تفسير نور (سوره قصص)

تفسير نور (سوره قصص)0%

تفسير نور (سوره قصص) نویسنده:
گروه: شرح و تفسیر قرآن
صفحات: 128

تفسير نور (سوره قصص)

نویسنده: حجة الاسلام محسن قرائتي
گروه:

صفحات: 128
مشاهدات: 177583
دانلود: 4241

توضیحات:

تفسير نور (سوره قصص)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 128 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 177583 / دانلود: 4241
اندازه اندازه اندازه
تفسير نور (سوره قصص)

تفسير نور (سوره قصص)

نویسنده:
فارسی

۱۱- براى آنكه دشمن به اهداف ما پى نبرد، حركات خود را در برابر او كنترل كنيم . و هم لايشعرون

 (۱۲) وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ اءَدُلُّكُمْ عَلَىَّ اءَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَصِحُونَ

ترجمه :

و ما (به دهان گرفتن سينه ى) زنان شيرده را از پيش بر او ممنوع كرديم ، پس ‍ (خواهر موسى كه ماءموران را در جستجوى دايه ديد) گفت : آيا مى خواهيد شما را بر خانواده اى راهنمايى كنم كه سرپرستى او را براى شمابپذيرند و براى او خيرخواه باشند؟

نكته ها :

«مراضع» جمع «مرضع»، يعنى زنان شيرده و دايه .

پيام ها :

۱- اگر خداوند نخواهد، تشكيلات عريض و طويلى همچون دستگاه فرعون نيز از تاءمين غذاى يك كودك عاجز مى ماند. حرّمنا

۲- ابتدايى ترين كارها مثل مكيدن نوزاد نيز با اراده ى الهى است و اگر او نخواهد، اتّفاق نخواهد افتاد. حرّمنا

۳- رضاع و سپردن نوزاد به دايه براى شيردادن ، سابقه اى تاريخى و طولانى دارد. المراضع

۴- وقتى سر انسان متكبّر به سنگ خورد، راهنمايى و پيشنهاد ديگران ، حتّى يك فرد ناشناس را نيز به راحتى مى پذيرد. فقالت هل ادلّكم

۲۱

۵- پيشنهادات خود را در رابطه با چيزى كه حساسيّت برانگيز است ، بطور عادّى مطرح كنيم . هل ادلّكم

۶- در برابر دشمن بايد زيرك بود. (خواهر موسى نامى از مادر موسى به ميان نياورد و نگفت : «عل ى اُمّه»، بلكه آن را به صورت ناشناس ذكر كرد.) على اهل بيتٍ

۷- نيازمندى هاى نوزاد، منحصر در غذا نيست ، بلكه او به خانواده وكانون محبّت نيز احتياج دارد و لذا خواهر موسى سخن از سرپرستى همه جانبه كرد، نه تنها تغذيه . يكفلونه

۸ پيشنهادات خود را به گونه اى مطرح كنيم كه مخاطب ، آن را به نفع خود بداند. يكفلونه لكم

۹- كفالتى ارزشمند است كه با خيرخواهى ومحبّت همراه باشد. يكفلونه لكم و هم له ناصحون

 (۱۳) فَرَدَدْنَهُ إِلَىَّ اءُمِّهِ كَىْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلاَ تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ اءَنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقُّ وَلَكِنَّ اءَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ

ترجمه :

پس ما (اينگونه) او را به مادرش باز گردانيديم تا روشنى چشم او باشد و غم نخورد و بداند كه هماناوعده الهى حقّ است ، ولى بيشتر مردم نمى دانند.

نكته ها :

گاهى اوقات عناوين براى انسان ، مزاحم ومانعند. مثلا در اين ماجرا مادر موسى پذيرفت كه

۲۲

به عنوان دايه فرزندش را شير دهد، زيرا عنوان مادر، سبب قتل فرزندوآزار مادر مى شد.

پيام ها :

۱- وعده هاى الهى تخلّف ندارد. در آيه ى هفتم خداوند وعده داد كه نوزاد را به مادر برگرداند و در اين آيه مى خوانيم كه او را برگرداند. انّا رادّوه اليك رددناه الى اُمّه

۲- نوزاد، نور چشم مادر است . كى تَقَرّ عينها

۳- براى اهل حقّ، اهداف مهم است ، نه عناوين . رددناه الى اُمّه سرانجام ، فرزند به آغوش مادر بازگشت گرچه اين بار، مادر به عنوان دايه استخدام شد، ولى عنوان مهم نيست ، برگشتن نوزاد مهم است .

۴- مادر به واسطه ارتباط عميق با فرزند، بيشترين نقش را در زندگى او دارد. الى اُمّه (در اينجا نامى از پدر موسى به ميان نيامده است .)

۵ گاه رازدارى مادر وخواهر مى تواند حيات انسان را تاءمين نمايد. الى اُمّه (مادر وخواهر موسى ، سالها راز مادرى را كتمان كردند.)

۶- عاقبت ، سختى ها بسر آمده و فراق به وصال خواهد انجاميد. رددناه الى اُمّه كى تَقَرّ عينها (پس از مدّت ها نگرانى و غم ، سرانجام خداوند، موسى را به مادر بازگرداند. اِنّمع العسر يسرا)

۷- اگر خداوند بخواهد، يك انسان ، مايه اميد ونور چشم دو گروه متضاد (خاندان فرعون و خاندان موسى) مى شود. قُرّة عينٍ لى ولك تَقَرّ عينها

۸- انبساط وشادى ، وحزن واندوه ، در بينايى انسان تاءثير دارد. تَقَرّ عينها چنانكه دورى حضرت يوسف ، باعث نابينايى حضرت يعقوب گرديد.

۲۳

وابيَضّت عيناه من الحُزن (۱۵)

۹- ايمان به خداوند داراى مراحل و درجاتى است . مادر موسى بانويى مؤمنه بود، «رَبَطنا على قلبها لتكون من المؤمنين» امّا يك مؤمن نيز بايد به مرحله يقين و علم عميق برسد. لتَعلم اءنّ وعد اللّه حقّ

۱۰- فلسفه و دليل بعضى حوادث ، درك حقّانيّت وعده هاى الهى است . لتَعلم اءنّ وعد اللّه حقّ

۱۱- اكثر مردم ظاهربين هستند و دركى از اسرار حكيمانه ونقشه هاى مدبّرانه ى خداوند ندارند. اكثرهم لا يعلمون

 (۱۴) وَلَمَّا بَلَغَ اءَشُدَّهُ وَاسْتَوَىَّ ءَاتَيْنَهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذَلِكَ نَجْزِى الْمُحْسِنِينَ

ترجمه :

چون موسى نيرومند شد و كامل گرديد، به او حكمت و دانش عطا كرديم و ما اينگونه نيكوكاران را پاداش مى دهيم .

نكته ها :

«اءشدّ» از «شدّت»، به معنى نيرومند شدن و «استوى» از «استواء» به معناى كمال خلقت واعتدال آن است .

عبارت «حُكما و عِلما» سه مرتبه در قرآن مجيد آمده كه در همه موارد، حُكم بر علم مقدّم شده است . «حُكم» به معناى فهم درست و قدرت بر داورى صحيح و «عِلم» به معناى داشتن آگاهى و اطلاعات است .

_________________________

۱۵- يوسف ، ۸۴.

۲۴

پيام ها :

۱- اوّلين شرط پذيرش مسئوليّت ، بلوغ جسمانى و توان فكرى و روحى است . و لمّا بَلَغ

۲- بلوغ واقعى ، تنها به رشد جسمى و نيروى جنسى نيست ، بلكه به كمال فكر و عقل نيز وابسته است . و لمّا بَلَغ اءشدّه و استوى

۳- وعده هاى الهى ، تخلّف ناپذير است . جاعلوه من المرسلين ولمّا بَلغ ... آتيناه

۴- نزول الطاف الهى زمينه ى مناسب مى خواهد. و لمّا بَلَغ ... آتيناه

۵ حكمت بر علم مقدّم است . حُكما و علما

۶- لطف به نيكوكاران ، سنّت الهى است . وكذلك

۷- پاداش نيكوكاران ، منحصر به آخرت نيست . و كذلك نجزى المحسنين

(بهره مند شدن موسى از حكمت ودانش ، پاداش الهى در برابر احسان اوست.)

 (۱۵) ودَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ اءَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلاَنِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَثَهُ الَّذِى مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِى مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىفَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَنِ إِنَّهُ عَدُوُّ مُّضِلُّ مُّبِينٌ

ترجمه :

وموسى وارد شهر شد، در حالى كه مردم (از ورودش) بى خبر بودند، پس در آنجا به دو مرد برخورد كه با يكديگر نزاع مى كردند، اين يكى از طرفدارانش ‍ و آن (ديگرى) از دشمنانش بود.

۲۵

پس آن كه از پيروان موسى بود، از او در برابر دشمنش يارى خواست . پس موسى (به حمايت از دوست خود) مُشتى بر او زد كه كار او را ساخت (و با همان مشت كشته شد)، موسى (از اين پيشامد تكانى خورد و) گفت : اين از كار شيطان بود، همانا او دشمن گمراه كننده ى آشكارى است .

نكته ها :

ظاهرا حضرت موسى قبل از نبوّتش ، بيرون از شهر زندگى مى كرده است ، واين يا بخاطر حركات انقلابى او بوده كه در آنجا بسر مى برده و يا بخاطر اينكه كاخ فرعون كه موسى عليه السلام در آن زندگى مى كرده ، خارج از شهر قرار داشته است .

سؤ ال : اگر پيامبران خدا معصومند، پس مشت زدن و آدم كشتن موسى عليه السلام چه توجيهى دارد وچگونه تفسير مى شود؟

پاسخ : كلمه «هذا» در جمله ى «هذا من عمل الشيطان» به نزاع و ستيز آن دو مرد اشاره دارد نه به عمل حضرت موسى ، يعنى اين درگيرى كار شيطان است .

حضرت موسى قصد كشتن آن مرد را نداشت و فقط بخاطر دفاع از يك مؤمنى دست به اين كار زد. از اين روى خداوند از قتل او انتقاد نكرده و در جاى ديگر مى فرمايد: و قَتَلت نفسا فنجّيناك من الغَمّ (۱۶) تو يكى از فرعونيان را به قتل رساندى ودچار غم واندوه شدى و ما تورا از غم نجات داديم .

_________________________

۱۶- طه ، ۴۰.

۲۶

پيام ها :

۱- مصلحان جامعه بايد گاهى به صورت ناشناس و غير رسمى ، بدون نام و عنوان در ميان مردم حاضر شوند. دخل المدينة على حين غفلة من اهلها

۲- حضرت موسى قبل از نبوّت نيز داراى يار و پيرو بود. مِن شيعته

۳- گرچه موسى بزرگ شده كاخ فرعون بود، ولى مردم مستضعف به خاطر تفكّر ومنش ، او را حامى و رهبر خود مى دانستند.فاستغاثه

۴- دفاع و حمايت از مظلومان ، شيوه اولياى الهى است . فوَكَزه موسى

۵ انبيا، افرادى پرقدرت ، با غيرت ، جوانمرد، مظلوم نواز وظلم ستيز بوده اند. فوكزه موسى

۶- مردان خدا در صورت لزوم بادشمن درگير مى شدند و از زور بازو بهره مى بردند. فوَكَزه موسى

 (۱۶) قَالَ رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرْ لِى فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

ترجمه : (موسى) گفت : پروردگارا! همانا من به خويشتن ستم كرده ام ، پس ‍ مراببخش ، پس (خداوند) او را آمرزيدبدرستى كه او آمرزنده ى مهربان است .

نكته ها :

سؤال : جمله ى «ظَلمتُ نَفسى» به خودم ظلم كردم ، از زبان كسى كه به پيامبرى مى رسد چه معنايى دارد؟

پاسخ : مراد از ظلم به خود در اينجا، گرفتار شدن به آثار اجتماعى قتل غير عمد است ، نه گناه ، تا با مقام عصمت منافات داشته باشد. زيرا خداوند، حضرت موسى را مخلَص مى داند؛

۲۷

«اِنّه كانَ مُخلَصا» (۱۷) و كسى كه به اين درجه نائل گرديد ديگر گناه نمى كند، زيرا شيطان خود اقرار كرده است كه قدرت نفوذ در مخلصين را ندارد. «فَبِعزّتِك لاُغويّنّهم اَجمَعين اِلاّ عبادكَ منهُم المخلَصين» (۱۸)

پيام ها :

۱- در دعا، خداوند را با كلمه مباركه ى «ربّ» بخوانيم . قال ربّ

۲- هر چند كار خلاف ، عمدى نباشد ولى نبايد از آثار طبيعى و وضعى آن غافل بود. ظَلمتُ نفسى (حضرت موسى به قصد نجات يك مؤمن وارد صحنه شد و ناخواسته مرتكب قتل گرديد و در واقع گناهكار بحساب نمى آمد، امّا اين عمل ، كار او را دشوار كرد و اين يك آفت بود.)

۳- افراد صالح حتّى در برابر كجى هاى غير عمدى نيز بلافاصله استغفار مى كنند و از تبعات آن دورى مى گزينند. فاغفرلى

(حضرت موسى با استغفار خود چند چيز را از خداوند درخواست كرد، هم محو آثار اجتماعى كار خود را، هم برطرف شدن نگرانى از آينده را و هم دفع توطئه هاى انتقام جويانه ى فرعونيان را.)

۴- دعاى انبيا مستجاب است . فَغَفرلَه

_________________________

۱۷- مريم ، ۵۱.

۱۸- ص ، ۸۲ ۸۳.

۲۸

 (۱۷) قَالَ رَبِّ بِمَآ اءَنْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَنْ اءَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ

ترجمه :

(سپس موسى) گفت : پروردگارا! بخاطر (قدرت و) نعمتى كه بر من ارزانى داشتى ، پس هرگز پشتيبان تبهكاران نخواهم بود.

نكته ها :

شايد مراد از نعمت در جمله ى «انعمت علىَّ»، غفران و بخشش الهى باشد.

پيام ها :

۱- قدرت جسمى ،از نعمت هاى الهى است . بما اَنعمتَ علىَّ (موسى قدرتى داشت كه با يك مشت توانست كافرى را از پا در آورد.)

۲- شكر نعمت هاى الهى ، دورى از ستم به ديگران است . بما اَنعمتَ علىّ فلَن اءكون ظَهيرا للمجرمين

شكرانه ى بازوى توانا

بگرفتن دست ناتوان است

۳- همكارى با گنهكاران نيز گناه است . فلن اءكونَ ظَهيرا للمجرمين

(به گفته ى روايات ، راضى بودن به گناه ديگران هم گناه بحساب مى آيد.)

 (۱۸) فَاءَصْبَحَ فِى الْمَدِينَةِ خَآئِفاً يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِى اسْتَنصَرَهُ بِالاَْمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَىَّ إِنَّكَ لَغَوِىُّ مُّبِينٌ

ترجمه :

۲۹

(ولى از آن پس ، موسى به سبب اين قتل) در شهر نگران و ترسان گرديد (و هر لحظه انتظار حادثه اى را مى كشيد) پس ناگهان (مشاهده كرد) همان كسيكه ديروز از او يارى طلبيده بود، با فرياد از او كمك مى خواهد!، موسى به او گفت : بدرستى كه تو در گمراهى آشكارى هستى !.

پيام ها :

۱- هر ترسى مذموم نيست ، ترس از نرسيدن به اهداف خود و يا دستيابى دشمن به آرزوهايش ، ترس پسنديده است . خائفا يَتَرقّب

۲- از بازتاب كارها و تصميمات خود مراقبت كنيم . يَتَرقّب

۳- با وجود آنكه موسى در كاخ فرعون زندگى مى كرد، ولى با مردم رابطه داشت و در ميان آنان به شخصى مصلح شهرت يافته بود. يَستَصرخُه

۴- اگر در جايى وظيفه تقيّه است و بايد به خاطر مصالحى اهداف مكتوم بماند، نبايد هر روز دست به تحرّك وآشوبى زد و عدم رعايت اين موضوع ، گناه محسوب مى شود. اِنّك لَغَوىُّ مُبين

۵ خودى هاى بى توجّه را بايد توبيخ كرد و نبايد به خاطر حزب و گروه ، خلاف آنان را ناديده گرفت . اِنّك لغَوىُّ مبين

 (۱۹) فَلَمَّآ اءَنْ اءَرَادَ اءَن يَبْطِشَ بِالَّذِى هُوَ عَدُوُّ لَّهُمَا قَالَ يَمُوسَىَّ اءَتُرِيدُاءَن تَقْتُلَنِىكَمَا قَتَلْتَ نَفْساً بِالاَْمْسِ إِن تُرِيدُ إِلاَّ اءَن تَكُونَ جَبَّاراً فِى الاَْرْضِ وَ مَاتُرِيدُ اءَن تَكُونَمِنَ الْمُصْلِحِينَ

ترجمه :

۳۰

پس چون (موسى) خواست به آن كسى كه دشمن هر دوى آنها بود حمله كند (و با او درگير شود، او) گفت : اى موسى ! آيا تصميم گرفته اى كه مرا (هم) به قتل برسانى ، همان گونه كه ديروز (نيز) انسانى را كُشتى ؟! تو جز زورگويى در روى زمين هدفى ندارى و نمى خواهى كه از مصلحان باشى .

نكته ها :

كلمه «بَطش» به معنى خشم همراه با شدّت وقدرت است .

پيام ها :

۱- انتقاد از خلاف دوستان ، نبايد سبب رها كردن و حمايت نكردن از حقّ آنان شود. (با اينكه حضرت موسى در آيه قبل با جمله «اِنّك لغوىّ مبين» از يار خود انتقاد كرد، ولى باز هم تصميم به حمايت از او گرفت) اءرادَ اءن يَبطش

۲- در همه جا موعظه كارساز و كافى نيست ، گاهى زور و قدرت لازم است . اءراد اءن يَبطش

(«وقار» به معناى وارفتگى و بى حالى نيست ، حضرت موسى دو روز پى در پى درگيرى خيابانى داشت .)

۳- در نظام استكبارى ، فرعون كه نوزادان معصوم را عمدا به قتل مى رساند، خدا خوانده مى شود! ولى موسى كه بدون قصد قتل به دشمن كافر ضربه اى وارد مى كند و منجر به مرگ او مى شود، جبّار معرّفى مى شود!! تَكون جبّارا فى الارض

۳۱

 (۲۰) وَجَآءَ رَجُلٌ مِّنْ اءَقْصَا الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَىَّ إِنَّ الْمَلاََيَاءْتَمِرُونَ بِكَلِ يَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّى لَكَ مِنَ النَّصِحِينَ

ترجمه :

و (در اين هنگام) مردى از دورترين نقطه شهر (كه مركز استقرار فرعونيان بود) شتابان (به سوى او) آمد و گفت : اى موسى ! همانا سران قوم در مورد تو مشورت مى كنند تا تو را بكشند، پس (فورا از اينجا) خارج شو، همانا كه من ازخيرخواهان و دلسوزان تو هستم .

 (۲۱) فَخَرَجَ مِنْهَا خَآئِفاً يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّلِمِينَ

ترجمه :

پس (موسى) از شهر خارج شد در حالى كه نگران و ترسان بود. گفت : پروردگارا! مرا از (دست) اين گروه ستمگر نجات ده .

نكته ها :

مراد از كلمه ى «رَجُل» در اين آيه ، همان «مؤمن آل فرعون» است كه سوره ى «مؤمن» (غافر) به نام اوست . او ايمان خود را كتمان و در لباس تقيّه به موسى كمك مى كرد.

پيام ها :

۱- حضرت موسى در دربار فرعون ، عامل نفوذى و طرفدار داشت . جاء رجل

۳۲

۲- كمك به ظالم در هر شكلى حرام است ، ولى ورود و نفوذ در دستگاه براى كمك به اهل ايمان كارى پسنديده است . جاء رجل (حضور علىّ ابن يَقطين يكى از ياران امام كاظم عليه السلام در دستگاه ظلم بنى عبّاس نيز از همين باب بود.)

۳- طاغوت ها براى امنيّت و آسايش بيشتر خود، در ميان مردم و مركز شهر زندگى نمى كنند. اَقصَى المدينة

۴- در حفظ جان مردم ، نهايت تلاش خود را بكار ببريم . يَسعى

۵ گاه ، خبررسانى به موقع وسوز و سرعت در كار، سرنوشت يك ملّت را عوض مى كند. يسعى (چه بسا كه اگر اين مرد، اخبار را به موسى عليه السلام نمى رساند و آن حضرت از شهر بيرون نمى رفت ، بدست ماءموران فرعون كشته مى شد.)

۶- يك انسان انقلابى مثل موسى ، جبهه ى كفر و مهره هاى آن را به اضطراب و تكاپو مى اندازد. اِنّ المَلاء يَاءتَمِرون

۷- اطرافيان طاغوت ها نيز در جرم آنها شريك هستند. يَاءتَمِرون بك

۸ افشاى توطئه ها وطرحهاى خائنانه واجب است . يَاءتمِرون بك

۹- مصلحان جامعه بايد همواره آمادگى هجرت و آوارگى را داشته باشند. فَخَرج

۱۰- به هشدارهاى دلسوزانه بها دهيم و نصيحت ديگران را بپذيريم . فَاخرُج فَخَرَج

۱۱- شجاعت ، به معناى در دسترسِ دشمن قرار گرفتن نيست . فخَرَج

۳۳

۱۲- زندگى انبيا غالبا با آوارگى واضطراب همراه بوده است . فخَرَج

۱۳- سعى و همّت خود را بكار بريم ، ولى نتيجه را از خداوند بخواهيم . فخَرَج قال رَبّ نَجّنى

۱۴- دعا بايد با تلاش و حركت همراه باشد. فخَرَج منها قال رَبّ نَجّنى

۱۵- رهبران الهى ، در همه حالات از خداوند استمداد مى كنند. ربّ نَجّنى من القوم الظالمين ، ربّ اِنّى ظَلمتُ نفسى فاغفرلى (۱۹)، ربّ بما اءنعمتَ علّى فلن اءكونَ ظهيرا للمجرمين (۲۰) وربّ انّى لمااءنزلتَالىّ من خيرفَقير (۲۱)

 (۲۲) وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَآءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّىَّ اءَن يَهْدِيَنِى سَوَآءَ السَّبِيلِ

ترجمه :

و چون (موسى) به سوى مدين روى نهاد، گفت : اميد است كه پروردگارم مرا به راه راست هدايت فرمايد.

نكته ها :

«مَديَن» شهرى در جنوب شام وشمال حجاز، ونزديك تبوك است كه در آن زمان از قلمرو حكومت فرعون ، بيرون بوده است .

پيام ها :

۱- تحرّك ، هجرت و بكارگيرى تاكتيك هاى متفاوت از لوازم يك انقلاب است . و لمّا توجّه

_________________________

۱۹- قصص ، ۱۶.

۲۰- قصص ، ۱۷.

۲۱- قصص ، ۲۴.

۳۴

۲- اوّل حركت كنيم ، سپس دعا كنيم و اميدوار باشيم . و لمّا توجّه ... قال عسى ربّى اءن يهدين

۳- همواره در صدد انتخاب نزديك ترين وبهترين راه ها باشيم . سواء السبيل

۴- اميدوارى ، در همه ى حالات پسنديده است . عسى ربّى

۵ فراز ونشيب ها، يك سنّت الهى در راه تربيت انسان هاست . ولمّا توجّه ... قال عسى ربّى

۶- كار خود را با استمداد از پروردگار آغاز كنيم . و لمّا تَوجّه ... قال عسى ربّى ان يَهديَنى

۷- در محيطهاى طاغوت زده كه زمينه ى انحراف و تصميمات نابخردانه فراهم است ، از خداوند، هدايت بجوييم . يَهدِيَنى سواء السبيل

 (۲۳) وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ اءُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَاءَتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لاَ نَسْقِى حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَآءُ وَ اءَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ

ترجمه :

و چون موسى به (چاه) آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در اطراف آن ديد كه به سيراب كردن (چهار پايان خويش) مشغولند و در كنار آنان به دو زن برخورد كه مراقب بودند (تا گوسفندانشان با گوسفندان ديگر مخلوط نشوند. پس موسى جلو رفته و به آنان) گفت : منظور شما (از اين كناره گيرى) چيست ؟ گفتند: ما (براى پرهيز از اختلاط با مردان ، گوسفندان خود را) آب نمى دهيم تا اينكه همه ى چوپانان خارج شوند

۳۵

و (حضور ما در اينجا براى آن است كه) پدر ما پيرمردى كهنسال است .

 (۲۴) فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىَّ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّى لِمَآ اءَنزَلْتَ إِلَىَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ

ترجمه :

پس (موسى گوسفندانشان را) براى آنان آب داد، سپس رو به سوى سايه آورد وگفت : پروردگارا! همانا من به هر خيرى كه برايم بفرستى نيازمندم .

نكته ها :

«تذودان» از مادّه «ذود» به معناى منع كردن و جلوگيرى كردن است .

در اين آيه ، كلمه «وَجَدَ» دو مرتبه تكرار شده كه نشانه ى دو نگاه جداگانه است ، در حالى كه اگر مردان و زنان در كنار هم بودند با يك نگاه ديده مى شدند.

پيام ها :

۱- آبها از منابع ملّى هستند، نه اموال شخصى . ماء مدين ... النّاس ‍ يسقون

۲- از حيا و ضعف زنان ، سوء استفاده نكنيم . اگر قانون و حمايتى در كار نباشد، بسيارى از مردان ، حقوق زنان را ناديده مى گيرند. اُمّة ... يَسقون و وَجد من دونهم امراءتين

۳- حريم ميان زن و مرد يك ارزش است كه دختران شعيب آن را مراعات مى كردند. و وجَدَ من دونهم امراءتين

۴- از موقعيّت خود سوء استفاده نكنيم . وجد من دونهم امراءتين (اين دو زن، دختران شعيبِ پيامبر بودند،

۳۶

ولى از مردم نخواستند تا بخاطر پدرشان ، راه را براى آنان باز كنند.)

۵ دختران پيامبر خدا چوپانى مى كنند، ولى هرگز تن به ذلّت وگدايى نمى دهند. امراءتين تذودان

۶- چوپانى ، شغل بسيارى از انبياى الهى بوده است . و اءبونا شيخ كبير اگر پدر ما پير نبود، خودش چوپانى مى كرد.

۷- مشكلات شخصى ما را از حمايت ديگران باز ندارد. ماخَطبُكما (موسى كه جانش در خطر و در حال فرار بود، از كمك و حمايت ديگران دست برنداشت .)

۸ حمايت از زنان يك ارزش انسانى است . ما خَطبُكما

۹- گفتگوى مرد با زن در صورت لزوم مانعى ندارد. ما خَطبُكما

۱۰- سعى كنيم در حرف زدن با نامحرم ، خلاصه سخن بگوييم . ما خَطبُكما

۱۱- نسبت به آنچه در اطراف ما مى گذرد، بى تفاوت نباشيم . ما خطبكما

۱۲- كار زن در خارج از منزل اشكالى ندارد، به شرط آنكه :

الف : زن در محيط كار، تنها نباشد. امراءتين

ب : با مردان اختلاطى نداشته باشد. من دونهم لانسقى حتّى يصدر الرّعاء

ج : مردى كه توان كار داشته باشد، در خانواده نباشد. اءبونا شيخ كبير

۱۳- اگر در موضعى غير عادّى قرار داريم ، از خود دفع شبهه كنيم . اءبونا شيخ كبير

۱۴- وقتى پدر و نان آور خانواده از كار مى افتد، همه ى فرزندان حتّى دختران نيز مسئول هستند. اءبونا شيخ كبير

۳۷

۱۵- در كمك به ديگران ، شرطى قرار ندهيم و سريع اقدام كنيم . فسقى لهما

حضرت موسى همين كه دليل منطقى آن دو زن را شنيد، بدون هيچ گونه پرسش و درخواستى ، بى درنگ به رفع خواسته آنان پرداخت .

۱۶- خدمت به مردم را خالصانه انجام دهيم و حل مشكلات خود را از خداوند بخواهيم . فسقى لهما ربّ انّى (موسى گوسفندان آن دو دختر را سيراب كرد، ولى براى رفع گرسنگى خود به جاى استمداد از آنان ، از خدا كمك طلبيد.)

۱۷- همه چيز را از خداوند درخواست نماييم . ربّ انّى لما انزلت الىّ من خير فقير

۱۸- در دعا، براى خداوند تكليف ومصداق معيّن نكنيم . لما انزلت الىّ من خير فقير (حضرت موسى با اينكه گرسنه بود، ولى از خدا، نان و غذا طلب نكرد.)

 (۲۵) فَجَآءَتْهُ إِحْدَيهُمَا تَمْشِى عَلَى اسْتِحْيَآءٍ قَالَتْ إِنَّ اءَبِى يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ اءَجْرَ مَاسَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَآءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لاَتَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّلِمِينَ

ترجمه :

پس (چيزى نگذشت كه) يكى از آن دو (زن) در حالى كه با حيا و عفّت راه مى رفت به نزد او آمد و گفت : همانا پدرم از شما دعوت مى كند تا مزد اينكه براى ما آب دادى به تو بپردازد. پس همين كه موسى به نزد آن پدر پير (حضرت شعيب) آمد و

۳۸

سرگذشت خود را براى او بازگو كرد، او گفت : نترس ، تو از (دست) گروه ستمگران نجات يافتى .

پيام ها :

۱- رفت وآمد زن در بيرون خانه بايد براساس حيا و عفّت باشد. تمشى على استحياء (حيا، از برجسته ترين كمالات زن در قرآن مى باشد.

۲- در دعوت ، مرد از مرد و زن از زن دعوت كند. اِنّ اءبى يَدعوك

۳- بدون دعوت ، خود را ميهمان نكنيم . اِنّاءبى يدعوك

۴- كسى كه از دامن طاغوت بگريزد، به خانه پيامبر خدا ميهمان مى شود. اِنّ اءبى يدعوك

۵ پدر، بايد از رفتار فرزندان خود آگاه باشد و در مقابل حركات آنان عكس العمل مناسب نشان دهد. اِنّ اءبى يدعوك (شعيب كه ديد دخترانش ‍ زودتر از روزهاى ديگر آمده اند، علّت را پرسيد و تصميم به تشكّر از موسى گرفت .)

۶- غريب نوازى ، از صفات بارز پيامبران الهى است . يدعوك

۷- براى خدمات مردم ، ارزش قائل شويم . ليجزيك

۸ قصد قربت ، با قدردانى ديگران منافاتى ندارد. اءجر ما سقيت (حضرت موسى كار را براى رضاى خدا انجام داد، ولى حضرت شعيب با پرداخت مزد از زحمات او تقدير كرد.)

۹- حوادث را براى خبرگان و اهل تفسير و تحليل بازگو نماييم . قصّ عليه القصص

۱۰- عاقبت اهل ايمان ، نجات و رستگارى است . نَجوتَ

۳۹

۱۱- در كنار اولياى خدا بودن ، خود يك نوع ايمنى و احساس امنيّت است. نَجَوتَ

۱۲- دعاى انبيا، مستجاب است . نجوتَحضرت موسى ديروز دعا كرد: ربّ نجّنى من القوم الظالمين (۲۲)، امروز مى شنود: لاتخف نجوت من القوم الظالمين

 (۲۶) قَالَتْ إِحْدَيهُمَا يََّاءَبَتِ اسْتَئْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَئْجَرْتَ الْقَوِىُّ الاَْمِينُ

ترجمه :

يكى از آن دو (دختر، خطاب به پدر) گفت : اى پدر! او را استخدام كن ، زيرا بهترين كسى كه (مى توانى) استخدام كنى ، شخصِ توانا و امين است .

نكته ها :

امام رضا عليه السلام فرمود: حضرت شعيب از دخترش پرسيد: چگونه امانت دارى اين جوان را فهميدى كه او را امين مى خوانى ؟ گفت : وقتى دعوت شما را به او ابلاغ كردم ، به من گفت : از پشت سر من ، مرا راهنمايى كن . (۲۳) تا مبادا به قامت من چشم بدوزد.

پيام ها :

۱- دختران نيز در خانواده بر اساس منطق و حكمت ، حقّ پيشنهاد دارند و فرقى با ديگران ندارند. قالت احداهما يا ابت استاءجره

_________________________

۲۲- قصص ، ۲۱.

۲۳- بحار، ج ۱۳، ص ۴۴.

۴۰