پيشگفتار مؤلف
سپاس و ستايش بى پايان خداى منان را، كه بندگان شايسته اش را از رازهاى واقعى جهان آگاه ساخت و اسرار شناخت را كه دلها و ديده ها از درك آن ناتوان است در دل بندگان برگزيده اش به وديعت نهاد. و دلها را وسيله نجات، محل مناجات، كانون خيرات، وسيله بلندى درجات، و تفاوت مراتب عبادات در پذيرش انوار درخشان برخاسته از مطلع مسرات قرار داد، و دلهاى بندگان شايسته و برگزيده اش را با كليدهاى غيبى بگشود و پرده ها و زنگارها را از برابر ديدگانشان بزدود و اسرار طبيعت و رازهاى خلقت را بر آنها بنمود و دلهاى نامحرمان از درك آن اسرار در حيرت و وحشت بغنود.
درود بيكران به پيشگاه خاتم پيامبران حبيب يزدان و معدن اسرار بى پايان، حضرت محمد بن عبداللهصلىاللهعليهوآله
و فرزندان والا مقامش امامان پاك و معصوم، و اصحاب پاك سرشت و با ايمانش. درودى بى پايان و گسترده در پهناى زمان، تا هنگامى كه زمين و زمان مى چرخد و شب و روز به دنبال يكديگر مى غلطند.
خوشبختى و سعادت همانند گلشنى است كه روح و ريحان آن اقبال قلبى است. بندگى و عبادت مانند كالبد و تنى است كه جان و روان همان توجه قلبى به پيشگاه حضرت پروردگار است. اين توجه و اقبال ميزان قبولى اعمال و معيار افزايش پاداشها در دارالجنان است. و در پرتو همين توجه و اقبال، انسان مى تواند خود را شايسته بهشت برين و نعمتهاى جاويدان آن سازد. نعمتهايى كه هرگز ديده اى نظير آن را نديده، گوشى شبيه آن را نشنيده و قلب انسانى وصف آن را ننموده است.
به وسيله همين اقبال و توجه، انسان خاكى مى تواند به جهان پاك ملكوت بپيوندد و در افق پهناور فرشتگان بال بگشايد و از جهان غيب و شهود كسب فيض بنمايد.
در پرتو توجه و اقبال از عبادتى اندك پاداشى بيكران به دست آيد كه ميزان پاداشها بستگى به توجه درونى و اقبال قلبى در افعال و اقوال، و حركات و سكنات، و تفكر در اسرار نهفته در عبادت مورد نظر دارد.
گاهى عبادت عبارت از صدق و اخلاص، و انقطاع از خلق و اتصال به خالق بى همتاست، و هنگامى عبارت از تكبير و تمجيد و سپاس و ستايش است، و گاهى دعا و نيايش است، و هنگامى پيشانى بر آستان سودن و در برابر خالق منان در خاك غلطيدن است، و گاهى اعتقادات قلبى را بر زبان راندن و با كلمه توحيد تجديد عهد نمودن و پيمان نخستين را به ياد آوردن است، و هنگامى درود و تحيت به مقربان الهى و پيشوايان آسمانى فرستادن است. و گاهى دقايق و حقايق ديگرى است كه براى نمازگزار حقيقى در پرتو شاهباز انديشه اش آشكار مى شود.
از اينجاست كه به فرموده قرآن كريم و اخبار و احاديث خاندان عصمت و طهارت، نماز انسان را از فحشا و منكر باز مى دارد و به مقام قرب الهى و ادراك فيوضات نامتناهى مى رساند.
از اين رو نمازگزار بيدار و هشيار بايد به هنگام نمازگزاردن دقيقا متوجه پروردگار باشد و شاهباز انديشه اش در اسرار آن پر زند و آداب و اركان آن را دقيقا رعايت كند. وگرنه نماز او جسدى بى روح تنى بى جان، درختى بى بار و كردارى بى مقدار خواهد بود.
ما در اين كتاب شمه اى از اسرار و آداب آن را گرد آورده ايم كه بيشتر آنها در مطاوى اخبار و احاديث از پيشوايان معصومعليهمالسلام
به دست ما رسيده است، با رعايت اين نكات نمازگزار هشيار از مراحل نازله فهم اسرار به مدارج عاليه آن ارتقا مى يابد و از تجليات انوار الهى به فيوضات نامتناهى نايل مى آيد.
اگر چه مفردات اين حقايق در آيات الهى و اخبار آل محمدصلىاللهعليهوآله
و كلمات گرانقدر علماى عامل و فقهاى كامل مندرج است، ولى مجموع آنها جز در نزد عده اى انگشت شمار از او حديون يافت نمى شود و بر همه آنها جز يگانه هاى روزگار آگاهى نيابند. از اين رو همه آنها را در يك جا گرد آوردم و آنها را بر روالى خاص ترتيب دادم تا شايد در ثواب آنان سهيم باشم.
قبلا كتابى به نام «الفيه» نوشته بودم كه واجبات نماز را در برداشت و كتابى به نام «نفليه» به رشته تحرير درآورده بودم كه مستحبات نماز را در برگرفته بود و اينك با نگارش اين كتاب سرى آنها كامل گرديد و ارزش آنها بالا رفت كه اين كتاب نيز «اسرار قلبى نماز» را در بر دارد و آن را «التنبيهات العلية، على وظائف الصلاة القلبيه» نام نهادم كه شامل يك مقدمه، سه بخش و يك خاتمه است.