گلشن ابرار جلد ۱

گلشن ابرار0%

گلشن ابرار نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: شخصیت های اسلامی

گلشن ابرار

نویسنده: جمعى از پژوهشگران حوزه علميه قم
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 48871
دانلود: 12933

جلد 1 جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 63 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 48871 / دانلود: 12933
اندازه اندازه اندازه
گلشن ابرار

گلشن ابرار جلد 1

نویسنده:
فارسی

مجموعه گلشن ابرار که خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.
در این بین علمایی هستند که غیر از زندگی علمی خود، زندگی سیاسی پرباری داشته اند و در صحنه های گوناگون سیاسی شرکت داشته اند و برخی دیگر فقط زندگی علمی و زاهدانه ای داشته اند و در سیاست و اوضاع سیاسی دوران خویش هیچ دخالتی نداشته اند که هر کدام در جای خود به آن پرداخته شده است.
برخی از علما شرح کوتاهی دارند و برخی بسیار مفصل است که این امر یا به دلیل محدودیت اطلاعات راجع به عالم موردنظر است یا به جهت اهمیتی که آن عالم در بین مردم دوران خویش داشته، کمیت اطلاعات راجع به آن عالم تغییر کرده است. ساختار نوشتاری کتاب های این مجوعه در تمام مجدات آن به این ترتیب است:
1) تولد، خانواده و حسب و نسب
2) دوران کودکی
3) دوران تحصیل و تهذیب و مقام علمی
4) زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی
5) سفرها
6) شاگردان
7) آثار و تألیفات
8) تاریخ و چگونگی وفات یا شهادت


ابن شهر آشوب متوفاى ۵۸۸ ق.

در حريم ولايت

محمد رحيم بيگ محمدى انديان


سرآغاز

دانشمند بلند آوازه شيعه «ابن شهر آشوب» يكى از بزرگمردان تاريخ است كه زندگى و آثارش سراسر درس عبرت، معنويت، شور و شوق و الگوى ايمان و تلاش است.

او در طول زندگى پربار خويش همواره در راه احياى مكتب انسان پرور اهل بيت عليهم السلام و رشد و استحكام حوزه هاى علوم اسلامى كوشش ‍ فروانى از خودشان نشان داد. دانشمندى كه در تمام علوم اسلامى مقامى بس بلند به دست آورد و در تربيت شاگرد و تحقيق و تصنيف تا واپسين لحظات زندگى تلاش كرد. حال زندگى او را به اختصار مرور مى كنيم.


ميلاد

ابو عبدالله محمد بن على بن شهر آشوب سروى مازندرانى معروف به «رشيد الدين از عالمان بزرگ و معروف شيعه در اواخر قرن پنجم و اوايل ششم هجرى است.

اين فقيه فرزانه در جمادى الثانى سال ۴۸۸ ق. (و به قولى ۴۸۹ ق.)(۲۸۹) به دنيا آمد.(۲۹۰) از اينكه به «شهر آشوب»، پدرش، جدش نسبت «سرورى»(۲۹۱) داده اند، بر مى آيد كه اصل اين خاندان بزرگ از سارى مازندرانى بوده است، اما درباره تولد خود وى كه آباد در سارى بوده يا بغداد، نمى توان به يقيقن اظهار نظر كرد.(۲۹۲) البته بعضى از محققان تولد «اين شهر آشوب» در بغداد را ترجيح داده اند.(۲۹۳)

جد او شيخ شهر آشوب بن كياكى، دانشمندان بزرگ شيعه و از مردم سارى بود كه در گروه شاگردان نامى و ممتاز شيخ طوسى (متوفى ۴۶۰ ق.) به شمار مى رفت.(۲۹۴)

پدرش شيخ على فرزند شيخ شهر آشوب نيز از فقيهان و محدثان فاضل و از دانشمندان بزرگ شيعه محسوب مى شد(۲۹۵) كه در تربيت فرزند خويش از جان و دل تلاش كرد.


شكوفايى

محمد رفته رفته همچون ديگر كودكان همسن و سال خود رشد مى كرد و بزرگ مى شد، اما فرقى كه با ديگران داشت اين بود كه در دامن خانواده اى روحانى، دانش پرور و تربيت شناس پرورش مى يافت. او چون به هشت سالگى رسيد تمام قرآن را حفظ كرده بود و از اين به بعد او را «حفظ» (حافظ قرآن) لقب دادند.(۲۹۶)

اين شهر آشوب بعد از فراگيرى قرآن و دروس مقدماتى و ادبى به تحصيل علوم و معارف دينى مثل فقه و اصول، حديث، رجال، كلام و تفسير پرداخت.

آغاز و انجام تحصيلات عالى او دقيقا معلوم نيست، اما همين قدر معلوم است كه در نزد پدر و جدش و بزرگانى چون شيخ طوسى، عبدالواحد آمدى و قطب الدين راوندى سطوح عالى علم و ادب را گذراند ولى از آنجا كه آن بزرگان هر يك در شهر و ديارى دور از هم زندگى مى كردند به اين نتيجه مى رسيم كه ابن شهر آشوب در راه كسب علم و معرفت و براى استفاده از محضر دانشوران بزرگ شيعه در اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم هجرى سالها از اين شهر به آن شهر و از اين ديار در حال مهاجرت و گشت و گذار بوده است.


اساتيد

۱ - شيخ شهر آشوب ( جد بزرگوار وى)(۲۹۷)

۲ - شيخ على (پدر دانشمندش)(۲۹۸)

۳ - واعظ نيشابورى(۲۹۹) (متوفاى ۵۰۸ ق.) معروف به «صاحب روضة الواعظين» و «فتال نيشابورى». اين عالم بزرگ شيعه را در سال ۵۰۸ ق. در شهر نيشابور به شهادت رساندند.

۴ - شيخ ابو على فضل بن حسن طبرسى (متوفى ۵۴۸ ق.) مفسر بلند آوازه شيعه هجرى است(۳۰۰) كه دارى تأليفات زيادى چون: تفسير مجمع البيان و جوامع الجامع، اعلام الورى و... مى باشد.

۵ - ابو منصور طبرسى، نويسنده كتاب رجالى خود «معالم العلمأ» به بزرگى از او ياد كرده و درباره آثارش مى نويسد:

«استادم احمد بن ابى طالب، كتابهاى مختلفى دارد از جمله: الكافى در فقه و... »(۳۰۱)

۶ - «قاضى سيد ناصح الدين آمدى (متوفى ۵۵۰ ق.) صاحب كتاب ارزنده «غررالحكم و دررالكلم»(۳۰۲)

۷ - ابوالفتوح رازى (متوفى ۵۲۲ ق.)(۳۰۳) از علماى بزرگ عصر خود و از اساتيد عصر خود بود كه داراى كتاب معروفى به نام «النفض» مى باشد.(۳۰۴)

۹- سيد ضيأ الدين فضل الله راوندى كاشانى (متوفاى ۵۶۲ ق.)(۳۰۵)

۱۰ - قطب الدين راوندى (متوفاى ۵۷۳ ق.)

۱۱ - ابوالحسن على بن ابى القاسم بيهقى، معروف به ابن قندى ۵۶۵ ق.) او مورخ شهير خطه دانش پرور سبزوار و خراسان و يكى از علماى بزرگ شيعه در قرن ششم هجرى است.(۳۰۶)

ابن شهر آشوب همچنين در محضر گروهى از علماى اهل سنت نيز تحصيل كرده است كه مشهورترين آنها عبارتند از:

۱ - ابوعبدالله محمد بن احمد نطنزى، مؤ لف كتاب «الخصائص العلويه على سائر البريه»(۳۰۷)

۲ - جارالله زمحشرى معتزلى (متوفاى ۵۳۸ ق.) ابن شهر آشوب در نزد او كتاب «تفسير كشاف» و «ربيع الابرار» و «الفايق فى غريب الحديث» را كه همه از تأليفات خود زمحشرى است، خوانده و از اين استاد اجازه نقل روايات آن كتابها را نيز گرفته است.(۳۰۸)


موفقيت

ابن شهر آشوب پس از ساليانى اقامت در حوزه هاى علميه ايران و استفاده از محضر دانشمندان و اساتيد بزرگ و مسافرتهاى علمى در سرزمينهاى مختلف ايران (مازنداران، مشهد مقدس، نيشابور، سبزوار، رى، كاشان، اصفهان و همدان) در سال ۵۴۷ ق. با كوله بارى از دانش و معنويت از شهر همدان به بغداد عزيمت كرد.(۳۰۹) وى در بغداد كه پايتخت بنى عباس و مشهورترين مركز علوم اسلامى آن روزگار بود و دانشمندان زيادى در آن علوم و فنون مختلف پرداخت و هم در آن رشته ها كتابها نوشت.(۳۱۰)

ابن شهر آشوب از همان سالهاى جوانى كه در ايران و عراق مشغول تحصيل بود، تدريس هم مى كرد. «وى هر علمى از علوم اسلامى را كه به حد كمال دارا بود، شروع به تدريس آن علم مى كرد. »(۳۱۱)

با اينكه در زمان ابن شهر آشوب دانشمندان عالمان بزرگى وجود داشتند كه مورد احترام مردم و از جايگاه ويژه اى برخوردار بودند، در اين ميان ابن شهر آشوب امتياز و بر جستگى خاص داشت و مقام علمى و موفقيت او از ديگران نمايان تر بود. او به هر شهرى از ممالك اسلامى كه حوزه علميه داشت، مى رفت در رأس آنان قرار مى گرفت و كار تدريس و بحث و پرورش ‍ شاگران را به صورت جدى و چشمگيرترى آغاز مى كرد.


شاگردان

وى زمانى كه در شهرهاى بغداد، حله و موصل مى زيست و در اواخر عمر كه در شهر حلب اقامت داشت و در ديگر شهرهاى اسلامى، شاگردان زيادى تربيت كرد كه از ميان به افراد مى توان اشاره كرد:

۱ - علامه سيد محمد بن زهره حلبى (متوفاى پس از ۵۸۵ ق.)

۲ - شيخ جمال الدين ابوالحسن على بن شعره حلى جامعانى (متوفاى ۵۸۱)

۳ - شيخ تاج الدين حسن بن محمد سوارى

۵ - يحيى بن ابى طى حلبى

۶ - سيد كمال الدين حيدر حسينى

ابن شهر آشوب يكى از اساتيد علم و حديث و اجازه نقل حديث بوده است. وى از اساتيد خويش اجازه نقل روايت داشته و از آنها روايت مى كرده است. از جمله ايشان: شيخ ابومنصور طبرسى، محدث شيخ على ابن شهر آشوب، شيخ شهر آشوب، شيخ ابوعلى فضل بن حسن طبرسى (صاحب تفسير «مجمع البيان»)، شيخ جمال الدين ابوالفتوح رازى، قطب الدين راوندى و... مى باشند.


هجرت

اوائل دوران خلفت مستضيئى (۵۴۷ - ۵۶۶) ابن شهر آشوب در بغداد بود و مشتضيئى در تقويت افكار و گسترش عقايد و اقتدار علماى حنبلى سعى و كوشش مى نمود. رفته رفته فعاليتهاى چشمگير ابن شهر آشوب از سوى مخالفان ناديده انگاشته مى شد و او را تضعيف مى كردند. از اين رو بغداد ديگر مكان مناسبى براى ارائه فعاليت ابن شهر آشوب نبود. وى بغداد را به قصد شهر تاريخى و عالم پرور حله ترك كرد و به آن ديار مهاجرت نمود. ابن شهر آشوب در سال ۵۶۷ ق. كرسى درس خود را در حله رونق بخشيد و شروع به تدريس و تربيت شاگرد نمود و پس از ساليان دراز، حله را ترك كرد و به شهر موصل رفت و پس از اقامت زيادى در موصل سرانجام به شهر حلب (شهر ستارگان) هجرت كرد.

نويسنده روضات الجنات مى گويد:

«علت انتقال ابن شهر آشوب از عراق به شهر حلب آن بود كه شهرستان مزبور در آن روزگار مجمع رجال و بزرگان بوده و مردم آنجا هم عموما با امامى مذهبان بخوبى رفتار مى كرده و به مناسبت اينكه شهرستان حلب تحت نظر آل حمدان بود كه امامى مذهب بوده اند... نسبت به علماى شيعه احترام مى كردند. »(۳۱۲)


آثار جاودن

ابن شهر آشوب قهرمان عرصه قلم و نگارش بود. او در اكثر علوم اسلامى - اعم از فقه، اصول، كلام، حديث، تاريخ، تفسير، رجال و... - تأليفات و تصنيفاتى ارزنده، آموزنده و بى سابقه از خود به يادگار گذاشته كه هر يك در نوع خود مهم و نشانگر نبوغ فكرى و مقام والاى علمى نويسنده آن است ؛ آثارى كه همواره مورد توجه و عنايت علمان و دانشمندان قرار گرفته است.

اينك به معرفى برخى از آثار پر ارج آن دانشمند بزرگ شيعه مى پردازيم:

۱ - متشابه القرآن و مختلفه: كتابى است تحقيقى كه مؤ لف آن در سال ۵۷۰ ق. در شهر حله به پايان برده است.(۳۱۳)

۲ - مناقب آل ابى طالبعليه‌السلام : ابن شهر آشوب در اين اث گرانقدر مناقب و فضايل چهارده معصومعليه‌السلام را يكايك مورد بحث و شرح قرار داده است.

۳ - معالم العمأ: او در يك كتاب كم حجم و پربار پس از برشمارى نام ۱۰۲۱ تن از دانشمندان شرح حال كوتاهى از زندگى آنان و آثارشان را ذكر كرده است.

۴ - مناقب النوصب

و شانزده اثر ذيل:

مخزون المكنون فى عيون الفنون، الطرائق فى الحدود و الحقائق، مائدة الفائدة، امثال فى الامثال، الاسباب و النزول على مذهب آل الرسول، الحاوى، الاوصاف، المنهاج، الفصول فى النحو، الجديده، انساب آل ابى طالب، الاربعين حديثا (در مناقب حضرتعليه‌السلام )، نخب الاخبار، الخصايص الفاطميه، بيان التنزيل، المواليد(۳۱۴)


در عرصه شعر

ابن شهر آشوب در عرصه شعر و ادب نيز حضورى نيكو داشت. و اشعار به جا مانده از ايشان بيانگر اين است كه او اشعارى توانا و زبردست و اديبى ماهر بود. اشعار او بيشتر حاوى نكات اخلاقى عرفانى، حكيمانه و مدايح و مناقب اهل بيت -عليه‌السلام - بود و در نوشته ها و هم در اشعارش به مخالفان تشيع پاسخ داده و در اين مورد اشعار زياد سروده است. او اشعار خود را بيشتر در كتاب «مناقب» به مناسبتهاى مختلف آورده و با كمال تأسف هنوز به صورت ديوان، با دفتر شعر، تدوين و تنظيم نشده است. ما در اينجا به عنوان نمونه دو بيت از اشعارش را كه در مدح و منقبت ائمه اطهار -عليه‌السلام - گفته است مى آوريم:

بعد النبى ائمة لمعاشر

و ائمتى من بعده اولاده

ان كان قد شرقت به اصحابه

فنبوه ما شرفوا و هم اكباده.(۳۱۵)

- بعد از رحلت پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله مردمان را پيشوايانى بود، اما پيشوايان من بعد از آن حضرت فرزندان اويند.

- چرا كه اگر اصحاب او به سبب صحابه بود شرافت يافتند، فرزندان وى، هم اين شرافت داشتند و هم جگر پاره هاى او بودند.


از نگاه ديگران

گفته ها و اظهار نظرهاى دانشمندان اسلامى چراغى است تا ما در پرتو آن، شخصيت علمى شأن و منزلت معنوى مردانى چون ابن شهر آشوب را بهتر بشناسيم. پس با گذشت ديگران عظمت روحى و مقام علمى او را به نظاره مى نشنينيم:

۱ - علامه ميرمصطفى حسينى تفرشى (متوفى ۱۰۲۱ ق.) نقل مى كند:

«رشيد الدين محمد... شهر آشوب، پيشواى طايفه شيعه و فقيه آنان، شاعرى بليغ و نويسنده بود... »(۳۱۶)

۲ - شيخ ابو على حائرى (متوفى ۱۲۵۱ ق.) مى نويسد:

«ابن آشوب شيخ الطائفه است و پايه فضل او به گفتگو ندارد. »(۳۱۷)

۳ - شيخ حر عاملى (متوفى ۱۱۰۴ ق.) مى گويد:

«ابن آشوب عارف به رجال و اخبار و احاديث، شاعر و اديب و جامع همه خوبيها بود. »(۳۱۸)

۴ - علامه ميرزا حسين نورى (متوفى ۱۳۲۰ ه‍ق) مى نويسد:

«فخر شيعه، تاج شريعت، افضل الاوائل و درياى تلاطم ژرفى كه ساحل ندارد، احيا كننده آثار مناقب و فضائل، رشيد المله و الدين شمس الاسلام و المسلمين ابن آشوب فقيه، محدث، مفسر، محقق و... »(۳۱۹)

۵ - دانشمند رجالى و محقق ملا على قراجه داغى ديزمارى عليارى (متوفى ۱۳۲۷ ق.) مى نويسد:

«ابن آشوب مازندرانى، پيشواى طايفه شيعه... و نويسنده بود. »(۳۲۰)

چنانچه از كتابهاى نويسندگان بر مى آيد دانشمندان اهل تسنن آن طور كه از ابن شهر آشوب تجليل و به بزرگى ياد كرده اند، در حق كمتر كسى از علماى شيعه چنين كرده اند.

اينك به گفته هاى يكى از آنان اشاره مى كنيم تا از اين رهگذر اندكى به شخصيت علمى و قدر و منزلت و شان او بيشتر پى بريم.

صلاح الدين صفدرى، يكى از عالمان بزرگ اهل سنت مى نويسد:

«محمد بن على بن شهر آشوب... يكى از سرشناسان شيعه است. او در هشت سالگى قرآن را حفظ كرده بود و در علم اصول شيعه به حد نهايى رسيد. وى در علوم قرآنى و مشكلات حديث و اخبار و لغت و نحو و موعظه در منبر - در زمانى كه مقتفى خليفه عباسى در بغداد بود از ديگران تقدم داشت. »(۳۲۱)


رحلت

سرانجام ابن آشوب، فقيه فرزانه اهل بيت عصمت و طهارتعليه‌السلام پس از گذراندن صد سال عمر و حدود هفتاد سال خدمت پرتلاش به تشيع، با تحصيل، تعليم و تربيت، تحقيق و ترويج احكام الهى و تحمل محنتهاى بسيار در راه دين و استحكام حوزه هاى علوم دينى و رفع مسائل اجتماعى مردم و مشكلات شخصى زندگى، در شب جمعه ۲۲ شعبان سال ۵۸۸ ق در شهر حلب به ديار باقى پر كشيد و پيكر عزيزش را در نزديكى شهر در دامنه كوه جوشن، در جوار مرقد حضرت محسن بن ابى عبدالله الحسينعليه‌السلام دفن كردند.(۳۲۲)