حضرت معصومه و شهر قم

حضرت معصومه و شهر قم0%

حضرت معصومه و شهر قم نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: سایر کتابها

  • شروع
  • قبلی
  • 7 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 4184 / دانلود: 2965
اندازه اندازه اندازه
حضرت معصومه و شهر قم

حضرت معصومه و شهر قم

نویسنده:
فارسی

اين رساله در سه بخش آورده شده است :
1- حضور اسلام در ايران و زمينه هاى اسلام گرايى ايرانيان و پايدارى و فداكارى آنان براى اين آئين.
2- هجرت حضرت معصومه عليهاالسلام  به ايران و زمينه ها و آثار آن.
3- شهر قم و سيماى مادى و معنوى آن، و بررسى كوتاه معيارهاى لازم براى دگرگونى در نظام ظاهرى و باطنى اين شهر.


بخش دوم: حضرت معصومهعليها‌السلام
و هجرت به قم

 در آغاز اين بخش، دو موضوع را يادآورى مى شويم


اء- (قم) و پيشينه درخشان

قم، از روزگاران پيشين، در گرايش به اسلام و عشق به رهبران آن، و پيوندهاى گسست ناپذير با تشييع، پيشگام بوده است،(۲۷) و در دامان خود، عالمان، و محدثان، اسلام شناسان و دين باورانى بزرگ و با فرهنگ تربيت كرده است، و اين شهر به نام مركز چنين انديشه ها و باورها شناخته شده است. قم، از روزگاران كهن، مركز كهم علوم اسلامى چون حديث و فقه و تفسير و ديگر مسايل گشت و به صورت مدرسه اى از تعاليم اسلام و مكتب علوى در آمد؛ حتى در دوران اختناق خلفاى اموى و عباسى، انسانهاى بر جسته اى از شهرهاى مختلف ايران، بويژه قم، به حضور امامان شتافتند و آموزشها ديدند و به نشر آنها در آباديها و شهرهاى خود پرداختند. از اين شهر محدثان و عالمان بزرگى برخاستند كه كتابها و تاءليفات ارزشمندى به عالم اسلام عرضه كردند. همچنين بسيارى از شاگردان امامان، از قم بودند. شاگردانى بلند پايه و روايتگران بزرگى كه از امامان، احاديث فراوانى روايت كردند،(۲۸) و نام قم را با علم و دانش قرين ساختند. از اينرو از قم همواره در زبان امامان به نيكى ياد شده و مورد ستايش قرار گرفته است:

۱- امام علىعليه‌السلام :

سلام الله على اهل قم و رحمه الله على اهل قم... هم اهل ركوع و خشوع و سجود و قيام و صيام. هم الفقهاء العلماء الفقهاء. هم اهل الدين والولايه و حسن العياده صلوات الله عليهم و. رحمه الله و بركاته (۲۹) . سلام خدا بر مردم قم... آنان اهل ركوع و سجود و خشوع و نماز و روزه اند. آنان فقيهان، عالمان، و هوشمندانند. آنان ديندار و دوستدار خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ و اهل عبادتهاى شايسته اند. درود خدا و رحمت و بركات او بر آنان باد.

۲- امام صادقعليه‌السلام :

اذا اصابتكم بليه و عناد فعليكم بقم، فانه ماءوى الفاطميين و... (۳۰) . آنگاه كه به شما بلا و دشوارى در رسيد، به قم روى آورديد كه قم جايگاه امن فرزندان فاطمهعليه‌السلام و آسايشگاه مؤمنان است و...

۳- امام صادقعليه‌السلام :

ستخلو الموفه من المؤمنين و باءزرعنها العلم كما تاءزرالحيه فى حجرها، ثم يظهر العلم ببلده يقال لها قم، و تصير معدنا للعلم والفضل حتى لايبقى فى الارض مستضعف فى الديم حتى المخدرات فى الحجال، و ذلك عند قرب ظهور قائمنا، ففيض العلم منه الى سائر البلاد فى المشرق و المغرب، فيتم حجه الله على الخلق حتى لا يبقى احد على الارض لم يبلغ اليه الدين و العلم، ثم يظهر القائم عليه‌السلام ... (۳۱) . در آينده اى نه چندان دور، مؤمنى در كوفه (نجف) نمى ماند و علم خود را از آنجا- چنان مار كه به سوراخ خود رود- جمع مى كند و دور مى شود. سپس دانش در شهر قم آشكار مى گردد، و آن شهر كانون علم و فضل مى شود بگونه اى كه نا آگاهى در دين باقى نمى ماند، حتى زنان خانه دار به دانش دين دست مى يابند. و اين امور در نزديكيهاى ظهور قائم ماعليه‌السلام صورت مى گيرد... از اين شهر، دانش به ديگر آباديهاى جهان در غرب و شرق، سرازير مى گردد و (در پرتو توانايى) حجت خدا بر خلق تمام مى شود، بدانگونه كه كسى نمى ماند كه دين و دانش به او نرسيده باشد و سپس قائمعليه‌السلام ظهور مى كند.

۴- امام رضاعليه‌السلام :

ان للجنه ثمانيه ابواب و لا قم واحد منها، فطوبى لهم، ثم طوبى لهم (۳۲) . بهشت را هشت در است و يكى از آن درها از آن مردم قم است. خوشا آنان، خوشا آنان و خوشا حالشان.

از اين رو قم را مى توان خانه امن علويان و آرامگاه سادات و امامزادگان ناميد، و آرامگاههاى فراوان ايشان و عالمان و محدثان در اين سامان بيانگر واقعيت است كه چگونه اين شهر، دژ محكمى براى ايشان و پايگاه براى چنين انديشه هايى بوده است، و فرهنگ اين سرزمين بر اصول تفكر اسلامى و مكتب علوى پايه ريزى شده و خاك آن با ابدان مطهر امامزادگان و محدثان و عالمان عجين شده است.


ب - امام رضاعليه‌السلام
به سوى ايران

 ذر همان اوضاع و شرايطى مه روز به روز فاصله حكومتهاى اموى و عباسى از حقيقت اسلام بيشتر مى گشت و عدالت و مساوات اسلامى كنار گذاشته مى شد، و تعاليم مستضعف گراى آن بيشتر فراموش مى گرديد، و حاكمان روش عملى تساوى حاكم و خليفه با ضعيف ترين مردم را كه از تعاليم اسلامى و شيوه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ و امام علىعليه‌السلام بود- زير پا مى گذاشت و فاصله هيئت حاكمه و اطرافيان و گردانندگان آن از مردم، روز به روز بيشتر مى شد، و محروميت و فقر و بيداد ميان توده ها بيشتر گسترش مى يافت، اقبال مردم به اصول و معيارهاى اصيل اسلامى فزونى مى يافت و توجه آنان به امامان تشيع و و مكتب علوى همگانى تر مى شد و قيامها و شورشهايى در جهت بازگشت به اسلام محمدى و علوى و ستيز با اسلام اموى و عباسى پديد مى آمد. خلفاى اموى و عباسى - و بويژه عباسى - با چنين نفوذ معنوى و فرهنگى و آگاهى اجتماعى و سياسى روياروى بودند، و آنرا براى خود و خطرى بزرگ مى ديدند و هر كدام براى اين جريان عميق اجتماعى و مردمى چاره اى مى انديشيدند. هارون به تبعيد و زندانى كردن امام موسى بن جعفرعليه‌السلام دست زد؛ تا از نشر افكار اصيل اسلامى جلوگيرى كند و از خطر واژگونى نظامش بكاهد؛ ماءمون سياست زيركانه ديگرى بكار برد و آن اعطاى ولايت عهدى به امام رضاعليه‌السلام بود، براى اينكه از نزديك بتوان آن امام محبوب مردم را زير نظر داشته باشد اين بود كه حضرت رضاعليه‌السلام را به خراسان آورده و تحت مراقبت قرار داد.


۱ - هجرت حضرت معصومهعليها‌السلام
به ايران

 امام رضاعليه‌السلام كه بزرگ خاندان پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ در عصر خويش و امام شيعيان بود، هنگامى كه مدينه را ترك كرد و به ايران روى آورد برخى از علويان نيز چنين كردند، از آن جمله خواهر گرامى آن امام، يعنى دخت والا گهر امام موسى بن جعفرعليه‌السلام ، نيز به اين ديار روى آورد. و چنانچه از برخى روايات بر مى آيد: آن حضرت در دوران اختناق هارونى و زندانهاى طولانى پدر، و شرايط اجتماعى دشوار آن زمان، و محدوديتهاى كوبنده اى كه براى علويان و امامزادگان بود؛ امكان اختيار همسر نيز نيافت. بى ترديد مى توان گفت كه آن بانوى بزرگ، روحى ملهم و آينده نگر داشت و با توجه به آينده قم و محوريتى كه بعدها براى اين سرزمين پيش مى آيد- محوريتى كه آرامگاه ايشان مركز آن خواهد بود- بدين ديار روى آورد. در تاريخ به ثبت رسيده است(۳۳) كه حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام در ساوه بيمار شد. در اين هنگام از قم و فاصله آن از ساوه پرسيد و دستور داد او را به قم بياورند. و بدينگونه خود را به قم رسانيد و در اين سرزمين مدفون گشت. اين جريان به خوبى روشن مى كند كه آن بانوى الهى، به آينده اسلام و موقعيت اين سرزمين توجه داشته است و خود را با شتاب بدين سرزمين رسانده و محوريت و مركزيت آن را با مدفن خود پايه ريزى كرده است.


۲ - زنان بزرگ تاريخ

 حضرت فاطمه معصومه، از جمله زنان بسيار نادرى است كه به معنى واقعى كلمه، (تالى تلو) معصومند. يعنى از مقام ولايت عامه الهى كه ويژه چهارده تن مى باشد، و از زنان تنها حضرت فاطمهعليها‌السلام داراى آن مقام است، چون بگذاريم، زنان نادرى ظرفيت آنرا داشتند كه بيشترين بخش از فروغ جاودان و نور الهى ولايت را دريافت كنند و به اين مقام بس رفيع برسند و خويش را در كمالات معنوى همسان و همانند معصومان بسازند، چون حضرت زينبعليها‌السلام و حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام

در تعاليم آسمانى، بويژه قرآن، از زنان بزرگ و كاملى سخن رفته است و خداوند خود، آنانرا ستوده است، از جمله حضرت مريم، حضرت آسيه و...

و در آياتى از قرآن، حضرت فاطمه دختر گرامى پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ منظور بوده است، از آن جمله آيه تطهير و آيه مباهله و سوره هل اتى و... كه در كتب تفسير و حديث فرق اسلام ثبت شده است.


۳- حضرت معصومه در سخن امامان

 حضرت معصومهعليها‌السلام از نمونه زنان نادرى است كه جهان به خود ديده است، قرب و منزلت خدايى اين بانوى بزرگ، و روح عظيم و الهى او، در مورد امامان چنين توصيف شده است:

امام صادقعليه‌السلام :

الا ان قم حرمى و حرم من بعدى... تقبض فيها بمراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بنت موسى، يدخل بشفاعتها شيعتى الجنه باجمعهم (۳۴) . بدانيد مه قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنى از فرزندان من در اين شهر در مى گذرد، كه نام او فاطمه دختر موسى است. و همگى شيعه در روز قيامت به شفاعت او روانه بهشت مى شوند.

همچنين از رواياتى كه اهميت زيارت آن حضرت را ياد كرده است و براى آن اجر و پاداش بزرگ بيان داشته است، گوشه اى از مقام والاى اين بانو آشكار مى گردد و امام صادقعليه‌السلام پيش از آنكه اين فرزند گرانقدر متولد شود، از فضيلت زيارت و مدفن او سخن مى گويد و شيعه را به اهميت آن توجه مى دهد:

امام صادقعليه‌السلام :

... و ان لنا حرما و هو بلده قم، ستدفن فيها امراءه من اولادى تسمى فاطمه، فمن زارها و جبت له الجنه... (۳۵) . شهر قم، حرم ماست و در آن زنى از فرزندان من مدفون مى شود، به نام فاطمه هر كس او را زيارت كند، بهشت براى او واجب شود...

حضرت امام رضاعليه‌السلام نيز اهميت زيارت حضرت معصومهعليها‌السلام را بيان مى كنند، و شيعه را از اين كانون معنويت و سر چشمه فيض الهى آگاه مى سازند:

امام رضاعليه‌السلام :

يا سعد! عندكم لنا قبر؟ قلت: جعلت فداك قبر فاطمه بنت موسى عليه‌السلام . نعم. من زارها عارفا يحقها فله الجنه (۳۶) . اى سعيد! در شهر شما ما آرامگاهى داريم؟ گفتم: فدايت شوم، قبر فاطمه دختر حضرت موسىعليه‌السلام ؟. گفتعليه‌السلام : بلى، هر كس آن بانو را با معرفت به حقش زيارت كند، سزاوار بهشت گردد...

با اينكه امامزادگان بسيارى در اين سر زمين مدفونند، حتى در زير همين بقعه مطهر و در كنار حضرت معصومهعليها‌السلام ، و همه مقامهاى ارجمندى دارند، ليكن امامان از اهميت و ثواب زيارت حضرت معصومهعليها‌السلام سخن گفته اند، و اين بيانگر عظمت معنوى اين بانو است.

امام جوادعليه‌السلام :

من زار عمتى بقم وجبت له الجنه (۳۷) . آنكس كه عمه ام را در شهر قم زيارت كند بهشت براى او واجب شود.

در آرامگاههاى امامزادگان، بزرگان، عالمان، نوعا قرآن و فاتحه خواندن مرسوم است ؛ و در موارد بسيار نادرى است مه كه براى امامزاده اى زيارت نامه اى رسيده باشد. درباره حضرت معصومهعليها‌السلام از برادر بزرگوارش ‍ حضرت امام رضاعليه‌السلام زيارتنامه رسيده است. از اين رو مردمان، حضرت معصومهعليها‌السلام را چون ديگر امامان زيارت مى كنند و با او به گفتگو مى نشينند و از روح بزرگش استمداد مى طلبند؛ و اين خود والايى مقام و منزلت اين بانو را مى رساند.


۴- سخن (محدث قمى)

 محدث قمى مى گويد: (.. و اما دختران حضرت موسى بن جعفرعليه‌السلام بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه فاطمه بنت امام موسىعليه‌السلام معروفه به حضرت معصومهعليها‌السلام است كه مزار شريفش در بلده طيبه قم است كه داراى قبه عاليه و ضريح و صحنهاى متعدده و خدمه بسيار و موقوفاتست. و روشنى چشم اهل قم و ملاذ و معاذ عامه خلق است و در هر سال، جماعات بسيار از بلاد بعيده شرح حال كنند و تعب سفر كشند به جهت درك فيوضات از زيارت آن معظمه سلام الله عليها...)(۳۸)

(همچنين در كتاب: (سفينه البحار) آمده است:

افتخارات قم فراوان است... از آن جمله است آرامگاه حضرت فاطمهعليها‌السلام دختر موسى بن جعفرعليه‌السلام و ثواب زيارت آن بانو، كه مطالب مربوط به آن را زير واژه (فطم) آورده ام...)(۳۹)

در كتاب تاريخ قم نيز آمده است: (... محراب مزبور(۴۰) در ميدان مير واقع است و اخيرا مسجد و مدرسه هم در آنجا ساخته اند و آن دو سوار(۴۱) ... محتمل است يكى پدر بزرگوارش موسى بن جعفرعليه‌السلام و ديگرى برادر عاليقدرش حضرت رضاعليه‌السلام بوده اند. و اين دلالت بر نهايت جلالت قدر آن مخدره دارد؛ زيرا كه امام است كه جز امام ديگرى او را دفن نمى نمايد.

همچنين ورود زيارتش از زبان امام و خبر دادن امام صادقعليه‌السلام پيش از تولد پدر بزرگوارش، به تولد آن مخدره و دفن او در زمين قم، و شفعتش از چيزهايى استكه دلالت بر نهايت جلالت و عظمت آن بضعه احمدى مى نمايد. سلام الله عليها و على آبائها

از امورى كه اهميت اين قبر مطهر را نزد خاندان پيامبر و امامان و امامزادگان روشن مى كند اينست كه براى بزرگداشت آن و شكوه ظاهرى آن نيز مى كوشيدند. از اين رو، حضرت زينب دختر امام جوادعليه‌السلام ، قبه اى بر اين قبر بنا نهاد و اين بيانگر مقام والاى اين بانو، نزد سادات و علويان است. توجهات ولايتى و مددهاى غيبى اين بارگاه مطهر، نيز بهترين شاهد و بيانگر عظمت و مقام قرب حضرتش مى باشد. فيوضات ولايتى اين بانوى بزرگ، مشهود همگان است، و آن حضرت به (واسطه فى) و (باب الحوائج) ، شناخته شده است. سرعت اجابت دعا و عموميت آن نيز حاكى از قدرت و منزلت الهى و لطافت روحى ويژه ايشان است.


۵- حوزه علميه (قم)

 در پرتو توجهات و فيوضات حضرت فاطمه معصومهعليها‌السلام ، علوم اسلامى در اين شهر رشد يافت و عالمان بزرگى در دامن معنويت اين بقعه مطهر تربيت شدند، و كم كم قم، مركز حوزه هاى علميه در ايران و جهان شد. و اين بر عظمت شهر افزود.

در دوران ديكتاتورى و استبداد گذشته، مرجع بزرگ حاج شيخ عبدالكريم حايرى يزدى، حوزه علميه قم را تاءسيس كرد(۴۲) ، و در دوران آيه الله بروجردى رونق بسزايى يافت، و در آغاز نهضت امام خمينى (خرداد۴۲) ، به اوج شكوهمندى رسيد، و با پيروزى انقلاب، كه خاستگاه اصلى آن قم و حوزه علميه بود، و در پرتو اشعه تابناك روح با عظمت حضرت معصومهعليها‌السلام انجام گرفت، به بزرگى و شهرتى جهانى دست يافت.


۶- آثار حرمها و بقاع مطهر

 انسانهاى بزرگ، در حياط و مرگ خويش مبداء آثار و صاحب بركات و حامل رسالتند؛ شخصيتهاى الهى چون امام علىعليه‌السلام ، امام حسينعليه‌السلام ، امام رضاعليه‌السلام ، حضرت زينبعليه‌السلام و حضرت معصومهعليها‌السلام چنانكه در حياتشان استوانه دين و پشتوانه حق و عدالت و فضيلت و معنويت و تقوى و عبادت است ؛ و چنانكه معنويت اين خاندان، اسلام را از تحريفهاى اموى و عباسى نجات داد؛ قبورشان پى از حيات ظاهرى نيز، همين نقش را ايفا مى كند. حرم مشهد و قم و كربلا و ديگر مشاهد، در بقاى اسلام و قرآن، در برابر حاكمان ستمگر تاريخ و در يورشهاى پياپى فرهنگهاى بيگانه، بويژه فرهنگ ويرانگر و ضد انسانى غرب، نقش محورى و اصولى داشته است. بى جهت نيست كه خلفاى عباسى بارگاه امام حسينعليه‌السلام را ويران كردند. اگر آن مركز تاءثيرى در نسل و جامعه نمى توانست داشته باشد و حامل رسالت و پيامى نبود و تنها خشت و گل و طلا و نقره اى برهم هشته و بى زيان بود، چه نياز به ويران كردن داشت؟ از اينرو، همواره دژخيمان تاريخ از آرامگاههاى امامان و شهيدان بيم داشته اند، چونان كه از خودشان.

قبه مطهر حضرت معصومه نيز، چون ديگر مشاهد مشرفه، پشتوانه ارزشهاى اسلام و تشيع و فرهنگ قرآن است ؛ و ايران در پناه اين بقعه ها، از حوادث دوران، جان سالمى بدر برده است و به گفته علامه اقبال پاكستانى:

اين چنين حشر از عنايات خدايت

پارس باقى رومه الكبرى كجاست

بقاى ايرانيت ايرانى نيز، در پرتو اين معنويتها امكان پذير شد و ايران در طول اعصار و قرون حادثه خيز تاريخ باقى ماند.

اين بقعه و ديگر بقعه هاى متبرك، تجسم آرمانهاى اسلامى و پشتوانه معيارهاى تشيع علوى و ارزشهاى والاى انسانى است ؛ زيرا كه اين بقعه ها نه تنها زيارتگاه است ؛بلكه آموزشگاه بزرگى براى مشتاقان و زائران است. هر زائرى كه با معرفت و شناخت مقام صاحب اين مرقد و اهداف او به زيارت برود، از صاحب قبر الهام مى برد و اصول و تعاليم مكتب را به ياد مى آورد. و هر زيارت و سلام او سرشار از اين آموزشها و الهامها است، بگونه اى كه كژى ها و كاستى هاى مادى و معنوى خويش را هموار مى كند، و از خوييها و خصلتها و اعمال و رفتارى كه ناخوشايند امامان و امامزادگان است، دورى مى گزيند، و در بهبود اخلاق و رفتار و روابط اجتماعى خويش ‍ مى كوشد و تلاش مى كند تا با امامان و اولياى الهى خود، همسانى و همسويى پيدا كند و راه آنان را بپيمايد و مى كوشد آنان را كه مى داند حاضر و ناظر اعمال و رفتار اويند و سخن او را مى شنوند و باطن و درون او را مى نگرد، از خود خشنود كند و شايسته قرب و جوار دنيوى و اخروى آنان گردد.

اينگونه الهامها و آموزشها و درك و دريافتها كه هر زائر معتقدى - خود آگاه يا نا خود آگاه - به هنگام زيارت دارد، خاستگاه تحولات انسانى و اجتماعى عميقى است كه در درون آدمى پديد مى آيد و با بررسى هاى ژرف روانشناسى و جامعه شناسى وجود و حضور آنها آشكار مى گردد، چنانكه متخلصان گفته اند:

(مطالعات انسان شناسى و روانشناسى، نشان مى دهد كه غالبا محركهاى غير مادى و نتايج حاصله از آنها در كليه اجتماعات بشرى، از پايه هاى اساسى بشمار مى روند. و اين عوامل غير مادى به هر كيفيت، يعنى هر اندازه خوب يا بد كم يا زياد، در زندگى جامعه اى نمايش داده شود، توجه بارزى در درجه احساس افراد آن جامعه نسبت به زندگانى كه دارند، تاءثير مى بخشد)(۴۳) . از اينرو، آنانكه به زيارت مشاهد امامان اهتمام مى ورزند و با آداب زيارت در اين بقاع متبرك حاضر مى شوند و با شناخت و معرفت زيارت مى كنند، از روابط انسانى عميق ترى برخوردارند و رفتار و كردارشان حساب شده تر و انسانى تر است ؛ اگر كارگر است در كارخانه درست كار مى كند، اگر كار فرما است در، حق كارگر را استثمار نمى كند، اگر فروشنده است گران نمى فروشد، اگر تولد كننده است احتكار نمى كند، اگر سرباز است به راستى سرباخته است، اگر عالم و طلبه است زهد پيشه كند. و بدينسان ديگر ارزشها و اصولى كه با الهام از زيارت پاكان، تا ژرفاى دل انسانها نفوذ مى كند و در روان آنان جايگزين مى گردد.

از ديگر آثار بقعه هاى مطهر اولياى الهى، آرامش و اطمينانى استكه به مردمان مى بخشد، و انسان عصر ما را كه انسان مضطرب ناميده شده است، و پيوسته دست بگريبان با پديده هايى چون ترديد، ناكامى، تشويش، ترس ‍ و ناسازگارى با محيط و زندگى ماشينى و فقر و محروميت و جنگ و شبكه هاى پيچيده نظامهاى سرمايه دارى و... است و هر روز شاهد كاهشها، فرسايشها و ريزشها است و نمى توان از اضطراب در امان بماند، آرام مى كند. هنگامى كه انسان از زخمهاى زندگى و از دردهاى هود و مشكلات فراوان اجتماعى رنج مى برد، يك نوع كشش و نياز الزام آور او را وا مى دارد مه فشارها و فريادهاى درون را از راهى خارج و به نحوى باز گو كند. اين انسانها در پرتو دعا و نيايش و گفتگو با پاكان و مقربان درگاه الهى و استمداد از ارواح پاكشان، نيرو مى گيرند و نابسامانى را بر خود هموار مى كنند، اضطرابها، نگرانيها، ترس و بيمها و ياءسها را از درون خويش مى زدايند واز خستگى ها و فشارهاى وارد بر روان خويش مى كاهند و آمادگى ادامه زندگى با شادابى و استوارى در راه هدف را مى يابند، و مطمئن و آرام به راه خويش ادامه مى دهند.

همچنين بقاع متبرك، در يكپارچگى و استوارى پيوندهاى اجتماعى و مردمى تاءثيرى ژرف دارد؛ زيرا كه اين بقعه ها ترسيمگر چهره مذهب و پشتوانه آئين الهى است و (تقريبا همگان بر اين عقيده اند كه يكى از كارهاى اساس مذهب آنست كه مانع از هم پاشيدگى و تضاد گردد، و اعضاى جامعه را در سيستم اجتماعى يك پارچه كند. در يك جامعه وسيع كه مذهبى يگانه دارد تقويت مذهب برابر است با تقويت تعادل موجود در شالوده اجتماعى)(۴۴) .

اكنون به راستى بايد گفت كه قم و مشهد و دو حرم مطهرى كه در آنها است مركز اصلى ايران و محور اصلى حركت جامعه ما و پشتوانه فرهنگ و دين و مليت ما و شالوده اجتماعى اين جامعه است.

آرى آنان كه بيش از همه در راه نجات انسانها سوختند، بيش همه روشنى بخش زندگيها هستند، كه درخشيدن بى سوختن ميسر نيست. زنان و مردان خانواده پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌ كه در دامن رنج زاده شدند و در آغوش غمهاى بزرگ انسان زيستند، و سر انجام هستى خويش را در راه آرمانشان نهادند. و شفق خونين را در دامن طبيعت پديد آوردند، خاستگاه عميق ترين و استوارترين آرمانها ارزشها و معيارها براى بشريت شدند. معنويت آنان بود كه اسلام را در عالم جاودانه كرد، و مسلمانان توانستند با هجوم دژخيمانه ارتشها و فرهنگهاى بيگانه، دين و امت خود را حفظ كنند.