صميميت نمى كنند، موضع گيرى مى كنند و كار خودشان را انجام خواهند داد.

 ۳. رفتار اخلاقى و شخصيت تربيتى ؛

بايد فرزندان خاطره خوبى از رفتار اخلاقى و شخصيت تربيتى والدين داشته باشند و احساس كنند كه والدينشان راستگو، عادل و رستگارند.

 ۴. برخورد منطقى با خطاهاى فرزندان ؛

نبايد با ديدن كوچك ترين تخلف فرزند، عكس العمل شديد نشان داد. برخورد منطقى با خطاها و لغزش فرزندان از اصول مهم ايجاد صميميت است .

_________________________

۳۳۱- اصول كافى ، ج ۳، ص ۱۲۴.

۱۶۲

 ۵. بها دادن به نقاط قوت فرزندان ؛

امتياز دادن و تشويق كردن فرزندان در برابر كارهاى مثبت ، نقش ارزنده اى در ايجاد صميميت دارد.

 ۶. ايجاد محيطى صميمانه براى بحث و گفتگو؛

انسان بايد وقت كافى در اختيار فرزندان بگذارد، براى آن ها قصه و داستان بگويد، موضوعى را طرح و پيرامون آن به بحث و گفتگو بپردازد. موقع صحبت كردن فرزند، كاملا گوش دهد، به او نگاه كند و لبخند بزند و به بحث و بررسى موضوع بپردازد.

 ۷. نظرخواهى از فرزندان در امور خانواده ؛

اين روش براى پرورش شخصيت فرزندان بسيار سازنده است ؛ زيرا ايشان نيز داراى فكر و عقيده اند و دوست دارند در خانواده با آن ها مشورت شود كه اگر به اين مهم توجه شود به تدريج آن ها نيز در هنگام مشكلات شخصى ، براى مشورت به سراغ خانواده مى آيند و به سوى غريبه ها و بيگانگان نخواهند رفت .

 ۸. ايجاد محيط همكارى و تقسيم مسئوليت ؛

كارها را بايد خيلى منطقى و عادلانه تقسيم كرد. اگر تقسيم كار نباشد و بى حساب عمل شود گاهى غير عادلانه كارى به يكى از فرزندان تحميل مى شود و نتايج بدى را به بار مى آورد.

 ۹. رعايت عدالت در بين فرزندان ؛

اگر مى خواهيم فرزندانى وفادار و صميمى داشته باشيم . بايد با آن ها رفتار عادلانه داشته باشيم .

۱۶۳

 ۱۰. ايجاد جهان بينى مشترك بين افراد خانواده ؛

ما كتاب هايى خوانده ايم ، مطالبى شنيده ايم ، جلساتى رفته ايم كه فرزندان ما با آن ها آشنا نيستند. آنان كتاب هاى ديگرى مى خوانند، جلسات ديگرى مى روند و تلقى و برداشت هاى ما با هم متفاوت مى شود. در نتيجه ، رفته رفته فاصله ما با آنان بيشتر مى شود. بايد به همديگر نزديك شويم با به تدريج به جهان بينى مشتركى دست پيدا كنيم . (۳۳۲)

 راه هاى رسيدن اركان خانواده به اهداف متعالى

۱. توجه به اهداف ارزشمند؛

در هيچ حال والدين نبايد در تربيت فرزندان برومند از توجه به اهداف ارزشمند و متعالى غفلت بورزند؛ زيرا پدر و مادر پايه گذاران شخصيت فرزندان و معماران خوشبختى آنان هستند. آن ها بايد از موقعيت به دست آمده ، نهايت استفاده را ببرند و همواره شرايط مطلوب را از دست ندهند. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

براى قلب انسان حالت اقبال و ادبارى است . (۳۳۳)

يعنى انسان ها در مواردى با نشاط و انبساط و سرحال هستند چنانچه در بعضى از زمان ها، گرفته و كسل هستند. بايد در زمان آمادگى اقدام نمود.

_________________________

۳۳۲- دكتر خدايارى ، مسايل نوجوانان و جوانان (با تلخيص و اضافات ).

۳۳۳- سيد جواد مصطفوى ، الكاشف ، ماده دبر، ص ۱۳۹.

۱۶۴

 ۲. شناخت و ايفاى حقوق متقابل

شناخت حقوق متقابل يكديگر و ايفاى اين حقوق نسبت به همديگر و خوددارى از مصاحبت و همنشينى با خانواده هاى ناباب ؛ حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

نيازى به سؤال كردن از شخصيت افراد نيست . شخصيت افراد همان است كه در دوستان آنان وجود دارد. (۳۳۴)

 ۳. ترجيح منفعت زندگى برمنافع شخصى ؛

براى بقا و تداوم و تعالى خانواده و دست يابى به كانونى ارزشمند، مصلحت زندگى را بر منفعت شخصى ترجيح دهند و در راه رسيدن به اهداف متعالى از خود انعطاف پذيرى نشان دهند؛ حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

با لجاجت دوستى حاصل نمى شود. (۳۳۵)

 ۴. رعايت اقتصاد و اعتدال ؛

از دل سختى ها و كوره مذاب زندگى ، آسانى پديد مى آيد. انسان در زندگى با مشكلات گوناگونى مواجه مى شود. همسران متعادل كسانى هستند كه در همه مسائل زندگى ، احساس مشاركت و سهيم بودن مى كنند. اقتصاد و اعتدال زندگى را مراعات و از اسراف و تبذير خوددارى مى كنند. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

_________________________

۳۳۴- همان ، ماده قرن ، ص ۳۴۹.

۳۳۵- شرح غرر الحكم ، ش ۱۰۴۳۵.

۱۶۵

فردى كه اصول اقتصادى را رعايت كند، هرگز به فقر و ندارى گرفتار نخواهد شد. (۳۳۶)

هم چنين مى فرمايند:

خداوند رحمت كند كسى كه اندازه خويش را بشناخت و از حد خويش ‍ درنگذشت . (۳۳۷)

 ۵. تعادل در عواطف ؛

خانواده متعادل ؛ خانواده اى است كه در بيان عواطف از افراط و تفريط بپرهيزد.

 ۶. هم گرايى و همدلى ؛

زوجين بايد سعى كنند به مرز تفاهم و صميميت برسند. از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جدا پرهيز كنيد. جاى آن را به يك دلى و يك رنگى وصميميت بدهيد.

 ۷. مثبت گرايى ؛

شناخت نقاط مثبت شخصيت همسر و تقويت و تشويق كردن آن ، هم چنين شناخت نقاط ضعف و نارسايى او و در صورت امكان برطرف ساختن يا تحمل كردن آن مؤثر است . حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

اگر برادر دينى تو عمل غير صحيحى را انجام داد، براى آن عمل عذرى بتراش

_________________________

۳۳۶- سفينه البحار، باب اقتصاد، ج ۲، ص ۴۳۱.

۳۳۷- المناقب ، ص ۳۷۵.

۱۶۶

و اگر نتوانستى عذر و بهانه اى بياورى بكوش تا از سوى خود، انجام آن عمل را به نوعى توجيه كنى . (۳۳۸)

 ۸. پرهيز از مردسالارى يا زن سالارى ؛

در مديريت درست خانواده ، همواره از حق پيروى كنند و از دامن زدن زه مسئله مرد سالارى يا زن سالارى جدا پرهيز كنند.

 ۹. اولويت فرزندان ؛

در خانواده متعادل و مورد نظر اسلام ، فرزندان جايگاه ارزشمندى دارند و در تصميم گيرى ها و برنامه ريزى ها شركت مى كنند. كمى سن ، دليل برناصواب بودن راءى و نظر نيست . حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

در گوينده سخن منگر، به آنچه مى گويد، نگاه كن . (۳۳۹)

 ۱۰. عمل يك پارچه و صميمى ؛

در تربيت فرزندان ، بايد با رفتارى عادلانه ، يك پارچه ، صميمى و هماهنگ عمل كرد و در توزيع توجه ، محبت و نگاه با نهايت عدالت و انصاف با يكديگر و فرزندان رفتار كرده و از مقايسه رنج آور بين فرزندان پرهيز كرد.

 ۱۱. واقع بينى ؛

بايد در نگرش به مسائل ، به جاى بدبينى و يا خوش بينى ساده لوحانه ، ديدى واقع بينانه داشت .

_________________________

۳۳۸- سفينه البحار، ج ۲، ص ۱۱۰.

۳۳۹- شرح غرر الحكم ، ش ۱۰۱۸۹.

۱۶۷

 ۱۲. اعتلاى سطح عشق و محبت ؛

محبت جوششى زلال است كه از قلوب متصاعد شده و دل ها را زير نفوذ قرار مى دهد. محبت نيروى محركه زندگى است كه وجود آن در زندگى لازم و ضرورى است .

 ۱۳. انتظارات متناسب از يكديگر؛

توقعات و انتظارات بايد متناسب با امكانات و توانمندى يكديگر باشد. به يقين هم خوانى خواسته ها و انتظارات منطقى ، روح تفاهم ، همدلى و شادابى زندگى را افزايش مى دهد. از همديگر انتظار بى جا نداشته باشيد، چنانچه حضرت على (عليه السلام) فرموده اند:

كارى كه از عهده زنان خارج است به ايشان تحميل مكن . (۳۴۰)

 ۱۴. تغافل و مدارا؛

براى دست يابى به يك زندگى سالم و متعادل ، عفو و تغافل از بعضى گفته ها و رفتارها و ناديده انگاشتن بعضى از اشتباهات و بهره گيرى از سعه صدر و بزرگ منشى ، از رموز اساسى تحكيم بنيان خانواده است . حضرت على (عليه السلام) فرموده اند:

انسان عاقل كسى است كه نيمى از وجودش را تحمل ونيمى ديگر را تغافل تشكيل داده باشد. (۳۴۱)

_________________________

۳۴۰- نهج البلاغه ، ماده ريحانه ، ص ۶۳۹.

۳۴۱- الكاشف ، ماده غفل ، ص ۳۱۷.

۱۶۸

 ۱۵. عيب پوشى ؛

از موشكافى عيوب و عيب جويى و به رخ كشيدن آن ها پرهيز شود. بايد عيب پوشى ، سرلوحه مناسبات قرار گيرد تا امنيت روحى و آرامش روانى ، در كانون خانواده برقرار باشد.

 ۱۶. پرهيز از امر كردن ؛

در ارتباط و گفتگوها از لحن آمرانه و تحكمى خوددارى شود و نظرها درباره بهبود زندگى و برخورد مناسب با فرزندان يا ديگران به صورت پيشنهاد ارائه شود. هر كلمه از گفتار انسان ، در بردارنده بار عاطفى و روانى است كه مى تواند تاءثير منفى يا مثبت ايجاد كند. سعى شود از كلمات تواءم با احترام و محبت استفاده شود. حضرت على (عليه السلام) در اين باره مى فرمايند:

خوى نيكو از همه آداب بهتر است . (۳۴۲)

 ۱۷. مهار خشونت ؛

هنگام عصبانيت اين گفتار مشهور على (عليه السلام) مد نظر قرار گيرد:

به هنگام خشم نه تنبيه ، نه دستور، نه تصميم .

 ۱۸. زندگى بر خوش بينى بنا شود؛

با اين نگرش ، سلامت و نشاط زندگى به اطرافيان اهدا مى شود.

 ۱۹. خداباورى و اخلاص ؛

در تمام مراحل زندگى و در ارتباط خانوادگى ، خداوند در نظر باشد و در گفتار و برخورد با همسر و ساير اعضاى خانواده ، نيت خالص شود.

_________________________

۳۴۲- نهج البلاغه ، حكمت ۳۸.

۱۶۹

ايمان و پرهيزگارى ، عامل مهمى در رعايت حقوق متقابل است .

حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

بندگان خدا!پرهيزگارى ، قلعه اى بس استوار و مستحكم است و بدانيد هر كه از درون خود واعظ و زاجرى نداشته باشد، عوامل بيرونى فايده اى نخواهد داشت . (۳۴۳)

 ۲۰. همسان انگارى ؛

نبايد خود را برتر و بالاتر از همسر دانست . او شريك زندگى است . درجات تحصيلى ، موقعيت اجتماعى ، وضعيت سنى و امكانات مالى بايد بر ميزان فروتنى و خضوع بيفزايد. به خصوص زمانى كه در پيشرفت هاى تحصيلى و موفقيت هاى مادى ، همسر هم نقش اساسى داشته است .

 ۲۱. مشاركت و مشورت در زتدگى

نبايد همه كارها را به تنهايى انجام داد، بلكه بايد از همسر و فرزندان نيز كمك گرفت . بايد به جنبه هاى مشترك فكرى و روحى همسر توجه كرد و سعى نمود خصايص مثبت و سازنده هر دو به تدريج بيشتر شود. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

هر كس مشورت نكند، پشيمان خواهد شد. (۳۴۴)

هم چنين مى فرمايند:

خودپسندى از بدترين امور است . (۳۴۵)

_________________________

۳۴۳- الكاشف ، ماده وقى ، ص ۴۶۳.

۳۴۴- مستدرك الوسائل ، ج ۲، ص ۶۵.

۳۴۵- غرر الحكم ، فصل ۴۱، ش ۵۱.

۱۷۰

 ۲۲. بايد به اصل تفاوت هاى فردى معتقد بود.

انسان ها از نظر هوش ، استعداد، علايق و خصايص جسمانى و اخلاقى تفاوت هايى دارند. بايد مكمل و متمم يكديگر بود و در تكامل و رشد يكديگر كمك كرد. بايد همسر را فردى باارزش و برخوردار از كرامت انسانى دانست .

 ۲۳. پاسدارى از حريم ؛

بايد حريم يكديگر را مراعات و از جرو بحث خوددارى كرده و مطالب بى جا را با سكوت و يا ارائه پيشنهاد مناسب ، به گفتگوهاى سازنده ثمر بخش ‍ تبديل كرد. حضرت على (عليه السلام) مى فرمايند:

هركس زبان او خوش باشد برادران او بسيار مى شوند. (۳۴۶)

 توصيه هاى كاربردى به خانواده ها جهت كاهش مشكلات رفتارى فرزندان

  والدين بايد:

۱. نوجوانان و جوانان را از محبت سيراب كنند تا آنان به هر آشنا و بيگانه اى روى نياورند، به سوى افراد فاسد و اماكن فساد كشيده نشوند؛ چرا كه بسيارى از انحرافات به خاطر كمبود محبت ها است.

۲. خانواده را براى فرزندان ، محلى امن و پناهگاهى مستحكم سازند. به خصوص در حضور آنان به يكديگر احترام بگذارند و از اشتباهات و خطاهاى يكديگر چشم بپوشند. به مشاجره نپردازند و عيوب يكديگر را بازگو نكنند.

۳. به فرزندان خود احترام بگذارند و به آنان كمك كنند تا نواقص خود را رفع كنند.

_________________________

۳۴۶- شرح غرر الحكم ، ش ۷۷۶۱.

۱۷۱

نصايح و تذكرات خود را با استدلال و منطق و در خلوت با آنان در ميان نهند.هرگز در حضور ديگران به خصوص هم سالان به پند و اندرزدادن نپردازند، در ضمن سخنى به آنان نگويند كه خود بدان عمل نمى كنند.

۴. با فرزندان خود صحبت كرده و به سخنان آنان نيز گوش فرادهند. به آنان توجه كنند و زمينه اى راايجاد كنند تا نوجوانان و جوانان حرف ها و رازهاى خود را برايشان بازگو كنند. والدين را غمخوار و يار خيرخواه خود بدانند نه كسانى كه با خشونت و تحميل تصميمات خود، با آنان رفتار مى كنند.

۵. نوجوانان و جوانان خود را به خاطر ضعف هايى كه دارند، تحقير نكنند و آنان را با هم سن و سالان خود مقايسه نكرده و صفات نيكوى ايشان را به رخشان نكشند.

۶. بيش از حد توان و ظرفيت از فرزندانشان انتظار و توقع نداشته باشند و با درك دنياى آنان به هر مقدار كه تلاش مى كنند، از ايشان قدردانى كنند.

۷. به نوجوانان و جوانان بياموزند كه از مشكلات نبايد گريخت ، بلكه راه هاى مبارزه با مشكلات و راه حل آن ها را به فرزندان خود آموزش ‍ بدهند.

۸. فرزندان خود را در مضيقه شديد مالى قرار ندهند و آن ها را بدون كمك رها نكنند. در اين دوره زندگى از آنان حمايت كنند و امكانات و آموزش لازم را براى كسب درآمد در اختيار آنان قرار دهند و در حد امكان ضمن تحصيل ايشان ، حرفه اى نيز به آن ها بياموزند.

۹. امكانات ازدواج را هر چه زودتر براى فرزندان فراهم كنند با به فساد چشم ، دل و عمل مبتلا نگردند.

۱۷۲

۱۰. روح مذهب و معنويت را در فرزندان تقويت كنند و ارزش هاى انسانى ، مذهبى و اخلاقى را با ايمان و اعتقاد به مبانى الهى به طور صحيح در آنان ايجاد كنند.

۱۱. به فرزندان خود مسئوليت هاى مختلف زندگى را واگذار كنند تا آن ها اهل تفكر و كار و سازندگى شوند.

۱۲. بدانند كه جوان در صدد است راه مستقلى براى خود انتخاب كند. در نتيجه ، عاقلانه نيست كه الگوهاى بزرگسالى خود را بر او تحميل كنند،

بلكه بايد متناسب با تفاوت هاى فردى ، او را در رشد كردن آزاد بگذارند. انتخاب الگوها، به جاى آن كه از خارج و بازور انجام پذيرد، بهتر است درونى آزادانه باشد.

۱۳. به فرزندان خود كمك كنند تا درباره دوست ، درست بينديشند و باادب و نزاكت ، حالت عصبى و طغيان احساسات آن ها را فرو نشانند. اشتباهات ، بى تفاوتى ، سنگدلى و بى توجهى آنان را به دوستانشان گوشزد كرده و شوق بهتر شدن ، با لياقت بودن ، پاكى و عفت در دوستى را در آن ها به وجود آورند. بديهى است چنين نظارتى مى تواند فرزندان را ازهم نشينى با دوستان ناباب برحذر دارد؛ زيرا در غير اين صورت :

۱۷۳

صد هزاران دام و دانه ست اى خدا
دم به دم ما بسته دام نويم
چشم باز و گوش باز و دام پيش

ما چو مرغان حريصى بينوا
هر يكى گر باز و سيمرغى شويم

سوى دامى مى پرد با پر خويش (۳۴۷)

 پرورش روحيه اجتماعى در فرزندان

در تاءثير اجتماع برتربيت انسان جاى هيچ گونه شك و شبهه اى نيست . انسان پس از اين كه ساليانى چند در كنار خانواده به سر مى برد، به محيط اجتماعى گام مى نهد. آداب و رسوم ، معاشرت و... را از اجتماع مى آموزد. انسان زمانى كه به اجتماع مى پيوندد درصدد برآوردن نيازهاى خود است . بعضى از نيازها منحصرا در جامعه برآورده مى شوند، نمونه آن نيازهايى است كه هرناى (horney) آن ها را برشمرده است :

الف) نياز به مورد پسند ديگران واقع شدن ؛ ب) نياز به پشتيبان ؛ ج) نياز به بهره بردارى از ديگران ؛ د) نياز به تحسين و تمجيد.

البته وى نيازهاى ديگرى را هم برمى شمارد كه عبارتند از: ۱. نياز به قدرت ؛ ۲. نياز به حيثيت و آبرو؛ ۳. نياز به احساس امنيت ؛ ۴. نياز به كمال و انتقاد ناپذيرى . (۳۴۸)

اجتماعى بودن ، خصيصه اى ذاتى است كه در همه انسان ها وجود دارد. همه آدميان ، حتى كسانى كه روان گسيخته بوده و به ظاهر از اجتماع گريزان هستند، مايلند كه در اجتماع باشند.

_________________________

۳۴۷- مولوى .

۳۴۸- ر.ك : هرناى نظريه هاى شخصيت ، ترجمه دكتر سياسى ، ص ۱۲۹ به بعد.

۱۷۴

البته اگر انسانى كه به اجتماع مى پيوندد به منظور برآورده كردن نيازهاى خورد، خوراك ، پوشاك ، نوشاك و نظاير آن باشد، اين گونه اجتماعى بودن ، حالتى يك سويه است و اين تفكر، ناشى از يك حس خودخواهى و خودبينى است . اين افراد، جامعه اى ساخته و پرداخته براى خود مى خواهند و هيچ نقش سازنده اى را هم به عهده نمى گيرند. به راستى شخصى كه براى استقلال كشور فكرى نكرده و گامى برنداشته ، چگونه مى تواند خود را صاحب خوى اجتماعى بداند؟ منظور از سازندگى اجتماعى آن است كه انسان طورى ساخته شود كه چه سودى (مادى يا مقامى) در بين باشد يا نباشد، همواره براى خدمت به اجتماع به اعتقاد ما دين عالى ترين و بهترين روش ها را داراست كه مى تواند اجتماع بشر را منظم ساخته و بيش از هر روش ديگر، مردم را به رعايت قوانين اجتماعى وادار نمايد. امتياز جامعه دينى در پرورش روح اجتماعى ، به واسطه خصوصيت هاى زير است :

الف) فطرت خداجويى ؛ اگر فطرت انسان در اثر تكرار معاصى ، با تيرگى ها پوشيده نشده باشد، با خلوص و صفا به اجتماع مى پيوندد، فطرت پاك ، به انسان الهام مى كند كه در مقابل افراد اجتماع ، وظايف و تكاليفى داراست كه نمى تواند بى تفاوت از كنار آن ها بگذرد.

ب) اعتقاد توحيدى ؛ شخص دين دار، خداوند را ناظر و عالم به احوال خويش و حسابگر و مراقب و منتقم مى بيند، لذا از انجام كارهاى ضداجتماعى پرهيز مى كند و در صدد ايفاى نقش هاى سازنده اجتماعى برمى آيد؛ زيرا خداوند به تعاون ، احسان ، وفاى به عهد، امر به معروف و نهى از منكر و... فرمان مى دهد،

۱۷۵

از سوى ديگر خداوند به خوددارى از دروغ ، تعدى ، تجاوز، ظلم ، عداوت ، عدم پيروى از هوا، غيبت ، افترا، تمسخر و... دستور مى فرمايد. در نتيجه ، شخص خداشناس و خداپرست نه تنها در حال انضباط معتقدات خويشتن است و از عمل ضداجتماعى بيم دارد، بلكه ظريف تر از آن ، از انجام آن نيز احساس شرم مى كند.

ج) اعتقاد به نبوت ؛ شخص دين دار به انبياى الهى عشق مى ورزد و آن ها را اسوه مى داند و مايل است تا دستورات آن ها را انجام داده و به نوعى شبيه سازى كند. از آن جا كه انبيا در خدمت بشر بوده و از روحيه ايثار و تعاون بسيار بالايى برخوردار بوده اند، لذا شخص با اعتقاد نيز، سعى مى كند كه چون آن ها رفتار نموده و ارتباط حسنه و دوستانه اى با افراد اجتماع پيدا كند. در نتيجه ، محبت به انبيا، اوليا و اهل بيت عليهم السلام تبديل به عامل وحدت بخش مى شود.

د) وجود ضابطه حل اختلاف ؛ انسان در مقابل مقررات آزاد نيست و نمى تواند از خود قانونى مباين با قوانين الهى پديد آورد. ظوابط قانونى كه مطاقبت با احكام الهى دارند. متناسب با خلقت و فطرت انسان و عادلانه است و پذيرش آن ها براى انسان سليم و مؤمن دلپذير است . در اين صورت وقتى اختلافى پيدا مى كنند و به حكم خداوند آگاه مى شوند، زودتر حل اختلاف كرده و به تفاهم مى رسند.

ه) نرم خويى در اعمال روش ؛ هر توصيفى كه از خلق و خو و رفتار پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهار عليهم السلام مى شود، خود سفارشى است كه همه مؤمنان رفتار خود را مشابه آنان نموده و

۱۷۶

در روابط اجتماعى چون آن ها رفتار كنند. رفتارى تواءم با ملاطفت و راءفت با زيردستان ، چشم پوشى از لغزش ها، مشورت با مردم ، مسئوليت پذيرى ، توكل در انجام كارها، احسان ، تعاون و... .

در خاتمه بايد گفت كه هر كدام از واجبات ، علاوه بر آن كه داراى آثار نفسانى و فردى زيادى است آثارى در تربيت روحيه اجتماعى دارند؛ مثلا درباره نماز توصيه شده كه به جماعت و حتى الامكان در مساجد به جا آورده شود؛ زيرا نماز انسان رااز فحشا و منكر باز مى دارد و در نتيجه ، در تحكيم مبانى اجتماعى نيز اثرگذار است . روزه ، صفت صبر و برد بارى را پرورش مى دهد و انسان صبور روابط بهترى با ديگران برقرار مى كند. علاوه بر اين كه پرداخت فطريه در پايان ماه رمضان عملى انسانى و اجتماعى است . خمس و زكات هر كدام روشى براى تعديل ثروت و توزيع امكانات مالى ميان اقشار كم درآمد و موجب بركت اموال است . رعايت آن ها براى هم بستگى اجتماعى بسيار مفيد است . حج اجتماع عظيمى از مسلمانان جهان و بهترين فرصت براى هماهنگى ميان قبايل ، ملت ها و دولت هاى اسلامى است . حج علاوه بر بعد عبادى داراى ارزش هاى اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى و فرهنگى است . جهاد و دفاع ، مسئله نظامى است و دفاع ، ضامن حفاظت از حدود و حرم الهى و نگهدارنده مرزهاى كشورهاى اسلامى و ماءيوس كردن طمع كاران از دست اندازى به سرزمين مسلمانان است . پرورش روحيه دفاع و رزم جويى از با ارزش ترين عبادات نيز محسوب مى شود.

۱۷۷

امر به معروف و نهى از منكر، مؤثرترين روشى است كه مى توان براى آموزش اطلاعات دينى ،اجتماعى و پرورش روحيه اجتماعى به حساب آورد.

 تاءثير عوامل محيطى بر انسان (۳۴۹)

۱. دوستان و هم سالان

دوستان و هم سالان ، از مهمترين عوامل تاءثير گذار بر تربيت فرزندان به حساب مى آيند. فرزندان به خصوص در دوران نوجوانى و جوانى ، گرايش ‍ زيادى به دوستان دارند فرصت زيادى را به هم نشينى با آنان اختصاص ‍ مى دهند و همين هم نشينى و رفاقت زمينه تاءثير پذيرى آنان را فراهم مى سازد. امام على (عليه السلام) توجه ويژه اى به نقش تربيتى دوستان دارند و فرزندان خود را به رفاقت با دوستان صالح توصيه مى كنند و خطاب به فرزندش امام حسن (عليه السلام) مى فرمايند:

قبل از پرسش از راه و مسير (در مسافرت) از (اخلاق و خصوصيات) رفيق و همراهت پرسش نما. (۳۵۰)  هم چنين در توصيه به محمد حنيفه مى فرمايند:

فرزندم !از بهترين بهره هاى انسان ، دوست و هم نشينى صالح است . با نيكوكاران هم نشين شو تا از آنان باشى و از بدكاران و اهل شر و كسانى كه به واسطه كارهاى باطل و سخنان مهيج و ساختگى ، تو را از ياد خدا و مرگ بازمى دارند، دورى كن تا از آنان نباشى . (۳۵۱)

_________________________

۳۴۹- در تهيه مطالب اين بخش از مقاله جناب آقاى على همت بنارى در مجله فرهنگ كوثر، ش ۳۷ استفاده شده است .

۳۵۰- صدوق ، من لايحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۳۲۹.

۳۵۱- نهج البلاغه ، ترجمه سيد جعفر شهيدى ، حكمت ۳۸، ص ۳۶۹.

۱۷۸

حضرت پس از معرفى نمونه هايى از دوستان ناصالح در موعظه اى به فرزندش امام حسن (عليه السلام) مى فرمايند:

فرزندم !از دوستى نادان بپرهيز؛ زيرا او آنچه را سخت بدان نيازمندى از تو دريغ دارد و از دوستى تبهكار بپرهيز كه به اندك بهايى تو را بفروشد و از دوستى دروغگو بپرهيز كه او به سرابى ماند كه دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى نماياند. (۳۵۲)

البته والدين نقش مؤثرى در دوست يابى فرزندان دارند و مى توانند به طور غير مستقيم به فرزندانشان كمك كنند. امام على (عليه السلام) با ديدگاهى ظريف به اين مسئله توجه داده و مى فرمايند كه والدين با افراد صالح و شايسته كه فرزندان صالحى دارند رابطه دوستى و هم نشينى پيدا كنند تادر پرتو ارتباط والدين فرزندان نيز با هم دوست و هم نشين گردند. ايشان فرموده اند

 موده الآباء قرابه بين الاءبناء ؛ (۳۵۳)

دوستى پدران ، سبب نزديكى فرزندان به هم مى گردد.

 ۲. انجمن ها و گروه ها

انجمن ها و گروه ها و تشكل ها نيز از عوامل محيطى مؤثر برتربيت فرزندان هستند. فرزندان آن گاه كه به گروه و تشكلى احساس تعلق پيدا كنند، در مجالس و محافل آنان شركت كرده و تحت تاءثير ويژگى ها و رفتارهاى آن ها قرار مى گيرند. اگر آن گروه استنادى يا مرجع ، داراى ويژگى هاى مثبت و سازنده باشد،

_________________________

۳۵۲- همان ، حكمت ۳۰۸.

۳۵۳- خوانسارى ، شرح غرر الحكم و دررالكلم ، ج ۶، ص ۱۳۲.

۱۷۹

بر فرزندان تاءثير مثبت مى گذارد و الا باعث انحراف نوجوانان و جوانان خواهد شد. امام على (عليه السلام) در وصيت به فرزندش امام حسن مجتبى (عليه السلام) مى فرمايند:

 قارن اءهل الخير تكن منهم ، و باين اءهل الشر تبن عنهم ؛ (۳۵۴)

باگروه خوبان و نيكوكاران هم نشين شو تا از آنان باشى و از گروه بدان و شرور دور باش تا از آنان نباشى .

حضرت على (عليه السلام) در حديث ديگر به عنوان يك پدر دلسوز و مراقب فرزندش را حضور در مجالس و محافل نامطمئن و جاهايى كه انسان در مظان اتهام قرار مى گيرد، بر حذر داشته و در وصيت به امام حسن (عليه السلام) مى فرمايند:

 اياك و مواطن التهمه و المجلس المظنون به السوء؛ لاءن قرين السوء يغير جليسه ؛ (۳۵۵)

از حضور در محل هاى تهمت زا و مجلسى كه گمان بدى در آن مى رود، بپرهيز؛ چون هم نشين بد، هم نشين خود را دگرگون مى سازد.

 ۳. علما و دانشمندان

از ديگر عوامل تاءثير گذار بر تربيت انسان ، هم نشينى با علما و دانشمندان است . آنان به خاطر برخوردارى از فضايل علمى و عملى ، تاءثير شگرفى در ديگران به خصوص شاگردان خود دارند. اگر عالمى وارسته و دنياگريز باشد، ارتباط با وى در تهذيب نفس و الگوپذيرى اخلاقى بسيار مؤثر است .

_________________________

۳۵۴- امالى مفيد، به نقل از: وصاياء الرسول و الائمه عليهم السلام ، ص ۱۶۴.

۳۵۵- حرانى ، تحف العقول ، ص ۵۰۸۹.

۱۸۰