۱۲. امام فرشتگان
در بدن دارى اگر سوز حيات
|
|
هست معراج مسلمان در صلات
|
برادرم جبرئيل مرا در آسمانها همراهى مى كرد، به سدرة المنتهى كه رسيديم ناگهان صداى اذان را شنيدم. فرشته اى اذان مى گفت كه تا آن زمان در آسمان ها ديده نشده بود.
او اذان مى گفت و هر جمله اى از آن را كه مى گفت پروردگارم او را تصديق مى كرد.
به «حى على الصلاة» كه رسيد پروردگارم فرمود: بنده من راست مى گويد. هر كس از روى ميل و رغبت به نماز بايستد و حق آن را ادا كند، اين كفاره گناهان گذشته او خواهد بود. و چون گفت «حى على الفلاح» پروردگارم فرمود: نماز، صلاح و نجات و رستگارى چون اذان تمام شد، جلو ايستادم و همه فرشتگان به من اقتدا كردند.
پيش از اين هم در بيت المقدس هم به نماز ايستاده بودم و همه پيامبران به من اقتدا كرده بودند.
و اينجا چون از نماز فارغ گشتم از سر شوق و ارادت به پروردگارم مدهوش گشتم و به حالت سجده فرو افتادم.
حضور قلب
مرغ خيال لحضه اى نمى آسايد، پيوست، از شاخه اى به شاخه اى ديگر پرواز مى كند و نمازگزار را كه در حال راز و نياز با خداست مى آزارد.
اگر بخواهيم مرغ خيال خود را رام كنيم تا در نماز، فكر و قلبمان متوجه نماز باشد بايد اعمال و رفتار روزانه خود را براى رضاى خدا و بر اساس تعاليم نورانى قرآن تنظيم كنيم. با حضور قلب در نماز مى توان به مدارج عالى بندگى بار يافت.
از فرزند امام نقل شده است كه مى گفت:
«شبى در ماه مبارك رمضان، من پشت بام خوابيده بودم. خانه ايشان يك خانه ۴۵ مترى كوچك بود. بلند شدم ديدم صدايى مى آيد و بعد متوجه شدم آقاست كه در تاريكى در حال نماز خواندن است و دست هايش را طرف آسمان دراز كرده و گريه مى كند. »
تكبيره الاحرام
الله اكبر؛
خداوند بزرگ است (از آن كه در وصف بگنجد).
براى ورود به نماز الله اكبر مى گوييم يعنى خدا را از همه موجودات حسى، عقلى، آسمانى و زمينى برتر مى يابيم. ديگر دل از دنيا و مظاهر فريبنده آن مى شوئيم و همه چيز و همه كس جز او نزد ما كوچك مى شوند.
الله اكبر، بيشترين ذكرى است كه هم در مقدمات نماز و هم در خود نماز و هم در تعقيبات آن گفته مى شود به طورى كه يك مسلمان در طول شبانه روز تنها در نمازهاى پنجگانه واجب حدود ۳۶۰ مرتبه آن را تكرار مى كند.
سوره حمد
بسم الله الرحمن الرحيم ؛
بسم الله سرآغاز كتاب وحى است. بسم الله، نه تنها در ابتداى قرآن بلكه در آغاز تمام كتاب هاى آسمانى بوده است. بسم الله، سرلوحه عمل همه انبيأ بوده است. به ببان آوردن بسم الله در آغاز هر كارى سفارش شده است.
امامان معصومعليهالسلام
اصرار داشتند كه در نماز بسم الله را بگويند تا جايى كه بلند گفتن بسم الله از ويژگى هاى شيعه به حساب آمده است.
الحمد لله رب العالمين ؛
ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است.
وقتى انسان در برابر عظمت بيكران خداوند قرار مى گيرد و همه كمال ها و جمال ها و زيبايى ها را از او مى يابد و او را پروردگار و آفرينش همه عالم مى شناسد زبان به حمد و ستايش مى گشايد حمد و ستايشى كه در آن معناى پرستش نهفته است.
ما، در آغاز مكالمه خود با خدا شيرين سخن مى گوئيم و زبان به بيان خرمى ها و كمالات او مى گشائيم پس چه بهتر كه در آغاز سخن گفتن با ديگران نيز چنين باشيم.
الرحمن الرحيم
(خداوند) رحمتگر مهربان
رحمن و رحيم هر دو از كلمه رحمت گرفته شده اند. رحمن، رحمت گسترده الهى است كه همه انسان ها را شامل مى شود و چون آفتابى است كه به خوب و بد، زشت و زيبا مى تابد ولى رحيم، رحمت ويژه اى است كه به عنوان پاداش و نتيجه كارهاى خوب تنها بر نيكوكاران نازل مى شود.
مالك يوم الدين ؛
مالك و فرمانرواى روز جزا
يكى از نامهاى روز قيامت «يوم الدين» يعنى روز كيفر و پاداش. خداوند هم مالك است و هم ملك. مالك است يعنى همه چيز در واقع براى اوست و مالكيت ديگران اعتبارى است. ملك است يعنى فرمانرواى حقيقى است.
روز قيامت كه پرده ها از جلو چشمان ما كنار مى رود او را مالك و ملك خواهيم يافت وگرنه او هم در دنيا و هم در آخرت مالك و ملك است.
اياك نعبد و اياك نستعين ؛
تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى خواهيم.
وقتى نمازگزار خدا را همه كاره خود و جهان دانست و بدان اعتراف كرد، از جان و دل به او دل مى بندد، تنها او را مى پرستد و تنها از او يارى مى جويد. او ديگر بنده طاغوت ها، بنده شرق و غرب و زر و زور نمى شود و در برابر هيچ قدرتى سر كرنش فرود نمى آورد.
اهدنا الصراط المستقيم
ما را به راه راست راهبر باش!
كلمه صراط كه بيش از ۴۰ بار در قرآن آمده است، به معناب راه هموار، روشن و وسيع است. ما از خدا مى خواهيم كه همه انسان ها را به بزرگراه سعادت هدايت كند؛ بزرگراهى كه به راحتى ما را به خداوند برساند.
كسى كه مى خواهد در صراط مستقيم قرار گيرد بايد راه هوس هاى خود، راه هوس هاى مردم، راه طاغوت ها و راه نادرست نياكان و پيشينيان خود را كنار بگذارد و تنها در راه مستقيمى كه توسط انبيأ امامان ترسيم شده است، حركت كند.
صراط الذين انعمت عليهم ؛
راه آنان كه نعمتشان دادى.
نمازگزار اين حقيقت را باور دارد كه راه مستقيم، راهى است پيمودنى و پيش از او كسانى اين راه را پيموده اند، لذا از خدا مى خواهد كه او را در زمره آنان قرار دهد. آنان كسانى هستند كه خداوند آنان را مشمول نعمت هاى خود ساخته است.
قرآن، پيامبران، صديقان، و شهدا و صالحان را از كسانى مى داند كه از نعمت هدايت برخوردار شده اند.
و نمازگزار از خدا مى خواهد كه دنباله رو آنان باشد.
غير المغضوب عليهم و لاالضالين ؛
همانا كه نه درخور خشم اند و نه گمراهان و گمگشتگان (اند).
نمازگزار در پايان سوره حمد از خدا مى خواهد كه جزء دو گروه نباشد و راه آنان را نپيمايد.
۱. غضب شدگان: آنان كه چون فرعون و قارون و ابو لهب و قوم عاد و ثمود و بنى اسرائيل در برابر حق و حقيقت و دين خدا جبهه گيرى مى كردند و مورد خشم او قرار گرفتند.
۲. گمراهان و گمگشتگان: آنان كه حيران و سردرگم اند. نه راه انبيأ را برگزيده اند و نه از آنان جانبدارى مى كنند و نه راه مخالفان و معاندان را برگزيده اند آنان افرادى بى تفاوت، بى درد و رفاه طلب هستند كه به فكر شهوت و شكم خود هستند و كارى به حق و باطل ندارند. مانند عابدان پس از حضرت عيسى با عالم نمايان دنيا دوست.
سوره توحيد
اين سوره سراپا از يگانگى خدا سخن مى گويد از اين رو «سوره توحيد» نام گرفته است.
بسم الله الرحمن الرحيم ؛
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قل هو الله احد
بگو او خدايى است يكتا.
توحيد كه همان يگانه دانستن خداست، اساسى ترين اصل همه اديان الهى است. توحيد مرز بين ايمان و كفر است. او يكتا است يعنى دومى ندارد، شبيه مثل و مانندى ندارد، جزء و عضوى ندارد.
كسى كه توحيد خدا را باور كند، دچار شرك و ريا نمى شود و همه كارهايش را براى او انجام مى دهد.
الله الصمد؛
خداى بى نياز (پاك از عيب و پناه نيازمندان)
همه موجودات سر تا پا نيازند و در وجود و بقأ خود، به خدا نيازمندند، همه به او پناه مى آورند و خود را پر از عيب و نقص مى يابند. كسى كه تنها خدا را «صمد» مى داند، و خود و ديگران را فقير و نيازمند و بى پناه، جز به خدا تكيه نمى كند.
لم يلد و لم يولد؛
نه كسى زاده اوست و نه او زاده كسى است.
او سرچشمه هستى است. همه كس و همه چيز آفريده او هستند اما او هميشه بوده و هميشه خواهد بود، او ازلى و ابدى است. دل بستن و پناه آوردن به چنين حقيقت بى كرانى، انسان را در برابر همه خطرات مادى و آسيب هاى اجتماعى بيمه مى كند.
و لم يكن له كفوا احد؛
و احدى همتاى او نيست.
و در پايان سوره باز تاكيد مى كنيم كه خدا يكتاست و هيچ كس، همتا همانند او نيست و اگر اين حقيقت را به خوبى باور كنيم، همه كارهاى خود را براى خدا انجام مى دهيم و در اهداف فردى گروهى و اجتماعى خود، غير خدا را دخيل و شريك نمى كنيم.
ذكر ركوع
سبحان ربى العظيم و بحمده ؛
پروردگار بزرگم را منزه مى دانم و مى ستايم.
ذكر سجده
سبحانه ربى الاعلى و بحمده ؛
پروردگار بلند مرتبه ام را منزه مى دانم و مى ستايم.
نمازگزار پس از آن همه عظمت و بزرگى خدا، خود را كوچك و بى مقدار و بلكه هيچ مى يابد و در برابر عظمت او خم مى شود (ركوع) و آنگاه به زمين مى افتد (سجده) و زبان به تسبيح او مى گشايد.
او خدا را منزه از هر عيب و نقص مى يابد، پس از آن باز به حمد و ستايش رو مى آورد.
او دريافته است كه خداوند حقيقت بى كران است كه از فهم و درك او بالاتر است و بايد تنها در برابر عظمت او سر فرود آورد. او ديگر در برابر غير خدا و طاغوت ها كرنش نخواهد كرد.
قنوت
ربنا آتنا فى الدنيا حسنه و فى الاخرة حسنه و قنا عذاب النار؛
پروردگارا، در دنيا و آخرت به ما نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش (دور) نگه دار.
در هنگام قنوت دست ها را بالا مى آوريم و به عنوان عرض نياز و اظهار تهيدستى و اميد به عطاى خدا، آنها را در مقابل صورت قرار مى دهيم. در قنوت هر دعايى را مى توان خواند ولى بهتر است دعايى را برگزينيم كه همگانى باشد مثل دعاى «ربنا آتنا»، كه در قرآن آمده است.
ما در اين دعا از خدا مى خواهيم همه نيكى ها و خوبى هاى دنيا را و هم نيكى ها و خوبى هاى آخرت را به ما عطا كند.
چرا كه گرفتن دنيا و رها كردن آخرت خطاست، همينطور گرفتن آخرت و رها كردن دنيا نيز خطاست. دنيا، مزرعه آخرت است و با نيكى ها و حسنات دنيا مى توان آخرت خود را آباد كرد.
در پايان از خدا مى خواهيم كه ما را از آتش جهنم برهاند.
تسبيحات اربعه
سبحان الله، و الحمد لله، و لا اله الا الله، و الله اكبر.
منزه است خدا، و ستايش تنها براى خداست، و معبودى جز او نيست، و خدا بزرگ تر است (از آن كه در وصف بگنجد).
تسبيحات اربعه، مشتمل بر چهار چيز است:
۱. تسبيح (سبحان الله)
۲. تحميد (الحمد لله)
۳. تهليل (لا اله الا الله)
۴. تكبير (الله اكبر)
حضرت ابراهيم به هنگام ساختن خانه كعبه لبهايش به ذكر مقدس تسبيحات اربعه مترنم بود.
نمازگزار، ابتدا خدا را پاك و منزه مى يابد آنگاه زبان به ستايش او مى گشايد و سپس تنها او را شايسته پرستش مى شمارد و در پايان، خدا را بزرگ تر از آن مى داند كه بتوان وصف كرد.
تشهد
اشهد ان لا اله الا الله، وحده لا شريك له ؛
گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست. يكتاست و او را شريكى نيست.
اشهد ان محمدا عبده و رسوله ؛
و گواهى مى دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست.
اللهم صل على محمد و آل محمد؛
بار خدايا بر محمد و خاندان او درود بفرست!
نمازگزار با آن كه در اذان و اقامه به توحيد و نبوت پيامبر شهادت داده است باز در پايان نماز به اين دو حقيقت بزرگ اعتراف مى كند سپس بر پيامبر و خاندان پاك او صلوات و درود مى فرستد.
او اعتراف مى كند كه پيامبر در پرتو عبوديت و بندگى خدا به آن همه عظمت دست يافته است و اين راه را به روى خود باز مى يابد و تصميم مى گيرد همين راه را بپيمايد.
سلام
السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته ؛
اى پيامبر خدا! بر تو درود، و رحمت و بركات خدا بر تو باد!
السلام علينا و على عباد الله الصالحين ؛
درود بر ما و بر بندگان شايسته خدا!
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته ؛
درود بر شما (مومنين) و رحمت و بركات خدا بر شما باد!
نمازگزار كه از مردم جدا شده است و به پيشگاه خدابار يافته لحظاتى با او گرم راز و نياز بوده و اكنون كه مى خواهد دوباره به سوى او باز گردد هنگام بازگشت ابتدا به پيامبرش سپس به نمازگزاران و بندگان شايسته او آنگاه به خلق خدا سلام مى كند.
او به سمت خدا رفته و قلب خود را صيقل داده و از كينه و كدورت پاك شده و اينك به سوى مردم آمده است. او پيام صلح و صفا، و درود و سلام آورده است.
احكام «فراموش شده ها» در نماز
با احكام نماز پيش از اين آشنا شده ايد. ما در اينجا به ذكر احكام «فراموش شده ها» بسنده مى كنيم.
براى فراگيرى اين مطلب يادآورى اين مطلب لازم است كه واجب نماز يازده تا هستند كه عبارتند از:
صفحه ۹۷ كتاب
واجبات نماز:
واجبات ركنى عبارتند از:
۱. نيت
۲. قيام
۳. تكبيره الاحرام
۴. ركوع
واجبات غير ركنى عبارتند از:
۱. قرائت
۲. ذكر
۳. تشهد
۴. سلام
۵. ترتيب
۶. موالات
قاعده كلى
با فراگيرى اين قاعده كلى، مى توانيد تمامى مسائل اين بخش را حل كنيد، قاعده كلى اين است كه:
۱. گاهى واجب ركنى را فراموش مى كنيم. در اينجا دو صورت پيدا مى كند:
الف: وارد ركن بعدى مى شويم. در اينجا نماز باطل است.
مثلا ركوع را فراموش مى كنيم و پس از رفتن به سجده متوجه مى شويم.
ب: وارد ركن بعدى نشده ايم نماز، باطل نمى شود.
بايد برگرديم واجب را به جا آوريم و نماز را ادامه دهيم.
مثلا ركوع را فراموش كرديم و روانه سجده شديم ولى قبل از آن سر بر زمين بگذاريم متوجه شديم، در اين صورت بايد برگرديم و به طور كامل بايستيم و به ركوع و سپس به سجده برويم و نمازمان صحيح است.
۲. گاهى واجب غير ركنى را فراموش مى كنيم. باز در اينجا دو شكل پيدا مى كند:
الف: وارد ركن بعدى شده ايم اينجا نماز، صحيح است و نماز را ادامه مى دهيم. مثل آن كه سوره را فراموش كرده و مشغول ذكر ركوع هستيم.
ب: وارد ركن بعد نشده ايم، در اينجا نيز نماز، صحيح است برمى گرديم واجب را به جا مى آوريم و نماز را ادامه مى دهيم.
با حفظ اين قاعده مى توانيد وظيفه نمازگزار را در حالت هاى زير مشخص كنيد:
۱. سوره حمد را فراموش كرده و مشغول خواندن سوره توحيد است.
۲. تشهد را فراموش كرده و مشغول سلام دادن است.
۳. دو سجده را فراموش كرده و تشهد بعد از آن را به جا مى آورد.
احكام «فراموش شده ها» پس از نماز
اگر آنچه در نماز فراموش شده، ركن باشد، نماز باطل است و اگر ركن نباشد، نماز صحيح است ولى اگر «تشهد» يا «يك سجده» فراموش شده است در اين جا نمازگزار وقتى پس از پايان يافتن نماز يادش آمد، بدون آنكه صورت نماز را به هم بزند، آن تشهد يا يك سجده را به جا مى آورد و پس از آن «دو سجده سهو» انجام مى دهد.
سجده سهو
گاهى اوقات بايد پس از تمام شدن نماز، دو سجده به جا آوريم كه به آن «سجده سهو» مى گويند.
در دو مورد زير سجده سهو واجب مى شود: ۱. در بين نماز ناخودآگاه حرف بزنيم، يا مثلا آخ يا آه بگوييم.
۲. يك سجده را فراموش كنيم و پس از وارد شدن به ركوع ركعت بعد يادمان بيايد.
و در دو مورد زير، احتياط واجب به جا آوردن سجده سهو است.
۱. بى جا سلام دوم يا سلام سوم يا هر سه سلام را با هم بگوييم. مثلا در ركعت دوم نماز ظهر و عصر و عشأ.
۲. تشهد را فراموش كنيم.
طريقه به جا آوردن سجده سهو
پس از پايان يافتن نماز، فورى نيت سجده سهو مى كنيم و بدون گفتن تكبيرة الاحرام به سجده مى رويم و مى گوييم:
بسم الله و بالله اللهم صل على محمد و آل محمد.
آنگاه مى نشينيم و دوباره به سجده مى رويم و ذكر بالا را مى گوييم پس از آن مى نشينيم و تشهد و سلام مى گوييم.
ولى چنانچه تشهد يا يك سجده را فراموش كرده بوديم، پس از نماز بايد ابتدا قضاى آن تشهد يا سجده را به جا آوريم و بعد از آن دو سجده سهو را.