1. ولايت عشق
در سال چهارم هجرت
، جامعه نوپاى اسلامى با ولادت امام حسينعليهالسلام
به وجود يكى از قدسيان الهى زينت يافت.
فاطمه زهراعليهاالسلام
نوزاد فروزان را در قنداق زرد رنگى نزد سرور آفرينش
، پيغمبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
، آورد و حضرت ضمن رهنمون دخت فروغ مندش به استفاده از قنداق سفيد، در گوش راست نو رسيده قدسى اذان و گوش چپ اقامه خواند و جبرييلعليهالسلام
فرود آمد و فرمود:
خداوند متعال تو را سلام رسانده و مى فرمايد: از آن جا كه على براى تو چون هارون به موسى است، نوزاد را حسين كه معادل عربى نام شبير، فرزند هارون، است نامگذارى كن.
پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
روز هفتم ولادت، گوسفندى را عقيقه فرمود و بعد از تراشيدن موى سر معشوق الهى، به وزن موى او نقره
صدقه داد.
از آن جا كه شير فاطمه زهراعليهاالسلام
به جهت بيمارى خشك شده بود، حسينعليهالسلام
را نزد رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
آورده و آن حضرت به مدت چهل روز با گذراندن انگشت مبارك ابهام و گاهى زبان مباركش در دهان فرزند دلبندش و مكيدن او، حسين را سير مى نمود و اين سبب شد كه گوشت و خون حسينعليهالسلام
از رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
برويد؛ از اينرو پيامبر خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود كه حسين از من است و من از حسينم.
از بدو تولد، فرشتگان براى عرض تهنيت از يك سو و تسليت از سوى ديگر به محضر رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرود مى آمدند.
پيامبر خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
در يكى از سفرهاى خود، در بين راه ايستاد و آيه استرجاع(
إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
)
را تلاوت فرمود و اشك ريخت و ياران حضرت از سبب گريه پرسيدند و حضرت فرمود:
جبرييل مرا از كربلا، كنار فرات كه فرزندم حسين را آنجا مى كشند، خبر داد؛ گويا جايى را كه به زمين مى افتد و دفن مى شود، مى بينم.
رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
پس از برگشت از سفر، بالاى منبر رفت و بعد از سخنرانى، دست راست بر سر حسنعليهالسلام
و دست چپ بر سر حسينعليهالسلام
نهاد و سر به آسمان بلند كرد و فرمود:
بارالها! بى گمان محمد، بنده و پيامبر تست؛ اين دو پاك ترين و برترين خاندان و ذريه من هستند؛ جبرييل براى من خبر كشته و خوار شدن فرزندم، حسين، را بيان كرد. پروردگارا! شهادت او را مبارك گردان و او را سرور و سالار شهيدان قرار ده؛ بارالها! قاتل و خوار كننده او را عاقبت به خير مگردان.
در اينجا مردم در مسجد ناله سر دادند و پيامبر خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود: آيا براى او گريه كرده و ياريش نمى كنيد!
حديث ولادت عشق
رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
در اين راستا فرمود:
هنگام ولادت حسين در شب جمعه، جهت بزرگداشت او، خداوند متعال دستور داد تا فرشتگان ماءمور جهنم آتش آن را بر اهل جهنم خاموش كنند و فرشتگان بهشتى بهشت را بيارايند و حورالعين خود را زينت داده و به ديدار هم روند و ديگر فرشتگان تسبيح و حمد و سپاس خداى را در صف هاى بهم پيوسته بپا دارند و جبرييل جهت تهنيت و شادباش گفتن به محضر پيامبر اكرم در هزار گروه كه هر گروهى يك ميليون فرشته است، فرود آيد و به محمدصلىاللهعليهوآلهوسلم
بگويد:
من او را حسين نام نهادم. او را شرورترين شخص زمان او، كه سوار بر بدترين چهارپاست به قتل مى رساند؛ واى بر قاتل حسين و پيشواى او كه دستور قتل را صادر نمود؛ من از كشنده حسين بيزار و او نيز از من بيزار است؛ زيرا در روز قيامت جرمى بالاتر از قتل حسين نيست كه با مشركان در آتش جهنم خواهد شد؛ آتش دوزخ به قاتل حسين مشتاق تر از بهشت به بهشتيان است.
جبرييل را هنگام هبوط، يكى از فرشتگان الهى
ديد و پرسيد:
امشب چه شده؟ آيا قيامت اهل دنيا به پا شده است؟
جبرييل فرمود:
براى محمد فرزندى به دنيا آمده كه خداوند متعال مرا جهت اظهار تهنيت به محضرش، فرستاد.
آن فرشته گفت:
اى جبرييل! قسم به آفريننده مان، وقتى به حضور محمد شرفياب شدى، اسلام مرا به او برسان و از قول من به او بگو كه بحق كودك نو رسيده ات، از پروردگارت بخواه تا از من خشنود شده و بالها و مقام و منزلت مرا در بين فرشتگان به من باز گرداند.
پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
كه ضمن دريافت تهنيت و تحيت الهى از جبرييل، از شهادت حسينعليهالسلام
آگاهى يافته بود، فرمود:
قاتل حسين از امت من نيست؛ و من و خداوند متعال از ايشان بيزار هستيم.
و به دنبال اين، حضرت نزد فاطمه زهراعليهاالسلام
آمد و خبر شهادت ريحانه خود را به دخت گرانقدرش داد و زهراعليهاالسلام
اشك ريخت و فرمود: اى كاش او را به دنيا نياورده بودم.
در اين حال رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
امامان بعد از حسين، از وى آفريده خواهند شد.
حضرت نام يك يك ايشان را تا امام زمان، مهدى عج الله تالى فرجه الشريف، اظهار فرمود و گفت:
عيسى بن مريم پشت سر او نماز خواهد خواند.
در اين لحظه، فاطمهعليهاالسلام
را آرامش فرا گرفت و سپس جبرييل تقاضا و درخواست آن فرشته را بيان فرمود و رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
حسين را به آغوش گرفت و به آسمان اشاره كرد و فرمود:
بارالها! به حق اين مولود بر تو بلكه به حق تو بر اين مولود و بر جدش، محمد، و ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب، اگر حسين، فرزند على و فاطمه، را نزد تو قدر و منزلتى است، از درداييل خشنود شود و بال ها و مقام و منزلتش را براى او برگردان.
روايت گهواره
خداوند متعال ولايت امير المؤمنين علىعليهالسلام
را براى فرشتگان اظهار نمود و همه ملائكه جز فطرس آن را پذيرفتند و از اينرو خداوند متعال بال او را شكست. هنگام ولادت امام حسينعليهالسلام
، وقتى جبرييل جهت عرض تهنيت و شادباش به محضر رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
مى آمد، فطرس به او گفت:
مرا نزد محمد ببر و حاجت مرا به او بگو تا برايم دعا كند.
وقتى جبرييل براى رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
حاجت فطرس را اظهار نمود، حضرت، ولايت علىعليهالسلام
را به او عرضه كرد و بعد از پذيرفتن او، پيامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
فرمود:
شاءنك بالمهد فتمسح به و تمرغ فيه.
بر تو باد آن گهواره؛ خود را به آن بچسبان و او را در بر گير.
فطرس خود را در حاليكه رسول اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
براى او دعا مى كرد، به گهواره چسباند و خداوند متعال توبه اش را پذيرفت و بعد از بهبوديش به رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
گفت:
در قبال اين لطف و مرحمت، زيارت و سلام و درود هر كسى را براى امام حسينعليهالسلام
، به وى ابلاغ مى كنم.
الحسن و الحسين امامان قاما او قعدا.
حسن و حسين در همه احوال امام و پيشوايند؛ چه بايستند و چه بنشينند.
پيامبر اكرمصلىاللهعليهوآلهوسلم