پیام عاشورا (حاوی بیش از 160 پیام از حسین بن علی علیه السلام)

پیام عاشورا (حاوی بیش از 160 پیام از حسین بن علی علیه السلام)0%

پیام عاشورا (حاوی بیش از 160 پیام از حسین بن علی علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام حسین علیه السلام
صفحات: 111

  • شروع
  • قبلی
  • 111 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 29853 / دانلود: 3819
اندازه اندازه اندازه
پیام عاشورا (حاوی بیش از 160 پیام از حسین بن علی علیه السلام)

پیام عاشورا (حاوی بیش از 160 پیام از حسین بن علی علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

طبق نقل خوارزمى، امامعليه‌السلام اين جملات را با صداى بلند و به عنوان اتمام حجت، خطاب به لشكريان عمر سعد ايراد فرمود در حالى كه همه ياران آن حضرت به شهادت رسيده بودند.

۳/۱۶ - «يا كرام! هذه الجنة!... فحاموا عن دين الله و دين نبيه و ذبوا عن حرم رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله ».(۱)

«اى عزيزان! اينك درهاى بهشت به روى شما باز شده است پس، از دين خدا و آيين پيامبرش حمايت و از حرم رسول دفاع كنيد».

اين جملات را امامعليه‌السلام پس از اقامه نماز ظهر روز عاشورا هنگامى كه عده اى از ياران در مقابلش به روى خاك افتاده و به درجه شهادت و سعادت ابدى نايل گرديدند، ايراد فرمود، گرچه اين خطاب، استغاثه و استمداد به ظاهر متوجه ياران و اصحاب آن حضرت بود كه در انتظار شهادت، دقيقه شمارى مى نمودند، اما در حقيقت دعوتى عام استغاثه اى فراگير و بيان وظيفه اى بود كه شامل تمامى كسانى مى شد كه صداى آن حضرت را مى شنيدند.

______________________

۱- مقتل مقرم/۲۴۶.

۸۱

۱۷ - پيام انتقام

قرآن مجيد مى فرمايد:

( فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ) .(۱)

«ما از آنان (تكذيب كنندگان انبيا) انتقام گرفتيم، پس ببين چگونه است عاقبت كار تكذيب كنندگان».

گرچه اين آيه شريفه درباره امتهاى پيشين گذشته است كه پيامبران خود را بر اساس افكار باطل و به تبعيت از نياكان خويش تكذيب نموده اند، ولى يكى از مصاديق بارز كسانى كه رهبران و پيشوايان خود را تكذيب نموده و با آنان به مبارزه برخاسته اند و قبل از آخرت در اين دنيا شمشير انتقام الهى بر سر آنان فرود آمده و قبل از مرگ، قانون مجازات آنان را فراگرفته است، بنى اميه و پيروان آنان مخصوصا مردم كوفه بودند. تاريخ از اين نظر غنى و گوياست و نكات حساس و تكان دهنده اى را از سرنوشت آنان براى آيندگان حفظ كرده است.

ولى آنچه در اينجا مورد نظر است، پيش بينهاى صريح قاطع و پيامهاى كوتاه شعار گونه حسين بن علىعليه‌السلام در مورد انتقامها و مجازاتها دنيوى است؛ كه آن حضرت در مقاطع مختلف به صراحت بيان نموده تا بلكه بتواند از اين راه آنان را از عذابى به چنين جنايت هولناكى باز داشته و از بروز سرنوشتى شوم در دنيا و عذابى دردناك در آخرت، جلوگيرى نمايد.

______________________

۱- زخرف/۲۵.

۸۲

۱/۱۷ - «و الله! لا يدعونى حتى يستخرجوا هذه العلقة من جوفى، فاذا فعلوا ذلك سلط عليهم من يذلهم حتى يكونوا اذل من فرام المراة ».(۱)

«به خدا سوگند! بنى اميه از من دست بر نمى دارد تا خون مرا بريزند و چون جنايت را مرتكب شوند خداوند كسانى را بر آنان مسلط مى كند تا ايشان را به ذلت بكشاند ذلتى بدتر از كهنه پاره زنان».

امامعليه‌السلام اين جمله را در پاسخ (ابن عباس) فرمود، آنگاه كه از عراق آن حضرت درخواست نمود تا در شهر مكه اقامت نموده، پس از قيام مردم عراق و بيرون راندن حكام و فرمانداران بنى اميه از شهرهايشان، به سوى حركت نمايد.

۲/۱۷ - «انَّ هؤُلاءِ اخافونى وَ هذِهِ كُتُبُ اهْلِ الْكوفَةِ وَ هُمْ قاتِلى فَاذا فَعَلوا ذلِكَ وَ لَمْ يَدَعوا للَّهِ مُحَرَّماً الَّا انْتَهَكوهُ بَعَثَ اللَّهُ الَيْهِمْ مَنْ يَقْتُلُهُمْ حَتّى يَكو نوا اذَلَّ مِنْ قَوْمِ الْامَةِ ».(۲)

اينان (بنى اميه) مرا تهديد نمودند، اهل كوفه هم به وسيله اين نامه ها از من دعوت كردند و قاتل من هم خودشان خواهند بود و چون اين گناه بزرگ را مرتكب شده و احترام الهى را در هم شكستند، خداوند كسى را بر آنان مسلط خواهد نمود كه به كشتار آنان بپردازد به طورى كه ذليل تر از كهنه پاره كنيزان گردند).

امامعليه‌السلام اين جمله را كه مشابه جمله گذشته است، در پاسخ شخصى فرمود كه در مسير كوفه با آن حضرت مواجه گرديد، زيرا او سؤال نمود يابن رسول خدا! چه انگيزه اى موجب گرديد كه شما از مدينه و حرم جد خود خارج شده و به اين بيابان بى و آب و علف روى آورديد؟!

______________________

۱- مقتل مقرم/۱۶۸. طبرى ۶/۲۱۷ و كامل ابن اثير ۳/۲۷۶.

۲- مقتل مقرم/۱۶۸. طبرى ۶/۲۱۷ و كامل ابن اثير ۳/۲۷۶.

۸۳

۳/۱۷ - «انهم لن يدعونى حتى يستخرجوا هذه العلقة من جوفى، فاذا فعلوا ذلك سلط الله عليهم من يذلهم حتى يكونوا اذل فرق الامم ».(۱)

(آنان دست از من بر نمى دارند تا خون مرا بريزند و چون اين جنايت را مرتكب شوند، خداوند كسى را بر ايشان مسلط گرداند كه آنان را ذليلترين ملتها سازد).

اين جمله را امامعليه‌السلام در منزل (بطن عقبه) و در پاسخ (عمروبن لوذان) فرمود آنگاه كه او هم از سفر منصرف شده و به مدينه مراجعت نمايد.

۴/۱۷ - «وايم الله! ليقتلونى فيلبسهم الله ذلا شاملا و سيفا قاطعا و يسلط عليهم من يذلهم حتى يكونوا اذل من قوم سبأ، اذ ملكتهم امراة فحكمت فى اموالهم و دمائهم ».(۲)

به خدا سوگند! مسلما آنان مرا خواهند كشت و خدا به ذلت فراگير و شمشير بران مبتلايشان ساخته و كسى را بر آنان مسلط خواهد نمود كه آنان را به ذلت كشانيده از قوم سبا كه زنى بر ايشان مسلط شد و به دلخواه خويش در مال و جانشان حكمرانى نمود، ذليل تر گرداند.

اين جمله را امامعليه‌السلام در منزل (رهيمه) در پاسخ (ابوهرم) ايراد فرمود.

۵/۱۷ -

لعنتم و اخزيتم بما قد جنيتم

فسوف تلاقوا حرنار توقد(۳)

«شما (مردم كوفه) در اثر جنايتى كه مرتكب شديد، مورد لعنت و غضب خدا قرار گرفتيد و به زودى آتشى سوزان را در خواهيد يافت». اين بيت، يكى از چهار بيت شعرى است كه حسين بن علىعليه‌السلام در بالين حضرت ابوالفضل به عنوان ندبه و مرثيه برادرش و نكوهش از اقدام و جنايت مردم كوفه و خطاب به آنان ايراد فرموده است.

______________________

۱- مقتل مقرم/۱۸۱ و ارشاد مفيد/۲۲۳.

۲- مقتل مقرم/۱۸۵. مقتل خوارزمى ۱/۲۶۶ و لهوف ۶۲.

۳- مناقب ۴/۱۰۸.

۸۴

۱۸ - پيام شهادت

گرچه موارد متعددى از پيام هاى پيشين بويژه پيام انتقاد كه در فصل گذشته ملاحظه نموديد، متضمن پيام شهادت نيز مى باشد و مضمون آنها بيانگر آمادگى امام براى فداكارى در راه اعلاى كلمه توحيد و از بين بردن موانع پيشرفت اسلام و بذل جان و مال در راه عقيده و آرمان خويش است، ولى به جهت اهميت موضوع و صراحت پيام شهادت آن بزرگوار و جلب توجه بيشتر اينك نمونه هايى از اين شعار پيام را به صورت بخشى مستقل و جداگانه در اختيار خوانندگان عزيز قرار مى دهيم:

۱/۱۸ - «اَلْحَمْدُلِلّهِ ما شاءَ اللّهُ، وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ، وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ، خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما أَوْلَهَنی إِلى أَسْلافی اِشْتِیاقُ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ، وَ خُیِّرَلِی مَصْرَعٌ اَنَا لاقیهِ. کَأَنِّی بِاَوْصالی تَقْطَعُها عَسْلانُ الْفَلَواتِ بَیْنَ النَّواویسِ وَ کَرْبَلاءَ فَیَمْلاََنَّ مِنِّی اَکْراشاً جَوْفاً وَ اَجْرِبَةً سَغْباً، لا مَحیصَ عَنْ یَوْم خُطَّ بِالْقَلَمِ، رِضَى اللّهِ رِضانا اَهْلَ الْبَیْتِ، نَصْبِرُ عَلى بَلائِهِ وَ یُوَفّینا اَجْرَ الصّابِرینَ... مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى(۱)

مرگ بر فرزندان آدم لازم و حتمى گرديده، همانند گردنبد كه لازمه گردن دختران جوان است و من به ديدار نياكانم آنچنان مشتاقم مانند اشتياق يعقوب به ديدار يوسف و براى من قتلگاه معين شده كه به آنجا خواهم رسيد و گويا مى بينم كه درندگان بيانان ها (لشكركوفه) در سرزمين ميان نواويس(۲)

______________________

۱- مقتل مقرم /۱۶۶. لهوف/۵۳. مثيرالاحزان /۴۱ و مقتل خوارزمى ۲/۵.

۲- در (ابصار العين سماوى) آمده است كه: (نواويس) در اصل به معناى (مقبره مسيحيان) است و منظور از ان در اينجا قريه اى است كه در گذشته در نزديكى كربلا قرار داشته و در كتاب (الامام الحسين و اصحابه) جلد اول، مى گويد: آنچه از كلمات ظاهر مى شود، (نواويس) قريه اى است كه (بنورياح) قبيله حربن يزيد رياحى در آنجا در آنجا سكونت داشته اند و هم اكنون قبر حر در آنجا قرار دارد.

۸۵

و كربلا اعضاى بدن مرا قطعه - قطعه كرده و شكم هاى گرسنه خود را با آنها سير و انبانهاى خالى خود را پر مى كنند، از پيش آمدى كه با قلم قضا و قدر نوشته شده است، گريزى نيست، خشنودى خداوند ما اهل بيت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله است، در برابر امتحان خدا صبر و شكيبايى مى خواهد در راه ما از جانش بگذرد و خونش را در راه لقاى خداوند نثار كند، آماده حركت با ما باشد كه من فردا صبح حركت خواهم نمود. ان شأ الله تعالى.

اين جملات، بخشى از سخنرانى حسين بن علىعليه‌السلام است كه يك روز قبل از حركت از مكه آن را ايراد نموده است.

نامه اى به بنى هاشم

۲/۱۸ - «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مِنَ الحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ اِلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ وَمَنْ قِبَلُهُ مِنْ بَنِي هاشِمَ، أَمّا بَعدُ فَاِنَّ مَنْ لَحِقَ بِي اسْتُشْهِدَ، وَمَنْ لَمْ يَلْحَقْ بِي لَمْ يُدْرِكِ الفَتْحَ، وَالسَّلامُ ».(۱)

«به نام خداوند بخشنده مهربان. از حسين بن على به محمد بن على و افراد ديگر از بنى هاشم كه در نزد وى هستند. اما بعد هريك از شما در اين سفر به من ملحق شود، به شهادت خواهد رسيد و هر كس از شما مرا همراهى نكند، به پيروزى دست نخواهد يافت. والسلام».

بنا به نقل محدث بزرگ (ابن قولويه) حسين بن علىعليه‌السلام اين نامه را در ايامى كه در مكه اقامت داشت براى برادرش (محمد حنفيه) و ساير افراد بنى هاشم كه در مدينه بودند، نگاشت و (ابن عساكر و ذهبى) هم نظريه (ابن قولويه) را تاييد نموده اند.(۲)

ولى مرحوم (سيد بن طاووس)(۳) از (كلينى رحمة الله عليه) نقل مى كند كه اين نامه از ناحيه حسين بنى علىعليه‌السلام پس از آنكه از مكه حركت نموده، صادر شده است.

______________________

۱- كامل الزيارات/باب ۲۳/ح ۲۰.

۲- كامل الزيارات/باب ۲۳/ح ۲۰.

۱۲۸- ترجمه حسين بن علىعليه‌السلام در تاريخ ابن عساكر و تاريخ الاسلام ذهبى.

۸۶

در بطن عقبه

۳/۱۸ - «ما ارانى الا مقتولا، فانى رايت فى المنام كلابا تنهشنى، و اشدها على كلب ابقع ».(۱)

«من درباره خودم هيچ پيش بينى نمى كنم جز اينكه كشته خواهم شد؛ زيرا در عالم رويا ديدم كه سگ هاى چندى به من حمله نمودند و درنده ترين آنها سگى بود سفيد و سياه».

امامعليه‌السلام اين خبر را در منزل (بطن عقبه) به اطلاع ياران و اهل بيت خويش رسانيد.

۴/۱۸ - «انى خفت براسى فعن لى فارس و هو يقول: القوم يسيرون و المنايا تسرى اليهم، فعلمت انها انفسها نعيت الينا ».(۲)

«من سرم را به زين اسب گذاشته بودم كه خواب خفيفى بر چشمم مسلط شد، در اين موقع صداى اسب سوار (هاتفى) به گوشم رسيد كه مى گفت اينان به هنگام شب در حركتند، مرگ هم آنان را تعقيب مى كند و براى من معلوم شد كه اين خبر مرگ ماست».

امام اين جمله را پس از حركت از (قصر بنى مقاتل) و در نزديكى كربلا فرمود، آنگاه كه قافله شبانه در حركت بود، صداى استرجاع امام بلند شد، حضرت على اكبر علت اين استرجاع را سؤال نمود، امام در پاسخ وى فرمود: (انى خففت برأسى...).

______________________

۱۲۹- مقتل مقرم/۱۸۱ كامل الزيارات باب ۲۳/ح ۱۹.

۱۳۰- مقتل مقرم/۱۹۱. انساب الاشراف ۳/۱۸۵. طبرى ۶/۲۱۳ و كامل ابن اثير ۳/۲۸۲.

۸۷

هنگام ورود به كربلا

۵/۱۸ - «ارض كرب و بلأ قفوا و لا تبرحوا و حطوا و لا ترحلوا فهيهنا و الله محط رحالنا و هيهنا و الله سفك دمائنا و هيهنا و الله تسبى حريمنا و هيهنا و الله محل قبورنا و هيهنا و الله محشرنا و منشرنا و بهذا و عدنى جدى رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله و لا خوف لو عده ».(۱)

«اينجا سرزمين حزن و مصيبت است بايستيد و حركت نكنيد، بارها را بگشاييد و منزل كنيد، به خدا سوگند اينجاست محل فرود آمدن قافله ما، و به خدا سوگند همين جاست جايگاه ريخته شدن خونهاى ما، و به خدا سوگند اينجاست كه خانواده ما اسير مى شود و به خدا سوگند اينجاست محل قبرهاى ما و به خدا سوگند اينجاست حشر و نشر ما كه جدم رسول خدا به من وعده داده است و خلافى در وعده او نيست».

امام، اين جملات را هنگام ورود به سرزمين كربلا ايراد فرمود.

عصر تاسوعا

۶/۱۸ - «انى رايت رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله فقال لى: إنّك تروح إلينا ».(۲)

«اينك جدم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را در خواب ديدم كه به من فرمود: به نزد ما خواهى آمد».

امام، اين جمله را در عصر تاسوعا فرمود، آنگاه كه در كنار خيمه به شمشيرش تكيه نموده و خواب خفيفى بر چشمان آن حضرت غالب گرديد و همان وقت لشكر كوفه به سوى خيمه ها حركت نمود و چون زينب كبرىعليها‌السلام هلهله دشمن را شنيد، شتابزده برادرش را بيدار كرده و از وضعى كه پيش آمده بود كه را مطلع نمود، در اين موقع آن حضرت فرمود: «انى رايت رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله فى المنام...».

______________________

۱- مقتل مقرم/۱۹۱. انساب الاشراف ۳/۱۸۵. طبرى ۶/۲۳۱ و كامل ابن اثير ۳/۲۸۲.

۲- تاريخ طبرى ۵/۴۱۶. ارشاد مفيد/۲۰ و كامل ابن اثير ۴/۵۶.

۸۸

۷/۱۸ - «...وَقَدْ اَخْبَرَنِى جَدّى رَسُولُ اللّه صلى‌الله‌عليه‌وآله بِاءنّى سَاُساقُ اِلَى الْعِراقِ فَاَنْزِلُ اَرْضاً یُقالُ لَها عَمُورا وَ کَرْبَلا وَفیها اُسْتَشْهَدُ وَقَدْ قَرُبَ الْمَوعِدُ. اَلا وَانِّى اَظُنُّ یَوْمَنا مِنْ هؤُلاءِ اْلاَعْداءِ غَداً ....»

«...جدم رسول خدا به من چنين چيزى خبر داده بود كه من به عراق فرا خوانده مى شوم و در محلى كه به آن عمورا و كربلا مى گويند فرود آمده و در همانجا به شهادت مى رسم و اينك وقت آن رسيده است و به گمان من فردا دشمن جنگ را با ما آغاز خواهد نمود».

۸/۱۸ - «انى غدا اقتل، و تقتلون كلكم معى ء، و لا يبقى منكم واحد ».(۱)

«من فردا كشته مى شوم و همه شما حتى قاسم و عبدالله شيرخوار كشته خواهد شد و كسى از شما زنده نخواهد ماند».

حسين بن علىعليه‌السلام عصر تاسوعا يا شب عاشورا يا شب عاشورا در ميان يارانش سخنرانى و با جملاتى كه از رسول خدا نقل نمود و شهادت خود و هركس را كه همراه اوست، صريحا اعلان كرد، آنگاه به همه آنان اجازه مرخصى داد و هر يك از آنان با بيانى استقامت و پايدارى خود را ابراز نمود و در اينجا بود كه براى آخرين بار با يك جمله ديگر، آينده را براى آنان ترسيم نمود و چنين فرمود:

۹/۱۸ - «...رَأَيْتُ كَأَنَّ كِلاباً قَدْ شَدَّتْ عَلَىَّ لِتَنْهَشَني، وَ فيها كَلْبٌ أَبْقَعٌ رَأَيْتُهُ أَشَدَّها عَلَىَّ، وَ أَظُنُّ أَنَّ الَّذي يَتَوَلّى قَتْلي رَجُلٌ أَبْرَصٌ مِنْ بَيْنِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ؛ ثُمَّ إِنّي رَأَيْتُ بَعْدَ ذلِكَ جَدّي رَسُولَ اللّهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله وَ مَعَهُ جَماعَةٌ مِنْ أَصْحابِهِ وَ هُوَ يَقُولُ لي: «يا بُنَيَّ أَنْتَ شَهِيدُ آلِ مُحَمَّد وَ قَدِ اسْتُبْشِرَ بِكَ اَهْلُ السَّمواتِ وَ أَهْلُ الصَّفِيحِ الاَْعْلى فَلْيَكُنْ إِفْطارُكَ عِنْدي اللَّيْلَةِ، عَجِّلْ وَ لاَ تُؤَخِّرْ، فَهذا مَلَكٌ قَدْ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ لِيَأْخُذَ دَمَكَ فِي قارُورَة خَضْراءَ. فَهذا ما رَأَيْتُ وَ قَدْ أَزِفَ الاَْمْرُ وَ اقْتَرَبَ الرَّحيلُ مِنْ هذِهِ الدُّنْيا، لا شَكَّ فِي ذلِكَ ».(۲)

______________________

۱- نفس المهموم/۲۳۰. ۲- نفس المهموم/۲۳۴ و مقتل خوارزمى ۱/۲۵۲.

۸۹

سحرگاهان شب عاشورا خواب سبكى چشم امامعليه‌السلام را فرا گرفت و چون بيدار گرديد خطاب به ياران و اصحابش چنين فرمود:

«من در خواب ديدم گويا كه چندين سگ بر من حمله مى كنند و درنده ترين آنها سگى بود به رنگ سياه و سفيد و چنين گمان مى كنم قاتل من از ميان اين مردم كسى است كه به مرض برص مبتلاست. پس از آن رسول خدا را با گروهى از يارانش ‍ در خواب ديدم كه به من فرمود پسركم تو شهيد آل محمد هستى و ساكنان آسمانها و عرش برين، آمدن تو را به همديگر مژده و بشارت مى دهند. تو امشب افطار را نزد من خواهى بود، بشتاب و تاخير روامدار. و اينك فرشته اى از آسمان فرود آمده است تا خون تو را در شيشه سبز رنگى جمع آورى و حفظ كند اين بود خوابى كه من ديدم، اينك وقت آن فرا رسيده و زمان كوچ كردن از اين دنيا، نزديك شده است و شكى در آن نيست».

۹۰

۱۹ - پيام پيروزى

آنان كه وارد صحنه جنگ و ميدان مبارزه شده و در برابر دشمن قرار مى گيرند، در پى پيروزى خود و شكست دشمن هستند و حسين بن علىعليه‌السلام نيز از اين قانون خود مستثنا نيست، ولى نكته مهم اين است كه شكست و پيروزى از نظر آن حضرت، بر خلاف عامه مردم، مفهوم و معناى خاص داشت و دارأى بعد ديگرى است كه اين معنا در نظر اكثر مردم نه تنها كاربردى ندارد، بلكه گاهى درك و تصور آن نيز ممكن نيست و از اين رو درباره قيام آن حضرت تاويلات و برداشتهاى گوناگون و گاهى نظرات متضادى ابراز شده است.

آرى، مفهوم پيروزى از نظر امامعليه‌السلام در مرحله اول انجام دادن يك وظيفه الهى و به پايان رسانيدن يك مسووليت شرعى است. پيروزى از ديدگاه آن حضرت تحكيم بخشيدن به ارزشهاى انسانى و حركت در مسيرى است كه براى همه انبيا و اوصيا در جهت هدايت جامعه به سوى سعادت ابدى آنان ترسيم شده است؛ خواه اين حركت با پيروزى ظاهرى او و شكست دشمن همراه باشد يا اين حركت به شكست ظاهرى منجر شود.

و اين حقيقتى است كه فرازهاى متعددى از پيامهاى آن حضرت به وضوح بر آن دلالت مى كند، اكنون به نقل چند نمونه از آنها مى پردازيم:

۹۱

۱/۱۹ - «أمَّا بَعدُ! فَإنَّهُ لَم یشاقِقِ اللَّهَ وَرَسولَهُ مَن دَعا إلی اللَّه عزَّ وَ جَلَّ، وعَمِلَ صَالِحاً؛ وَقالَ: إننی مِنَ المُسلِمینَ، وقَد دَعَوتَ إلی الأمانِ والبِرِّ والصِّلَةِ، فَخَیرُ الأَمان ِ، أمانُ اللَّهِ ».(۱)

«كسى كه به سوى خدا دعوت كند و عمل صالح انجام دهد و خود را در زمره مسلمانان بداند، بى شك با خداوند و پيامبرش ‍ مخالفت نورزيده است و اما اينكه به امان، احسان، صله و پاداش دعوت نمودى پس آگاه باش بهترين امان، امان خداست».

اين فراز و پيام، بخشى از جملاتى است كه حسين بن علىعليه‌السلام در پاسخ (عبدالله بن جعفر و يحيى بن سعيد) فرمود كه آنان پس از حركت امامعليه‌السلام از مكه، بيرون شهر به آن بزرگوار رسيدند و ضمن ارائه امان نامه اى از (عمروبن سعيد(۲) ) از آن حضرت در خواست مراجعت به مكه نمودند و عبدالله در اين باره اصرار مى ورزيد و خطرات آينده و پيمان شكنى مردم عراق را ترسيم مى نمود، امامعليه‌السلام با جملات ياد شده، پاسخ داد.

۲/۱۹ - «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مِنَ الحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ اِلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ وَمَنْ قِبَلُهُ مِنْ بَنِي هاشِمَ، أَمّا بَعدُ فَاِنَّ مَنْ لَحِقَ بِي اسْتُشْهِدَ، وَمَنْ لَمْ يَلْحَقْ بِي لَمْ يُدْرِكِ الفَتْحَ، وَالسَّلامُ ».(۳)

ما اين فراز و ترجمه آن را در صفحه يكصد و نه ضمن پيام شهادت حسين بن علىعليه‌السلام نقل نموديم و چون اين سخن امام، گذشته از پيام شهادت، دارأى مفهوم پيروزى معنوى مى باشد، در اين بخش نيز به نقل آن مبادرت ورزيديم.

______________________

۱- تاريخ طبرى ۶/۲۲۹

۲- (عمروبن سعيد بن عاص) از طرف يزيد امير الحجاج بود و در مكه حضور داشت و براى اينكه بتواند حسين بن علىعليه‌السلام را از سفر عراق منصرف سازد و بر او در اقامت در مكه اطمينان بدهد، نامه اى را به وسيله برادرش ‍ (يحيى بن سعيد و عبد الله بن جعفر) به آن حضرت فرستاد.

۳- كامل الزيارات، باب ۲۳/ح ۲۰.

۹۲

۳/۱۹ - «اِنْ نَزَلَالْقَضاءُ بِما نُحِبُّ وَنَرْضى فَنَحْمَدُاللّه عَلى نَعْمائِهِ وَهُوَ الْمُسْتَعانُ عَلى اَداءِ الشُّكْرِ وَانْ حالَ الْقَضاءُ دُونَ الرَّجاءِ فَلَمْ يَتَعَدَّ مَنْ كانَ الحَقُّ نِيَّتَهُ وَالتّقْوى سَرِيرَتَهُ ».(۱)

«اگر پيشامدها بر وفق مراد و دلخواه ما باشد، شكرگزار نعمتهاى خداوند خواهيم بود و تنها اوست يار و مددكار ما در سپاس گزاريش. و اگر حوادث و پيشامدها ميان ما و خواسته هايمان مانع گردد و كارها طبق مراد ما پيش نرود، باز هم كسى كه نيتش حق و پاكيزه سرشت است، از مسير صحيح دور نگرديده (و راه خود را گم نمى كنيد)».

امامعليه‌السلام اين فراز را در پاسخ (فرزدق) شاعر معروف كه عازم حج بود، در خارج از شهر مكه به او فرمود. حضرت در اين ملاقات از وى وضع مردم عراق را پرسيد، پاسخ فرزدق اين بود:

«قُلُوبُ النَّاسِ مَعَكَ وَ أَسْيَافُهُمْ عَلَيْكَ ».(۲)

«گرچه دلهاى مردم با شماست، اما شمشيرهايشان بر عليه تان مى باشد».

لحن فرزدق ياس آور و پيشنهادش به امامعليه‌السلام انصراف از سفر به عراق بود كه امام با جمله فوق: (ان نزل القضأ...) به او پاسخ داد.

۴/۱۹ - «اما و الله! انى لارجو خيرا ما اراد الله بنا، قتلنا ام ظفرنا ».(۳)

«آگاه باش! به خدا سوگند! من اميد قطعى دارم بر اينكه اراده و خواست خداوند درباره ما خير است، خواه كشته شويم يا پيروز گرديم».

______________________

۱- ارشاد مفيد/۲۱۸. كامل اين اثير ۳/۲۷۶. طبرى ۶/۲۱۸ و البداية و النهاية ۸/۱۶۶.

۲- ارشاد مفيد/۲۱۸.

۳- مقتل مقرم/۱۸۷. طبرى ۶/۲۳۰ - ۲۳۱. كامل ابن اثير ۳/۲۸۱.

۹۳

اين فراز و فراز سوم را امام در منزل (عذيب الهجانات) يكى از منازل نزديك كربلاست، در پاسخ (طرماح) و يارانش ايراد فرمود وقتى او به همراه چهار تن از دوستانش در اين منزل به حضور امام رسيد، دوستانش عرض كردند يابن رسول الله! (طرماح) در اين سفر، اشعارى را كه مشعر بر شوق وافر و ارادت شديد به درك فيض زيارت شما و در عين حال، حاكى از اضطراب و نگرانى او از اين سفر شما بود، زياد مى خواند و تكرار مى نمود، امامعليه‌السلام براى رفع نگرانى آنان فرمود:

«...انى لارجو ان يكون خيرا ما اراد الله بنا ...».

آنگاه خود طرماح چنين گفت: يابن رسول الله! نگرانى من بى جهت نيست؛ زيرا من از كوفه بيرون نيامدم مگر اينكه ديدم در كنار اين شهر، گروه زيادى براى مقابله با شما اجتماع كرده اند، شما را به خدا سوگند! از اين سفر بر گرديد؛ چون من اطمينان ندارم حتى يك نفر از اهل كوفه هم به يارى شما برخيزد.

امامعليه‌السلام در پاسخ پيشنهاد طرماح پيشنهاد چنين فرمود:

۵/۱۹ - «اِنَّ بينَنَاٰ وَ بَينَ الْقَومِ عَهداً وَ ميثٰاقاً وَ لَسْنٰا نَقْدِرُ عَلىَ إلْانصِراٰفِ حتّٰى تَتَصرَّفُ بِنٰا وَ بِهِمُ الامُورُ في عٰاقِبَةٍ ».(۱)

در ميان ما و مردم كوفه عهد و پيمان بسته شده است (از آنان و عده حمايت و از ما وعهده رهبرى و هدايت) و در اثر اين پيمان، براى ما امكان بازگشت نيست تا ببينيم عاقبت كار ما و آنان به كجا مى انجامد).

۶/۱۹ - «ما كنت لا بداهم بالقتال حتى يبدئونى ».(۲)

«من شروع كننده جنگ نخواهم بود مگر آنان شروع كنند».

______________________

۱- مقتل مقرم/۱۸۷. طبرى ۶/۲۳۰ - ۲۳۱. و كامل ابن اثير ۳/۲۸۱.

۲- خوارزمى ۱/۲۳۴. طبرى ۶/۲۳۲. و كامل ۳/۲۸۲.

۹۴

چون قافله امامعليه‌السلام و به موازات آن، سپاهيان حر به (عذيب الهجانات) رسيدند، نامه اى از ابن زياد به دست حر رسيد كه مضمون آن سختگيرى نسبت به حسين بن على و جلوگيرى از حركت آن حضرت بود. در اينجا (زهير بن قين) از ياران امامعليه‌السلام چنين پيشنهاد نمود كه يا بن رسول الله! براى ما جنگ كردن با اين گروه كم آسانتر است از جنگ نمودن با لشكر انبوهى كه در پشت سر آنان مى باشد و با ورود چنين لشكرى، تاب مقاومت براى ما نخواهد ماند.

امام در پاسخ (زهير) فرمود: «تا آنان شروع به جنگ نكنند، من آغازگر جنگ نخواهم بود».

۹۵

۲۰ - دعا و نفرين در پيام امام

مواردى در كلام حسين بن علىعليه‌السلام ملاحظه مى شود كه دارأى مفهوم دعا و يا جنبه نفرين مى باشد. اين نوع پيامها همانگونه كه از لحاظ مفهوم، دارأى ويژگى است، از جهت شرايط زمان و انگيزه بيان نيز دارأى ويژگى و خصوصيت است؛ زيرا پيام دعاى امام، متوجه كسانى است كه از آنان علاوه بر وفادارى و شجاعت كه همه ياران آن حضرت از آن برخوردار بودند، نوعى شهامت و ثبات قدم و ايثار به وقوع پيوسته كه نظر فرزند پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله را به تحسين بيشتر كه در قالب دعا و تحقيق پذيرفته است، جلب نموده است.

و همچنين آن حضرت افرادى را مورد نفرين قرار داده است كه از آنان علاوه بر عداوت و دشمنى عمومى، نوعى حالت عناد و لجاجت و كينه عميق و خصومت بيش از حد، مشاهده فرموده است.

و اينك دعاهاى آن حضرت:

۱/۲۰ - «اللهُّمَّ اجْعَلْ لَنٰا وَ لَهُم الجنّةَ و اجْمَع بينَنٰا وَ بَيَنْهُم في مستقر من رحمتك و رغائب مذخور ثوابك ».(۱)

«خدايا! بهشت را براى ما و آنان قرار بده و آنان را در پايگاه رحمتت به مرغوبترين ثوابهاى ذخيره شده ات، نايل بگردان».

______________________

۱- مقتل مقرم/طبرى ۶/۲۳۰. و كامل ابن اثير ۳/۲۸۱.

۹۶

امام هنگام ملاقات با (طرماح بن عدى) و همراهانش، در نزديكى كربلا اين دعا را فرمود، آنگاه كه آنان خبر شهادت (قيس بن مسهر صيداوى)، پيك حسينعليه‌السلام را به اطلاع آن حضرت رسانيدند، امامعليه‌السلام اول اين آيه شريفه را قرائت نمود:

( فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‌ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ) .(۱)

آنگاه چنين دعا كرد: «اللهم اجعل لنا و لهم الجنة ...».

۲/۲۰ - «جزاك الله من ولد خير ما جزى ولدا عن والده ».(۲)

«خداوند بهترين پاداشى را كه فرزند از سوى پدر دريافت مى كند به تو عطا فرمايد».

امامعليه‌السلام اين دعا را درباره فرزندش على اكبرعليه‌السلام فرمود، آنگاه كه در (قصر بنى مقاتل) هنگام حركت، پس از خواب سبك، فرمود: انا لله و انا اليه راجعون و الحمدلله رب العالمين.

حضرت على اكبرعليه‌السلام از استرجاع پدرش سؤال نمود، امام پاسخ فرمود:

خواب ديدم كه هاتفى مى گويد: اين گروه شبانه در حركتند و مرگ نيز در تعقيب آنان است.

حضرت على اكبرعليه‌السلام عرضه داشت:

«لا اراك الله بسوء، السنا على الحق ؟».

«خدا تو را بد ندهد آيا ما بر حق نيستيم؟»

فرمود: چرا؟، عرضه داشت: «فاذا لانبالى ان نموت محقين ».

«اگر در راه حق بميريم از مرگ ترسى نداريم».

______________________

۱- احزاب/۲۳. (بعضى (مومنان) پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد پيمان خود ندادند).

۲- مقتل مقرم/۱۹۱. طبرى ۶/۲۳۲. كامل ابن اثير ۳/۲۸۲.

۹۷

در اينجا بود كه آن حضرت فرمود: «جزاك الله من ولد خير ما جزى ولدا عن والده ».

۳/۲۰- «ذَكَرتَ الصَّلاةَ،جَعَلَكَ اللّهُ مِنَ المُصَلّينَ الذَّاكِرينَ ».(۱)

متن و توضيح اين فراز در بخش پيام نماز، از نظر خواننده عزيز گذشت و اين دعا كه خطاب به (ابوثمامه صائدى) است، بيانگر اهميت نماز است كه او فرا رسيدن وقت نماز ظهر را به اطلاع امامعليه‌السلام رسانيد و آن حضرت وى را به نيل بزرگترين مقامات معنوى كه مقام نمازگزاران و ذاكرين خداوند است دعا نموده است.

۴/۲۰ - «أمّا بَعْدُ، فَإنّي لا أعْلَمُ أصْحاباً أوْفَى وَلا خَيْراً مِنْ أصْحابي، وَلا أهْلَ بَيْتٍ أبَرَّ ولا أوْصَلَ مِنْ أهْلِ بَيْتِي، فَجَزاكُمْ اللهُ عَنِّي خَيْراً ».(۲)

اين فراز از گفتار و دعاى امام كه خطاب به ياران و اهل بيت آن حضرت است، جزء سخنرانى شب عاشوراست كه در ضمن شجاعت ملاحظه فرموديد و در اينجا دعاى آن بزرگوار، مجددا نقل نموديم.

۵/۲۰ - «جزا كما الله يا ابنى اخى بوجدكما من ذلك و مواساتكما اياى بانفسكما احسن جزأ المتقين ».(۳)

اين فراز نيز در پيام شجاعت، با ترجمه و توضيح و اشاره به منابع آن نقل گرديد كه هم پيام شجاعت دو جوانمرد سيف و مالك و هم ادعاى امام درباره آنان است به پاس وظيفه و درك مسووليتشان كه حضرت براى آنان بهترين پاداش متقيان را از پيشگاه خداوند درخواست نموده است.

______________________

۱- مقتل مقرم/۲۴۴. طبرى ۶/۲۵۱ و كامل ۳/۲۹۱.

۲- ارشاد مفيد/۲۳۱. تاريخ طبرى ۶/۲۳۸. و مقتل خوارزمى ۱/۲۴۷ و مقاتل الطالبيين/۸۲.

۳- بحار الانوار ۴۵/۲۹. طبرى ۶/۲۵۳ و ابن اثير ۳/۲۹۲.

۹۸

۶/۲۰ - «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً ».(۱)

«مسلم! خدا رحمتت كند، (سپس حضرت اين آيه شريفه را تلاوت فرمود:)

بعضى از آنان به پيمان خود وفا نمودند و بعضى ديگر به انتظار نشسته اند و تغيير و تبديلى در پيمانشان نداده اند».

آنگاه كه (مسلم بن عوسجه) آن صحابه پير رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله با تن آلود بر روى خاك افتاد و هنوز رمقى از حيات در او بود، حسين بن علىعليه‌السلام به همراه حبيب بن مظاهر به بالينش آمد و چنين گفت: (رحمك الله يا مسلم...).

و (حبيب بن مظاهر) هم چنين گفت: (مسلم! به خدا سوگند كشته شدن تو براى من سخت است اما به تو مژده مى دهم كه چند لحظه ديگر وارد بهشت خواهى شد).

مسلم با صدائى كه به سختى شنيده مى شد در پاسخ وى گفت: بشرك الله بخير...اوصيك بهذا رحمك الله - و اوما الى الحسينعليه‌السلام - ان تموت دونه.

«خداوند خيرت دهد، مسلم ضمن اينكه اشاره به امام حسينعليه‌السلام مى كرد، گفت: وصيتم درباره اين حضرت است؟ درياريش تا سر حد جانبازى فداكارى كنى».

۷/۲۰ - «جُزِيتُمْ مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ خَيْراً، اِرْجِعِي رَحِمَكِ اَللَّهُ إِلَى اَلنِّسَاءِ فَاجْلِسِي مَعَهُنَّ، فَإِنَّهُ لَيْسَ عَلَى اَلنِّسَاءِ قِتَالٌ ».(۲)

(عبدالله بن عمر مكى) يكى از ياران با وفاى امامعليه‌السلام در دفع حمله دشمن، استقامت به خرج داد و دست راست و يكى از پاهايش قطع گرديد و به اسارت دشمن درآمد و در مقابل صفوف دشمن، بدنش قطعه - قطعه گرديد و به (قتل صبر) به شهادت رسيد و سر او را بريدند و به سوى خيمه ها انداختند.

______________________

۱- مقتل خوارزمى ۲/۱۵. طبرى ۶/۲۴۹. لهوف/۴۶ و ابن اثير ۳/۲۹۰.

۲- طبرى ۶/۲۴۶. ابصار العين/۱۰۷.

۹۹

مادر عبدالله سر بريده فرزندش را برداشت و خاك و خون آن را پاك كرد و در حالى كه عمود خيمه را به دست گرفته بود، به سوى دشمن حمله نمود. امامعليه‌السلام دستور داد تا او را به خيمه برگردانيدند و خطاب به وى فرمود:

«جُزِيتُمْ مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ خَيْراً ...».

«شما در راه حمايت اهل بيت (من)، به پاداش نيك نايل گرديد، خدا رحمتت كند، به خيمه برگرد كه جهاد از شما زنان برداشته شده است».

۸/۲۰ - «اللهم سدد رميته و اجعل ثوابه الجنة ».(۱)

«خدايا! تير او (ابوشعثأ) را به هدف برسان و پاداشش را بهشت قرار بده».

(ابوشعثأ) كه نامش (يزيد) است، از تك تيراندازان و كمانداران معروف كوفه است كه پس از سخنرانى امامعليه‌السلام و قبل از حر، توبه كرده و به ياران امام پيوست. او اول سواره به ميدان رفت اما چون اسبش پى شد، به خيمه بازگشت و در مقابل خيمه ها زانو بر زمين زد و يكصد چوبه تير كه داشت همه را به سوى لشكر كوفه انداخت.

امام چون توبه و شهامت او را ديد، فرمود؛ اللهم سدد رميته و اجعل ثوابه الجنة.

۹/ ۲۰ - «لا يُبعِدَنَّكَ اللّهُ يا زُهَيرُ ، ولَعَنَ اللّهُ قاتِلَكَ ، لَعنَ الَّذي نَ مَسَخَهُم قِرَدَةً وخَنازيرَ ».(۲)

«زهير! خداوند تو را از رحمتش دور نگرداند و كشندگان تو را لعنت كند مانند كسانى كه انسانيت خود را از دست داده و به صورت ميمون و خوك درآمده اند».

______________________

۱- مقتل خوارزمى ۲/۲۵.

۲- مقتل خوارزمى ۲/۲۰ و ابصار العين/۹۹.

۱۰۰