درسهائى از خداشناسى
از مجموعه اين سخنان امام رضاعليهالسلام
اين را مى فهميم كه هر جاى طبيعت و نظام جهان؛ درسهاى خداشناسى است و هر كدام از آنها ما را به آفريدگار جهان راهنمايى مى كند و بهر جا و بهر سو و به هر چيزى كه بنگريم از وجود مدبرى حكيم و توانا باخبر مى شويم و هر چه هست بر اساس برنامه و قانون و نظامى آفريده شده است.
انى لما نظرت الى جسدى، فلم يمكنى فيه زياده و لا نقصان فى العرض و الطول
(وقتى كه من نظر كردم به اين جسد خودم، دانستم كه من هيچگاه نمى توانم در اين پيكرم چيزى را كم و زياد كنم و يا در عرض و طول آن تغيراتى بدهم)
اگر هر آينه انسانى با خرد درست بينديشد، بهترين راه و نزديك ترين چيزى كه انسان آنرا حس ميكند؛ همين اندام او است و تحقيق درباره خداشناسى از همين اعضاء و اندام او بهترين وسيله ممكن براى شناخت آفريدگار آن است
و دفع المكاره و جز المنفعه اليه
(و هيچگاه انسان نمى تواند بديها و آنچه را كه نمى خواهد و نمى پسندد از خود دور كند و يا اينكه خوبيها بسيارى را به اين بدن برساند)
يعنى انسان اختيار و قدرتى از خود ندارد تا براى اندام خود، كار مهم و تغيرت اساسى وضع كند.
از نظر فيزيكى براى ما ممكن و مقدور نيست كه در سيستم كلى بدن، تغيراتى بدهيم، چون كمترين تغيير جزئى در اين سيستم و چارچوب بدن ممكن است مشكلاتى براى آن بوجود آورد.
و روح انسان در كالبدى از پيش تعيين شده، و در قيد و بند آن، حيات دارد و او اسير نظامى است كه مجبور است در مرزها و شيوه هاى آن عمل كند
علمت ان لهذا البنيان بانيا
(آنگاه دانستم كه بيقين براى اين بنيان پيكرم، بنيان گذارى است).
وقتى كه انسان اختيارى در نظام اندامش ندارد، وقتى كه انسان، قدرت تصميم گيرى در انتخاب نوعى از بدن كه مى خواهد و يا آنچه كه نمى خواهد ندارد، پس هر خردمندى درمى يابد كه براى اين بنيان و ساختمان و سازمان، سازنده و به وجود آورنده و آفريدگارى هست.
فا قررت به مع ما ارى من دوران الفلك بقدرته
(پس اقرار و اعتراف كردم با آنچه كه از دوران زمين مى بينم به قدرت او پديدار شده).
آن حضرت به ما ميگويد حال كه وضع من با اين پيكرم اينچنين است باضافه آنچه كه از گردشهاى زمين مى بينم، تمامى اينها بقدرت و توانائى آفريدگار و مدبرى، تنها ممكن است كه بوجود بيايد.
از معانى كلام آن حضرت دانسته مى شود كه شكل گيرى اندام انسان كه لبريز از عجايب و سيستمهاى پيچيده اى است، بدون ارتباط با سيستم نظام گردشهاى كره زمين، نمى تواند شكل بگيرد.
آن حضرت از گردشهاى زمين سخن گفته است و در واقع، او هزار و صد سال پيش از گاليله و نابغه هاى ديگر، اوصاف زمين را به طور مكرر و با عنوان مختلف، براى مردم بازگو نموده است همچون بقيه امامان و پيامبر گرامى در اين زمينه، موضوعات بسيارى را بيان كرده بودند. آن حضرت ميفرمايد كه گردش و چرخش زمين از نشانه هاى قدرت آفريدگار است، در حالى كه آن روز، اعتقاد مردم بر اين بود كه زمين مركز جهان و در يك جا ثابت و ايستاده است و كسى از كروى بودن زمين، خبر نداشت و در اين باره، سخنى گفته نشده بود
و انشاء السحاب و تصريف الرياح
(و برپائى ابرها و شكل گيرى آن، و همچنين بحركت در آمدن بادها).
جمله هاى بيانات آن حضرت، هر كدام در جاى خود مى باشد و بدون دليل، هر كدام از اين جمله ها را يكى پس از ديگرى ذكر نمى كند.
به طور مثال: در اينجا از شكل گيرى و برخواستن ابرها و به حركت در آمدن بادها را پس از تعريف گردش زمين وصف مى كند، و علم امروز اين موضوع را ثابت كرده كه بدون حركت و چرخش زمين، نه ابرى پديدار مى شود و نه هوائى به صورت باد به حركت در مى آيد، و آن حضرت اين گردشها را عامل اصلى در پيدايش اين موارد ياد شده، ذكر مى كند.
و مجرى الشمس و القمر
(و همچنين از مسير هائى كه خورشيد و ماه در آن جريان و حركت دارند) بهترين و عجيب ترين موضوع علمى در قرن بيستم، آن بود كه دانسته شد خورشيد با سياراتش در مسير و جهتى خاص بدور كهكشان، همواره در حال چرخش است و دانشمندان علوم طبيعى، اين كشف بزرگ علمى را مهمترين و پيچيده ترين كشف انسان در قرن بيستم، ذكر كرده اند.
و همچنين ماه نيز در مسير و جهتى خاص، حول زمين همواره در حال گردش است و از سخن آن حضرت مى فهميم كه پيدايش و شكل گيرى ما، نتيجه همه اين موارد ياد شده است و طبيعت زيبا بدون اين همه تلاش خورشيد و ماه و چرخش زمين و حركت بادها و شكل گيرى ابرها و مسائل ديگر كه در مجموع، تمام اين موارد ياد شده، در پديدار شدن حيات ما تاثير مهمى دارد و هر آنچه كه در جهان هست همگى در ارتباط و مكمل همديگرند.
و غير ذالك من الا يات العجيبات المتقنات
(و غير از آن موارد ياد شده، نشانه هاى ديگرى هست كه بسيار عجيب و شگفت انگيز و محكم و استوارى در نظام جهان هستى، به صورت بيشمارى ديده ميشوند)
آن حضرت ميفرمايد: تنها اين موارد ياد شده نيست كه ذكر شد بلكه عجائب بسيارى ديگر هست، و امروز چه كسى از عجائب نظام خلقت جهان بيخبر است ؟ و هر چه زمان بگذرد، باز هم انديشمندان از پديده هاى تازه كشف شده ديگر براى ما بازگو مى كنند و آن حضرت هر كدام آنها را به عنوان عجايب معرفى ميكند و واقعا هر چه از جهان و گوشه و كنار آن بشنويم، براى ما بسيار عجيب و مايه شگفتى است و به قدرى عجايب آفرينش زياد است كه تصور و تشخيص كامل همه آنها براى انسان مقدور نيست.
متقنات: پا بر جا و استوار، يعنى هر كدام آنها آنچنان آفريده شده اند كه كمترين خلل ر كار آنها بوجود نمى آيد و همه چيز اين جهان پيوند ناگسستنى با همديگر دارند.
علمت ان لهذا مقدار و منشا
(آنگاه دانستم كه براى تمام اينها، خدائى است كه او اينچنين مقدر كرده و حكيمانه آفريده است و او است كه اينچنين طراحى نمود و برنامه اى بسيار بزرگ بوجود آورده است و سبب پيدايش هستى از او است.
براستى كه اينهمه نشانه هائى را كه از خدا مى بينيم هر كدامش همچون چراغى فروزان و راهنمائى به آفريدگار آن دلالت دارد.
و اين نظام موجود در جهان و اين سيستم واحد و منسجم هستى با آنچه كه در هستى همچون ماشينى است كه تمامى بندبند و قطعات آن براى همديگر لازم و ضرورى هستند تا رويهمرفته همچون ماشينى شكل بگيرد و به حركت در آيد تا بتواند كار مهم و مفيدى براى همگان، انجام دهد.
پس چيزى نمانده تا فردى بخواهد بهانه جوئى كند و حرفى بزند كه با اصول عقل و منطق، سازگار نباشد.
و آيا چه دليل ديگرى از اينهمه دلائل، قوى تر و منطقى تر است؟
مجموعه اين احاديث از كتاب (عيون الاخبار الرضا) نقل شده است.