راه سبز (احكام ويژه دختران دوره دبيرستان)

راه سبز (احكام ويژه دختران دوره دبيرستان)12%

راه سبز (احكام ويژه دختران دوره دبيرستان) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: متون فقهی و رسائل

راه سبز (احكام ويژه دختران دوره دبيرستان) راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان)
  • شروع
  • قبلی
  • 29 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 11668 / دانلود: 3823
اندازه اندازه اندازه
راه سبز (احكام ويژه دختران دوره دبيرستان)

راه سبز (احكام ويژه دختران دوره دبيرستان)

نویسنده:
فارسی

اين كتاب مى كوشد جوانان عزيز را با بخشى از احكام دينى شان آشنا كند و به پاره اى از مشكلات آنان پاسخ گويد اما اين كتاب به تنهايى نمى تواند رسالت خود را به انجام رساند و به يارى شما بزرگواران سخت نيازمند است. شما مى توانيد در بخش هاى زير ما را يارى نماييد.
۱. بخش تهيه و تنظيم مطالب كتاب: شما كه از نزديك با جوانان ارتباط داريد و به خوبى نيازها و مشكلات آنان را لمس مى كنيد مى توانيد مشكلات و نيازهايى را كه كتاب احكام مى تواند پاسخگوى آنها باشد و در كتاب نيامده است براى ما بازگو نماييد.
۲. بخش طرح و برنامه ريزى: آشناسازى نسل جوان با احكام دينى در قالب هاى نوين و طرح هاى جذاب و كار آمد رسالت سنگينى است كه بدون همفكرى ناتمام مى ماند، شما مى توانيد با ارائه طرح هاى همه جانبه و قابل اجرا ما را در راه بالندگى اين طرح يارى رسانيد.
۳. بخش اجرا و پياده سازى: تهيه كتاب و در دسترس جوانان قرار دادن قدم هاى اوليه اين كار بزرگ است، قسمت عمده آن به بخش اجرا و پياده كردن اين طرح بستگى دارد كه همت و پشتكار شما بزرگواران را مى طلبد. در اين بخش به دو گونه همكارى شما نيازمنديم:
الف: مطالب اين كتاب به صورت توضيحى و گزينشى و با حفظ محتوا براساس فتاواى حضرت امام خمينى قدس سره تنظيم و در پاره اى از موارد به فتاواى مقام معظم رهبرى (دام ظله) اشاره شده است. و منبع عمده مطالب در پاورقى ها آمده است شما مى توانيد جوانان را در تطبيق مطالب كتاب با فتاواى مرجع تقليدشان يارى رسانيد.
ب: اطلاع از ميزان بازدهى و كارآيى اين طرح و تأثير اين مطالب در جوانان براى ادامه كار، نقش اساسى و كليدى دارد. اطلاع رسانى شما در اين زمينه نيز براى ما كارساز و ارزشمند است.


۱۰. در اوج آسمانها

 يا ايها الذين آمنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق و امسحوا بروسكم و ارجلكم الى الكعبين. (۶۹)

اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون به (قصد) نماز برخيزيد، صورت و دست هايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهايتان را تا برآمدگى مسح كنيد.

آن شب چه زيبا با من سخن مى گفت.

آهنگ كلامش مثل على بود.

اى محمد، دستت را بلند كن مى خواهم چيزى كه از ناحيه راست عرشم جارى است به تو بدهم.

و آب فرو ريخت.

دست راستم را بلند كردم و قدرى از آن آب را برگرفتم.

سپس ندا آمد: اى محمد، با آبى كه گرفتى صورتت را بشوى ؛ چرا كه مى خواهى با آن به عظمت من نگاه كنى.

سپس دست راست و چپ خود را از آرنج بشوى ؛ چرا كه مى خواهى با آن دو، كلام مرا بگيرى، آنگاه با آنچه در دستت باقى مانده است سرت را و پايت را تا بر آمدگى مسح كن ؛ چرا كه مى خواهم بركت را بر تو فرود آورم و گامهايت را بر جايى بگذارم كه احدى پيش از تو به آنجا گام ننهاده و پس از اين هم، نخواهد نهاد.(۷۰)

تنها اين شب معراج نبود كه خداوند وضو را به من تعليم داد. در زمين هم، همان اوائلى كه به نبوت برگزيده شدم، روزى جبرئيل بر من فرود آمد.

جامى لبريز از آسمان برايم آورده بود.

به من گفت: اى محمد! برخيز و براى نماز وضو بگير. آنگاه وضو گرفتن را از ناحيه خدا به من تعليم داد.(۷۱)


وضوى مستحبى

 وضو نور است، و مستحب است هميشه در همه حالات با وضو باشيم به چند نمونه از وضوهاى مستحبى توجه كنيم:

۱. وضو براى خواندن قرآن و همراه داشتن آن.

۲. وضويى براى ورود به مساجد و مشاهد مشرفه و زيارت ائمه معصومينعليه‌السلام .

۳. وضو گرفتن شخص جنب براى خوردن، و آشاميدن و خوابيدن.

۴. وضو گرفتن در ايام قاعدگى براى نشستن در محل نماز و خواندن ذكر.(۷۲)


وضوى واجب

 براى خواندن نمازهاى واجب بايد وضو بگيريم، همچنين تماس برقرار كردن با نام خدا و نوشته قرآن و بنابر احتياط واجب نام ائمه معصومينعليه‌السلام و حضرت زهراعليه‌السلام بدون وضو حرام است. بنابراين به دو نكته توجه مى كنيم:

۱. استفاده كردن از گردن بندها و انگشترهايى كه نام خدا و آيات خدا و نام ائمه معصومينعليه‌السلام در آنها نقش بسته است، اشكالى ندارد ولى شخصى كه وضو ندارد نبايد به آن قسمت ها دست بزند و يا بدنش با آنها تماس برقرار كند.(۷۳)

۲. بعضى فكر مى كنند شب زفاف و عروسى، نماز خواندن از عهده عروس ‍ برداشته مى شود چون اگر بخواهد وضو بگيرد، آرايش او به هم مى ريزد، اين ريشه مذهبى ندارد نماز خواندن بر عروس واجب است، او مى تواند قبل از رفتن به آرايشگاه وضو بگيرد و نماز مغرب و عشأ را با همان وضو بخواند.


برطرف كردن موانع

 اگر يقين داريم كه مانعى از رسيدن آب به اعضاى وضو هست يا شك داريم كه اين چيزى كه در اعضاى وضو هست مانع است يا نه - واجب است آن را بر طرف كنيم، آنگاه وضو بگيريم بنابراين:

۱. اگر بر اعضاى وضو، لاك، كرم و مواد آرايشى باشد در صورتى كه جرم دارند و يا در اثر چربى مانع از رسيدن آب به اعضاى وضو هستند و يا شك داريم كه مانع هستند يا نه، واجب است آنها را بر طرف كنيم.

۲. برخى ناخن هاى خود را بلندتر از حد معمول مى گذارند، اين افراد بايد توجه داشته باشند كه هنگام وضو در زير آنها مقدار اضافى چرك هست واجب است آن را بر طرف كنيم.(۷۴)


محل وضوى بانوان

 دختران و بانوان بايد دور از چشم نامحرم وضو بگيرند و بايد از وضو گرفتن در محل هايى كه مردها آمد و شد دارند اجتناب كنند.

به اين نكته توجه كند كه نامحرم، نامحرم است چه غريبه باشد چه آشنا و فاميل. بنابراين بايد در خانه اين نكته را نيز رعايت كرد؛ و از وضو گرفتن در برابر چشمان نامحرمان خوددارى كرد.


كيفيت وضو

 اگر از ما بپرسند چگونه وضو مى گيريد به طور خلاصه مى توان گفت: ابتدا صورت آنگاه دست راست و پس از آن دست چپ خود را مى شوئيم سپس ‍ با رطوبتى كه از شستن كف بر دست مانده است سر را مسح مى كنيم سپس ‍ پاى راست و سپس پاى چپ را مسح مى كنيم.

اين تصوير كلى از وضو است ما به برخى از نكته هاى مهم درباره وضو اشاره مى كنيم:


شستن اعضاى وضو

 هنگام وضو لازم نيست اعضاى وضو دستها خشك باشد ولى اگر پيش از وضو دست ها را شسته ايم بايد هنگام وضو از آرنج تا نوك انگشتان را بشوييم وگرنه وضو، باطل است.(۷۵)


اعضاى مسح

 ۱. اعضاى مسح بايد خشك باشند.

۲. اگر يك بار مسح كشيديم و شك كرديم كه مسح ما كامل بوده يا نه مى توانيم آن محل را خشك كنيم و از نو مسح كنيم. اما نبايد فاصله مسح اول و دوم به قدرى باشد كه از حالت وضو خارج شود.

۳. احتياط آن است كه وقتى دست رطوبت دارد از ساير اعضاى وضو رطوبت نگيريم، مثلا دست به صورت نكشيم و سپس مسح كنيم.(۷۶)


مسح سر

 ۱. قسمت بالاى سر كه بالى پيشانى قرار دارد محل مسح سر مى باشد.

۲. لازم نيست مسح بر پوست سر باشد ولى اگر موهاى جلوى سر به قدرى بلند است كه اگر آنها را شانه كنيم روى صورت مى ريزند، بايد موهاى سر را كنار بزنيم و پوست ها و يا بيخ موها را مسح كنيم.

۳. به موهايى كه از ساير قسمت هاى سر به جلو سر آورده ايم نمى توان مسح كرد.

۴. هنگام مسح سر، اگر مسح را تا پيشانى بكشيم و دستمال به رطوبت پيشانى برخورد كند وضو، باطل نمى شود ولى با اين رطوبت نمى توان پا را مسح كرد بلكه بايد از رطوبت ساير قسمت هاى كف دست كمك گرفت.(۷۷)


مسح پاها

 ۱. مسح پاها لازم نيست از نوك انگشتان بزرگ شروع شود بلكه از هر يك از انگشتان كه شروع شود صحيح است.

۲. مسح بر روى جوراب هر چند كه نازك باشد و رطوبت بر پا برسد، صحيح نيست.(۷۸)


بطلان وضو

 هفت چيز وضو را باطل مى كند كه با بيشتر آنها آشنا هستيد. ما به دو مورد از آن اشاره مى كنيم:

۱. كارى كه بايد براى آن غسل كرد.

۲. استحاضه.(۷۹)


۱۱. انتظار سبز

 از مهالك در دو عالم اين صلات اهل خود را مى دهد بى شك نجات(۸۰)

نامه را با اشك شوق گرفتم. مثل اين بود كه جبرئيل از آسمان نامه اى برايم آورده باشد.

مدتها انتظار فرا رسيدن اين لحظه هاى خوش و معطر را كشيده بودم.

نامه را بر ديدگانم كشيدم و آنگاه آن را با اشتياق گشودم.

خط و امضاى آن درست بود، امام رضاعليه‌السلام به همه سوالهايم پاسخ داده بودند:

(اى محمد بن سنان)... اين كه پرسيده اى چرا نماز واجب شده است بايد بگويم حكمت هاى فراوانى دارد:

نماز، اقرار به ربوبيت خداوند عزيز و بلند و مرتبه است و هر گونه مثل و مانندى را از او نفى مى كند.

نماز، ايستادن در پيشگاه خداوند است با ذلت و مسكنت و خضوع و اعتراف.

نماز، پشيمان شدن از گناه گذشته و درخواست بخشيدن آنها از سوى خداوند است.

گذاشتن چهره بر زمين است براى بزرگ داشت خداوند...!

با نماز فروتن هستى و افزونى در دين و دنيا را خواهانى.

با نماز، از گناهان بيزار مى شوى و مدام به ياد خدا هستى.

با نماز، آقا و مدبر و آفريننده خود را فراموش نمى كنى، و در نتيجه در عيش ‍ و خوشگذرانى فرو نمى روى و طغيان نمى كنى.

با ياد خدا و ايستادن در مقابل او از گناهان و انواع فسادها و آلودگى ها باز داشته مى شوى.(۸۱)


احكام نماز

 بخشى از احكام نماز را بيش از اين فرا گرفته ايد. هم اينك به ذكر چند نكته در اين زمينه مى پردازيم.


پوشش نماز

 دختران و بانوان در هنگام نماز بايد تمام بدن خود را بپوشانند، خواه كسى آنها را ببيند و خواه نبيند.

البته پوشاندن سه قسمت از بدن واجب نيست البته بهتر است آن قسمت ها را نيز بپوشانند:

۱. صورت

۲.. دستها تا مچ

۳. پاها تا مچ


نكته هاى مهم:

 ۱. پوشاندن مقدارى از صورت كه هنگام وضو گرفتن بايد شسته شود، لازم نيست.

۲. براى آنكه يقين پيدا كنيم كه مقدار واجب را پوشانده ايم بايد مقدارى از صورت و زير چانه را بپوشانيم و مقدارى پايين تر از مچ دست ها و پاها را نيز بپوشانيم.

۳. اگر نامحرمى شاهد نماز خواندن ماست بايد پاها را نيز بپوشانيم و اگر دست و صورت ما زينتى دارد بايد آنها را نيز بپوشانيم و اگر نامحرم به قصد لذت به ما نگاه مى كند اگر چه دست و صورت ما زيور و زينتى نداشته باشد بايد آنها را نيز از نامحرم بپوشانيم.(۸۲)


بدن و لباس نمازگزار

 بدن و لباس نمازگزار بايد پاك باشد بنابراين:

۱. اگر ذره اى خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمارگزار باشد نماز او باطل است.

۲. بنابر احتياط واجب نبايد خون استحاضه در بدن يا لباس نمازگزار باشد.

۳. غير از خون حيض، نفاس و استحاضه اگر خونى در بدن يا لباس نمازگزار باشد در صورت كه كمتر از (اندازه يك سكه دو ريالى) باشد اشكالى ندارد.

۴. كسى كه ناچار است با بدن يا لباس نجس نماز بخواند مثلا آب براى تطهير ندارد، نماز او با بدن يا لباس نجس صحيح است.(۸۳)


مكان نمازگزار

 بهتر است دختران در خانه نماز بخوانند ولى با رعايت دو مساله زير نماز خواندن آنها در مسجد فضيلت بيشترى دارد:

۱. كاملا خود را از نامحرم بپوشانند.

۲. با رضايت ولى (پدر و جدى پدرى) باشد.(۸۴)


نمازى شكوهمند

 در حجله نشسته است و قرق در اميدها و آرزوهاست. به جهانى زيبا و آراسته قدم نهاده است آينده اى سراسر روشن در ديدگان او جلوه مى نمايد. چه كسى اين همه لطف و زيبايى را به من داده؟ و چه كسى من را فرشته انس خانواده قرار داد؟

چه كسى محبت من را در قلب داماد جاى داد؟ و... بايد برخواست و او را سپاس گفت، در برابرش تعظيم كرد و زبان را به مدح و ثنايش گشود بايد برخواست و به نماز ايستاد. نماز واجب را مثل هميشه خواند، و نماز مستحبى ويژه شب زفاف را به شكرانه اين همه نعمت به جاى آورد. چقدر غافلند آنان كه مى گويند يك شب كه هزار شب نيست، عروس اگر بخواهد نماز بخواند، آرايشش به هم مى خورد و با لباس عروسى نمى تواند به ركوع و سجده برود. نه، هرگز چنين نيست مى توان برنامه ها را به گونه اى تنظيم كرد كه نماز خواندن براى عروس ممكن گردد و نماز بخواند، نماز شكوهمند در بحبوحه شادى ها.


۱۲. امام فرشتگان

در بدن دارى اگر سوز حيات

هست معراج مسلمان در صلات(۸۵)

برادرم جبرئيل مرا در آسمانها همراهى مى كرد، به سدرة المنتهى كه رسيديم ناگهان صداى اذان را شنيدم. فرشته اى اذان مى گفت كه تا آن زمان در آسمان ها ديده نشده بود.

او اذان مى گفت و هر جمله اى از آن را كه مى گفت پروردگارم او را تصديق مى كرد.

به «حى على الصلاة» كه رسيد پروردگارم فرمود: بنده من راست مى گويد. هر كس از روى ميل و رغبت به نماز بايستد و حق آن را ادا كند، اين كفاره گناهان گذشته او خواهد بود. و چون گفت «حى على الفلاح» پروردگارم فرمود: نماز، صلاح و نجات و رستگارى چون اذان تمام شد، جلو ايستادم و همه فرشتگان به من اقتدا كردند.

پيش از اين هم در بيت المقدس هم به نماز ايستاده بودم و همه پيامبران به من اقتدا كرده بودند.

و اينجا چون از نماز فارغ گشتم از سر شوق و ارادت به پروردگارم مدهوش ‍ گشتم و به حالت سجده فرو افتادم.(۸۶)


حضور قلب

 مرغ خيال لحضه اى نمى آسايد، پيوست، از شاخه اى به شاخه اى ديگر پرواز مى كند و نمازگزار را كه در حال راز و نياز با خداست مى آزارد.

اگر بخواهيم مرغ خيال خود را رام كنيم تا در نماز، فكر و قلبمان متوجه نماز باشد بايد اعمال و رفتار روزانه خود را براى رضاى خدا و بر اساس تعاليم نورانى قرآن تنظيم كنيم. با حضور قلب در نماز مى توان به مدارج عالى بندگى بار يافت.

از فرزند امام نقل شده است كه مى گفت:

«شبى در ماه مبارك رمضان، من پشت بام خوابيده بودم. خانه ايشان يك خانه ۴۵ مترى كوچك بود. بلند شدم ديدم صدايى مى آيد و بعد متوجه شدم آقاست كه در تاريكى در حال نماز خواندن است و دست هايش را طرف آسمان دراز كرده و گريه مى كند. »(۸۷)


تكبيره الاحرام

  الله اكبر؛

خداوند بزرگ است (از آن كه در وصف بگنجد).

براى ورود به نماز الله اكبر مى گوييم يعنى خدا را از همه موجودات حسى، عقلى، آسمانى و زمينى برتر مى يابيم. ديگر دل از دنيا و مظاهر فريبنده آن مى شوئيم و همه چيز و همه كس جز او نزد ما كوچك مى شوند.

الله اكبر، بيشترين ذكرى است كه هم در مقدمات نماز و هم در خود نماز و هم در تعقيبات آن گفته مى شود به طورى كه يك مسلمان در طول شبانه روز تنها در نمازهاى پنجگانه واجب حدود ۳۶۰ مرتبه آن را تكرار مى كند.


سوره حمد

  بسم الله الرحمن الرحيم ؛

بسم الله سرآغاز كتاب وحى است. بسم الله، نه تنها در ابتداى قرآن بلكه در آغاز تمام كتاب هاى آسمانى بوده است. بسم الله، سرلوحه عمل همه انبيأ بوده است. به ببان آوردن بسم الله در آغاز هر كارى سفارش شده است.

امامان معصومعليه‌السلام اصرار داشتند كه در نماز بسم الله را بگويند تا جايى كه بلند گفتن بسم الله از ويژگى هاى شيعه به حساب آمده است.

 الحمد لله رب العالمين ؛

ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است.

وقتى انسان در برابر عظمت بيكران خداوند قرار مى گيرد و همه كمال ها و جمال ها و زيبايى ها را از او مى يابد و او را پروردگار و آفرينش همه عالم مى شناسد زبان به حمد و ستايش مى گشايد حمد و ستايشى كه در آن معناى پرستش نهفته است.

ما، در آغاز مكالمه خود با خدا شيرين سخن مى گوئيم و زبان به بيان خرمى ها و كمالات او مى گشائيم پس چه بهتر كه در آغاز سخن گفتن با ديگران نيز چنين باشيم.

 الرحمن الرحيم

(خداوند) رحمتگر مهربان

رحمن و رحيم هر دو از كلمه رحمت گرفته شده اند. رحمن، رحمت گسترده الهى است كه همه انسان ها را شامل مى شود و چون آفتابى است كه به خوب و بد، زشت و زيبا مى تابد ولى رحيم، رحمت ويژه اى است كه به عنوان پاداش و نتيجه كارهاى خوب تنها بر نيكوكاران نازل مى شود.

 مالك يوم الدين ؛

مالك و فرمانرواى روز جزا

يكى از نامهاى روز قيامت «يوم الدين» يعنى روز كيفر و پاداش. خداوند هم مالك است و هم ملك. مالك است يعنى همه چيز در واقع براى اوست و مالكيت ديگران اعتبارى است. ملك است يعنى فرمانرواى حقيقى است.

روز قيامت كه پرده ها از جلو چشمان ما كنار مى رود او را مالك و ملك خواهيم يافت وگرنه او هم در دنيا و هم در آخرت مالك و ملك است.

 اياك نعبد و اياك نستعين ؛

تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى خواهيم.

وقتى نمازگزار خدا را همه كاره خود و جهان دانست و بدان اعتراف كرد، از جان و دل به او دل مى بندد، تنها او را مى پرستد و تنها از او يارى مى جويد. او ديگر بنده طاغوت ها، بنده شرق و غرب و زر و زور نمى شود و در برابر هيچ قدرتى سر كرنش فرود نمى آورد.

 اهدنا الصراط المستقيم

ما را به راه راست راهبر باش!

كلمه صراط كه بيش از ۴۰ بار در قرآن آمده است، به معناب راه هموار، روشن و وسيع است. ما از خدا مى خواهيم كه همه انسان ها را به بزرگراه سعادت هدايت كند؛ بزرگراهى كه به راحتى ما را به خداوند برساند.

كسى كه مى خواهد در صراط مستقيم قرار گيرد بايد راه هوس هاى خود، راه هوس هاى مردم، راه طاغوت ها و راه نادرست نياكان و پيشينيان خود را كنار بگذارد و تنها در راه مستقيمى كه توسط انبيأ امامان ترسيم شده است، حركت كند.

 صراط الذين انعمت عليهم ؛

راه آنان كه نعمتشان دادى.

نمازگزار اين حقيقت را باور دارد كه راه مستقيم، راهى است پيمودنى و پيش از او كسانى اين راه را پيموده اند، لذا از خدا مى خواهد كه او را در زمره آنان قرار دهد. آنان كسانى هستند كه خداوند آنان را مشمول نعمت هاى خود ساخته است.

قرآن، پيامبران، صديقان، و شهدا و صالحان را از كسانى مى داند كه از نعمت هدايت برخوردار شده اند.

و نمازگزار از خدا مى خواهد كه دنباله رو آنان باشد.

 غير المغضوب عليهم و لاالضالين ؛

همانا كه نه درخور خشم اند و نه گمراهان و گمگشتگان (اند).

نمازگزار در پايان سوره حمد از خدا مى خواهد كه جزء دو گروه نباشد و راه آنان را نپيمايد.

۱. غضب شدگان: آنان كه چون فرعون و قارون و ابو لهب و قوم عاد و ثمود و بنى اسرائيل در برابر حق و حقيقت و دين خدا جبهه گيرى مى كردند و مورد خشم او قرار گرفتند.

۲. گمراهان و گمگشتگان: آنان كه حيران و سردرگم اند. نه راه انبيأ را برگزيده اند و نه از آنان جانبدارى مى كنند و نه راه مخالفان و معاندان را برگزيده اند آنان افرادى بى تفاوت، بى درد و رفاه طلب هستند كه به فكر شهوت و شكم خود هستند و كارى به حق و باطل ندارند. مانند عابدان پس ‍ از حضرت عيسى با عالم نمايان دنيا دوست.


سوره توحيد

 اين سوره سراپا از يگانگى خدا سخن مى گويد از اين رو «سوره توحيد» نام گرفته است.

 بسم الله الرحمن الرحيم ؛

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 قل هو الله احد

بگو او خدايى است يكتا.

توحيد كه همان يگانه دانستن خداست، اساسى ترين اصل همه اديان الهى است. توحيد مرز بين ايمان و كفر است. او يكتا است يعنى دومى ندارد، شبيه مثل و مانندى ندارد، جزء و عضوى ندارد.

كسى كه توحيد خدا را باور كند، دچار شرك و ريا نمى شود و همه كارهايش ‍ را براى او انجام مى دهد.

 الله الصمد؛

خداى بى نياز (پاك از عيب و پناه نيازمندان)

همه موجودات سر تا پا نيازند و در وجود و بقأ خود، به خدا نيازمندند، همه به او پناه مى آورند و خود را پر از عيب و نقص مى يابند. كسى كه تنها خدا را «صمد» مى داند، و خود و ديگران را فقير و نيازمند و بى پناه، جز به خدا تكيه نمى كند.

 لم يلد و لم يولد؛

نه كسى زاده اوست و نه او زاده كسى است.

او سرچشمه هستى است. همه كس و همه چيز آفريده او هستند اما او هميشه بوده و هميشه خواهد بود، او ازلى و ابدى است. دل بستن و پناه آوردن به چنين حقيقت بى كرانى، انسان را در برابر همه خطرات مادى و آسيب هاى اجتماعى بيمه مى كند.

 و لم يكن له كفوا احد؛

و احدى همتاى او نيست.

و در پايان سوره باز تاكيد مى كنيم كه خدا يكتاست و هيچ كس، همتا همانند او نيست و اگر اين حقيقت را به خوبى باور كنيم، همه كارهاى خود را براى خدا انجام مى دهيم و در اهداف فردى گروهى و اجتماعى خود، غير خدا را دخيل و شريك نمى كنيم.


ذكر ركوع

  سبحان ربى العظيم و بحمده ؛

پروردگار بزرگم را منزه مى دانم و مى ستايم.


ذكر سجده

  سبحانه ربى الاعلى و بحمده ؛

پروردگار بلند مرتبه ام را منزه مى دانم و مى ستايم.

نمازگزار پس از آن همه عظمت و بزرگى خدا، خود را كوچك و بى مقدار و بلكه هيچ مى يابد و در برابر عظمت او خم مى شود (ركوع) و آنگاه به زمين مى افتد (سجده) و زبان به تسبيح او مى گشايد.

او خدا را منزه از هر عيب و نقص مى يابد، پس از آن باز به حمد و ستايش ‍ رو مى آورد.

او دريافته است كه خداوند حقيقت بى كران است كه از فهم و درك او بالاتر است و بايد تنها در برابر عظمت او سر فرود آورد. او ديگر در برابر غير خدا و طاغوت ها كرنش نخواهد كرد.


قنوت

 ربنا آتنا فى الدنيا حسنه و فى الاخرة حسنه و قنا عذاب النار؛ (۸۸)

پروردگارا، در دنيا و آخرت به ما نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش (دور) نگه دار.

در هنگام قنوت دست ها را بالا مى آوريم و به عنوان عرض نياز و اظهار تهيدستى و اميد به عطاى خدا، آنها را در مقابل صورت قرار مى دهيم. در قنوت هر دعايى را مى توان خواند ولى بهتر است دعايى را برگزينيم كه همگانى باشد مثل دعاى «ربنا آتنا»، كه در قرآن آمده است.

ما در اين دعا از خدا مى خواهيم همه نيكى ها و خوبى هاى دنيا را و هم نيكى ها و خوبى هاى آخرت را به ما عطا كند.

چرا كه گرفتن دنيا و رها كردن آخرت خطاست، همينطور گرفتن آخرت و رها كردن دنيا نيز خطاست. دنيا، مزرعه آخرت است و با نيكى ها و حسنات دنيا مى توان آخرت خود را آباد كرد.

در پايان از خدا مى خواهيم كه ما را از آتش جهنم برهاند.


تسبيحات اربعه

  سبحان الله، و الحمد لله، و لا اله الا الله، و الله اكبر.

منزه است خدا، و ستايش تنها براى خداست، و معبودى جز او نيست، و خدا بزرگ تر است (از آن كه در وصف بگنجد).

تسبيحات اربعه، مشتمل بر چهار چيز است:

۱. تسبيح (سبحان الله)

۲. تحميد (الحمد لله)

۳. تهليل (لا اله الا الله)

۴. تكبير (الله اكبر)

حضرت ابراهيم به هنگام ساختن خانه كعبه لبهايش به ذكر مقدس ‍ تسبيحات اربعه مترنم بود.

نمازگزار، ابتدا خدا را پاك و منزه مى يابد آنگاه زبان به ستايش او مى گشايد و سپس تنها او را شايسته پرستش مى شمارد و در پايان، خدا را بزرگ تر از آن مى داند كه بتوان وصف كرد.


تشهد

  اشهد ان لا اله الا الله، وحده لا شريك له ؛

گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست. يكتاست و او را شريكى نيست.

 اشهد ان محمدا عبده و رسوله ؛

و گواهى مى دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست.

 اللهم صل على محمد و آل محمد؛

بار خدايا بر محمد و خاندان او درود بفرست!

نمازگزار با آن كه در اذان و اقامه به توحيد و نبوت پيامبر شهادت داده است باز در پايان نماز به اين دو حقيقت بزرگ اعتراف مى كند سپس بر پيامبر و خاندان پاك او صلوات و درود مى فرستد.

او اعتراف مى كند كه پيامبر در پرتو عبوديت و بندگى خدا به آن همه عظمت دست يافته است و اين راه را به روى خود باز مى يابد و تصميم مى گيرد همين راه را بپيمايد.


سلام

 السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته ؛

اى پيامبر خدا! بر تو درود، و رحمت و بركات خدا بر تو باد!

 السلام علينا و على عباد الله الصالحين ؛

درود بر ما و بر بندگان شايسته خدا!

 السلام عليكم و رحمة الله و بركاته ؛

درود بر شما (مومنين) و رحمت و بركات خدا بر شما باد!

نمازگزار كه از مردم جدا شده است و به پيشگاه خدابار يافته لحظاتى با او گرم راز و نياز بوده و اكنون كه مى خواهد دوباره به سوى او باز گردد هنگام بازگشت ابتدا به پيامبرش سپس به نمازگزاران و بندگان شايسته او آنگاه به خلق خدا سلام مى كند.

او به سمت خدا رفته و قلب خود را صيقل داده و از كينه و كدورت پاك شده و اينك به سوى مردم آمده است. او پيام صلح و صفا، و درود و سلام آورده است.


احكام «فراموش شده ها» در نماز

 با احكام نماز پيش از اين آشنا شده ايد. ما در اينجا به ذكر احكام «فراموش ‍ شده ها» بسنده مى كنيم.

براى فراگيرى اين مطلب يادآورى اين مطلب لازم است كه واجب نماز يازده تا هستند كه عبارتند از:

 صفحه ۹۷ كتاب

واجبات نماز:(۸۹)

واجبات ركنى عبارتند از:

۱. نيت

۲. قيام

۳. تكبيره الاحرام

۴. ركوع

واجبات غير ركنى عبارتند از:

۱. قرائت

۲. ذكر

۳. تشهد

۴. سلام

۵. ترتيب

۶. موالات


قاعده كلى

 با فراگيرى اين قاعده كلى، مى توانيد تمامى مسائل اين بخش را حل كنيد، قاعده كلى اين است كه:

۱. گاهى واجب ركنى را فراموش مى كنيم. در اينجا دو صورت پيدا مى كند:

الف: وارد ركن بعدى مى شويم. در اينجا نماز باطل است.

مثلا ركوع را فراموش مى كنيم و پس از رفتن به سجده متوجه مى شويم.(۹۰) ب: وارد ركن بعدى نشده ايم نماز، باطل نمى شود.

بايد برگرديم واجب را به جا آوريم و نماز را ادامه دهيم.

مثلا ركوع را فراموش كرديم و روانه سجده شديم ولى قبل از آن سر بر زمين بگذاريم متوجه شديم، در اين صورت بايد برگرديم و به طور كامل بايستيم و به ركوع و سپس به سجده برويم و نمازمان صحيح است.(۹۱)

۲. گاهى واجب غير ركنى را فراموش مى كنيم. باز در اينجا دو شكل پيدا مى كند:

الف: وارد ركن بعدى شده ايم اينجا نماز، صحيح است و نماز را ادامه مى دهيم. مثل آن كه سوره را فراموش كرده و مشغول ذكر ركوع هستيم.(۹۲)

ب: وارد ركن بعد نشده ايم، در اينجا نيز نماز، صحيح است برمى گرديم واجب را به جا مى آوريم و نماز را ادامه مى دهيم.(۹۳)

با حفظ اين قاعده مى توانيد وظيفه نمازگزار را در حالت هاى زير مشخص ‍ كنيد:

۱. سوره حمد را فراموش كرده و مشغول خواندن سوره توحيد است.

۲. تشهد را فراموش كرده و مشغول سلام دادن است.

۳. دو سجده را فراموش كرده و تشهد بعد از آن را به جا مى آورد.


احكام «فراموش شده ها» پس از نماز

 اگر آنچه در نماز فراموش شده، ركن باشد، نماز باطل است و اگر ركن نباشد، نماز صحيح است ولى اگر «تشهد» يا «يك سجده» فراموش ‍ شده است در اين جا نمازگزار وقتى پس از پايان يافتن نماز يادش آمد، بدون آنكه صورت نماز را به هم بزند، آن تشهد يا يك سجده را به جا مى آورد و پس از آن «دو سجده سهو» انجام مى دهد.(۹۴)


سجده سهو

 گاهى اوقات بايد پس از تمام شدن نماز، دو سجده به جا آوريم كه به آن «سجده سهو» مى گويند.

در دو مورد زير سجده سهو واجب مى شود: ۱. در بين نماز ناخودآگاه حرف بزنيم، يا مثلا آخ يا آه بگوييم.

۲. يك سجده را فراموش كنيم و پس از وارد شدن به ركوع ركعت بعد يادمان بيايد.

و در دو مورد زير، احتياط واجب به جا آوردن سجده سهو است.

۱. بى جا سلام دوم يا سلام سوم يا هر سه سلام را با هم بگوييم. مثلا در ركعت دوم نماز ظهر و عصر و عشأ.

۲. تشهد را فراموش كنيم.(۹۵)


طريقه به جا آوردن سجده سهو

 پس از پايان يافتن نماز، فورى نيت سجده سهو مى كنيم و بدون گفتن تكبيرة الاحرام به سجده مى رويم و مى گوييم:

بسم الله و بالله اللهم صل على محمد و آل محمد.

آنگاه مى نشينيم و دوباره به سجده مى رويم و ذكر بالا را مى گوييم پس از آن مى نشينيم و تشهد و سلام مى گوييم.(۹۶)

ولى چنانچه تشهد يا يك سجده را فراموش كرده بوديم، پس از نماز بايد ابتدا قضاى آن تشهد يا سجده را به جا آوريم و بعد از آن دو سجده سهو را.


2

3

4

5

6

7

8