1001 داستان از زندگانى امام على علیه السلام

1001 داستان از زندگانى امام على علیه السلام0%

1001 داستان از زندگانى امام على علیه السلام نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: امام علی علیه السلام

1001 داستان از زندگانى امام على علیه السلام

نویسنده: م‍ح‍م‍د رض‍ا رم‍زی‌ اوح‍دی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 37432
دانلود: 5593

توضیحات:

1001 داستان از زندگانى امام على علیه السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 29 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 37432 / دانلود: 5593
اندازه اندازه اندازه
1001 داستان از زندگانى امام على علیه السلام

1001 داستان از زندگانى امام على علیه السلام

نویسنده:
فارسی

قريش چه از جان من مى خواهد اگر خونى را از آنها ريخته ام به امر خدا و فرمان رسولش بوده است آيا پاداش كسى كه در طاعت خدا و رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امر بوده است بايد اين چنين داده شود؟!!

قريش دنيا را به نام ما خورد و بر گرده ما سوار شد!

شگفتا از اسمى بدان پايه و از حرمت و عظمت، و مسمايى بدين حد از خوارى و خفت( ۶۷) .

۵۲- خانواده اى با ايمان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

امام صادقعليه‌السلام مى فرمايد: روزى رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مشغول نماز بود و علىعليه‌السلام نيز به آن حضرت اقتداء كرده بود ابوطالب در حالى از كنار آنها مى گذشت كه پسرش جعفر نيز همراهش بود.

ابوطالبعليه‌السلام به جعفر گفت: پسر جانم برو، و به عموزاده ات (پيامبر اسلامصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ) اقتدا كن، جعفر نيز به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اقتدا كرد.

ابوطالب شاد شد و در حالى كه برمى گشت اين شعر را مى گفت.

ان عليا جعفرا ثقتى

عند مسلم الزمان و الكرب

والله لا اخذل النبى و لا

يخذله من نبى ذوحسب

لا تخذ لا وانصرا ابن عمكما

اخى لا مى من بينهم و ابى

على و جعفر من؛ پشت و پناهنده اند به وقت سختى؛ و شدت

من پيغمبر را خوار و بى كس نمى سازم كه فرزندم مرد با همتى است

شما دست از محمد برنداريد (على و جعفر)...( ۶۸)