تفسير نور (سوره ى شُعراء)

تفسير نور (سوره ى شُعراء)0%

تفسير نور (سوره ى شُعراء) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
گروه: شرح و تفسیر قرآن

تفسير نور (سوره ى شُعراء)

نویسنده: حجة الاسلام محسن قرائتي
محقق: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 7708
دانلود: 3339

تفسير نور (سوره ى شُعراء)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 15 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7708 / دانلود: 3339
اندازه اندازه اندازه
تفسير نور (سوره ى شُعراء)

تفسير نور (سوره ى شُعراء)

نویسنده:
فارسی

اين سوره دويست و بيست و هفت آيه دارد كه در مكّه نازل شده و بعد از سوره ى بقره، داراى بيشترين آيات است. اين سوره به خاطر ستايش از شاعران مؤمن و مذمّتِ شاعران بيهوده گوى، كه در چهار آيه ى آخر آن آمده، شُعراء ناميده شده و نام ديگر آن طسم است.


پيام ها:

 ۱- به زندگى مرفّه دنيا مغرور نشويد.اءتُتركون... آمِنين رفاه امروز نشانه ى رضاى خداوند از شما نيست. (نعمت هاى مادّى پايدار نيست).

۲- توجّه به ناپايدارى دنيا، وسيله ى تقواست.اءتُتركون... فاتّقوا اللّه

۳- لازمه ى تقوا، پيروى از انبيا و دورى از اطاعت مسرفان است.فاتّقوا اللّه و اَطيعون و لا تُطيعوا اءمر المسرفين

۴- امنيّت، اقتصاد و رفاه، اگر با پيروى از رهبر معصوم همراه نباشد زمينه ى فساد خواهد شد.آمِنين، جنّات، عيون، زُروع، بُيوتا، فاتّقوا اللّه و اَطيعون

۵- انسان در برابر نعمت ها رها نيست، بلكه مسئوليّت دارد.جنّات، عيون، زُروع، بُيوتا، لاتُطيعوا اءمر المسرفين

۶- اسرافكار، صلاحيّت رهبرى جامعه را ندارد.لاتُطيعوا اءمر المسرفين

۷- انبيا در مصرف گرايى مردم حسّاس بودند.لاتُطيعوا اءمر المسرفين

۸- در برابر سرمايه داران اسرافگر، كرنش نكنيد.لاتُطيعوا اءمر المسرفين

۹- تولّى و تبرّى بايد با هم باشد.اطيعون لا تطيعوا

۱۰- اسراف، فساد است و اسرافكار، مفسد.المسرفين الّذين يُفسِدون

۱۱- از مرفّهان بى درد، اميد اصلاح نداشته باشيد كه اصلاح تنها در سايه ى مكتب انبياست.و لا يُصلِحون

۱۲- اسرافكاران، كار خودرا توجيه مى كنند وخود را صالح مى دانند.لايُصلِحون


۱۵۳ - قَالُواْ إِنَّمَآ اءَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ

 ترجمه:

(قوم ثمود به جاى ايمان آوردن به صالح) گفتند: همانا تو از سحر شدگانى.


۱۵۴ - مَآ اءَنتَ إِلا بَشَرٌ مِّثْلُنَا فَاءْتِ بَِايَةٍ إِن كُنتَ مِنَ الصَّدِقِينَ

 ترجمه:

تو جز بشرى مثل ما نيستى. پس اگر از راستگويانى، نشانه (و معجزه)اى بياور.


پيام ها:

 ۱- به انبيا دو تهمت مى زدند: سحركننده،ساحر و سحرشده.المسحّرين

۲- بدتر از عصيان، توجيه كردن آن است. در برابر فرماناَطيعون عصيان خود را توجيه كرده ومى گفتند: تو سحر شده اى وقابل پيروى نيستى.المسحّرين

۳- نبوّت ومعجزه، متلازمند.فاءتِ بآية (معجزه، نشانه ى صداقت انبياست)


۱۵۵- قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ

 ترجمه:

صالح (در پاسخ معجزه خواهى مردم) گفت: اين ماده شترى است (كه با اراده ى خداوند، از درون كوه خارج شد). براى اوست سهمى از آب (يك روز) و براى شما روز ديگرى معيّن شده است.


۱۵۶ - وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَاءْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ

 ترجمه:

و به آن آسيبى نرسانيد كه عذاب روز سهمگين، شما را فرا مى گيرد.


۱۵۷ - فَعَقَرُوهَا فَاءَصْبَحُواْ نَدِمِينَ

 ترجمه:

پس ناقه را كشتند، سپس از كرده ى خود پشيمان شدند.


نكته ها:

 دست قدرت خداوند در ارائه ى معجزه باز است، از شكافتنماه اِنشقّ القَمر ، تا شكافتن آبفانفلق تا شكافتن كوه و بيرون آوردن شتر براى او يكسان است.

 با اين كه ناقه ى صالح را يك نفر از پاى درآورد، امّا قرآن مى فرمايد:عقروها يعنى گروهى آن را پى كردند، زيرا آن گروه به كار آن يك نفر راضى بودند. چنانكه حضرت علىعليه‌السلام مى فرمايد:انّما عقر ناقة ثمود رجل واحد فعمّهم اللّه بالعذاب لمّا عمّوه بالرضا (۴۶)


پيام ها:

 ۱- معجزه بايد به قدرى روشن باشد كه همه ى مردم در هر سطحى كه هستند، اعجاز آن را درك كنند.هذه ناقة

۲- توهين به مقدّسات، كيفر بزرگ دارد.لاتَمَسّوها بسوء فياءخذكم خداوند در سوره اعراف اين شتر را به خود نسبت داده است ؛ناقة اللّه (۴۷)

۳- تقسيم عادلانه ى منابع آب بايد طبق فرمان خدا صورت گيرد.لها شربٌ ولكم

۴- شترى كه رنگ الهى داشته باشد، بر انسان هاى عادّى مقدّم است.لها شِرب و لكم...

۵- انسان طاغى، حتّى به حيوان بى آزار شيرده رحم نمى كند.فعَقَروها

۶- هشدارهاى انبيا را جدّى بگيريم.لاتمسّوها بسوء فعَقَروها فاصبحوا نادمين

۷- هر كس كه به كار ديگرى راضى باشد، در اجر يا گناه كار او شريك است.فعقروها با اينكه يك نفر ناقه را كشت.

۸- هر ندامت وتوبه اى مقبول نيست. (توبه وندامت هنگام ديدن عذاب كارساز نيست).نادمين فاءخذهم العذاب


۱۵۸- فَاءَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِى ذَلِكَ لاََيَةً وَمَا كَانَ اءَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ

 ترجمه:

پس آنان را عذاب فرا گرفت. همانا در اين (ماجرا) قطعاً نشانه و درس عبرتى است، و(لى) اكثر آنان ايمان آورنده نيستند.


۱۵۹ - وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

 ترجمه:

و البتّه پروردگار تو بى شك همان تواناى مهربان است.


پيام ها:

 ۱- توهين به مقدّسات الهى به حدّى مهم است كه گروهى به خاطر كشتن يك حيوان، نابود مى شوند.فعَقَروها... فاءخذهم العذاب

۲- هم الطاف او نشانه هاى عبرت هستند و هم قهر وعذابش.لايةً

۳- انسان مى تواند حتّى با ديدن بزرگ ترين نشانه هاى الهى، در برابر حقّ عناد ورزد و ايمان نياورد.لاية و ما كان اكثرهم مؤمنين

۴- فرستادن انبيا ومعجزه وقهر بر كفّار لجوج، از شئون ربوبيّت اوست.ربّك

۵- ايمان و كفر مردم، در خداوند اثرى ندارد.اِنّ ربّك لهو العزيز

۶- قهر خداوند به خاطر عمل خودماست وگرنه او مهربان است.لهوالعزيزالرحيم


۱۶۰ - كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ

 ترجمه:

قوم لوط (نيز) انبيا را تكذيب كردند.


۱۶۱ - إِذْ قَالَ لَهُمْ اءَخُوهُمْ لُوطٌ اءَلاَ تَتَّقُونَ

 

۱۶۲ - إِنِّى لَكُمْ رَسُولٌ اءَمِينٌ

 ترجمه:

زمانى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا (از شرك وانحراف دورى، و از خدا) پروا نمى كنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم.


۱۶۳ - فَاتَّقُواْ اللّهَ وَاءَطِيعُونِ

 

۱۶۴ - وَمَآ اءَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ اءَجْرٍ إِنْ اءَجْرِىَ إِلا عَلَى رَبِّ الْعَلَمِينَ

 ترجمه:

پس، از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد. و من در برابر رسالتم از شما مزدى درخواست نمى كنم. (زيرا) مزد من تنها بر پروردگار جهانيان است.


نكته ها:

 حضرت لوط با حضرت ابراهيم همزمان بودند، ولى در اين سوره فاصله ى داستان ابراهيم و لوط حدود يكصد آيه است و اين، به خاطر آن است كه در نقل هاى قرآن عبرت ها مهم است، نه تنظيم و سير تاريخى.


پيام ها:

 ۱- موضوعات اصلى را سرفصل كلام خود قرار دهيد.كذّبت ثمود...

(در آغاز تاريخ تمام انبيا در اين سوره، كلمه ىكذّبت مطرح شده و اين به جهت آن است كه هدف از نقل تاريخ آن بزرگواران در اين سوره، بيان تكذيب مردم لجوج و كيفر الهى آنان است.)

۲- تكذيب يك پيامبر به منزله ى تكذيب همه ى پيامبران است.كذّبت... المرسلين (با اينكه هر قومى پيامبر خود را تكذيب مى كرد، ولى چون انبيا داراى هدف وبرنامه واحدى هستند، تكذيب يكى از آنها به منزله تكذيب همه آنان است)

۳- رابطه ى رهبر آسمانى با مردم، رابطه ى برادرى است.اخوهم

۴- كسى كه پرواى درونى ندارد، از هر جهت آسيب پذير است و هيچ حقّى را نمى پذيرد.الا تتّقون

۵- رهبران آسمانى بايد به سراغ مردم روند و خود و اهداف خود را به آنان عرضه كنند.الا تتّقون انّى لكم...

۶- تقوا، بستر و زمينه ى حقّ پذيرى و اطاعت از انبيا است.فاتّقوا اللّه و اطيعون

۷- ديندارى، بدون اطاعت از رهبرى كامل نيست.فاتّقوا اللّه و اطيعون

۸- اگر به مال مردم چشم ندوزيم، سخنان ما بيشتر اثر مى كند.ما اسئلكم

۹- كسى مى تواند از مردم بى نياز باشد كه توكّلش بر خداوند زياد باشد.الا على ربّ العالمين


۱۶۵- اءَتَاءْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَلَمِينَ

 ترجمه:

آيا از ميان مردم جهان، شما به سراغ مردها مى رويد؟


۱۶۶ - وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُم مِّنْ اءَزْوَجِكُم بَلْ اءَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ

 ترجمه:

و همسرانتان را كه پروردگارتان براى شما آفريده رها مى كنيد؟ بلكه شما مردمى تجاوزكاريد.


۱۶۷ - قَالُواْ لَئِنْ لَّمْ تَنتَهِ يَلُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ

 ترجمه:

مردم (به جاى پند پذيرى) گفتند: اى لوط! اگر (از حرف هايت) دست برندارى، قطعاً از تبعيد شدگان خواهى بود.


نكته ها:

 در اين آيات، قوم لوط به عنوان تجاوزگر معرّفى شده اند؛ بل انتم قوم عادون لكن در آيات ديگر، تعبيرات ديگرى نيز درباره ى آنها به كار رفته است، از جمله:بل انتم قوم مسرفون (۴۸ ) ،قوم سوء فاسقين (۴۹ ) وبل انتم قوم تجهلون (۵۰)

 كسى كه مرتكب لواط شود، مجازاتش قتل است. اين عمل به قدرى زشت است كه حتّى اگر كسى با حيوانى آميزش جنسى انجام دهد، گوشت آن حيوان حرام مى شود و بايد آن را ذبح كرد و سپس لاشه ى آن را سوزاند .

 همجنس گرايى، تنها در ميان انسان ها ديده مى شود. در عالم هستى، هيچ موجود ديگرى همجنس گرا نيست .


پيام ها:

 ۱- در نهى از منكر، بايد منكرات رايج در هر گروه و زمان را شناخت و در بازداشتن مردم از آن اصرار نمود.اءتاءتون الذُكران

۲- در نهى از منكر، راه هاى معروف را ارائه دهيد.اءتاءتون و تذرون... ازواجكم

۳- رها كردن همسر و ناديده گرفتن نيازهاى او ممنوع است.تَذَرون... ازواجكم

۴- خداوند براى اشباع غرائز بشر، مسير فطرى وطبيعى قرارداده است.خلق لكم

۵- اديان آسمانى، انسان را به ازدواج ترغيب مى كنند.خلق لكم ربّكم من ازواجكم

۶- ازدواج، جلوه اى از ربوبيّت الهى و به نفع انسان است.خلق لكم ربّكم

۷- انحرافات جنسى، تجاوز و طغيان است و همجنس گرايى و لواط، تجاوز به حريم ارزشهاست.عادون

۸- براى از بين بردن منكر، تكرار نهى از منكر و استقامت لازم است.لئن لم تَنتَه

۹- در نهى از منكر، خود را براى تهديدهاى ديگران آماده كنيد.لتكوننّ من المخرجين

۱۰- تبعيد، شيوه ى ستمگران قوم لوط بوده است.من المخرجين


۱۶۸- -قَالَ إِنِّى لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ

 

۱۶۹ -رَبِّ نَجِّنِى وَاءَهْلِى مِمَّايَعْمَلُونَ

 ترجمه:

لوط گفت: من مخالف شديد كردار شما هستم. پروردگارا! من و كسان مرا از (شرّ) آنچه انجام مى دهند رهايى بخش.


۱۷۰ - فَنَجَّيْنَهُ وَاءَهْلَهُ اءَجْمَعِينَ

 

۱۷۱ - إِلا عَجُوزاً فِى الْغَبِرِينَ

 

۱۷۲ - ثُمَّ دَمَّرْنَا الاَْخَرِينَ

 ترجمه:

پس (دعايش را مستجاب كرديم و) او وتمام خاندانش را نجات داديم. مگر پيرزنى (زن لوط) كه در ميان بازماندگان بود. سپس، ديگران را ريشه كن كرديم.


۱۷۳ - وَاءَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَراً فَسَآءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ

 ترجمه:

و بر سر آنان بارانى (از سنگ) فرو فرستاديم. پس چه بد است باران هشدار داده شدگان.


۱۷۴ - إِنَّ فِى ذَلِكَ لاََيَةً وَمَا كَانَ اءَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ

 

۱۷۵- وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

 ترجمه:

البتّه در اين (ماجرا) نشانه اى (از قدرت الهى) است، لكن بيشتر مردم ايمان آورنده نيستند. همانا پروردگار تو همان تواناى مهربان است.


نكته ها:

 كلمه ى قالين به معناى اظهار نگرانى و مخالفت شديدى است كه از عمقِ جان باشد.


پيام ها:

 ۱- با كار بد مخالفت كنيد، نه با شخص خلافكار.لعمَلِكم من القالين

۲- انبيا، در برابر تهديدها نمى ترسيدند و حرف خود را مى زدند.من القالين لوط در برابر تهديد اخراج وتبعيد، فرمود: من دشمن كار شما هستم.

۳- تنفّر از كار بد، هم بايد زبانى باشد و هم عملى.قال اِنّى لعملكم ربّ نجّنى آرى نگرانى تنها كافى نيست، بايد به فكر رهايى ونجات از مركز فساد بود.

۴- محيط آلوده براى مردان خدا قابل تحمّل نيست ؛ اگر از اصلاح محيط ماءيوس شدند، حداقل خود را از آنجا نجات مى دهند.نجّنى

۵- بزرگان جامعه بايد به فكر خاندان و ياران خود باشند.نجّنى و اهلى

۶- دعاى انبيا مستجاب است.ربّ نجّنى فنجّيناه

۷- زن، در انتخاب راه وابسته به شوهر نيست.الاّ عجوزاً (زن لوط راه انحرافى را برگزيده بود)

۸- در اديان آسمانى، همه ى قوانين و ارزش ها بر اساس ضوابط است نه روابط.الاّ عجوزًا (زن پيامبر نيز اگر منحرف شد، هلاك مى شود، زيرا ملاك و ميزان، كفر وايمان است نه رابطه ها و نسبت ها)

۹- حساب اطرافيان و وابستگان شخصيّت ها را، از حساب خود آنان جدا كنيد.الاّ عجوزًا (ممكن است انسان پيامبر وفرستاده خدا باشد، ولى بستگانش در راه حقّ نباشند. همسر لوط در خانه پيامبر بود، ولى داراى تفكّر انحرافى بود.)

۱۰- كيفر گناه براى همه يكسان است، زن لوط در ميان نابودشدگان است و امتياز ويژه اى ندارد.فى الغابرين

۱۱- كيفر كسانى كه مسير ازدواج را به لواط مى كشانند، آن است كه باران رحمت، باران عذاب شود و آنان را از پاى در آورد.فساء مَطر المنذرين

۱۲- خداوند قبل از عذاب، هشدار مى دهد و اتمام حجّت مى كند.المنذرين

۱۳- همين كه جامعه از افراد صالح خالى شد، زمينه ى قهر الهى فراهم شده است.نجّيناه و اهله... ثمّ دمّرنا

۱۴- طبيعت، در اختيار قدرت الهى است. (همان قدرتى كه از آسمان باران نازل مى كند، مى تواند سنگ نازل كند)فامطرنا عليهم مطرا...

۱۵- تاريخ، مايه ى عبرت است.اِنّ فى ذلك لايةً

۱۶- در تربيت، تكرار لازم است. (در اين سوره بعد از نقل ماجراى هريك از پيامبران، جمله ىاِنّ فى ذلك لاية آمده است).

۱۷- اكثر مردم پند پذير نيستند.و ما كان اكثرهم مؤمنين

۱۸- قدرت همراه با رحمت ارزش دارد.العزيز الرّحيم


۱۷۶ - كَذَّبَ اءَصْحَبُ لَْيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ

 ترجمه:

اصحاب اَيكه (نيز) پيامبران را تكذيب كردند.


۱۷۷ - إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ اءَلاَ تَتَّقُونَ

 

۱۷۸- إِنِّى لَكُمْ رَسُولٌ اءَمِينٌ

 

۱۷۹ - فَاتَّقُواْ اللّهَ وَاءَطِيعُونِ

 ترجمه:

زمانى كه شعيب به آنان گفت: آيا از (شرك وانحراف) پروا نداريد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس، از خدا پروا كنيد و من را اطاعت كنيد.


۱۸۰ - وَمَآ اءَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ اءَجْرٍ إِنْ اءَجْرِىَ إِلا عَلَى رَبِّ الْعَلَمِينَ

 ترجمه:

و من بر اين رسالتم هيچ پاداشى از شما درخواست نمى كنم. اجر من جز بر پروردگار جهانيان نيست.


نكته ها:

 اَيكة به معناى بيشه وجنگل است. بعضىاصحاب اَيكه را كه چهار بار نامشان در قرآن آمده همان اصحاب مَديَن مى دانند و بعضى ديگر آنان را قومى مى دانند كه در منطقه اى نزديك مَديَن زندگى مى كردند و هر دو قوم، مخاطب حضرت شعيب بوده اند.

 در اين سوره، اين هفتمين پيامبرى است كه داستانش نقل شده و در تمام اين داستان ها جمله ى قال لهم اَخوهم بود امّا در مورد شعيب، كلمه ىاَخوهم نيامده است. شايد دليلش اين باشد كه شعيب نسبت به مردم غريب بود.(۵۱)


پيام ها:

 ۱- همه ى انبيا، هم فكر، هم سخن و همسو بودند. (آياتاِنّى لكم رسول اءمين فاتّقوا اللّه و اَطيعون در همه ى داستان هاى اين سوره تكرار شده و پيام هاى اين آيات، همان پيام هاى آيات ۱۶۰ تا ۱۶۴ است.)


۱۸۱ - اءَوْفُواْ الْكَيْلَ وَلاَ تَكُونُواْ مِنَ الْمُخْسِرِينَ

 

۱۸۲ - وَزِنُواْ بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ

 ترجمه:

حقّ پيمانه را ادا كنيد و از كم فروشان نباشيد. و با ترازوى درست بسنجيد.


۱۸۳ - وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ اءَشْيَآءَهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِى الاَْرْضِ مُفْسِدِينَ

 ترجمه:

و اجناس مردم را كم ندهيد و در زمين به فساد و تبهكارى نكوشيد.


نكته ها:

 كلمه ى كيل، براى مايعات و كلمه ىقِسطاس، براى وزن ها و كلمه ىاشيائهم، براى چيزهاى عددى و غيره بكار رفته است.

 در اين آيات دو امر و دو نهى مشاهده مى كنيم كه مكمّل يكديگرند. اَوفوا و لاتكونوا و زنوا لاتبخسوا

 در روايات آمده است: كسانى كه عيب جنس خود را به مشترى نگويند، فرشتگان، آنان را لعنت مى كنند وكسانى كه با مكر وحيله ديگران را فريب دهند، بدترين مردم هستند. (۵۲)

 كم فروشى، يكى از منكرات بزرگ اقتصادى است كه همه ى آفات لقمه ى حرام را به دنبال دارد. كم فروشى، تنها در داد و ستد نيست، بلكه ممكن است افرادى در تدريس و طبابت و نظارت و مهندسى و شئون ديگر زندگى نيز كم فروشى كنند و چنان كه بايد حقّ ديگران را ادا نكنند .


پيام ها:

 ۱- پيمانه و ترازو، سابقه و تاريخى بس طولانى دارد.اَوفوا الكَيل

۲- كم فروشى، حرام و مراعات حقّ الناس واجب است.اَوفوا الكَيل...

۳- انبيا، بر سلامت نظام اقتصادى جامعه نظارت داشتند.اَوفوا الكَيل

۴- اديان آسمانى بر عدالت اجتماعى و اقتصادى تاءكيد دارند.اَوفوا وَ زِنوا

۵- ميزان سنجش در هر امرى بايد عادلانه و درست باشد.القِسطاس المستقيم

۶- مراعات حقوق همه ى انسان ها لازم است، نه تنها مؤمنين.لاتبخسوا النّاس

۷- كم فروشى، در هر چيزى ممنوع است و مخصوص پيمانه و ترازو نيست.لاتبخسوا النّاس اشيائهم

۸- كم فروشى، نوعى فساد است و كسانى كه به جامعه ضربه ى اقتصادى مى زنند مفسد فى الارض هستند. زيرا نابسامانى هاى اقتصادى، سرچشمه ى از هم پاشيدگى نظام اجتماعى است.لا تَعثوا فى الارض مفسدين

۹- شناخت انحرافات موجود در جامعه، گام اوّل در اصلاح جامعه است. (تمام آيات)


۱۸۴ - وَاتَّقُواْ الَّذِى خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الاَْوَّلِينَ

 

۱۸۵- قَالُواْ إِنَّمَآ اءَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ

 ترجمه:

و از خدايى كه شما و اقوام پيشين را آفريده پروا كنيد. مردم (به جاى قبول دعوت شعيب) گفتند: تو قطعا از سحرشدگانى.


۱۸۶ - وَمَآ اءَنتَ إِلا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَذِبِينَ

 ترجمه:

و تو جز بشرى مثل ما نيستى، و ما تو را از دروغگويان مى پنداريم.


نكته ها:

 كلمه ى جِبِلّ به معناى امّت و جماعت است، چنانكه در جاى ديگر مى فرمايد:و لقد اضلّ منكم جبلاّ كثيرا (۵۳) شيطان گروه زيادى از شما را گمراه كرد. چون كلمه ىجَبَل به معناى كوه وجِبلّى به معناى فطرى است، به اقوام و نسل هايى كه قديمى هستند يا خلق و خوى فطرى دارند و مثل كوه استوارند،جِبِلّى گفته مى شود.


پيام ها:

 ۱- كسى كه انسان را آفريد، شايسته ى احترام است و بايد از او پروا كرد.واتّقوا الّذى خلقكم

۲- تقوا و ايمان، مانع فساد اقتصادى است. آنكه شما را آفريد، رزق شما را هم مى دهد.و اتّقوا الّذى خلقكم (با توجّه به آيات قبل درباره ى كم فروشى)

۳- به آداب و رسوم فاسد نياكان، تكيه نكنيم كه همه مخلوق خدا هستيم و بايد مطيع او باشيم.خلقكم و الجبلّة الاوّلين

۴- تهمت، اهرم كسانى است كه منطق ندارند.قالوا انّما انت من المسحّرين

۵- خلافكار، خلاف خود را توجيه مى كند. (به جاى اقرار به اشتباه و لجاجت خود، انبيا را سحر شده مى داند).انت من المسحّرين


۱۸۷ - فَاءَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفاً مِّنَ السَّمَآءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّدِقِينَ

 ترجمه:

پس اگر تو از راستگويانى، پاره هايى از آسمان را بر سر ما بيفكن!


۱۸۸- قَالَ رَبِّى اءَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ

 ترجمه:

(شعيب) گفت: پروردگار من به آنچه انجام مى دهيد آگاه تر است.


۱۸۹ - فَكَذَّبُوهُ فَاءَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

 ترجمه:

پس شعيب را تكذيب كردند و عذاب روز ابر (آتشبار) آنان را فراگرفت. البتّه آن عذاب روز بزرگ و هولناكى است.


۱۹۰ - إِنَّ فِى ذَلِكَ لاََيَةً وَمَا كَانَ اءَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ

 

۱۹۱ - وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

 ترجمه:

بى شك در اين (ماجرا) نشانه اى (از قدرت الهى) است، ولى اكثر مردم ايمان آورنده نيستند. و البتّه پروردگارت همان تواناى مهربان است.


نكته ها:

 كلمه ى كِسَف كه چهار بار در قرآن آمده، جمعكسفة به معناى قطعه است و در اينجا مراد پاره اى از ابر است. و مراد ازعذاب يوم الظلّة، يا عذاب در روزى است كه مردم از شدّت گرما زير سايبان ها پناه برده بودند، يا روزى كه ابرى بر سرشان سايه افكنده بود.

 در چگونگى عذاب قوم شعيب چند تعبير آمده است: يك جا مى فرمايد: با زلزله نابود شدند.(۵۴) در جاى ديگر مى فرمايد: با صيحه عذاب شدند.(۵۵) و در اينجا مساءله ى ابر مطرح است. هر سه مطلب، با هم قابل جمع است كه از ابرِ سياهى رعد و صيحه اى برخيزد و لرزه بر جان آنان بيفتد يا با ايجاد زلزله اى همزمان، نابود شوند؛ و شايد زلزله مربوط به اصحاب مَديَن و ابر سياه مربوط به اصحاب اَيكه باشد، چون حضرت شعيب بر هر دو قوم مبعوث بود و در سوره ى اعراف، رسالت بر قوم مدين مطرح شده است كه آنان با زلزله نابود شدند، ولى در اين سوره از رسالت بر اصحاب ايكه ياد شده است.


پيام ها:

 ۱- خواسته وتقاضاى سنگدلان نيز خشن است.اِسقط علينا كِسَفا من السماء

۲- با مقاومت رهبران حقّ، مخالفان از شعارهاى تند خود عقب نشينى مى كنند. قوم شعيب اوّل او را سحر شده و دروغگو خواندند، سپس گفتند: اگر از راستگويانى.انّما انت من المسحّرين بهان كنت من الصادقين تبديل مى شود.

۳- در شيوه ى تبليغ وارشاد، لازم نيست بر طبق تمايلات و خواسته هاى مخالفان عمل شود.قال ربّى اعلم... (آنان سقوط قطعاتى از آسمان را درخواست مى كردند، امّا پيامبر پاسخ مى دهد: خداوند آگاه تر است)

۴- ياد خدا وتوكّل بر او، بهترين پشتوانه در برابر خرافات است.قال ربّى اعلم...

۵- سرنوشت ما به دست خود ماست.فكذّبوه فاءخذهم...

۶- خداوند، انبيا را حمايت و مخالفانشان را نابود مى كند.فكذّبوه فاءخذهم

۷- حبّ دنيا و رسيدن به مال، انسان را به سركشى در برابر انبيا وادار مى كند.لاتبخسوا النّاس اشيائهم فكذّبوه

۸- هدف قرآن از نقل تاريخ، عبرت آموزى است، نه داستان سرايى.لايةً

۹- اكثر مردم در خط حقّ قرار نمى گيرند.و ما كان اكثرهم مؤمنين

۱۰- مربّى بايد همراه با قدرت، عطوفت نيز داشته باشد.لهو العزيز الرّحيم

۱۱- همان خداوندى كه شعيب را حمايت و مخالفان او را هلاك كرد، پروردگار تو نيز هست.اِنّ ربّك لهو العزيز الرّحيم (بيان تاريخ امثال حضرت شعيب، هم مايه ى دلدارى و تسلّى پيامبر است و هم تهديدى براى كفّار و دشمنان)

۱۲- هلاكت مخالفان انبيا، نمودى از عزّت و قدرت الهى است، همان گونه كه مهلتى كه به آنان داده مى شود نمودى از رحمت اوست.العزيز الرّحيم


۱۹۲ - وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَلَمِينَ

 

۱۹۳ - نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الاَْمِينُ

۱۹۴ - عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ

 ترجمه:

والبتّه اين (قرآن) فرستاده پروردگار جهانيان است. (كه جبرئيل) فرشته ى امين الهى آن را فرو آورده است بر دل تو، تا از هشداردهندگان باشى.


۱۹۵- بِلِسَانٍ عَرَبِي مُّبِينٍ

 

۱۹۶ - وَإِنَّهُ لَفِى زُبُرِ الاَْوَّلِينَ

 ترجمه:

(اين قرآن) به زبان عربى روشن (نازل شده) و همانا (خبر) آن در كتاب هاى (آسمانى) پيشين آمده است.


نكته ها:

 زُبُر از واژه ىزَبر به معناى نوشتن و جمعزبور به معناى كتاب است.

 قرآن را ساده ننگريم، زيرا:

الف: سرچشمه ى آن ، ربّ العالمين است.

ب: واسطه ى آن،روح الامين است.

ج: ظرف آن، قلب پاك پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله قلبك است.

د: هدف آن، بيدارى مردمالمنذرين است.

ه‍: زبان آن، فصيح و بليغعربىّ مبين است.

و: بشارت آن، در كتاب هاى پيشينيان،زُبُر الاوّلين است.

 حضرت اسماعيل، هود، صالح و شعيب عليهم‌السلام ، به زبان عربى سخن مى گفته اند. (۵۶)

 فرشته ى وحى داراى چند نام است: روح الامين، روح القدس، شديدالقوى، رسولٌكريم و جبرئيل. دليل اين كه به جبرئيل روح گفته شده، يا به خاطر آن است كه دين و روح مردم به واسطه ى او زنده شده، يا خودش موجودى روحانى است.


پيام ها:

 ۱- قرآن وحى الهى است، نه شنيده ها وبافته هاى پيامبر.اِنّه لتنزيل

۲- قرآن از دنياى غيب به دنياى شهود نازل شده است.لتنزيل ربّ العالمين

۳- كسى كه وحى مى فرستد، همانى است كه تمام هستى را اداره و تربيت مى كند. (قوانين آسمانى با نظام آفرينش هماهنگ است)لتنزيل ربّ العالمين

۴- نزول وحى، وسيله ى رشد واز شئون ربوبيّت است.لتنزيل ربّ العالمين

۵- سنّت الهى به استخدام واسطه هاست.نَزَل به الرّوح الامين

۶- وحى الهى بدون كم و كاست نازل شده است.نَزَل به الرّوح الامين

۷- قلب، مركز دريافت حقايق است.على قلبك

۸- تا از عمق جان چيزى را باور نداشته باشيم، نمى توانيم هشدار جدّى بدهيم.على قلبك لتكون من المنذرين

۹- سنّت خداوند، فرستادن پيامبران براى انذار و هشدار است.من المنذرين

۱۰- درمان غافل، با انذار وهشدار است.من المنذرين در قرآن، انذار بيشتر از بشارت آمده است.

۱۱- تبليغ بايد روشن و با زبان مردم باشد.عربىّ مبين

۱۲- بشارتِ قرآن، در كتب آسمانى پيشين آمده است.زُبرالاوّلين چنانكه بشارت آمدن پيامبر اسلام در تورات وانجيل بوده است.يجدونه مكتوبا فى التوراة والانجيل (۵۷)

۱۳- در برنامه ريزى و مديريّت، زمينه را براى رشد و هدايت و فعاليّت آيندگان فراهم سازيد.زُبرالاوّلين

۱۴- مضمون و محتواى قرآن، در كتاب هاى آسمانى پيشين بوده، ولى الفاظ آن بر قلب مبارك رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نازل شده است.زُبرالاوّلين