تفسير نور (سوره قصص)

تفسير نور (سوره قصص)0%

تفسير نور (سوره قصص) نویسنده:
گروه: شرح و تفسیر قرآن
صفحات: 128

تفسير نور (سوره قصص)

نویسنده: حجة الاسلام محسن قرائتي
گروه:

صفحات: 128
مشاهدات: 178223
دانلود: 4267

توضیحات:

تفسير نور (سوره قصص)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 128 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 178223 / دانلود: 4267
اندازه اندازه اندازه
تفسير نور (سوره قصص)

تفسير نور (سوره قصص)

نویسنده:
فارسی

 (۷۰) وَهُوَ اللّهُ لاََّ إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِى الاُْولَى وَ الاَْخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

ترجمه :

او اللّه است ، معبودى جز او نيست ، ستايش در دنيا و آخرت (و آغاز و فرجام) مخصوص اوست ، حاكميّت تنها از آنِ اوست و به سوى او باز گردانده مى شويد.

پيام ها :

۱- قدرت مطلقه ، از آنِ خداوند است . يخلق ما يشاء و يختار

۲- تكوين (آفرينش هستى) و تشريع (قانون زندگى) به دست خداوند است . يخلق ما يشاء و يختار

۳- انتخاب رهبر آسمانى به دست خداوند است ، نه مردم . ويختار ما كان لهم الخيرة

۴- كسى حقّ قانون گذارى دارد كه آفريدگار هستى باشد. يخلق ما يشاء... له الحكم

۵ كسى كه در برابر قانون خدا قانون بشرى را بپذيرد، در حقيقت براى خدا شريك پذيرفته است . ما كان لهم الخيرة سبحان اللّه و تعالى عمّا يشركون

۶- چون معبودى جز او نيست ، پس ستايش ها مخصوص اوست . لا اله الا هو له الحمد

۷- آفرينش و گزينش ، كار خداوند است ، ولى او كار باطل نمى كند. سبحان اللّه

۱۰۱

 (۷۱) قُلْ اءَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللّهُ عَلَيْكُمُ الَّيْلَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَاءْتِيكُم بِضِيَآءٍاءَفَلاَ تَسْمَعُونَ

ترجمه :

بگو: آيا انديشيده ايد كه اگر خدا شب را تا روز رستاخيز پايدار بدارد، كدام خدايى غير از «اللّه» براى شما روشنى خواهد آورد؟ پس آيا نمى شنويد؟

نكته ها :

كلمه ى «سَرمَد» به معناى دائم و هميشگى است .

جمله ى «اءفلاتَسمعون»، با محتواى آيه كه پيرامون شب است تناسب دارد، زيرا قدرت شنيدن انسان در شب ، همچنان محفوظ است ، هرچند چشمان او چيزى نبيند، چنانكه در آيه بعد كه بحث در ارتباط با روز است ، جمله «اءفلا تبصرون» آمده است .

از جمله راه هاى شناخت خداوند، انديشه پيرامون زوال يا تغيير نعمت هاست ، البتّه جابجايى و توالى شب و روز، يكى از بزرگ ترين نعمت ها و آيات الهى است .

پيام ها :

۱- شيوه احتجاج با مخالفان را از خداوند بياموزيم . قل اءرايتم

۲- بهترين نشانه هاى خداشناسى آن است كه براى همه كس ، در همه جا و در همه وقت ، قابل دسترسى باشد. قل اءرايتم

۳- يكى از شيوه هاى قرآن ، طرح پرسش هاى بيدار كننده است . اِن جعل اللّه ...

۱۰۲

۴- حركت زمين و ايجاد شب و روز، با اراده ى الهى است . جعل ... الليل سرمدا

۵ طبيعت ، زيباترين تابلو و كتاب معرفت الهى است . الليل ضياء

۶- در عقايد نبايد تقليد كرد. اءراءيتم اءفلا تسمعون

۷- در تبليغ ، از وجدان مخاطبين استمداد بطلبيم . اءراءيتم ... من اله ... اءفلا تسمعون

 (۷۲) قُلْ اءَرَءَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَمَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَاءْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ اءَفَلاَ تُبْصِرُونَ

ترجمه :

(و) بگو: به من خبر دهيد كه اگر خداوند، روز شما را تا روز رستاخيز جاودان بدارد، كدام خدايى غير از «اللّه» براى شما شب خواهد آورد تا در آن آرامش (و آسايش) يابيد؟ پس آيا نمى نگريد؟

پيام ها :

۱- نظام حاكم بر هستى ، از طرف خداوند است واگر بخواهد آن را به نظام ديگرى تبديل مى كند. اِن جعل اللّه ...

۲- قدرت خداوند نسبت به همه ى پديده ها يكسان است . جعل ... الليل سرمدا، جعل ... النهار سرمدا

۳- شب براى آسايش است و انسان نيازمند آسايش . تسكنون فيه

۴- افراد بى بصيرت ، قابل توبيخ و سرزنش هستند. اءفلا تبصرون

۵- شرك ، معلول نداشتن بصيرت است . مَن اله غير اللّه ... اءفلا تبصرون

۱۰۳

 (۷۳) وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُواْ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

ترجمه :

و از رحمت اوست كه براى شما شب و روز را قرار داد تا در آن آرامش يابيد و از فضل او (روزى خود را)بجوييد، و باشد كه شكر گزاريد.

نكته ها :

در آيات قرآن ، هميشه شب بر روز مقدّم است . شايد از آن جهت كه تاريكى شب ، ذاتى زمين واز خود آن است ، ولى روشنى روز، از خورشيد است كه بر زمين عارض ‍ مى شود.

پيام ها :

۱- منشاء خلقت و اعطاى نعمت ، نياز او، يا طلب ما نيست ، بلكه بخشندگى و رحمانيّت اوست . و من رحمته جعل

۲- آرامش شب ، مقدّمه تلاش روز است . لتسكنوا فيه و لتبتغوا

۳- خداوند، بخشنده است ، ولى انسان بايد تلاش كند. من رحمته جعل ... لتبتغوا

۴- شب براى آسايش وروز براى كار وفعاليّت است . لتسكنوا فيه ولتبتغوامن فضله

۵- آنچه بدست آوريم از فضل اوست ، به زرنگى خود ننازيم . من فضله

۶- نعمت هاى مادّى بايد مقدّمه ى شكر وكسب مراتب معنوى باشد. لتسكنوا... لتبتغوا... لعلّكم تشكرون

۱۰۴

۷- دنيا اگر وسيله ى رشد، قرب و شكر بدرگاه الهى باشد، منفور و مذموم نيست . لعلّكم تشكرون

 (۷۴) وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ اءَيْنَ شُرَكَآءِىَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ

ترجمه :

و (باز بخاطر آوريد) روزى را كه (خداوند) آنها را ندا مى دهد، پس مى گويد: كجايند آن (همتايان و) شريكانى كه براى من مى پنداشتيد؟!

نكته ها :

اين آيه ، شبيه آيه ى ۶۲ همين سوره است كه قبلا گذشت .

پيام ها :

۱- صحنه ى حضور مشركان در قيامت ، صحنه اى قابل يادآورى است . و يوم يناديهم

۲- آنان كه براى خداوند، شريكى قائلند، خود را براى پاسخگويى آماده نمايند. اءين شركائى (انسان مسئول انديشه و گرايش خود است)

۳- قيامت ، روز ظهور پوچى معبودان و درماندگى مشركان است . اءين شركائى

۴- تمام معبودان در بى اثرى و همه مشركان در بى جوابى يكسانند. اءين شركائى

۵- قاضى دادگاه قيامت ، ذات مقدّس خداوند است . اين شركائى

۶- براى غير خداوند، در قيامت ، هيچ قدرتى نيست . اين شركائى

۱۰۵

۷- خداوند شريك ندارد، آنچه را شريك او مى شمرند، پندار و توهّم است . كنتم تزعمون

 (۷۵) وَنَزَعْنَا مِن كُلِّ اءُمَّةٍ شَهِيداً فَقُلْنَا هَاتُواْ بُرْهَنَكُمْ فَعَلِمُوَّاْ اءَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّاكَانُواْ يَفْتَرُونَ

ترجمه :

و (در آن روز) از هر امّتى ، گواهى بيرون مى آوريم ، پس (به مشركان) مى گوييم دليل خود را (بر شرك) بياوريد پس مى فهمند كه حقّ، مخصوص ‍ خداست و هر چه به دروغ مى بافتند از (دست) آنان رفته و محو شده است .

نكته ها :

مواقف قيامت ، متعدّد است ، در يك موقف بر لب هاى انسان مُهر خورده و اعضا و جوارح ديگر به شهادت مى پردازند؛ شَهِد عليهم سَمعُهم و ابصارهم و جُلودهم (۸۷) در موقفى ديگر، انسان مى تواند سخن بگويد؛ وَقِفوهم اِنّهم مسئولون (۸۸) در يك جا سخنى با انسان گفته نمى شود؛ لا يكلّمهم اللّه (۸۹) ولى در جاى ديگر، خداوند مى فرمايد: هاتوا برهانكم. گرچه بعضى احتمال داده اند كه مراد آيه اين باشد كه خداوند از هر گروه مشرك ، يكى از افراد برجسته را به عنوان شاهد و سخنگو بيرون مى كشد و از او مى پرسد: برهان شرك شما چيست ؟ ولى با توجّه به روايتى كه در ذيل آيه از امام باقر عليه السلام آمده است (۹۰)

_________________________

۸۷- فصّلت ، ۲۰.

۸۸- صافّات ، ۲۴.

۸۹- بقره ، ۱۷۴.

۹۰- تفسير الميزان ، ج ۱۶، ص ۲۰.

۱۰۶

مراد اين است كه در هر عصر و زمانى ، انسان معصومى (پيامبر يا وصىّ پيامبر) كه به اعمال مردم آگاه باشد، وجود دارد تا در قيامت به عنوان گواه رفتار مردم ، شاهد قرار گيرد.

پيام ها :

۱- در قيامت ، گواهان از خود امّت ها برمى خيزند. من كلّ امّة شهيدا

۲- محاكمات روز قيامت ، علنى و حضورى است . شهيدا فقلنا

۳- عقايد و افكار خود را بر اساس برهان و دليلِ محكم تنظيم كنيم . زيرا شرك برهانى ندارد و در آخرت بهانه ، خريدارى ندارد. هاتوا برهانكم

۴- مشركان ، منطق و برهان ندارند. هاتوا برهانكم

۵ هر نوع كتمانِ حقايق ، فقط در دنياست ، در آخرت با كنار رفتن پرده ها، حقّ و حقيقت ، ظاهر و متجلّى مى شود. فعلموا انّ الحقّ للّه

۶- اگر چه مجرمين در قيامت به فكر انكار هستند، ولى حضور گواه ، آنان را به بن بست مى كشاند. شهيدا... فعلموا اَنّ الحقّ للّه

۷- باطل ، رفتنى است . ضلّ عنهم ما كانوا يفترون

 (۷۶) إِنَّ قَرُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَ ءَاتَيْنَهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوَّاءُ بِالْعُصْبَةِ اءُوْلِى الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لاَتَفْرَحْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْفَرِحِينَ

ترجمه :

همانا قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم نمود، با آن كه ما آنقدر از گنج ها (و صندوق جواهرات) به او داده بوديم كه حمل (آن ذخاير و)كليدهايش بر گروه نيرومند نيز سنگين بود. روزى قومش به او گفتند:

۱۰۷

مغرورانه شادى مكن ، بدرستى كه خداوند شادمانان مغرور را دوست نمى دارد.

نكته ها :

در تفسير مجمع البيان حديثى نقل شده كه قارون پسرخاله ى حضرت موسى و انسانى دانشمند بود و در خواندن تورات ، مهارت بى نظيرى داشت . او ابتدا از ياران موسى عليه السلام و از جمله گروه هفتاد نفرى ملازم آن حضرت براى اعزام به كوه طور و مناجات در آنجا بود، امّا به واسطه بدست آوردن ثروت بى حساب ، عَلَم مخالفت برداشت و سرانجام مورد خشم و قهر الهى واقع گرديد.

حضرت موسى درطول دوران مبارزه اش با سه محور اصلى فساد و طغيان ، درگير بود: يكى محور قدرت و زور كه فرعون ، سردمدار آن بود. ديگرى اهرم ثروت و زَر كه قارون ، مظهر آن بشمار مى رفت ، و سوّمى عامل فريب و تزوير كه سامرى رهبرى آن را به عهده داشت . به عبارت ديگر، حضرت موسى با مثلّث شومِ زور، زر و تزوير، دست به گريبان بود.

پيام ها :

۱- ذكر نمونه هاى تاريخى ، مايه ى عبرتِ آيندگان است . اِنّ قارون ...

۲- سابقه ى خوب ، دليل برآينده خوب ويا چشم پوشى از انحرافات امروز نيست . كان من قوم موسى

۳- فاميل پيامبر بودن ، به تنهايى عامل موفّقيّت ونجات نيست . كان من قوم موسى

۴- وجود بستگان منحرف ، نبايد از مقام افراد صالح و مصلح بكاهد. اِنّ قارون كان من قوم موسى

۱۰۸

۵- ثروت بدون حساب ، وسيله ى قدرت و قدرت ، عاملى براى تجاوزگرى و عيّاشى است . الكنوز فبَغى عليهم لا تفرح

۶- ثروت ، ما را مغرور و سرمست نسازد. لاتفرح

۷- نهى از منكر در مقابل سرمايه داران ، حتّى بر طبقه محروم نيز لازم است . قال له قومه لا تفرح

۸- افراد سرمست ، از محبّت الهى محرومند. اِنّ اللّه لايحبّ الفرحين (آرى ثروت ودارايى نشانه ى محبوبيّت نزد خداوند نيست .)

 (۷۷) وَابْتَغِ فِيمَآ ءَاتَكَ اللّهُ الدَّارَ الاَْخِرَةَ وَلاَ تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ اءَحْسِن كَمَآاءَحْسَنَ اللّهُ إِلَيْكَ وَلاَتَبْغِ الْفَسَادَ فِى الاَْرْضِ إِنَّ اللّهَ لاَيُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ

ترجمه :

و (اى قارون !) در آنچه خداوند به تو داده است ، سراى آخرت را جستجو نما و (در عين حال) بهره ات را نيز از اين دنيا فراموش مكن و همان گونه كه خداوند به تو احسان كرده است ، تو نيز (از اين ثروت به ديگران) احسان نما وبدنبال فساد در زمين مباش كه خداوند، فسادگران را دوست نمى دارد.

نكته ها :

در اين آيه به چند دستور ورهنمود تربيتى اشاره شده است :

الف : توجّه داشتن به آخرت ، همراه با بهره مندى از دنيا.

ب : احسان به ديگران با توجّه به الطاف خداوند به انسان .

ج : دورى از فساد با توجّه به «اِنّ اللّه لايحبّ المفسدين»

۱۰۹

حضرت على عليه السلام در تفسير جمله ى لاتَنسَ نصيبك من الدنيافرمود: يعنى از سلامتى ، قوّت ، فراغت ، جوانى و شادابى خود براى آخرت استفاده كن . (۹۱)

پيام ها :

۱- دنيا مزرعه ى آخرت است . وابتغ فيما اتاك اللّه الدار الا خرة (به قارون گفته شد: از اين امكانات سراى آخرت را دنبال كن .)

۲- دارايى ثروتمندان ، از آنِ خداست . اتاك اللّه

۳- آخرت را بايد با جديّت دنبال نمود، هر چند دنيا را نيز نبايد فراموش ‍ كرد. ابتغ لا تنس

۴- مال و ثروت مى تواند وسيله ى سعادت اُخروى گردد. وابتغ فيما اتاك اللّه الدّار الا خرة

۵ موعظه ى ثروتمندان ، كار پسنديده اى است . وابتغ ...

۶- هركس به سهم و نصيب خود اكتفا كند وباقى را صرف آخرت نمايد. وابتغ ... و لاتنس نصيبك ...

۷- در موعظه ، به نيازهاى طبيعى هم توجّه داشته باشيم . لاتنس ‍ نصيبك

۸ ثروت بى حدّ، بهره مندى بى حساب رابدنبال ندارد. نصيب هركس ‍ محدود و مشخّص است . نصيبك

۹- آخرت طلبى از طريق احسان به ديگران است . وابتغ ... و اَحسن

۱۰- براى دعوت ديگران به احسان ، يادآورى احسان الهى در حقّ آنان كارساز است . اَحسن كما اَحسن اللّه اليك

_________________________

۹۱- تفسير نورالثقلين .

۱۱۰

۱۱- سرمايه داران بى ايمان ، در معرض فساد هستند. لا تبغ الفساد

 (۷۸) قَالَ إِنَّمَآ اءُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِىَّ اءَوَلَمْ يَعْلَمْ اءَنَّ اللّهَ قَدْ اءَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ اءَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ اءَكْثَرُ جَمْعاً وَلاَ يُسْئَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ

ترجمه :

(قارون در جواب) گفت : همانا اين (ثروت فراوان) به واسطه دانشى كه نزد من است ، به من داده شده ، آيا او نمى دانست كه خداوند، قبل از او از ميان نسل ها، كسانى را كه از او نيرومندتر و مال اندوزتر بودند، هلاك كرده است ؟ و (در آن هنگام حتّى) از گناهان مجرمان (هم)سؤ الى نمى شود؟!

نكته ها :

سؤ ال : با اينكه در آيات بسيارى از قرآن مى خوانيم كه سؤ الِ قيامت از همه كس ؛ فلنسئلنّ الّذين اُرسل اليهم و لنسئلنّ المرسلين (۹۲)، از همه چيز؛ ولتسئلنّ عما كنتم تعلمون (۹۳)، از همه حال ؛ اِنْ تُبدوا ما فى انفسكم او تُخفوه يُحاسبكم به اللّه (۹۴) و از همه جا؛ اِنْ تَك مثقال حبّة مِن خَردَلٍ فَتكن فى صَخرةٍ او فى السموات او فى الارض ياءتِ بها اللّه (۹۵) خواهد بود، پس چرا در اين آيه آمده است : لا يسئل عن ذنوبهم المجرمون ؟!

_________________________

۹۲- اعراف ، ۶.

۹۳- نحل ، ۹۳.

۹۴- بقره ، ۲۸۴.

۹۵- لقمان ، ۱۶.

۱۱۱

پاسخ : آياتى كه دلالت بر سؤ ال دارد، مربوط به قيامت است ولى آيه اخير، اشاره به زمان نزول قهر الهى در دنياست كه در آن هنگام ديگر مهلتى براى سؤ ال و جواب وجود ندارد.

پيام ها :

۱- غرور علمى ، گاهى آنچنان انسان را خودمحور مى سازد كه ديگر نقش ‍ هيچ كس يا هيچ چيز را قبول ندارد. انّما اوتيته على عِلمٍ عندى

۲- به علم خود نازيدن ، اخلاق قارونى است . على عِلمٍ عندى

۳- ثروت و قدرت را احسان الهى بدانيم ، نه محصول علم و تلاش خود. (مردم مى گفتند: اين خداوند است كه به تو ثروت داده است ، قارون مى گفت : خودم بر اساس علم ، آن را پيدا نموده ام .) احسن اللّه على عِلمٍ عندى

۴- آشنايى با تاريخ ، بهترين درس عبرت است . اءولم يعلم ... من قبله

۵ قلع و قمع گردنكشان ، از سنّت هاى خداوندى است . (قدرت و ثروت ، مانع نزول قهر الهى نيست .) اهلك من قبله

۶- قدرت وثروت ، سعادت آفرين نيست . اهلك ... اشدّ منه قوّة و اكثر جمعا

۷- دست بالاى دست بسيار است . من هواشدّمنه

۸ هشدار! اگر قهر الهى فرا رسد، ديگر فرصتى براى سؤ ال و جواب و چون و چرا نخواهد بود. لا يُسئل عن ذنوبهم المجرمون

۱۱۲

 (۷۹) فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِى زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا يَلَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَآاءُوتِىَقَرُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ

ترجمه :

(روزى قارون) با تمام تجمّل خود در ميان قومش ظاهر شد، (با ديدن اين صحنه) آنان كه خواهان زندگانى دنيا بودند (آهى كشيده و) گفتند: اى كاش ‍ مثل آنچه به قارون داده شده ، براى ما نيز بود. براستى كه او بهره ى بزرگى (از نعمت ها) دارد.

پيام ها :

۱- قدرت و ثروت در دست انسان هاى غافل ، سبب فخرفروشى ، خودنمايى وتجمّل گرايى است . فخرج على قومه فى زينته

۲- به رخ كشيدن ثروت ، صفتى قارونى است . فخرج على قومه فى زينته

۳- قارون صفتان ، خود را برتر از ديگران مى دانند. على قومه

۴- اشرافى گرىِ حاكمان ، مى تواند فرهنگ مردم را تغيير دهد. فى زينته ... يا ليت لنا...

۵ ظواهرِ زيباى دنيا، دامى براى جذب و انحراف كوته فكران است . قال الّذين يريدون الحياة الدّنيا

۶- آرزوى قارون شدن ، آرزوى دنياپرستان كم خرد است . يريدون الحياة الدّنيا ياليت لنا...

۱۱۳

 (۸۰) وَقَالَ الَّذِينَ اءُوتُواْ الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَلِحاً وَلاَ يُلَقَّهَآإِلا الصَّبِرُونَ

ترجمه :

و (امّا) كسانى كه علم و آگاهى (واقعى) به آنان داده شده بود، گفتند: واى بر شما! پاداش الهى براى كسانى كه ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند (از اين مال و ثروت)، بهتر است ، و (البتّه) جز صابران ، آن (پاداش) را دريافت نخواهند كرد.

نكته ها :

قارون ، خود را عالم وكسب ثروت را به واسطه ى علم خود مى دانست ؛ اوتيته على علم عندى امّا خداوند در اين آيه مى فرمايد: علم حقيقى با مال اندوزى سازگار نيست .

پيام ها :

۱- دلباختگان دنيا سزاوار سرزنش و نكوهش اند. ويلكم

۲- خداوند از فرزانگان بنى اسرائيل به خاطر برخورد با دلباختگان دنيا ستايش مى كند. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ...

۳- علم واقعى ، انسان را به سوى آخرت و تقوى و عمل صالح سوق مى دهد. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

۴- عالم آگاه كسى است كه زرق و برق دنيا او را مجذوب نسازد و دنياگرايان را تحقير كند. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

۵ علما بايد مردم را از عشق به دنيا برحذر دارند. قال الّذين اوتوا العلم ويلكم ثواب اللّه خير

۱۱۴

۶- اگر چيزى را از كسى منع مى كنيم ، در صورت لزوم و توان ، بهتر از آن را به او عرضه نماييم . ثواب اللّه خير

۷- ايمان و عمل صالح ، زمانى سعادت آفرين است كه انسان بر آن پايدار باشد. آمن و عمل صالحا و لا يلقّيها الاّ الصّابرون

 (۸۱) فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الاَْرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ

ترجمه :

پس ما، او و خانه اش را به زمين فرو برديم و هيچ گروهى نبود كه او رادر برابر قهر خداوند يارى كند وخودش نيز نمى توانست از خويش دفاع نمايد.

نكته ها :

انسان مى تواند در دو قوس حركت كند: قوس صعودى كه به معراج رسد و قوس ‍ نزولى كه به زمين فرو رود.

پيام ها :

۱- نتيجه ظلم ، هلاكت است . فبغى عليهم ... فخسفنابه

۲- زمين ، گاهى ماءمور قهر خداوند است . فخسفنا به و بداره الارض

۳- سرانجام ثروت اندوزى ، بخل و غرور و هلاكت است . فخسفنا به و بداره الارض

۴- ثروت ، وسيله ى نجات نيست . ما كان من المنتصرين

۱۱۵

 (۸۲) وَاءَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْاْ مَكَانَهُ بِالاَْمْسِ يَقُولُونَ وَ يْكَاءَنَّ اللّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَوْلاََّ اءَن مَّنَّ اللّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَاءَنَّهُ لاَيُفْلِحُ الْكَفِرُونَ

ترجمه :

و همان كسانى كه موقعيّت ديروز او (قارون) را آرزو مى كردند (با ديدن صحنه هلاكت او) مى گفتند: واى ! (بر ما) گويا خداوند، (رزق و) روزى را بر هر كس از بندگانش كه بخواهد، گشاده و يا تنگ مى گرداند، (و) اگر خداوند بر ما منت ننهاده بود، هر آينه ما را نيز (با او) به قعر زمين برده بود، واى ! گويى كافران ، رستگار نمى شوند.

پيام ها :

۱- در برخورد با مسائل ، زود قضاوت نكنيم . (آنان كه ديروز حسرت مى خوردند اى كاش مثل قارون بودند، امروز مى گويند: چه خوب شد كه ما مثل او نبوديم) تمنّوا مكانه بالامس يقولون و يكاءنّه ...

۲- هرگز نخواهيم كه مانند ثروتمندانِ مغرور و غافل باشيم . تمنّوا مكانه ... و يكاءنّ

۳- به جاى تمنّاى ثروت ديگران ، به داده هاى الهى قانع باشيم . تمنّوا مكانه ... يبسط الرّزق ... و يقدر

۴- همه آرزوها، به صلاح نيست . تمنّوا مكانه

۵ گاه ، مستجاب نشدن دعا و برآورده نگرديدن آرزو، بزرگ ترين لطف و منت الهى بر انسان است . تمنّوا مكانه ... منّ اللّه علينا

۱۱۶

۶- حوادث ، سبب بيدارى فطرت ها و تغيير پندارها و خواسته هاى غلط است . لولا اءن منّ اللّه علينا

۷- ثروتى كه انسان ، آن را از جانب خدا و براى او نداند، او را به كفر مى رساند. لايفلح الكافرون

 (۸۳) تِلْكَ الدَّارُ الاَْخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لاَ يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِى الاَْرْضِ وَلاَفَسَاداً وَالْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ

ترجمه :

(ما، نجات و سعادت در) آن سراى آخرت را (تنها) براى كسانى قرار مى دهيم كه خواستار برترى و فساد در زمين نباشند و سرانجام ، (رستگارى) از آن پرهيزكاران است .

نكته ها :

اين آيه به منزله ى قطعنامه ى داستان قارون است كه هر گونه ثروت اندوزى و برترى جويى ، مايه ى هلاكت در دنيا و شقاوت در آخرت مى شود. بر اساس ‍ روايات ، حضرت على عليه السلام ، اين آيه را براى تاجران بازار تلاوت مى فرمود. (۹۶) امام خمينى قدس سرّه بنيانگذار جمهورى اسلامى نيز در پايان درس اخلاقشان براى طلاّب و فضلاى حوزه ى علميّه ى قم به آن عنايت داشتند.

در حديث مى خوانيم كه اگر كسى به واسطه بهتر بودن بند كفشش بر ديگرى خود را برتر ببيند، جزو كسانى است كه اراده ى علوّ در زمين دارند.

_________________________

۹۶- تفاسير مجمع البيان و روح البيان .

۱۱۷

چه بسيارند كسانى كه در تهيه مسكن ، مركب ، لباس ، كلام ، ازدواج و نام گذارى فرزند، كارى مى كنند كه در جامعه نمودى داشته باشند و مردم متوجّه آنان شوند كه به فرموده روايت ، اين افراد اراده برترى در زمين دارند و از بهشت محرومند.

پيام ها :

۱- سراى آخرت بس عظيم است . (كلمه ى «تلك» براى بيان عظمت است)

۲- هرگونه برترى طلبى ، ممنوع است . لا يريدون علوّا

۳- منشاء فساد، برترى جويى است . لايريدون علوّا... و لا فسادا

۴- پرهيزكار كسى است كه اراده ى تفاخر وبرترى بر ديگران ندارد. لايريدون علوّا... والعاقبة للمتّقين

 (۸۴) مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُواْالسَّيِّئَاتِ إِلا مَاكَانُواْ يَعْمَلُونَ

ترجمه :

هر كس نيكى آورد، براى او (پاداشى) بهتر از آن خواهد بود، و هر كس بدى آورد، پس كسانى كه كارهاى ناروا انجام دهند، جز (به اندازه ى) آنچه كرده اند، مجازات نمى شوند.

پيام ها :

۱- كار نيك ، مطلوب و پسنديده است ، از هر كس و به هر مقدار كه باشد. مَن جاء بالحسنة

۱۱۸

۲- مهم تر از انجام كار نيك ، به سلامت رساندن آن به صحنه ى قيامت است . جاء بالحسنة (چه بسيارند كسانى كه كارهاى خوبى انجام مى دهند، ولى به واسطه گناه ، منّت گذاشتن ، عُجب و يا تحقير ديگران ، آن را از بين مى برند و نمى توانند كار خوب خود را به قيامت برسانند.)

۳- انسان ها در انتخاب راه زندگى آزادند. مَن جاء بالحسنة مَن جاء بالسيئة

۴- حتّى در گفتار، سخن خويش را از خوبى ها آغاز كنيم . (ابتدا كلمه «الحسنة» آمده ، سپس «السيئة»)

۵ در نظام سراسر لطف الهى ، پاداش نيكى ها بيشتر از خود نيكى هاست هر چند به مرحله عمل نرسد و در حالت انديشه و طرح باقى بماند، ولى كيفر كار بد به اندازه كار بد و به شرطى است كه از درجه ى فكر و انديشه بگذرد و لباس عمل بپوشد. عملواالسيئات

۶- كار نيك ديگران را فراموش نكنيم حتّى اگر يك عمل ساده باشد، الحسنة ولى بدكاران را وقتى جزا دهيم كه بركار بد خود اصرار داشته باشند. كانوا يعملون

۷- خداوند پاداش نيكى ها را با فضل خود مى دهد، ولى در كيفر بدكاران با عدل خويش رفتار مى كند. فله خيرٌ منهالايجزى ... الاّ ما كانوا يعملون

 (۸۵) إِنَّ الَّذِى فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لَرََّادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَّبِّىَّ اءَعْلَمُ مَن جَآءَ بِالْهُدَى وَ مَنْ هُوَ فِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ

ترجمه :

همانا آن كس كه قرآن را (بر تو نازل و عمل به آن را) بر تو واجب كرد، قطعا تو را به وعده گاه (و زادگاهت) باز خواهد گردانيد.

۱۱۹

بگو: پروردگارم آگاه تر است كه چه كسى هدايت آورده وچه كسى در گمراهى آشكار است .

نكته ها :

در آيه ى هفتم گذشت كه خداوند به مادر موسى الهام فرمود كه فرزندت را به دريا بينداز و نگران مباش كه ما او را به تو باز خواهيم گرداند، القيه فى اليمّ انّا رادّوه اليك در اين آيه نيز خداوند به پيامبر اسلام وعده مى دهد كه او را به زادگاهش باز گرداند. لرادّك الى معاد آرى ، همان قدرتى كه موسى را به مادر برگرداند، تو را نيز (بعد از هجرت) به مكّه برخواهد گرداند.

در اينكه «معاد» اشاره به چه معنايى دارد و مصداق آن چيست ، نظرات متفاوتى ارائه شده است ؛ بعضى آن را «مكّه» زادگاه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و اين آيه را يك خبر غيبى دانسته اند، كه اى پيامبر! روزى همين مكّه به دست تو فتح خواهد شد و به آن بازخواهى گشت . عده اى نيز آن را مقام محمود پيامبر (مقام شفاعت)، و جمعى هم آن را به قيامت و بهشت ، معنا و تفسير كرده اند. امّا روايات ، مراد از معاد در اين آيه را رجعت پيامبر اسلام به دنيا مى دانند.

از عقايد قطعى ما كه از آيات و روايات بسيارى بر مى آيد، «رَجعت» است . يعنى اينكه خداوند گروهى از اولياى خود را قبل از قيامت به دنيا برخواهد گرداند.

پيام ها :

۱- ابلاغ قرآن سبب تمرّد كفّار و هجرت پيامبر شد، امّا خداى قرآن دوباره پيامبر را به زادگاهش برخواهد گرداند. لرادّك الى معاد

۱۲۰