گلشن ابرار جلد ۲

گلشن ابرار0%

گلشن ابرار نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: شخصیت های اسلامی

گلشن ابرار

نویسنده: جمعى از پژوهشگران حوزه علميه قم
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 43083
دانلود: 4655

جلد 1 جلد 2
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 58 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 43083 / دانلود: 4655
اندازه اندازه اندازه
گلشن ابرار

گلشن ابرار جلد 2

نویسنده:
فارسی

مجموعه گلشن ابرار که خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.
در این بین علمایی هستند که غیر از زندگی علمی خود، زندگی سیاسی پرباری داشته اند و در صحنه های گوناگون سیاسی شرکت داشته اند و برخی دیگر فقط زندگی علمی و زاهدانه ای داشته اند و در سیاست و اوضاع سیاسی دوران خویش هیچ دخالتی نداشته اند که هر کدام در جای خود به آن پرداخته شده است.
برخی از علما شرح کوتاهی دارند و برخی بسیار مفصل است که این امر یا به دلیل محدودیت اطلاعات راجع به عالم موردنظر است یا به جهت اهمیتی که آن عالم در بین مردم دوران خویش داشته، کمیت اطلاعات راجع به آن عالم تغییر کرده است. ساختار نوشتاری کتاب های این مجوعه در تمام مجدات آن به این ترتیب است:
1) تولد، خانواده و حسب و نسب
2) دوران کودکی
3) دوران تحصیل و تهذیب و مقام علمی
4) زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی
5) سفرها
6) شاگردان
7) آثار و تألیفات
8) تاریخ و چگونگی وفات یا شهادت


شهيد آية الله غفارى

شهادت: ۶/۱۰/۱۳۵۳ ش.

اسوه استقامت

حميد صبرى آذر شهرى


زادگاه

آذربايجان چونان تاجى است بر سر ايران كه از گذشته هاى دور هميشه سرافراز و سر بلند به مفاخرش بوده است. آذر شهر اين سر سبز ديار تاريخى - در ساحل زيبا و با صفاى درياچه اروميه با مهربان مردمان صميمى كه جملگى عاشق اهلبيت عصمت و طهارتعليه‌السلام هستند آرميده است. شهر عالمان فرزانه اى چون شيخ حسن و شيخ عبدالله مامقانى (صاحب تنقيح المقال) آية الله حاج مقدس آقا و شهيد محراب آية الله سيد اسدالله مدنى و شهيد نستوه آية الله شيخ حسين غفارى است.

نام قديمى اين ديار پر طراوت و با نشاط و انقلابى دهخوارقان بوده و تاريخى ترين شهرهاى آذربايجان شرقى است.

اين شهر مملو از زيبايى ها و مناظر طبيعى و پيشينه قوى فرهنگى است حضور دهها تن از علماى برجسته در طول دو قرن اخير گوياى اين مدعاست كه آذر شهر ديار عالم پرور و عشاق اهلبيتعليه‌السلام و مهد عارفان و آزادگان آزادى خواهان بوده از جمله عارفان و عالمان فرزانه اين منطقه به عنوان نمونه عبارتند از:

ملا يوسف دهخوارقانى، شيخ رضا دهخوارقانى ضياءالعلماء دهخوارقانى - شمس العلماء دهخوارقانى - آية الله شيخ على توتونچيان - شيخ ابوالقاسم دهخوارقانى - آية الله سيد جلال الدين دهخوارقانى - شيخ محمد حسن منطقى - آية الله عظيمى و...


مساجد آذر شهر

مساجد قديمى همچون مسجد محراب كوى قاضى - مسجد چهار سو مسجد عبدالله شهيد - مسجد حاج كاظم - مسجد بازار (امام خمينى) و مسجد قديمى قدمگاه و دهها مسجد ديگر از عمق باورها و اعتقادات مردم اين شهر به اسلام و قرآن حكايت مى كند.


تولد

تابستان سال ۱۳۳۵ ق. برابر با ۱۲۹۳ ش. نوزادى در خانه محقر حاج عباس ‍ در آذرشهر ديده بجهان گشود.

پدر نوزاد بخاطر ارادت قلبى كه به حضرت امام حسينعليه‌السلام داشت نام او را حسين نهاد.

حسين در فضاى كاملا معنوى و با تربيت مادرى مهربان و عاشق ولايت و دوستدار حضرت زهراعليه‌السلام رشد كرد و سايه پدرى مؤمن و متقى بر سرش بود. پدر و مادر حسين آينده هاى روشن و سرافرازانه اى را در پيشانى فرزندنشان مشاهده مى كردند.

اما در نهايت سعى و كوشش خود را براى تربيت اسلامى فرزند مبذول مى داشت و از هر آنچه كه در توان داشت در رشد و تعالى حسين مضايقه نمى كرد و همين تربيت سالم و شيرپاك بود كه از اين فرزند، فرزانه اى مجاهد پرورش داد. كه آن همه شجاعت و شهامت و سرافرازى را از خود نشان داد.


نياكان شهيد غفارى:

تاريخ يكصد ساله اخير آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در ميان اين همه رمز و رازها شخصيت هاى بزرگوارى را مى توان يافت كه هر يك بنوبه خود تاريخ ساز و حركت آفرين بوده اند. نياكان شهيد والامقام آية الله غفارى نيز از اين تبار بودند.

استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجيبى از اين انسانهاى اسوه و مقاوم داشتند و بسيارى از مواقع آنان را ناجوانمردانه به شهادت مى رساندند».

شهيد غفارى فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصيت هاى برجسته منطقه و روحانى عاليمقام و نجف رفته اى بود كه در مبارزه با استعمارگران، سرمباركش توسط روسها از بدن جدا شد و شهيد گرديد.

هفت نفر از اجداد مادرى شيخ حسين غفارى در مبارزه با اجانب و بيگانگان به شهادت رسيده و مسجد حسنلوى آذرشهر مدفن و مضجع آنها و زيارتگاه اهل دل است.

حاج ملااحمد امين العلما از ديگر نياكان شهيد غفارى است.

حسين ۵/۱ سال بيشتر نداشت كه پدرش حاج عباس را از دست داد و سرپرستى اش را برادرش حاج حسن آقا عباسپور بعهده گرفت.

حاج حسن آقا سرپرست شهيد غفارى نقل كرده است: كه روزى در آذرشهر به اتفاق آيه الله حاج ملااحمد امين العلما از باغ به منزل برمى گشتيم وقتى جلو مسجد محله قاضى رسيديم مشاهده كرديم شيخ ‌حسين - كه چند سال بيش نداشت - در ايوان مسجد رو به قبله ايستاده، دست به دعا برداشته در حالى كه گريه و زارى مى كرد با خداى خود راز و نياز داشت.

مرحوم حاج ملااحمد امين العلما تا اين صحنه را ديد گفت: اوضاع عجيبى است ؛ در نجف اشرف همين صحنه ها را در خواب ديدم او در زندان پادشاه شهيد خواهد شد.


تحصيلات آية الله غفارى

شهيد آيه الله شيخ حسين غفارى از شش سالگى تحصيل را آغاز نمود. مقدمات دروس را در زادگاهش آذرشهر در محضر حجة الاسلام و المسلمين ميرزا محمدحسن منطقى دهخوارقانى فراگرفت آن گاه وارد حوزه علميه تبريز شد و در اين حوزه از جلسه درس بزرگان، كسب دانش ‍ نمود و تلاش و كوشش فراوان براى فراگيرى علوم دينى از خود نشان مى داد و بعضى مواقع شبها تا صبح مطالعه مى كرد. او در حوزه علميه تبريز برجستگى خاصى از خود نشان داد تا آنجا كه زبانزد همدرسان و هم بحث هايش شده بود. و اساتيد وى نيز از تلاش و فعاليت او اظهار رضايت مى كردند.

شهيد غفارى آن گاه مصمم شد تحصيلات خود را در كنار بارگاه فاطمه معصومهعليه‌السلام كريمه اهلبيت عصمت و طهارت ادامه دهند.

لذا براى بهره گيرى از جلسات درسى اساتيد بزرگوار قم از تبريز به قم مشرف شد و در اين حوزه فقه و اصول و مراحل عالى را از محضر بزرگان فرزانه اى چون آيات عظام فيض قمى - بروجردى و خوانسارى فراگرفت.


اساتيد و شاگردان

شهيد غفارى در طول حيات طيبه خود از استادان فرزانه اى بهره گرفت با ذكر نام تنى چند از آنان اين اوراق را متبرك مى نماييم.

۱ - امام خمينى (ره)

۲ - آية الله آقا سيد محمد حجت كوه كمره اى (ره)

۳ - آية الله العظمى سيد شهاب الدين نجفى مرعشى (ره)

۴ - علامه طباطبايى صاحب تفسير الميزان (ره)

۵ - آية الله آقا سيد احمد خوانسارى (ره)

۶ - آية الله آقا سيد محسن مير غفارى آذرشهرى

۷ - آية الله حاج ميرزا على مقدس (مشهور به جاج مقدس آقا)

۸ - آية الله حاج شيخ على پيشنماز دهخوارقانى مشهور به (توتونچيان)

۹ - آية الله آميرزا محمد حسن منطقى دهخوارقانى و دهها استاد فرزانه ديگر.


مقام علمى

آية الله مجاهد شيخ حسين غفارى از بعد علمى نيز داراى ويژگى هايى بود. آن بزرگوار از همان اوايل طلبگى با جديت تمام در حوزه هاى درسى اساتيد حاضر مى شد و با تلاش و مطالعه مضاعف يافته هاى خود را به ساير دوستان و همدرسانش انتقال مى داد.

آية الله زاده سيد على ميرغفارى در اين باره مى فرمايند:

ايشان (شهيد غفارى) در جلسات درسى فقه و اصول حضرت والدم مرحوم آية الله سيد محسن غفارى شركت مى كردند و با آمادگى قبلى در درس حضور مى يافتند و خيلى وقت ها از استاد جلو بودند.

شهيد غفارى رسائل و مكاسب را نزد پدرم فرا گرفتند.

در محضر اساتيد بزرگوارى چون امام راحل و حضرت آية الله العظمى نجفى مرعشى (ره ) و ساير اساتيد عظيم القدر ؛ بيانگر مقام عالى آن شهيد فرزانه است.

مقام علمى ايشان عاملى بود تا استاد گرانقدر حضرت آية الله حاج ميرزا على مقدس تبريزى - كه از فقهاى بزرگوار و نامدار آذربايجان بود - صبيه خود را به عقد اين شخصيت بزرگوار در بياورد.

و لذا به سال ۱۳۵۱ ق. شهيد غفارى با صبيه معظم له ازدواج و ثمره اين وصلت دو پسر و يك دختر شد كه فرزند ارشد ايشان حضرت حجة الاسلام و المسلمين آقاى هادى غفارى از مفاخر انقلابيون كشورمان است.


تدريس

آية الله غفارى از اول طلبگى همزمان با تحصيل علوم دينى كار تدريس را نيز انجام مى داد در سالهاى ۱۳۲۴ و ۱۳۲۳ مكتب زينبيه آذرشهر شاهد تجمع عاشقان علم و دين بود كه در اطراف شمع وجود استاد شهيد غفارى گرد مى آمدند.

در اين مكتب كه علاقمندان و دانش پژوهان دينى حضور مى يافتند محفلى بسيار صميمى و گرم بود در جلسات درس شهيد غفارى ابواب الجنان و جامع عباسى و ديگر كتب فقهى و اخلاقى و قرآنى نيز تدريس مى شد آية الله غفارى جزوه اى را تهيه كرده كه مخصوص بحث هاى قرآنى بود و قريب به ۳۰ نفر در اين درس شركت مى نمودند.

آية الله غفارى پس از مدتى محل تدريس خود را تغيير داد در بالاى مسجد حاج كاظم آذرشهر قريب به سه ماه جلسات درس و بحث داشتند و آن گاه به قم عزيمت نمودند.

جلسات شهيد غفارى در قم و تهران در مساجد الهادى و خاتم الاوصياء ادامه داشت و اشخاص فرزانه اى از شمع وجود آية الله غفارى بهره ها مى بردند.

در مسجد الهادى تهران دانش جويان و طلاب بسيارى به طور مرتب و منظم در جلسات بحث گردهم مى آمدند و از بحث هاى شيوا و صحبت هاى صريح و انقلابى شهيد غفارى استفاده مى كردند.


همسنگران شهيد غفارى

۱ - آية الله العظمى سيد احمد خوانسارى

۲ - آية الله ربانى شيرازى

۳ - آية الله سيد محمود طالقانى

۴ - شهيد محراب آية الله قاضى طباطبايى

۵ - شهيد محراب آية الله سيد اسدالله مدنى

۶ - آية الله سيد محمد صادق لواسانى

۷ - شهيد آية الله قدوسى

۸ - شهيد آية الله مرتضى مطهرى

۹ - آية الله آخوند ملا على معصومى همدانى.


دوران مبارزه و انديشه هاى سياسى

آية الله غفارى چون نياكان شهيدش با هر نوع استبداد مبارزه مى كرد. زبان حق گوى او در اوج خفقان رژيم شاهى رسوا گر و افشا گر باطل بود.

وى زمانى به مبارزات خود شدت بخشيد و بر رژيم خودكامه و مستبد و خونخوار شاه حمله برد كه روشنفكران خود فروخته و كمونيست هاى ملحد از رژيم منحوس شاه تجليل مى كردند.

اين مجاهد نستوه بى اعتنا به ياوه سرايى هاى گروهكهاى چپ و راست ابوذر گونه به شاه ظالم مى تاخت.

همزمان با قيام تاريخى حضرت امام خمينى (ره) در سال ۱۳۴۲ ش. آيه الله غفارى پشت سر امام از آرمانهاى والاى او پشتيبانى نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپرى نمود.

در طول تحصيل در قم نيز هرگاه فرصتى مى يافت به روستاها و شهرهاى اطراف مى رفت و به مبارزات پيگير با استبداد همچنين به اشاعه فرهنگى غنى اسلام مى پرداخت و اذهان پاك روستائيان را از غبار نيرنگ هاى رژيم مستبد شاه مى زدود.

آية الله غفارى رژيم شاه را غاصب مى دانست و اعتقاد داشت رژيم پهلوى با كودتا بر سر كار آمده و باطل است لذا با اصل رژيم مخالف مى كرد. آن بزرگوار پس از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۳۹ ش. رسما در جريان كار مبارزات سياسى كشور قرار گرفت. البته آن زمان طبيعى بود كه مبارزه با رژيم مستبد محمد رضا خانى روحيه اى خاص را طلب مى كرد و آية الله مجاهد غفارى اين روحيه والاى مبارزه با استبداد را داشت و از هر لحظه و هر زمان و مكانى نهايت بهره بردارى را مى كرد و عليه رژيم ستم شاهى سخن مى گفت عوامل استبداد نيز از او ترس و واهمه اى فوق العاده داشتند.


زندان و شكنجه

تمام دوران زندگى آية الله غفارى با حكومت پهلوى و همراه با رنج و محنت بود. مشاهده اوضاع نابسامان، مخالفت رژيم با روحانيت اصيل، محدود كردن مبارزان مسلمان، ترغيب و تشويق مردم به بى دينى و كشف حجاب، آزادى عمل فرقه ضاله بهائيت، و ريشه هاى افكار انحرافى همه و همه موجب مى شد كه او لب به اعتراض گشايد و در هر موقعيتى افشاگرى نمايد و چه رنجها و دردها كه در اين راه متحمل نشد.

آية الله غفارى خودش بارها دستگير و زندانى اما دستگيرى و حبس ‍ فرزندانش، همسرش و برادرش رنج و درد او را مضاعف بلكه چند برابر مى كرد. لكن همانند مولاى خودش حضرت امام موسى كاظمعليه‌السلام چون كوه استوار وبا صلابت ايستادگى مى كرد و آنچه كه عوامل طاغوت و ساواك را آزار مى داد روحيه مقاوم و استوار ايشان بود. به طور كلى حبس هاى شهيد غفارى از سال ۱۳۴۰ آغاز و تا دى ماه ۱۳۵۳ ش. ادامه داشت ۱۳ سال آخر عمر شريفش سراسر مبارزه و جانفشانى در راه آرمانهاى مقدس امام خمينى بود. در سال ۱۳۴۱ سخنرانى هايش عموما به افشارگرى مواضع غير اسلامى رژيم اختصاص داشت. و چندين بار مستقيما با دستگاه رژيم پهلوى درگير شد.

در شب ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ش. ماءمورين شاه به خانه اش هجوم آوردند و با لباس منزل او را به كميته شهربانى بردند. در طول مدت بازداشت و در بازجويى ها اراده قاطع و شجاعت بى نظير آية الله غفارى تمامى ماموران را به حيرت واداشته بود. چرا كه بازداشت ها بازجويى ها و حبس ها و شكنجه هاى بى رحمانه تنها كوچكترين اثر منفى در روح بزرگ و مقاوم او نداشت بلكه پس از هر باز زندانى شدن با روحيه اى قوى تر و شجاعتى بيشتر به مبارزه ادامه مى داد موقعى كه زجر و شكنجه به سختى آزارش ‍ مى داد نام مبارك امام موسى بن جعفرعليه‌السلام را بر زبان مى راند.

و ديگر زندانيان را به استقامت و پايدارى و صبر دعوت مى كرد.

حجة السلام هادى غفارى در مصاحبه اش با روزنامه اطلاعات در ۷ دى سال ۱۳۶۱ گفت: پس از جريان دستگيرى پدرم آية الله غفارى نوشته اى را به ما مرقوم فرمودند كه بدين قرار است:

علت اين همه گرفتارى ها، زندانى شدن ها، مبارزات با دولت جنايتكار خائن به دين اسلام و دخالت بى مورد او در مقدسات مذهبى و اجراى برنامه هاى ضد دينى دستگاه حاكمه است.

اما انديشه ناب سياسى آية الله غفارى را در بازجويى و متن بازجويى ساواك مى توان دريافت وقتى كه از وى سوال شد:

نظر شما نسبت به (آيه الله) خمينى چيست؟

جواب داد:

«من فكر مى كنم تنها كسى كه مى تواند ايران را نجات دهد آيه الله خمينى است»

و جمله شجاعانه و قهرمانه او كه فرمود:

«دشمن خمينى كافر است». كمر استبداد شاهى را شكست.

متن آخرين بازجويى كه عينا در روزنامه جمهورى اسلامى چهارشنبه ۷ دى ۱۳۶۲ ش. نيز به چاپ رسيده و توسط ساواك انجام شده بود. به شرح زير است:

س: چرا به زندان آورده شديد؟

ج: نمى دانم

س: آيا قبلا به زندان آمده ايد؟

ج: نيامده ام ؛ آورده اند

س: نظر شما راجع به شاهنشاه آريا مهر چيست؟

ج: ايشان باكودتاى پدرشان سركار آمده اند و غاصبند؟

س: نظر شما راجع به حزب رستاخيز چيست؟

ج: اين حزب را شاه ساخته است و به مردم هيچ ربطى ندارد

و در پايان بازجويى اين جمله را نوشت:

 «والراد عليهم كالراد علينا و الراد علينا كالراد على الله و هو فى حدالشرك.

هم حجتى عليكم و انا حجة الله عليهم»


خدمات اجتماعى و عمرانى مذهبى

شهيد آية الله غفارى منشاء خيرات و خدمات بسيارى در زمينه هاى اجتماعى بود و در سه دوره متفاوت در طول زندگى از جمله نوجوانى در آذرشهر بين سالهاى ۳۰ - ۳۵ در قم و از سال ۳۵ تا ۵۳ در تهران اقدامات فراوان و مفيدى به حال جامعه داشت از جمله:

الف: احداث و تكميل مساجد خاتم الاوصياء - الهادى - شيخ فضل الله نورى در تهران.

ب: رسيدگى به محرومان و مستضعفان در تبريز - تهران و آذرشهر و...

ج: برپايى مجالس بحث و گفتگو در موضوعات علمى و فقهى. او عاشق خدمت به خلق خدا بود و از هر فرصت ممكن و بدست آمده بهره ها مى برد و در راه رضاى معبود قدم بر مى داشت.

مجالس وعظ و سخنرانى او نيز حال و هوايى ديگر داشت و چه بسيار از طبقات مختلف جامعه مخصوصا روشنفكران مذهبى، دانشجويان و طلاب جوان دورش حلقه مى زدند و از انوار نورانى و دانش و تربيت وى بهره ها مى بردند.

امروز نتيجه تلاش و كوشش آية الله غفارى را در شكوه و عظمت مسجد بزرگ شيخ فضل الله نورى در تهران و پايگاه و حوزه علميه مسجد بزرگ خاتم الاوصياء مى توان ديد؛ اماكن مقدسى كه روزگارى مركز هجوم و حمله به رژيم ستم شاهى و ماءوى و پناهگاه مظلومان و انقلابيون و مستضعفان بود.

و همه آنها در سايه خدمات صادقانه و تلاشهاى خالصانه آن شهيد والامقام است.


ويژگى هاى اخلاقى و جلوه هاى معنوى

آن شهيد سعيد مظفر بسيارى از جلوه هاى زيباى معنويت و اخلاق حسنه بود. براستى او متخلق به اخلاق الهى شده بودند. روح خدا ترسى بر او حاكم بود و عشق سرشارى به حضرت سبحان داشت حتى در شبهاى سخت زندان با دست و پاى مجروح و تن تب دار با زحمت زياد وضو مى گرفت و نماز شب را با حالى خاص اقامه مى كرد.

وى در سنين كودكى در مسجد محراب (قاضى) آذرشهر به نماز مى ايستاد و با خدايش راز و نياز مى كرد. قناعت پيشه، مهمان نواز، اهل بخشش بود. از اينكه مردم در حضورش باشند. و وقتشان را بگيرند خسته نمى شد. براى جوانان ارزش و احترامى خاص قايل بود در خانه با بچه ها بازى مى كرد. عليرغم روح پرخاش گرى در مقابل ظالمان، عاطفه اى حساس و روحى لطيف نسبت به همسر و فرزندانش داشت او عارف انقلابى و زاهد جوانمرد بود و بالاخره نمونه و الگويى براى عاشقان شهادت.


آثار و تاءليفات

آية الله غفارى نه تنها در جبهه مبارزه با طاغوت پيشتاز بود و زندانهاى مخوف شاه او را از حركت و شتاب باز نمى داشت بلكه هر روز پرشورتر از روز قبل به مبارزه بى امان ادامه مى داد، بلكه همواره همراه با مبارزه پيگير با طاغوت ؛ فعاليتها و تلاشهاى علمى و عملى و ادبى و قلمى نيز داشت.

از جمله آثار قلمى آن بزرگوار، حاشيه مفصلى بر عروة الوثقى نوشته است. نوشته ها و آثار خطى گوناگون ديگرى معظم له داشته كه در هجوم ساواك به منزلشان در چندين نوبت از بين رفته است بعضى نوارهاى سخنرانى و دست نوشته هايى نيز از آن بزرگوار مانده است.

و از جمله آثار علمى و ادبى قطعات جذاب و شيوايى است كه منتسب به شهيد آية الله غفارى است و از مصاديق آنها سروده ذيل مى باشد.

عاشق چو رو به كعبه صدق و صفا كند

احرام خود ز كسوت صبر و رضا كند

در پيش راه باديه گير غريب وار

ترك عشيره و بلد و اقربا كند

از صدق چون قدم بنهند در فناى عشق

اول به پاى دوست سر و جان را فدا كند

آنجا كه موقف عرفات محبت است

برجاى سنگريزه سر از كف رها كند

آنگاه دست و روى نشويد زخون خويش

برخيزد و نماز شهادت ادا كند

لازم به يادآورى است كه اشعار و سروده هاى فوق از ميان نوشتجات دوران زندان به دست آمده است.


عروج و شهادت

انقلاب اسلامى ما به رهبرى امام خمينى (ره) ثمره از جان گذشتگى فرزانگانى است كه در اوج خفقان، فرياد آزادى و آزادگى سر دادند.

و در راه تحقق حكومت عدل اسلامى ايثار گرانه و با تحمل سختى ها - زندانها و شكنجه ها عاشقانه دعوت حق را لبيك گفتند و شهيد غفارى آن مبارز نستوه و شهيد هميشه زنده تاريخ اعتقاد داشت كه:

«شهادت تحفه اى است از جانب خداوند متعال كه به بندگانش هديه مى شود».

و انصافا به عقيده صاحب نظران ما شهادت آيه الله حسين غفارى در زندان مخوف ساواك ضربه اى كمرشكن بر رژيم فساد شاهنشاهى بود.

اين عاشق و عارف مجاهد پس از سالها تلاش، مجاهدات، استقامت صبر و پايدارى زندان و شكنجه عاقبت دعايش مستجاب شد و در غروب ششم دى ماه سال ۱۳۵۳ ش. آيه الله غفارى در اوج مظلوميت اما سرافرازانه چون سرو سهى در محبس تنگ و تاريك و ظلماتى شاهى با دست و پاى شكسته و دندانهاى خرد شده و محاسن زخمى خونين به ديار ابديت شتافت و روح بلندش پس از ۱۳ سال تحمل زجر شكنجه به ملكوت اعلى پيوست.

ساواك شبانه پيكر مطهر او را به قم فرستاد تا مظلومانه دفن شود؛ ولى طلاب و مردم قم از موضوع با خبر شدند و در تشيع جنازه با شكوه ايشان در صبح روز ۷ دى ماه ۱۳۵۳ ش. شركت كردند و با فرياد غفارى ما كشته شد به خون خود آغشته شد پيكر مطهر اين اسوه مقاومت را از حرم حضرت معصومهعليه‌السلام تا قبرستان دارالسلام قم تشييع كردند و در مراسم تدفين اين شهيد بزرگوار، همرزمش شهيد آية الله قدوسى حاضر شد و تلقين خواندند لازم به تذكر است كه در جريان تشييع، تعدادى از تشييع كنندگان و فاميل شهيد غفارى دستگير و زندانى شدند.


پيامها و اعلاميه ها:

همزمان با شهادت شهيد غفارى در زندان ستم شاهى و دفن ايشان در قم پيامها و اطلاعيه هاى مختلفى از طرف گروههاى انقلابى در داخل و خارج از كشور منتشر شد از جمله:

دانشجويان مسلمان خارج از كشور با پخش تصاوير - پوستر و صدور اعلاميه هايى شهادت اين شهيد والامقام را به ملت ايران و امام بزرگوار امت تسليت گفتند و جنايات شاه و دار و دسته او را محكوم كردند.

پس از پيروزى انقلابى اسلامى و در سالگرد شهادت شهيد غفارى جامعه مدرسين حوزه علميه قم - جامعه روحانيت مبارز تهران - حزب جمهورى اسلامى - سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى - جمعيت موتلف اسلامى - فداييان اسلام دانشجويان مسلمان دانشگاه تهران و شخصيتهاى مختلف كشورى و سياسى پيامهاى جداگانه اى منتشر نمودند.


منابع

۱- كتاب شهداى روحانيت شيعه نوشته على ربانى خلخالى

۲- كتاب خاطرات هادى غفارى از انتشارات حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى

۳- كتاب يكصدسال مبارزه روحانيت اسلام عقيقى بخشايشى

۴- نشريه اميد انقلاب، ۱۴ خرداد ۱۳۷۳ ش.

۵- تاريخ سياسى ايران، جلال الدين مدنى

۶- اطلاعات ارائه شده از طرف برخى از شخصيت ها از جمله الف: آية الله سيد على مير غفارى آذرشهر ب: حجة الاسلام و المسلمين مقدس زاده ج: آية الله مجتهد شبسترى د: حاج عباس آقا عباسپور

۷- تلخيص از شرح حال شهيد غفارى تاءليف حميد صبرى

۸- كتاب انقلاب اسلامى بروايت اسناد ساواك (انتشارات سروش)