۸- امام فرشتگان
در بدن دارى اگر سوز حيات
|
|
هست معراج مسلمان در صلات
|
برادرم جبرئيل مرا در آسمانها همراهى مى كرد، به «سدرة المنتهى» كه رسيديم ناگهان صداى اذان را شنيدم. فرشته اى اذان مى گفت كه تا آن شب در آسمانها ديده نشده بود.
او اذان مى گفت و هر جمله اى از آن را كه مى گفت پروردگارم او را تصديق مى كرد.
به «حى على الصلاة» كه رسيد پروردگارم فرمود:
نماز، صلاح و نجات و رستگارى است.
چون اذان تمام شد، جلو ايستادم و همه فرشتگان به من اقتدا كردند.
پيش از اين در بيت المقدس هم به نماز ايستاده بودم و همه پيامبران به من اقتدا كرده بودند.
و اينجا چون از نماز فارغ گشتم از سر شوق و از ارادت به پروردگار مدهوش گشتم و به حالت سجده فرو افتادم.
ادب حضور
امام باقرعليهالسلام
نمازگزار را چون شخصى مى دانند كه در پيشگاه پادشاهى ايستاده و حاجت هاى خود را بر زبان جارى مى كند و پادشاه، ساكت و آرام با نگاه لطف به او مى نگرد و به حرفهايش گوش فرا مى سپارد.
پس ما كه در پيشگاه خدا به نماز مى ايستيم شايسته است با قلبى آماده و خيالى آسوده با او سخن بگوييم و غرق حضور شويم. گام نخست اين راه، آن است كه با ترجمه و محتواى نماز آشنا باشيم.
تكبيرة الاحرام
الله اكبر؛
خداوند بزرگتر است (از آن كه در وصف بگنجد).
براى ورود به نماز، الله اكبر مى گوييم يعنى خدا را از همه موجودات حسى، عقلى، زمينى و آسمانى برتر مى يابيم. ديگر دل از دنيا و مظاهر فريبنده آن مى شوئيم و همه چيز و همه كس جز او نزد ما كوچك مى شوند.
الله اكبر، بيشترين ذكرى است كه هم در مقدمات نماز و هم در خود نماز و هم در تعقيبات آن گفته مى شود به طورى كه يك مسلمان در طول يك شبانه روز تنها در نمازهاى پنجگانه واجب حدود ۳۶۰ مرتبه آن را تكرار مى كند.
سوره حمد
بسم الله الرحمن الرحيم ؛
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بسم الله، سر آغاز كتاب وحى است. بسم الله، نه تنها در ابتداى قرآن كه در آغاز تمام كتابهاى آسمانى بوده است. بسم الله، سر لوحه عمل همه انبياء بوده است.
به زبان آوردن بسم الله در شروع هر كارى سفارش شده است.
امامان معصومعليهالسلام
اصرار داشتند كه در نماز بسم الله را بلند بگويند تا جايى كه بلند گفتن بسم الله از ويژگى هاى شيعه به حساب آمده است.
الحمد لله رب العالمين ؛
ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است.
وقتى انسان در برابر عظمت بيكران خداوند قرار مى گيرد و همه كمال ها و جمال ها و زيبايى ها را از او مى يابد و او را پروردگار و مدبر همه آفرينش مى شناسد زبان به حمد و ستايش مى گشايد حمد و ستايشى كه در آن معناى پرستش نهفته است.
ما، در آغاز مكالمه خود با خدا شيرين سخن مى گوئيم و زبان به بيان خرمى ها و كمالات او مى گشائيم پس چه بهتر كه در آغاز سخن گفتن با ديگران نيز چنين باشيم.
الرحمن الرحيم ؛
(خداوند) رحتمگر مهربان.
رحمن و رحيم هر دو از كلمه رحمت گرفته شده اند. رحمن، رحمت گسترده الهى است كه همه انسانها را شامل مى شود و چون آفتابى است كه بر خوب و بد، و زشت و زيبا مى تابد ولى رحيم، رحمت ويژه اى است كه به عنوان پاداش و نتيجه كارهاى خوب تنها بر نيكو كاران نازل مى شود.
مالك يوم الدين ؛
مالك و فرمانرواى روز جزا
يكى از نامهاى روز قيامت «يوم الدين» است يعنى روز كيفر و پاداش. خداوند هم مالك است و هم ملك. مالك است يعنى همه چيز در واقع براى اوست و مالكيت ديگران اعتبارى است. ملك است يعنى پادشاه و فرمانرواى حقيقى است.
روز قيامت كه پرده ها از جلو چشمان ما كنار مى رود او را مالك و ملك خواهيم يافت و گرنه او هم در دنيا و هم در آخرت مالك و ملك است.
اياك نعبد و اياك نستعين ؛
تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى جوييم.
وقتى نمازگزار خداوند را همه كاره خود و جهان دانست و بدان اعتراف كرد، از جان و دل به او دل مى بندد، تنها او را مى پرستد و تنها از او يارى مى جويد. او ديگر بنده طاغوتها، بنده شرق و غرب و بنده زر و زور نمى شود و در برابر هيچ قدرتى سر كرنش فرود نمى آورد.
اهدنا الصراط المستقيم ؛
ما را به راه راست راهبر باش!
كلمه صراط كه بيش از ۴۰ بار در قرآن آمده است، به معناى راه هموار، روشن و وسيع است. ما از خدا مى خواهيم كه همه مسلمانان را به بزرگراه سعادت هدايت كند؛ بزرگراهى كه به راحتى ما را به خدا برساند.
كسى كه مى خواهد در صراط مستقيم قرار گيرد بايد راه هوسهاى خود، راه هوسهاى مردم، راه طاغوتها و راه نادرست نياكان و پيشينيان خود را كنار بگذارد و تنها در راه مستقيمى كه توسط انبياء و امامان ترسيم شده است، حركت كند.
صراط الذين انعمت عليهم:
راه آنان كه نعمتشان دادى.
نمازگزار اين حقيقت را باور دارد كه راه مستقيم، راهى است پيمودنى و پيش از او كسانى اين راه را پيموده اند، لذا از خدا مى خواهد كه او را در زمره آنان قرار دهد. آنان كسانى هستند كه خداوند آنان را مشمول نعمت هاى خود ساخته است.
قرآن، پيامبران، صديقان، شهدا و صالحان را از جمله كسانى مى داند كه از نعمت هدايت برخوردار شده اند.
و نمازگزار از خدا مى خواهد كه دنباله رو آنان باشد.
غير المغضوب عليهم و لا الضالين ؛
همانا كه نه در خور خشم اند و نه گمراهان و گمگشتگان (اند).
نمازگزار در پايان سوره حمد از خدا مى خواهد كه جزء دو گروه نباشد و راه آنان را نپيمايد.
۱. غضب شدگان، آنان كه چون فرعون و قارون و ابولهب و چون قوم عاد و ثمود و بنى اسرائيل در برابر حق و حقيقت و دين و خدا جبهه گيرى مى كردند و مورد خشم او قرار گرفتند.
۲. گمراهان و گمگشتگان، آنان كه حيران و سر در گم اند. نه راه انبياء را برگزيده اند و از آنان جانبدارى مى كنند و نه راه مخالفان و معاندان را برگزيده اند. آنان افرادى بى تفاوت، بى درد، و رفاه طلب هستند كه به فكر شهوت و شكم خود هستند و كارى به حق و باطل ندارند. مانند عابدان پس از حضرت عيسىعليهالسلام
يا عالم نمايان دنيا دوست.
سوره توحيد
اين سوره سراپا از يگانگى خدا سخن مى گويد از اين رو «سوره توحيد» نام گرفته است.
بسم الله الرحمن الرحيم ؛
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قل هو الله احد؛
بگو او خدايى است يكتا.
توحيد كه همان يگانه دانستن خداست، اساسى ترين اصل همه اديان آسمانى است. توحيد مرز ميان ايمان و كفر است. او يكتاست يعنى دومى ندارد، شبيه و مثل و مانندى ندارد، جزء و عضوى ندارد.
كسى كه توحيد خدا را باور كند، دچار شرك و ريا نمى شود همه كارهايش را براى او انجام مى دهد.
الله الصمد؛
خداى بى نياز (پاك از عيب و پناه نيازمندان)
همه موجودات سر تا پا نيازمند و در وجود و بقاء خود، به خدا نيازمندند، همه به او پناه مى آورند و خود را پر از عيب و نقص مى يابند. كسى كه تنها خدا را «صمد» مى داند، و خود و ديگران را فقير و نيازمند و بى پناه، جز به خدا تكيه نمى كند.
لم يلد و لم يولد؛
نه كسى زاده اوست و نه او زاده كسى است.
او سرچشمه هستى است. همه چيز و همه كس آفريده او هستند اما او خود هميشه بوده و هميشه خواهد بود، او ازلى و ابدى است. دل بستن و پناه آوردن به چنين حقيقت بيكرانى، انسان را در برابر همه خطرات مادى و آسيب هاى اجتماعى بيمه مى كند.
و لم يكن له كفوا احد؛
و احدى همتاى او نيست. ؛
در پايان سوره باز تاءكيد مى كنيم كه خدا يكتاست و هيچ كس، همتا و همانند او نيست و اگر اين حقيقت را به خوبى باور كنيم، همه كارهاى خود را براى خدا انجام مى دهيم و در اهداف فردى و گروهى و اجتماعى خود، غير خدا را دخيل و شريك نمى دانيم.
ذكر ركوع و سجده:
سبحان ربى العظيم و بحمده ؛
پروردگار بزرگم را منزه مى دانم و مى ستايم.
سبحان ربى الاعلى و بحمده ؛
پروردگار بلند مرتبه ام را منزه مى دانم و مى ستايم.
نمازگزار پس از بيان آن همه عظمت و بزرگى خدا، خود را كوچك و بى مقدار بلكه هيچ مى يابد و در برابر عظمت او خم مى شود (ركوع) و آنگاه به زمين مى افتد (سجده) و زبان به تسبيح او مى گشايد.
او خدا را منزه از هر عيب و نقص مى يابد، پس از آن باز به حمد و ستايش رو مى آورد.
او دريافته است كه خداوند حقيقت بى كرانى است كه از فهم و درك او بالاتر است و بايد تنها در برابر عظمت او سر فرود آورد. او ديگر در برابر غير خدا و طاغوت ها كرنش نخواهد كرد.
قنوت
ربنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنه و قنا عذاب النار؛
پروردگارا! در دنيا و آخرت به ما نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش (دور) نگه دار.
در هنگام قنوت دستها را بالا مى آوريم و به عنوان عرض نياز و اظهار تهيدستى و اميد به عطاى خدا، آنها را در مقابل صورت قرار مى دهيم. در قنوت هر دعايى را مى توان خواند ولى بهتر است دعايى را برگزينيم كه همگانى باشد مثل دعاى «ربنا آتنا» كه در قرآن آمده است.
ما در اين دعا از خدا مى خواهيم هم نيكى ها و خوبى هاى دنيا را و هم نيكى ها و خوبى هاى آخرت را به ما عطا كند.
چرا كه گرفتن دنيا و رها كردن آخرت خطاست، همينطور گرفتن آخرت و رها كردن دنيا نيز خطاست.
دنيا، مزرعه آخرت است و با نيكى ها و حسنات دنيا مى توان آخرت خود را آباد كرد.
در پايان از خدا مى خواهيم كه ما را از آتش جهنم برهاند.
تسبيحات اربعه
سبحان الله، و الحمد لله، و لا اله الا الله، و الله اكبر.
منزه است خدا، و ستايش تنها براى خداست، و معبودى جز او نيست، و خدا بزرگتر است (از آن كه در وصف بگنجد).
تسبيحات اربعه، مشتمل بر چهار ذكر است:
۱. تسبيح (سبحان الله)
۲. تحميد (الحمد لله)
۳. تهليل (لا اله الا الله)
۴. تكبير (الله اكبر)
حضرت ابراهيم به هنگام ساختن خانه كعبه لبهايش به ذكر مقدس تسبيحات اربعه مترنم بود.
نمازگزار، ابتدا خدا را پاك و منزه مى يابد آنگاه زبان به ستايش او مى گشايد سپس تنها او را شايسته پرستش مى شمارد و در پايان، خدا را بزرگتر از آن مى داند كه بتوان او را وصف كرد.
تشهد
اشهد ان لا اله الا الله، وحده لا شريك له ؛
گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست. يكتاست و او را شريكى نيست.
«و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ؛»
و گواهى مى دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست.
«اللهم صل على محمد و آل محمد؛»
بار خدايا بر محمد و خاندان او درود فرست!
نمازگزار با آنكه در اذان و اقامه به توحيد و نبوت پيامبر شهادت داده است باز در پايان نماز نيز به اين دو حقيقت بزرگ اعتراف مى كند سپس بر پيامبر و خاندان پاك او صلوات و درود مى فرستد.
او اعتراف مى كند كه پيامبر در پرتو عبوديت و بندگى خدا به آن همه عظمت دست يافته است و اين راه را به روى خود باز مى يابد و تصميم مى گيرد همين راه را بپيمايد
سلام
السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته ؛
اى پيامبر خدا! بر تو درود، و رحمت و بركات خدا بر تو باد!
«السلام علينا و على عباد الله الصالحين ؛»
درود بر ما و بر بندگان شايسته خدا!
«السلام عليكم و رحمة الله و بركاته ؛»
درود بر شما (مؤ منين) و رحمت و بركات خدا بر شما باد!
نمازگزار كه از مردم جدا شده و به پيشگاه خدا بار يافته و لحظاتى با او گرم راز و نياز بوده اكنون كه مى خواهد دوباره به سوى آنان برگردد هنگام بازگشت ابتدا به پيامبر سپس به نمازگزاران و بندگان شايسته او آنگاه به خلق خدا سلام مى كند.
او به سوى خدا رفته و قلب خود را صيقل داده و از كينه و كدورت پاك شده و اينك به سوى مردم آمده است. او پيام صلح و صفا، و درود و سلام آورده است.