تقویم شیعه

تقویم شیعه0%

تقویم شیعه نویسنده:
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: تاریخ اسلام

تقویم شیعه

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: عبدالحسين نيشابورى
محقق: عبدالحسين نيشابورى
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: مشاهدات: 32880
دانلود: 12756

تقویم شیعه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 465 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 32880 / دانلود: 12756
اندازه اندازه اندازه
تقویم شیعه

تقویم شیعه

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.


در تنظيم كتاب حاضر نكات زير در نظر گرفته شده است :
1. تقسيم اصلى كتاب بر اساس ماه هاى دوازده گانه قمرى در 12 بخش ‍ است. در هر بخش روزهاى هر ماه عنوان اصلى قرار داده شده، و وقايع هر روز با شماره گذارى و عنوان فرعى آورده شده است.
2. در پايان روزهاى هر ماه به ذكر وقايعى مى پردازيم كه در آن ماه رخ داده ولى روز آن تعيين نشده است.
3. در اكثر ولادت ها و شهادتها قولهاى نادر و خلاف مشهور وجود دارد، كه ما با انتخاب قول اقوى بقيه اقوال را در ذيل آنها يادآور شديم. در مواردى مانند شهادت حضرت زهرا عليهالسلام  كه چند روز در سال رسما مطرح است همه آنها ذكر مى شود.
4. وقايع مذكور در اين تقويم از ولادت پيامبر صلی الله علیه و آله تا آغاز غيبت كبرى است.
5. همچنين وقايع تاريخى بسيارى با سند و مدرك وجود دارد، كه به خاطر ربط نداشتن به معصومين عليهمالسلام  ذكر نشده است.
6. در برخى موارد با توجه به اهميت آنها تفصيل بيشترى داده شده است.
7. در آغاز هر بخش خلاصه اى از وقايع آن ماه و دورنمايى از آنها ذكر شده است.
اميد است اين تقويم، به پيوند زندگى هايمان با اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام  تحكيم بيشترى ببخشد، و با تذكر روزهاى غم آنان اندوهناك و با ياد روزهاى خوش آنان شاد باشيم. در اعتقاد ما لذت بردن از زندگى اين گونه است، و معنادار بودن زندگى جز اين نيست.

لن تضلّوا بعدی اَبداً؛» «کاغذ و دوات برای من بیاورید تا مطلبی برای شما بنویسیم که هرگز بعد از من گمراه نشوید»؛ در این هنگام عمر گفت: اِن الرجل لیهجر (العیاذ بالله) حسبنا کتاب الله یا به عبارت های دیگر از رسول الله یهجر و... همانا این مرد هذیان میگوید، همانا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هذیان میگوید، کتاب خدا ما را بس است.

با این کلام عمر اختلاف و سر و صدا بین اصحاب به وجود آمد، عده ای (از منافقین) گفتند: قول، قول عمر است. عده دیگر گفتند: کاغذ و قلم بیاورید. در این هنگام رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم صورت مبارک از آن ها برگرداند و فرمود: از نزد من دور شوید نزاع و سر وصدا نزد من جائز نیست. آنان رفتند و شیطان کار خودش را کرد و شد در امت آنچه نباید می شد.

ذکر چندین مطلب شایان توجه است:

۱. در این حدیث به عبارات مختلف در کتب مختلف شیعه و اهل خلاف نقل شده است. این عبارت که جسارت به اشراف مخلوقات را در بر دارد به عبارت های مختلف نقل شده است: «ان الرجل لیهجر».(۱) «ان النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یهجر کما یهجر المریض».(۲) «انما یهجر (رسول الله)».(۳)

____________________

۱. الرسالة السعدیة: ص۷۲. کشف الغمة: ج۲ ص۴۸. نهج الحق و کشف الصدق: ص۳۳۳. کشف القیین: ص۴۷۲. تذکرة الفقهاء: (ط ق): ج۲ ص۴۶۹. شرح اصول کافی: ج۷ ص۲۴۱. الطرائف: ص۴۳۲. الصوارم المهرقة: ص۲۲۴. الاربعین (قمی): ص۵۳۴. الغدیر: ج۵ ص۳۴۰. ماذا تقضون؟: ۴۹۴. ابوبکر بن ابی قحافة: ص۴۶، ۵۹، ۲۴۴، ۲۵۲. مجمع النورین: ص۲۰۳. احقاق الحق: ص۲۳۶، ۲۶۴، ۲۸۰، ۲۸۴. شرح احقاق الحق: ج۲ ص۲۴۴، ج۳ ص۳۷۳. غایة المرام: ج۶ ص۹۷. سفینة النجاة (تنکابنی): ص۲۰۶. فلک النجاة: ص۱۴۹. تشیید المطاعن: ج۱ ص۴۳۱-۳۵۹. بحار الانوار: ج۳۰ ص۵۸۶-۵۲۹، ۴۶۶، ۴۶۷، ۵۱۳، ۵۳۵. حلیة الابرار: ج۲ ص۳۲۱. منهاج الکرامة: ص۱۰۳. مجلة تراثنا: ج۵۳ ص۱۷۹-۱۲۶. مکاتب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۷۱۳، ۷۱۵، ۷۲۴. السقیفة امّ الفتن: ص۹۷، ۱۱۴. الامام علیعليه‌السلام فی آراء الخلفاء: ص۹۱. المسانید: ج۲ ص۳۵۴. الملل و النحل (شهرستانی): ج۱ ص۲۲.

۲. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم :ج۳ ص۶۹۸. اغتیال النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ص۱۵۴. غایة المرام: ج۶ ص۹۹.

۳. اعیان الشیعة: ج۱ ص۲۹۴، ۴۲۵، ۴۲۷. معالم المدرستین: ج۲ ص۴۱. المعجم الکبیر: ج۱۱ ص۳۵۲. طبقات الکبری: ج۲ ص۲۴۳. عمر بن الخطاب: ص۱۰۹.

«اِن نبی الله یهجر (لیهجر)».(۱) «ان النبی یهجر».(۲) « (ان) رسول الله یهجر».(۳)

«دعوا ارجل (دعوه) فإنّه یهجر».(۴) «اِنّه یهجر».(۵)

____________________

۱. کتاب سلیم بن قیس الهلالیرحمه‌الله : (۲۱۱) ج۲ ص. احتجاج ج۱ ص۲۲۳. بحار الانوار: ج۳۱ ص۴۲۵. مصباح البلاغة: ج۱ ص۳۴۳. اعیان الشیعة: ج۱ ص۲۹۴، ۴۲۵، ۴۲۷. معجم الرجال و الحدیث: ج۱ ص۱۲۷. النص علی امیرالمؤمنینعليه‌السلام : ص۲۴۱. عبدالله بن سبأ: ج۱ ص۹۹. الطبقات الکبری: ج۲ ص۲۴۲. فتح الباری شرح صحیح البخاری: ج۸ ص۱۰۱. عمر بن الخطاب: ص۱۰۹.

۲. نهج الحق: ص۳۳۲، ۳۳۳. احقاق الحق: ص۲۳۶. المراجعات: ص۳۵۳. النص و الاجتهاد: ص۱۵۰. فدک فی التاریخ: ص۱۱۱. سبیل النجاة فی تتمة المرجعات: ص۲۶۷. مواقف الشیعة: ج۳ ص۴۵۱. اعیان الشیعة: ج۱ ص۶۱. مأساة الزهراءعليه‌السلام : ج۱ ص۱۳۱، ۲۲۷، ۲۳۱، ۲۳۴، ۲۹۷. تدوین فرآن: ص۵۷. ابوبکر بن ابی قحافة: ص۲۰۷. عمر بن الخطاب: ص۱۱۹، ۴۴۴. اضواء علی السنة المحمدیة: ص۵۵. الشفا بتعریف حقوق المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (قاضی عیاض): ج۲ ص۱۹۲. شرح الشفا (خفاجی): ج۴ ص۲۱۸.

۳. کتاب سلیم بن قیس الهلالیرحمه‌الله : (۳۲۴) ج۲ ص. الغیبة (نعمانی): ص۸۴. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۱ ص۲۰۲. نهج الحق: ص۲۷۳. الاربعین (قمی): ص۵۳۴. الطرائف: ص۴۳۲. بحار الانوار: ج۲۲ ص۴۷۲، ۴۹۸، ج۳۰ ص۵۳۳، ج۳۶ ص۲۷۷. غایة المرام: ج۳ ص۱۶۷، ج۶ ص۹۹. مناقب اهل البیتعليهم‌السلام : ص۳۸۹. اعیان الشیعة: ج۱ ص۲۹۴، ۴۲۵، ۴۲۷. المراجعات: ص۳۵۵. النص و الاجتهاد: ص۱۵۲. سبیل النجاة: ص۲۶۴. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۲ ص۱۷۳، ج۳ ص۶۹۲، ۶۹۹، ۷۰۱، ۷۰۲، ۷۱۳. عمر بن خطاب: ص۱۰۸، ۱۰۹. فضائل امیر المؤمنینعليه‌السلام (ابن عقده کوفی): ص۱۵۶. مسند احمد: ج۱ ص۳۵۵. صحیح مسلم: ج۵ ص۴۳۵. شرح مسلم: ج۱۱ ص۹۰. الکامل فی التاریخ: ج۲ ص۳۲۰. السنن الکبری (نسائی): ج۳ ص۴۳۵. المعجم الکبیر: ج۱۱ ص۳۵۲. تاریخ طبری:ج۲ ص۴۳۶.

۴. ارشاد: ج۱ ص۱۸۴. التعجب من اغلاط العامة: ص۸۹. اعلام الوری: ج۱ ص۲۶۵. قصص الانبیاء (راوندی): ص۳۵۶. وصول الاخیار الی اصول الاخبار: ص۷۲. بحارالانوار: ج۲۲ ص۴۶۸. اعیان الشیعة: ج۱ ص۲۹۳، ۴۲۴. الاربعین (قمی): ص۲۸۴. السقیفة امّ الفتن: ص۸۴. مکاتب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۷۱۳. حق الیقین (شبّر): ج۱ ص۲۱۴. موسوعة الامام علی بن ابی طالبعليهم‌السلام : ج۲ ص۳۹۰. الهجوم علی بیت فاطمةعليهم‌السلام : ص۶۲، ۴۷۸. مواقف الشیعة: ج۳ ص۲۰۸. ابوبکر بن ابی قحافة: ص۲۴۵، ۳۲۹. عمر بن الخطاب: ص۱۱۸. سر العالمین (غزالی): المقالة الرابعةريال ص۱۰ (۲۰). تذکرة الخواص: ص۶۲.

۵. الطرائف: ص۴۳۲، ۴۳۳، ۴۳۶. المسترشد: ص۵۵۳. الیقین: ص۵۲۲. فرج المهموم: ص۲۲۸. کشف المحجة: ص۶۴. الصراط المستقیم: ج۳ ص۳، ۱۰۰. وضوء النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۲ ص۱۹. الاربعین (قمی): ص۵۳۵، ۵۳۸. بحار الانوار: ج۳۰ ص۵۲۹، ۵۴۷، ۵۴۸، ۵۹۴. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۷۱۲، ۷۱۷. قاموس الرجال: ج۱۱ ص۲۳۵. ابوبکر بن ابی قحافة: ص۳۴۰. جواهر التاریخ: ج۱ ص۸۴. احقاق الحق: ص۲۸۱. غایة المرام: ج۶ ص۹۸. اغتیال لنبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ص۹۳، ۱۴۳، ۱۵۴، ۱۵۹، ۱۶۰.

«قد غلبه الوجع».(۱) «قد غلب علیه الجوع».(۲) «اشتدّ به الوجع».(۳)

«رسول الله هجر».(۴) «هجر رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ».(۵) «هجر هجر رسول الله».(۶) «هجر هجر استفهموه».(۷)

____________________

۱. امالی مفید: ص۳۶. احقاق الحق: ص۲۳۴، ۲۳۵، ۲۳۶، ۲۳۷. الغدیر: ج۵ ص۳۴۰، ۳۴۱. اضواء علی الصحیحین: ص۳۸۸. بحار الانوار: ج۲۲ ص۴۷۴، ۵۳۱، ۵۳۲، ۵۳۵، ۵۳۸، ۵۴۲، ۵۴۸، ۵۵۱، ۵۵۲. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۱ ص۶۰۸، ج۳ ص۶۹۳، ۷۹۴، ۷۱۴، ۷۱۵، ۷۱۷، ۷۲۳. صحیح بخاری: ج۱ ص۳۷، ج۵ ص۱۳۸، ج۸ ص۱۶۱. مسند احمد: ج۱ ص۳۲۵. فتح الباری: ج۱ ص۱۸۶، ج۸ ص۱۰۱. مقدمة فتح الباری (ابن حجر): ص۳۰۷. عمدة المقاری: ج۲ ص۱۷۰، ج۱۴ ص۲۹۸، ج۱۸ ص۶۳، ج۲۵ ص۷۶. شرح نهج البلاغة: ج۱۱ ص۴۹. الاحکام: (ابن حزم): ج۷ ص۹۸۴. البدایة و النهایة: ج۵ ص۲۴۷. طبقات الکبری: ج۲ ص ۲۴۷. عمر بن خطاب: ص۱۰۵. امتاع الاسماع: ج۲ ص۱۳۲، ج۱۴ ص۴۴۶، ۴۴۷. الشفا بتعریف حقوق المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۲ ص۱۹۲. السیرة النبویة (ابن کثیر): ج۴ ص۴۵۱.

۲. المستر شد: ص۶۸۱. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۱ ص۲۰۲. سعد السعود: ص۲۹۷. نهج الحق: ص۳۳. الطرائف: ص۴۳۲. احقاق: الحق: ص۲۸۰. بحار الانوار: ج۲۲ ص۴۷۳. اضواء الصحیحین: ص۳۸۷، ۳۸۸. غایة المرام: ج۶ ص۹۵. اعیان الشیعة: ج۱ ص۲۹۴، ۴۲۴، ۴۲۵، ۴۲۷. مسند احمد: ج۱ ص۳۳۶. صحیح بخار: ج۷ ص۹. صحیح مسلم: ج۵ ص۷۶. شرح مسلم: ج۱۱ ص۹۰، ۹۲. عمدة القاری: ج۲ ص۱۷۱، ج۲۱ ص۲۲۴. الدیباج علی مسلم: ج۴ ص۲۳۲، ۲۳۳. المنصف (صعنانی): ج۵ ص۴۳۸. السنن الکبری (نسائی): ج۳ ص۴۳۳، ج۴ ص۳۶۰. صحیح ابن حبان: ج۱۴ ص۵۶۲. شرح نهج البلاغة: ج۲ ص۵۵. امتاع الامساع: ج۱۴ ص۴۵۰. عمر بن الخطاب: ص۱۰۶، ۱۰۷، ۱۱۶، ۱۱۸.

۳. بحارالانوار: ج۳۰ ص۵۳۸، ۵۴۰. احقاق الحق: ص۲۳۶. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص ۴۱۳، ۷۱۴، ۷۱۵، ۷۲۳. الشفا بتعریف حقوق المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۲ ص۱۹۲، ۱۹۴.

۴. الیقین: ص۵۲۲. سعد السعود: ص۲۹۷. امتاع الاسماع (مقریزی): ج۱۴ ص۴۴۸، ۴۴۹.

۵. المستر شد: ص۶۸۱. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام :ج۱ ص۲۰۲. بحارالانوار:ج۲۲ ص۴۷۲، ج۳۰ ص۵۳۰، ۵۳۱. المرجعات: ص۳۲۲، ۳۵۴، ۳۵۵، ۳۶۰. النص و الاجتهاد: ص۱۵۱، ۱۵۲، ۱۵۳، ۱۶۰. سبیل النجاة: ص۲۴۳. اضواء علی الصحیحین: ص۳۸۸، ۳۸۹، ۳۹۱. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۶۹۴، ۶۹۶، ۷۱۳، ۷۱۸. السقیفة امّ الفتن: ص۹۸. معالم المدرستین: ج۱ ص۱۱۲، ۳۶۵. عمر بن الخطاب: ص۱۰۷، ۱۱۷. صحیح بخاری: ج۴ ص۳۱. فتح الباری: ج۸ ص۱۰۱. عمدة القاری: ج۱۴ ص۲۹۸، ج۱۸ ص۶۲.

۶. فتح الباری: ج۸ ص۱۰۱. عمدة القاری:ج۱۸ ص۶۲.

۷. الایضاح (فضل بن شاذان): ص۳۶۰. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۷۱۳.

«ما له؟ اَهجر»؟(۱) «ما شأنه؟ اهجر»؟(۲)

« ما له؟ اَهجر؟ استفهموه».(۳) « ما شأنه؟ اَهجر؟ استفهموه».(۴)

۲. آن قدر مطلب واضح و اسناد فراوان است که عده ای بر آن شده اند که معنای این عبارت را نقل کنند تا شاید از وقاحت کلام گوینده آن بکاهند.(۵) به عنوان نمونه: ابن ابی الحدید می گوید: عمر کلمه ای گفت که معنایش این است: «ان الوجع قد غلب علی رسول الله»: «همانا درد بر رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم غلبه کرد»!!؟ در حای دیگر ابن ابی الحدید می گوید: لقد غلبه الوجع، به تحقیق درد بر او غلبه کرده. اما این ماجرا قابل انکار نیست.

۳. جسارت و نسبت هذیان به اشرف مخلوقات مخالف آیات قرآن کریم است، که آیات زیر به عنوان نمونه ذکر شود:

____________________

۱. بحار الانوار: ج۳۰ ص۵۴۷. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۴۱۷. الاحکام (ابن حزم): ج۷ ص۹۸۴. امتاع الاسماع (مقریزی): ج۱۴ ص۴۴۹. ۲. الطرائف: ص۴۳۲. الیقین: ۱۹، ۵۲۱. مناقب اهل البیتعليهم‌السلام : ص۳۸۹. بحار الانوار: ج۳۰ ص۵۳۵. مسند احمد: ج۱ ص۲۲۲. فتح الباری: ج۸ ص۱۰۱. عمدة القاری: ج۱۸ ص۶۲. الفائق فی غریب الحدیث: ج۳ ص۳۹۱. النهایة فی غریب الحدیث: ج۵ ص۲۴۶. لسان العرب: ج۵ ص۲۵۴.

۳. بحار الانوار: ج۳۰ ص۵۴۲. سبیل النجاة فی تتمة المراجعات: ص۲۶۶. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۷۱۳. صحیح بخاری: ج۴ ص۶۶. عمدة القاری: ج۱۵ ص۹۰. الشفا بتعریف حقوق المصطفیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۲ ص۱۹۲. امتاع الاسماع (مقریزی): ج۲ ص۱۳۲، بجای «استفهموه»، «استبعدوه» دارد.

۴. الیقین: ص۵۲۱. بحار الانوار: ج۳۰ ص۵۳۰، ۵۳۴، ۵۳۸، ۸۴۴. اضواء علی الصحیحین: ص۳۸۷. سبیل النجاة فی تتمة المراجعات: ص۲۶۵. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۷۱۳، ۷۲۳. غایة المرام: ج۶ ص۸۵، ۹۶. فلک النجاة: ص۱۴۶، ۱۴۷. صحیح بخاری: ج۵ ص۱۳۷. ج۵ ص۷۵. عمدة القاری: ج۱۸ ص۶۱. المصنف (صنعانی): ج۶ ص۵۷، ج۱۰ ص۳۶۱. مسند الحمیدی: ج۱ ص۲۴۲. السنن الکبری (نسائی): ج۳ ص۴۳۴. شرح نهج البلاغة: ج۲ ص۵۵، ج۱۳ ص۳۱. نصب الرایة: ج۴ ص۳۴۳. طبقات الکبری: ج۲ ص۲۴۲. تاریخ طبری: ج۲ ص۴۳۶. البدایة و النهایة: ج۵ ص۲۴۷. امتاع الاسماع: ج۱۴ ص۴۴۷. السیرة النبویة (ابن کثیر): ج۴ ص۴۵۰. سبل الهدی و الرشاد: ج۱۲ ص۲۴۷.

۵. النص و الاجتهاد: ص۱۵۰. المراجعات: ص۳۵۳. ماذا تقضون: ص۴۹۴.

۶. شرح نهج البلاغة (ابن ابی الحدید): ج۳ ص۱۷، ج۶ ص۵۱. غایة المرام: ۵۹۶. النص و الاجتهاد: ص۱۷۰. مکاتیب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۳ ص۶۹۱.

( وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ ) .(۱)

( أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ) .(۲)

( وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا ) (۳)

( وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا ) .(۴)

۴. گوینده این کلام شامل این آیات قرآنی می شود:

( وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَأَتْ مَصِيرًا ) (۵)

( إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا ) .(۶)

۵. اضافه بر عبار ان الرجل لیهجر که در کتب مختلف ذکر شده، گوینده این کلام در جا های مختلف در دوران حکومت خود و قبل از آن در جواب سؤال کنندگان - و گاهی هم در کلام خودش که به ابن عباس گفت: می دانی چرا آن روز مانع آوردن کاغذ و قلم و شدم؟ چون می دانستم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در آن وصیت می خواهد خلافت و امامتِ خلق بعد از خود را با علی بن ابی طالبعليه‌السلام بیان کند. لذا مانع آوردن کاغذ و قلم شدم!!(۷)

____________________

۱. سوره نجم: آیه ۳ و ۴.

۲. سوره های نساء: آیه ۵۹. مائده: آیه ۹۲. نور: آیه ۵۴. محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ۳۳. تغابن: آیه ۱۲. آل عمران: آیه ۳۲، ۱۳۲. انفال: آیه ۱، ۲۰، ۴۶. مجادله: آیه ۱۳.

۳. سوره حشر: آیه ۷. ۴. سوره احزاب: آیه ۳۶.

۵. سوره نساء: آیه ۱۱۵. ۶. سوره احزاب: آیه ۵۷.

۷. التحفة العسجدیة: ص۱۴۴. کشف الیقین: ص۴۷۱. کشف الغمة: ج۲، ص۴۷. حلیة الابرار: ج۲ ص۳۲۱. بحار الانوار:ج۲۹ ص۶۳۹، ۳۰ ص۲۴۴، ۵۵۴، ۵۵۵، ج۳۱ ص۷۵، ج۳۸ ص۱۵۷. مواقف الشیعة: ج۱ ص۱۵۰، ج۲ ص۵. مکاتب الرسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ج۱ ص۶۱۰، ج۳ ص۷۰۶، ۷۰۷. الدرجات الرفیعة: ص۱۰۶. غایة المرام: ج۱ ص۲۴۲، ج۲ ص۵۵، ج۶، ص۹۲، ۹۳. مناظرات فی العقائد و الاحکام: ج۱ ص۴۸۴. نفحات اللاهوت: ص۸۱، ۱۲۱-۱۱۸. ابوبکر بن ابی قحافة: ص۱۶۹. موسوعة الامام علی بن ابی طالبعليه‌السلام : ج۲ ص۹۰، ۳۹۱. شرح نهج البلاغة: ج۱۲ ص۲۱، ۷۸، ۷۹.

۲۵ صفر

۱. دستور پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به پیروزی از ثقلین

در این روز پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در جمع مسلمانان بر منبر رفتند و طی خطبه ای مردم را موعظه کرده، آنان را به پیروی ازکتاب و عترت وصیت فرمودند.(۱)

۲۶ صفر

۱. تجهیز لشکر اسامه(۲)

در این روز درسال ۱۱ ه (۳) پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به عده ای خاص از صحابه و به خصوص

____________________

۱. مستدرک سفینة البحار: ج۶ ص۲۹۵. وقائع الشهور: ۵۶. بحار الانوار: ج۲۲ ص۴۷۴، ۴۷۶، ۴۷۷، ۴۷۸. حدیث ثقلین با بیشتر از ۱۲۰ طریق موجود است و کتاب های مستقلی درباره آن نوشته شده است. به کتاب های زیر مراجعه کنید: نفحات الازهار: ج۳-۱. شرح احقاق الحق: ج۹، ۱۸، ۲۴، ۳۳ و.... کتاب الله و اهل بیتعليهم‌السلام فی حدیث الثقلین (مدرسة الامام باقر العلومعليه‌السلام ). غایة المرام: ج۲. الصراط المستقیم: ج۲ ص۱۰۲. محاضرات فی الاعتقادات: ج۱.

۲. کتاب سلیمرحمه‌الله : ج۲ ص۶۸۳. الاستغاثة: ص۲۱. الایضاح: ص۳۶۱. خصال: ص۱۷۱، ۳۷۲. الشافی فی الامامة: ج۴ ص۱۵۲-۱۴۴. احتجاج: ج۱ ص۹۰. مستدرک سفینة البحار: ج۵ ص۳۶، ج۶ ص۲۹۵. نهج السعادة: ج۵ ص۲۰۵، ۲۵۸. التعجب ص۴۲، ۸۹. بحار الانوار: ج۲۱ ص۴۱۰، ج۲۸ ص۱۷۸، ج۳۰ ص۴۴۲-۴۲۷. غایة المرام: ج۶ ص۱۳۵ -۱۱۰. المستر شد: ص۱۱۲. دعائم الاسلام: ج۱ ص۴۱. سفینة النجاة: ص۲۰۲ -۱۹۶. الصراط المستقیم: ج۲ ص۲۹۷. احقاق الحق: ص۲۲۰-۲۱۸. مجلة تراثنا: ج۲۴ ص۷۶-۷. تثبیت الامامة: ص۱۹. المعیار و الموازنة: ص۲۱۱. طبقات الکبری: ج۲ ص۲۴۸، ج۴ ص۶۹-۶۵. التنبیه و الاشراف: ص۲۱۴. شرح نهج البلاغة: ج۱ ص۱۵۹، ج۶ ص۵۲، ج۹ ص۱۵۶، ج۱۲ ص۸۳، ۱۷ ص۱۹۵-۱۷۵. فتح الباری: ج۷ ص۶۹، ج۸ ص۱۱۵. تاریخ دمشق: ج۷ ص۶۵- ۴۶، ج۱۰ ص۱۳۹. تاریخ یعقوبی: ج۲ ص۱۱۳. السقیفة و فدک: ص۷۷. عمر بن خطاب: ص۳۷-۳۴. الملل و النحل شهرستانی: ج۱ ص۲۳. شرح مواقف: ص۳۷۶. المصنف ابن ابی شیبة: ج۷ ص۵۳۲، ج۸ ص۵۴۹. سیرة الحلبیة: ج۳ ص۲۰۷. مغازی الواقدی: ج۳ ص۱۱۱۸.

۳. بحار الانوار: ج ۲۱، ص ۴۱۰، ج ۳۰، ص ۴۲۸. مستدرک سفینة البحار: ج۵ ص۳۶، ج۶ ص۲۹۵. کنز العمال: ج۱۰ ص۵۸۲. طبقات الکبری: ج۲ ص۱۸۹. تاریخ دمشق: ج۲ ص۵۴-۴۷. تاریخ طبری: ج۲ ص ۴۳۱. عیون الاثر: ج۲ ص۳۵۲. سبل الهدی و الرشاد: ج۶ ص۲۴۸.

ابوبکر ابوبکر و عمر و عثمان امر فرمودند برای سفر به روم و جنگ با رومیان به امیری اسامه بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهی اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبیاءصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اعتراض کردند. حضرت فرمودند: «خدا لعنت کند کسی را که از لشکر اسامه تخلف کند »، ولی با این همه ابوبکر و عمر و عثمان تخلف کردند و بازگشتند!

۲۸ صفر

۱. شهادت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء محمد بن عبداللَّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در سال ۱۱ ه در سن ۶۳ سالگی (۱) به وسیله سم (۲) بوده است، و طبق روایاتی عایشه و حفصه آن حضرت را مسموم کرده اند!

____________________

۱. مسار الشیعة: ص۲۷. المقنعة: ص۴۵۶. ارشاد: ج۱ ص۱۸۹. تهذیب الاحکام: ج۶ ص۲. جامع الاخبار:ص۲۴. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۵، ۵۳، ۲۶۹. تاج الموالید: ص۷. معالم الزلفی: ج۱ ص۴۲۶. بحار الانوار: ج۲۲ ص۵۲۹، ج۹۷، ص۱۶۸. مجمع البیان: ج۲ ص۲۱۴. قصص الانبیاء راندوی: ص۳۵۷. شرح احقاق الحق: ج۱۰ ص۴۳۵. کشف الغمةج۱ ص۱۶. تحریر الاحکام: ج۱ ص۱۳۰. روضة الواعظین: ص۷۱. الدروس: ج۲ ص۶. تقویم المحسنین: ص۱۵. اختیارات: ص۲۲. ینایبع المودة: ج۲ ص۳۳۹. شرح نهج البلاغة: ج۱۰ ص۱۸۴.

۲. کتاب سلیمرحمه‌الله : ج۲ ص۸۳۸-۸۳۷. بصائر الدرجات: ص۵۰۳. کافی: ج۱ ص۵۳۳. المحاسن: ج۲ ص۲۶۲. المقنعة: ص۴۵۶. تهذیب الاحکام: ج۶ ص۲. اعلام الوری: ج۱ ص۸۰. بحارالانوار: ج۱۷ ص ۴۰۵، ۴۰۶، ج۳۳ ص۲۶۷، ج۴۳ ص۳۲۷. الخرائج و الجرائح: ج۱ ص۳۸، ۲۲۴، ۲۴۱. مصائب رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : ص۲۱. معالم الزلفی: ج۱ ص۴۲۵. جامع الاصول: ج۱۱ ص۳۸. مستدرک سفینة البحار: ج۶ ص۲۹۶. الطبقات الکبری: ج۲ ص۲۰۰. سنن ابی داوود: ج۴ ص۱۷۴. شرح نهج البلاغة: ج۱۰ ص۲۲۱.

۳. تفسیر قمی: ج ۲، ص ۳۷۶. تفسیر عیاشی: ج۱ ص۲۰۰. الصراط المستقیم: ج۳ ص۱۶۸. تفسیر صافی: ج۱ ص۳۹۰-۳۸۹، ج۵ ص۱۹۴. بحار الانوار: ج۲۲ ص۲۳۹، ۲۴۶، ۵۱۶، ج۲۸ ص۲۱.۹۷، ج۳۱ ص۶۴۱. اربعین قمی: ص۶۲۷. معالم الزلفی: ج۱ ص۴۲۶. تفسیر برهان: ج۱ ص۳۲۰. ارشاد القلوب: ج۲ ص۳۳۱ -۳۳۰. تفسیر کنز الدقائق:ج۲ ص۲۵۱. تفسیر نور الثقلین: ج۱ ص۴۰۱، ج۵ ص۳۶۷.

در ۲۴ صفر بیماری پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شدت یافت.(۱) پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم هنگام بیماری فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم روی مبارک خویش را از آنان برگردانید و فرمود: «حبیبم را نزد من حاضر کنید ». سپس دنبال علی بن ابی طالبعليه‌السلام فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و کلماتی به حضرت فرمود. هنگامی که علی بن ابی طالبعليه‌السلام از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابوبکر به او گفتند: «خلیلت به تو چه گفت»؟ فرمود: «هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز می شود ».(۲)

وصایای پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در لحظات آخر عمر خود وصیتهایی به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمودند و جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقربین را بر آن وصیت شاهد گرفتند. از جمله آن کلمات که جبرئیل به پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم می فرمودند و امیرالمؤمنینعليه‌السلام می شنید این بود: «حقّت را می برند و خمست را غصب می کنند و پرده احترامت (حرمتت) را می درند و محاسنت به خون سرت رنگین می شود ».

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرمایند: «هنگامی که آن کلام را فهمیدم، فریاد زدم و بر روی زمین افتادم ». بعد فرمایشاتی به حضرت زهراعليها‌السلام و حسنینعليهما‌السلام فرمودند. سپس آن وصیت با چند مهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به امیرالمؤمنینعليه‌السلام تحویل داده شد.(۳)

غسل و نماز بر بدنصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

امیرالمؤمنینعليه‌السلام پس از غسل دادن آن حضرت به تنهایی بر ایشان نماز

____________________

۱. مستدرک سفینه البحار: ج ۶، ص ۲۹۵. وقائع الشهور: ص۵۵.

۲. کافی: ج۱، ص ۲۹۶، ج۸ ص۱۴۷. بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۴۶۵-۴۶۱.

۳. کافی: ج۱، ص ۲۸۲-۲۸۱. بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۴۸۱. مجمع النورین: ص۹۴، ۳۴۹.

خواندند.(۱) مردم به جز اصحاب سقیفه در مسجد جمع شده بودند و در فکر نماز بر پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و دفن حضرت بودند. امیرالمؤمنین آمدند و فرمودند: «رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امام ما است در زمان حیات و پس از وفاتش »، کنایه از اینکه برای نماز بر بدن آن بزرگوار نماز به صورت جماعت نمی خوانیم. در این هنگام مردم دسته دسته داخل می شدند و بدون امام آیه( إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما ) (۲) را سه بار می گفتند و بیرون می آمدند.

دفن بدن مبارکصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

بعد حضرت مولی الموحدینعليه‌السلام فرمودند:خداوند در هر مکانی که روح پیامبرش را قبض می کند راضی است که در همان مکان دفن شود، و من آن حضرت را در حجره ای که از دنیا رفته دفن می کنم . و آن حجره، حجره حضرت زهراعليه‌السلام بود؛ که دلیل بر این مطلب زیاد است.(۳)

امیرالمؤمنینعليه‌السلام با کمک دیگران قبری حفر کردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفت و صورت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را باز کرد و گونه راست را بر زمین گذاشته در لحد را بستند و خاک روی آن ریختند.(۴)

خلاصه ای از زندگیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم

آن حضرتدو ماه - و بنابر نقلی در حمل بودند که پدر بزرگوارشان جناب عبداللَّه بن عبدالمطلب از دنیا رحلت فرمود.۴ یا ۷ و یا ۸ ساله بودند که

____________________

۱. کتاب سلیم بن قیسرحمه‌الله : ج۲ ص۵۷۱، ۵۷۸. فقه الرضاعليه‌السلام : ص۱۸۹. ارشاد: ج۱ ص۱۸۹-۱۸۷. اعلام الوری: ج۱ ص۲۷۰. بحار الانوار: ج۲۲ ص۵۱۷، ۵۱۸، ۵۲۹. کفایة الاثر: ص۱۲۵. ینابیع النودة: ج۲ ص۳۳۹. غایة المرام: ج۲ ص۲۴۰.

۲. سوره احزاب: آیه ۵۶.

۳. به کتاب اَین دفن النبیصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مراجعه شود.

۴. ارشاد: ج ۱، ص ۱۸۸. اعلام الموری: ج۱ ص۲۷۰. قصص النبیاء راوندی: ص۳۵۷. بحار الانوار: ج۲۲ ص۵۱۸، ۵۲۹. ینابیع المودة: ج۲ ص۳۳۹.

مادرشان آمنه بنت وهب در ابواء رحلت فرمود.۸ سال و دو ماه و ده روز از سن شریفش گذشته بود که جد بزرگوارش جناب عبدالمطلبعليه‌السلام از دنیا رحلت فرمود.

۲۵ ساله بودند که با جناب خدیجه کبریعليه‌السلام ازدواج کردند و حضرت خدیجهعليها‌السلام ۴۰ ساله بودند.

۳۰ سال از سن مبارک آن حضرت گذشته بود که حضرت امیر المؤمنینعليه‌السلام متولد شدند. در۴۰ سالگی خداوند آن حضرت را به نبوت مبعوث فرمود. در ۴۵ سالگی به معراج تشریف بردند و درسال پنجم از بعثت ، حضرت فاطمه زهراعليها‌السلام متولد شدند.

۵۰ سال از عمر مبارکشان گذشته بود که جناب ابوطالب و خدیجه کبریعليها‌السلام از دنیا رحلت نمودند.

۵۲ سال و یازده ماه و سیزده روز از سن مبارکشان گذشته بود که به مدینه منوره هجرت فرمودند. بعد از هجرت تقریباًده سال در مدینه شرف حضور داشتند، تا آنکه در۲۸ صفر سال ۱۱ ه مسموماً از دنیا رحلت فرمودند.(۱)

هنگام رحلت پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حضرت زهراعليها‌السلام بسیار می گریست. حضرت او را نزد خود فرا خواند و مطلبی فرمود که حزن و اندوه فاطمهعليها‌السلام فرو نشست. وقتی علت را سؤال کردند آن حضرت فرمود: «پدرم به من خبر داد که اولین نفر از اهل بیتش که به او ملحق می شود منم و مدت این فراق طولانی نیست ».(۲)

۲. آغاز امامت امیر المؤمنینعليه‌السلام

اولین روز امامت حضرت امیر المؤمنین علی بن ابی طالبعليه‌السلام است، و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است.(۳)

____________________

۱. مناقب آل ابی طالبعليهم‌السلام : ج۱ ص۲۲۶-۲۲۲. اعلام الوری: ج۱ ص۵۳-۵۲. کشف الغمة: ج۱ ص۱۶. منتخب التواریخ: ص ۳۶ تا ۴۶.

۲. ارشاد: ج ۱، ص ۱۸۷. امالی صدوق: ص۶۹۲. دلائل الامامة: ص۱۳۱. شرح الاخبار: ج۳ ص۴۰. بحار الانوار: ج۲۲ ص۴۷۰، ۵۵۳، ج۴۳ ص۵۱، ۲۰۷. صحیح بخاری: ج۴ ص۱۸۳، ۲۱۰. صحیح مسلم: ج۷ ص۱۴۳. مسند احمد: ج۶ ص۲۸۲. طبقات الکبری: ج۸ ص۲۷.

۳. بحار الانوار: ج ۹۷، ص ۳۸۴. تحفة الزائر: ص۱۴۲.

۳. آغاز غصب خلافت

اولین روز غصب ظالمانه خلافت و خانه نشین کردن امیر المؤمنینعليه‌السلام وشکستن بیعت روز عید غدیر توسّط اهل سقیفه بنی ساعده است.(۱)

۴. اجباری مردم بر بیعت کردن(۲)

۵. شهادت امام حسن مجتبیعليه‌السلام

در این روز درسال ۵۰ ه امام حسن مجتبیعليه‌السلام به شهادت رسید.(۳) بنابر قولی شهادت آن حضرت در ۷ صفر و بنابر قولی در آخر سفر و بنابر قولی دیگر در ۵ ربیع الاول واقع شده است.(۵)

جعده دختر اشعث بن قیس با زهری که معاویه برای او فرستاده بود آن حضرت را مسموم کرد. معاویه همراه با زهر صد هزار درهم فرستاد و وعده کرد که او را به عقد یزید درآورد؛ولی به وعده خود وفا نکرد .(۶)

____________________

۱. الهجوم علی بیت فاطمةعليه‌السلام : ص۸۴. خصال: ص۳۸۵. اختیارات: ص۲۲. تتمه المننهی: ص ۹. تاریخ طبری: ج۲ ص۴۴۲. اسد الغابة: ج۳ ص۲۱۹.

۲. کتاب سلیم بن قیس هلالی: ج۲ ص۵۷۲. بحارالانوار: ج ۲۸، ص ۲۰۴، ۲۸۶-۲۸۵. الهجوم علی بیت فاطمةعليه‌السلام : ص۸۳. احتجاج: ج۱ ص۱۰۵. بیت الاحزان: ص۷۹. مجمع النورین: ص۸۰. شرح نهج البلاغة: ج۱ ص۲۱۸. تاریخ یعقوبی» ج۲ ص۱۲۴.

۳. مسار الشیعه: ص ۲۷. مصباح المجتهد: ص۷۹۰. اعلام الوری: ج ۱، ص ۴۰۳. بحارالانوار: ج۹۵ ص۲۰۰، ج۹۷ ص۲۱۰. فیض العلام: ص ۱۹۹. منتهی الامال: ج ۱، ص ۲۳۱. مستدرک سفینه البحار: ج ۶، ص ۲۹۶. العدد القویة: ص۳۵۰. تاج الموالید: ص۲۶. کشف الغمة: ج۱ ص۵۱۶.

۴. کافی: ج ۱، ص ۴۶۱. کفایة الاثر: ص۲۲۹. روضة الواعظین: ج۱ ص۱۶۸. بحار الانوار: ج۴۴ ص۱۳۹، ۱۴۰، ج۹۷ ص۲۱۰.

۵. بحار الانوار: ج۴۴ ص۱۶۱. کشف الغمة: ج۱ ص۵۸۴. شرح احقاق الحق: ج۲۶ ص۵۷۶، ج۳۳ ۵۴۲. تاریخ دمشق: ج۱۳ ص۳۰۲. تاریخ الخلفاء: ص۱۹۲. مستدرک حاکم: ج۳ ص۱۷۳.

۶. کافی: ج۲ ص۴۱۸. ارشاد: ج۲ ص۱۵. بحار الانوار: ج ۴۴، ص ۱۴۹، ۱۵۸. الغدیر: ج۱۱ ص۱۱. کشف الغمة: ج۱ ص۵۸۴. العدد القویه: ص ۳۵۱. تاج الموالید: ص۲۷. تاریخ الخلفاء: ص۱۹۲.

مسمومیت حضرت

مسمومیت حضرت امام حسنعليه‌السلام چهل روز طول کشید. پس از ظهور اثرات سم بر بدن مبارک و فرا رسیدن وقت شهادت، به سیّد الشّهداءعليه‌السلام فرمودند: «مرا مسموم کرده اند و پاره های جگرم داخل طشت است. من از شما جدا می شوم و به خداوند ملحق می گردم، و می دانم چه کسی مرا مسموم کرده است،ولی به حقی که بر شما دارم در این باره حرفی نزنید . وقتی من از دنیا رفتم چشمانم را ببند و غسلم بده و کفنم نما و مرا کنار قبر جدم پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ببر تا با او تجدید عهد کنم. سپس مرا در بقیع کنار جده ام فاطمه بنت اسد سلام اللَّه علیها دفن کنید. می دانم مخالفین و معاندین گمان می کنند شما می خواهید مرا کنار پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دفن کنید و مانع شما می شوند. شما را به خدا قسم می دهم کهمبادا به خاطر من حتّی به اندازه خون حجامت ریخته شود ». سپس آن حضرت مثل آنچه امیر المؤمنینعليه‌السلام وصیت فرموده بود به اولاد و اهل خود وصیت نمود و از دنیا رفت.

تشییع جنازه حضرت

امام حسینعليه‌السلام بعد از غسل و کفن و نماز، آن حضرت را به طرف مرقد شریف پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم حمل کردند . با دیدن این منظره برای مروان و بقیه بنی امیّه که با سلاح و به همراهی عایشه آمده بودند شکی باقی نماند که می خواهند آن حضرت را در کنار پیامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دفن نمایند.

لذا آمدند و مانع شدند و عایشه در حالی که سوار درازگوشی بود گفت: «مرا با شما چه کار است که می خواهید کسی را که من او را دوست ندارم در خانه من دفن کنید ». مروان ملعون هم نظیر این مطالب را گفت، و ابن عباس به او و عایشه جواب داد. فرزندان عثمان هم مانع شدند و گغتند: «هرگز نمی شود که عثمان در بدترین مکانها دفن

____________________

۱. دلائل الامامة: ص۱۶۲. بحار الانوار: ج۴۴ ص۱۵۸. ارشاد: ج۲ ص۱۵. تتمة المنتهی: ص۴۱. کشف الغمة: ج۱ ص۵۸۳. تاج الموالید: ص۲۶. ینابیع المودة: ج۲ ص۴۲۷. تاریخ دمشق: ج۱۳ ص۲۸۳.