صراط حميد (دستور العمل هاى اخلاقى و عرفانى)

صراط حميد (دستور العمل هاى اخلاقى و عرفانى)0%

صراط حميد (دستور العمل هاى اخلاقى و عرفانى) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: درس ها

صراط حميد (دستور العمل هاى اخلاقى و عرفانى)

نویسنده: حميد كامران ماورديانى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 7503
دانلود: 5868

توضیحات:

صراط حميد (دستور العمل هاى اخلاقى و عرفانى)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 23 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 7503 / دانلود: 5868
اندازه اندازه اندازه
صراط حميد (دستور العمل هاى اخلاقى و عرفانى)

صراط حميد (دستور العمل هاى اخلاقى و عرفانى)

نویسنده:
فارسی


فصل ششم: دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت امام خمينى قدس سره الشريف

 فرمايشات سيزده گانه

 ۱- نصيحت مى كنم كه در تحصيل علم و فرا گرفتن دانش و اخلاق و كردار نيكو، كوشا باشيد.

۲- تا فرصت از دست نرفته... به پا خيزيد در مرحله اول در مقام تذهيب و تزكيه نفس و اصلاح خود بر آييد.

۳- هر كس از خودش بايد شروع كند و عقايد و اخلاق و اعمالش را تطبيق با اسلام بدهد، و بعد از اين كه خودش را اصلاح كرد، آن وقت دنبال اين باشد كه ديگران را اصلاح كند.

۴- اهميت امراض نفسانيه، هزاران درجه بيشتر از امراض جسمانيه است.

۵- اگر اين علماء نباشند اسلام از بين مى رود، اينها كارشناس هاى اسلام هستند، حفظ كردند اسلام را تاكنون و بايد اينها باشند تا اسلام محفوظ بماند.

۶- خود را به ساده زيستن عادت دهيد و از تعلق به مال و منال و جاه و مقام بپرهيزيد.

۷- جوان ها قدر جوانيشان را بدانند كه صرف كنند در علم و تقوا و در سازندگى خودشان. كه اشخاص امين و صالح بشنوند كه مملكت با اشخاص امين صالح مى تواند مستقل باشد.

۸- از جوانان، دختران و پسران مى خواهم كه استقلال و آزادى و ارزش هاى انسانى را ولو با زحمت و رنج، فداى تجملات و عشرتها و بى بند و بارى ها و حضور در مراكز فحشاء نكنند.

۹- سفارش به حق كه امر به معروف و نهى از منكر است بر همه مسلمين واجب است.

۱۰- كوشش كنيد قصد خودتان را خالص كنيد براى خدا.

۱۱- زن مسلمان بايد در راه كسب علم و خودسازى معنوى و اخلاقى تلاش كند، به تجملات بى اعتنا باشد و با حفظ عفت و طهارتش، چشم و نظر بيگانه را از خود دور كند.

۱۲- گمان نمى كنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد.

۱۳- معنويات اساس اسلام است، سعى كنيد معنويات را زياد كنيد و از تشريفات تا آنجا كه مقدور است بكاهيد.(۲۰)


صراط مستقيم

 اگر در اين عالم به راه راست نبوت و طريق مستقيم ولايت قدم زده باشى و از جاده ولايت على بن ابى طالبعليه‌السلام اعوجاج پيدا نكرده باشى و لغزشى پيدا نكنى خوفى براى تو در گذشتن از صراط نيست، زيرا كه حقيقت صراط صورت باطن ولايت است، چنانچه در احاديث وارد است كه اميرالمؤ منينعليه‌السلام صراط است و در حديث ديگر است كه ماييم صراط مستقيم و در زيارت جامعه است كه «انتم السبيل الاعظم و الصراط الاقوم»(۲۱) و هر كسى در اين صراط به استقامت حركت كند و پاى قلبش نلرزد، در آن صراط پايش نمى لغزد و چون برق خاطف از آن بگذرد. انشاء الله


انسان مسافر است

 انسان مسافر است، و هر انسان مسافر زاد و راحله مى خواهد زاد و راحله انسان، خصال خود انسان است، مركوب اين سفر پر خوف و خطر و اين راه تاريك و باريك و صراط احد از سيف و ادق از شعر(۲۲) همت مردانه است. نور اين طريق مظلم ايمان و خصال حميده است انسان اگر سستى كند و فتور نمايد، از اين صراط نتواند گذشت و به رو در آتش افتد و با خاك مذلت يكسان شده، به پرتگاه هلاكت افتد و كسى كه از اين صراط نتواند گذشت از صراط آخرت نيز نتواند گذشت.(۲۳)


تفكر

 تفكر مفتاح ابواب معارف و كليد خزائن كمالات و علوم است و مقدمه لازمه حتميه سلوك انسانيت است.(۲۴)

ما را رها كنيد در اين رنج بى حساب

با قلب پاره پاره و با سينه اى كباب

عمرى گذشت در غم هجران روى دوست

مرغم درون آتش و ماهى برون آب

از درس و بحث مدرسه ام حاصلى نشد

كى میتوان رسيد به دريا ازاين سراب

بدان اى طالب حق و حقيقت كه حق تبارك و تعالى - چون خلقت نظام وجود و مظاهر غيب و شهود را به حسب حب ذاتى به معروضيت در حضرت اسماء صفات فرموده - به مقتضاى حديث شريف «كنت كنزا مخفيا... » در فطرت تمام موجودات حب ذاتى و عشق جبلى و ابلاغ فرموده كه به آن جذبه الهيه و آتش عشق ربانى، متوجه به كمال مطلق و عاشق جميل على الاطلاق مى باشند.(۲۵)


محاسبه و مراقبه

 هر شخص بايد خودش را محاسبه كند، مراقبت از خودش بكند، در روز كه مشغول عمل است خطا نكند. آخر شب هم كه مى رود منزل از خودش ‍ محاسبه كند، مثل يك كسى كه خواهد استنطاق بكند.

بازرسى كند، خودش را بازرسى مى كند، ببيند كه امروز چه بوده است. شما از خودتان هر شب بازرسى كنيد.

انسان، عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبياء آمده اند براى اينكه اين عصاره «بالقوه» را بالفعل كنند و انسان يك موجود الهى بشود.

همه انبياء آمدند براى اين كه دست اين انسان را بگيرند و از اين چاه عميقى كه در آن افتاده و آن چاهى كه از همه عميق تر است چاه نفسانيت است. او را از اين چاه در بياورند و جلوه حق را به او نشان دهند.


حب نفس

 حب نفس، تمام عيوب انسان را به خود انسان مى پوشاند.


سروش بيدارى

 از خواب گران بر آى و به قلب خود برسان آيات شريفه كتاب الهى و صحيفه نورانى ربوبى را اين آيات براى بيدار كردن من و تو فرستاده شده و ما جميع حظوظ خود را منحصر به تجويد و صوت آن كرديم و از معارف آن غفلت ورزيديم تا شيطان به ما حكومت كرد و حكمفرما شده در تحت سلطه شيطان واقع شديم.(۲۶)


نامه محبوب

 فرزندم! با قرآن اين كتاب بزرگ معرفت آشنا شو و با قرائت آن راهى به سوى محبوب باز كن و تصور مكن كه قرائت بدون معرفت اثرى ندارد كه اين وسوسه شيطان است. اين كتاب، از طرف محبوب است براى تو و براى هر كس و نامه محبوب است گر چه عاشق و محب، مفاد آن را نداند.(۲۷)


آه و ناله امام در دل شب

 نماز شب امام (ره) هرگز ترك نشد

يكى از اساتيد قم نقل مى كرد كه شبى مهمان حاج آقا مصطفى بودم در همين قم قبل از اين كه امام به زندان و تبعيد كشيده بشود. البته حاج آقا مصطفى هم منزل آقا بودند. خانه جداگانه اى نداشتند. گفت نصف شب از خواب پريدم و ديدم كه صداى آه و ناله بلند است و نگران شدم كه چه اتفاقى افتاده در خانه، حاج آقا مصطفى كه پهلويم خوابيده بود بيدارش ‍ كردم و گفتم «بلند شو ببين در خانه تان چه خبر است» مرحوم حاج آقا مصطفى بلند شدند و نشستند و گوش فرا دادند و دوباره خوابيدند و گفتند آقا است، مشغول تهجد مى باشد، مشغول عبادت است.(۲۸)

نماز شب امام (ره) هرگز ترك نشد، پنجاه سال است كه نماز شب امام ترك نشده. امام خمينى در بيمارى، در صحت، در زندان، در خلاصى، حتى در روى تخت بيمارستان قلب هم نماز شب مى خواند.

امام شبى كه از پاريس به سوى تهران مى آمدند تمام افراد هواپيما خوابيده بودند و تنها امام در طبقه بالاى هواپيما نماز شب مى خواندند.(۲۹)


فصل هفتم: دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت آيت الله العظمى مرعشى نجفى (قدس سره)

 سفارش هاى شانزده گاه

 ۱- سفارش مى كنم به مداومت قرائت زيارت جامعه كبيره اگر چه در هفته يك بار باشد.

۲- سفارش مى كنم به دورى جستن از غيبت بندگان خدا به ويژه اهل علم، زيرا غيبت آنان چون خوردن مردار مسموم است.

۳- سفارش مى كنم به خواندن سوره «يس» بعد از نماز صبح هر روز يك مرتبه و نيز خواندن سوره نباء «عم يتسائلون » بعد از نماز ظهر، و به خواندن سوره «عصر» بعد از نماز عصر و به خواندن سوره «واقعه» بعد از خواندن نماز مغرب و به خواندن سوره «الملك» بعد از نماز عشاء و تاكيد مى كنم بر آن مداومت كردن بر آنچه ياد آور شدم، زيرا من شخصا روايت مى كنم اين روش از استادان بزرگوار خود و بارها نيز تجربه آموخته ام.

۴- سفارش مى كنم به مداومت اين دعاى شريف در قنوت هاى نمازهاى واجب و آن را من روايت مى كنم از پدر علامه خود، آن دعا اين است:

اللهم انى اسئلك بحق فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها، و السر المستودع فيها ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تفعل بى ما انت اهله و لا تفعل بى ما انا اهله.

«پروردگارا؛ من تو را مى خوانم به حق فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش و رازى را كه در آنها امانت نهاده اى اين كه: درود بفرستى بر محمد و آل محمد و اينكه آنچه تو اهل آنى با من عمل كنى و بجا آورى و نه بجا آورى آنچه من سزاوار آنم»

۵- سفارش مى كنم به مداومت اين دعا پس از ذكر ركوع خصوصا در ركعت آخر:

اللهم صل على محمد و آل محمد و ترحم على عجزنا و اغثنا بحقهم.

«پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و ترحم بر عجز ما كن و پناه بده و به داد ما برس به حق آنان. »

۶- سفارش مى كنم به مداومت تسبيحات جده ما زهراء بتول (س).

۷- سفارش اكيد مى كنم به نماز شب و استغفار در سحرها.

۸- سفارش مى كنم به مداومت زيارت مشاهد عترت زاكيه و من شخصا چه بهره هاى فراوانى از اين مشاهد برده ام.

۹- سفارش مى كنم به استغفار در شب ها و نيز در روز.

۱۰- سفارش مى كنم كه پيوسته با طهارت و وضوء باشيد كه آن خود سبب نور باطن و برطرف كننده آلام و اندوه هاست.

۱۱- سفارش مى كنم به حسن خلق و تواضع و ترك تكبر و خودخواهى با مؤ منين.

۱۲- سفارش مى كنم به محاسبه نفس در هر هفته مانند حساب شريك از شريك ديگر با دقت كامل اگر لغزشى احساس كرديد با توجه در صدد تدارك و جبران آن بر آييد و اگر حسنه اى در اعمال و رفتارتان يافتيد، خداوند سبحان را شكرگذار باشيد و از درگاهش مزيد توفيق را طلب كنيد.

۱۳- سفارش مى كنم بر مداومت بر سنن و مستحبات و ترك مكروهات تا حد امكان.

۱۴- سفارش مى كنم بر خواندن و قرائت قرآن شريف و هديه و ثواب آن را به ارواح شيعيان آل رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ از آنانى كه بازماندگانى ندارند نثار كنيد، من شخصا بارها از اين عمل كه سبب توفيق بيشتر در امور بوده تجربه آموخته ام.

۱۵- سفارش مى كنم بر صله رحم چه آن سبب توفيق براى اعمال صالحه و شايسته و زيادى عمر و بركت و روزى انسان است.(۳۰)


فصل هشتم: دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت آيت الله العظمى بهاء الدينى (قدس سره)

 اخلاق

 در سفارش هاى اخلاقى ايشان، بيشتر تاكيدشان بر اخلاص بود، تا مى ديد يك شرك عملى در كسى پيدا شده توى ذوقش مى زد اما اين را از كجا متوجه مى شد نمى دانستم!؟ ايشان فرمود «معنا ندارد انسان در نماز حواسش پرت شود» گاهى هم به طور غير مستقيم با آوردن مثالى فردى را متوجه مى كرد.


آثار وجودى

 يك وقتى برخى از رفقاى ما به ايشان پيشنهاد مى كردند كه اگر به فلان منطقه يك مسافرتى بفرماييد خوب است ولى ايشان قبول نمى كردند، عرض مى شد آقا چرا قبول نمى كنيد، مى فرمود «من آثار دينى در اين مسافرت نمى بينم».

آقايى نقل مى كردند يك بار به يكى از روستاهاى اطراف قم رفته بودم يك نفرى گفته بود چون فلانى اينجا آمده است به احترام ايشان من يك مسجد مى سازم جايى كه آثار نداشت نمى رفتند.(۳۱)


ارزش نمازهاى يوميه

 از مولانا على بن ابى طالب است كه فرمود: «مثل الصلوه مثل الحمه على باب الرجل»(۳۲) نماز، مثل حمام در خانه است. كه انسان هر روز پنج مرتبه خود را در آن مى شويد. اگر انسان روزى پنج بار خود را در حمام بشويد «ايبقى معه الدرن» آيا كثافات باقى مى ماند؟ نه، منتها نماز، درن و كثافات معنوى را از بين مى برد «ان الصلوه تنهى عن الفحشا و المنكر»(۳۳) حمام كثافات ظاهرى را پاك مى كند. اجمالا، نماز سازنده است، اگر انسان به وسيله نماز تطهير شد همه چيز عوض مى شود اگر نماز مقبول واقع نشد معلوم است كه تطهيرش نكرده است و چيزهاى ديگر هم قبول نمى شود، اگر نماز قبول شد، انسان از بسيارى از معاصى فاصله مى گيرد.


اربعين كليمى

من اخلص لله اربعين صباحا جرت ينابيع الحكمه على قلبه و منه على لسانه (۳۴) كسى كه چهل روز با اخلاص صبح كند ينابيع (چشمه ها) حكمت بر قلبش ريزش مى كند و از آنجا به زبانش، و شايد ما تجربه كرده ايم. همين طور است البته تجربه نمى خواهد مطلب حقيقت دارد. ولى من تجربه هم كرده ام تا آنجا كه بتوانيد اخلاص پيدا كنيد بقيه آن را از خدا بخواهيد، به ائمهعليهم‌السلام متوسل شويد.


حضور قلب در نماز

 سوال: براى اينكه در نماز توجه و حضور قلب داشته باشيم چه بايد كرد؟

جواب: بايد انشاء الله با اطاعت خدا كم كم جهات ايمانى براى شما روشن شود.

يعنى وجدان كنيد كه خدايى هست. نه اين فقط بشنويد. شنيدن تنها چندان فايده اى ندارد، اين كه آدم مطالب را بفهمد، غير شنيدن است.

سوال: چگونه بايد جهات ايمانى را وجدان كرد؟

جواب: از طريق بندگى خدا - يعنى بايد عبادت خدا را كرد. بايد به دستگاه خدا اخلاص پيدا كرد و كار را براى خدا انجام داد. حرف براى خداوند زد، حركت براى خدا كرد. در اين صورت، آنچه ديگران نمى فهمند شما مى فهميد.(۳۵)


شرط مقبوليت نماز «نماز خواندن يا معلق بازى»

 سوال: خواندن نماز در پنج وقت بهتر است يا جمع كردن بين آنها؟

ج: اين موضوعات از جزئيات است و زياد مهم نيست، آنچه اصل است و روح نماز است اين است كه اگر ديديد نماز شما مورد قبول است يا نه از اين جا تجربه كنيد كه اگر ديديد نماز شما جلو دروغ و فساد و منكرات را مى گيرد، بدانيد نماز شما مقبول است، كار نماز اين است، همان طور كه آتش مى سوزاند و آب خاموش مى كند نماز هم انسان را از منكرات نجات مى دهد. آن زمانى كه انسان به فكر منكر افتاد اگر ديد نمازش مانع دروغ گفتن اوست، به او گفت، تو كه نماز مى خوانى، عبادت خدا را مى كنى، اين كار را نكن! و اين كار را نكرد، بداند نمازش مورد قبول است. «ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر(۳۶) » در كلمات حضرت اميرعليه‌السلام آمده است: «مثل الصلوه مثل الحمه على باب الرجل» مثل نماز، مثل حمام در خانه است، انسانى كه پنج مرتبه در شبانه روز حمام مى رود آيا بدن او آلوده است. اين نماز را هم اگر كسى آن گونه كه بايد آن را انجام دهد، روحش را از كثافات و معصيت ها تطهير مى كند، اگر ديديد از معاصى پاك شديد، دروغ نمى گوييد، خيانت نمى كنيد، كلك و حقه بازى را كنار گذاشتيد، بدانيد نماز خوانده ايد، وگرنه بدانيد معلق بازى كرده ايد، نماز نخوانده ايد.(۳۷)


مراقبت از نماز

 سوال - مراقبت در نماز يعنى چه؟

ج - محافظت در نماز در اين است كه به اوقات نماز اهتمام ورزيد، يك مراقبت و محاسبه اى هم مال آدم است. و آن اين است كه انسان در هر شبانه روز فكر كند كه امروز از صبح كه حركت كرده ايم تا به حال كه مى خواهيم بخوابيم چند كار خوب كرده ايم و چند كار بد كرده ايم. اين مراقبت مربوط به انسان است اگر ديد امروز خرابى هاى شما كمتر است خوشبخت شويد. اساس كار خود شماست. خانواده ها و فاميل هاى شما وقتى به شما نگاه مى كنند، دلشان مى خواهد كه مثل شما باشند، خيال نكنيد كه فقط خودتان درست شده ايد، اين دار و دسته اى كه با شما هستند همه وضعشان عوض مى شود. به خصوص اگر پدر و مادر هم داشته باشيد، پدر و مادر شما هم خوشحال مى شوند آخر از يك انسانى كه خرابى ندارد، خدمتگزار است، به درد مى خورد، كسى بدش مى آيد؟ اين چنين انسانى، ناراحتى ندارد، همه ناراحتى مال چاقوكش ها و شياطين و توطئه گران است.


عقل كليد مشكل ها، دروغ بدتر از شراب

ان الله عزوجل جعل الشر اقفالا و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب و الكذب شر من الشراب (۳۸)

خداوند براى معاصى و شرور، قفل هايى قرار داده است، باب دروغ و شر و معصيت خدا بسته شده است و قفل آن عقول انسانى است. اگر كسى هتاكى و سفاكى كند خانه كسى را خراب كند، هر عاقلى به او مى گويد، چرا اين كار را مى كنى؟ عقلش به او مى گويد چرا خانه مردم را خراب مى كنى؟! عقل ها كه زايل شد در برابر معاصى و شرور مانعى نيست، پس ‍ شراب كليد همه قفل هاست. يعنى همه قفل ها را شراب باز مى كند.

آدم مست لايعقل، هر معصيت و خراب كارى را مرتكب مى شود.

با اينكه شراب اين چنين ستمى دارد. «الكذب شر من الشراب» دروغ بدتر از شراب است، براى اينكه شراب عقل شرابخوار را در خطر مى اندازد؛ ولى دروغ عقول ذوى العقول را در معرض خطر قرار مى دهد ممكن است به خاطر يك دروغ هزاران نفر به اشتباه بيفتند، پس دروغ وضعش بدتر از شراب است. انشاء الله موفق شويد كه جزء صديقين شويد.


دو عمل مهم

 اگر اين دو كار را انجام دهيد، خيلى پيشروى كرده ايد:

يكى اين كه نماز را اول وقت بخوانيد و ديگر اينكه دروغ نگوييد. خيال نكنيد ضرر مى كنيد. ان شاء الله مورد توفيقات خدا هم واقع مى شويد، و آن وقت اگر اين كارها را كرديد، فهم شما هم عوض مى شود.

يعنى درك ديگر پيدا مى كنيد. الان شايد نتوانيد اين مطالب را از ما قبول كنيد ولى وقتى خودتان به آن رسيديد قبول مى كنيد.


ولايت، نور الهى

 سوال: حقيقت ولايت چيست؟

ج: ولايت همان تصرف است در نفوس و در عصر ظهور، حضرت در عقول تصرف مى كنند و عقل ها همه كامل مى شود و حضرت در آن عصر، اعمال ولايت مى كنند. چون بدون آن نمى توان با تجهيزات قدرت ها مقابله كرد. البته اين به حسب فكر ماست كه مى گوييم حضرت اين چنين مى كند.

كسى كه ولايت دارد نظرش تغيير نمى كند، چون با ولايت حقيقت روشن است و غير قابل تغيير است، ولايت نور الهى است. هميشه نظرات يكسان است چون به واقع رسيده است. «اللهم نوّر قلبى» اين عمل نورى است.


نياز استاد در سير و سلوك

 سوال: آيا تهذيب و سير و سلوك نياز به استاد دارد؟

ج: نفوس مستعد نيازى به استاد ندارد و افراد غير مستعد استاد مى خواهند، كه معلوم نيست چه كاره از آب دربيايند.


تهذيب يا تحصيل

 سوال: ما براى نماز شب بلند مى شويم و نماز شب مى خوانيم، ولى نشاطى نداريم و خسته مى شويم؟

ج: بايد به خدا معرفت داشت.

سوال: از كجا شروع كنيم؟

ج: دنبال هوى و هوس نرويد، فقط رضايت خدا را در نظر بگيريد.

تهذيب مقدم است يا تحصيل؟

ج: البته تحصيل هم براى تهذيب است، تهذيب بندگى خداست، تهذيب بر همه چيز مقدم است، تحصيل و مطالعه هم براى تهذيب است.


آغاز خود سازى

 سوال: چگونه و از كجا بايد خود سازى را آغاز كرد؟

ج: پايه و اساس تمام كمالات انسان، توحيد و منشاء تمام بدبختى هاى انسان شرك است و در ابتداى امر، بايد تمام كوششمان بر اين بود كه موحد شده و خودمان را از هر گونه شرك تزكيه كنيم، توحيد و برائت از شرك، در لفظ بسيار ساده است و با بهترين صورت با بيانى خوش ‍ مى توان از آن صحبت كرد، اما در عمل چنان مشكل است كه نمى شود آن را تصور كرد. از اين رو موحد و مومنى كه از مرحله لقلقه زبان گذشته و توحيد و ايمان را وجدان كرده باشد كه اين از تمام معارف اسلام بالاتر است.

البته معارف و مدارك ايمان، ذات تشكيك (داراى درجات) است، مانند نور مراتب مختلفى دارد، مرتبه اعلاى آن مخصوص پيامبر و اولياء خداست و ما نمى توانيم به آن برسيم. ولى نبايد از تلاش غفلت كنيم. بايد در همان مسير بكوشيم تا هر چه بيشتر به اولياء خدا نزديك شويم.

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ به مرتبه اقامه صلات معراجيه رسيده است. صلاتى كه در «اياك نعبد و اياك نستعين» آن، حصر عبوديت خدا و سلب استعانت از ماسواى حق است. انقطاع از ما سوى الله است. اين صلات منتهاى تكامل بشرى است. انسان بايد در نتيجه معارف، عبادات و ترك محرمات به اين صلات برسد، صلاتى كه با يك شرك هم منافات دارد.(۳۹)


فصل نهم: دستور العمل هاى اخلاقى از حضرت آيت الله علامه جعفرى (قدس سره)

 موانع سير و سلوك

 سير و سلوك داراى چند مانع است:

۱- سالك در هيچ لحظه اى از لحظات حركت خود نبايد احساس وصول يا امتياز برترى كند، اگر چنين آفتى گريبان «سالك» را بگيرد، نه تنها از حركت به مراحل بعدى باز خواهد ماند، بلكه نفس كمال جوى او به قهقرا خواهد رفت.

۲- اشتقالات و علايق دنيوى مانند ثروت اندوزى، مقام جويى، شهرت طلبى و محبوبيت خواهى ميان مردم، از امور تباه كننده «سير و سلوك اند. »

البته اگر ثروت در مقام وسيله اى جهت تنظيم حيات خود و ديگران باشد، نه تنها مانع راه كمال نخواهد بود، بلكه به خاطر مشقت هايى كه سالك در اين مسير تحمل مى كند عبادت تلقى خواهد شد.

۳- اشباع خودخواهى ؛ به هر شكل و با هر وسيله، مانع نيرومندى براى سير و سلوك است، ادعاى تزكيه نيز سد راه كمال است، برخى ادعاى تزكيه را به عنوان بيان واقعيت، ناشى از خودخواهى نمى دانند، اما عرفاى بزرگ اين مطلب را نمى پذيرند، زيرا همه عظمت ها و امتيازات سالك، از الطاف الهى است و استناد آنها به خود، نوعى شرك محسوب مى شود.

۴- شكوفايى ها و روشنايى هاى خيره كننده كه در حالات عرفانى براى سالك حاصل مى شود از ديگر موانع سير و سلوك است، برخى از اهل سلوك با بروز اين حالات لذت بار، خود را گم مى كنند و اين حالات را آخرين منزلگاه كمال تلقى مى كنند، در حالى كه اين حالات فقط براى تشويق و تحريك سالك جهت ادامه راه است.

۵- به فعليت رسيدن قدرت هاى شگفت انگيز، نظير اطلاع از دلها، امور مخفى اخبار گذشته و آينده، تصرف در امور مادى و نفوس، گاه سلوك را از كمال باز مى دارد سالك بايد بداند كه هدف وى وصول به حق است نه تحقق كرامات، وصول به لقاى الهى، برتر و عظمت تر از كشف كرامات است.

۶- حالت آرامش و آزادى مطلق و با اشراف برنامه عالم هستى از عظمت هاى شگفت انگيز روح است كه اگر سالك آن را از خود بداند، ممكن است از عظمت روح غفلت كرده، ادعاى اناالحق كند.

۷- احساس شكوفايى و ابتهاج روح نشانه ورود به جاذبه الهى و تجلى صفات حق تعالى بودن سالك است. سالك بايد مراقب باشد كه اين احساس سد راه كمال او نشود.

برگرفته از كتاب گنجينه عرفان

۱- يكى از شاگردان برجسته بانو اصفهانى مى فرمايد: يك قضيه اى را من براى (عارفه و مجتهده نامى) حاجيه خانم (معروف به بانو اصفهانى ) نقل كردم كه در يك مجلس روضه اى در كربلا اتفاق افتاده بود، آقاى فاطمى كه مردى اهل بينش و اهل باطن بود مى گفتند كه من ديدم نور قرمزى در مجلس آمد و احتمال مى دادم نور امام حسينعليه‌السلام است اين نور كه رفت، نور اميرالمؤ منينعليه‌السلام آمد، ايشان مى گفت نور اميرالمؤ منين را من مى شناختم، ديدم نور اميرالمؤ منينعليه‌السلام است، مثل اين بود كه خورشيد به اتاق آمده است. همانجا حاجتى خواستم و حاجتم بر آورده شد من اين را خدمت حاجيه خانم عرضه داشتم، ايشان فرمودند، ديدن نور، مال اوايل سير و سلوك است اوايل سلوك من بود كه در اين مجالس نور حضرت زهرا (س) كه مى آمد مى ديدم و مى شناختم و نور حضرت عزرائيل را كه گاهى براى قبض جان كسى به محله ما مى آمد مى ديدم.

مجموعه مقالات و سخنرانى هاى كنگره بانو اصفهانى

۲- جناب حجه الاسلام و المسلمين سيد شهاب الدين صفوى حفظه الله به نقل از آقاى بيات و جناب دكتر على انصارى فرزند آيت الله انصارى نقل مى كردند كه در خدمت آيت الله انصارى نشسته بوديم كه يك سيد مازندرانى كه يكى از اقطاب سلسله دراويش بود با دفترى بزرگ خدمت آقا رسيدند، اين سيد داراى محاسن سفيد بلند و چهره بسيار نورانى بودند و اين نورانيت در اثر ترك خوردن حيوانى بود حتى در منزل آقا درخواست كردند كه در غذاى ايشان از روغن حيوانى استفاده نكنند، بعد از آن سيد به آقا عرض كرد من زحمت زيادى كشيده ام تا طى الارض را به دست آورده ام و تا الان به هيچ كس تعليم نداده ام ولى امروز خدمت شما رسيده ام تا اين كمال را به شما ياد بدهم، آيت الله انصارى فرمودند من نيازى به طى الارض ندارم! سيد اصرار مى كردند و مرحوم انصارى استنكاف، بعد سيد فرمود پس اجازه بدهيد علم كيميا را به شما تعليم بدهم و من طريقه طى الارض و علم كيميا را در اين دفتر نوشته ام، آقا فرمود ما بهترش را داريم كه ما را از ديگر چيزها بى نياز كرده است و بعد آقا افزود برنامه دين و انجام عبادات براى آدم كردن و رسيدن به مقام توحيد است نه براى به دست آوردن اين امور.

در كوى بى نشانه ها، ص ۴۴. چاپ اول