تقویم شیعه

تقویم شیعه0%

تقویم شیعه نویسنده:
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تاریخ اسلام

تقویم شیعه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: عبدالحسين نيشابورى
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: مشاهدات: 32834
دانلود: 12749

تقویم شیعه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 465 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 32834 / دانلود: 12749
اندازه اندازه اندازه
تقویم شیعه

تقویم شیعه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


در تنظيم كتاب حاضر نكات زير در نظر گرفته شده است :
1. تقسيم اصلى كتاب بر اساس ماه هاى دوازده گانه قمرى در 12 بخش ‍ است. در هر بخش روزهاى هر ماه عنوان اصلى قرار داده شده، و وقايع هر روز با شماره گذارى و عنوان فرعى آورده شده است.
2. در پايان روزهاى هر ماه به ذكر وقايعى مى پردازيم كه در آن ماه رخ داده ولى روز آن تعيين نشده است.
3. در اكثر ولادت ها و شهادتها قولهاى نادر و خلاف مشهور وجود دارد، كه ما با انتخاب قول اقوى بقيه اقوال را در ذيل آنها يادآور شديم. در مواردى مانند شهادت حضرت زهرا عليهالسلام  كه چند روز در سال رسما مطرح است همه آنها ذكر مى شود.
4. وقايع مذكور در اين تقويم از ولادت پيامبر صلی الله علیه و آله تا آغاز غيبت كبرى است.
5. همچنين وقايع تاريخى بسيارى با سند و مدرك وجود دارد، كه به خاطر ربط نداشتن به معصومين عليهمالسلام  ذكر نشده است.
6. در برخى موارد با توجه به اهميت آنها تفصيل بيشترى داده شده است.
7. در آغاز هر بخش خلاصه اى از وقايع آن ماه و دورنمايى از آنها ذكر شده است.
اميد است اين تقويم، به پيوند زندگى هايمان با اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام  تحكيم بيشترى ببخشد، و با تذكر روزهاى غم آنان اندوهناك و با ياد روزهاى خوش آنان شاد باشيم. در اعتقاد ما لذت بردن از زندگى اين گونه است، و معنادار بودن زندگى جز اين نيست.

پس از تولد آن بزرگوار را نزد پدر بردند و شروع به سخن فرمود: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ و أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله و أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله » و ائمه معصومینعليهم‌السلام را یکی بعد از دیگری نام برد تا به وجود شریف خود رسید و برای فرج محبین خود دعا فرمود.

امام زمانعليه‌السلام در آغوش پدر

آنگاه حسب الامر امام عسکریعليه‌السلام ، حکیمه خاتون او را نزد مادرش نرجس خاتون برد. حکیمه خاتون می فرماید: روز هفتم به خدمت امام حسنعليه‌السلام رفتم. حضرت فرمود: «پسر مرا بیاورید ». آن وجود سراپا جود را نزد آن امام بردیم. حضرت زبان در دهان وی گذاشتند و فرمودند: «پسرم، سخن بگو». دیدم آنچه در روز اول از او شنیده بودم از اقرار به وحدانیت و ثنا بر جد خود پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و امیرالمؤمنینعليه‌السلام و سایر ائمهعليهم‌السلام تا پدر بزرگوارش دوباره بیان کرد و این آیه را تلاوت فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ ».

سپس پدر بزرگوارشان فرمودند: بخوان آنچه را که خدا بر پیامبران خود نازل فرمود. حضرت خواندن صحف آدم را به لغت سریانی آغاز نمود، و بعد کتاب ادریس و نوح و صالح و صحف ابراهیم و تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و فرقان محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را قرائت نمود. بعد از آن بیان قصص انبیاء و مرسلین را شروع نمود.

حکیمه خاتون می گوید: پس از چهل روز دیگر، دوباره خدمت فرزند برادرم امام عسکریعليه‌السلام رفتم و حضرت صاحب الزمانعليه‌السلام را دیدم که راه می رود. امام عسکریعليه‌السلام فرمود: ای عمه، مولود عزیز نزد خدا این است. گفتم: ای سید و مولای من، نشو و نمای او را در چهل روز زیادتر از دیگران می بینم. حضرت فرمودند: «ای عمه، ما اوصیاء در یک روز نشو و نمای یک هفته دیگران را، و در یک جمعه نشو و نمای

____________________

۱. سوره قصص: آیات ۶ - ۵.

یک سال دیگران را می نمائیم». من برخاستم و سر آن طفل را بوسیده به منزل مراجعه کردم .(۱)

القاب امام زمانعليه‌السلام

از القاب آن نور الهی «حجه اللَّه عليه‌السلام » ، «حجة آل محمد عليهم‌السلام »، «صاحب الزمان عليه‌السلام » یعنی فرمانروای عصر خود، «مالک رقاب الخلایق عليه‌السلام » یعنی امر امر او و نهی نهی او و حکم حکم او و فرمان فرمان اوست، «مهدی عليه‌السلام » که خلق به وسیله او هدایت می یابند و به وجود مقدس او از جاده ضلالت به شاهراه هدایت رسیده رستگار می شوند، «قائم عليه‌السلام » که حضرت صادقعليه‌السلام فرمودند: «از این جهت که به حق قیام می نماید او را قائم گویند»، «منتظر عليه‌السلام » که برای او غیبت طولانی است، و مخلصین او انتظار خروجش را می کشند و شکاکین او را انکار می کنند.(۲)

اوصاف امام زمانعليه‌السلام

اوصاف ظاهری آن حضرت شباهتهای زیادی به رسول گرامی اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارد. خطی از موی سیز رنگ مانند زمرد از گردن تا ناف مبارک او کشیده است. صورت مبارکش مانند ستاره ای درخشنده و نورانی است. امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: «او جوانی است خوش روی و خوش موی و نور صورت مبارکش بر سیاهی محاسن و موی سر انوار او غالب است».(۳) امام باقرعليه‌السلام می فرماید: «رنگ مبارکش مایل به سرخی است مانند گل سرخ شکفته و چشمانش گشاده و میان ابروهایش مرتفع و مابین شانه های او باز است.»(۴) گشاده جبین است و بینی او بلند و نازک و شکم مبارکش بر آمدگی دارد، و بیخ دندانهای ثنایش گشاده است.

____________________

۱. بحار الانوار: ج۵۱ ص۲۰، ۲۷. الهدایة الکبری: ص۳۵۶. مدینة المعاجز: ج۸ ص۲۶-۲۰. معجم احادیث الامام المهدیعليه‌السلام : ج۴ ص۳۶۹. کفایة الموحدین: ج۳ ص۳۴۰ - ۳۴۱. فیض العلام: ص۳۴۶.

۲. کفایه الموحدین: ج ۳، ص ۳۴۳. بحار الانوار: ج۵۱ ص۳۰.

۳. الغیبة (شیخ طوسی): ص۴۷۰. بحار الانوار: ج۵۱ ص۳۶.

۴. الغیبة (شیخ طوسی): ص۲۱۵. بحار الانوار: ۵۱ ص۴۰. معجم احادیث الامام المهدیعليه‌السلام : ج۳ ص۲۳۷. کفایة الموحدین: ج۲ ص۷۸۱.

مادر امام زمانعليه‌السلام

والده حضرت صاحب الامرعليه‌السلام حضرت نرجس خاتون است که نامها و القاب دیگر حضرتعليها‌السلام ،ملیکه، ریحانه، صیقل، سوسن است. در زیارت آن حضرت - که تمامی عبارات آن دلالت واضحی بر علو منزلت آن بانو دارد - توصیف بهراضیه، مرضیه، صدیقه، تقیّه نقیّه، زکیّه، والدة الامام، المودعة السرار الملک العلاّم، امّ موسی، ابنة حواری عیسی شده است.(۱)

بنابر نقلیجناب نرجس عليها‌السلام درسال ۲۶۱ هـ در سامراء از دنیا رحلت کرد و در جوار امامین حضرت هادی و امام عسگریعليهما‌السلام دفن شد.(۲) بنابر نقلی دیگر درسال ۲۶۰ هـ قبل از شهادت امام عسگریعليه‌السلام رحلت نمود. زیرا هنگامی که امامعليه‌السلام از وقایع بعد از شهادت خود نسبت به فرزند و عیالش خبر داد حضرت نرجس خاتونعليه‌السلام از آن حضرت خواستند که دعا بفرمایند قبل از ایشان از دنیا بروند.(۳)

حضرت حکیمه خاتوندختر حضرت جواد الائمه عليه‌السلام است که توفیق رؤیت و درک چهار امام معصومعليه‌السلام را داشته است.(۴) ایشان در سال ۲۷۴ ه در سامراء رحلت فرمودند.(۵)

ایشان محرم اسرار اهل بیتعليه‌السلام بوده و کسی است که در ولادت حضرت صاحب الزمانعليه‌السلام حاضر بوده و چندین بار خدمت آن حضرت مشرف شده است. بعد از وفات امام حسن عسکریعليه‌السلام یکی از وفات امام حسن عسکریعليه‌السلام یکی از سفرا بوده که به واسطه او مردم به حوائج خود نائل می شدند.(۶)

____________________

۱. بح ار الانوار: ج۹۹ ص۷۰. ریاحین الشریعه: ج ۳ ص۲۶-۲۵.

۲. ریاحین الشریعه: ج ۳، ص ۲۵ - ۲۶.

۳. تاریخ سامراء: ج ۱، ص ۲۴۳. مستدرک سفینة البحار: ج ۱۰، ص ۲۵. بحار الانوار: ج۵۱ ص۵.

۴. بحار الانوار: ج ۵۰ ص ۸.

۵. تاریخ سامراء: ج ۱، ص ۲۳۹.

۶. ریاحین الشریعة: ج۴ ص۱۵۰.

ایام پس از ولادت امام زمانعليه‌السلام

پس از گذشت یک شب از ولادت امام عصرعليه‌السلام ، نسیمِ خادم خدمت آن حضرت رسید و عطسه کرد. امامعليه‌السلام فرمود: «یَرحَمکَ اللهُ » سپس فرمود: «عطسه تا سه روز امان از مرگ است».(۱) این ماجرا در روز ۲۵ شعبان هم نقل شده است.(۲)

سه روز بعد از ولادت امام عصرعليه‌السلام ، حضرت امام حسن عسگریعليه‌السلام فرزند خود را به اصحاب خاص نمایاند و امامت او را تصدیق فرمودند.(۳)

غیبت صغری:

درغیبت صغری چهار تن از بزرگان شیعه به ترتیب وکیل و سفیر و نایب خاص امام زمانعليه‌السلام بودند، که خدمت آن حضرت می رسیدند و وکالتشان مورد تأیید آن حضرت بود، و پاسخهای امامعليه‌السلام در حاشیه نامه ها توسط نوّاب به دست مردم می رسید.

البته غیر از این چهار نفر وکلای دیگری هم از طرف امامعليه‌السلام در بلاد مختلف بودند که به وسیله همین چهار بزرگوار امور مردم را به عرض امام زمانعليه‌السلام می رساندند و از سوی امامعليه‌السلام در امور آنها توقیع هایی صادر شده بود. سفارت این چهار بزرگوار سفارت مطلق و تام بوده، ولی دیگران در موارد خاصی سفارت داشتند، مانند ابوالحسین محمد بن جعفر اسدی،احمد بن اسحاق اشعری،ابراهیم بن محمد همدانی، احمد بن حمزه بن الیسع.(۴)

نوّاب اربعه عبارتند ازابوعمرو عثمان بن سعید عمری، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی ابوالحسن علی بن محمد سمری .

____________________

۱. کمال الدین: ص ۴۳۰، ۴۴۱. بحار الانوار: ج۵۱ ص۵، ۳۰. وقایع الشهور: ص ۱۴۷.

۲. الغیبة (شیخ طوسی): ص۲۳۲. بحار الانوار: ج۵۱ ص۵. وقایع الشهور: ص۱۴۶.

۳. وقایع الشهور: ص ۱۴۷.

۴. الغیبة (شیخ طوسی): ص۴۱۵. بحار الانوار: ج۵۱ ص۳۶۲. المهدیعليه‌السلام : ص ۱۸۲. اعیان الشیعه: ج ۴، ص ۴۸، بخش سوم.

نائب اول عثمان بن سعید مورد اعتماد مردم و جلیل القدر و وکیل حضرت هادی و امام عسکریعليهما‌السلام نیز بود.(۱) او به امر امامعليه‌السلام متصدی کفن و دفن امام عسکریعليه‌السلام گردید.(۲)

چون امام عسکریعليه‌السلام در محله عسکر سکونت داشتند و تماس با آن حضرت برای شیعیان مشکل بود. عثمان بن سعید چون روغن فروش بود، اموال را در ظرفهای روغن می ریخت و به خدمت امامعليه‌السلام می برد.

احمد بن اسحاق قمی هنگامی که از امام هادیعليه‌السلام پرسید: آقای من، گاهی غائب و گاهی حاضرم. وقتی هم که حضور دارم نمی توانم خدمتتان برسم. سخن چه کسی را بپذیرم و فرمان چه شخصی را اطاعت کنم؟ حضرت فرمود: «این ابوعمرو عثمان بن سعید عمری مورد اطمینان و امین است، آنچه به شما بگوید از من می گوید و آنچه به شما برساند از من می رساند

احمد بن اسحاق می گوید: پس از رحلت امام هادیعليه‌السلام نزد امام عسکریعليه‌السلام رفته همان گفته را تکرار کردم. آن حضرت مانند پدر بزرگوارشان فرمودند: «ابو عمرو امین و مورد اطمینان امام گذشته ومورد اطمینان من در زندگی و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید و آنچه به شما برساند از من می رساند.»

جناب عثمان بن سعید پس از امام عسکریعليه‌السلام به فرمان حضرت مهدیعليه‌السلام به وکالت و نیابت ادامه داد، و شیعیان مسائل خود را نزد او می بردند و پاسخ امامعليه‌السلام توسط او به مردم می رسید.

نائب دوم ابوجعفر محمد بن عثمان بود و او نیز همچون پدر از بزرگان شیعه و در تقوی و عدالت و بزرگواری مورد احترام شیعیان بود. عثمان بن سعید پیش از وفات به فرمان امام عصرعليه‌السلام فرزند خود ابوجعفر محمد بن عثمان را به جانشینی خود و نیابت امامعليه‌السلام معرفی کرد. این در حالی بود که امام عسکریعليه‌السلام نسبت به او و

____________________

۱. المهدی علیه السّلام: ص ۱۸۱. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۴۴.

۲. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۵۶. اعیان الشیعه: ج ۲ ص ۴۸ بخش سوم.

پدرش اظهار اعتماد و اطمینان فرموده بود و شیعه بر عدالت و تقوی و اطاعت او اتفاق داشتند.(۱)

پس از درگذشت نائب اول جناب عثمان بن سعید، توقیعی از جانب امام زمانعليه‌السلام در مورد وفات او و نیابت فرزندش محمد صادر شد که ترجمه قسمتی از آن چنین است: «انا للَّه و انا الیه راجعون، در برابر فرمان خدا تسلیم و به قضای او راضی هستیم. پدرت سعادتمند زیست و پسندیده در گذشت. خداوند او را رحمت کند و به پیشوایان و سرورانش عليهم‌السلام ملحق سازد. از کمال سعادت پدرت بود که خداوند فرزندی چون تو را به او عنایت کرد که پس از او جانشینش گردی، و در امورش قائم مقام او باشی و برایش طلب رحمت و آمرزش نمائی ».(۲)

از محمد بن عثمان پرسیدند: صاحب الامرعليه‌السلام را دیده ای؟ گفت آری و آخرین ملاقاتم با او کنار بیت الحرام بود که می فرمود: «اللهُمَّ اَنجِز لی ما وَعَدتَنی » و نیز او را در مستجار نزدیک رکن یمانی کعبه دیدم که می گفت: «اللهُمَّ انتَقِم لی مِن اَعدائی ».(۳)

این بزرگوار کتاب هایی در فقه تألیف کرده که مشتمل است بر آنچه از امام عسکریعليه‌السلام و از پدر خود شنیده بود.(۴)

محمد بن عثمان برای خود قبری ترتیب داده بود و آن را ساج پوشانده بود و روی آن آیاتی از قرآن کریم و اسامی ائمه اطهارعليهم‌السلام را نوشته بود. هر روز داخل آن می شد و یک جزء قرآن قرائت می کرد و بیرون می آمد. او پیش از مرگ از روز وفات خود خبر داد و در همان روز که خبر داده بود در گذشت.(۵) همچنین پیش از رحلت به

____________________

۱. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۴۶ - ۳۴۴. الغیبة (شیخ طوسی): ص ۳۵۷ - ۳۵۴. الکنی و الالقاب: ج ۳، ص ۲۶۷. المهدیعليه‌السلام : ص۱۸۱.

۲. کمال الدین: ص ۵۱۰. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۴۹. الغیبة (شیخ طوسی): ص ۳۶۱. احتجاج: ج۲ ص۳۰۱.

۳. من لا یحضر الفقیه: ج۲ ص۵۲۰. کمال الدین: ص۴۴۰. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۶۴-۲۵۱. بحار الانوار: ج ۵۱ ص ۳۵۱، ج۵۲ ص۳۰.

۴. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۶۳. بحار الانوار: ج۵۱ ص۳۵۰. حق الیقین: ص۲۹۹. الذریعه: ج۲ ص۱۰۶.

۵. الکنی و الالقاب: ج ۳، ص ۲۶۸ - ۲۶۷. حق الیقین: ص ۳۰۰.

شیعیان خبر داد کهامام عليه‌السلام جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی را برای سفارت و ارتباط با خود انتخاب فرموده اند و او قائم مقام من است و به او مراجعه کنید .(۱) او درسال ۳۰۵ هـ رحلت فرمود.(۲)

نائب سوم جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی است، که نزد موافق و مخالف عظمت و بزرگی ویژه ای داشت، و به عقل و بینش و تقوی و فضیلت نزد عموم فرقه های مختلف مذهبی مشهور بود و در زمان نائب دوم از جانب او متصدی پاره ای از امور بود.

با اینکه میان یاران نائب دوم، جعفر بن احمد بن متیل از همه به او نزدیکتر بود، و حتی در اواخر زندگی جناب محمد بن عثمان، غذای منزل او را در منزل جعفر بن احمد بن متیل تهیه می کردند، و در میان اصحاب احتمال نیابت و جتنشینی جعفر بن احمد بیشتر بود، اما در آخرین ساعات زندگی جناب محمد بن عثمان که جعفر بن احمد بالای سر او و حسین بن روح پائین پایش نشسته بود، به جعفر بن احمد رو کرد و فرمود: «مأمور شده ام که امور را به ابوالقاسم حسین بن روح واگذار نمایم ». جعفر بن احمد از جا برخاست و دست حسین بن روح را گرفت و او را بالای سر محمد بن عثمان نشاند و خود در پائین پای او نشست.

در۶ شوال سال ۳۰۵ هـ اولین توقیع از ناحیه مقدسه امام عصرعليه‌السلام برای او صادر شد که متن آن چنین بود: «ما او را می شناسیم، خداوند تمامی خیر و رضای خویش را به او بشناساند و به توفیق خود او را یاری نماید. از مکتوب او مطلع شدیم و نسبت به او وثوق و تطمینان داریم. او را نزد ما مکام و منزلتی است که خشنودش می سازد. خداوند احسان

____________________

۱. کمال الدین: ص ۵۰۳. مدینة المعاجز: ج۸ ص۲۰۹. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۵۵ - ۳۵۴. الغیبة (شیخ طوسی): ص ۳۷۱ - ۳۷۰.

۲. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۶۶. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۵۲. الکنلی و الاقاب: ج۳ ص۲۶۸. مستدرک سفینة البحار: ج۵ ص۲۳۱.

۳. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۷۰. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۵۴ - ۳۵۳. کمال الدین: ص۵۰۳. مدینة المعاجز : ج۸ ص۲۰۹.

خویش را به او بیفزاید که خدا ولی و توانا بر همه چیز است، و سپاس خدای را که شریکی ندارد و درود و سلام فراوان خداوند بر فرستاده او محمد و بر خاندان او صلوات اللَّه علیهم ».(۱)

از ابوسهل نوبختی صاحب تألیفات که از متکلمین بزرگ بغداد بود پرسیدند: برای چه جناب ابوالقاسم حسین بن روح به مقام نیابت نائل شد و شما نائل نشدید ؟ گفت: ائمهعليهم‌السلام داناترند و آنچه برگزینند شایسته تر و مناسب تر است، ولی من فردی هستم که با خصم برخورد و مناظره می کنم و اگر نائب امامعليه‌السلام بودم و مکان امام زمانعليه‌السلام را می دانستم چنانکه ابوالقاسم حسین بن روح به جهت نیابت می داند و در گیر و دار بحث پیرامون امامعليه‌السلام با مخالفان در تنگنا قرار می گرفتم ممکن بود نتوانم خود را کنترل کنم و جای آن حضرت را افشا نمایم، ولی ابوالقاسم اگر امامعليه‌السلام در زیر دامان او مخفی باشد و او را با آلات لرنده تکه تکه نمایند دامان خود را از او بر نمی دارد و او را به دشمن نشان نخواهد داد.(۲)

جناب ابوالقاسم حسین بن روح حدود۲۱ سال مقام نیابت داشت. او قبل از وفات امور نیابت را به امر امامعليه‌السلام به ابوالحسن علی بن محمد سمری وا گذاشت، و در ماهشعبان سال ۳۲۶ هجری در گذشت. آرامگاه او در بغداد است.(۳)

نائب چهارم ابوالحسن سمری است که حسب الامر حضرت صاحب الزمانعليه‌السلام به جناب حسین بن روح، امر نیابت بعد از او به ابوالحسن سمری واگذار شد. به فرموده بزرگان رجال، عظمت و جلالت قدر او محتاج به توصیف نیست. ابوالحسن سمری روزی به جمعی از مشایخ که نزد او بودند فرمود: «خداوند به شما درمصیبت علی بن بابویه قمی اجر عنایت فرماید. در این ساعت او از دنیا رفت». آنان ساعت و روز و ماه

____________________

۱. الغیبة (شیخ طوسی): ص ۳۷۲. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۵۶.

۲. الغیبة (شیخ طوسی): ص ۳۹۱. الانوار: ج ۵۱، ص ۳۵۹. الکنی والالقاب: ج ۱، ص ۹۴.

۳. الغیبة (شیخ طوسی): ص ۳۸۷، ۳۹۳. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۵۸ - ۳۶۰. حق الیقین: ص ۳۰۱.

را یادداشت کردند، و ۱۷ یا ۱۸ روز بعد خبر رسید که در همان ساعت علی بن بابویه قمی در گذشته است.(۱)

پایان غیبت صغری:

پیش از وفات علی بن محمد سمری گروهی از شیعیان نزد او گرد آمدند و پرسیدند: «پس از شما چه کسی جانشین شما خواهد بود »؟ پاسخ داد: «من مأمور نشده ام که در این مورد به کسی وصیت کنم.»(۲) سپس توقیعی را که از سوی امام غائبعليه‌السلام در این باره صادر شده بود به شیعیان نشان داد.

آنان از روی توقیع استنساخ کردند که مضمون آن چنین بود: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم، ای علی بن محمد سمری، خداوند در مصیبت تو پاداش برادرانت را عظیم دارد. تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. پس امور خویش را فراهم آور و به هیچکس وصیت مکن که پس از تو جانشین تو شود. غیبت کبری واقع شد و ظهوری نخواهد بود تا آنگاه که خدای متعال فرمان دهد، که پس از مدت طولانی و قساوت دلها و پر شدن زمین از ستم است. به زودی افرادی نزد شیعیان من مدعی مشاهده من می شوند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و پیش از صیحه (۳) چنین ادعائی نماید (یعنی ادعای رؤیت به عنوان سفارت و نیابت نماید) دروغگو و افترا زننده است و لا حول و لا قوه الا باللَّه العلی العظیم ».(۴)

____________________

۱. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۹۶. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۶۱. الکنی و الالقاب: ج ۳، ص ۲۶۸. خاتمة المستدرک: ج۳ ص۲۸۱.

۲. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۶۰.

۳. خروج سفیانی و صیحه دو علامت از علامتهائی هستند که هنگام ظهور امام عصرعليه‌السلام واقع می شود.

۴. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۶۱، ج ۵۲ ص۱۵۱، ج۵۳ ص۳۱۸. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۹۵. کمال الدین: ۵۱۶. احتجاج: ج۲ ص۲۹۷. الثاقب فی المناقب: ص ۶۰۴. الخرائج و الجرائح: ج۳ ص۱۱۲۹. معجم احادیث الامام المهدیعليه‌السلام : ج۴ ص۳۱۷. حق الیقین: ص ۳۰۱.

روز ششم که مصادف با نیمه شعبان سال ۳۲۹ هـ بود جناب ابوالحسن سمری در گذشت، و در خیابان خلنجی کنار نهر ابو عتاب در بغداد دفن گردید.(۱)

مجلسیرحمه‌الله از احتجاج مرحوم شیخ طبرسی نقل می فرماید: هیچیک از نائبان خاص امام عصرعليه‌السلام جز با فرمان صریحی از جانب آن حضرت و تعیین و نصب و معرفی نائب قبلی به نیابت قیام نکرد. شیعه نیز گفتار هیچیک را نپذیرفت مگر بعد از بروز نشانه و معجزه ای به دست هر یک از آنان از طرف امام عصرعليه‌السلام که بر راستی گفتار و درستی نیابتشان دلالت می کرد.(۲)

وظائف زمان غیبت کبری:

شیعیان و دوستان آن حضرت در زمان غیبت وظائفی دارند(۳) از جمله:

۱. قرائتدعای ندبه در روزهای جمعه، عید فطر، عید قربان، عید غدیر.

۲.زیارت آن حضرت در روز جمعه.

۳. برای ثبات و محکم ماندن اعتقادات خواندن این دعای شریف: «یا اللهُ، یا رَحمنُ، یا رَحیمُ، یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ، ثَبِّت قَلبی عَلی دینکَ».(۴)

۴. از جا برخاستن به احترام نام «قائم » آن بزرگوار.

۵.توسل به آن حضرت در مشکلات و گرفتاری ها.

۶.صدقه برای سلامتی و فرج وجود شریفش.

۷. قرائت این دعا که از خداوند می خواهیم آن حضرت را به ما بشناساند: «اللّهُمَّ عَرِّفنی نَفسَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی نَفسَکَ لَم اَعرِف نَبِیَّکَ، اللّهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِن

____________________

۱. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۹۶. اعیان الشیعة: ج ۲، ص ۴۸ بخش سوم. قاموس الرجال: ج ۷، ص ۵۱. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۶۲. معجم رجال الحدیث: ج۱۳ ص ۱۸۴.

۲. احتجاج: ج۲ ص۲۹۷. بحار الانوار: ج ۵۱، ص ۳۶۲.

۳. به کتاب «مکیال المکارم فی فضائل الدعاء للقائمعليه‌السلام » و ترجمه آن مراجعه شود.

۴. کمال الدین: ج ۲، ص ۳۵۲. بحار الانوار: ج۵۲ ص۱۴۹. معجم احادیث الامام الحدیث المهدیعليه‌السلام : ج۴ ص۱۲۳. مکیال المکارم: ج۲ ص۵۶، ۱۶۸.

لَم تُعَرِّفنی رَسُولَکَ لَم اَعرِف حُجَّتَکَ، اللّهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِن لَم تُعَرِّفنی حُجَّتَکَ ضَلَلتُ عَن دینی ».(۱)

۸. شرکت درمجالس منسوب به آن حضرت ، مخصوصاً مجالس عزاداری جد بزرگوارش حضرت سیّد الشّهداءعليه‌السلام .

۹.هدیه اعمال صالحه برای آن حضرت ، مانند زیارت قبور مطهر پدران بزرگوارش، قرائت قرآن و حج و عمره و طواف.

۱۰.توبه حقیقی از گناهان .

۱۱.متوجه کردن مردم به آن حضرت .

۲. وفات علی بن محمد سمری نائب امام زمانعليه‌السلام

وفات شیخ جلیل نایب خاص امام عصرعليه‌السلام علی بن محمد سمری در این روز بوده استکه به معنای اتمام غیبت صغری و شروع غیبت کبری است ، چه اینکه حضرت صاحب الامرعليه‌السلام به او امر فرموده بودند که وصی و جانشینی برای خود قرار مده، که غیبت کبری شروع شده است.(۲)

۱۸ شعبان

۱. وفات حسین بن روح نوبختی نایب امام زمانعليه‌السلام

در این روز بهسال ۳۲۶ هـ نایب سوم حضرت صاحب الامر عجل اللَّه تعالی فرجه، جناب حسین بن روح نوبختی در بغداد به عالم بقا رحلت کرد و در همانجا دفن شد.(۳)

____________________

۱. کافی: ج۱ ص۳۳۷. الغیبة (نعمانی): ص ۱۶۶. کمال الدین: ص۳۴۲. بحار الانوار: ج۵۲ ص۱۴۶. مکیال المکارم: ج۱ ص۸۳، ج۲ ص۱۶۷.

۲. الغیبة (شیخ طوسی): ص۳۹۴. کمال الدین: ص ۵۰۳. بحار الانوار: ج۵۱ ص ۳۶۰. حق الیقین: ص ۳۰۱. مراقد المعارف: ج۱ ص ۳۷۵. فیض العلام: ص ۳۴۸. قلائد النحور: ج شعبان، ص ۴۶۳.

۳. قلائد النحور: ج شعبان، ص ۴۶۲. برای تفصیل بیشتر به ۱۵ شعبان مراجعه شود.

۱۹ شعبان

۱. جنگ بنی المصطلق

در این روز درسال ۵ یا ۶ هـ غزوه بنی المصطلق اتفاق افتاد.(۱) حرکت برای این جنگ در دوم شعبان همین سال بود. تعداد مسلمانان ۱۰۰۰ نفر بودند که ۳۰ اسب داشتند، ولی کفار ۷۰۰ نفر بودند. یک نفر از مسلمانان در این جنگ شهید شد و از کفار ۱۰ نفر به قتل رسیدند. در این جنگ غلبه و نصرت از آن مسلمین بود.

مصطلق منزلی بین مکه و مدینه است که منسوب به مصطلق است. او اول کسی است که دین اسماعیلعليه‌السلام را تغییر داد و قبیله خود را به پرستیدن هبل فرمان داد و آن را در کعبه نصب کرد.(۲)

تتمه شعبان

۱. مرگ حفصه

در ماه شعبان سال ۴۵ ه حفصه از دنیا رفت و مروان بر جنازه او نماز خواند.(۳)

حفصه دختر عمر بن خطاب ابتدا زوجه خنیس بن عبداللَّه بود. بعد از آنکه خنیس وفات کرد عمر او را به عقد پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در آورد. او با اخلاق و رفتار خود پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اهل بیتعليهم‌السلام را می آزرد، به حدی که پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را طلاق داد و با اصرار بعضی

____________________

۱. توضیح المقاصد: ص ۲۱. فیض العلام: ص ۳۴۹. وقائع الشهور: ص۱۴۷.

۲. بحار الانوار: ج۲۰ ص۲۹۰، ۲۹۵. الصحیح من السیرة: ج۱۱ ص۲۸۱. فیض العلام: ص۳۴۹. الموسوعة الکبری فی غزوات النبی الاعظمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج ۳، ص ۱۲. طبقات الکبری: ج۲ ص۶۳.

۳. المستدرک علی الصحیحین: ج ۴، ص ۱۵. البدایه و النهایه: ج ۸، ص ۳۳. المنتخب من ذیل المذیل: ص ۹۵. طبقات الکبری: ج۸ ص۸۶. تاریخ دمشق: ج۳ ص۲۰۵

رجوع فرمود.(۱)

در جنگ جمل خواست با عایشه حرکت کند، ولی برادرش عبداللَّه بن عمر مانع گردید. اما هنگامی که لشکر امیرالمؤمنینعليه‌السلام به منزل ذی قار رسیدند عایشه نامه ای به این مضمون برای حفصه نوشت: «خبر زیادی لشکر ما به علی بن ابی طالبعليه‌السلام رسیده است و او از ترس در ذی قار اقامت کرده است و از این جنگ جان سالم به در نخواهد برد...».

چون نامه به دست حفصه رسید کنیزان و مغنیه ها را جمع کرد و آنان دایره ها می نواختند و اشعاری می خواندند که در آنها امیرالمؤمنینعليه‌السلام را به بدی ذکر می کردند و زنهای بنی امیه جمع شدند و شادی می کردند.

خبر به امّ کلثوم عليها‌السلام که رسید با عده ای از بانوان به صورت ناشناس وارد مجلس شدند و ناگهان صورتها را باز کردند. حفصه خجالت کشید. امّ کلثومعليها‌السلام آیه ای که مربوط به زنهای حضرت نوح و لوطعليهما‌السلام بود - که نافرمانی آن دو پیامبر را نمودند و در باره حفصه و عایشه نازل شده بود - بر حفصه قرائت کرد(۲) و فرمود: «اگر تو و عایشه امروز برای خواری پدر من امیرالمؤمنینعليه‌السلام به یکدیگر کمک می کنید، این کار شما تازگی ندارد چرا که همین معامله را با جدم پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم کردید.»

حفصه چون دید رسوا شده است نامه عایشه را پاره کرد و از امّ کلثومعليها‌السلام خواست بیشتر از این او را رسوا نکند.(۳)

____________________

۱. عین العبرة: ص ۴۱. بحار الانوار: ج۲۲ ص ۲۲۹. صحیح بخاری: ج ۳، ص ۱۰۳، ج ۶، ص ۱۴۸. مسند احمد: ج ۱، ص ۳۳ - ۳۴، ج۳ ص ۴۷۸. صحیح مسلم: ج ۴، ص ۱۹۳. شرح نهج البلاغة: ج ۱۴، ص ۲۳. سنن ترمذی: ج ۵ ص۹۳ سنن بیهقی: ج ۷ ص ۳۷، ۳۲۲. مستدرک حاکم: ج ۲ ص ۱۹۷. سنن ابن ماجة: ج۱ ص ۶۵۰. المجموع: ج۱۷ ص ۶۱، ۲۶۲، ۲۶۴. البدایة و النهایة: ج۸ ص۳۴. سنن نسائی: ج ۶ ص ۲۱۳. مجمع الزوائد: ج۴ ص ۳۳۳.

۲. سوره تحریم: آیه ۱۰:( ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ) .

۳. الکافئة فی ابطال توبة الخاطئة (شیخ مفید): ص ۱۶. بحار الانوار: ج۳۲ ص۹۰. الجمل (شیخ مفید): ص۱۴۹. الجمل (ابن شدقم): ص۳۳. شرح نهج البلاغة (ابن ابی حدید): ج۱۴ ص۱۳.

۲. جنگ پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم با بنی سعد

درشعبان سال ششم هجرت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حضرت امیرالمؤمنینعليه‌السلام را به همراه ۱۰۰ نفر برای نقابله با طائفه بنی سعد در اطراف مدینه فرستاد. بنی سعد با خبر شده فرار کردند و مسلمانان صد شتر و هزار گوسفند به غنیمت گرفتند. امیرالمؤمنینعليه‌السلام چند شتر برای پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جدا کرد و سایر غنائم را بین مسلمانان تقسیم فرمود و به مدینه باز گشتند.(۱)

۳. شهادت سعید بن جبیر

در این ماه در سال۹۵ ه جناب سعید بن جبیر کوفی به دست حجاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسید.(۲)

سعید مردی فقیه، زاهد و عابد بود که توفیق کسب علم از محضر مبارک حضرت زین العابدینعليه‌السلام را یافته بود. او به خاطر اعتقاد خالص و محبت کاملی که به اهل بیت معصومینعليهم‌السلام داشت، نزد امام زین العابدینعليه‌السلام از احترام خاصی برخوردار بود.

هنگامی که حجاج خواست آن بزرگوار را شهید کند، دعا کرد که حجاج بعد از شهادت او قادر به قتل هیچکس نشود. خداوند دعای او را مستجاب کرد وحجاج ۱۵ تا ۲۰ روز بعد از شهادت سعید زنده بود و کسی را نکشت تا به مرض آکله به درک واصل شد.

بعد از آنکه حجاج سر آن بزرگوار را جدا کرد، دو پای مبارک او را نیز از ساق جدا کردند، در حالی که از سن مبارکش۵۷ یا ۷۹ سال می گذشت درشهر الحیّ در واسط عراق مدفون شد. قبر آن بزرگوار یکی از زیارتگاههای محبین اهل بیتعليهم‌السلام است که دارای گنبد و صحنی بزرگ مشتمل بر چهار در است.

____________________

۱. بحار الانوار: ج ۲۰، ص ۳۷۶. موسوعة التاریخ الاسلامی: ج۲ ص۵۷۳. التنبیه و الاشراف: ص۲۲۰. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۷۴.

۲. مراقد المعارف: ج ۱، ص ۳۵۰.