۱۳- در سوگ هجران
يا ايها الذين امنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم لعلكم تتقون.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد.
مرواريدهاى اشك بر چهره رخشانش پراكنده مى گشت. نشسته بود و دو زانوى غم را در بغل گرفته بود.
انگار جانش بود كه از كالبد بيرون آمده بود و مى رفت و او در فراقش چنين مى گريست.
گاهى بر مى خاست و بى تابانه چند قدمى راه مى رفت. گاهى هم فروتنانه خود را به سجده مى انداخت و زمزمه مى كرد:
«درود بر تو، اى گرامى ترين وقت هايى كه با ما مصاحب و يار بودى و اى بهترين ماه در روزها و ساعتها!
درود بر تو، اى ماهى كه آرزوها در آن بر آورده است و كردار شايسته در آن فراوان!
درود بر تو، اى همنشينى كه احترام و گراميداشت تو هنگام آمدنت بزرگ است و غم هجران تو بس جانكاه!
درود بر تو اى همسايه اى كه دلها با آمدن تو نرم و فروتن گرديد و گناهان در آن كاستى گرفت!
درود بر تو اى يارى دهنده اى كه ما را بر چيره شدن بر شيطان يارى كردى، و اى همنشينى كه راههاى نيكى را آسان نمودى!
درود بر تو چه طولانى بودى بر گناهكاران و چه با هيبت و عظمت بودى در دلهاى اهل ايمان!
بار خدايا ما اهل اين ماه هستيم
...!
اين نه يك بار كه كار همه ساله او بود.
او امام سجادعليهالسلام
بود كه در فراق ماه مبارك رمضان چنين مى گريست.
اولياء الهى همه دلبسته ماه مبارك رمضان و دلباخته روزه گرفتن بوده اند، آنها در غير ماه مبارك رمضان هم تا مى توانستند روزه مى گرفتند. مگر روزه، چه حقيقتى دارد كه اولياء الهى دلباخته آن بوده اند؟
قرآن روزه گرفتن را راهى مطمئن و اميد بخش براى رسيدن به قله تقوا و پرهيزگارى معرفى كرده است.
براى رسيدن به قله تقوا، به نيروهايى نيازمنديم كه با روزه گرفتن بخشى از آنها تاءمين مى شود، ما به چند تا از آنها اشاره مى كنيم.
برخى از آثار روزه
۱. اراده نيرومند
به دست آوردن ارزش هاى اخلاقى و تاءمين سعادت آخرت همراه با تحميل ناگواريهاست.
حضرت علىعليهالسلام
مى فرمايد: المكارم با لمكاره ؛
ارزشهاى والاى انسانى با ناگواريها بدست مى آيد.
كسى كه مى خواهد به قله تقوا صعود كند، بايد همتى عالى و اراده اى پولادين داشته باشد كه با روزه گرفتن، تا اندازه زيادى از آن برخوردار مى شود.
۲. عزت نفس
كسى كه نزد ديگران خوار و ذليل است و چشم طمع به ديگران دوخته است براى رسيدن به آب و نان برده اين و آن مى شود، و يا به حقه بازى و فريب ديگران روى مى آورد، او هرگز نمى تواند به سوى قله تقوا حركت كند. او چون كبوترى است كه در دست اين و آن اسير است.
انسان با روزه گرفتن، تا اندازه اى قلبش صاف و زلال مى شود و به عظمت خود پى مى برد و به خوبى در مى يابد كه نبايد بنده شكم بود. بايد عزت و شكوه خود را نگه داشت و از تنگناهاى مالى با تحمل گرسنگى و سختى ها پيروز و سر بلند بيرون آمد.
۳. فروتنى
براى رسيدن به قله تقوا، بايد از پرتگاه هاى خود بزرگ بينى و غرور و تكبر دور شد. انسان مغرور، هميشه تنهاست، هيچ كس دوست ندارد با او رفت و آمد كند؛ چرا كه كسى حاضر نيست فخر فروشى او را تحمل كند و خود را در نزد او كوچك نمايد.
انسان مغرور، چون كسى است كه از جمع قله پيمايان كناره گرفته و به عقب بر مى گردد و حرف هيچكس را گوش نمى دهد. او هرگز قله را فتح نخواهد كرد. روزه او را از غرور دور و به سوى كمال و قله پرهيزگارى رهنمون مى سازد.
۴. دورى از گناهان
در مسير قله تقوا، راهزنانى كمين كرده اند تا قله پيمايان را با وعده هاى شيرين و كاذب خود از مسير برگردانند. راهزنان قله تقوا؛ شيطان، هواى نفس و دوستان ناباب هستند كه راهيان قله تقوا را به گناه دعوت مى كنند.
كسى كه مى خواهد به قله تقوا برسد بايد از شيرينى ها و لذتهاى زودگذر گناهان به راحتى صرف نظر كند و روح پاك خود را به آنها نيالايد.
كسى كه از هوس ها و لذتها و گناهان دورى مى گزيند، كم كم قلب او نورانى و با صفا مى گردد و با چشيدن لذتهاى معنوى كه نصيب او مى گردد، راحت تر و آسان تر و با عشق و علاقه بيشتر به سوى قله تقوا حركت مى كند. روزه گرفتن ما را در اين راه، يارى مى دهد.
فوائد روزه گرفتن بيش از اينهاست كه ذكر شد:
برخوردار شدن از صحت جسمى، همدردى با محرومان، يادآورى گرسنگى و تشنگى روز قيامت و ده ها فايده ديگر.
براى روزه گرفتن نيت مى كنيم يعنى تصميم مى گيريم براى اطاعت فرمان خدا از اذان صبح تا اذان مغرب از كارهايى كه روزه را باطل مى كند پرهيز كنيم عمده آنها عبارتند از:
۱. خوردن و آشاميدن
۲. رساندن غبار غليظ به حلق
۳. فرو بردن تمام سر در آب
۴. قى كردن
۵. استمناء
۶. باقى ماندن بر جنابت تا اذان صبح
۷. نسبت دادن دروغ به خدا و پيامبر و جانشينان او.
انواع روزه ها
روزه گرفتن گاهى واجب است و گاهى حرام، مستحب و يا مكروه.
َروزه هاى واجب مانند: روزه ماه مبارك رمضان، روزه قضا، روزه كفاره، و روزه اى كه به سبب نذر، عهد و يا سوگند بر انسان واجب مى شود.
َروزه هاى حرام مانند: روزه عيد فطر، و عيد قربان، روزه مستحبى فرزند كه سبب اذيت و آزار پدر و مادر شود، و بنابر احتياط واجب روزه مستحبى زن كه شوهر از آن نهى كرده باشد.
َروزه هاى مستحبى مانند: روزه پنجشنبه اول و آخر ماه و هر جمعه، روز مبعث، عيد غدير و عيد نوروز.
َروزه هاى مكروه مانند: روزه عاشورا، روزه مستحبى مهمان بدون اجازه ميزبان، و روزه مستحبى فرزند بدون اجازه پدر.
جبران ترك روزه
كسى كه در ماه مبارك رمضان روزه نگرفته است براساس انگيزه و شرايط خاصى كه داشته بايد آن را جبران كند گاهى بايد آن را قضا كند، گاهى علاوه بر قضا، كفاره نيز بر او واجب مى شود، گاهى هم بايد كفاره جمع بدهد و در برخى موارد مقدارى طعام نيز بايد به فقير بپردازد.
قضاى روزه
در برخى موارد انسان بايد روزه اى را كه نگرفته است قضا كند مانند:
۱. بدون اين كه تحقيق كند صبح شده يا نه، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده است.
۲. مضمضه كند و آب بى اختيار فرو رود مگر آنكه براى وضو باشد.
۳. غسل جنابت را فراموش كرده و با حال جنابت يك يا چند روز روزه بگيرد.
۴. در شب ماه مبارك رمضان جنب باشد و (بنا به تفصيلى كه در مساءله است) تا اذان صبح از خواب سوم بيدار نشود.
قضا و كفاره
بعضى مواقع انسان بايد روزه اى را كه نگرفته است قضا كند و كفاره نيز بپردازد مانند:
۱. با توجه و آگاهى، روزه نگرفته است.
۲. اوائل بلوغ، احتمال مى داده كه بالغ شده است ولى در تحقيق سهل انگارى كرده و روزه هم نگرفته است.
۳. شب ماه مبارك رمضان جنب بوده و مى دانسته كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود تا قبل از اذان غسل كند و خوابيده و بيدار نشده است.
۴. با توجه و آگاهى، روزه خود را باطل كرده است.
َبراى انجام كفاره مى توان يكى از اين دو راه را انتخاب كرد:
۱. دو ماه روزه گرفت به گونه اى كه سى و يك روز آن پى در پى باشد.
۲. شصت فقير را سير كرد و يا به هر يك از آنها ۷۵۰ گرم گندم يا برنج و مانند آن داد.
البته كسى كه هيچيك از اين دو برايش مقدور نيست هر اندازه كه مى تواند بايد به فقير طعام بدهد. و اگر اصلا نمى تواند، بايد استغفار كند.
كفاره جمع
اگر روزه دار با كار حرامى روزه خود را باطل كند بنابر احتياط واجب بايد كفاره جمع بدهد. يعنى دو ماه روزه بگيرد و به شصت فقير طعام بدهد و چنانچه برايش مقدور نبود هر كدام از كفاره ها كه برايش ميسور است انجام دهد.
قضا و اطعام
در برخى موارد بايد بر قضاى روزه در برابر هر روز ۷۵۰ گرم طعام به فقير بدهد مانند:
۱. در ماه مبارك رمضان به خاطر عذر مثلا مسافرت يا بيمارى روزه نگرفته است و پس از ماه مبارك رمضان با آنكه عذرش بر طرف شده است عمدا تا ماه رمضان سال آينده قضاى روزه هايى را كه خورده نمى گيرد.
۲. در قضاى روزه كوتاهى كند تا آنكه وقت تنگ شود آنگاه در تنگى وقت عذر ديگرى برايش پيش آيد مثلا مريض شود.
اطعام
اسلام دينى با گذشت و آسان گير است، تمامى دستورات و فرامين آن با فطرت انسانها هماهنگ است.
از اين رو كسانى را كه توان روزه گرفتن ندارند از انجام اين فريضه واجب، معاف دانسته است كه عبارتند از:
۱. سالخوردگان و پيران
۱. سالخوردگانى كه اصلا توان روزه گرفتن ندارند.
۲. سالخوردگانى كه روزه گرفتن براى آنان مشقت و سختى دارد.
هر دو گروه در صورتى كه پس از ماه مبارك نيز نتوانند روزه بگيرند، از روزه گرفتن معاف هستند البته گروه دوم بايد در برابر هر روز ۷۵۰ گرم طعام به فقير بدهند.
۲. بيماران
بيمارانى كه روزه گرفتن براى آنها ضرر دارد اگر بيمارى آنها تا ماه مبارك سال آينده طول بكشد، قضاى روزه هايى كه نگرفته اند بر آنان واجب نيست ولى بايد در برابر هر روز ۷۵۰ گرم طعام به فقير بدهند.
۳. بيماران مبتلا به تشنگى
بيمارانى كه اگر روزه بگيرند زياد تشنه مى شوند اينها دو گروه هستند:
۱. بيمارانى كه اصلا توان تحمل تشنگى را ندارند.
۲. بيمارانى كه تحمل تشنگى براى آنان مشقت و سختى فراوان دارد.
هر دو گروه در صورتى كه پس از ماه مبارك نيز نتوانند روزه بگيرند از روزه گرفتن معاف هستند، ولى بنابر احتياط واجب در حال روزه نبايد بيشتر از مقدارى كه ناچار هستند آب بنوشند.
البته گروه دوم بايد در برابر هر روز ۷۵۰ گرم طعام به فقير بدهند.