زيتون (ترجمه خصائص الحسينية)

زيتون (ترجمه خصائص الحسينية)0%

زيتون (ترجمه خصائص الحسينية) نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام حسین علیه السلام

زيتون (ترجمه خصائص الحسينية)

نویسنده: آيت اللّه حاج شيخ جعفر شوشترى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 10616
دانلود: 18101

توضیحات:

زيتون (ترجمه خصائص الحسينية)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 18 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10616 / دانلود: 18101
اندازه اندازه اندازه
زيتون (ترجمه خصائص الحسينية)

زيتون (ترجمه خصائص الحسينية)

نویسنده:
فارسی


عنوان دهم: خصوصيات مربوط به ملائكه

اين عنوان درباره خصوصيات مربوط به ملائكه است و در آن چند مقصد وجود دارد:

مقصد اول ؛ درباره موارد مربوط به فرشتگانى است كه خداوند به حسينعليه‌السلام عطا فرمود.

مقصد دوم ؛ درباره صفات ملائكه است كه به آن حضرت داده است.

مقصد سوم ؛ درباره مواردى است كه آن حضرت به ملائكه عطا كرد.


مقصد اول

خداوند سه دسته از ملائكه را به حسينعليه‌السلام عطا فرموده است. دسته اول فرشتگانى كه در ايام حيات آن حضرت خادم ايشان بودند. در روايت ها آمده است كه اسرافيل بر جبرئيل افتخار كرد كه او صاحب و همراه حاملان عرش و صورت هاست و مقرب ترين ملائكه از نظر مكان است. جبرئيل نيز افتخار كرد كه امين وحى و فرستاده خدا به سوى پيامبران مى باشد و صاحب قذوف و خسوف و صيحه و زلزله ها مى باشد. آنگاه داورى به نزد خدا بردند. خطاب به آنها وحى آمد كه ساكت شويد. قسم به عزت و جلالم كسى را آفريده ام كه از شما بهتر است. پرسيدند: چگونه، در حالى كه ما را از نور عظمت خود خلق كرده اى؟ آنگاه به ساق عرش نگاه كردند، ديدند كه بر آن نوشته شده است  لا اله الا الله، محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين آنگاه شرمنده شدند و جبرئيل گفت: پروردگارا! به حق آنها بر تو، از درگاهت مى خواهم كه مرا خادم آنها قرار بدهى. خداوند درخواستش را پذيرفت و جبرئيل خادم آنها شد. ولى حسينعليه‌السلام (در اين باره) ويژگى خاصى دارد، زيرا جبرئيلعليه‌السلام گهواره او را تكان مى داد و برايش لالايى مى خواند و مى گفت: در بهشت نهرى از شير جارى است كه متعلق به على، حسن و حسينعليهم‌السلام است. هر كس محب آنها باشد، بى دردسر وارد بهشت مى شود.

همچنين جبرئيلعليه‌السلام بارها از بهشت براى امام حسينعليه‌السلام ميوه و زيور آورد و لباسش را رنگ زد و در عزاى او نازل شد و تربتش را با خود برد و با اينكه پس از وفات پيامبر خدا نازل نشد، اما آن طور كه در روايت امام سجادعليه‌السلام آمده است، وقتى حسينعليه‌السلام به شهادت رسيد، جبرئيل بر زمين نازل شد. امام سجادعليه‌السلام فرموده است: «وقتى حسينعليه‌السلام به شهادت رسيد، در حالى كه آنها در اردوگاه بودند، كسى نزد آنها آمد و فرياد سر داد. به او گفته شد چرا فرياد مى زنى؟ گفت چرا فرياد نكنم، در حالى كه پيامبر خدا ايستاده و يك بار به زمين مى نگرد و بار ديگر به حزب و گروه شما، و من خوف آن دارم كه بر اهل زمين نفرين كند و زمين و هر آنچه در آن است هلاك شود. در اين هنگام بسيارى از آنها متنبه شدند. » امام سجاد فرمود: آن كسى كه فرياد مى زد، جبرئيل بود. و در صورتى كه اجازه داشت آنچنان صيحه اى مى كشيد كه جانشان از بدنشان جدا مى شد، اما خداوند به آنها مهلت داد.

آنچه بيان شد، درباره افضل ملائكه بود؛ غير از او نيز، خداوند فرشتگان زيادى را مأموريت داد كه خادم آن حضرت باشند؛ از جمله فرشتگانى كه حامل تربت او براى جدش ‍صلى‌الله‌عليه‌وآله بودند؛ همچنين فرشتگانى كه براى تهنيت نازل شدند و غير از اينها فرشتگان خادم ديگرى نيز وجود دارند كه وضع آنها در ضمن روايات و حكايت معلوم مى گردد.

دسته دوم، ملائكه انصار امام. ملائكه در چند جا براى نصرت و يارى امام آمدند: يك جا، خارج مدينه بود. وقتى امام حركت كرد، چندين فوج ملائكه نشان دار كه در دست نيزه هايى داشتند و سوار بر اسب هاى بهشتى بودند، آمدند و بر امام سلام كردند و گفتند: اى حجت خدا بر خلق پس از جد و پدر و برادرت! خداوند سبحان جدت را در مواقع زيادى به واسطه ما يارى كرد و خداوند تو را به واسطه ما كمك و يارى مى كند. امام به آنها گفت: وعده ما در بارگاه و محل دفنم و آنجا كه شهيد مى شوم، كه آن مكان كربلا است ؛ چون به آنجا وارد شدم، نزد من آييد. آنها گفتند: اى حجت خدا! شما دستور دهيد، ما اطاعت مى كنيم. آيا از دشمنى كه با تو رو به رو مى شود، خوف دارى در حالى كه ما با تو هستيم. امام فرمود: براى آنان راهى بر من نيست و از آنها ناپسندى به من نمى رسد تا اينكه من به بقعه ام برسم.

محل ديگر در مكه بود. واقدى و زرارة بن صالح گفته اند كه «ما حسين بن على عليهما السلام را سه روز قبل از رفتن به عراق ديديم و به آن حضرت اوضاع مردم كوفه را و اينكه قلب هاى آنها با حضرت است، اما شمشيرهايشان عليه او مى باشد، اطلاع داديم. امام با دست به طرف آسمان اشاره كرد، درهاى آسمان گشوده شد و ملائكه به تعداد بى شمارى نازل شدند. بعد امام فرمود: «اگر نه اينكه مى بايد كارها به صورت عادى جريان يابد و از بين رفتن اجر شهادت مطرح نبود، با اين ملائكه با آنها مى جنگيدم، اما به طور يقين بدان كه من و اصحابم كشته مى شويم و كسى جز فرزندم على نجات پيدا نمى كند. »

محل سوم در كربلا بود. وقتى كار بر او سخت شد، ملائكه آمدند و پرچم نصر و پيروزى را بر فراز امام به اهتزاز درآوردند و آن حضرت ميان پيروزى و ديدار خداوند مخير شد، اما لقاى پروردگارش را برگزيد.

فرشتگان در خدمت:

دسته سوم فرشتگانى هستند كه به خدمات رسانى به آن حضرت و امور مربوط به ايشان در كنار قبر شريفش مشغول مى باشند. اين فرشتگان داراى اعمال و مشاغل مختلفى هستند و چندين گروه و دسته مى باشند:

گروه اول ؛ فرشتگانى كه در كنار قبر آن حضرت هستند و در حالى كه غبارآلودند، كارشان شبانه روز گريه بر حسينعليه‌السلام است ؛ تعداد آنها به چهار هزار مى رسد.

گروه دوم: فرشتگانى هستند كه مأموريتشان استقبال از زائران حسينعليه‌السلام و مشايعت آنها و عيادت از بيمارانشان و حضور يافتن در مراسم اموات آنها است.

گروه سوم: ملائكه اى كه در هر صبحگاه در كنار قبر آن حضرت ندا مى دهند: اى آنكه خير را اختيار كردى! بشتاب به سوى كسى كه براى خدا خالص شده و با كرامت بار سفر ببند و از ندامت ايمن باش.

گروه چهارم: فرشتگانى كه خطاب به زائرانى كه از كنار قبر آن حضرت مراجعت مى كنند، مى گويند: خوشا به حالت اى بنده خدا! غنيمت بردى و سالم ماندى و خداوند تو را آمرزيد، پس دوباره اين كار را از نو آغاز كن.

گروه پنجم: فرشتگانى كه به عنوان زائر و گريه كننده بر آن حضرت نازل مى شوند و در كنار قبر ايشان مى مانند و سپس عروج مى كنند. تعداد اين فرشتگان نيز در هر روز چهار هزار مى باشد.

گروه ششم: تعداد صد هزار فرشته از هر آسمان در هر روز كه بر او درود و صلوات مى فرستند.

گروه هفتم: فرشتگانى كه مأموريت آنها استغفار براى زائران آن حضرت است.

گروه هشتم: فرشتگان شب و روز كه از فرشتگان حافظ مى باشند، آنها بر ملائكه حرم وارد مى شوند، و با آنها مصافحه مى كنند و سپس عروج مى نمايند.

گروه نهم: فرشتگانى كه بر زائران آن حضرت صلوات مى فرستند.

گروه دهم: فرشته اى كه مأمور ابلاغ سلام از راه دور به آن حضرت است كه همان فطرس مى باشد. خداوند اين فرشته را از روزى كه به گهواره حسينعليه‌السلام پناهنده شد، به اين كار اختصاص داده است.

گروه يازدهم: فرشتگانى كه زائران آن حضرت را ممهور به نور خدا مى كنند، با اين عنوان كه «اين شخص زائر قبر بهترين شهدأ است» و آن زائران با اين نور در قيامت شناسايى مى شوند و پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله و جبرئيلعليه‌السلام بازوى آنها را مى گيرند.

گروه دوازدهم: فرشتگانى كه اشك هاى گريه كنندگان بر آن حضرت را مى گيرند. در حديث آمده است كه ملائكه آن اشك هاى جارى شده را مى گيرند و آن را با آب حيوان ممزوج مى كنند و گوارايى آن بيشتر مى شود.

گروه سيزدهم: ملائكه اى كه ايستاده و مفاصل آنها از ترس و وحشت، از هنگامى كه روح حسينعليه‌السلام (از آسمان ها) عبور كرد تا روز قيامت، مرتعش است و آن طور كه در حديث ابوذر غفارى رضوان الله عليه آمده، تعداد آنها در هر آسمان هفتاد هزار است.

گروه چهاردهم: فرشتگان ياور آن حضرت به هنگام رجعت ايشان. اين فرشتگان همانهايى هستند كه وقتى كار بر امام سخت شد، از خداوند اجازه نصرت و يارى او را خواستند و خداوند اين اجازه را به آنها داد و طولى نكشيد كه آماده شدند و چون نازل شدند، ملاحظه كردند، امام به شهادت رسيده است. آنگاه ملائكه گفتند: خدايا! تو به ما اجازه فرود آمدن و يارى حسين را دادى، آنگاه ما را معذور داشتى و جان او را گرفتى. خطاب به آنها وحى شد، ملازم قبه او باشيد تا اينكه ببينيد او را كه خروج مى كند؛ آنگاه او را يارى كنيد و براى او و به خاطر اينكه نصرت و يارى او را از دست داديد، گريه كنيد. فرشتگان در آنجا مانده اند و مشغول گريه اند و چون امام خروج نمايد، آنها از ياران و انصار آن حضرت خواهند بود. در اينجا بايد گفت هر گاه يكى از شيعيان آن حضرت گريه كند، او را يارى كرده و اميد آن مى رود كه يكى از اين ملائكه باشد.

گروه پانزدهم: فرشتگانى كه از جانب پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به زائر حسينعليه‌السلام سلام مى رسانند. چنانچه اين مطلب در روايت آمده است.

گروه شانزدهم: در روايت عقبه از امام صادقعليه‌السلام آمده است كه شنيدم آن حضرت فرمودند: خداوند تعالى هفتاد هزار فرشته را مأمور كرده است در كنار قبر حسينعليه‌السلام او را عبادت كنند و نماز هر يك از آنها معادل صد هزار نماز آدميان است و ثواب اين نماز به زائران حسينعليه‌السلام تعلق دارد.

گروه هفدهم: فرشتگانى كه به امر خدا، زائران آن حضرت را مشايعت مى كنند و سپس مى گويند: پروردگارا! اين بنده توست كه به خانه اش رسيده است. آنگاه به آنها دستور داده مى شود كه بر در خانه آن شخص زائر بمانند و به نيابت از او خدا را عبادت كنند. فرشتگان همين كار را انجام مى دهند تا زمانى كه آن زائر از دنيا برود سپس مى گويند: اى خدا! بنده تو از دنيا رفت ؛ خطاب به آنها وحى مى شود كه به نيابت از او، تا روز قيامت حسينعليه‌السلام را زيارت كنيد.

گروه هيجدهم: فرشتگانى كه پس از وفات زائر حسينعليه‌السلام در كنار قبر او باقى مى مانند و تا روز قيامت براى او طلب آمرزش مى كنند.

گروه نوزدهم: ملائكه اى كه در گرد و اطراف حرم آن حضرت قرار دارند. تعداد آنها در هر روز تا روز قيامت، هزار فرشته است.

گروه بيستم: فرشتگانى كه درباره امر امام به درگاه الهى ضجه مى كشند كه همه فرشتگان را شامل مى شود و همه آنها وقتى حسينعليه‌السلام بر زمين افتاد و بعد سر مباركش را از تن جدا كردند، به يكباره ضجه زدند. از امام باقرعليه‌السلام نقل است كه «تمام ملائكه به يك باره با گريه و نهيب ضجه زدند و گفتند: خدايا! سرور و مولاى ما! با حسين صفى تو و فرزند پيامبرت و بهترين خلقت اين گونه رفتار مى كنند. خداوند خطاب به آنها وحى فرمود: اى ملائكه من آرام بگيريد، به عزت و جلالم از آنها انتقام مى گيرم ؛ ولو بعد از گذشت زمانى باشد. آنگاه خداوند امامان را كه از نسل حسينعليه‌السلام هستند، ظاهر فرمود و سايه حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه را در حالى كه ايستاده بود و نماز مى خواند، براى آنها برپا نمود و خداوند به آنها فرمود: توسط اين قائم از آنها انتقام مى گيرم.

گروه بيست و يكم: فرشتگانى كه تربت حسينعليه‌السلام را بعد از شهادت آن حضرت به آسمان ها بردند؛ از جمله، فرشته اى از فرشتگان فردوس بر دريا نازل شد و بال هايش ‍ را بر همه درياها گسترد. سپس فرياد زد: اى اهل درياها! لباس حزن و اندوه بر تن كنيد، چرا كه فرزند رسول خدا را سر بريدند، سپس از تربت آن حضرت بر بال هاى خود به آسمان ها برد و هيچ فرشته اى باقى نماند مگر اينكه آن را استشمام كرد و از آن تأثير پذيرفت.

گروه بيست و دوم: فرشتگانى كه براى تجهيز، غسل و حنوط و تكفين امام حسينعليه‌السلام نازل شدند. ما اين مطلب را در عنوان مربوط به اقامه تجهيز حسينعليه‌السلام توضيح خواهيم داد.


مقصد دوم

اين مقصد درباره صفات ملائكه است كه امام متصف به آن است و منظور اين نيست كه آن حضرت متصف به صفت يكى از آنها است، زيرا اين امر در رابطه با آن حضرت، فضيلت نيست ؛ بلكه مقصود آن است كه اگر مجموع ملائكه اى كه تعدادشان بيش از همه مخلوقات (ديگر) است و مجموعه عبادت هاى مختلف آنها را كه غير قابل شمارش ‍ است، از اول خلقتشان تا ابدالدهر در نظر بگيرى، همه آن عبادت ها را حسينعليه‌السلام در يك روز فراهم آورد، گويى كه آن حضرت مجموعه ملائكة الله است. پس گوش ‍ بسپار به برخى از صفات ملائكه، كه اميرالمؤمنينعليه‌السلام در بيان انواع ملائكه آن صفات را تبيين فرموده است ؛ آن حضرت مى فرمايند: برخى از آنها در سجده اند و هرگز ركوع ندارند، جمعى در ركوع اند و از ركوع برنمى خيزند، بعضى هميشه به صف هستند و تسبيح مى گويند و خستگى در آنها راه ندارد، خواب، چشم آنها را فرا نمى گيرد و عقل آنها زايل نمى شود، بدن هايشان ضعيف نمى گردد و غفلت و فراموشى به آنها دست نمى دهد. برخى از اين ملائكه امناى وحى خدا و زبان او به سوى پيامبران هستند و در امر الهى و قضاى او مختلفند. برخى ديگر از فرشتگان حافظان بندگان خدا و نگهبانان درهاى بهشت اند. بعضى ديگر پاهايشان بر روى ارضين سفلى ثابت است و گردن هايشان بر آسمان عليا كشيده شده و اركانشان خارج از اقطار (عالم) و كتف هايشان مناسب ستون هاى عرش مى باشد.

بايد گفت: اگر حالت هاى سيد مظلوم را ملاحظه نمايى، در مى يابى كه آن حضرت عبادت جميع ملائكه را، كه هر يك داراى مقام معلومى در عبادت هستند، به جا آورد؛ زيرا حسينعليه‌السلام براى خدا به سجده اى رفت كه از آن برنخاست و براى خدا به ركوعى رفت كه براى هميشه بر همان حالت باقى ماند، و در شب عاشورا با همه مشكلات و دشوارى ها، اقدام به انجام اعمال و افعال، اياب و ذهاب، جنگ و كر و فر، حملات، نداها، و اغاثه ها و استغاثه هايى نمود؛ و در اين كارها دچار ضعف بدن نگرديد، گويى اين بدن از عالم اين اجسام نبود.

و چون آن حضرت و اصحاب او و صف آنها را در انجام طاعتشان - بر اساس آنچه در اشاره به سوره صافات ذكر كرديم - ملاحظه نمايى، در مى يابى كه حسينعليه‌السلام و اصحاب آن حضرت همان صف كشيدگان هميشگى هستند، كه اميرالمؤمنينعليه‌السلام در وصف آنها گفته است: آنها شيرينى معرفت او را چشيده و جامى از محبت او نوشيده اند و پرواى از خدا بر اعماق قلبشان نفوذ كرده به واسطه طولانى شدن طاعت قامتشان خميده گرديده و طول ميل به عبادت، اصل و ماده تضرع آنها را نابود نكرده و رأفت عظيم او، بند خشوع آنها را نگشوده و دچار عجب و خودپسندى نشده، كه آنچه را كه از آنها سر زده بزرگ بشمارند...

من مى گويم: اگر با چشم حقيقت بين بنگرى، در مى يابى شيرينى معرفت همان است كه حسينعليه‌السلام آن را چشيد و جام محبت، همان جامى است كه آن حضرت نوشيد. حسينعليه‌السلام شيرينى معرفتى را چشيد كه به همراه آن تلخى و مرارتى نبود، هر چند كه جميع مرارت هاى دنيايى از نظر قلبى، روحى و جسمى، باطنى و ظاهرى بر آن حضرت عارض شد. از اين رو آن حضرت فرمود: «مرگ برايم مطبوع و دلپسند شد. » همچنين آن حضرت جامى از محبت او نوشيد كه آن تشنگى كه بر لبان، زبان، كبد و نور ديدگان ايشان اثر گذاشت، در حب قلب او مؤثر واقع نشد و شايد آن جامى كه در دست پيامبر خداصلى‌الله‌عليه‌وآله در حالى كه منتظر حسين بود، قرار داشت، آبى از نوع اين جام محبت بوده است، يا آبى بوده كه همه (خواص) ظاهرى و باطنى آب را دارا بوده است.

و اگر با ديده بصيرت به اين گفته آن حضرت بنگرى كه در وصف ملائكه فرمود: «به واسطه طولانى شدن اطاعت، قامتشان خميده است. » در مى يابى كه بارزترين افراد و شايسته ترين مصاديق آن، حسينعليه‌السلام است، چرا كه او همان كسى مى باشد كه به واسطه اطاعتى در طول يك ساعت، قامتش خميده شد. با تحمل تير سه شعبه اى كه بر قلب آن حضرت نشست و از پشتش خارج شد و خون از آن فواره زد، قامت آن حضرت خميده شد و قطعه قطعه شدن پيكر آن حضرت به خميده شدن قامت او در طاعتش ‍ افزود. و اگر بخوبى تدبر كنى، در مى يابى كه بارزترين مصداق اين گفته امام كه فرمود «طول ميل به عبادت، اصل و ماده تضرع آنها را نابود نكرده است. » همان حسينعليه‌السلام است ؛ چرا كه معناى آن فرمايش اين است كه آنها چون ساير كسانى كه خواسته اى دارند، ملاحظه نمى كنند كه به خواسته شان دست يافته اند تا ماده تضرعشان قطع شود؛ بلكه آنها تضرع را مى خواهند و آن را به خاطر خود تضرع تا زمانى كه زنده هستند، دوست دارند. و حسينعليه‌السلام در اين صفت خاص، داراى خصوصيتى مى باشد كه برتر از ملائكه است ؛ و آن اين است كه نه تنها تا زمانى كه در قيد حيات اين دنيا بود، تضرعش قطع نشد، بلكه خداوند سبحان را به خاطر مصيبت هايى كه بعد از شهادتش بر پيكر مطهرش وارد مى شود، حمد و سپاس گفت و در همين دوران اين مسائل را نيت كرد و پايمال شدن جسد و بريدن دست ها و چوب خيزران زدن بر لبان و زبان و چرخاندن سرش را ملاحظه نمود و آن طور كه از سخنانش بر مى آيد، اين مسائل را جزء عبادتش قرار داد.


مقصد سوم

اين مقصد درباره عناياتى است كه به ملائكه به واسطه حسينعليه‌السلام شده و چندين مورد است:

اول: خداوند، حسينعليه‌السلام را شفيع ملائكه اى قرار داد كه مرتكب گناه شده بودند، همان طور كه آن حضرت شفاعت فطرس و دردائيل را نمود.

دوم: خداوند قبر حسينعليه‌السلام را معراج ملائكه قرار داد. كما اينكه اين موضوع در روايت آمده است.

سوم: خداوند، حسينعليه‌السلام را منبع فيض براى ملائكه قرار داد، آنها با خدماتشان، به فيض و رحمتى دست مى يابند كه به واسطه تسبيح و تقديسشان به دست نمى آورند؛ لذا هنگامى كه گفتند ما حمد و سپاس تو را مى گوييم و تو را تقديس مى كنيم، خداوند به آنها فرمود: من به آنچه شما نمى دانيد عالم هستم. همچنين خداوند در آنچه به حسينعليه‌السلام تعلق دارد، اسباب علو درجات ملائكه را به طرق مختلف فراهم آورد.