نماز شب يا تهجد

نماز شب يا تهجد0%

نماز شب يا تهجد نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: سایر کتابها

نماز شب يا تهجد

نویسنده: موسى خسروى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 6915
دانلود: 3123

توضیحات:

نماز شب يا تهجد
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 9 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 6915 / دانلود: 3123
اندازه اندازه اندازه
نماز شب يا تهجد

نماز شب يا تهجد

نویسنده:
فارسی

بخش پنجم : سجده شكر

الذين يذكرون الله قياما و قعودا و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار . (ال عمران ۱۹۱)

عبادت و بندگى در پيشگاه پروردگار به صورت هاى مختلف انجام مى شود. چنانكه از آيه بالا فهميده مى شود، آنان كه ايستاده و نشسته و يا به پهلو آرميده خدا را ياد مى كنند و در همه اين احوال به آفرينش آسمانها و زمين و هدف اين آفرينش انديشه مى نمايند. مى گويند خداوند! اين جهان را بيهوده نيافريده اى ما را از عذاب آتش نگه دار.

به هر صورت قيام، قعود، ركوع و سجود. از شكل هاى معمولى عبادت است كه بنده به اين صورت ها اظهار خشوع و بندگى مى نمايد اما اى صورت هاى مختلف بوسيله نيت جنبه عبادى پيدا مى كند. مثلا انسان براى تناول چيزى و يا تماشاى محلى يا انتظار شخص يا چيزى و... به قيام مى پردازد گاهى نيز در راه خدا قيام دارد براى عبادت.

قعود نيز از افعال مشترك است براى مطالعه مى نشيند براى آسايش از كارهاى سخت روزانه با نشستن به استراحت مى پردازد و... براى خدا هم در حال تشهد يا خواندن دعاهاى ديگر مى نشيند.

ركوع هم از حالات مشترك زندگى است گاهى براى چيدن گل خم مى شود، گاهى براى برداشتن چيزى از زمين قامت راست خود را تا مى كند و... و گاهى براى عبادت خدا به ركوع مى رود.

اما حال سجده با شكل خاص آن كه پيشانى بر زمين بنهد در پيشگاه خدا به خاك بيافتد از شكل هاى خاص عبادت و بندگى خدا است و به آن صورت با كار و عمل ديگر اشتراك ندارد. اين نوع تواضع و تذلل و كوچكى براى هيچ كس جز خدا جايز نيست.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: السجود منتهى العبادة من بنى آدم.(۱۰۹) سجده نهايت حالت بندگى انسان در پيشگاه خدا است.

پس سجده مهمترين و نهايى ترين شكل و قواره بندگى خدا است بايد توجه به اين عبادت بيشتر شود.

چون سجده نهايى ترين شكل بندگى و عبادت است به همين جهت در اسلام براى غير خدا اين عمل حرام شده و كسى نمى تواند براى غير خدا سر به سجده نهد. اگر ملائكه مأمور به سجده بر آدم على نبينا و عليه الصلوة و السلام شدند نه اين است كه آدم را سجده نمودند بلكه سجده به دستور خدا سجده خدا است نه آدم. سجده فرزندان يعقوب در مقابل يوسف نيز براى شكر خدا است بر نعمت سلامتى و اجتماع همه برادران در مقابل پدر و مادر و رفع ابويه على العرش و خروا له سجدا(۱۱۰) پدر و مادرش را بر تخت نشاند و برادران در مقابل يوسف سجده افتادند.

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: ان سجودهم ذلك عبادة الله(۱۱۱) اين سجده آنها عبادت خدا بود.

شيطان امتناع از سجده بر آدم نمود، چون از تكبر مايل نبود حتى به دستور خدا هم چنين تذلل و كوچكى را بنمايد لذا براى اينكه خود را معاف بدارد پيشنهاد سجده را به صورت ديگرى كرد گفت : يا رب و عزتك ان اعفيتنى من السجود لادم لا عبدنك عبادة ما عبدك احد قط مثلها قال الله جل جلاله انى احب ان اطاع من حيث اريد.(۱۱۲)

خدايا! اگر مرا از سجده بر آدم معاف كنى چنان عبادتى كنم كه احدى تاكنون نكرده باشد. خداوند فرمود من دوست دارم به همان صورتى كه من مى خواهم پرستش شوم. (نه به صورتى كه تو مايل هستى)

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: نزديكترين حالت بنده به خدا همان حال سجده است. اقرب ما يكون العبد الى الله و هو ساجد باك(۱۱۳)

نزديكترين حالت بنده به خدا حال سجده است كه اشك مى ريزد.

در روايت ديگرى مى فرمايد: اقرب ما يكون العبد الى الله و هو ساجد فادع و اساءله الرزق(۱۱۴) نزديكترين حال بنده به خدا حال سجده است. در آن حال خدا را بخوان و تقاضاى روزى كن.

خداوند به موسى كليم الله گفت انتخاب تو به علت نهايت تواضع تو بود مى فرمايد: موسى! مى دانى چرا تو را از ميان خلقم به نبوت و هم صحبتى با خود برگزيدم عرض مى كند نه يا رب! مى فرمايد من در ميان بندگان خود توجه كردم از تو متواضع تر نسبت به خود نيافتم.

حضرت موسى به سجده افتاد و دو طرف صورت خويش را بر خاك ماليد بواسطه اظهار بندگى و تذلل. خداوند فرمود: موسى! سر بردار دست خويش را بر محل سجده بمال و آن دست را بر صورت و بدن خويش بكش كه امان از هر بيمارى يا درد و آفت و ناراحتى است.(۱۱۵)

اثر سجده طولانى

مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكى مى نويسد: من استادى داشتم بزرگوار، عارف، عامل و كامل (مراد آخوند ملا حسينقلى همدانى است) كه نظير او را نديده ام از او درباره عملى كه مجرب و در اصلاح قلب و تحصيل معارف موثر باشد سوال كردم در پاسخ فرمود: براى اين امر هيچ كارى مانند مداومت بر يك سجده طولانى در هر شبانه روز يك مرتبه، كه در آن لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين گفته شود نيست.

انسان اين ذكر را بگويد در حالى كه خود را در زندان طبيعت زندانى و مقيد به قيد و بندهاى اين اخلاق رذيله ببيند و اقرار داشته باشد كه خدايا تو مرا گرفتار اين پستيها نكردى و در حق من ظلم روا نداشتى و تنها من به خويشتن ستم كردم.

مرحوم ملكى ادامه مى دهد اصحاب و شاگردان او به اين دستور عمل مى كردند و بعضى از آنها اين ذكر را سه هزار مرتبه در سجده مى گفتند و خلاصه اين سجده بركاتش نزد علاقه مندان آن معروف است ولى به شرط آن كه بر آن مداومت شود استادم به خواندن صد مرتبه سوره قدر (انا انزلناه) در شب و عصر جمعه نيز امر فرمودند.(۱۱۶)

مرحوم ميرزا جواد ملكى در پاسخ نامه اى كه به عنوان علامه محمد حسين كمپانى اصفهانى مى نويسد(۱۱۷) يك قسمت آن مربوط به همين سجده است از قول استاد خود ملا حسينقلى همدانى نقل مى كند كه فرمود شب زنده دارى زمستانها سه ساعت و تابستانها يك ساعت و نيم و مى فرمايد من در سجده ذكر يونسيه لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين خيلى اثرها ديدم.

نويسنده كتاب در اين فكر بود چرا اين ذكر در سجده داراى اين همه اثر است در حين مطالعات خود ديدم امير المومنينعليه‌السلام فرمودند احب الكلام الى الله تعالى ان يقول العبد و هو ساجد: انى ظلمت نفسى فاغفرلى ثلاثا محبوبترين كلام در نزد خداوند اين است كه بنده در حال سجده سه مرتبه بگويد خدايا من به خويشتن ظلم كردم مرا ببخش.(۱۱۸)

با توجه به اين فرمايش امير المومنين و مخصوصا اينكه يونس بن متىعليه‌السلام اين ذكر را در دل امواج متلاطم دريا در زندان شكم ماهى پيوسته بر زبان داشته و خداوند در اين آيه نيز مى فرمايد «و كذلك ننجى المومنين»(۱۱۹) همين طور كه يونس را نجات داديم مومنين را نيز نجات خواهيم داد اثر اين ذكر معلوم مى شود.

در تفسير نمونه از (تفسير درالمنثور) پيامبر اكرم نقل شده است كه فرمود يكى از نامهاى خدا كه هر كس او را به آن نام بخواند به اجابت مى رسد و هر كه به آن چيزى طلب كند به او مى دهد دعاى «يونس» است شخصى عرض كرد: اى رسول خدا آيا آن مخصوص يونس بود يا شامل همه مسلمانان نيز مى شود؟ فرمود مربوط به يونس بود و هم همه مومنان كه خدا را به آن بخوانند آيا گفتار خداوند را در قرآن كه مى فرمايد «و كذلك ننجى المومنين» نديده اى اين دليل بر آن است كه هر كس چنين دعايى كند خداوند اجابت آن را تضمين كرده.(۱۲۰)

اين توضيحى بود كه سجده مطلق و به خاك افتادن در پيشگاه خداوند به حالت سجده، بهترين نشانه بندگى و تواضع است.

اما سجده در رساله هاى عمليه به پنج قسم تقسيم مى شود ۱. سجده نماز ۲. سجده قضا ۳. سجده سهو ۴. سجده تلاوت ۵. سجده شكر.

كيفيت چهار نوع اول را بايد از رساله عمليه به دست آورد اما در مورد نوع پنجم سجده شكر در منتخب حسنى مى نويسد: بهتر است كه دو سجده بجا آورد با فاصله از يكديگر با گذاشتن گونه بر خاك به همين جهت مى فرمايند «سجدتى الشكر» دو سجده شكر در بحارالانوار مى نويسد:(۱۲۱) سليمان بن حفص مى گويد حضرت ابوالحسن برايم نوشت در سجده شكر صد مرتبه بگويد شكرا و در صورت تمايل صد مرتبه هم مى گويى عفوا.

از حضرت رضاعليه‌السلام نقل مى كند سجده بعد از نماز واجب براى شكر است بر اينكه توفيق انجام نماز واجب را پيدا كرده كمترين ذكر لازم، اين است كه سه مرتبه بگويد: شكرا لله گفتم يعنى شكرا لله چيست فرمود: شكر مى كند كه خدا توفيق انجام نماز واجب را به او داده اين شكر است كه موجب افزايش توفيق مى شود اگر در نماز كوتاهى داشته باشد كه با نافله جبران نشود با اين سجده جبران مى شود.(۱۲۲)

مواردى كه شايسته است انسان سجده شكر بجا آورد از روايت حضرت باقرعليه‌السلام فهميده مى شود. مى فرمايد: پدرم على بن الحسين به ياد هر نعمتى از خدا بر خود مى افتد سجده مى كرد و به هر آيه از قرآن كه در آن سجده بود مى رسيد سجده مى كرد، هر گرفتارى كه خداوند از او برطرف مى نمود يا نقشه بدى كه برايش ترتيب داده بودند از ميان مى رفت، به سجده مى افتاد. بعد از هر نماز واجب سجده مى كرد، هرگاه موفق به اصلاح بين دو نفر مى شد به سجده مى رفت. آثار سجده در تمام سجده گاههاى بدنش ‍ مشهود بود. به همين جهت سجاد لقب يافت.(۱۲۳)

امام صادقعليه‌السلام در مورد ثواب اين سجده مى فرمايد: هر مومنى كه سجده شكر نعمت را در غير نماز واجب انجام دهد، خداوند برايش ده حسنه مى نويسد: و ده سيئه از نامه عملش محو مى كند و ده درجه در بهشت برايش ‍ مى افزايد.(۱۲۴)

اهميت اين سجده در تمام حالات شبانه روز از اين روايت مشهود است كه اسحاق بن عمار گفت با حضرت صادقعليه‌السلام از خانه خارج شديم آن جناب با خود صحبت مى كرد بعد رو به جانب قبله نمود و سجده طولانى كرد. سپس گونه راست خود را به مدت طولانى بر زمين نهاد بعد دست بر صورت خويش ماليد و سوار مركب شد.

گفتم پدر و مادرم فدايت كارى كردى كه من تاكنون نديده بودم انجام دهى؟ فرمود: اسحاق! به ياد يكى از نعمتهاى خدا بر خود افتادم، خواستم تواضع و تذلل نمايم سپس فرمود: اصحاق! خداوند به بنده اى نعمتى ارزانى نمى دارد مگر اينكه با قلب خود آن نعمت را بشناسد و به حمد و ستايش خدا با صداى بلند بپردازد همينكه حمد و ستايش خدا را كرد خداوند امر مى كند در دو جهان نعمتش را افزون كنند.(۱۲۵)

ابراهيم بن عبدالحميد از امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند كه به شخصى فرمود: هر گاه گرفتار يك ناراحتى شدى دست بر محل سجده خود بكش بعد دست خود را به جانب چپ صورت بگذار و بمال تا طرف راست، بعد سه مرتبه بگو: بسم الله الذى لا اله الا هو عالم الغيب و الشهاده الرحمن الرحيم اللهم اذهب عنى الهم و الحزن.(۱۲۶)

روايت شده كه هر كس در حال سجده بگويد «يا رباه يا سيداه» تا نفسش قطع شود صدايى بلند مى شود حاجت خود را بخواه كه مستجاب است.(۱۲۷)

در روايت ديگرى مى فرمايد سه مرتبه بگو «يا الله».(۱۲۸)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله گذرش به شخصى افتاد كه در حال سجده بود و چنين دعا مى كرديا رب! ماذا عليك ان ترضى عنى كل من كان له عندى تبعه و ان تغفر ذنوبى و ان تدخلنى الجنه برحمتك فانما عفوك عن الضالمين و انا من الظالمين فلتسعنى رحمتك يا ارحم الراحمين خدايا چه مى شود كه به هر كس من بدى و ستمى روا داشته ام او را از من راضى كنى و گناهانم را ببخشى و مرا به رحمت خود وارد بهشت نمايى خدايا تو ستمكاران را مى بخشى من نيز از ستمكارانم مرا مشمول رحمت خويش فرما يا ارحم الراحمين!

پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: سر بردار دعايت مستجاب شد تو همان دعايى را خواندى كه پيامبر زمان عاد خدا را به آن خواند.(۱۲۹)

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد بنده اگر در حال سجده بگويد «يا رب يا رب» تا نفسش قطع شود، خداوند (تبارك و تعالى) مى فرمايد «لبيك ما حاجتك» اجابت مى كنم حاجت خود را بخواه.(۱۳۰)

اين دعا نيز براى رفع گرفتارى و بيمارى و بر آمدن حاجت وارد شده است.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: وقتى نمازت را تمام كردى دست بر محل سجده خود بكش و اين دعا را بخوان و دست خود را بر محل درد و ناراحتى از بدنت هفت مرتبه بمال و بگو:

يا من كبس الارض على الما و سد الهوا بالسما و اختار لنفسه احسن الاسما صل على محمد و آل محمد و افعل كذا و كذا و ارزقنى كذا و كذا و عافنى من كذا و كذا.(۱۳۱)

اهميت سجده شكر و مزاياى آن از روايت حضرت صادقعليه‌السلام كاملا پيدا است : سجده شكر بر هر مسلمانى واجب است بوسيله آن نمازت تكميل مى شود و خدا را خشنود مى كنى و ملائكه از تو تعجب مى كنند وقتى بنده اى بعد از نماز به سجده شكر مى پردازد خداوند حجاب بين او و ملائكه را برطرف مى نمايد. «وقتى ملائكه آن بنده را در حال سجده ديدند» خداوند مى فرمايد:

ملائكه من تماشا كنيد اين بنده ام را كه دستور واجبم را انجام داد و عهدم را كامل كرد آنگاه به سجده شكر پرداخت بواسطه نعمتى كه من به او ارزانى داشته ام. شما مى گوييد در قبال اين كار با او چه معامله كنم؟ ملائكه مى گويند خدايا! او را مشمول رحمت خويش ‍ بفرما. خداوند مى فرمايد غير از آن چه كنم؟ عرض مى كنند او را داخل بهشت بفرما! خداوند مى فرمايد پس از اين چه كنم؟ ملائكه مى گويند خدايا گرفتاريش را برطرف فرما! باز مى فرمايد ديگر چه؟ ملائكه هر پيشنهاد خيرى هست براى او مى كنند باز مى فرمايد ملائكه من ديگر چه؟ مى گويند يا ربنا لا علم لنا قال فيقول تبارك و تعالى اشكر له كما شكر لى و اقبل اليه بفضلى واريه وجهى.

ملائكه مى گويند خدايا! ديگر ما نمى دانيم چه پيشنهاد كنيم خداوند مى فرمايد همانطورى كه او سپاس نعمت مرا داشته من هم سپاس ‍ بندگى او را بدارم به او روى مى آورم با فضل خود و چهره خويش را برايش مى گشايم.

در ذيل اين خبر علامه مجلسى (رضوان الله عليه) مى نويسد: اين خبر در ساير كتب نيز به سند صحيح نقل شده و وجوب سجده در اين خبر تاءكيد بر استحباب است. بعد مى نويسد منظور از (اريه وجهى) چهره ام را به او نشان مى دهم در همه كتاب ها به همين صورت است مگر در تهذيب كه «واريه رحمتى» است رحمتم را به او نشان مى دهم.

اما صدوق در من لا يحضرج ۱ ص ۲۲۰ بعد از ذكر خبر مى نويسد هر كس خداوند را داراى صورت بداند مانند صورت هاى اين و آن، كافر و مشرك است وجه الله انبياء و ائمه (عليهم‌السلام ) هستند. آنهايند كه بندگان با توجه به ايشان راه به در خانه خدا و معرفت او پيدا مى كنند. ديدار چهره معصومين در روز قيامت ثواب عظيم دارد مافوق تمام ثوابها. خدا در قرآن كريم مى فرمايد كل من عليها فان و يبقى وجه ربك ذوالجلال و الاكرام در آيه ديگر مى فرمايد فاينما تولوا فثم وجه الله. يعنى هرجا روى آوريد آنجا محل توجه به خدا است.

علامه مجلسى مى نويسد ممكن است منظور از وجه ذات مقدس خدا باشد يعنى معرفت كامل پيدا كردن يا ديدن ثواب خدا باشد.(۱۳۲)

ابن عباس گفت : ديدم پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله پنج مرتبه بدون ركوع به سجده رفت گفتم آقا! پنج سجده بدون ركوع فرمود: آرى جبرئيل بر من نازل شد و گفت خداوند مى فرمايد: يا محمد! ان الله «عزوجل يحب عليا» خداوند عزوجل على را دوست دارد. به سجده رفتم (براى شكر اين نعمت) و سر برداشتم باز به من گفت خداوند فاطمه را دوست دارد و براى مرتبه دوم به سجده رفتم باز گفت خداوند حسن را دوست دارد باز به سجده رفتم براى چهارمين بار گفت خداوند حسين را دوست دارد به سجده رفتم و سر برداشتم باز جبرئيل گفت ان الله يحب من احبهم فسجدت و رفعت راسى(۱۳۳) خداوند هر كه آنها را دوست داشته باشد دوست مى دارد باز به سجده رفتم و سر برداشتم.

در كافى از امام صادقعليه‌السلام نقل شده كه مى فرمود: هر گاه يكى از شما به ياد نعمتى از نعمتهاى خدا افتاد چهره خود را به خاك بگذارد و براى شكر خدا گونه را بر خاك نهد و خدا را حمد نمايد بر نعمتى كه بر او ارزانى داشته است.(۱۳۴)

امير المومنينعليه‌السلام براى نجات دوستان خود سجده شكر مى كند. فضل بن ربيع مى گويد از حضرت صادقعليه‌السلام راجع به سجده شكر امير المومنينعليه‌السلام پرسيدم فرمود: پيامبر اكرم ايشان را در پى مأموريتى فرستاد در اين رابطه رنج زيادى تحمل كرد بالاخره (با موفقيت) برگشت موقعى رسيد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله براى انجام نماز به مسجد رفته بودند. نماز را پشت سر ايشان خواند. بعد از نماز خدمت ايشان رسيد. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله او را در آغوش گرفت كيفيت مأموريت را سوال كرد.

امير المومنينعليه‌السلام شروع به توضيح جريان كرد پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله از شرح جريان بسيار خوشحال شد پس از تمام شدن شرح جريان فرمود على جان! يك بشارتى به تو بدهم.

فرمود هم اكنون هنگام اذان ظهر جبرئيل بر من نازل شد گفت اينك پسر عمويت على از راه خواهد رسيد. در راه خدا گرفتارى زيادى ديده و چنين و چنان شده تمام آنچه توضيح دادى برايم نقل كرد بعد گفت :

يا محمد! و نجى من تولى عليا و زيرك فى حياتك و وصيك عند فانك لعلى و نجاعلى بك و نجوت انت بالله عزوجل.

اى محمد هر كه چنگ به دامن على وزير در حيات و وصى بعد از مرگت زد نجات يافت على به وسيله تو و تو به وسيله خدا نجات يافتى. يا محمد خداوند تو را سرور انبياء و على را سرور اوصياء قرار داد و بهترين آنها و ائمه را از نژاد شما دو تا قرار داد تا وارث زمين و ساكنان آن شوند و سجد على صلوات الله عليه و جعل يقبل الارض شكرا لله تعالى....

علىعليه‌السلام به شكرانه اين نعمت به سجده افتاد (لازم به تذكر است كه در سجده ائمهعليه‌السلام و پيشوايان دين را دعاهايى با مضامين بسيار عالى هست كه به بعضى از آنها مى پردازيم شايد توفيق خواندن آن دعاها را در سجده پيدا كنيم. ) ابتدا دعاى سجده حضرت رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله از كتاب «اختيار ابن الباقى» نقل مى شود(۱۳۵) خديجه كبرى فرمود پيامبر اكرم در خانه ما بود ديدم بر زمين افتاده و مى گويد سجدلك سوادى و آمن به فوادى رب هذا يداى و ما جنبت على نفسى يا عظيما يرجى لكل عظيم اغفرلى الذنوب العظيمه بعد فرمود جبرئيل به من اين دعا را آموخت و گفت اين كلمات را بگويم تو نيز در سجده خود بگو و من قالها فى سجوده لم رفع راسه حتى يغفرله هر كس در سجده خود اين ذكر را بگويد سر برنمى دارد مگر اينكه خدا او را مى آمرزد.

در كمال الدين ابو نعيم انصارى از حضرت حجت (عجل الله تعالى فرجه الشريف) نقل مى كند فرمودند: امير المومنين صلوات الله عليه در سجده شكر چنين مى گفت : يا من لا يزيده الحاح الملحين الا جودا و كرما يا من له خزائن السموات و الارض يا من له مادق و جل لا يمنعك اساءتى من احسانك انى اسئلك ان تفعل بى ما انت اهله و انت اهل الجود و الكرم و العفو يا الله يا الله يا الله افعل بى ما انت اهله فانت قادر على العقوبه و قد استحققنها لا حجة لى و لا عذر لى عندك. ابوء اليك بذنوبى كلها و اعترف بها كى تعفو عنى و انت اعلم بها منى بوت اليك بكل ذنب اذنبته و بكل خطيئة اخطاتها و بكل سيئه عملتها يا رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انك انت الاعز الاكرم.(۱۳۶)

اين دعاى ديگر از امير المومنين بسيار عالى و آموزنده است.

در قرب الاسناد مى نويسد: امير المومنينعليه‌السلام در حال سجده چنين مى گفت:

اللهم انى اعوذبك ان تبتلينى ببلية تدعونى ضرورتها على ان اتغوث بشى من معاصيك اللهم و لا تجعل لى حاجة الى احد من شرار خلقك و لئامهم فان جعلت بى حاجة الى احد من خلقك فاجعلها الى احسنهم وجها و خلقا و اسخاهم بها نفسا و اطلقهم بها لسانا و اسمحهم بها كفا و اقلهم بها على امتنانا(۱۳۷) باز در سجده مى گفت ارحم ذلى بين يديك و تضرعى اليك و وحشتى من الناس.(۱۳۸)

باز در سجده مى گفت : و عظتنى فلم اتعظ و زجرتنى عن محارمك فلم انزجر و غمرتنى (اياديك) فما شكرت عفوك عفوك يا كريم اسالك الراحة عند الموت و اساءلك العفو عند الحساب.(۱۳۹)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: من رختخواب پدرم را پهن مى كردم و منتظر مى شدم تا بيايد و به استراحت بپردازد يك شب هر چه منتظر شدم نيامد از پى ايشان به مسجد رفتم ديدم پدرم در مسجد به سجده رفته و هيچكس در مسجد نيست ناله اش را شنيدم كه مى گفت :

سبحانك اللهم انت ربى حقا حقا سجدت لك تعبدا ورقا اللهم ان عملى ضعيف فضاعفه لى اللهم قنى عذابك يوم تبعث عبادك و تب على انك انت التواب الرحيم.(۱۴۰)

علامه مجلسى (رضوان الله) عليه مى نويسد دعاى زير را كلينى و صدوق و شيخ و ديگران نقل كرده اند كه عبدالله بن جندب از حضرت موسى بن جعفر درخواست كرد كه در سجده چه بگويم اصحاب دعاهاى مختلف نقل مى كنند فرمود در حال سجده چنين بگو:

اللهم اشهدك و كفى بك شهيدا و اشهد ملائكتك و انبياءك و رسلك و جميع خلقك بانك انت الله ربى و الاسلام دينى و محمد نبيئى و على وليى و الحسن و الحسين و على بن الحسين و محمد بن على و جعفربن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و الحسن بن على و الخلف الصالح صلواتك عليهم اجمعين ائمتى بهم اتولى و من عدوهم اتبرء.

اللهم انى انشدك دم المظلوم ثلاثا اللهم انى انشدك بواءيك على نفسك لاوليائك لتظفرنهم على عدوك و عدوهم ان تصلى على محمد و على المستحفظين من آل محمد ثلاثا و مى گويى اللهم انى انشدك بواءيك على نفسك لا عدائك لتخزينهم بايديهم وايدى المومنين ان تصلى على محمد و آل محمد و على المستحفظين من آل محمد ثلاثا و تقول اللهم انى اسئلك اليسر بعد العسر ثلاثا

سپس طرف راست صورتت را روى زمين مى گذارى و مى گويى يا كهفى حين تعيينى المذاهب و تضيق الارض بما رحبت و يا بارى خلقى رحمة لى و كان عن خلقى غنيا صل على محمد و آل محمد و على المستحفظين من آل محمد سه بار باز طرف چپ صورت خود را روى زمين مى گذارى و مى گويى:

يا مذل كل جبار و يا معز كل ذليل قد و عزتك بلغ مجهودى ففرج عنى سه بار سپس مى گويى يا حنان يا منان يا كاشف الكرب العظام سه بار باز سر به سجده مى گذارى و مى گويى : شكرا شكرا صد مرتبه مى گويى يا سامع الصوت يا سابغ القوت يا بارى النفوس بعد الموت صل على محمد و آل محمد و افعل بى كذا و كذا.

امام صادقعليه‌السلام فرمود: اگر تو را ناراحتى شديدى روى آورد روى زمين صورت بگذار و بگو يا مذل جبار يا معز كل ذليل قد و حقك بلغ مجهودى فصل على محمد و آل محمد و فرج عنى.(۱۴۱)

نمونه اى از سجده هاى طولانى پيشوايان دين و اصحاب گرام آنها:

حضرت رضاعليه‌السلام در سجده : اسماعيل بن بزيع(۱۴۲) نقلى كرد كه بكيربن صالح از سليمان بن جعفر جعفرى نقل كرد ما دو نفرى رفتيم خدمت حضرت رضاعليه‌السلام ايشان را در حال سجده شكر ديديم، سجده هاى طولانى كرد، بعد سر برداشت گفتيم آقا! چه سجده طولانى؟! فرمود هر كه در سجده شكر اين دعا را بخواند مثل كسى است كه در جنگ بدر به حمايت از رسول الله تير اندازى به دشمن كرده گفتيم آقا! بفرماييد يادداشت كنيم فرمود بنويسيد در حال سجده شكر بگو:

اللهم العن الذين بدلا دينك و غيرا نعمتك و اتهما رسولكصلى‌الله‌عليه‌وآله خالفا ملتك و صدا عن سبيلك و كفرا الاءك و ردا عليك كلامك و استهزاء برسولك و قتلا ابن نبيك و حرفا كتابك و جحد آياتك و سخرا باياتك و استكبرا عن عبادتك و قتلا اولياءك و جلسا فى مجلس لم يكن لهما بحق و حملا الناس على اكتاف آل محمد عليهم الصلوات و السلام. اللهم العنهما لعنا يتلو بعضهم بعضا و احشرهما و اتباعهما الى جهنم زرقا. اللهم انا نتقرب عليك باللعنة عليهما و البراءة منهما فى الدنيا و الاخرة. اللهم العن قتله امير المومنين و قتله الحسين بن على بنت رسولك اللهم زدهما عذابا فوق العذاب و هوانا فوق هوان و ذلا فوق ذل و خزيا فوق خزى اللهم دعهما فى النار دعا و اركسهما فى اليم عذابك ركسا اللهم احشرهما و اتباعهما الى جهنم زمرا اللهم فرق جمعهم و شتت امرهم و خالف بين كلمتهم و بدد جماعتهم و العن ائمتهم و اقتل قادتهم و سادتهم و كبراءهم و العن رؤ ساءهم و اكسر، رايتهم و الق الباس بينهم و لا تبق منهم ديارا اللهم العن ابا جهل و الوليد لضا يتلو بعضه بعضا و يتبع بعضه بعضا اللهم العنهما لعنا يلعنهما به كل ملك مقرب و كل نبى مرسل و كل مومن امتحنت قلبه للايمان اللهم العنهما لعنا يتعوذ منه اهل النار و من عذابهما اللهم العنهما لعنا لا يخطر لاءحد ببال اللهم العنهما فى مستسر سرك و ظاهر علانيتك و عذبهما عذابا فى التقدير و فوق التقدير و شارك معهما ابنتيهما و اشياعهما و محبيهما و من شايعهما انك سميع الدعاء.(۱۴۳)

يكى از نشانه هاى بندگى و تقرب به خداوند باقيماندن اثر سجده بر مواضع سجود مخصوصا پيشانى است. كه امير المومنينعليه‌السلام مى فرمود: انى لا كره للرجال ان تكون جبهته جلحاء ليس فيها شى من اثر السجود وبسط راحته انه يستحب للمصلى ان يكون ببعض مساجده شى من اثر السجود فانه لا يا من ان يموت فى موضع لا يعرف فيحضره المسلم فلا يدرى على ما يدفنه.

فرمود: من خوش ندارم كه پيشانى خالى از اثر سجده باشد آنگاه امام صادق دست خود را گشود فرمود مستحب است نمازگزار در بعضى از مواضع سجده اش آثارى از سجده باشد زيرا ممكن است در محلى از دنيا برود كه او را نشناسند. مسلمانى اگر كفالت دفنش را بكند نمى داند چگونه او را دفن نمايد(۱۴۴) (به آداب اسلام يا به صورت ديگر چون اثرى از سجده بر پيشانى او نيست).

در قرآن كريم پيروان حضرت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله مورد ستايش خدا قرار مى گيرند با همين علامت به اين آيه توجه كنيد:

محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم تراهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اثر السجود.(۱۴۵)

محمد پيامبر خدا است كسانى كه با او هستند در برابر كفار شديد و محكم هستند با برادران ايمانى خود رحيم و مهربانند پيوسته آنها را در حال ركوع و سجده مى بينى كه از خداى خود تقاضاى فراوانى نعمت و خشنودى او را مى نمايند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است.

در اين آيه پنج صفت براى ياران پيامبر بيان مى فرمايد: اول «اشداء على الكفار» تند و تيز بودن در مقابل كفار دون : رحم و محبت با دوستان «رحماء بينهم» سوم : عبادت، مخصوصا نماز (در حال ركوع و سجده بودن) «تريهم ركعا سجدا» چهارم : كه نشانه دل پاك و نيت صاف آنها است از خدا تقاضاى فضل و رضوانش را مى نمايند «يبتغون فضلا من الله و رضوانا»(۱۴۶) پنجم : آخرين نشانه آنها، ظاهر آراسته و نورانى ايشان است؟ نشانه آن در صورتشان از سجده نمايان است سيماهم فى وجوههم من اثر السجود.

بالاخره اين سجده طولانى و ركوع مداوم در حال نماز از امتيازات برجسته صحابه رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله است.

سجده طولانى بهاء بهشت

امير المؤ منينعليه‌السلام فرمود: جاء رجل الى النبى فقال علمنى عملا يحبنى الله و يحبنى المخلوقون و يثرى مالى و يصح بدنى و يطول عمرى و يحشرنى الله معك قال هذه ست خصال تحتاج الى ست خصال اذا اردت ان يحبك الله فخفه و اتقه و اذا اردت ان يحبك المخلوقون فاحسن اليهم و ارفض ما فى ايديهم(۱۴۷) و اذا اردت ان يثرى الله مالك فزكه و اذا اردت ان يصح الله بدنك فاكثر من الصدقه(۱۴۸) و اذا اردت ان يطيل الله عمرك فصل ذوى ارحامك و اذا اردت ان يحشرك الله معى فاطل السجود بين يدى الله الواحد القهار.(۱۴۹)

مردى خدمت پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله رسيده گفت مرا دستورى بياموز كه خدا دوستم بدارد و مردم نيز دوستم بدارند مالم زياد شود بدنم سالم باشد و عمرم طولانى گردد و خداوند مرا با شما محشور نمايد فرمود اين شش امتياز است كه احتياج به شش كار دارد.

اگر بخواهى خدا دوستت بدارد از او بترس و پرهيزكار باش اگر بخواهى مردم دوستت داشته باشند به آنها نيكى كن و چشم طمع از دارايى آنها بپوش اگر جوياى ثروت باشى زكات بده و اگر مايلى بدنى سالم داشته باشى صدقه بده (در روايت اثنى عشريه است روزه بدار تا بدنت سالم بماند) عمر طولانى بخواهى بايد صله رحم كنى اگر بخواهى خدا تو را با من محشور نمايد بايد سجده ات را طولانى كنى در پيشگاه پروردگار قهار.

اين روايت از امام صادقعليه‌السلام اهميت سجده طولانى را مسلم مى كند قال اقرء من ترى انه يطيعنى و ياخذ بقولى منهم السلام و اوصهم بتقوى الله و الورع فى دينهم و الاجتهاد لله و صدق الحديث و اداء الامانه و طول السجود و حسن الجوار فبهذا جاء محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله .

فرمود سلام مرا به كسانى كه مطيع من اند و حرف مرا مى پذيرند برسان و آنها را سفارش كن به تقوا و ورع در دين و كوشش در راه خدا و راستگويى و اداى امانت و سجده طولانى و رفتار خوب با همسايه. پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله اين مسائل را براى مردم آورده است.

سجده هاى زين العابدينعليه‌السلام

امام باقرعليه‌السلام فرمود: پدرم زين العابدينعليه‌السلام در موضع سجده اش آثارى از برآمدگى داشت كه در هر سال دو مرتبه آن را با قيچى مى چيد در هر مرتبه پنج جا را مى چيد به همين جهت مشهور به «ذوالثفنات» شد «ثفنه» سختى و برآمدگى زانوهاى شتر است كه از نشستن بر زمين پيدا مى شود.(۱۵۰)

از آن جمله غلامى نقل كرد كه حضرت زين العابدينعليه‌السلام از منزل خارج شد من از پى ايشان رفتم ديدم سر بر روى سنگ ناهموارى نهاده شمردم هزار مرتبه اين ذكر را گفت لا اله الا الله حقا حقا لا اله الا الله عبودية ورقا لا اله الا الله ايمانا و تصديقا بعد سر از سجده برداشت.

سجده هاى طولانى از امام صادقعليه‌السلام

منصور صيقل گفت عازم مكه معظمه شدم، گذرم از مدينه افتاد، رفتم به زيارت قبر رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله سلام كردم ناگاه متوجه شدم امام صادقعليه‌السلام در حال سجده است. مدتها نشستم (تا سر از سجده بردارد بر نداشت) خسته شدم، بعد با خود تصميم گرفتم تا وقتى امام در سجده است مشغول تسبيح شوم شروع كردم به گفتن سبحان ربى العظيم و بحمده استغفرالله ربى و اتوب اليه سيصد و شصت و چند مرتبه اين ذكر را گفتم بعد حضرت صادقعليه‌السلام سر از سجده برداشت و از جا حركت كرد و رفت و من از پى ايشان رفتم، ولى با خود مى گفتم اگر اجازه ورود به خدمتش به من عنايت كند خواهم گفت آقا! شما اينطور سجده مى كنيد ما چه كنيم؟

وقتى رسيدم به در خانه غلام، حضرت به نام مصادف خارج شده گفت منصور وارد شو! من وارد شدم قبل از اينكه چيزى بگويم فرمود: يا منصور! ان اكثرتم او اقللتم فوالله ما يقبل الا منكم اگر زياد عمل كنيد يا كم، به خدا سوگند جز از شما از ديگرى قبول نخواهد شد.

سجده ديگرى از امام صادقعليه‌السلام

عبدالحميدبن ابى العلاء مى گويد وارد مسجد الحرام شدم غلام امام صادق را مشاهده كردم، به او نزديك شدم تا از احوال امام صادقعليه‌السلام جويا شوم، اما متوجه شدم كه امام در سجده است مدتى انتظار كشيدم سر از سجده بردارد (فانتظرته طويلا) ولى سر برنداشت از جاى حركت كردم و به نماز مشغول شدم چند ركعت نماز خواندم باز ديدم در سجده است از غلام امام پرسيدم از چه وقت ايشان در سجده است؟ گفت قبل از اينكه تو اينجا بيايى.

صداى مرا شنيد سر از سجده برداشت و فرمود ابا محمد! بيا اينجا جلو رفته سلام كردم ناگاه صداى همهمه از پشت سر خود شنيدم فرمود اين سر و صدا چيست؟!

گفتم اينها گروهى از مرجئه و قدريها و معتزله هستند(۱۵۱) فرمود اينها منظورشان ملاقات با من است حركت كن برويم پيش آنها، در خدمت امام صادقعليه‌السلام پيش آنها رفتيم آن جناب را مشاهده كردند از جايى حركت ايستادند فرمود مرا رها كنيد و نيازاريد و مورد خشم سلطان قرارم ندهيد من پيشواى شما نيستم اين سخن را فرمود و دست مرا گرفته از آنها جدا شديم.

همين كه از مسجد خارج شديم به من فرمود: يا ابا محمد! اگر شيطان به مقدار دنيا سجده مى كرد بعد از آنكه تكبر ورزيد از سجده كردن براى آدم كه خدا دستور داده بود ديگر سودى برايش نداشت و اين امت متمرد كه فريفته (دنيا شده اند) بعد از پيامبر اكرمصلى‌الله‌عليه‌وآله كه امام خود را رها كردند، امامى كه پيامبر، او را منصوب نموده بود. هرگز خداوند عملى را از آنها نمى پذيرد و حسنه اى از ايشان به آسمان نخواهد رفت مگر اينكه راهى كه قرار داده وارد شوند و امامى را كه دستور داده دوست بدارند و ولايتش را بپذيرند و از درى كه او و پيامبرش گشوده وارد شوند.

يا ابا محمد! خداوند بر امت محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله پنج واجب قرار داده نماز، زكاة، روزه، حج و ولايت ما. در چهار فريضه اول آزاديهاى بى قرار داده (مثلا نماز در سفر قصر مى شود و خانم ها در ايام عادت ترك مى كنند) بسيارى از مردم مشمول پرداخت زكاة نيستند يا استطاعت حج ندارند و به واسطه بيمارى و سفر و... روزه نمى گيرند.

و لم يرخص لاحد من المسلمين فى ترك و لا يتنا لا و الله ما فيها رخصه هيچ كس اجازه ترك ولايت ما را ندارند نه به خدا هرگز چنين اجازه اى در ولايت نيست.(۱۵۲)

سجده طولانى حضرت رضاعليه‌السلام

در خبر رجاء بن ابى ضحاك (كه مأمور آوردن حضرت رضاعليه‌السلام از مدينه به مرو بود) چنين مى گويد: حضرت رضاعليه‌السلام بعد از فراغ از تعقيب نماز ظهر سر به سجده مى گذاشت و صد مرتبه شكرا لله مى گفت بعد از پايان تعقيبات نماز عصر سر به سجده مى گذاشت و صد مرتبه مى گفت «حمدا لله» و بعد از تعقيب نماز مغرب و نماز عشاء به سجده مى رفت. صبحگاه كه نماز صبح را مى خواند بعد از سلام نماز مى نشست و مشغول تسبيح و تمحيد و تكبير و تهليل بود و صلوات مى فرستاد بر پيامبر تا آفتاب طلوع كندثم يسجد سجدة يبقى فيها حتى يتعالى النهار بعد سر به سجده مى گذاشت تا بالا آمدن آفتاب.

سجده هاى موسى بن جعفرعليه‌السلام

درباره سجده موسى بن جعفرعليه‌السلام روايات زيادى نقل شده كه به ذكر بعضى از آنها مى پردازيم.

در ارشاد مفيد مى نويسد: كان ابوالحسن موسى اعبد اهل زمانه... اى قوله و روى انه كان يصلى نوافل اللل و يصلها لصلاة الصبح ثم يعقب حتى تطلع الشمس و يخرسا ساجدا فلا يرفع راسه من الدعا و التحميد حتى يقرب زوال الشمس.(۱۵۳)

نوافل شب را وصل به نماز صبح مى كرد و به تعقيب نماز صبح تا طلوع آفتاب مى نشست بعد به سجده مى رفت و سر برنمى داشت تا نزديك ظهر.

عن حسن بن فضال قال رايت ابا الحسن صلى ست ركعات اوثمان ركعات و كان مقدار ركوعه و سجوده ثلاث تسبيحات او اكثر فلما فرغ سجد سجدة اطال فيها حتى بل عرقه الحصا.

حسن بن فضال گفت موسى بن جعفرعليه‌السلام را ديدم پس از شش يا هشت ركعت نماز كه ركوع و سجده را بمقدار سه تسبيح طول مى داد و پس از فراغت از نماز به سجده مى رفت و آن قدر طول مى كشيد كه از عرق صورتش ريگهاتر مى شد.

ديگر از سجده هاى موسى بن جعفرعليه‌السلام : محمد بن سليمان از پدرش نقل مى كند در خدمت حضرت موسى بن جعفرعليه‌السلام رفتيم به يكى از باغهايش براى نماز ظهر بپا ايستاد پس از خواندن نماز به سجده افتاد شنيدم با اشك جارى و ناله جانسوز مى گفت : رب عصينك بلسانى و لو شئت و عزتك لا خرستنى و عصيتك ببصرى و لو شئت و عزتك لا كمهتنى و عصيتك بسمعى و لو شئت و عزتك لا صممتنى و عصيتك بيدى و لو شئت و عزتك لكنعتنى و عصيتك يرجلى ولو شئت و عزتك لخذمتنى و عصيتك بفرجى ولو شئت و عزتك لعقمتنى و عصيتك بجميع جوارحى التى انعمت على و ليس هذاجزاءك منى.(۱۵۴)

گفت بعد شمردم هزار مرتبه گفت (العفو العفو) بعد طرف راست صورت خود را بر زمين نهاد با ناله اى جانسوز گفت بؤ ت بذنبى عملت سوء و ظلمت نفسى فاغفرلى فانه لا يغفر الذنوب غيرك يا مولاى اين ذكر را سه مرتبه گفت سپس گونه چپ را بر زمين نهاد و سه مرتبه گفت ارحم من اساء و اقترف و استكان و اعترف.(۱۵۵)

ذكر اين نكته لازم است كه گناهى كه (ائمهعليهم‌السلام ) بخود نسبت مى دهند. به واسطه كمالاتى است كه داشته اند و ترك مستحب را گناه نسبت به خود نمى دانستند.

 (حسنات الابرار سيئات المقربين) و الاشكى در عصمت ائمه نيست.

چند نمونه از سجده هاى طولانى اصحاب ائمهعليه‌السلام

فضل بن شاذان گفت وارد عراق شدم شخصى را مشاهده كردم كه رفيقش را سرزنش مى كرد مى گفت تو مرد عيالوارى هستى، بايد دنبال نان براى آنها بروى ضمنا ممكن است چشمهايت كور شود با اين سجده طولانى كه دارى وقتى سرزنش را زياد نمود. رفيقش ‍ جواب داد ديگر زياد سرزنش كردى اگر بنا بود كسى از سجده طولانى كور شود بايد ابن ابى عمير كور مى شد چه خيال مى كنى در مورد كسى كه سجده شكر را بعد از نماز صبح چنان ادامه مى داد كه سر برنمى داشت تا نزديك ظهر.(۱۵۶)

على بن مهزيار

وى پيوسته پس از طلوع آفتاب سر به سجده مى گذاشت و سر برنمى داشت تا براى برادران خود دعا مى كرد همان دعاهايى كه براى خود كرده بود.

سجده حسن بن فضال : فضل بن شاذان مى گويد در يكى از مساجد پيش بعضى از قراء درس مى خواندم در آنجا قومى ديدم كه با هم سخن مى گفتند يكى از آنها گفت در كوره مردى است كه او را ابن فضال مى گويند او عابدترين فردى است كه ما ديده ايم. به صحرا مى رود و به سجده مى افتد مرغهاى صحرا بر او جمع مى شوند او چنان از خود محو شده بر زمين مى افتد؟ كه خيال مى كنند يك جامه و يا پارچه است وحشيان صحرا نزديك او به چرا مشغول مى شوند و از او نمى رمند بواسطه انسى كه به او گرفته اند.

فضل بن شاذان مى گويد از آن سخن گمان كردم اين شخص كه از او صحبت مى كنند مردى است كه در زمان گذشته زندگى مى كرده اما از اين صحبتها چيزى نگذشته بود كه پيرمردى خوش صورت و زيبا اندام كه جامعه معروف به نرسى و رداى نرسى دربر و كفش ‍ سبز در پا داشت از در وارد شد و به پدر من سلام كرد من در خدمت پدرم بودم به واسطه احترام پدرم از جا حركت كرد و او را جاى داد و گرامى داشت.

پيرمرد پس از لحظه اى برخاست و رفت از پدرم پرسيدم اين پيرمرد كه بود؟ گفت : اين حسن بن على بن فضال است گفتم : آن عابد مشهور. گفت : همان است من آنچه از اهل مسجد درباره حسن شنيده بودم به پدرم عرض كردم پدرم گفت آنچه شنيده اى از اهل مسجد است و اين همان است.

ميرزا جواد آقا ملكى حاشيه اى بر ترجمه فارسى عروة الوثقى (كه نامش غاية القصوى است) نوشته گرچه چاپ نشده اما اين حاشيه دست نويس بر بعضى نسخه ها به صورت دستنويس موجود است در بحث سجده نماز (آن جا كه در متن عروة آمده است جايز است در قنوت و غير قنوت از احوال نماز دعا كردن به زبان فارسى... )

ايشان در حاشيه نوشته اند «اگر چه شعر فارسى باشد مثلا در سجده بگويد:

مالم به خاك روى مذلت به اين

شايدكه دوست رابه ضراعت رضا كنم(۱۵۷)

خداوند عزيز را سپاس گذارم كه توفيق اين مجموعه را به اين ناچيز عنايت كرد و اميد قبول ائمه دينعليه‌السلام و دعاى دوستانش را دارم.

التماس دعا

موسى خسروى

۱۴ رمضان ۷۴