گلشن ابرار جلد ۱

گلشن ابرار0%

گلشن ابرار نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: شخصیت های اسلامی

گلشن ابرار

نویسنده: جمعى از پژوهشگران حوزه علميه قم
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 48838
دانلود: 12933

جلد 1 جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 63 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 48838 / دانلود: 12933
اندازه اندازه اندازه
گلشن ابرار

گلشن ابرار جلد 1

نویسنده:
فارسی

مجموعه گلشن ابرار که خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.
در این بین علمایی هستند که غیر از زندگی علمی خود، زندگی سیاسی پرباری داشته اند و در صحنه های گوناگون سیاسی شرکت داشته اند و برخی دیگر فقط زندگی علمی و زاهدانه ای داشته اند و در سیاست و اوضاع سیاسی دوران خویش هیچ دخالتی نداشته اند که هر کدام در جای خود به آن پرداخته شده است.
برخی از علما شرح کوتاهی دارند و برخی بسیار مفصل است که این امر یا به دلیل محدودیت اطلاعات راجع به عالم موردنظر است یا به جهت اهمیتی که آن عالم در بین مردم دوران خویش داشته، کمیت اطلاعات راجع به آن عالم تغییر کرده است. ساختار نوشتاری کتاب های این مجوعه در تمام مجدات آن به این ترتیب است:
1) تولد، خانواده و حسب و نسب
2) دوران کودکی
3) دوران تحصیل و تهذیب و مقام علمی
4) زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی
5) سفرها
6) شاگردان
7) آثار و تألیفات
8) تاریخ و چگونگی وفات یا شهادت

گلشن ابرار

جلد يكم

تهيه و تدوين: جمعى از پژوهشگران حوزه علميه قم

این کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنینعليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است تصحیح اشتباهات تایپی احتمالی، روی این کتاب انجام نگردیده است.


مقدمه

پژوهكده باقرالعلومعليه‌السلام در شهر مقدس سازمان تبليغات اسلامى و تلاش خالصانه جمعى از پژوهشگران جمعى از پژوهشگران حوزه علميه قم تشكيل يافت و به منظور دفاع از ارزشهاى و ارائه الگوهاى زندگى ساز در كنار ديگر فعاليتها، گامهايى به شرح زير برداشت.

ديدار با ابرار

سال ۱۳۷۰ هجرى شمسى را مى توان سال تولد اولين شماره از مجوعه ديدار «ديدار با ابرار» دانست. و اهداف و انگيزهاى نويسندگان اين مجموعه و چگونگى پيدايش اين آرمان در ذهن و در صحنه جامعه در مقدمه برخى از همين آثار آمده و از اين مجموعه هم اكنون به حول و قوه الهى و يارى نويسندگان محترم حوزه علميه قم بيشتر از صد اثر فراهم شده است. همزمان با انتشار اين مجموعه برخى از محققان و استادان بزرگوار درخواست منطقى و مفيد، تصميم گرفت، عصاره اين آثار را در دو جلد به محضر محققان و صاحب نظران تقديم كند. مسؤ وليت تلخيص برخى از اين آثار بر عهده خود نويسندگان همكار در مجموعه قرار گرفت و در مورد برخى ديگ كه دسترسى به مولفان مقدور نبود و يا فرصت لازم براى تهيه خلاصه اثر خويش را نداشتند، وظيفه تدوين خلاصه ها بر دوش برادرانى كه فرصت داشتند، قرار گرفت. با لطف الهى تلخيص اين آثار در دو جلد و هر جلد شامل چند چهره از قبيله ابرار تهيه شد و هم اينك جلد اول اين كتاب با نام «گلشن ابرار» به محضر پژوهشگران و اهل مطالعه تقديم مى شود و اميدواريم برگى ديگر در دفتر اعمال نويسندگان گرامى و دست اندركاران همكار در پژوهشكده باقرالعلومعليه‌السلام ثبت شود و نسل امروز راه و رسم زندگى اسلامى را از صالحان و ابرار بياموزند.

بدون ترديد قبيله ى ابرار بر خلافت سرمايه گزارى و برنامه ريزى و تلاش و تبليغات كارگزاران كنترل جمعيت بسيار گسترده و پر شمار است در هر نقطه ميهن بزرگ اسلامى و در هر شهر و ديار در طول تاريخ اسلام هزاران چهره مؤ من و پارسا و فقيه و مجاهد و عالم و مصلح پرورش يافته، كه تاريخ همه را ثبت كرده و نه پژوهشگران توان شناخت و معرفى همه را دارند.

اگر در برخى احاديث آمار انبيأ يكصد وبيست و چهار هزار پيامبر آمده است. دست پروردگار و راهيان خط انبيأعليه‌السلام بسيار فزون تر و بيشتر از اين آمار و ارقام هستند. «و كان من نبى معه ربيون كثيرا فما و هنوا لمااصابهم فى سبيل الله فماضغوا و ما استكانوا و لايحب الصابرين » (آل عمران / ۱۴۶)

«و چه بسا پيامبرى كه ياران بسيار همراه او نبرد كردند و بخاطر مصيبت هايى كه در راه خدا به ايشان رسيد سستى نورزيدند و ضعيف نشدند و نرمش و فروتنى نشان نداند و خدا صابران را دوست دارد. »

پژوهشكده باقرالعلومعليه‌السلام و ياران ابرار اميدوارند بتوانند در آينده شمار بيشترى از اين الگوهاى ايمان و فقه و صبر و جهاد را بشناسند و به نسل جوان در دنياى اسلام معرفى كنند.

ديار ابرار

كتاب خدمات متقابل استاد شهيد مرتضى مطهرى (قدس سره) روزنه اى بر ذهن دست اندركاران پژوهشكده باقرالعلوم گشود كه چه خوب است خدمات متقابل شهر به شهر ميهن بزرگ اسلامى و آيين زندگى ساز اسلام مورد توجه و كند و كاو قرار گيرد، و ارزشهايى كه اين مكتب حيات بخش در جاى جاى زمين پديد آورد مشخص شود. تا مردم هر منطقه با استعدادها، فداريكها، چهره ها، دانشمندان، مجاهدان، شود، تا مردم هر منطقه با استعداد، فداكاريها، چهره ها، دانشمندان، مجاهدان، مصلحان، عارفان، امامزادگان و در يك سخن باميراث ارزشمند فرهنگى پدران و مادران خويش و گنجينه هاى پنهان در شهرهاى خود آشنا شوند. در اين گام هم نويسندگان مجموعه ديدار با ابرار همراه بودند و لطف الهى دستمان گرفت و حدود بيش از ۵۰ شهر كوچك و بزرگ ايران و برخى شهرهاى جهان كه سابقه تشيع و طرفدارى از عترت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله را داشت مورد پژوهش قرار گرفت و شناسنامه فرهنگى - دينى آن تدوين گرديد. اگر چه چاپ و نشر اين مجموعه پس از چند شماره با مشكل مواجه شد. ولى اخلاص و ايثار و تلاش «ابرار پژوهان» مشكل را حل كرد و با همت و زحمت خود مولفان، حدود ده شماره ديگر از اين مجموعه گرانقدر چاپ و منتشر شد و اميدواريم توفيق پروردگار بار ديگر يارى كند و شناسامه مذهبى، ارزشى و فرهنگى كل ديار جهان اسلام فراهم گردد و نسل جوان، سيماى ايمانى، جهادى، علمى، تقوايى، پدران و مادران خويش را به نظاره نشينند و روح كار و كوشش و هنر و ابتكار و آزادى خواهى و خداگرايى و شيطان ستيزى را در فرزندان آينده امت اسلام زنده نگهدارند.

طرح راويان نور

شناخت انديشه، ايمان، تلاش، مشكلات، رنجهاو شاديها و به طور كلى حيات سياسى - اجتماعى «راويان نور» ما را به فهم بهتر و دقيق تر راويان نزديك مى سازد و روند ارتباط بين انسان و فرهنگ وحى را نشان مى دهد. زندگينامه راويان نور، دستور زندگى وو راهنماى عملى همه علاقه مندان نشر و گسترش و تبليغ و حاكميت قرآن و حديث بر جانها و جامعه هاست ؛

و«راويان نور» حلقه هاى وصل انسان و پيامبرانند. آنان آب حيان را از آفاق بلند آسمان گرفتند و در اكناف زمين و اقطار گيتى را از اين كوثر زلال سيراب كردند.

محدثان مكتب عترتعليه‌السلام روز و شب كوشيدند و زندگى در آوارگى و تنگاى فقر و گرسنگى و حتى حبس در پشت ديوارها و سياهچالهاى زندان را بر سكه ها و سيم و زر حاكمان جور ترجيح دادند و بارها براى ديده بانى و پاسدارى از فرهنگ نبوى و علوى بر چوبه هاى دار بالا رفتند.

تاكنون مخاطب كارهاى انجام شده مجتهدان و پژوهشگران بزرگ بوده و هدف از آن كارها، متخصصان و علوم حوزوى و محققان اين رشته بوده اند. اما مجموعه «راويان نور» آهنگ آن دارد كه نسل جوان و فرزندان جهان اسلام را با حلقه هايى از تبار امت و امامت آشنا و سازد و علم رجال و تراجم را كه بخش مهمى از ميراث فرهنگى مسلمين است به عموم رهروان دين انتقال دهد.

دانشوران بزرگى مثل شيخ طوسى، شيخ كشى، ابوالعباس نجاشى، ابن شهر آشوب، ابن غضائرى و ابن عقده از سده هاى سوم و چهارم، ضرورت شناخت و معرفى راويان حديث و مؤ لفان كتابهاى حديثى و تفسيرى را احساس كرده و فرهنگ هاى رجال و تراجم با گرايشهاى گوناگون، گامهاى بلندى برداشتند. قاموس رجال و معجم رجال حديث از آخرين كارهاى بزرگ فقه ها و انديشمندان شيعى در بازشناسى حديث و راويان نور است.

طرح گلدسته هاى سبز

منظور از اين طرح، معرفى امامزادگان معتبر جهان اسلام به شيعيان و رهروان مكتب اهل بيت عصمت و طهارتعليه‌السلام است.

امامزادگان كه مزارشان مأمن معنوى و تجلى گاه عواطف عالى انسانى است و زيارتگاه پنجره اى گشود به سوى آسمان معرفت. گويى ضريح اين امامزادگان آرميده در جاى جاى ميهن و پاك مردان و زنانى است كه با ادب خاص در برابر مشاهد منور فرزندان فاطمه مى ايستند و با پيمودن مسيرهاى دور و نزديك، احترام و ارادت قلبى خويش را به ذرارى حضرت زهراعليها‌السلام و كاروان پراكنده كوثر، ابراز مى دارند. بسيارى از امامزادگان، عالمانى بزرگ و مجاهدانى سترگ و زاهد بوده اند كه رسالت تبليغ دين و آموزش حقايق مكتب را بر دوش گرفته اند و برخى از آنان پرستوهاى مهاجرى بوده اند كه براى رساندن پيام ايمان و آزادى و عقيده خويش در روستاهاى دور افتاده و برخى از كوهها و در دل كويرها، زندگى را مخفيانه مظلومانه سپرى كرده اند. از آنجا كه ستم پيشگان، نسبت به شيعيان عموما و در مورد سادات علوى و حسنى و حسينى به خاص حساسيت داشته و از صداى گامهاى آنان هراس و بيم داشتند؛ بسيارى از امامزادگان براى حفظ جانشان و استمرار فعاليت احياگرشان، گمنام و بى نشان زيستند و نا شناخته در حاشيه روستا، قريه و قبيله اى خاكيان را بدرود گفتند و در همان مكان دور افتاده مأواى گرفتند و به مرور زمان به مزارشان گنبدى بر افراشتند و گلدسته اى بنا كردند تا ياد سبزشان در خاطرشان زنده بماند.

و چه بسيار بودند سادات مهاجرى كه تنها هنگام احتضار، رشته پيوند خويش با پيامبر و اهليتش را افشا كردند و سيادت فرزندان خود را به مردم اعلام كردند.

در بين اين مجاهدان، صدها سيد علوى، حسنى، موسوى، هاشمى، حسينى، رضوى، فاطمى و غيره وجود دارند كه در برابر كفر و ظلم و استبداد و استعمار سينه سپر كردند و از آيين محمدى دفاع نمودند. در روايات آمده است: « هر كس نمى تواند به زيارت مزار ما بيايد قبر برادران دينى صالح ما را زيارت كند».

در پايان، بار ديگر از نويسندگان، ويراستاران، مصححان، شوراى نويسندگان و دفتر ابرار - كه نظارت بر حسن اجراى آثار را دارد - و همه دست اندركاران آثار پژوهشكده سپاسگذارى مى كنيم و از خوانندگان گرامى مى خواهيم همچنان نقد و نظر خويش را براى تأليف و تدوين كتب مفيدتر به نشانى قم صندوق پستى ۱۳۵/۳۷۱۸۵ ارسال دارند.

و آخر دعوانا ان الحمد الله رب العالمين

۱۷/۷/۱۳۷۵

۲۵ جمادى الاولى ۱۴۱۷

قم - پژوهشكده باقر العلومعليه‌السلام


ثقة السلام كلينى متوفاى ۳۲۹ ق

آفتاب حديث

حسن ابراهيم زاده


مقدمه

فاطمه «كلين» تا «خمين» يازده قرن بيش نيست اما خدا مى داند كه در اين گذرگاه تاريخ چه تازيانه ها كه بر پيكر ابرار نخورد و چه سرها كه ابرار بردار نرفت ؛ تا سنگ بنايى را كه كلينى نهاد خمينى به پايان رساند. كلينى و خمينى هر دو سر يك رشته اند با يك خصومت و آن اينكه هر دو از خويش ‍ هيچ نگفتند تا زبان گفت خدا و تا قلم نوشت خدا نوشت.

از زندگى كلينى جز «كافى» چيزى در دست نيست. كافى شناسنامه كلينى است و كلينى را بايد در آيينه كافى به تماشا نشست. كافى قله اى است كه بدون فتح آن اجتهاد ممكن نيست و اقيانوسى است كه بدون عبور از آن فهم معارف دين ميسر نيست. ايمان، نور و زهد و پارسايى گردآورنده مهمترين كتاب حديثى شيعه - ثقة الاسلام كلينى - را به تماشا مى نشينيم. سر بر در خانه اش مى ساييم و نسل جوان ايران اسلامى و دنياى اسلام را به بهره گيرى از حرارت و فروغ آفتاب حديث فرا مى خوانيم.


ميلاد آفتاب

در زمانى كه صدايى جز صداى سم اسبان بنى عباس در سرزمين ايران يعنى قلب تشيع - روستاى «كلين» در خانه اى آكنده از عشق اهل بيتعليه‌السلام كودكى متولد شد كه تاريخ حيات او با غيبت صغرى عجين شد محمد نامى بود كه يعقوب بن اسحاق براى فرزند خويش برگزيد و اذان و اقامه اولين كلاماتى بودند كه گوش او را نوازش دادند اولين كلاس درس او دامان پاك و پر مهر مادرى عطوف و عفيف بود محمد مراحل ابتدايى علوم اسلامى را نزد پدر و دايى بزرگوارش على بن محمد بن ابراهيم بن آبان كه از استادان علم حديث بود گذراند وى پس از گذراندن دوران آغازين تحصيل و آشنايى با منابع رجالى و حديثى از كلين مهاجرت كرد و با كوله بارى از معرفت و شناخت مكتب اهل بيتعليه‌السلام براى شكوفايى خلاقيتهاى درونى و سيراب شدن از دريايى بى پايان علوم وحى و پيمودن كمالات اخلاقى و انسانى به رى وارد شد اگر چه فاصله ۳۸ كيلومترى كلين تا رى براى او كه با زادگاه خويش وداع هميشگى كرد مسافتى طولانى بود و غم غربت و دورى از خانواده آزارش مى داد اما براى كسى كه براى خدا گام بر مى دارد و براى خدا زندگى مى كند اين همه آسان است.


گزينش هدف

در هنگام ورود كلينى به «رى» بيشتر مردمان اين شهر از پيروان مذاهب حنفى و شافعى بودند اما به دليل وجود شيعيان دلباخته اى در اطراف اين شهر، اكثرا اهل تسنن «رى» همواره تحت تأثير اخلاق و رفتار اسلامى آنها قرار داشتند. از اين رو ديار به شهرى شيعه نشين معروف بود«رى» در آن زمان شهرى بزرگ بود و عقايد و مذاهب گوناگون در كنار هم و در آرامش ‍ كامل در آنجا به حيات ادامه مى داد اما اين آرامش گاه دستخوش حركتهاى سياسى مى شد فرقه اسماعيليه با انگيزه تسلط بر ايران در اين نقطه بيش از ديگران سرمايه گذارى كرده بود و به ترويج و تبليغ تفكر و آرأ خود مى پرداخت از اين رو«رى» به نقطه برخورد آرأ و انديشه هاى فرقه اسماعيليه و مذاهب شافعى، حنفى و شيعه تبديل شده بود كلينى در اين زمان در كنار گذراندن تحصيلات خود نه تنها به عقايد و انديشه هاى ديگر مذاهب و فرقه ها آشنا شد بلكه به ماهيت واقعى بعضى از اين فرقه ها كه مى رفت تشيع را از مسير واقعيش خارج كند پى برد او درد را شناخت و درمان را تشخيص داد. درد، جدايى مردم از سخنان اهل بيتعليه‌السلام و دارو، رساندن اين سخنان به مردم بود او در اين زمان هدف خويش را بررسى مى كرد و به دور از هياهو مسير خود را مشخص و تصميم گرفت به فراگيرى و نوشتن آنها بپردازد از اين رو در محضر استادان بزرگى چون «ابوالحسن محمد بن اسدى كوفى ساكن رى»(۱) به فراگيرى حديث پرداخت در نوشتن و بحث و گفتگو پيرامون احاديث از خود گذشتگى بسزايى نشان داد. او بيشتر صرف زندگى خود را صرف حديث كرد. اما با اين حال از واقعيتهاى اطراف خويش و از مسائلى كه شيعيان اطراف خويش و از مسائلى كه شيعيان با آن دست به گريبان بودند، غافل نبود. او از كسانى نبود كه عزلت گزيند و فقط به فكر نجات خويش باشد، بلكه در دورانهاى پر آشوب همراه همگام و همراه با جامعه شيعى بوده. در دورانى كه «قرمطيان» با عقايد التقاطى خود، كه مخلوطى از عقايد زردشتى، مانوى و اسلامى بود(۲) به مبارزه با عقايد و مقدسات مسلمين پرداختند، كلينى با شجاعت شيعى خويش عقايد آنها را به نقد كشيد و براى آگاه كردن شيعيان از اين حركت انحرافى كتاب «الرد على القرامطه» را نوشت و در دسترس شيعيان قرار داد.

عصر كلينى را بايد عصر حديث ناميد. زيرا نهضتى كه براى فراگيرى و نوشتن احاديث آغاز شده بود سراسر ممالك اسلامى را فرا گرفته بود و تشنگان علم حديث از اين شهر به آن شهر و از اين محفل به آن محفل به آن محفل در جستجوى روايتگرى بودند تا از او فراگيرند و بر اندوخته هاى خويش بيفزايند. تلاش اهل سنت در اين عصر به قدرى چشمگير بود كه مى توان گفت اهل سنت هر چه دارد از اين عصر دارد. در اين عصر كه زمانش به حدود تقريبى يك قرن مى رسد كتابهاى شش گانه حديثى اهل سنت (صحاح سته) تدوين شد.

كلينى در اين عصر مشغول و نوشتن احاديث بود در اين زمان شاگردان امام هادىعليه‌السلام ، امام حسن عسكرىعليه‌السلام و امام رضاعليه‌السلام هنوز زنده بودند. اما از آنها جز كتابها و جزوه هاى نيز در همين عصر از بين رفت.

خطر نابودى احاديث، اين ميراث گرانقدر پيامبرعليه‌السلام و اهل بيتعليه‌السلام هر لحظه احساس مى شد. زيرا با وفات اين حاملان احاديث و غيبت امام زمانعليه‌السلام شيعيان از اين سخنان گرانبها محروم مى شدند.

كلينى با شناخت عصر خود و موقعيت حساس زمانى و درك اينكه تشيع اگر از اين مرحله به سلامت بگذرد براى هميشه از انحراف و التقاط رهايى يافته است، براى تكميل هدف و رسالت خويش به قم شهر محدثان و شاگردان اهل بيتعليه‌السلام مهاجرت كرد. در اين زمان در قم راويان و محدثان در هر مسجد و حسينه اى به نقل حديث مى پرداختند و بسيارى از اينان در شمار آخرين محدثانى بودند كه بدون واسطه از زبان ائمهعليه‌السلام حديث شنيده بودند. وجود اين فرزانگان موجب شد كه عاشقان كلام موجب شد كه عاشقان كلام اهل بيتعليه‌السلام به اين شهر مهاجرت كنند و كلينى يكى از اين افراد بود. او با استفاده از محضر استادان بزرگى چون احمد بن محمد بن عيسى اشعرى، احمد بن جعفر بن عيسى اشعرى، احمد بن جعفر حميرى (مؤ لف كتاب قرب الاسناد) و فرزند او محمد بن عبدالله حميرى به فراگيرى حديث پرداخت. استادان. محدثانى كه كلينى در تشكل شخصيت او در نقش داشتند اما در اين ميان به رادمردى برمى خوريم كه كلينى را با او و او را با كلينى مى شناسيم كسى كه نامش در يك سوم با كافى سلسله سندهاى روايات كافى است. شخصيتى كه نامش ‍ با كافى جاودانه شد. محدثى كه در اسناد بيش از هفت هزار و يكصدوچهل روايت كافى (۷۱۴۰) چون ستاره مى درخشد(۳) او على بن ابراهيم قمى است كه كتاب تفسير او پايه تفسيرهاى تشيع گرديد. و شايد اگر كلينى پروانه وار به گرد شمع گرديد. و شايد اگر كلينى پروانه وار به گرد شمع وجود او نمى چرخد و او را لحظه اى چه در حال بيمارى و چه در حال بيمارى و چه سلامت در خانه و مدرسه رها مى كرد و از او غافل مى ماند، روايات و احاديثى كه سلسله سندش به او ختم مى شود چون ديگر آثار او براى هميشه از ميان مى رفت. اما كلينى اين اقيانوس حديث را رها نساخت. او كه تشنه كلام اهل بيتعليه‌السلام بود جرعه جرعه نوشيد و به اين نوشيدن اكتفا نكرد بلكه دريايى از اين كوثر عشق را براى شيعيان پس از خود به يادگار نهاد.


هجرتى ديگر

گرچه قم مركز تشيع به شمار مى رفت و هر چه جوينده كلام اهل بيتعليه‌السلام را سيراب مى كرد اما عطش سيرى ناپذير كلينى او را بر آن داشت تا آن ديار مقدس را به اميد يافتن روايات و احاديث ناشنيده ترك كند. او روستاها و شهرهايى بود كه كلينى به آن قدم نهاد در آن زمان كوفه يكى از مراكز بزرگ به شمار مى رفت و كمتر محدث و يا محققى بود كه در سفرهاى خود به آن شهر وارد نشده و از محضر عالمان آنجا استفاده اى نكرده باشد.

كوفه در حقيقت جاى تبادل نظر و نقطه آغاز در جهان اسلام به شمار مى رفت كه همه آزادانه در آن به تبليغ مذهب خود مى پرداختند. از اين رو هر يك از نويسندگان و محدثان مذاهب گوناگون اسلامى مجلس درس و بحثى براى خود برپا داشته بودند و به نقل احاديث خويش مى پرداختند از اين رو هر يك از نويسندگان و محدثان مذاهب گوناگون اسلامى مجلس ‍ درس و بحثى براى خود برپا داشته بودند و به نقل احاديث خويش ‍ مى پرداختند. «ابن عقده» يكى از كسانى بود كه در اين شهر سكونت داشت. او از حافظان بزرگ حديث به شمار مى رفت و حافظه قوى او موجب شده بود كه آيتى از آيات حافظه در جهان شود.(۴)

بسيارى از بزرگان مذاهب از محضر او كسب علم مى كردند او اگر چه نظر مذهبى «زيدى جاردى» بود اما زهد و پارسايى از او محدثى موثق ساخته بود كه همه مذاهب در نقل احاديث به او اعتماد داشتند كلينى نيز از اين مرد بزرگ استفاده كرده، از او رواياتى فرا گرفت.


ثقة الاسلام

كلينى پس از كسب علم و حديث از دهها استاد و محدث در شهرها و روستاهاى آن زمان، سرانجام به بغداد رسيد. او در مسافرتهاى خويش ‍ چنان علم و فضل خود را به نمايش گذاشته رسيد او در مسافرتهاى خويش ‍ چنان علم و فضل خود را به نمايش گذاشته و تصويرى از شيعه واقعى را در اذهان مردم هر ديار باقى نهاده بود كه هنگام ورود به بغداد فردى گمنام نبود. شيعيان به او افتخار مى كردند و اهل سنت به ديده تحسين به او افتخار مى كردند و اهل سنت به ديده تحسين به او مى نگريستند. تقوا، علم و فضيلت او در اندك مدتى موجب شد كه هم شيعه و هم اهل سنت در مشكلات دينى به او مراجعه كنند، به طورى كه عامه خاصه در فتاوا به او روى مى كردند و به همين سبب او اولين كسى بود كه به لقب ثقة الاسلام شعرت يافت.(۵)

كلينى نام آورترين شخصيت عصر خود بود. عصرى كه اوج تلاش محدثان و عالمان بزرگ و حتى عصر چهار نايب خاص امام زمانعليه‌السلام بوده است. در اين عصر به دليل محدوديتها و ممنوعيتهاى اجتماعى اين بزرگان، مسئوليت فرهنگى و علمى تشيع بر دوش كلينى بوده است.


تأليف كافى

بغداد براى كلينى سرزمين تأليف بود. وى در آنجا فرصت يافت تا اندوخته هاى سالها رنج و مشقت را در مجموعه اى گرد آورى كند او كه كمبودهاى جامعه شيعى را به خوبى درك كرده بود و مى ديد كه با غايب شدن امام زمان (عج) و دسترسى نداشتن همه شيعيان به نواب خاص آن حضرت، جاى كتابى كه در بردارنده تعاليم اسلامى و شيعى باشد، خالى است تلاش خود را در پى تنظيم احاديث گردآورى شده، جهت داد و براى شيعيان دستورالعمل و كتاب مفسر و مبين تعاليم و احكامى باشد كه قرآن به صورت كلى بيان كرده است.

مجموعه كتاب «الكافى» كه شامل اصول كافى (دو جلد)، فروع كافى (پنج جلد) و روضه كافى (يك جلد) است و در بردارنده شانزده هزار و يكصد و نود و نه (۱۶۱۹۹) حديث از پيامبر اسلامعليه‌السلام ائمه معصومينعليه‌السلام مى باشد - كتابى است كه كلينى در طى بيست سال تلاش ‍ خستگى ناپذير به تأليف اين اثر جاودانه برترى و فضل علماى تاريخ اسلام به اثبات رساند. كارى كه او در مدت بيست سال براى تشيع به پايان رساند كارى بود كه شش تن از بزرگترين عالمان اهل سنت در مدت يك قرن براى مذهب خود انجام دادند و كتاب كافى مهمترين و نفيس ترين كتاب از مجموعه كتب چهارگانه حديثى ( كتب اربعه مذهب تشيع است.(۶)

كافى در زمانى به تبيين ارزشهاى اخلاقى و اسلامى پرداخت كه اروپاييان دوران بربريت و وحشيگرى را مى گذراند و قبايلشان با قتل و غارت امرار معاش مى كردند. زمانى كه آنها در جهل غوطه ور بودند و از علم چيزى نمى دانستند و عقل و علم را در دادگاههاى نمى دانستند و عقل و علم را در دادگاههاى تفتيش عقايد قرون وسطايى به محاكمه مى كشيدند اولين باب از اولين كتاب تشيع با عنوان عقل و آنگاه توحيد و حجت، ارزشهاى الهى و انسانى را آموزش مى داد. كتاب كافى را هر كسى از ديدگاه خود بررسى كرده است. بر كافى هم فيلسوف شرح نوشته است هم عارف و هم فقيه و اين نشانه بزرگى و جامع بودن كافى است. شرحهاى مهم عبارت اند از:

۱ - مرآت العقول از علامه مجلسى، كه با ديدى فقهى نگاشته شده است.

۲ - شرح صدر المتألهين معروف به ملاصدرا، كه نگرش او نگرشى فلسفى و عرفانى ب احاديث است.

۳ - كتاب وافى نوشته ملاحسين فيض كاشانى.

۴ - شرح ملا صالح مازندرانى.


سبك كلينى

روش كلينى در ترتيب احاديث هر باب اين است كه حديث صحيح تر و روشن تر را در اول باب قرار داده و سپس به همين ترتيب احاديث مبهم و مجمل را ذكر كرده است.(۷) علاوه بر اين، كلينى دست به ابتكار ديگرى زد كه تا قبل از آن در ميان عالمان و محدثان معمول نبود و آن به كار بردن كلمه «عدة» به جاى سلسله سندى است كه به راوى حديث ختم مى شود. از مسائلى كه موجب شد كلينى اين رويه را در نقل حديث پيش گيرد، مشهور بودن راويان سلسله سند و نيز كم كردن حجم كتاب و كمبود وقت بوده است.

«عدة» كلينى گاهى از احمد بن محمد بن عيسى، گاهى از سهل بن زياد و زمانى از احمد بن خالد برقى روايت مى نمايد و اشخاص هر يك از اين سه، غير از اشخاص «عدة» ديگر مى باشد. مثلا مراد او از «عده» در جايى كه به واسطه آن از احمد بن محمد عيسى روايت مى كند عبارت از پنج نفر: محمد بن يحيى عطار، على بن موسى كميدانى، داود بن كوره، احمد بن ادريس على بن ابراهيم بن هاشم است.(۸)

اين روش رهگشاى ساير عالمان و محدثان شد به طورى كه شيخ طوسى در كتاب رجال خويش اين روش را برگزيدند و به همين شيوه روايت را نقل كردند.(۹) علاوه بر اين گاهى احاديثى بدون نام محدث و راوى و با عنوان «قد قال العالم» و يا «فى حديث آخر» از كلينى نقل شده است كه جمعى از عالمان اين احاديث را دليلى بر وجود ارتباط بين كلينى و امام زمان (عج)دانسته و گفته اند «ممكن است كه كتاب (كافى) به نظر اصلاح آن حضرت رسيده باشد».(۱۰) و از كلام بزرگان نقل شده است كه امام زمان (عج) فرموده اند: «الكافى كاف لشيعتنا»: «كافى» شيعيان ما را كافى است.

كلينى در زندگى سراسر نور و پربار خود علاوه بر تدوين و تأليف مجموعه الكافى، كتابهاى الرد على القرامة، تفسير رؤ يا ( تعبير خواب)، مجموعه شعر (حاوى قصايدى كه شعرا در مناقب و فضايل اهل بيتعليه‌السلام سروده اند)، كتاب رسائل ائمهعليه‌السلام و كتاب رجال را تأليف كرده است.


كلينى بر مسند تدريس

كلينى در مسير تحقق و نگارش از تغذيه فكرى شاگردانى كه به اميد كسب علم از محضرش به بغداد سفر كردند لحظه اى غافل نبود. او در باور كردن انديشه خدايى شاگردانش از جان مايه گذاشت. بسيارى از بزرگان از او روايت نقل كرده اند كه از آن ميان احمد بن ابراهيم معروف به ابن ابى رافع صيمرى، احمد بن احمد كاتب كوفى، احمد بن محمد بن سعد كوفى، ابوغالب احمد بن محمد رازى، عبدالكريم بن عبدالله بن نصر بزار تنسى، على احمد بن موسى دقاق، محمد بن مطلب شيبانى، محمد بن على ماجيلونه، محمد بن عصام كلينى، جعفر بن محمد بن قولوية قمى مؤ لف كتاب كامل الزيارات، هارون بن موسى تلعكبرى، محمد بن احمد صفوانى و محمد بن ابراهيم نعمانى را مى توان نام برد.(۱۱)


عروج كلينى

كلينى پس از هفتاد سال زندگى كه بيست سال آن تلاش و تحقيق همراه با رنجها و غربتها براى تدوين كتاب كافى بود از اين جهان عروج كرد. او غروب نكرد بلكه با كتاب ارزشمند كافى هماره در آسمان تشيع پرتو افشانى مى كند. او گرچه در قفس دنيا زيست اما در فضاى بهشت تنفس مى كرد چرا كه همه لحظه هاى عمرش را با كلام اهل بيتعليه‌السلام سپرى كرد. و سرانجام در ماه شعبان سال ۳۲۹ ق. عروج كرد.(۱۲) و نه تنها شيعيان بلكه پيروان ديگر مذاهب اسلامى را سوگوار و بغداد را با رفتنش يكپارچه ماتم كرد. ابوقيراط محمد بن جعفر حسنى(۱۳) يكى از بزرگان بغداد بر پيكر مطهرش نماز خواند و شيعيان با دلى پر اندوه پيكر مقدس او را در باب كوفه بغداد در بازار كوفه و در نزديكى پل به خاك سپردند.

سلام بر كلينى روزى كه تولد يافت و روزى كه در آسمان دنياى درخشيد و عروج كرد و روزى كه در پيشگاه ذات اقدس او بر انگيخته مى شود.