راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان)

راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان)0%

راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: متون فقهی و رسائل

راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان)

نویسنده: علی حسن زاده
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 12466
دانلود: 13015

راه سبز (احكام ويژه دختران دوره دبيرستان) راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 28 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 12466 / دانلود: 13015
اندازه اندازه اندازه
راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان)

راه سبز (احكام ويژه پسران دوره دبيرستان)

نویسنده:
فارسی

كتابى كه پيش رو داريد. بر آن است كه شما جوانان عزيز را با بخشى از احكام دينى تان آشنا سازد.
به خاطر بسپاريد كه احكام اين كتاب بر اساس فتاواى بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت امام خمينى قدس سره تنظيم شده و در پاره اى از موارد به فتاواى مقام معظم رهبرى (دام ظله) اشاره شده است.
شما مى توانيد رساله مرجع تقليد خود را تهيه و با راهنمايى مربى، دبير دينى و يا امام جماعت حكم مسائلى را كه در اين كتاب آمده است مطالعه كنيد و چنانچه در مساءله اى فتواى مرجع تقليد شما با آنچه كه در كتاب آمده است فرق داشت بر اساس همان فتواى مرجع تقليد خود عمل نماييد.


۷- در اوج آسمانها

 يا ايها الذين امنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق و امسحوا برؤ سكم و ارجلكم الى الكعبين. (۶۸)

اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون به (قصد) نماز برخيزيد، صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى مسح كنيد.

آن شب چه زيبا با من سخن مى گفت.

آهنگ كلامش مثل على بود.

اى محمد! دستت را بلند كن مى خواهم چيزى را كه از ناحيه راست عرشم جارى است به تو بدهم.

و آب فرو ريخت.

دست راستم را بلند كردم و قدرى از آن آب را برگرفتم.

سپس ندا آمد: اى محمد! با آبى كه گرفتى صورتت را بشوى ؛ چرا كه مى خواهى با آن به عظمت من نگاه كنى.

سپس دست راست و چپ خود را از آرنج بشوى ؛ چرا كه مى خواهى با آن دو، كلام مرا بگيرى، آنگاه با آنچه در دستت باقى مانده سرت را و دو پايت را تا برآمدگى مسح كن ؛ چرا كه من مى خواهم بركت را بر تو فرود آرم و گامهايت را به جايى بگذارم كه احدى پيش از تو به آنجا گام ننهاده و پس از اين هم، نخواهد نهاد.(۶۹)

تنها اين شب معراج نبود كه خداوند وضو را به من تعليم مى داد. در زمين هم، همان اوائلى كه به نبوت برگزيده شدم، روزى جبرئيل بر من فرود آمد.

جامى لبريز از آب از آسمان برايم آورده بود.

به من گفت: اى محمد! برخيز و براى نماز وضو بگير. آنگاه وضو گرفتن را از ناحيه خدا به من تعليم داد.(۷۰)


اهميت وضو

 يك مسلمان بايد به بهداشت و نظافت بدن اهميت دهد و بكوشد كه هميشه تميز و نظيف باشد. با رعايت بهداشت، انسان با نشاط و سالم خواهد ماند، اما از آنجا كه دين اسلام به نشاط روح و روان و تقرب انسان به خداوند نيز اهميت فراوانى قائل است دستور وضو را براى مسلمانان واجب كرده است. امام رضاعليه‌السلام مى فرمايد:

در وضو سه چيز مطرح است: «نظافت جسم»، «نشاط روح» و «تقرب به خداوند بزرگ».

البته ائمه معصومينعليه‌السلام فوايد ديگرى نيز براى وضو بيان كرده اند كه نشانگر اهميت اين واجب الهى است.

بنابراين مستحب است هميشه با وضو باشيم تا از نشاط جسمى و روحى برخوردار گرديم و قلبمان با تقرب به خدا نورانى گردد.

البته براى خواندن نماز، چه نمازهاى واجب و چه نمازهاى مستحبى واجب است وضو بگيريم جز نماز ميت كه آن را مى توان بدون وضو هم خواند.

اين مساءله را نيز هميشه به خاطر داشته باشيم كه بدون وضو، حرام است جايى از بدن خود را به نوشته قرآنى برسانيم و بنابر احتياط واجب مس اسم مبارك پيغمبر و ائمه و حضرت زهراعليهم‌السلام بدون وضو حرام است.(۷۱)


وضوى مستحبى

 وضو، نور است و مستحب است هميشه و در همه حالات با وضو باشيم به چند نمونه از وضوهاى مستحبى توجه كنيم:

۱. وضو براى خواندن قرآن و همراه داشتن آن.

۲. وضو براى ورود به مساجد و مشاهد مشرفه و زيارت ائمه معصومينعليهم‌السلام .

۳. وضو گرفتن شخص جنب براى خوردن، آشاميدن و خوابيدن.


وضوى واجب

 براى خواندن نمازهاى واجب بايد وضو بگيريم، همچنين تماس برقرار كردن با نام خدا و نوشته قرآن و بنابر احتياط واجب نام ائمه معصومين و حضرت زهراعليهم‌السلام بدون وضو حرام است. بنابراين به دو نكته توجه كنيم:

۱. استفاده كردن از انگشترهايى كه نام خدا و آيات قرآن و نام ائمه معصومينعليهم‌السلام در آنها نقش بسته است، اشكالى ندارد ولى شخصى كه وضو ندارد نبايد به آن قسمت ها دست بزند و يا بدنش با آنها تماس برقرار كند.(۷۲)

۲. بعضى فكر مى كنند شب زفاف و عروسى، نماز خواندن از عهده عروس ‍ برداشته مى شود چون اگر بخواهد وضو بگيرد، آرايش او به هم مى ريزد، اين فكر ريشه مذهبى ندارد نماز خواندن بر عروس واجب است، او مى تواند قبل از رفتن به آرايشگاه وضو بگيرد و نماز مغرب و عشاء را با همان وضو بخواند.


كيفيت وضو

 اگر از ما بپرسند كه چگونه وضو مى گيريد به طور خلاصه مى توان گفت: ابتدا صورت، آنگاه دست راست و پس از آن دست چپ خود را مى شوئيم سپس با رطوبتى كه از شستن دست بر كف مانده است سر را مسح مى كنيم بعد پاى راست و در پايان پاى چپ را مسح مى كنيم.

اين تصوير كلى از وضوست ولى در توضيح جزئيات آن بايد گفت:


صورت و دستها

 ۱. صورت را بايد از جايى كه موى سر روييده تا آخر چانه بشوييم و در نظر داشته باشيم كه پهناى صورت بايد به اندازه فاصله بين شست و انگشت ميانه، شسته شود.

۲. براى آن كه يقين پيدا كنيم كه مقدار واجب از صورت را شسته ايم بايد كمى از اطراف آن مقدارى را كه گفتيم بشوييم.

۳. دست راست و دست چپ را بايد از آرنج تا نوك انگشتان بشوئيم و براى آنكه يقين پيدا كنيم كه آرنج را كاملا شسته ايم بايد مقدارى بالاتر از آن را هم بشوئيم.

۴. بنابر احتياط واجب بايد صورت و دستها را از بالا به پايين بشوئيم و اگر از پايين به بالا بشوئيم وضو، باطل است.

۵. اگر كسى دستها را تنها تا مچ بشويد و يا تا نوك انگشتان بشويد ولى آب را بين انگشتان نرساند، وضوى او باطل است و اگر مدتى اين گونه وضو گرفته، چنانچه در فراگيرى وضو كوتاهى كرده باشد بايد نمازهايى را كه با اين وضوها خوانده است قضا كند.

۶. اگر زخم كوچكى روى صورت يا دست ما باشد و آب هم برايش مضر نباشد، ابتدا محل زخم را در آب كر يا زير شير آب مى گيريم و روى آن دست مى كشيم تا خون تمام شود بلافاصله به نيت وضو آب را از بالا به پايين روى آن جارى مى كنيم سپس فورى آن را خشك مى كنيم تا خون با آبها مخلوط نشود و به بدن و لباسهايمان سرايت نكند آنگاه وضو را ادامه مى دهيم.(۷۳ )


مسح سر

 ۱. يك قسمت از چهار قسمت سر را، كه بالاى پيشانى است بايد مسح كنيم.

۲. همين كه اندكى دست خود را روى محل مسح بكشيم كافى است ولى مستحب است كه به اندازه پهناى سه انگشت بسته و طول يك انگشت باشد.

۳. لازم نيست مسح بر پوست سر باشد ولى اگر موى سر به قدرى بلند باشد كه هنگام شانه زدن به صورت مى ريزد بايد پوست سر يا بيخ موها را مسح كنيم.

۴. اگر آب و رطوبت مسح سر به آب و رطوبت پيشانى متصل شود وضو و مسح سر صحيح است ولى براى پا نبايد با رطوبتى كه از پيشانى بر دست مانده است استفاده كنيم بلكه بايد با رطوبت قسمت هاى ديگر كف دست، مسح را انجام دهيم.(۷۴)


مسح پاها

 ۱. پاها را بايد از سر يكى از انگشتها تا برآمدگى روى پا مسح كنيم و اگر با يك انگشت دست، مسح را انجام دهيم كافى است.

۲. مستحب است با تمام كف دست، روى پاها را مسح كنيم.(۷۵)


ياد سپارى

 به خاطر بسپاريم كه:

۱. براى وضو گرفتن بايد نيت كنيم يعنى به خاطر داشته باشيم كه براى خشنودى خدا و تقرب به او وضو مى گيريم.

۲. آبى كه با آن وضو مى گيريم بايد پاك و مطلق باشد بنابراين با آب نجس و آب مضاف نمى توانيم وضو بگيريم.

۳. از اسراف در مصرف آب بپرهيزيم.

۴. اعضاى وضو بايد پاك باشند و مانعى از رسيدن آب در آنها نباشد.

۵. در وضو، بايد موالات را مراعات كنيم يعنى بين كارهاى وضو به اندازه اى فاصله نيندازيم كه وقتى مى خواهيم قسمتى را بشوئيم يا مسح كنيم، رطوبت قسمت هايى كه پيش از آن شسته يا مسح كرده ايم خشك شده باشد.

۶. بايد بدانيم كه وسواس در انجام عبادات، ناپسند و حرام است. بنابراين بر كسانى كه در انجام وضو گرفتار وسواس هستند واجب است كه مانند ساير مردم وضو بگيرند و بى جهت وضو را طول ندهند و هر چه زودتر خود را از دام هواى نفس و شيطان برهانند.(۷۶)


بطلان وضو

 اگر كسى وضو بگيرد مى تواند با همان يك وضو همه كارهاى واجب و مستحبى را كه نياز به وضو دارند انجام دهد و اين وضو تا وقتى كه يكى از چيزهايى كه وضو را باطل مى كند از او سر نزده است باقى است.

چيزهايى كه وضو را باطل مى كنند عبارتند از:

۱. خارج شدن ادرار، مدفوع و يا باد از انسان.

۲. فرو رفتن به خوابى كه گوش نشنود و چشم نبيند.

۳. مبتلا شدن به چيزهايى كه عقل را از بين مى برد مانند ديوانگى، مستى و بيهوشى.

۴. انجام كارهايى كه غسل را بر انسان واجب مى كند مانند جنابت.(۷۷)


۸- امام فرشتگان

در بدن دارى اگر سوز حيات

هست معراج مسلمان در صلات(۷۸)

برادرم جبرئيل مرا در آسمانها همراهى مى كرد، به «سدرة المنتهى» كه رسيديم ناگهان صداى اذان را شنيدم. فرشته اى اذان مى گفت كه تا آن شب در آسمانها ديده نشده بود.

او اذان مى گفت و هر جمله اى از آن را كه مى گفت پروردگارم او را تصديق مى كرد.

به «حى على الصلاة» كه رسيد پروردگارم فرمود:

نماز، صلاح و نجات و رستگارى است.

چون اذان تمام شد، جلو ايستادم و همه فرشتگان به من اقتدا كردند.

پيش از اين در بيت المقدس هم به نماز ايستاده بودم و همه پيامبران به من اقتدا كرده بودند.

و اينجا چون از نماز فارغ گشتم از سر شوق و از ارادت به پروردگار مدهوش ‍ گشتم و به حالت سجده فرو افتادم.(۷۹)


ادب حضور

 امام باقرعليه‌السلام نمازگزار را چون شخصى مى دانند كه در پيشگاه پادشاهى ايستاده و حاجت هاى خود را بر زبان جارى مى كند و پادشاه، ساكت و آرام با نگاه لطف به او مى نگرد و به حرفهايش گوش فرا مى سپارد.(۸۰)

پس ما كه در پيشگاه خدا به نماز مى ايستيم شايسته است با قلبى آماده و خيالى آسوده با او سخن بگوييم و غرق حضور شويم. گام نخست اين راه، آن است كه با ترجمه و محتواى نماز آشنا باشيم.


تكبيرة الاحرام

 الله اكبر؛

خداوند بزرگتر است (از آن كه در وصف بگنجد).

براى ورود به نماز، الله اكبر مى گوييم يعنى خدا را از همه موجودات حسى، عقلى، زمينى و آسمانى برتر مى يابيم. ديگر دل از دنيا و مظاهر فريبنده آن مى شوئيم و همه چيز و همه كس جز او نزد ما كوچك مى شوند.

الله اكبر، بيشترين ذكرى است كه هم در مقدمات نماز و هم در خود نماز و هم در تعقيبات آن گفته مى شود به طورى كه يك مسلمان در طول يك شبانه روز تنها در نمازهاى پنجگانه واجب حدود ۳۶۰ مرتبه آن را تكرار مى كند.


سوره حمد

 بسم الله الرحمن الرحيم ؛

به نام خداوند رحمتگر مهربان

بسم الله، سر آغاز كتاب وحى است. بسم الله، نه تنها در ابتداى قرآن كه در آغاز تمام كتابهاى آسمانى بوده است. بسم الله، سر لوحه عمل همه انبياء بوده است.

به زبان آوردن بسم الله در شروع هر كارى سفارش شده است.

امامان معصومعليه‌السلام اصرار داشتند كه در نماز بسم الله را بلند بگويند تا جايى كه بلند گفتن بسم الله از ويژگى هاى شيعه به حساب آمده است.

الحمد لله رب العالمين ؛

ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است.

وقتى انسان در برابر عظمت بيكران خداوند قرار مى گيرد و همه كمال ها و جمال ها و زيبايى ها را از او مى يابد و او را پروردگار و مدبر همه آفرينش ‍ مى شناسد زبان به حمد و ستايش مى گشايد حمد و ستايشى كه در آن معناى پرستش نهفته است.

ما، در آغاز مكالمه خود با خدا شيرين سخن مى گوئيم و زبان به بيان خرمى ها و كمالات او مى گشائيم پس چه بهتر كه در آغاز سخن گفتن با ديگران نيز چنين باشيم.

الرحمن الرحيم ؛

(خداوند) رحتمگر مهربان.

رحمن و رحيم هر دو از كلمه رحمت گرفته شده اند. رحمن، رحمت گسترده الهى است كه همه انسانها را شامل مى شود و چون آفتابى است كه بر خوب و بد، و زشت و زيبا مى تابد ولى رحيم، رحمت ويژه اى است كه به عنوان پاداش و نتيجه كارهاى خوب تنها بر نيكو كاران نازل مى شود.

مالك يوم الدين ؛

مالك و فرمانرواى روز جزا

يكى از نامهاى روز قيامت «يوم الدين» است يعنى روز كيفر و پاداش. خداوند هم مالك است و هم ملك. مالك است يعنى همه چيز در واقع براى اوست و مالكيت ديگران اعتبارى است. ملك است يعنى پادشاه و فرمانرواى حقيقى است.

روز قيامت كه پرده ها از جلو چشمان ما كنار مى رود او را مالك و ملك خواهيم يافت و گرنه او هم در دنيا و هم در آخرت مالك و ملك است.

اياك نعبد و اياك نستعين ؛

تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو يارى مى جوييم.

وقتى نمازگزار خداوند را همه كاره خود و جهان دانست و بدان اعتراف كرد، از جان و دل به او دل مى بندد، تنها او را مى پرستد و تنها از او يارى مى جويد. او ديگر بنده طاغوتها، بنده شرق و غرب و بنده زر و زور نمى شود و در برابر هيچ قدرتى سر كرنش فرود نمى آورد.

اهدنا الصراط المستقيم ؛

ما را به راه راست راهبر باش!

كلمه صراط كه بيش از ۴۰ بار در قرآن آمده است، به معناى راه هموار، روشن و وسيع است. ما از خدا مى خواهيم كه همه مسلمانان را به بزرگراه سعادت هدايت كند؛ بزرگراهى كه به راحتى ما را به خدا برساند.

كسى كه مى خواهد در صراط مستقيم قرار گيرد بايد راه هوسهاى خود، راه هوسهاى مردم، راه طاغوتها و راه نادرست نياكان و پيشينيان خود را كنار بگذارد و تنها در راه مستقيمى كه توسط انبياء و امامان ترسيم شده است، حركت كند.

صراط الذين انعمت عليهم:

راه آنان كه نعمتشان دادى.

نمازگزار اين حقيقت را باور دارد كه راه مستقيم، راهى است پيمودنى و پيش از او كسانى اين راه را پيموده اند، لذا از خدا مى خواهد كه او را در زمره آنان قرار دهد. آنان كسانى هستند كه خداوند آنان را مشمول نعمت هاى خود ساخته است.

قرآن، پيامبران، صديقان، شهدا و صالحان را از جمله كسانى مى داند كه از نعمت هدايت برخوردار شده اند.

و نمازگزار از خدا مى خواهد كه دنباله رو آنان باشد.

غير المغضوب عليهم و لا الضالين ؛

همانا كه نه در خور خشم اند و نه گمراهان و گمگشتگان (اند).

نمازگزار در پايان سوره حمد از خدا مى خواهد كه جزء دو گروه نباشد و راه آنان را نپيمايد.

۱. غضب شدگان، آنان كه چون فرعون و قارون و ابولهب و چون قوم عاد و ثمود و بنى اسرائيل در برابر حق و حقيقت و دين و خدا جبهه گيرى مى كردند و مورد خشم او قرار گرفتند.

۲. گمراهان و گمگشتگان، آنان كه حيران و سر در گم اند. نه راه انبياء را برگزيده اند و از آنان جانبدارى مى كنند و نه راه مخالفان و معاندان را برگزيده اند. آنان افرادى بى تفاوت، بى درد، و رفاه طلب هستند كه به فكر شهوت و شكم خود هستند و كارى به حق و باطل ندارند. مانند عابدان پس ‍ از حضرت عيسىعليه‌السلام يا عالم نمايان دنيا دوست.


سوره توحيد

 اين سوره سراپا از يگانگى خدا سخن مى گويد از اين رو «سوره توحيد» نام گرفته است.

بسم الله الرحمن الرحيم ؛

به نام خداوند رحمتگر مهربان

قل هو الله احد؛

بگو او خدايى است يكتا.

توحيد كه همان يگانه دانستن خداست، اساسى ترين اصل همه اديان آسمانى است. توحيد مرز ميان ايمان و كفر است. او يكتاست يعنى دومى ندارد، شبيه و مثل و مانندى ندارد، جزء و عضوى ندارد.

كسى كه توحيد خدا را باور كند، دچار شرك و ريا نمى شود همه كارهايش را براى او انجام مى دهد.

الله الصمد؛

خداى بى نياز (پاك از عيب و پناه نيازمندان)

همه موجودات سر تا پا نيازمند و در وجود و بقاء خود، به خدا نيازمندند، همه به او پناه مى آورند و خود را پر از عيب و نقص مى يابند. كسى كه تنها خدا را «صمد» مى داند، و خود و ديگران را فقير و نيازمند و بى پناه، جز به خدا تكيه نمى كند.

لم يلد و لم يولد؛

نه كسى زاده اوست و نه او زاده كسى است.

او سرچشمه هستى است. همه چيز و همه كس آفريده او هستند اما او خود هميشه بوده و هميشه خواهد بود، او ازلى و ابدى است. دل بستن و پناه آوردن به چنين حقيقت بيكرانى، انسان را در برابر همه خطرات مادى و آسيب هاى اجتماعى بيمه مى كند.

و لم يكن له كفوا احد؛

و احدى همتاى او نيست. ؛

در پايان سوره باز تاءكيد مى كنيم كه خدا يكتاست و هيچ كس، همتا و همانند او نيست و اگر اين حقيقت را به خوبى باور كنيم، همه كارهاى خود را براى خدا انجام مى دهيم و در اهداف فردى و گروهى و اجتماعى خود، غير خدا را دخيل و شريك نمى دانيم.


ذكر ركوع و سجده:

 سبحان ربى العظيم و بحمده ؛

پروردگار بزرگم را منزه مى دانم و مى ستايم.

سبحان ربى الاعلى و بحمده ؛

پروردگار بلند مرتبه ام را منزه مى دانم و مى ستايم.

نمازگزار پس از بيان آن همه عظمت و بزرگى خدا، خود را كوچك و بى مقدار بلكه هيچ مى يابد و در برابر عظمت او خم مى شود (ركوع) و آنگاه به زمين مى افتد (سجده) و زبان به تسبيح او مى گشايد.

او خدا را منزه از هر عيب و نقص مى يابد، پس از آن باز به حمد و ستايش ‍ رو مى آورد.

او دريافته است كه خداوند حقيقت بى كرانى است كه از فهم و درك او بالاتر است و بايد تنها در برابر عظمت او سر فرود آورد. او ديگر در برابر غير خدا و طاغوت ها كرنش نخواهد كرد.


قنوت

 ربنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنه و قنا عذاب النار؛ (۸۱)

پروردگارا! در دنيا و آخرت به ما نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش (دور) نگه دار.

در هنگام قنوت دستها را بالا مى آوريم و به عنوان عرض نياز و اظهار تهيدستى و اميد به عطاى خدا، آنها را در مقابل صورت قرار مى دهيم. در قنوت هر دعايى را مى توان خواند ولى بهتر است دعايى را برگزينيم كه همگانى باشد مثل دعاى «ربنا آتنا» كه در قرآن آمده است.

ما در اين دعا از خدا مى خواهيم هم نيكى ها و خوبى هاى دنيا را و هم نيكى ها و خوبى هاى آخرت را به ما عطا كند.

چرا كه گرفتن دنيا و رها كردن آخرت خطاست، همينطور گرفتن آخرت و رها كردن دنيا نيز خطاست.

دنيا، مزرعه آخرت است و با نيكى ها و حسنات دنيا مى توان آخرت خود را آباد كرد.

در پايان از خدا مى خواهيم كه ما را از آتش جهنم برهاند.


تسبيحات اربعه

 سبحان الله، و الحمد لله، و لا اله الا الله، و الله اكبر.

منزه است خدا، و ستايش تنها براى خداست، و معبودى جز او نيست، و خدا بزرگتر است (از آن كه در وصف بگنجد).

تسبيحات اربعه، مشتمل بر چهار ذكر است:

۱. تسبيح (سبحان الله)

۲. تحميد (الحمد لله)

۳. تهليل (لا اله الا الله)

۴. تكبير (الله اكبر)

حضرت ابراهيم به هنگام ساختن خانه كعبه لبهايش به ذكر مقدس ‍ تسبيحات اربعه مترنم بود.

نمازگزار، ابتدا خدا را پاك و منزه مى يابد آنگاه زبان به ستايش او مى گشايد سپس تنها او را شايسته پرستش مى شمارد و در پايان، خدا را بزرگتر از آن مى داند كه بتوان او را وصف كرد.


تشهد

 اشهد ان لا اله الا الله، وحده لا شريك له ؛

گواهى مى دهم كه معبودى جز خدا نيست. يكتاست و او را شريكى نيست.

«و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ؛»

و گواهى مى دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست.

«اللهم صل على محمد و آل محمد؛»

بار خدايا بر محمد و خاندان او درود فرست!

نمازگزار با آنكه در اذان و اقامه به توحيد و نبوت پيامبر شهادت داده است باز در پايان نماز نيز به اين دو حقيقت بزرگ اعتراف مى كند سپس بر پيامبر و خاندان پاك او صلوات و درود مى فرستد.

او اعتراف مى كند كه پيامبر در پرتو عبوديت و بندگى خدا به آن همه عظمت دست يافته است و اين راه را به روى خود باز مى يابد و تصميم مى گيرد همين راه را بپيمايد


سلام

 السلام عليك ايها النبى و رحمة الله و بركاته ؛

اى پيامبر خدا! بر تو درود، و رحمت و بركات خدا بر تو باد!

«السلام علينا و على عباد الله الصالحين ؛»

درود بر ما و بر بندگان شايسته خدا!

«السلام عليكم و رحمة الله و بركاته ؛»

درود بر شما (مؤ منين) و رحمت و بركات خدا بر شما باد!

نمازگزار كه از مردم جدا شده و به پيشگاه خدا بار يافته و لحظاتى با او گرم راز و نياز بوده اكنون كه مى خواهد دوباره به سوى آنان برگردد هنگام بازگشت ابتدا به پيامبر سپس به نمازگزاران و بندگان شايسته او آنگاه به خلق خدا سلام مى كند.

او به سوى خدا رفته و قلب خود را صيقل داده و از كينه و كدورت پاك شده و اينك به سوى مردم آمده است. او پيام صلح و صفا، و درود و سلام آورده است.


۹- انتظار سبز

از مهالك در دو عالم اين صلات

اهل خود را مى دهد بى شك نجات(۸۲)

نامه را با اشك شوق گرفتم. مثل اين بود كه جبرئيل از آسمان نامه اى برايم آورده باشد.

مدتها انتظار فرا رسيدن اين لحظه هاى خوش و معطر را كشيده بودم.

نامه را بر ديدگانم كشيدم و آن گاه با اشتياق آن را گشودم.

خط و امضاى آن درست بود، امام رضاعليه‌السلام به همه سوالهايم پاسخ داده بودند:

(اى محمد بن سنان... ) اينكه پرسيده اى چرا نماز، واجب شده است بايد بگويم حكمت هاى فراوانى دارد:

نماز، اقرار به ربوبيت خداوند عزيز و بلند مرتبه است و هر گونه مثل و مانندى را از او نفى مى كند.

نماز، ايستادن در پيشگاه خداوند است با ذلت و مسكنت و خضوع و اعتراف.

نماز، پشيمان شدن از گناهان گذشته و درخواست بخشيدن آنها از سوى خداست.

گذاشتن چهره بر زمين است براى بزرگداشت خداوند...

با نماز، فروتن هستى و افزونى در دين و دنيا را خواهانى.

با نماز، آقا و مدبر و آفريننده خود را فراموش نمى كنى، در نتيجه در عيش ‍ خوشگذرانى ها فرو نمى روى و طغيان نمى كنى.

با ياد خدا و ايستادن در مقابل او از گناهان و انواع فسادها و آلودگى ها باز داشته مى شوى. »(۸۳)


احكام «فراموش شده ها» در نماز

 با احكام نماز پيش از اين آشنا شده ايد. ما در اين جا به ذكر احكام «فراموش شده ها» بسنده مى كنيم.

براى فراگيرى اين مطلب يادآورى اين مطلب لازم است كه واجبات نماز يازده تا هستند كه عبارتند از:


قاعده كلى

 با فراگيرى اين قاعده كلى، مى توانيد تمامى مسائل اين بخش را حل كنيد، قاعده كلى اين است كه:

۱. گاهى واجب ركنى را فراموش مى كنيم. در اينجا دو صورت پيدا مى كند:

الف: وارد ركن بعدى شده ايم. در اينجا نماز، باطل است.

مثلا ركوع را فراموش مى كنيم و پس از رفتن به سجده متوجه مى شوم.(۸۴)

ب: وارد ركن بعدى نشده ايم، نماز، باطل نمى شود.

بايد برگرديم واجب را به جا آوريم و نماز را ادامه دهيم.

مثلا ركوع را فراموش كرديم و روانه سجده شديم ولى قبل از آن كه سر بر زمين بگذاريم، متوجه شديم، در اين صورت بايد برگرديم و به طور كامل بايستيم و به ركوع و سپس به سجده برويم و نمازمان صحيح است.(۸۵)

۲. گاهى واجب غير ركنى را فراموش مى كنيم، باز در اين جا دو شكل پيدا مى كند:

الف: وارد ركن بعدى شده ايم اينجا نماز، صحيح است و آن را ادامه مى دهيم. مثل آن كه سوره را فراموش كرده و مشغول ذكر ركوع هستيم.(۸۶)

ب: وارد ركن بعدى نشده ايم، در اينجا نيز نماز، صحيح است برمى گرديم واجب را به جا مى آوريم و نماز را ادامه مى دهيم.(۸۷)

با حفظ اين قاعده مى توانيد وظيفه نمازگزار را در حالت هاى زير مشخص ‍ كنيد:

۱. سوره حمد را فراموش كرده و مشغول خوان سوره توحيد است.

۲. تشهد را فراموش كرده و مشغول سلام دادن است.

۳. دو سجده را فراموش كرده و تشهد بعد از آن را به جا مى آورد.


احكام «فراموش شده ها» پس از نماز

 اگر آن چه در نماز فراموش شده، ركن باشد، نماز، باطل است و اگر ركن نباشد، نماز، صحيح است ولى اگر «تشهد» يا «يك سجده» فراموش ‍ شده است در اين جا نمازگزار وقتى پس از پايان يافتن نماز يادش آمد، بدون آن كه صورت نماز را به هم بزند، آن تشهد و يا يك سجده را به جا آورد و پس از آن «دو سجده سهو» انجام مى دهد.(۸۸)


سجده سهو

 گاهى اوقات، بايد پس از تمام شدن نماز، دو سجده به جا آوريم كه به آن سجده سهو مى گويند.

در دو مورد زير، «سجده سهو»، واجب مى شود:

۱. در بين نماز ناخدا آگاه حرف بزنيم، يا مثلا آخ يا آه بگوييم.

۲. يك سجده را فراموش كنيم و پس از وارد شدن به ركوع ركعت بعد يادمان بيايد.

 و در دو مورد زير، احتياط واجب بجا آوردن سجده سهو است.

۱. بى جا سلام دوم نماز يا سلام سوم و يا هر سه سلام را با هم بگوييم. مثلا در ركعت دوم نماز ظهر و عصر و عشاء.

۲. تشهد را فراموش كنيم.(۸۹)


طريقه به جا آوردن سجده سهو

 پس از پايان يافتن نماز، فورى نيت سجده سهو مى كنيم و بدون گفتن تكبيرة الاحرام به سجده مى رويم و مى گوييم:

بسم الله و بالله اللهم صل على محمد و آل محمد.

آن گاه مى نشينيم و دوباره به سجده مى رويم و ذكر بالا را مى گوييم پس از آن مى نشينيم و تشهد و سلام مى گوييم.(۹۰)

ولى چنانچه تشهد يا يك سجده را فراموش كرده بوديم، پس از نماز ابتدا بايد قضاى آن تشهد يا سجده را به جا آوريم و بعد از آن دو سجده سهو را.