راهنماى سعادت و خوشبختى

راهنماى سعادت و خوشبختى0%

راهنماى سعادت و خوشبختى نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: سایر کتابها

راهنماى سعادت و خوشبختى

نویسنده: عبدالله صالحى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 13654
دانلود: 3056

توضیحات:

راهنماى سعادت و خوشبختى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 32 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 13654 / دانلود: 3056
اندازه اندازه اندازه
راهنماى سعادت و خوشبختى

راهنماى سعادت و خوشبختى

نویسنده:
فارسی

چهل حديث گهربار، از امام زين العابدينعليه‌السلام

۲۰۱ قال الا مامُ علىّ بن الحسين، زين العابدينعليه‌السلام :

ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ مِنَ الْمُؤ مِنينَ كانَ في كَنَفِ اللّهِ، وَاءظَلَّهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ في ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْيَوْمِ الاْ كْبَرِ:

مَنْ اءَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، و رَجُلٌ لَمْ يَقْدِمْ يَدا وَرِجْلاً حَتّى يَعْلَمَ اءَنَّهُ فى طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها اءَوْ فى مَعْصِيَتِهِ، وَ رَجُلٌ لَمْ يَعِبَْاءخاهَ بِعَيْبٍ حَتّى يَتْرُكَ ذلكَ الْعِيْبَ مِنْ نَفْسِهِ.(۲۴۲)

فرمود: سه حالت وخصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختيها و شدايد صحراى محشر در اءمان است.

اوّل آنكه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.

دوّم آنكه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آنست يا مورد غضب و سخط او مى باشد.

سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران، سعى كند عيبهاى خود را برطرف نمايد.

۲۰۲ قالعليه‌السلام : ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ لِلْمُؤْمِن : كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِيابِهِمْ، وَإ شْغالُهُ نَفْسَهُ بِما يَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْياهُ، وَطُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطيئَتِهِ.(۲۴۳)

فرمود: سه چيز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشت زبان از بدگوئى و غيبت مردم، خود را مشغول بكارهائى كردن كه براى آخرت و دنيايش ‍ مفيد باشد.

و هميشه بر خطاها و اشتباهات خود گريان و ناراحت باشد.

۲۰۳ قالعليه‌السلام : اءرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كَمُلَ إ سْلامُهُ، وَمَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَلَقِيَ رَبَّهُ وَهُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقاءٌ لِلّهِ بِما يَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس، وَصِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَالاْ سْتحْياء مِنْ كُلِّ قَبِى حٍ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ النّاسِ، وَحَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ اءهْلِهِ.(۲۴۴)

فرمود: هر كس داراى چهار خصلت باشد، ايمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى كند كه از او راضى و خوشنود است :

۱ خصلت خود نگهدارى وتقواى الهى به طورى كه بتواند بدون توقّع و چشم داشتى، نسبت به مردم خدمت نمايد.

۲ راستگوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى.

۳ حيا و پاكدامنى نسبت به تمام زشتيهاى شرعى و عرفى.

۴ خوش اخلاق وخوش برخوردى با اءهل و عيال خود.

۲۰۴ قالعليه‌السلام : يَا ابْنَ آدَم، إنَّكَ لاتَزالُ بَخَيْرٍ ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَما كانَتْ الْمُحاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ، وَما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعارا.(۲۴۵)

فرمود: اى فرزند آدم، تا آن زمانى كه در درون خود واعظ و نصيحت كننده اى دلسوز داشته باشى، و در تمام اءمور بررسى و محاسبه كارهايت را اهميّت دهى، و در تمام حالات از عذاب الهى ترس و خوف داشته باشى.

در خير و سعادت خواهى بود.

۲۰۵ قالعليه‌السلام : وَاءمّا حَقُّ بَطْنِكَ فَاءنْ لاتَجْعَلْهُ وِعاءً لِقَليلٍ مِنَ الْحَرامِ وَلا لِكَثيرٍ، وَاءنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِى الْحَلالِ.(۲۴۶)

فرمود: حقّى كه شكم بر تو دارد اين است كه آن را ظرف چيزهاى حرام چه كم و چه زياد قرار ندهى و بلكه در چيزهاى حلال هم صرفه جوئى كنى و به مقدار نياز استفاده نمائى.

۲۰۶ قالعليه‌السلام : مَنِ اشْتاقَ إلى الْجَنَّةِ سارَعَ إلى الْحَسَناتِ وَسَلاعَنِ الشَّهَواتِ، وَمَنْ اءشْفَقَ مِنَ النارِ بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إلى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَراجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ.(۲۴۷)

فرمود: كسى كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهاى نيك سرعت مى نمايد و شهوات را زير پا مى گذارد و هر كس از آتش قيامت هراسناك باشد به درگاه خداوند توبه مى كند واز گناهان دورى مى نمايد.

۲۰۷ قالعليه‌السلام : طَلَبُ الْحَوائِجِ إلىَ النّاسِ مَذَلَّةٌ لِلْحَياةِ وَمَذْهَبَةٌ لِلْحَياءِ، وَاسْتَخِفافٌ بِالْوَقارِ وَهُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرِ، وَقِلَّةُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَى الْحاضِر.(۲۴۸)

فرمود: دست نياز به سوى مردم دراز كردن، سبب ذلّت و خوارى در زندگى و در معاشرت خواهد بود.

و نيز موجب از بين رفتن حياء و ناچيز شدن شخصيت خواهد گشت بطوريكه هميشه احساس نياز و تنگدستى نمايد.

و هرچه كمتر به مردم رو بيندازد و كمتر درخواست كمك نمايد بيشتر احساس خودكفائى و بى نيازى خواهد داشت.

۲۰۸ قالعليه‌السلام : اَلْخَيْرُ كُلُّهُ صِيانَةُ الاْ نْسانِ نَفْسَهُ.(۲۴۹)

فرمود: سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و كنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه كار زشت و خلاف است.

۲۰۹ قالعليه‌السلام : سادَةُ النّاسِ فى الدُّنْيا الاَسْخِياء، وَسادَةُ الناسِ في الا خِرَةِ الاْ تْقياءِ.(۲۵۰)

فرمود: در اين دنيا سرور مردان سخاوتمندان هستند، ولى در قيامت سيّد و سرور مردان، پرهيزكاران خواهند بود.

۲۱۰ قالعليه‌السلام : مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بِتاجِ الْمَلَكِ يَوْمَ الْقِيامَةِ.(۲۵۱)

فرمود: هر كس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نمايد و با خويشان خود صله رحم نمايد، خداوند او را در قيامت مفتخر و سربلند مى گرداند.

۲۱۱ قالعليه‌السلام : إنَّ اءفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ.(۲۵۲)

فرمود: با فضيلترين ومهمترين مجاهدتها عفيف نگه داشتن شكم و عورت است از چيزهاى حرام و شبهه ناك -.

۲۱۲ قالعليه‌السلام : مَنْ زارَ اءخاهُ فى اللّهِ طَلَبا لاِ نْجازِ مَوْعُودِ اللّهِ، شَيَّعَهُ سَبْعُونَ اءلْفَ مَلَكٍ، وَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِنْ خَلْفٍ اءلاطِبْتَ وَطابَتْ لَكَ الْجَنَّةَ، فَإذا صافَحَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ.(۲۵۳)

فرمود: هر كس به ديدار دوست و برادر خود رود و براى رضاى خداوند او را زيارت نمايد به اميد آنكه به وعده هاى الهى برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشايعت خواهند كرد، همچنين مورد خطاب قرار مى گيرد كه از آلودگيها پاك شدى و بهشت گوارايت باد.

پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه كند مورد رحمت قرار خواهد گرفت.

۲۱۳ قالعليه‌السلام : إنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمينِكَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلى يَس ارِكَ فَاعْتَذَرَ إ لَيْكَ فَاقْبَلْ مِنْهُ.(۲۵۴)

فرمود: چنانچه شخصى تو را بدگويى كند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذر خواهى و پوزش او را پذيرا باش.

۲۱۴ قالعليه‌السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، كَيْفَ لايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ.(۲۵۵)

فرمود: تعجّب دارم از كسى كه نسبت به تشخيص خوب و بد خوراكش ‍ اهتمام مى ورزد كه مبادا ضررى به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و ديگر كارهايش اهميّت نمى دهد، ونسبت به مفاسد دنيائى، آخرتى روحى، فكرى، اخلاقى و... بى تفاوت است.

۲۱۵ قالعليه‌السلام : مَنْ اءطْعَمَ مُؤْمِنا مِنْ جُوعٍ اءطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقى مُؤْمِنا مِنْ ظَمَاءٍ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحيقِ الْمَحْتُومِ، وَمَنْ كَسا مُؤْمِنا كَساهُ اللّهُ مِنَ الثّيابِ الاْ خْضَرِ.(۲۵۶)

فرمود: هر كس مؤمن گرسنه اى را طعام دهد خداوند او را از ميوه هاى بهشت اطعام مى نمايد، و هر كه تشنه اى را آب دهد خداوند از چشمه گواراى بهشتى سيرآبش مى گرداند، و هر كس برهنه اى را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتى كه بهترين نوع و رنگ مى باشد خواهد پوشاند.

۲۱۶ قالعليه‌السلام : إنَّ دينَ اللّهِ لايُصابُ بِالْعُقُولَ النّاقِصَةِ، وَالاَّْراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاييسِ الْفاسِدَةِ، وَلايُصابَ إلاّ بِالتَّسْليمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِياسِ وَالرَّاءْىِ هَلَكَ.(۲۵۷)

فرمود: به وسيله عقل ناقص و نظريه هاى باطل، و مقايسات فاسد و بى اءساس نمى توان احكام و مسائل دين را بدست آورد. بنابر اين تنها وسيله رسيدن به احكام واقعى دين تسليم محض مى باشد، پس هر كس در مقابل ما اهل بيت تسليم باشد از هر انحرافى در اءمان است و هركه به وسيله ما هدايت يابد خوشبخت خواهد بود.

و شخصى كه با قياس و نظريات شخصى خود به خواهد دين اسلام را دريابد هلاك مى گردد.

۲۱۷ قالعليه‌السلام : الدُّنْيا سِنَةٌ، وَالاَّْخِرَةُ يَقْظَةٌ، وَنَحْنُ بَيْنَهُما اءضْغاثُ اءحْلامِ.(۲۵۸)

فرمود: دنيا همچون نيمه خواب (چرت) است و آخرت بيدارى مى باشد و ما در اين ميان رهگذر، بين خواب و بيدارى به سير مى بريم.

۲۱۸ قالعليه‌السلام : مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ اءنْ يَكُونَ مَتْجَرُّةُ فى بَلادِهِ، وَيَكُونَ خُلَطاؤُهُ صالِحينَ، وَتَكُونَ لَهُ اءوْلادٌ يَسْتَعينُ بِهِمْ.(۲۵۹)

فرمود: از سعادت مرد آن است كه در شهر خود كسب و تجارت نمايد و شريكان و مشتريانش افرادى صالح و نيكوكار باشند، و نيز داراى فرزندانى باشد كه كمك حال او باشند.

۲۱۹ قالعليه‌السلام : آياتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، كُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَيَنْبَغى لَكَ اءنْ تَنْظُرَ ما فيها.(۲۶۰)

فرمود آيه هاى قرآن هر كدام آن خزينه علوم خداوند است، هر آيه و خزينه اى را كه مشغول خواندن مى شوى در آن دقّت نظر كن كه چه در مى يابى.

۲۲۰ قالعليه‌السلام : مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ بِمَكَّة لَمْ يَمُتْ حَتّى يَرى رَسُولَ اللّهِ صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، وَيَرَى مَنْزِلَهُ فى الْجَنَّةِ.(۲۶۱)

فرمود: هركه قرآن را در مكّه مكرّمه ختم كند نمى ميرد مگر آنكه حضرت رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله و نيز جايگاه خود را در بهشت رؤ يت مى نمايد.

۲۲۱ قالعليه‌السلام : يا مَعْشَرَ مَنْ لَمْ يَحِجَّ اسْتَبْشَرُوا بِالْحاجِّ إذا قَدِمُوا فَصافِحُوهُمْ وَعَظِّمُوهُمْ، فَإنَّ ذلِكَ يَجِبُ عَلَيْكُمْ تُشارِكُوهُمْ فى الاْ جْرِ.(۲۶۲)

فرمود: شماهائى كه به مكّه نرفته ايد و در مراسم حجّ شركت نكرده ايد، بشارت باد شما ها را به آن حاجيانى كه بر مى گردند، با آنها ديدار و مصافحه كنيد تا در پاداش و ثواب حجّ آنها شريك باشيد.

۲۲۲ قالعليه‌السلام : الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ، مِنْ اءعْلى دَرَجاتِ الْيَقينِ.(۲۶۳)

شادمانى و راضى بودن به سخت ترين مقدّرات الهى از عاليترين مراتب ايمان و يقين خواهد بود.

۲۲۳ قالعليه‌السلام : ما مِنْ جُرْعَةٍ اءَحَبُّ إلى اللّهِ مِنْ جُرْعَتَيْنِ: جُرْعَةُ غَيْظٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ، اءَوْ جُرْعَةُ مُصيبَةٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ.(۲۶۴)

فرمود: نزد خداوند متعال حالتى محبوبترر از يكى دو حالت نيست :

حالت غضب وغيظى كه مؤمن با بردبارى و حلم از آن بگذرد. حالت بلا ومصيبتى كه مؤمن آن را با شكيبائى و صبر بگذارند.

۲۲۴ قالعليه‌السلام : مَنْ رَمَى النّاسَ بِما فيهِمْ رَمَوْهُ بِما لَيْسَ فيِهِ.(۲۶۵)

فرمود: هر كس مردم را عيب جوئى كند و عيوب آنان را بازگو نمايد و سرزنش كند، ديگران او را متهّم به غير واقعيّات مى كنند.

۲۲۵ قالعليه‌السلام : مُجالِسَةُ الصَّالِحيِنَ داعِيَةٌ إلى الصَّلاحِ، وَآدابُ الْعُلَماءِ زِيادَةٌ فِى الْعَقْلِ.(۲۶۶)

فرمود: هم نشينى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خير مى كشاند، معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزايش شعور و بينش مى باشد.

۲۲۶ قالعليه‌السلام : إنَّ اللّهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزينٍ، وَيُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ.(۲۶۷)

فرمود: همانا خداوند دوست دارد هر قلب حزين و غمگينى را (كه در فكر نجات و سعادت خود باشد) و هر بنده شكر گذارى را دوست دارد.

۲۲۷ قالعليه‌السلام : إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ يَشْرُفُ عَلى جَميعِ جَوارِحِهِكُلَّ صَباحٍ فَيَقُولُ: كَيْفَ اءصْبَحْتُمْ؟

فَيَقُولُونَ: بِخَيْرٍ إنْ تَرَكْتَنا، إنَّما نُثابُ وَنُعاقِبُ بِكَ.(۲۶۸)

فرمود: هر روز صبحگاهان زبان انسان بر تمام اعضاء و جوارحش وارد مى شود و مى گويد: چگونه ايد؟ و در چه وضعيّتى هستيد؟

جواب دهند: اگر تو ما را رها كنى خوب و آسوده هستيم، چون كه ما به وسيله تو مورد ثواب و عقاب قرار مى گيريم.

۲۲۸ قالعليه‌السلام : ما تَعِبَ اءوْلِياءُ اللّهُ فِى الدُّنْيا لِلْدُّنْيا، بَلْ تَعِبُوا فِى الدُّنْيا لِلاَّْخِرَةِ.(۲۶۹)

فرمود: دوستان و اءولياء خدا در فعاليتهاى دنيوى خود را براى دنيا به زحمت نمى اندازند وخود را خسته نمى كنند بلكه براى آخرت زحمت مى كشند.

۲۲۹ قالعليه‌السلام : لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَلَوْبِسَفْكِ الْمِهَجِ وَخَوْضِ اللُّجَجِ.(۲۷۰)

فرمود: چنانچه مردم منافع و فضايل تحصيل علوم را مى دانستند هر آينه آن را تحصيل مى كردند گرچه با ريختن خون و يا فرو رفتن زير آبها در گردابهاى خطرناك باشد.

۲۳۰ قالعليه‌السلام : لَوِ اجْتَمَعَ اءهْلُ السّماءِ وَالاْ رْضِ اءنْ يَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ يَقْدِرُوا.(۲۷۱)

فرمود: اگر تمام اهل آسمان و زمين جمع شوند بر اينكه بخواهند خداوند متعال را توصيف و تعريف كنند، نمى توانند به عظمت و قدرت او پى ببرند.

۲۳۱ قالعليه‌السلام : ما مِنْ شَيْى ءٍ اءحبُّ إلى اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ، وَما شَيْى ءٍ اءَحَبُّ إلى اللّهِ مِنْ اءنْ يُسْاءلَ.(۲۷۲)

فرمود: بعد از معرفت به خداوند چيزى محبوب تر از دور نگه داشتن شكم وعورت از آلودگيها وهوسرانيها وگناهان نيست، و نيز محبوبترين كارها نزد خداوند مناجات و درخواست نيازمنديها به درگاهش خواهد بود.

۲۳۲ قالعليه‌السلام : إ بْنَ آدَم إنَّكَ مَيِّتٌ وَمَبْعُوثٌ وَمَوْقُوفٌ بَيْنَ يَدَىِ اللّهِ جَلّ وَعَزّ، فَاءعِدَّ لَهُ جَوابا.(۲۷۳)

فرمود: اى فرزند آدم (اى انسان تو) خواهى مُرد و سپس محشور مى شوى و در پيشگاه خداوند احضار خواهى شد، پس جوابى (قانع كننده و صحيح در مقابل سؤالها) مهيّا و آماده كن.

۲۳۳ قالعليه‌السلام : نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِى وَجْهِ اءخِيهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَالْمَحَبَّةِ لَهُ عِبادَة.(۲۷۴)

فرمود: نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه ومحبّت عبادت است.

۲۳۴ إ يّاكَ وَمُصاحِبَةُ الْفاسِقِ، فَإ نّهُ بايِعُكَ بِاءكْلَةٍ اءَوْ اءقَلّ مِنْ ذالكَ وَإ يّاكَ وَمُصاحِبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فى كِتابِ اللّهِ.(۲۷۵)

فرمود: برحذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون كه او به يك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم، تو را مى فروشد. و مواظب باش از دوستى و صحبت با كسى كه قاطع صله رحم مى باشد چون كه او را در كتاب خدا ملعون يافتم.

۲۳۵ قالعليه‌السلام : اءشَدُّ ساعاتِ ابْنِ آدَم ثَلاثُ ساعاتٍ: السّاعَةُ الَّتى يُعايِنُ فيها مَلَكُ الْمَوْتِ، وَالسّاعَةُ الَّتى يَقُومُ فيها مِنْ قَبْرِهِ، وَالسَّاعَةُ الَّتى يَقِفُ فى ها بَيْنَ يَدَيِ اللّه تَبارَكَ وَتَعالى، فَإمّا الْجَنَّةِ وَإمّا إلَى النّارِ.(۲۷۶)

فرمود: مشكلترين و سخت ترين لحظات و ساعات دورانها براى انسان، سه مرحله است :

۱ آن موقعى است كه عزرائيل بر بالين انسان مى آيد و مى خواهد جان او را برگيرد.

۲ آن هنگامى خواهد بود كه از درون قبر زنده مى شود و در صحراى محشر به پا مى خيزد.

۳ آن زمانى كه در پيشگاه خداوند متعال جهت حساب و كتاب و بررسى اعمال قرار مى گيرد و نمى داند راهى بهشت و نعمتهاى جاويد مى شود و يا راهى دوزخ و عذاب دردناك خواهد شد.

۲۳۶ قالعليه‌السلام : إذا قامَ قائِمُنا اءذْهَبَ اللّهُ عَزَوَجَلّ عَنْ شيعَتِنا الْعاهَةَ، وَجَعَلَ قُلُوبَهُمْ كُزُبُرِ الْحَديدِ، وَجَعَلَ قُوَّةَ الرَجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ اءرْبَعينَ رَجُلاً.(۲۷۷)

فرمود: هنگامى كه قائم ما ( حضرت حجّت، روحى له الفداء وعجّ) قيام و خروج نمايد خداوند بلا و آفت را از شيعيان و پيروان ما برمى دارد ودلهاى ايشان را همانند قطعه آهن محكم مى نمايد، و نيرو و قوّت هر يك از ايشان به مقدار نيروى چهل نفر ديگران خواهد بود.

۲۳۷ قالعليه‌السلام : عَجَبا كُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَكَ دارَ الْبقاء.(۲۷۸)

فرمود: بسيار عجيب است از كسانى كه براى اين دنياى زودگذر و فانى كار مى كنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را كه باقى و ابدى است رها و فراموش كرده اند.

۲۳۸ قالعليه‌السلام : رَاءْيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِى قَطْعِ الطَّمَعِ عِمّا فِى اءيْدِى النّاسِ.(۲۷۹)

فرمود: تمام خيرات و خوبيهاى دنيا و آخرت را در چشم پوشى و قطع طمع از زندگى و اموال ديگران مى بينم (يعنى قناعت داشتن).

۲۳۹ قالعليه‌السلام : مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ اءكْمَلَ فى هِ، كانَ هَلاكُهُ مِنْ اءيْسَرِ ما فيهِ.(۲۸۰)

فرمود: كسى كه بينش و عقل خود را به كمال نرساند و در رُكود فكرى بسر برد به سادگى در هلاكت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت.

۲۴۰ قالعليه‌السلام : إنَّ الْمَعْرِفَةَ، وَكَمالَ دينِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامِ فيما لايُغْنيهِ، وَقِلَّةُ يُرائِهِ وَحِلْمِهِ وَصَبْرِهِ وَحُسْنِ خَلْقِهِ.(۲۸۱)

فرمود: همانا معرفت و كمال دين مسلمان در گرو رها كردن سخنان و حرفهائى است كه به حال او و ديگران سودى ندارد.

همچنين از رياء و خودنمائى دور جستن و در برابر مشكلات زندگى بردبار و شكيبا بودن و نيز داراى اخلاق پسنديده و نيك سيرت بودن است.

خلاصه حالات هفتمين معصوم پنجمين امام حضرت امام محمّد باقرعليه‌السلام

آن حضرت بنا بر مشهور، روز جمعه يا دوشنبه، سوّم ماه صفر، يا اوّل ماه رجب، سال ۵۷(۲۸۲) هجرى قمرى در مدينه منوّره ديده به جهان گشود.

نام : محمد، صلوات اللّه و سلامه عليه.(۲۸۳)

كنيه : أ بو جعفر، أ بو جعفر اوّل(۲۸۴) .

لقب : باقر، شاكر، هادى، باقر العلوم، امين، شبيه و...

پدر: امام سجّاد، زين العابدين، علىّ بن الحسينعليه‌السلام .

مادر: فاطمه دختر امام حسن مجتبىعليه‌السلام .

نقش انگشتر: رَبِّ لاتَذَرْنيهَ فَرْداً، العِزَّةُ لِلّهِ، القُوَّةُ لِلّهِ جَميعا.

دربان : جابر ين يزيد جُعفى

حضرت اوّلين امام و خليفه اى بود كه توانست با استفاده از جوّ حاكم بر جامعه زمانش يعنى شروع درگيرى بنى العباس و بنى اميّه حدّاكثر استفاده و بهره را برگيرد و با تشكيل كلاسها و جلسات مختلف احكام و حقايق اسلام و تفسير قرآن را نشر دهد، وعلوم و معارف الهى را براى جوامع بشرى شكافته و تشريح نمايد.

بر همين اساس يكى از لقبهاى مشهور آن حضرت باقر العلوم يعنى شكافنده علوم و فنون مى باشد.

امام باقرعليه‌السلام در سنين دو يا چهار سالگى در صحراى كربلا حضور داشت.

حضرت در هر جمعه يك دينار صدقه مى داد و مى فرمود: دادن صدقه در روز جمعه چند برابر ديگر روزها پاداش دارد.

هر موقع مشكلى براى حضرت پيش مى آمد خانواده خود را جمع مى نمود و در جمع آنها دعا مى كرد و آنها آمّين مى گفتند.

آن حضرت حدود چهار سال با جدّش امام حسينعليه‌السلام و ۳۸ سال همزمان در حيات پدرش امام سجّادعليه‌السلام ، و سپس حدود ۱۹ سال امامت و زعامت جامعه اسلامى را برعهده داشت كه روى هم ۵۷ سال عمر با بركت آن حضرت را گفته اند.

آن حضرت روز ۱۲ يا ۲۵ محرّم سال ۹۴، يا ۹۵ پس از شهادت پدر بزرگوارش در سنين ۳۸ سالگى به منصب امامت نائل آمد و تا ۷ ربيع الا وّل يا ذى الحجّة، سال ۱۱۴ به طول انجاميد.

شهادت : روز دوشنبه هفتم ربيع الا وّل يا ذى الحجّة، سال ۱۱۴ هجرى قمرى(۲۸۵) به دستور هشام بن عبد الملك به وسيله زهر توسط ابراهيم بن وليد استاندار مدينه، مسموم و به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

محلّ دفن : آن حضرت در قبرستان بقيع كنار پدر و عمويش دفن گرديد.

فرزندان : حضرت داراى هفت فرزند پسر و دو دختر بوده است.

پادشاهان و خلفاء هم عصر امامتش : وليد بن عبد الملك، سليمان بن عبد الملك، عمر بن عبد العزيز، يزيد بن عبد الملك، هشام بن عبد الملك، وليد بن يزيد بن عبد الملك، يزيد بن وليد بن عبد الملك، ابراهيم بن وليد بن عبد الملك.

نماز آن حضرت : دو ركعت است، در هر ركعت پس از قرائت حمد، صد مرتبه «شهد اللّه» گفته مى شود: و بعد از آن كه سلام نماز پايان يافت، تسبيح حضرت زهراءعليها‌السلام گفته مى شود.

و سپس تقاضا و در خواست حوائج مشروعه از خداوند متعال انجام گردد كه انشاء اللّه برآورده خواهد شد.(۲۸۶)