تقویم شیعه

تقویم شیعه0%

تقویم شیعه نویسنده:
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تاریخ اسلام

تقویم شیعه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: عبدالحسين نيشابورى
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: مشاهدات: 32835
دانلود: 12749

تقویم شیعه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 465 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 32835 / دانلود: 12749
اندازه اندازه اندازه
تقویم شیعه

تقویم شیعه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


در تنظيم كتاب حاضر نكات زير در نظر گرفته شده است :
1. تقسيم اصلى كتاب بر اساس ماه هاى دوازده گانه قمرى در 12 بخش ‍ است. در هر بخش روزهاى هر ماه عنوان اصلى قرار داده شده، و وقايع هر روز با شماره گذارى و عنوان فرعى آورده شده است.
2. در پايان روزهاى هر ماه به ذكر وقايعى مى پردازيم كه در آن ماه رخ داده ولى روز آن تعيين نشده است.
3. در اكثر ولادت ها و شهادتها قولهاى نادر و خلاف مشهور وجود دارد، كه ما با انتخاب قول اقوى بقيه اقوال را در ذيل آنها يادآور شديم. در مواردى مانند شهادت حضرت زهرا عليهالسلام  كه چند روز در سال رسما مطرح است همه آنها ذكر مى شود.
4. وقايع مذكور در اين تقويم از ولادت پيامبر صلی الله علیه و آله تا آغاز غيبت كبرى است.
5. همچنين وقايع تاريخى بسيارى با سند و مدرك وجود دارد، كه به خاطر ربط نداشتن به معصومين عليهمالسلام  ذكر نشده است.
6. در برخى موارد با توجه به اهميت آنها تفصيل بيشترى داده شده است.
7. در آغاز هر بخش خلاصه اى از وقايع آن ماه و دورنمايى از آنها ذكر شده است.
اميد است اين تقويم، به پيوند زندگى هايمان با اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام  تحكيم بيشترى ببخشد، و با تذكر روزهاى غم آنان اندوهناك و با ياد روزهاى خوش آنان شاد باشيم. در اعتقاد ما لذت بردن از زندگى اين گونه است، و معنادار بودن زندگى جز اين نيست.

آن حضرت در سال چهارم هجری در مدینه طیبه از دنیا رفت، و در بقیع مدفون شد. هنگامی که امیرالمؤمنینعليه‌السلام خبر فوت والده اش را به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دادند آن حضرت فرمودند: «او مادر من بود ». بعد عمامه و لباسش را داد که فاطمهعليها‌السلام را به آنها کفن کنند و خود حضرت بر جنازه نماز خواند و چهل تکبیر بر جنازه گفت و فرمود: «چون چهل صف از ملائکه به جنازه اش نماز خواندند چهل تکبیر گفتم ». بعد در قبر خوابید و هنگام دفن او را تلقین فرمود و در باره او دعا کرد.(۱)

حدیث ولادت امیرالمؤمنینعليه‌السلام هم دلالتی بر صلابت ایمان فاطمه بنت اسدعليها‌السلام مادر آن حضرت دارد.(۲)

نور امیر المؤمنینعليه‌السلام در اصلاب پدران

نوری که از عرش پروردگار آمده بود، در انبیاء و اوصیاء یکی بعد از دیگری منتقل شده تا به عبدالمطلبعليه‌السلام رسید و بعد آن نور دو قسم شد. نوری در پیشانی مبارک عبداللَّهعليه‌السلام پدر بزرگوار پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم که آن نور بعداً به پیشانی آمنهعليها‌السلام و سپس در صورت مبارک خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منتقل شد. نصف دیگر نور در پیشانی مبارک ابوطالبعليه‌السلام قرار گرفت.

خداوند به ابوطالبعليه‌السلام چند فرزند عطا فرمود:عقیل، طالب، جعفر، فاخته یا امّ هانی، جمانه و علی امیرالمؤمنین عليه‌السلام . هنگامی که خداوند علیعليه‌السلام را به ابوطالب و فاطمه بنت اسدعليها‌السلام داد، آن نور در صورت فاطمه بنت اسدعليها‌السلام درخشندگی می کرد.

محل ولادت امیر المؤمنینعليه‌السلام

مکان ولادت امیرالمؤمنینعليه‌السلام اشرف بقاع یعنی حرم است.اشرف اماکن حرم مسجد

____________________

۱. کافی: ج۱ ص۴۵۳. بحار الانوار: ج۳۵ ص۷۰. اعلام الوری: ج۱ ص۳۰۶. روضة الواعظین: ص۱۴۲. منتخب التواریخ: ص ۱۱۳.

۲.ریاحین الشریعه: ج ۳، ص ۷-۶

است،و اشرف بقاع مسجد کعبه است . مولودی جز آن حضرت در آن مکان بدنیا نیامده است، آن هم در سیّد ایام روز جمعه، در ماه حرام و در بیت الحرام!!(۱)

امیر المؤمنینعليه‌السلام سه روز چشم مبارک را باز نکرد، تا او را خدمت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آوردند. آنجا بود که چشم باز کرد. آن حضرت فرمود: «او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خویش قرار دادم ».(۲) سپس آن حضرت را در آغوش کشید و به منزل ابوطالبعليه‌السلام آورد.

پیشگوئی از ولادت امیر المؤمنینعليه‌السلام

جابر بن عبداللَّه می گوید: راهبی بود به نام «مثرم بن رعیب » که ۱۹۰ سال عبادت کرده بود، ولی حاجتی از خدا نخواسته بود. روزی از خداوند خواست یکی از اولیائش را به او بنمایاند.خداوند متعال جناب ابوطالب عليه‌السلام را نزد او فرستاد و بعد از آن که راهب دانست این اقا چه کسی است، به آن حضرت بشارت داد که ای ابوطالب، خداوند به تو پسری عنایت می فرماید که او ولی خداست و اسم شریف او علی است. هنگامی که او را درک کردی سلام مرا به او برسان و به او بگو که مثرم راهب، اقرار می کند به وحدانیت خدا و به ولایت تو یا امیرالمؤمنینعليه‌السلام شهادت می دهد.

هنگام رفتن جناب ابوطالبعليه‌السلام خرما و انگور و انار بهشتی میل فرمودند و به منزل فاطمه آمدند. فاطمه بنت اسدعليها‌السلام بانوی حرم جناب ابوطالبعليه‌السلام هم خرمائی که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به آن حضرت داده بودند میل فرمود، و به ابوطالبعليه‌السلام هم دادند و آن حضرت هم میل فرمود. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرموده بودند:این خرما را کسی می خورد که مقر به توحید و نبوت من باشد .

____________________

۱. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج ۲، ص ۲۰۰. حلیة الابرار: ج۲ ص۲۶. بحار الانوار: ج۳۵ ص۱۹. شجره طوبی: ج۲ ص۲۱۷.

۲. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج ۲، ص ۲۰۵. بحار الانوار: ج۳۸ ص۲۹۴. الامام علیعليه‌السلام مَن حُبّه عُنوان الصحیفة: ص۱۴۶.

۳. کشف الغمّة: ج ۱، ص ۵۹. بحار الانوار: ج۳۵ ص۳۰. الطرائف: ص۱۷. العمدة (ابن بطریق): ص۲۸. المناقب (ابن مغازلی): ص۶.

بعد از آنکه پدر و مادر آن حضرت، میوه های بهشتی را میل فرمودند وجود حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالبعليه‌السلام به وجود آمد. هنگامی که فاطمه بنت اسدعليها‌السلام حامل آن وجود شریف شد، به زیبائی و نورانیتش افزوده شد.

انعقاد نطفه امیر المؤمنینعليه‌السلام

هنگامی که وجود شریف آن حضرت در بطن فاطمه بنت اسدعليها‌السلام قرار گرفت درمکه زلزله شد ، و قریش بتها را به کوه ابوقبیس آوردند، ولی زلزله بیشتر شد و بتها به رو افتادند. آنان به ابوطالبعليه‌السلام پناه بردند، و آن حضرت بالای کوه آمد و فرمود: «مردم در این شب اتفاق مهمی افتاده است. خداوند خلقی را آفریده که اگر از او اطاعت نکنید و اقرار به ولایت او ننمائید و شهادت به امامت او ندهید این زلزله ساکن نمی شود. پس به اطاعت و ولایت و امامت او اقرار کنید ». سپس در حالی که اشک می ریخت دستان مبارک را بلند نمود و فرمود: «پروردگار و آقای من، تو را می خوانم به محمدیت پسندیده و علویت بلند مرتبه و به فاطمیت درخشنده و نورانی که بر سرزمین تهامه به رحمت و مهربانی خویش لطف بفرمائی ». دیگران آمین گفتند. دعا که تمام شد زلزله پایان یافت. عربها در زمان جاهلیت تا گرفتار می شدند این دعا را می خواندند و گرفتاری برطرف می شد.

آن حضرت جعفر بن ابی طالبعليه‌السلام صدای آن حضرت را از داخل شکم مادر شنید و بیهوش شد. همچنین فاطمه بنت اسد علها السّلام به قصد طواف گرد خانه خدا می رفت، ولی ناگهان آن حضرت از داخل شکم دوپای خود را به شدت فشار می داد و نمی گذاشت مادرش به محلی که بتها نصب شده اند نزدیک شود، و حال آنکه مادرش برای عبادت خانه خدا را طواف می کرد. زمانی دیگر، بتها در مقابل آن فرزند به دنیا نیامده به صورت به زمین می افتادند. شیر درنده طائف در برابر ابوطالبعليه‌السلام تعظیم کرد. هنگامی که آن حضرت علت را جویا شد شیر گفت: «شما پدر اسد اللَّه و کمک محمد پیامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و مربی شیر خدا هستی.»

مادر امیر المؤمنینعليه‌السلام در کعبه

شب جمعه سیزدهم رجب بانوی بزرگوار ابوطالب عليه‌السلام احساس درد کرد ، ولی با قرائت نامی مخصوص آرامش پیدا کرد. هنگامی که جناب ابوطالبعليه‌السلام خواست زنانی از قریش را برای کمک فاطمه بنت اسدعليها‌السلام بیاورد، از گوشه خانه ندائی رسید: «ای ابوطالب، صبر کن چرا که دست نجس نباید ولی خدا را لمس کند ».

صبح هنگام فاطمه بنت اسدعليها‌السلام ندائی شنید: «ای فاطمه به خانه ما بیا ». ابوطالبعليه‌السلام و پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عباس بن عبدالمطلب که به همراه جماعتی در مسجد نشسته بودند، دیدند که فاطمهعليها‌السلام وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهی به سوی آسمان نمود و چنین فرمود: «پروردگارا، من به تو و به پیامبران و کتابهائی که از جانب تو آمده اند ایمان دارم. من کلام جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم و او بوده که این خانه را بنا کرده است. تو را قسم می دهم و از تو می خواهم به حق کسی که این خانه را بنا کرد، و به حق فرزندی که در شکم من است و با من سخن می گوید و با گفتارش با من انس می گیرد، و من یقین دارم که یکی از آیات و نشانه های توست، که این ولادت را بر من آسان فرمائی ».

ناگهان حاضرین در مسجد الحرام دیدند که دیوار پشت آن سمتی که در کعبه است شکافته شد و فاطمه بنت اسدعليها‌السلام داخل شد. هر چه کردند قفل در را باز کنند ممکن نشد، و دانستند که حکمت خداوند در کار است.(۱)

فاطمه بنت اسدعليها‌السلام می فرماید: هنگامی که داخل کعبه شدم دیدم حوا، ساره، آسیه، مادر موسی بن عمران و مریم مادر عیسی آمدند. آنان به من سلام کردند: «السّلام علیکِ یا ولیه اللَّه » و در مقابلم نشستند.

____________________

۱. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج ۲، ص۵۳، ۱۹۹ - ۱۹۲. روضة الواعظین: ج۱ ص۷۹-۷۷. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۸ - ۳۶. امالی شیخ طوسی: ص ۷۰۶-۷۰۷. آفتاب کعبه: ص ۴۵. حلیة الابرار: ج۲ ص۱۹. شجرة طوبی: ج۲ ص۲۱۶. انوار العلویة: ص۳۳-۲۹. الفضائل (شاذان بن جبرئیل قمی): ص۵۴.

آنچه در ولادت خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم انجام دادند در ولادت علی بن ابی طالبعليه‌السلام نیز انجام دادند، چه اینکه فاطمه بنت اسدعليها‌السلام در هنگام ولادت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حضور داشت و به ابوطالبعليه‌السلام ماجرا را خبر داد. حضرت ابوطالبعليه‌السلام قبلاً به او فرموده بود: «۳۰ سال صبر کن تا خدا مولودی به تو عنایت کند مثل خاتم الانبیاء صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مگر در نبوّت که وصی و وزیر او خواهد شد ».(۱)

روز ولادت امیر المؤمنینعليه‌السلام

روز جمعه علی بن ابی طالبعليه‌السلام مانند خورشید بر روی سنگ سرخ در گوشه راست کعبه طلوع فرمود. همین که قدم بر زمین نهاد، به سجده افتاد و دستها را به سوی آسمان بلند نمود و فرمود:«اشهد ان لا اله الا اللَّه، و أن محمداً رسول اللَّه و اشهد ان علیاً ولی محمد رسول اللَّه، بمحمد یختم اللَّه النبوه و بی یختم الوصیه و انا امیرالمؤمنین ». «شهادت می دهم که خدائی جز اللَّه نیست و محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پیامبر خداوند است و علی وصی محمّد رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم است. به محمّد نبوّت ختم می شود و به من وصایت کامل و تمام می شود و منم امیرالمؤمنینعليه‌السلام ».(۲) سپس فرمود: «جاء الحق و زهق الباطل » «حق آمد و باطل رفت».

در این هنگام که وجود سراپا جودش پای بر این عرصه خاکی نهاده بود، بتهائی که در کعبه بود به صورت به زمین افتادند و آسمانها نورانی شد. شیطان فریاد برآورد: «وای بر بتها و بت پرستان از این فرزند »!(۳)

____________________

۱. کافی: ج۱ ص۴۵۲، ۴۵۴. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۱ ص۵۸. بحار الانوار: ج ۱۵، ص ۲۷۳، ج۳۵ ص۶، ۷۷. روضة الواعظین: ص ۸۱. خصائص الائمةعليهم‌السلام : ص۶۴. معانی الاخبار: ص۴۰۳. اربعین ماحورزی: ص۲۰۴.

۲. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج ۲، ص ۱۹۸.

۳. علیعليه‌السلام ولید الکعبة: ص۴۱.

سخنان امیر المؤمنینعليه‌السلام پس از ولادت

آنگاه سلام بر زنان بهشتی نمود و حال آنان را پرسید. بانوان بهشتی او را در آغوش گرفتند و حضرت با آنان تکلّم فرمودند. هنگامی که حضرت حواعليها‌السلام او را در آغوش گرفت، آن حضرت فرمود: «سلام بر تو ای مادر، حوا »! حواعليها‌السلام پاسخ داد: سلام بر تو پسرم! علی بن ابی طالبعليه‌السلام از حال حضرت آدم پرسید. حواعليها‌السلام پاسخ داد: غرق در نعمتهای خداوند است و در جوار پروردگار متنعم است. در این هنگام که آن حضرت داخل کعبه بود ابوطالبعليه‌السلام در کوچه و بازار صدا می زد:بشارت باد شما را که ولی خدا ظاهر شده است، همان کسی که وصایت به او تمام و کامل می شود .(۱)

بعد از رفتن زنان بهشتی، پیامبران الهی حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت موسیعليهم‌السلام آمدند. امیرالمؤمنینعليه‌السلام با دیدن آنان حرکتی نمود و تبسّم فرمود و آن بزرگواران بر حضرتش سلام کردند: «سلام بر تو ای ولی خدا و خلیفه پیامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ».

حضرت در جواب فرمود: «علیکم السّلام و رحمه‌الله و برکاته ». و جداگانه بر هر یک سلام نمودند. آن بزرگواران یکی بعد از دیگری او را در آغوش گرفتند و بوسیدند و زبان به مدح او گشودند و رفتند. سپس ملائکه آمدند و او را به آسمانها بردند، و باز آوردند و بردند و هر بار کلماتی مخصوص در فضائل و مناقب حضرت می فرمودند.

فاطمه بنت اسدعليها‌السلام می فرماید: «بار دوم در حالتی آن حضرت را آوردند که او را در حریر سفید بهشتی پیچیده بودند و به من گفتند: «او را از چشم بینندگان حفظ کن که ولی رب العالمین است. بدانکه وارد بهشت نمی شود مگر کسی که ولایت او را بپذیرد و امامت و ولایت او را تصدیق کند. خوشا به حال آن که تابع اوست و وای بر کسی که از او رویگردان شود. مثَل او چون کشتی نوح است. هر که به آن پیوست نجات می یابد و هر که از آن باز ماند غرق می شود و سقوط می کند ». سپس در گوش او مطلبی گفتند که من

____________________

۱. الفضائل (شاذان بن جبرئیل قمی): ص۵۶. روضه الواعظین: ص ۷۹-۷۸. مناقب آل ابی طالبعليه‌السلام : ج ۲، ص ۱۹۸. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۱۳-۱۲، ۱۰۲.

نفهمیدم. بعد او را بوسیدند و برخاستند و بیرون رفتند و من ندانستم از کجا خارج شدند.»(۱)

سه روز در کعبه

فاطمه بنت اسدعليها‌السلام بعد از سه روز که مهمان الهی بود فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از کعبه شد که هاتفی غیبی چنین ندا داد: «ای فاطمه، نام این مولود را علی بگذار، چرا که من خدای علی اعلی هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهی داده ام. او در خانه من بدنیا آمده است. او اول کسی است که بر فراز خانه من اذان می گوید، و بتها را می شکند، و آنها را از بالای کعبه به صورت می اندازد. خوشا بحال کسی که او را دوست می دارد و از او اطاعت می کند و او را یاری می نماید. وای بر کسی که بغض او را دارد و از او سرپیچی می کند و او را خوار می نماید و حق او را انکار می نماید ».(۲)

در این سه روز در هر محفلی سخن از ولادت این مولود مبارک و استثنائی بود، بخصوص باز نشدن قفل در کعبه، شکافته شدن دیوار کعبه در روز و دیدن آن توسّط کفار، این مطلب را به صورت یک مسأله عمومی در آورده بود.

طلوع نور علیعليه‌السلام در آغوش پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :

صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلی شکاف برداشت به حدی که فاطمه بنت اسدعليه‌السلام با فرزند عزیزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه می کردند و قبل از سؤال کسی، فاطمه بنت اسدعليها‌السلام از بعضی

____________________

۱. علیعليه‌السلام ولید الکعبه: ص ۳۲. نور الابصار فی موالید الائمة الاطهارعليهم‌السلام : ص۳۱.

۲. امالی صدوق: ص۱۹۶. بحارالانوار: ج۳۵ ص۹، ۳۷. علل الشرائع: ص۱۳۶. معانی الاخبار: ص۶۲. امالی طوسی: ص۷۰۷. الثاقب فی المناقب: ص۱۹۷. جواهر السنیة: ص۲۲۹. بشارة المصطفیعليه‌السلام : ص۳۷. کشف الیقین: ص۱۹. مدینة المعاجز: ج۱ ص۴۸.

وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهای بهشتی و اینکه نام این حضرت به ندای آسمانی علیعليه‌السلام است.

ابوطالبعليه‌السلام و پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پیش آمدند، و فاطمه بنت اسدعليها‌السلام با مولود پیش آمد. حضرت مولی الموالی علیعليه‌السلام فرمودند: «السّلام علیک یا اَبَه و رحمه‌الله و برکاته ». ابوطالبعليه‌السلام فرمود: «و علیک السّلام یا بُنَیّ و رحمه‌الله و برکاته »، و آن حضرت را در آغوش گرفت.(۱) امیرالمؤمنینعليه‌السلام چشمان مبارک به صورت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم باز کرد و تبسّم فرمود و خود را حرکتی داد و فرمود: «السّلام علیک و رحمه‌الله و برکاته، مرا در آغوش بگیر ».

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پاسخ سلامش را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت، و بوسید و دست در دست او گذاشت. آنگاه امیرالمؤمنینعليه‌السلام دست راست بر گوش نهاد و اذان و اقامه فرمود و به یگانگی خداوند عزّوجل و نبوّت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شهادت داد. سپس از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم برای قرائت کتب آسمانی اجازه خواست. بعد از آنکه پیامبر صلای اللَّه علیه و آلهّ جازه فرمود، سینه را صاف کرد و آنچه در صحف حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسیعليهم‌السلام بود قرائت فرمود.(۲) سپس شروع به قرائت قرآن نمود که هنوز نازل نشده بود. آن حضرت سوره مبارکه مؤمنون را آغاز کرد:( قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ....) . سپس در حالتی که آن حضرت در آغوش رسول اللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود به خانه ابوطالبعليه‌السلام باز گشتند.

فاطمه بنت اسدعليها‌السلام می فرماید: هنگامی که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم گذاشتم، آن حضرت با زبان مبارک دهان علیعليه‌السلام را باز کرد و او را با آب دهان مبارک تحنیک کرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود: «این مولودی است که بر فطرت بدنیا آمده است ».

____________________

۱. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج ۲، ص ۱۹۸. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۱۸. کشف الغمّه: ج ۱، ص ۵۹. مدینة المعاجز: ج۱ ص۴۸. امالی طوسی: ص۷۰۸.

۲. الهدایة الکبری: ص۱۰۰. نور الابصار فی موالید الائمة الاطهارعليهم‌السلام : ص۳۳. بحار الانوار: ج ۳۵، ص ۲۲ - ۲۱. روضة الواعظین: ص۸۴. حلیة الابرار: ج۲ ص۵۸.

در روز سوم ولادت حضرت یا روز سوم خروج از کعبه و در بعضی اقوال دهم ذی الحجه، حضرت ابوطالبعليه‌السلام ولیمه مفصّلی داد و فرمود: «بیائید برای ولیمه علی بن ابی طالب و قبلاً هفت بار کعبه را طواف کنید و بعد بر فرزندم علی عليه‌السلام سلام کنید ».(۱)

کودکی علیعليه‌السلام با پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

امیرالمؤمنینعليه‌السلام در باره دوران کودکی خود و همراه بودن با پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چنین می فرمایند: به هنگام کودکی پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مرا به دامان می گرفت، به سینه خود می چسباند. غذا را می جوید و به دهانم می گذارد و از بوی خوش خویش به مشام جانم می بویانید. او در گفتارم دروغ و در کردارم اشتباه و نادانی نیافت. خداوند پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را از هنگام شیر خوارگی با بزرگترین فرشتگان همراه کرد، تا شبانه روز او را در راه بزرگواریها و نیکیهای جهان رهنمون باشد. من نیز از پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پیروی می کردم، چنانکه کودک شیرخواری از مادر فرمان می برد و از کردارهای او پیروی می کند. هر سال به کوه حرا می رفت، و در این هنگام هیچ کس جز من او را نمی دید.(۲)

۱۵ رجب

۱. زیارت امام حسینعليه‌السلام

در شب ۱۵ رجب و روز آن زیارت امام حسینعليه‌السلام (۳) و همچنین زیارت مشاهد مشرفه معصومینعليهم‌السلام (۴) مستحب است.

____________________

۱. بحار الانوار: ج۳۵ ص۱۸. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۲ ص۱۹۸. کشف الغمة: ج۱ ص۵۹. مدینة المعاجز: ج۱ ص۴۸. امالی طوسی: ص ۷۰۸.

۲. نهج البلاغة: خطبه قاصعة (۱۹۲). بحارالانوار: ج۱۴ ص۴۷۶، ج۱۸ ص۲۲۳، ج۳۸ ص۳۲۰.

۳. مصباح المجتهد: ص۷۴۳. فیض العلام: ص۳۰۸-۳۰۷. قلائد النحور: ج رجب، ص۱۴۵. مصباح کفعمی: ج۲ ص۵۹۹.

۴. مسار الشیعة: ص۳۵.

۲. وفات حضرت زینبعليها‌السلام

وفات مظلومانه و غریبانه امّ المصائب حضرت فاطمه صغری عقیله بنی هاشم زینب کبریعليها‌السلام در شب یکشنبه ۱۵ رجب سال ۶۲ ه به وقوع پیوسته است.(۱)

در مدت یک سال بعد از واقعه کربلا، زندگانی آن حضرت همراه با اشک و آه و خاطرات اسارت و کربلا سپری گشت. در عظمت آن مخدره همین بس که به فرموده صدوقرحمه‌الله ، از جانب امام حسینعليه‌السلام نیابت خاصه داشته است، و تا هنگامی که بیماری امام زین العابدینعليه‌السلام تمام نشده بود، این نیابت ادامه داشت.(۲)

نام گذاری حضرت:

هنگام ولادت جبرئیل از جانب خداوند متعال بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نازل شد و عرض کرد: «یا رسول اللَّه، اسم این دختر را زینب بگذار ». آنگاه جبرئیل گریست. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پرسید: سبب این گریه چیست؟ عرض کرد: همانا این دختر از آغاز زندگانی تا پایان روزگار در این سرای ناپایدار با رنج و درد و بلا خواهد زیست. گاهی به درد مصیبت شما یا رسول اللَّه مبتلا می شود، و گاهی در ماتم مادرش و گاهی در مصیبت پدر و گاهی به درد فراق برادرش حسن مجتبیعليه‌السلام دچار خواهد شد.از همه بالاتر به مصائب کربلا و نوائب دشت نینوا گرفتار می شود چنانکه مویش سفید و قامتش خمیده خواهد گردید .

این خبر را اهل بیتعليهم‌السلام شنیدند و اندوهناک و گریان شدند.پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم صورت بر صورت حضرت زینب عليها‌السلام نهاد و گریست . حضرت صدیقه طاهرهعليها‌السلام فرمود: یا ابتا، این گریه برای چیست؟ خداوند دیده های تو را نگریاند. فرمود: ای فاطمه، بعد از من و تو این دختر دچار بلاها و مصائبی می شود. حضرت صدیقهعليها‌السلام فرمود: چه ثواب دارد آن

____________________

۱. زینب الکبریعليها‌السلام (نقدی): ص ۱۱۴. معالی السبطین: ج ۲، ص ۲۲۵. مستدرک سفینة البحار: ج۴ ص۳۱۶. السیدة زینب الکبریعليها‌السلام من المهد الی اللحد: ص۹۶. وفیات الائمةعليها‌السلام : ص۴۷۰-۴۶۸. قلائد النحور: ج رجب، ص۱۴۵. العقیلةعليها‌السلام و الفواطم علیهن السلام: ص۶۸.

۲. کمال الدین: ص۵۰۱، ۵۰۷. بحارالانوار: ج۵۱ ص۳۶۴. الهدایة الکبری: ص۳۶۶. الغیبة (شیخ طوسی): ص۲۳۰. شجره طوبی: ج۲ ص۳۹۲.

کسی که بر دخترم زینبعليها‌السلام گریه کند؟ آن حضرت فرمود: «ای پاره تنم و ای نور چشمم، ثواب کسی که بر بر او و بر مصائب او گریه کند مانند ثواب کسی است که بر برادرش حسین گریه کند ». سپس نام آن حضرت را «زینب » نهاد.(۱)

آن حضرت یک سال و چند ماه بعد از واقعه کربلا با قلبی پر از اندوه از مصائب کربلا در خانه خود رحلت فرمودند ودر همان خانه دفن شدند . در وفات آن مخدره مظلومه روزهای ۱۴ رجب و دهم ماه رمضان را هم گفته اند.(۲)

۳. تغییر قبله

درروز ۱۵ رجب سال ۲ ه قبله از بیت المقدّس به سوی کعبه تغییر پیدا کرد. این برنامه در نماز ظهر در مسجد بنی سالم مدینه اتفاق افتاد و این مسجد بعد از آن به مسجدذی القبلتین نامیده شد.(۳)

۴. خروج از شعب ابی طالبعليه‌السلام

در این روز حضرت ختمی مرتبتصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ازشعب ابی طالب عليه‌السلام خارج شدند.(۴)

۵. شهادت امام صادقعليه‌السلام

شهادت امام صادقعليه‌السلام به روایتی در سال ۱۴۸ ه در چنین روزی بوده است.(۵)

____________________

۱. الطراز المذهب: ص۲۲. وفیات الائمة: ص۴۳۱. العقیلةعليهم‌السلام و الفواطم علیهن السلام: ص۱۱. ریاحین الشریعة: ص۳ ص۳۹-۳۸.

۲. الوقایع و الحوادث: ج ۱، ص ۱۱۳. وقائع الشهور: ص۱۶۶.

۳. مسار الشیعه: ص ۳۵. مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۸. مصباح المتهجد: ص ۷۴۲. بحار الانوار: ج ۸۱، ص ۶۹. وقایع الشهور: ص ۱۲۱. اقبال: ج۳ ص۲۵۴. تقویم المحسنین: ص۱۸. اختیارات: ص۳۷. وقایع الایام: ج۱ ص۱۵۵. فیض العلام: ص۳۰۸. قلائد النحور: ج رجب، ص۱۵۱.

۴. مصباح المتهجد: ص ۷۴۱. بحار الانوار: ج ۹۷، ص ۱۶۸. قلائد النحور: ج رجب، ص ۱۴۵. اختیارات: ص۳۶. فیض العلام: ص ۳۰۸. مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۹. تقویم المحسنین: ص۱۸. اقبال: ج۳ ص۲۵۴.

۵. اعلام الوری: ج۱ ص۵۱۴. روضة الواعظین: ج۱ ص۲۱۲. بحارالانوار: ج۴۷ ص۱. الدروس الشرعیة: ج۲ ص۱۲.

۱۶ رجب

۱. خروج فاطمه بنت اسدعليها‌السلام از کعبه

در ابتدای این روز حضرت فاطمه بنت اسدعليها‌السلام با فرزندش امیرالمؤمنینعليه‌السلام از کعبه خارج شد .(۱)

۱۷ رجب

۱. مرگ مأمون

روزپنج شنبه ۱۷ رجب سال ۲۱۸ ه (۲) ، یا به قولی ۸ رجب(۳) یا ۹ رجب(۴) یا ۱۸ رجب(۵) مأمون لعنت اللَّه علیه درسن ۴۸ سالگی به اجدادش پیوست. مدت خلافت او۲۱ سال بود.(۶)

۱۸ رجب

۱. وفات ابراهیم فرزند پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

درسال ۱۰ ه ابراهیم فرزند پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از دنیا رفت.(۷) مادر این بزرگوار ماریه قبطیهعليها‌السلام

____________________

۱. بحارالانوار: ج۳۵ ص۱۸. امالی طوسی: ص۷۰۷. مدینة المعاجز: ج۱ ص۴۷.

۲. تتمه المنتهی: ص ۲۹۷. مستدرک سفینه البحار: ج ۵، ص ۲۲۴. قلائد النحور: ج رجب، ص ۶۹، ۱۸۰. تاریخ بغداد: ج۱۰ ص۱۸۹. البدایة و النهایة: ج۱۰ ص۳۰۶.

۳. مستدرک سفینه البحار: ج ۴، ص ۷۸، ج ۵، ص ۲۲۴. وقایع الایام: ج ۱، ص ۱۰۴. جنات الخلود: ص۶۴. تتمة المنتهی: ص ۲۹۷. تاریخ دمشق: ج۳۳ ص۳۳۷.

۴. توضیح المقاصد: ص۱۷. وقائع الشهور: ص۱۱۸.

۵. تاریخ الخلفاء: ص ۳۱۳. تاریخ طبری: ج۷ ص۲۱۰.

۶. تتمة المنتهی: ص۲۹۷. فیض العلام: ص ۳۱۲. قلائد النحور: ج رجب، ص۶۹، ۱۸۰. نفاوح العلام: ص۴۰۹. مروج الذهب مسعودی: ج۳ ص۴۵۶.

۷. مصباح المتهجد: ص ۷۴۸. منتخب التواریخ: ص ۶۱. فیض العلام: ص ۳۱۳. زاد المعاد: ص ۳۴. اختیارات: ص۳۷. قلائد النحور: ج رجب، ص۱۸۶-۱۸۳.

بود.(۱) ولادتش در ماه ذی حجه سال ۸ ه بوده است.(۲) سن ابراهیم هنگام وفات به قولی۱۸ ماه (۳) ، و به قولی یک سال و ده ماه و هشت روز(۴) و به قولی دو سال و چند ماه(۵) بود.

۲. اول خلافت شوم یزید

در این روز یزید ملعون خلافت غصب شده را در دست گرفت. سه روز بعد از مرگ معاویه و دفن او در۱۵ رجب ، یزید به دمشق آمد و کنار قبر او رفت و گریست. بعد از آن به کاخ رفت و تا سه روز بیرون نیامد. سپس درروز ۲۱ رجب به مسجد آمد و به منبر رفت و خطبه خواند.(۶)

۱۹ رجب

۱. مرگ معتمد عباسی

در این روز درسال ۲۷۹ ه المعتمد علی اللَّه احمد بن متوکل ملقب به معتمد به جهنّم واصل شد. (۷) علت مرگ او این بود که در کنار نهری در حال عیش و نوش بود و در اثر نوشیدن زیاد شراب یا زهری که توسط پسر برادرش در شراب او ریخته بودند، شکمش ترکید.(۸) به قول دیگر او در ۱۸ رجب به درک واصل شد.(۹)

____________________

۱. شرح حال این بزرگوار در تتمه ماه محرم به تفصیل بیان شده است.

۲. بحار الانوار: ج ۲۱، ص ۴۵، ۱۸۳، ۴۰۹. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۸۷.

۳. تاج الموالید: ص۹. مستدرک حاکم: ج۴ ص۳۸.

۴. بحار الانوار: ج۲۲ ص۱۵۲، ۱۶۶. شرح الاخبار: ج۳ ص۱۵.

۵. تاج الموالید: ص۹.

۶. وقایع الایام: ج ۱، ص ۲۰۸. البدایة و النهایة: ج۸ ص۱۵۳.

۷. الهدایة الکبری: ص۳۶۷. تاریخ بغداد: ج۴ ص۲۸۱. التنبیه و الاشراف: ص۳۲۰. البدایة و النهایة: ج۱۱ ص۷۵. سیر اعلام النبلاء: ج۱۲ ص۵۵۲.

۸. قلائد النحور: ج رجب، ص ۱۴۲. تاریخ طبری: ج۸ ص۱۶۴.

۹. تتمه المنتهی: ص ۳۶۰. مروج الذهب: ج۴ ص۲۳۱.