راهنماى سعادت و خوشبختى

راهنماى سعادت و خوشبختى0%

راهنماى سعادت و خوشبختى نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: سایر کتابها

راهنماى سعادت و خوشبختى

نویسنده: عبدالله صالحى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 13658
دانلود: 3056

توضیحات:

راهنماى سعادت و خوشبختى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 32 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13658 / دانلود: 3056
اندازه اندازه اندازه
راهنماى سعادت و خوشبختى

راهنماى سعادت و خوشبختى

نویسنده:
فارسی

چهل حديث گهربار، از سالار شهيدان اباعبداللّه الحسينعليه‌السلام

قالَ الاْ مامُ اءبُوعَبْدِاللّهِالْحُسَيْن، صَلَواتُاللّهِ وَسَلامُهُ عَلَيْهِ :

۱۶۱ إنَّ قَوْما عَبَدُو اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَإنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبْيدِ، وَإنَّ قَوْما عَبَدُوا اللّهَ شُكْرا فَتِلْكَ عِبادَةٌ الْاءحْرارِ، وَهِيَ اءفْضَلُ الْعِبادَةِ.(۱۹۸)

فرمود : همانا، عدّه اى خداوند متعال را جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى كنند كه آن يك معامله و تجارت خواهد بود.

و عدّه اى ديگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستايش مى كنند كه همانند عبادت و اطاعت نوكر از أ رباب باشد.

و طائفه اى هم به عنوان شكر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستايش مى نمايند.

و اين نوع عبادت آزادگان است كه بهترين عبادات خواهد بود.

۱۶۲ قالَعليه‌السلام : إِنَّ اءجْوَدَ النّاسِ مَنْ اءعْطى مَنْ لا يَرْجُوهُ، وَ إنَّ اءعْفَى النّاسِ مَنْ عَفى عَنْ قُدْرَةٍ، وَ إنَّ اءَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.(۱۹۹)

فرمود : همانا سخاوتمندترين مردم آن كسى است كه كمك نمايد به كسى كه اميدى به وى نداشته است.

و بخشنده ترين افراد آن شخصى است كه نسبت به ظلم ديگرى با آنكه توان انتقام دارد گذشت نمايد.

صله كننده ترين مردم و ديد و بازديد كننده نسبت به خويشان آن كسى ست كه صله نمايد با كسى كه با او قطع رابطه كرده است.

۱۶۳ قيلَ: مَا الْفَضْلُ؟ قالَ عَلَيْهِالسَّلامَ: مُلْكُ اللِّسانِ، وَ بَذْلُ الاْ حْسانِ، قيلَ: فَمَا النَّقْصُ؟ قالَ: التَّكَلُّفُ لِما لا يُعنيكَ.(۲۰۰)

از حضرت سؤال شد كرامت و فضيلت در چيست ؟ در پاسخ فرمود: كنترل و در اختيار داشتن زبان و سخاوت داشتن، سئوال شد نقص انسان در چيست ؟ فرمود: خود را وا داشتن بر آنچه كه مفيد و سودمند نباشد.

۱۶۴ قالَعليه‌السلام : النّاسُ عَبيدُالدُّنْيا، وَالدّينُ لَعِبٌ عَلى اءلْسِنَتِهِمْ، يَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّيّانُونَ.(۲۰۱)

فرمود : افراد جامعه بنده و تابع دنيا هستند، و مذهب بازيچه زبانشان گرديده است و براى إ مرار معاش خود، دين را محور قرار داده اند و سنگ اسلام بسينه مى زنند.

پس اگر بلائى همانند خطر مقام و رياست، جان، مال، فرزند، موقعيّت، انسان را تهديد كند خواهى ديد كه دينداران واقعى كمياب خواهند شد.

۱۶۵ قالَعليه‌السلام : إنَّ الْمُؤْمِنَ لايُسى ءُ وَلايَعْتَذِرُ، وَالْمُنافِقُ كُلَّ يَوْمٍ يُسى ءُ وَيَعْتَذِرُ.(۲۰۲)

ضمن فرمايشى فرمود : همانا شخص مؤمن خلاف و كار زشت انجام نمى دهد و عذرخواهى هم نمى كند.

ولى فرد منافق هر روز مرتكب خلاف و كارهاى زشت مى گردد و هميشه عذرخواهى مى نمايد.

۱۶۶ قالَعليه‌السلام : إ عْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ يَعْلَمُ اءنّه ماءخُوذٌ بِالْاءجْرامِ، مُجْزىٍ بِالْإ حْسانِ.(۲۰۳)

فرمود : كارها و اءمور خود را همانند كسى تنظيم كن و انجام ده كه مى داند و مطمئن است كه در صورت خلاف تحت تعقيب قرار مى گيرد و مجازات خواهد شد.

و در صورتى كه كارهايش صحيح باشد پاداش خواهد گرفت.

۱۶۷ قالَعليه‌السلام : عِباداللّهِ لاتَشْتَغِلُوا بِالدُّنْيا، فَإنَّ الْقَبْرَ بَيْتُالْعَمَلِ، فَاعْمَلُوا وَلاتَغْعُلُوا.(۲۰۴)

فرمود : اى بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنيا و تجمّلات آن قرار ندهيد كه همانا قبر خانه اى است كه تنها عمل صالح - در آن مفيد و نجات بخش مى باشد، پس مواظب باشيد كه غفلت نكنيد.

۱۶۸ قالَعليه‌السلام : لاتَقُولَنَّ فى اءخيكَ الْمُؤ مِنْ إذا تَوارى عَنْكَ إلاّمِثْلَ م اتُحِبُّ اءنْ يَقُولَ فيكَ إذا تَوارَيْتَ عَنْهُ.(۲۰۵)

فرمود : سخنى كه ناراحت كننده باشد پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آنكه دوست داشته باشى كه همان سخن پشت سر خودت گفته شود.

۱۶۹ قالَعليه‌السلام : يا بُنَىٍَّّ إ يّاكَ وَظُلْمَ مَنْ لايَجِدْ عَلَيْكَ ناصِرا إلاّ اللّهَ.(۲۰۶)

فرمود : مواظب باش از ظلم و آزار رساندن نسبت به كسى كه ياورى غير از خداوند متعال ندارد.

۱۷۰ قالَعليه‌السلام : إ نّي لااءري الْمَوْتَ إلاّ سَعادَة، وَلاَالْحَياةَ مَعَ الظّالِمينَ إلاّ بَرَما.(۲۰۷)

فرمود: به درستى كه من از مرگ نمى هراسم و آن را جز سعادت نمى بينم.

و همچنين زندگى با ستمگران و ظالمان را عار و ننگ مى شناسم.

۱۷۱ قالَعليه‌السلام : مَنْ لَبِسَ ثَوْبا يُشْهِرُهُ كَساهُاللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.(۲۰۸)

فرمود: هر كس لباس شهرت و انگشت نما بپوشد، خداوند او را در روز قيامت لباسى از آتش خواهد پوشانيد.

۱۷۲ قالَعليه‌السلام : اءنَا قَتيلُ الْعَبَرَةِ، لايَذْكُرُنى مُؤْمِنٌ إلاّ اِسْتَعْبَرَ.(۲۰۹)

فرمود : من كشته شده دسيسه ها و عبرتها هستم، مؤمنى مرا ياد نمى كند مگر آن كه مورد عبرت و آگاهى قرار خواهد گرفت.

۱۷۳ قالَعليه‌السلام : لَوْ شَتَمَنى رَجُلٌ فى هذِهِ الْاءُذُنِ، وَ اءَوْفى إلى الْيُمْنى، وَاعْتَذَرَ لى فى الْاءُخْرى لَقَبِلْتُ ذلِكَ مِنْهُ، وَ ذلِكَ اءَنَّ اءَميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلَيْهِالسّلام حَدَّثَنى اءَنَّهُ سَمِعَ جَدّى رَسُولَ اللّهِ صلّى اللّه عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ : لايَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذرَ مِنْ مُحِقٍّ اءَوْ مُبْطِلٍ.(۲۱۰)

فرمود: چنانچه با گوش خود بشنوم كه شخصى مرا دشنام مى دهد و سپس ‍ معذرت خواهى او را بفهمم، از او مى پذيرم و گذشت مى نمايم، چون كه پدرم اميرالمؤمنين علىّعليه‌السلام از جدّم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله روايت نمود:

كسى كه پوزش و عذرخواهى ديگران را نپذيرد، بر حوض كوثر وارد نخواهد شد.

۱۷۴ قيلَ لِلْحُسَيْنِ بن علىّعليه‌السلام : مَنْ اءعْظَمُ النّاسِ قَدْرا؟

قالَ: مَنْ لَمْ يُبالِ الدُّنْيا فى يَدَيْ مَنْ كانَتْ.(۲۱۱)

از حضرت سؤال شد : با شخصيّت ترين افراد چه كسى است ؟

در جواب فرمود : آن كسى است كه نسبت به دنيا بى اهميّت باشد.

۱۷۵ قالَعليه‌السلام : مَنْ عَبَدَاللّهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اءمانيهِ وَكِفايَتِهِ.(۲۱۲)

فرمود : هر كس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، بطور حقيقت عبادت و پرستش نمايد.

خداى متعال او را به بهترين آرزوهايش مى رساند و امور زندگيش را تاءمين مى نمايد.

۱۷۶ قالَعليه‌السلام : احْذَرُوا كَثْرَةَ الْحَلْفِ، فِإنَّهُ يَحْلِفُ الرَّجُلُ لِعَلَلٍ اءرَبَعَ : إ مّا لِمَهانَةٍ يَجِدُها في نَفْسِهِ، تَحُثُّهُ عَلى الضَّراعَةِ إلى تَصْديقِ النّاسِ إ يّاهُ. وَ إمّا لِعَىٍّ في الْمَنْطِقِ، فَيَتَّخِذُ الاْ يْمانَ حَشْوا وَصِلَةً لِكَلامِهِ. وَ إمّا لِتُهْمَةٍ عَرَفَها مِنَ النّاسِ لَهُ، فَيَرى اءَنَّهُمْ لايَقْبَلُونَ قَوْلَهُ إلاّ بِالْيَمينِ. وَ إمّا لاِ رْسالِهِ لِسانَهُ مِنْ غَيْرِ تَثْبيتٍ.(۲۱۳)

فرمود : خود را از قسم و سوگند برهانيد كه همانا انسان به جهت يكى از چهار علّت سوگند ياد مى كند :

در خود احساس سستى و كمبود دارد بطورى كه مردم به او بى اعتماد شده اند، پس براى جلب توجّه مردم كه او را تصديق و تاءييد كنند، سوگند مى خورد.

و يا آنكه گفتارش معيوب و بدور از حقيقت است، و مى خواهد با سوگند، سخن خود را تقويت و جبران كند.

و يا در بين مردم متّهم است به دروغ و بى اعتمادى پس مى خواهد با سوگند و قسم خوردن جبران ضعف نمايد.

و يا آنكه سخنان و گفتارش متزلزل است هر زمان به نوعى سخن مى گويد و زبانش به سوگند عادت كرده است.

۱۷۷ قالَعليه‌السلام : اءيُّما إ ثْنَيْنِ جَرى بَيْنَهُما كَلامٌ، فَطَلِبَ اءَحَدُهُما رِضَى الاَّْخَرِ، كانَ سابِقَهُ إلىَ الْجَنّةِ.(۲۱۴)

فرمود : چنانچه دو نفر با يكديگر نزاع و اختلاف نمايند و يكى از آن دو نفر، در صلح و آشتى پيشقدم شود، همان شخص سبقت گيرنده جلوتر از ديگرى به بهشت وارد مى شود.

۱۷۸ قالَعليه‌السلام : وَاعْلَمُوا إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إ لَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللّه عَلَيْكُمْ، فَلا تَميلُوا النِّعَمَ فَتَحَوَّلَ نَقِما.(۲۱۵)

فرمود : توجّه داشته باشيد كه احتياج و مراجعه مردم به شما از نعمتهاى الهى است، بنابراين سعى كنيد كه نعمتها پايمال و ضايع نگردد و مواظب باشيد كه نعمتها به نقمت و گرفتارى تبديل نگردد.

۱۷۹ قالَعليه‌السلام : يَابْنَ آدَم، اُذْكُرْ مَصْرَعَكَ وَ مَضْجَعَكَ بَيْنَ يَدَي اللّهِ، تَشْهَدُ جَوارِحُكَ عَلَيْكَ يَوْمَ تَزِلُّ فيهِ الْاءقْدام.(۲۱۶)

فرمود : اى فرزند آدم، بياد آور لحظات مرگ و خوابگاه خود را در قبر، همچنين بياد آور كه در پيشگاه خداوند قرار خواهى گرفت و اعضاء و جوارحت بر عليه تو شهادت خواهند داد، در آن روزى كه قدمها لرزان و لغزان مى باشد.

۱۸۰ قالَعليه‌السلام : مُجالَسَةُ اءهْلِ الدِّناءَةِ شَرُّ، وَ مُجالَسَةُ اءهْلِ الْفِسْقِ ريبَةٌ.(۲۱۷)

فرمود : همنشينى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ خواهد گشت، و نيز همنشينى و مجالست با معصيت كاران موجب شكّ و بدبينى خواهد شد.

۱۸۱ قالَعليه‌السلام : إنَّ اللّهَ خَلَقَ الدُّنْيا لِلْبَلاءِ، وَ خَلَقَ اءهْلَها لِلْفَناءِ.(۲۱۸)

فرمود : بدرستى كه خداوند متعال دنيا و اموال آن را براى آزمايش افراد آفريده است.

و همچنين موجودات دنيا را جهت فناء و انتقال از اين دنيا به جهانى ديگر آفريده است.

۱۸۲ قالَعليه‌السلام : لايَاءمَنُ يوم الْقِيامَةِ إلاّ مَنْ قَدْ خافَاللّهَ في الدُّنْيا.(۲۱۹)

فرمود : كسى در روز قيامت از شدائد و اءحوال آن در اءمان نمى باشد، مگر آنكه در دنيا از خداوند متعال ترس داشته باشد و اهل گناه و معصيت نگردد.

۱۸۳ قالَعليه‌السلام : لِكُلِّ داءٍ دَواءٌ، وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الا سْتِغْفارِ.(۲۲۰)

فرمود : براى هر غم و دردى درمان و دوائى است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند مى باشد.

۱۸۴ قالَعليه‌السلام : مَنْ قَرَءَ آيَةً مِنْ كِتابِاللّه عَزَّ وَ جَلَّ فى صَلاتِهِ قائِما، يُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ مِاءةَ حَسَنَة.(۲۲۱)

فرمود : هر كس آيه اى از قرآن را در نمازش تلاوت نمايد، خداوند متعال در مقابل هر حرفى از آن يكصد حسنه در نامه اعمالش ثبت مى نمايد.

۱۸۵ قالَعليه‌السلام : سَبْعَةُ اءشْياءٍ لَمْ تُخْلَقْ فى رَحِمٍ : فَاءوّلُها آدَمُ (عليه‌السلام )، ثُمَّ حَوّاء، وَالْغُرابُ، وَ كَبْشُ إ بْراهيم (عليه‌السلام )، وَ ناقَةُ اللّهِ، وَعَصا مُوسى (عليه‌السلام )، وَ الطَّيْرُ الَّذى خَلَقَهُ عيسىَ بْنِ مَرْيَم (عليهماالسّلام ).(۲۲۲)

ضمن جواب سؤالهاى پادشاه روم، فرمود : آن هفت موجودى كه بدون خلقت در رحم مادر، آفريده شده اند، عبارتند از :

حضرت آدمعليه‌السلام و همسرش حوّاء.

و كلاغى كه براى راهنمائى دفن هابيل آمد.

و گوسفندى كه براى قربانى به جاى حضرت اسماعيل آمد.

و شترى كه خداوند براى پيامبرش حضرت صالح فرستاد.

و عصاى حضرت موسىعليه‌السلام .

و هفتمين موجود آن پرنده اى بود كه توسّط حضرت عيسى (عليه‌السلام ) آفريده شد.

۱۸۶ قالَعليه‌السلام : إنَّ اَعْمالَ هذِهِ الاُْمَّةِ ما مِنْ صَباحٍ إلاّ و تُعْرَضُ عَلَى اللّهِ تَعالى.(۲۲۳)

فرمود : همانا نامه كردار و اءعمال اين امّت، در هر صبحگاه بر خداوند متعال عرضه خواهد شد.

۱۸۷ قالَعليه‌السلام : إجْتَنِبُو االْغِشْيانَ في اللَّيْلَةِ الَّتى تُريدُون فيها السَّفَرَ، فإنَّ مَنْ فَعَلَ ذلِكَ، ثُمَّ رُزِقَ وَلَدٌ كانَ جَوّالَةً.(۲۲۴)

فرمود : در آن شبى كه قصد مسافرت داريد، با همسر خود زناشوئى نكنيد، كه چنانچه عمل زناشوئى انجام گردد و در آن زمان فرزندى منعقد شود، بسيار متحرّك و افكارش مغشوش مى باشد.

۱۸۸ قالَعليه‌السلام : الرّكْنُ الْيَماني بابٌ مِنْ اءبْوابِ الْجَنَّةِ، لَمْ يَمْنَعْهُ مُنْذُ فَتَحَهُ، وَإنَّ ما بَيْنَ الرُّكْنَيْنِ الا سْوَد وَالْيَماني - مَلِكٌ يُدْعى هُجَيْرٌ، يُؤَمِّنُ عَلى دُعاءِ الْمُؤْمِنينَ.(۲۲۵)

فرمود : رُكن يمانى كعبه الهى دربى از دربهاى بهشت است و ما بين ركن يمانى و حجرالا سود ملك و فرشته اى است كه براى استجابت دعاى مؤمنين آمّين مى گويد.

۱۸۹ قالَعليه‌السلام : إنَّ الْغِنى وَاْلِعزَّ خَرَجا يَجُولانِ، فَلَقيا التَّوَكُلَّ فَاسْتَوْطَنا.(۲۲۶)

فرمود : عزّت و بى نيازى هر دو شتاب زده به دنبال پناهگاهى مى دويدند، چون به توكّل برخورد كردند، آرامش پيدا نموده و آن را پناهگاه خود قرار دادند.

۱۹۰ قالَعليه‌السلام : مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ، فَرَّجَ اللّهُ عَنْهُ كَرْبَ الدُّنْيا والْآخِرَةِ.(۲۲۷)

فرمود: هر كس گره اى از مشكلات مؤمنى باز كند و مشگلش را برطرف نمايد.

خداوند متعال مشكلات دنيا و آخرت او را اصلاح مى نمايد.

۱۹۱ قالَعليه‌السلام : مَنْ والانا فَلِجَدّىصلى‌الله‌عليه‌وآله والى، وَمَنْ عادانا فَلِجَدّىصلى‌الله‌عليه‌وآله عادى.(۲۲۸)

فرمود : هر كه ما را دوست بدارد و پيرو ما باشد، پس دوستى و محبّتش به جهت جدّم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله مى باشد.

و هر كس با ما دشمن و كينه توز باشد، پس دشمنى و مخالفت او به جهت جدّم رسول خدا خواهد بود.

۱۹۲ قالَعليه‌السلام : يَابْنَ آدَمَ، اءُذْكُرْ مَصارِعَ آبائِكَ وَ اءبْنائِكَ، كَيْفَ كانُوا، وَ حَيْثُ حَلّوُا، وَ كَاءَنَّكَ عَنْ قَليلٍ قَدْ حَلَلْتَ مَحَلَّهُمْ.(۲۲۹)

فرمود : اى فرزند آدم، بيادآور آن لحظاتى را كه پدران و فرزندان و دوستان تو چگونه در چنگال مرگ قرار گرفتند، آنها در چه وضعيّت و موقعيّتى بودند و سرانجام به كجا منتهى شدند و كجا رفتند.

و بينديش كه تو نيز همانند آنها به ايشان خواهى پيوست پس مواظب اعمال و رفتار خود باش.

۱۹۳ قالَعليه‌السلام : يَاابْنَ آدَمَ، إنَّما اءنْتَ اءيّامٌ، كُلَّما مَضى يَوْمٌ ذَهَبَ بَعْضُكَ.(۲۳۰)

فرمود : اى فرزند آدم، بدرستى كه تو مجموعه اى از زمانها و روزگار هستى، هر آنچه از آن بگذرد، بعضى از تو فانى و سپرى گشته است بنابر اين لحظات عمرت را غنيمت شمار كه جبران ناپذير است.

۱۹۴ قالَعليه‌السلام : مَنْ حاوَلَ أ مْراً بِمَعْصِيَةِ اللّهِ كانَ أ فْوَتُ لِما يَرْجُو وَ أ سْرَعُ لِمَجيى ء لِما يَحْذَرُ.(۲۳۱)

فرمود: هر كس از روى نافرمانى و معصيت خداوند كارى را انجام دهد، آنچه را آرزو دارد سريعتر از دست مى دهد و به آنچه هراسناك و بيمناك مى باشد مبتلا مى گردد.

۱۹۵ قالَعليه‌السلام : الْبُكاءُ مِنْ خَشْيَةِ اللّه نَجاتٌ مِنَ الّنارِ وَ قالَ: بُكاءُ الْعُيُونِ، وَ خَشْيَةُ الْقُلُوبِ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ.(۲۳۲)

فرمود: گريان بودن به جهت ترس از عذاب خداوند، سبب نجات از آتش ‍ دوزخ خواهد بود. و فرمود: گريان بودن چشم و خشيت داشتن دلها يكى از نشانه هاى رحمت الهى براى بنده است.

۱۹۶ قالَعليه‌السلام : لايَكْمِلُ الْعَقْلُ إلاّ بِاتّباعِ الْحَقِّ.(۲۳۳)

فرمود : بينش و عقل و درك انسان تكميل نمى گردد مگر آن كه اءهل حقّ و صداقت باشد و از حقايق تبعيّت و پيروى كند.

۱۹۷ قالَعليه‌السلام : اءَهْلَكَ النّاسَ إ ثْنانِ : خَوْفُ الْفَقْرِ، وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.(۲۳۴)

فرمود : دو چيز مردم را هلاك و بيچاره گردانده است :

يكى ترس از اين كه مبادا در آينده فقير و نيازمند ديگران گردند.

و ديگرى فخر كردن در مسائل مختلف و مباهات بر ديگران است.

۱۹۸ قالَعليه‌السلام : مَنْ عَرَفَ حَقَّ اءَبَوَيْهِ الاْ فْضَلَيْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَلىٍّ، و اءطاعَهُما، قيلَ لَهُ : تَبَحْبَحْ فى اءيِّ الْجِنانِ شِئْتَ.(۲۳۵)

فرمود : هر شخصى كه حقّ والدينش محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله ، و علىّعليه‌السلام را كه با شرافت و با فضيلت ترين انسانها هستند، بشناسد و در تمام امور زندگى از ايشان تبعيّت و اطاعت كند. در قيامت به او خطاب مى شود:

هر قسمتى از بهشت را كه خواستار باشى مى توانى انتخاب كنى و در آن وارد شوى.

۱۹۹ قالَعليه‌السلام : مَنْ طَلَبَ رِضَى اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ كَفاهُ اللّه اُمُورَ النّاسِ، وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِاللّهِ وَ كَّلَهُ اللّهُ إلَى النّاسِ.(۲۳۶)

فرمود : هر كس رضايت و خوشنودى خداوند را در اءمور زندگى طلب نمايد گرچه همه افراد از او رنجيده شوند، خداوند مهمّات و مشكلات او را كفايت خواهد نمود.

و كسى كه رضايت و خوشنودى مردم را طالب گردد گرچه مورد خشم و غضب پروردگار باشد، خداوند اءمور اين شخص را به مردم واگذار مى كند.

۲۰۰ قالَعليه‌السلام : إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غَشٍّ وَ غَلٍّ وَ دَغَل.(۲۳۷)

فرمود : شيعيان و پيروان ما أ هل بيت رسالت آن كسانى هستند كه اءفكار و درون آنها از هر گونه حيله و نيرنگ و عوام فريبى سلامت و تهى باشد.

خلاصه حالات ششمين معصوم چهارمين امام زين العابدين على بن الحسينعليه‌السلام

آن حضرت روز جمعه يا پنجشنبه، ۱۵ جمادى الثانى يا ۲۳ شعبان، سال ۳۶ يا ۳۸ هجرى(۲۳۸) ، در مدينه منوّره تولّد يافت.

نام : علىّ(۲۳۹) صلوات اللّه وسلامه عليه.

كنيه : اءبو الحسن، اءبو محمّد، اءبو القاسم و...

لقب : سجّاد، زين العابدين، زين الصّالحين، مجتهد، سيّد العابدين، سيّد السّاجدين، ذو الثّفنات، ابن الخِيَرَتَيْن، عابد، زاهد، خاشع، بكّاء، اءمين و...

نقش انگشتر: وَما تَوْفيقى إلاّ بِاللّه، الْحَمْدُ لِلّهِ العَلِيِّ، إنَّ اللّهَ بَالِغُ اءَمْرِهِ، الْعِزَّةُ لِلّهِ.

دربان : اءبو خالد كابلى، اءبو جبله، يحيى بن اءمّ طويل.

پدر: امام اءبو عبد اللّه الحسين، سيّد الشهداء، عليه الصّلاة والسّلام.

مادر: معروف به شهر بانو، شاهزاده ايرانى، دختر يزدجرد آخرين پادشاه فارس، كه در زمان عمر به اسارت مسلمين درآمد و امام علىّعليه‌السلام از فروش ‍ او مانع شد و فرمود:

او شريف زاده است آزادش بگذاريد تا از مسلمين هر كه را بخواهد با او ازدواج نمايد و مهريه اش از بيت المال پرداخت شود.

او با انتخاب خود حسينعليه‌السلام را برگزيد كه پس از ازدواج با او، امام سجّادعليه‌السلام از او تولّد يافت.

حضرت در صحرا وصحنه كربلاء حضور داشت و مصائب سخت و دلخراشى را متحمّل شد، عمر آن حضرت را در آن لحظات بين ۲۲ تا ۲۴ سال گفته اند و نسل شجره مباركه بنى الزّهراء توسط امام سجّادعليه‌السلام تكثير و منتشر گرديد.

آن حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارش امام حسينعليه‌السلام مبارزات گوناگونى عليه دستگاه بنى اميّه داشت و به شيوه هاى مختلفى در فرصتهاى مناسب، در هوشيارى بخشيدن جامعه نسبت به دستگاه ظالم لحظه اى سكوت و آرامش نداشت، از طريق سخنرانى، تشكيل جلسات دعا و مناجات، گريه و اظهار مظلوميت وتظلّم، و...

آن حضرت يكى از چهار نفر گريه كننده عالَم شمرده شده است كه پس از جريان كربلاء مرتّب در هر فرصت مناسبى بر مظلوميت پدرش امام حسينعليه‌السلام و يارانش و افشاى جنايات دستگاه بنى اميّه مى گريست.

آن حضرت مدّت دو سال و چند ماه در حيات جدّش امام علىّ اءمير المؤمنينعليه‌السلام ، و حدود دوازده سال در حيات عمويش امام حسن مجتبىعليه‌السلام ، و ۲۳ يا ۲۴ سال با پدرش امام حسينعليه‌السلام ، و حدود ۳۵ سال امامت و رهبريّت جامعه اسلامى را بر عهده داشت كه جمعا عمر آن حضرت را حدود ۵۸ سال گفته اند.

آن حضرت روز دهم محرّم الحرام، سال ۶۱ هجرى پس از شهادت پدر بزرگوارش در سنين ۲۳ يا ۲۴ سالگى به منصب امامت نائل آمد و تا ۱۲ يا ۲۵ محرّم سال ۹۴ يا ۹۵ هجرى امامتش به طول انجاميد كه جمعا حدود ۳۵ سال امامت و رهبريّت جامعه را برعهده داشته است.

شهادت : روز شنبه، دوازدهم يا بيست و پنجم محرّم، سال ۹۴ يا ۹۵ هجرى قمرى(۲۴۰) ، به وسيله زهر توسّط هشام بن عبد الملك مروان مسموم و به درجه رفيعه شهادت نائل آمد.

محلّ دفن : آن حضرت در قبرستان بقيع كنار عمويش امام حسن مجتبىعليهما‌السلام دفن گرديد.

تعداد فرزندان : مرحوم سيّد محسن امين تعداد پانزده پسر و چهار دختر براى حضرتش نام برده است.

خلفاء هم عصر آن حضرت : معاوية بن يزيد، يزيد بن معاويه، مروان بن حكم، عبد الملك بن مروان، وليد بن عبد الملك، هشام بن عبدالملك.

نماز آن حضرت : دو ركعت است، در هر ركعت پس از قرائت سوره حمد، صد مرتبه آية الكرسى يا سوره توحيد خوانده مى شود.

و بعد از سلام نماز تسبيح حضرت و پس از آن تقاضا و درخواست حوايج مشروعه از خداوند منّان.(۲۴۱)