فصل ششم: احاديث عبدالعظيم حسنى از امام جوادعليهالسلام
در اين فصل، ترجمه تعدادى از احاديث را كه، جنبه اعتقادى و اخلاقى و آموزشى دارد، و حضرت عبدالعظيمعليهالسلام
گاهى خود به حضور امام جوادعليهالسلام
مى رسيده، و به صورت سؤال و جواب، يا به وسيله نامه و مكاتبه، يا بنوع ديگرى آن را حضورى و مستقيم، از محضر آن بزرگوار آموخته است، مورد مطالعه و دقت قرار مى دهيم:
سنت واجب و مستحب
عبدالعظيم حسنىعليهالسلام
از امام جوادعليهالسلام
و آنحضرت از پدران گرام خود، و آنان از پيغمبرصلىاللهعليهوآله
روايت كرده اند: سنت بر دو گونه است: سنت واجب، كه پيروى و عمل بآن سبب هدايت و ارشاد مى شود، و روى گرداندن از آن موجب ضلالت و گمراهى مى گردد. و سنت غيرواجب، كه عمل به آن باعث فضيلت و ثواب مى شود، و ترك آن گناه و معصيت محسوب نمى گردد.
السنة سنتان: سنة فى فريضة الاخذ بها هدى، و تركها ضلالة، و سنة فى غير فريضة، الاخذ بها فضيله، و تركها الى غير خطيئه
.
شيعه در عصر غيبت
عبدالعظيم حسنىعليهالسلام
از امام جوادعليهالسلام
و آن حضرت از پدران بزرگوار خود، از علىعليهالسلام
روايت ميكنند، كه آنحضرت فرمود: قائم ما داراى غيبت طولانى است، و شيعيان ما در عصر غيبت مانند گوسفندانى كه دنبال چراگاه ميگردند، سرگردان خواهند بود، و بدنبال امام خويش ميگردند، اما هر كس بر دين خود ثابت قدم بماند، و روحيه او در طول غيبت خسته و افسرده نگردد، روز قيامت نزد من قرار خواهد گرفت. سپس فرمود: قائم ما آنگاه كه قيام كند، براى هيچكس در ذمه او بيعتى نيست، و او متابعت از كسى نخواهد كرد، و براى همين است كه، ولايت، و وجود او، از نظر مردم مخفى و پنهان است
.
گناهان كبيره
قبل از اينكه، روايت حضرت عبدالعظيم حسنىعليهالسلام
را درباره گناهان كبيره مورد مطالعه قرار دهيم، توجه بدو مطلب ضرورى بنظر ميرسد:
۱ - گناه كبيره، يعنى گناه بزرگ، اما در اصطلاح شرع و از زبان امامان معصومعليهالسلام
بآن دسته از گناهان، عموما گناهان كبيره گفته مى شود، كه در قرآن كريم يا روايت اهل بيتعليهالسلام
بطور صريح يا كنايه، براى مرتكب شونده اينگونه گناهان، وعده آتش جهنم داده شده باشد.
امام صادقعليهالسلام
فرموده است:الكبائر، التى اوجب الله عزوجل عليها النار
.
۲ - رواياتيكه تعداد گناهان كبيره را بيان مى كند، در مورد تعداد گناهان كبيره، عبارات مختلفى دارد، بعضى از روايات گناهان كبيره را، پنج، برخى هفت، و در موردى بيست و يك و در حديثى هم تعداد آن سى و يك گناه معرفى شده است، كه صرف نظر از علت اين تفاوتها، در اينجا روايت حضرت عبدالعظيم حسنىعليهالسلام
را كه، تعداد گناهان كبيره را، نوزده مورد ميشمارد، مورد دقت قرار مى دهيم:
حضرت عبدالعظيمعليهالسلام
از امام جوادعليهالسلام
روايت كرده، كه آن حضرت نيز از پدر خود از قول موسى بن جعفرعليهالسلام
شنيده است كه، آن بزرگوار فرمود: «عمرو بن عبيد» خدمت امام صادقعليهالسلام
رسيد، و پس از سلام، بحضور آن امام نشست، و آيهالذين يجتنبون كبائر الاثم و الفواحش
را كه درباره گناهان كبيره است قرائت كرد، و پس از آن سكوت نمود.
امام صادقعليهالسلام
فرمود: چرا ساكت شدى؟ «عمرو بن عبيد» گفت: علاقه دارم، گناهان كبيره را از نظر قرآن برايم، بيان بفرماييد. آنگاه امام صادقعليهالسلام
گناهان كبيره را با ستناد آيات قرآن، بدين ترتيب معرفى كرد:
۱ - بزرگترين گناهان، شريك قرار دادن براى خداست، و قرآن هم در اين باره فرموده است: هر كس براى خدا شريكى قائل شود، از بهشت محروم گرديده است
.
۲ - گناه كبيره ديگر، نااميدى از رحمت خداوند است و قرآن فرموده است: از رحمت الهى نااميد نمى شوند مگر كافران
!
۳ - كبيره ديگر، غافل شدن از نقشه و مجازات پنهانى الهى است، و قرآن در اين باره فرموده: از مجازات پنهانى خداوند غافل نخواهند بود، مگر گروه كافران
!
۴ - گناه كبيره ديگر، نافرمانى و ناراضى كردن پدران و مادران است كه، خداوند چنين افرادى را، ستمگر و بدبخت معرفى كرده است
.
۵ - آدم كشى و خونريزى نيز، گناه كبيره ديگرى است، و خداوند متعال، كشتن افراد بى گناه را حرام نموده، و مجازات آدم كشان را جهنم و عذاب جاويد قرار داده است
.
۶ - از معاصى بزرگ ديگر، نسبت ناپاكى و آلودگى بمردان و زنان پاكدامن مسلمان دادن است، و خداوند چنين تهمت زنندگانى را به لعنت دنيا و عذاب عظيم آخرت وعده داده است
.
۷ - گناه كبيره ديگر، خوردن مال يتيمان و تصرف نامشروع در زندگى آنهاست، خداوند در اين باره ميفرمايد: كسانيكه مال يتيمان را ميخورند، مانند اين است كه آتش ميبلعند، و بزودى گرفتار آتش دوزخ نيز خواهند شد
.
۸ - گناه كبيره ديگر، فرار از جنگ است، كه طبق وعده قرآن هر كس پشت به جنگ كند، مشمول غضب الهى و آتش دوزخ خواهد بود
.
۹ - گناه كبيره ديگر، رباخوارى است، كه وضعيت چنين افرادى در قيامت، مانند شيطان زدگان و جن زدگان خواهد بود
.
۱۰ - از گناهان كبيره ديگر، جادوگرى و ساحرى است، كه خداوند براى قيامت شخص جادوگر جز عذاب و مجازات دردناك بهره ديگرى قرار نداده است
!
۱۱ - گناه كبيره ديگر، زناكارى و ناپاكى دامن است، كه خداوند براى آن عمل، مجازات دو چندان و آتش ابدى و ذليل كننده قرار داده است
.
۱۲ - از گناهان كبيره ديگر، قسم دروغ است، كه دروغ، دروغگو را در فساد و آلودگى غوطه ور ميسازد، و او خداوند و ارزشهاى دينى و مقدسات را وسيله معامله و منافع خود قرار ميدهد، كه اينان در آخرت بهره و عاقبت خوبى نخواهند داشت
!
۱۳ - گناه كبيره ديگر، خيانت در اموال و اسرار و ناموس مسلمانان و دوز و كلك كارى است كه، بفرموده قرآن: چنين افرادى با دست به زنجير بسته، در صحراى قيامت حاضر خواهند شد
.
۱۴ - خوددارى از پرداخت زكات، گناه كبيره ديگرى است كه خداوند روز قيامت چنين متخلفينى را با همان اموال و اندوخته هاى طلا و نقره گداخته، مجازات خواهد نمود
.
۱۵ - گناه كبيره ديگر گواهى دروغ و نيز كتمان شهادت واجب است كه، خداوند فرموده: هر كس شهادت حقى را پنهان دارد، و از گواهى شهادت حقى خوددارى كند، قلب او گرفتار گناه و عصيان خواهد شد
.
۱۶ - از جمله ديگر گناهان كبيره، شرابخوارى و ميگسارى است، كه خداوند آنرا ممنوع و حرام كرده، و زشتى آنرا در رديف بت پرستى و شرك قرار داده است
.
۱۷ - گناه كبيره ديگر، نماز نخواندن بدون دليل و ترك هر عمل واجب ديگرى از احكام الهى است، كه درباره خوددارى از نماز خواندن، پيامبر اسلام فرموده است:
من ترك الصلاة متعهد فقد برى من ذمة الله و ذمة الرسول
.
هر كس نماز را از روى عمد و بدون علت ترك كند، از تعهد بندگى خدا و پيمان اطاعت رسول خارج شده، به پرتگاه شرك لغزيده است!
۱۸ و ۱۹ - گناهان كبيره ديگر، عبارت است از: پيمان شكنى، ناديده گرفتن قول و قرار، و نيز قطع رابطه با قوم و خويشان، كه خداوند متعال، چنين افرادى را هم، مورد تنفر و لعنت خود قرار داده، و عاقبت بدى را براى آنان مقرر داشته است
:
امام موسى بن جعفرعليهالسلام
فرمود: عمرو بن عبيد، با شنيدن اين مطالب، از محضر امام صادقعليهالسلام
خارج شد، در حالى كه با صداى بلند گريه ميكرد و ميگفت: هر كس در برابر شما خاندان پيامبر، اظهار عقيده خودسرانه كند و در مقابل علم و فضيلت شما ادعائى داشته باشد و مطالب اسلام را بر اساس هوى و هوس خود توجيه كند، يقينا راه هلاكت و نابودى را پيش گرفته است
.
زيارت امام رضاعليهالسلام
حضرت عبدالعظيمعليهالسلام
از امام جوادعليهالسلام
روايت مى كند، كه آن بزرگوار فرمود:
ضمت لمن زار ابى بطوس عارفا بحقه الجنة على الله تعالى
.
«كسيكه پدرم را در طوس زيارت كند، و نسبت به مقام او معرفت داشته و او را امام واجب الاطاعه بداند، من بهشت را براى او ضمانت ميكنم».
همچنين عبدالعظيم حسنىعليهالسلام
مى گويد: بامام جوادعليهالسلام
عرض كردم، من درباره زيارت قبر حضرت سيدالشهدأ و زيارت پدر بزرگوار تو در طوس متحيرم كه كدام را انتخاب كنم، شما در اين باره چه دستورى داريد؟
امام جواد بمن فرمود: اندكى صبر كن، آنگاه داخل اتاق شد، و بعد از اتاق بيرون آمد، و در حاليكه اشك از چشم او بروى گونه هاى او سرازير بود، فرمود:
زوار قبر ابى عبدالله كثيرون، و زوار قبر ابى بطوس قليلون
«زائرين قبر امام حسينعليهالسلام
در كربلا فراوانند، اما زائرين قبر پدرم در طوس كم مى باشند».
موعظه هاى حكيمانه علىعليهالسلام
حضرت عبدالعظيمعليهالسلام
مى گويد: به امام جوادعليهالسلام
عرض كردم، از پدران خود براى من حديثى بيان كن، آنحضرت فرمود: پدرم از جد خود، و او بوسيله پدران خود از اميرالمؤ منينعليهالسلام
روايت كرده است:
لايزال الناس بخير ماتفاوتوا، فاذا استووا هلكوا
!
«تا ماداميكه مردم با هم تفاوت دارند و مساوى نيستند، در خير و سعادت خواهند بود، اما هر گاه همه مردم يكسان و مساوى شوند، هلاك و نابود خواهند شد»!
درخواست كردم آنحضرت بيشتر موعظه كند، امامعليهالسلام
از زبان علىعليهالسلام
فرمود:لوتكاشقتم ما تدافنتم
!
اگر در مقام افشاگرى و پرده درى يكديگر برآئيد، نمى توانيد معايب و نواقص خود را رفع كنيد، و در جهت اصلاح و تكامل هم اقدام كنيد.
وى درخواست موعظه بيشترى كرد، آنحضرت، از علىعليهالسلام
روايت كرد:
انكم لن تسعوا الناس باموالكم، فسعوهم بطلاقة الوجه و حسن اللقأ....
«شما هرگز نميتوانيد، بوسيله مال و ثروت خود، مردم را بخود جلب و جذب كنيد. بنابراين، با چهره گشاده و لبخند، و نيز با برخورد شايسته و گيرا، افراد را بخود جذب و علاقمند نمائيد، زيرا من اين مطلب را از رسول خدا شنيدم».
باز هم من عرض كردم بيشتر بفرمائيد، آنحضرت از علىعليهالسلام
نقل كرد:
من عتب على الزمان، طالت معتبته.
«هر كس بر (مردم) روزگار خشمگين شود، ناراحتى و اندوه او طولانى مى گردد».
گفتم، زيادتر بيان كنيد، اضافه كرد، علىعليهالسلام
فرمود:
مجالسة الاشرار تورث سؤالظن بالاخيار.
«همنشينى و معاشرت با زشتكارن، سبب بدبينى به نيكان مى شود».
موعظه بيشتر خواستم، از قول علىعليهالسلام
فرمود:
بئس الزاد الى المعاد، العدوان الى العباد.
«دشمنى و تجاوز به بندگان خدا، رهتوشه بسيار بدى براى روز قيامت خواهد بود».
درخواست اندرز بيشترى كردم، از علىعليهالسلام
بيان نمود:
قيمة كل امرأة ما يحسنه.
«ارزش و شخصيت هر انسانى بستگى دارد، به اعمال نيك و مفيدى كه او انجام ميدهد».
تقاضاى موعظه بيشترى كردم، وى از علىعليهالسلام
حديث كرد:
المرء مخبوء تحت لسانه.
«شخصيت انسان زير زبان او پنهان است، و انسان تا لب به سخن نگشايد عيب و هنر او شناخته نميشود».
از امام جوادعليهالسلام
موعظه زيادترى خواستم، از علىعليهالسلام
روايت كرد:
التدبير قبل العمل، يؤ منك من الندم.
«انديشه و مطالعه قبل از اقدام بهر كارى، موجب محفوظ ماندن از حسرت و پشيمانى بعدى براى تو مى گردد».
باز هم عرض كردم، مرا موعظه كن، آنحضرت از علىعليهالسلام
بيان كرد:
من وثق بالزمان صرع.
«هر كس به زمان و روزگارى اعتماد و تكيه كند، بر زمين خواهد خورد».
همچنين موعظه بيشترى خواستم، گفت: علىعليهالسلام
فرموده است:
خاطر بنفسه من استغنى.
«هر كس خود را بى نياز و مستقل احساس كند، خويشتن را بورطه هلاكت و نابودى كشانده است».
باز هم ادامه موعظه را خواستار شدم، از زبان علىعليهالسلام
بيان فرمود:
قلة العيال، احد اليسارين.
«يكى از دو وسيله آسايش زندگى، كم بودن عائله و نان خورهاست».
من پيگير موعظه بيشترى شدم، از علىعليهالسلام
روايت كرد:
من دخله العجب هلك.
«هر كس بر مركب خودخواهى و خودمحورى نشيند، خويشتن را به هلاكت و نابودى كشانده است»!
موعظه بيشترى از حضرت جوادعليهالسلام
تقاضا نمودم، وى از علىعليهالسلام
روايت نمود:
من ايقن بالخلف جاد بالعطيه.
«هر كس يقين داشته باشد، اعمال نيك پس از مرگ بدرد او خواهد خورد، و از بخشش و كمك نسبت به همنوعان خود مضايقه نخواهد كرد».
باز هم از امام جوادعليهالسلام
خواستم اضافه بفرمايند، آن بزرگوار اضافه كرد: علىعليهالسلام
فرموده است:
من رضى بالعافية ممن دونه، رزق السلامة ممن فوقه.
«هر كس با گذشت و خيرخواهى نسبت به زيردستان خشنود گردد. از اذيت و آزار بالاتر و قوى دست تر از خود، مصون و سالم خواهد ماند».
آنگاه حضرت عبدالعظيمعليهالسلام
بحضور امام جوادعليهالسلام
عرض كرد: اين موعظه ها مرا كفايت مى كند، كمال استفاده را بردم و همين اندازه براى رسيدن به سعادت انسانى مرا كفايت خواهد كرد
.
انتظار ظهور مهدى (عج)
حضرت عبدالعظيمعليهالسلام
روايت مى كند: به حضور امام جوادعليهالسلام
وارد شدم، و خواستم از آن حضرت درباره قائم آل محمدصلىاللهعليهوآله
سؤالى كرده باشم، كه آيا او همان مهدى موعود است؟
اما قبل از اينكه من سؤال خود را مطرح كنم، آن بزرگوار خود شروع به سخن كرد و فرمود: اى ابوالقاسم! قائم ما، همان مهدىعليهالسلام
است كه، در زمان غيبت انتظار او واجب، و به هنگام ظهور اطاعت او واجب خواهد بود، و او سومين فرزند از اولاد من است.
آرى، سوگند به خدائى كه، محمدصلىاللهعليهوآله
را به رسالت فرستاد و مقام امامت را مخصوص خاندان ما گردانيد، اگر از دنيا جز يكروز باقى نمانده باشد، خداوند متعال آنروز را آنقدر طولانى ميگرداند، تا مهدىعليهالسلام
از پس پرده غيبت ظهور كند و سراسر زمين را از عدالت و انسانيت لبريز گرداند، همانطور كه از ظلم و ستم انباشته شده باشد.
بارى، خداوند، مقدمات كار قيام او را در يك شب فراهم مى كند، به همان ترتيبى كه كار موسى بن عمران را در حاليكه رفت از كوه طور آتش بيآورد اصلاح فرمود، و او را بخاندان خود برگردانيد، در حاليكه او پيامبر شده بود.
آنگاه در پايان سخن خود فرمود:افضل اعمال شيعتنا انتظار الفرج
.
بهترين اعمال شيعيان ما، انتظار فرج و ظهور امام زمان است.
«ذوكفل» كيست؟
حضرت عبدالعظيمعليهالسلام
مى گويد: نامه اى به امام جوادعليهالسلام
نوشتم، و ضمن آن از اسم «ذوكفل» جويا شدم و اضافه بر اين خواستم، بدانم وى از پيامبران مرسل بوده است، يا نه؟
آن حضرت در جواب نامه من نوشت: خداوند يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبرصلىاللهعليهوآله
فرستاده، كه سيصد و سيزده نفر آنان از مرسلين بوده اند، و ذوالكلفل نيز از آنان محسوب مى شود.
آرى، ذوالكلفلعليهالسلام
پس از حضرت سليمان بن داودعليهالسلام
برسالت مبعوث شد، و مانند داود ميان مردم قضاوت و حكومت ميكرد، و هرگز جز براى رضاى خدا خشمناك نشد، و نام او هم «عويديا» بود، و منظور از آيهواذكر اسماعيل واليسع وذاالكفل كل من الاخيار
.
همين بزرگوار است
.