فضائل و سيره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسن زاده آملى

فضائل و سيره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسن زاده آملى0%

فضائل و سيره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسن زاده آملى نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: سایر کتابها

فضائل و سيره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسن زاده آملى

نویسنده: عباس عزيزى
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 21956
دانلود: 4459

توضیحات:

فضائل و سيره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسن زاده آملى
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 30 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 21956 / دانلود: 4459
اندازه اندازه اندازه
فضائل و سيره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسن زاده آملى

فضائل و سيره چهارده معصوم در آثار استاد علامه حسن زاده آملى

نویسنده:
فارسی

فصل هفتم: امام پنجم، سيماى امام محمد بن علىعليه‌السلام باقر العلوم النبيين

بخش اول: فضايل امام محمد، باقر العلوم النبيينعليه‌السلام  

۶۲۹- شكافنده علوم

ابو جعفر، محمد بن زين العابدينعليه‌السلام ، ملقب به باقر، ابن خلكان در تاريخش درباره آن حضرت مى گويد:

و باقر، عالم و آقاى بس بزرگى بود. به او باقر مى گفتند؛ زيرا او علم را مى شكافت و حقيقتش را آشكار ساخته، آنرا توسعه مى داد. تبقر به معناى توسع است و قرظى شاعر در مدح آن امام همامعليه‌السلام سروده است:

يا باقر العلم لاهل التقى

و خير من لبى على الاجبل(۷۳۲)

۶۳۰- وصى اوصيا و وارث علم انبياءعليه‌السلام

مفيد - ره - در ارشاد مى گويد: از هيچ كدام از فرزندان حسن و حسينعليه‌السلام ، چنين علم دين و آثار و سنت و علم قرآن و سيره و فنون آداب كه از ابو جعفرعليه‌السلام ظاهر گشت، به ظهور نرسيد.

اذا طلب الناس علم القرآن

كانت قريش عليه عيالا

و ان قيل اين ابن بنت النبى

نلت بذاك فروعا طوالا

نجوم تهلل للمدلجين

جبال تورث علما جبالا

و نيز عبدالله عطاى مكى نقل كرده است كه او گفت:

كسى نديدم كه علما نزد او چنان كه نزد ابو جعفر بن على بن الحسينعليه‌السلام كوچكند، اظهار عجز و كوچكى نمايند.

حكم بن عتيبه را ديدم كه با آن عظمت و عزتى كه در مردم دارد، مانند طفلى كه جلوى معلمش زانو مى زند، در پيش او نشسته است و جابر بن يزيد جعفر چون از محمد بن علىعليه‌السلام قولى را نقل مى كرد، مى گفت: وصى اوصيا و وارث علوم انبياء محمد بن على بن الحسينعليه‌السلام مرا گفت.(۷۳۳)

۶۳۱- سخاوت امام محمد باقرعليه‌السلام

مفيد مى گويد:

علاوه بر آن چه از فضل و علم و سيادت و آقايى و رياست و امامتش ‍ گفتيم، او از نظر جود و بخشش در خاص و عام شهرت داشت و همگى بر كرم و سخاوتش آگاه بودند و او به فضل و احسان - عليرغم كثرت عيال و متوسط بودن وضعيت مالى اش - معروف بود.(۷۳۴)

۶۳۲- امام محمد باقرعليه‌السلام در مقام رضا

آورده اند كه:

جابر بن عبدالله انصارى كه يكى از اكابر صحابه بود، در آخر به ضعف پيرى و عجز مبتلا شده بود، محمد بن على بن الحسينعليه‌السلام ، المعروف بالباقر به عيادت او رفت و او را از حال او سوال فرمود، گفت: در حالتى ام كه پيرى از جوانى و بيمارى از تندرستى و مرگ از زندگانى دوست تر دارم.

محمد گفت كه:

من با وى چنانم كه اگر مرا پيرى دوست تر دارم و اگر جوان دارد، جوانى دوست تر دارم و اگر بيمار دارد، بيمارى و اگر تندرست دارد، تندرستى و اگر مرگ دهد، مرگ و اگر زندگانى زندگانى، را دوست تر مى دارم.

جابر چون اين سخن را شنيد، به روى محمدعليه‌السلام بوسه داد و گفت: صدق رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله كه مرا گفت مه يكى از فرزندان مرا ببينى همنام من و هو يبقر العلم بقرا كما يبقر الثور الارض و به اين سبب او را باقر علوم الاولين و الاخرين گفتند.

و از معرفت اين مراتب معلوم شود كه جابر در مرتبه اهل صبر بوده است و محمدعليه‌السلام در مرتبه رضا.(۷۳۵)

۶۳۳- اوصاف باقر آل محمدعليه‌السلام

ابن الحجر در الصواعق المحرقه مى گويد:

ابو جعفر، محمد باقر، او را باقر خواندند، چون باقر از بقر الارض است به معناى شكافتن زمين و آشكار ساختن پوشيدگيهاى و مكامن آن. از اين رو، او چنان گنج هاى مخفى معارف و حقايق احكام و لطايف را ظاهر ساخت كه بر كسى جز آن كه چشم بصيرتش كود است و يا باطن و نهادش فاسد، پوشيده نماند. از اين جهت است كه گفته اند: آن بزرگوار، شكافنده و جامع علم است و صفاى قلبش، او را رفعت داده و علم و عملش را پاك ساخته و نفسش را طهارت و خلقتش را شرافت بخشيده و عمرش را در طاعت خدا سپرى كرده است. او به مقاماتى عرفانى واصل بود كه زبان وصف كنندگان از وصفش عاجزند و او را كلماتى است بسيار، در سلوك و معارف كه در اين مختصر نمى گنجد.(۷۳۶)

۶۳۴- روح پاك

حجت كافى از جابر از ابو جعفرعليه‌السلام روايت شده كه: جابر گفت: از علم عالم (امام) پرسيدم، در پاسخ به من فرمود: اى جابر! در انبياء و اوصياء پنج روح است: روح القدس و روح ايمان، روح حيات و روح قوه و روح شهوت. اى جابر! آنها به روح القدس از تحت عرش تا تحت ثرى (خاك) را مى دانند.

سپس فرمود: اى جابر! اين چهار روح، ارواحى اند كه حوادث به آنها دسترسى دارد، مگر روح القدس كه لهو و لعب نمى كند.(۷۳۷)

بخش دوم: عبادت حضرت امام محمد باقرعليه‌السلام  

۶۳۵- كرم بين و لطف خداوندگار

در كتاب شريف كافى، زراره از امام باقرعليه‌السلام يا امام صادقعليه‌السلام نقل مى كند: خداى تبارك و تعالى براى آدم در فرزندانش ‍ چنين مقرر فرمود كه چون كسى همت به انجام كارى نيك بندد و آنرا به انجام نرساند، يك حسنه برايش نوشته شود و چون آنرا به انجام رساند، ده حسنه برايش نوشته شود، و چون كسى همت به انجام كارى زشت بندد و آنرا انجام ندهد، چيزى بر او نوشته نشود، و اگر آنرا به انجام رساند، تنها يك گناه بر او نوشته شود.(۷۳۸)

۶۳۶- چرا زاهد اندر هواى بهشت است؟!

وقتى، به حضور شريف علامه طباطبايى (رضوان الله تعالى عليه) تشرف حاصل كرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: آقا سحر حضرت باقر علوم نبينعليه‌السلام را فراموش نكن كه در آن، بهاء و جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است و حرفى از حور و غلمان نيست.

اگر بهشت شيرين است، بهشت آفرين شيرين تر است!

چرا زاهد اندر هواى بهشت است

چرا بى خبر از بهشت آفرين است(۷۳۹)

۶۳۷- تعليم وضو

از قيس بن ربيع روايت شده است: ابو اسحاق سبيعى را دوباره مسح از روى كفش پرسيدم، كه آيا جايز است يا نه؟

او پاسخ داد: من ديده بودم كه مردم از روى كفش مسح مى كنند؛ تا آن كه مردى از بنى هاشم را ديدم كه تا آن زمان كسى چون او را نديده بودم و او محمد بن على بن الحسينعليه‌السلام بود، مسئله را از او پرسيدم، ايشان مرا از اين كار نهى فرمود و گفت: اميرالمؤمنينعليه‌السلام ، چنين مسح نمى كرد.

و فرمود: مسح بر كفش جايز نيست!

وقتى اين را از ابو اسحاق شنيدم، ديگر هيچ گاه از روى كفش، پاى را مسح نكردم.(۷۴۰)

۶۳۸- ثبات حكمت در دل

ثقه الاسلام كلينى - رضوان الله تعالى عليه - در جامع كافى از ابى جعفر امام محمد باقرعليه‌السلام روايت كرده است كه: ما اخلص ‍ عبدالايمان بالله اربعين يوما او قال ما اجمل عبد ذكر الله اربعين يوما الا زهده الله فى الدنيا و بصره دائها و دوائها و اثبت الحكمه فى قلبه وانطق بها لسانه. يعنى امامعليه‌السلام فرمود: هيچ بنده اى ذكر خدا را در چهل روز نيكو نگردانيده است، مگر اين كه خداوند وى را از دنيا بيزارى دهد و به درد و دوايش بينايى؛ و حكمت را در دلش ثابت گرداند و زبانش را بدان ناطق.(۷۴۱)

۶۳۹- حقايق ايمان، وسيله رؤيت خدا

عبدالله بن سنان از پدرش نقل مى كند كه: خدمت امام ابو جعفرعليه‌السلام رسيدم، مردى از خوارج بر آن حضرت گفت: اى ابو جعفر! چه چيزى را عبادت مى كنى؟

حضرت فرمود: خدا را.

پرسيد: آيا او را ديده اى؟

فرمود: آرى! چشمان او را با مشاهده نمى بينند، ولى قلبها با حقايق ايمان مى بينند. با قياس شناخته نمى شود و با حواس درك نمى گردد و شبيه مردم نيست. موصوف به آيات و شناخته شده با نشانه هاست. در حكمش ستم نمى كند؛ اين است خدايى كه جز او خدايى نيست.

در اين هنگام مرد خارجى (برخاست) و رفت، در حالى كه مى گفت: خدا داناست كه رسالتش را كجا قرار دهد!(۷۴۲)

۶۴۰- اى ابا نعمان! فريبت ندهند

ابو نعمان گويد:

شنيدم كه ابو جعفرعليه‌السلام فرمود: اى ابا نعمان! مردم تو را فريب ندهند و از نفست غافل نكنند؛ هر چه به تو رسد، همراه تو خواهد بود نه همراه آنان. روزت را به بيهودگى سپرى مكن؛ چه همراه تو كسانى هستند كه عمل تو را ثبت مى نمايند. پس نيكوكارى كن كه هيچ چيزى را به جستجو و طلب نمى بينم كه از عمل نيك، كه گناه پيش را از ميان مى برد، بهتر باشد.(۷۴۳)

۶۴۱- دعاى امام باقرعليه‌السلام

از امام باقرعليه‌السلام (و شكافنده) علوم پيامبرانعليه‌السلام در دعاى افتتاح چنين آمده است: اللهم انى اساءلك من اسماءك باكبرها و كل اسماءك كبيره، اللهم انى اساءلك من كلماتك باتمها و كل كلماتك تامه؛ يعنى بار خدايا! من از تو به بزرگترين اسماى تو خواهانم، و همه اسماى تو بزرگند. خدايا! از تمام ترين كلمات تو، از تو خواهانم و همه كلمات تو تمامند.(۷۴۴)

بخش سوم: قرآن 

۶۴۲- طعام حقيقى انسان

زيد شحام، حضرت امام باقرعليه‌السلام را از تفسير اين آيه كريمه: فلينظر الانسان الى طهامه(۷۴۵) ، سوال كرده است كه: طعام انسان چيست؟

امامعليه‌السلام در جواب فرمود: بنگرد عملش را از كجا تحصيل مى كند.(۷۴۶)

اين آيه، طعام را بر روى انسان برده است، و انسان من حيث هم انسان، غذاى او علم و عمل صالح است كه علم و عمل، انسان پرور و انسان سازند.

بايد بين غذا و مغتذى، سنخيت بوده باشد، غذا گيرنده كه انسان شد، غذاى مسانخ و مجانس او؛ يعنى طعام او؛ علم است، گوش انسان، دهان جان او است. بايد دقت داشت كه اين دهان، از كدامين سفره ازتزاق مى كند.

جانور فربه شور ليك از علف

آدمى فربه ز عز است و شرف

آدمى فربه شود از راه گوش

جانور فربه شود از حلق و نوش

مهم ترين و اساسى ترين كارى كه ما در امتداد زمانى خود داريم، اين است كه خودمان را درست بسازيم، هيچ كارى براى انسان مهم تر از درست ساختن خودش نبوده و نيست، و هيچ عمل در قدر و قيمت بدان نمى رسيد، و به مبناى وصين و فتواى قويم برهان و قرآن، علم و عمل انسان سازند.

قرآن عين برهان است، و عقل و نقل معاضد يكديگرند، و هر دو در اين حكم محكم متفق اند، اگر انسان من حيث هو انسان، بايد خودش را بسازد، چاره اى جز تحصيل علم نافع و عمل صالح ندارد.

و چون علم و عمل، انسان سازند، هر يك از ما بايد مراقب و مواظب خود بوده باشد، كه چگونه دارد در شب و روز خود را مى سازد.

جناب برهان الموحدين و قدوه العارفين، على اميرالمؤمنين، در كوفه جوانى را مى بيند كه به خواندن تصنيف هاى هرزه و آلوده سرگرم و دل خوش است، امام به او فرمود: دارى به چه چيزهايى دفتر وجودت را پر مى كنى؟(۷۴۷)

۶۴۳- تفسير قل هو الله احد

مرحوم صدوق در كتاب توحيد در تفسير قل هو الله احد از امام باقرعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: قل، يعنى آنچه را كه با اين حرف به او وحى كرديم و خبر داديم، ظاهر ساز! تا كسى كه در او اطاعت و شنوايى است و گواه بر توست، با آن هدايت شود.

هو، اسم كنايه اى است؛ كه بر غايب اشاره دارد. ها، تنبيه است بر معنايى ثابت، و واو، اشاره به آن چيزى است كه، غايب از حواس است. چنان كه هذا، اشاره به آن چيزى است كه نزد حواس حاضر است. كفار به بتهاى شان به هذا كه براى حاضر است اشاره مى كرده و مى گفته اند:

اين ها (هذه) خدايان محسوس و قابل درك با چشم ما هستند؛ تو نيز اى محمد! به خداى خود كه مردم را به او مى خوانى، اشاره كن! تا او ببينيم و درك كنيم و خدايى را جز او به خدايى نگيريم.

پس در اين هنگام، خداوند متعال سوره قل هو الله احد را نازل كرد.

لذا ها، براى تثبيت ثابت، و واو اشاره است به كسى كه از ديدگان و حواس ‍ غايب است؛ چه خداوند بالاتر از اين است؛ چون او مدرك ابصار و مبداء حواس است.(۷۴۸)

۶۴۴- حدود هر چيزى در قرآن

امام باقرعليه‌السلام فرمود: خداوند متعال، امت را به هيچ چيز دعوت نفرمود، جز آنكه آنرا در كتابش نازل و براى رسولشصلى‌الله‌عليه‌وآله بيان فرمود، و براى هر چيز، حدى قرار داد و دليلى كه بر آن دلالت كند، و براى آن كس كه از اين حد تجاوز كند، حدى مقرر فرمود(۷۴۹)

۶۴۵- بسم الله در حمد

در كافى از يحيى بن ابى عمير هذلى نقل شده كه گويد: در نامه اى به امام باقرعليه‌السلام نوشتم: فدايت گردم! چه مى فرمايى در مورد شخصى كه در نمازش فقط به قصد سوره حمد بسم الله الرحمن الرحيم را در ابتدا خوانده و وقتى حمد تمام شد و سوره ديگر را شروع كرده، بسم الله را نخوانده است و عياشى گفته اشكالى ندارد.

حضرت به خط مبارك خود مرقوم فرمود:

براى به خاك مالين بينى او و ناپسند داشتن او - يعنى عياشى - آن نماز را دوباره اعاده كند.(۷۵۰)

۶۴۶- فريبكارى شيطان

از امام باقرعليه‌السلام در بيان آيه كريمه ۲۳، سوره نوحعليه‌السلام : و قالوا لا تذرن الهنكم و لا تذرن ودا و لا سواعا و لا يغوث و يعوق و نسرا، روايت شده است كه فرمود: مردم خداى عز و جل را پرستش مى كردند، و بعد از مرگشان قوم آنان بر مرگشان ضجه مى نمودند، و مرگشان بر آنان دشوار آمد؛ پس ابليس ملعون در نزدشان آمد و بديشان گفت: من بتهايى به صورت آنان براى شما فراهم مى كنم كه به آنها بنگريد و انس بگيريد و خدا را پرستش كنيد. پس بر مثال مردگانشان بتهايى برايشان تهيه كرد و آن خداى - عز و جل - را مى پرستيدند و به آن بتها نظر مى كردند؛ چون زمستان مى شد و چون آن قرن به سر آمد و فرزندانشان بزرگ شدند، گفتند كه: پدران ما اين بتها را مى پرستيدند و ما هم اينها را مى پرستيم، بدون اينكه خدا را بپرستند.(۷۵۱)

بخش چهارم: توبه

۶۴۷- جايگاه توبه نادان

در كتاب شريف اصول كافى، زراره از امام باقرعليه‌السلام نقل مى كند كه فرمود: چون بدين جا رسد - و اشاره به گلوى خود فرمود - عالم را توبه نباشد، و نادان را توبه هست.(۷۵۲)

۶۴۸- لطف الهى بكند كار خويش

محمد بن مسلم از ابو جعفر، امام باقرعليه‌السلام نقل كرده است: اى محمد بن مسلم! گناهانى كه مؤمن از آن توبه كند، بخشوده شود. پس بايد براى زمان پس از توبه، از نو شروع به عمل كند، و به خدا سوگند، كه اين توبه تنها اهل ايمان راست.

عرض كردم، چنانچه توبه خويش را بشكند و گناه كند و سپس توبه كند چه؟

فرمود: اى محمد بن مسلم! آيا توانى باور كنى كه بنده اى مؤمن بر گناه خويش پشيمان شده و از خدا آمرزش خواسته و توبه كرده، ولى خداوند توبه اش را نپذيرفته است؟

گفتم: او بارها چنين كرده؛ گناه كرده و سپس توبه و استغفار!

فرمود: هرگاه مؤمن به استغفار و توبه باز گردد، خداوند نيز بخشايش و آمرزش را به سويش باز گرداند، و خداوند، آمرزش و مهربان است. توبه را مى پذيرد و بدى ها را در مى گذرد. پس مبادا مؤمنان را از رحمت خدا دور نمايى!(۷۵۳)

۶۴۹- قلب وارونه

از امام صادقعليه‌السلام نقل است: پدرم همواره مى فرمود: هيچ چيز چون گناه، قلب را تباه نكند. قلب همچنان بر گناه اصرار ورزد تا اين كه گناه بر آن غالب آيد و آن را وارونه كند.(۷۵۴)

۶۵۰- فرمايش امام باقرعليه‌السلام در باب توبه

در كتاب شريف اصول كافى، تاءليف ثقه الاسلام كلينى قدس سره از ابو جعفر، امام محمد باقرعليه‌السلام نقل است كه فرمود:

آدمعليه‌السلام عرض كرد: پروردگارا! شيطان را بر من سلطه بخشيدى، و او را چون خون (كه در بدنم جارى است) بر من چيرگى دادى؛ پس مرا نيز چيزى عنايت فرما!

خداوند فرمود: تو را چنين ( نعمتى) بخشم كه چون كسى از فرزندانت، تصميم بر انجام گناهى گيرد (و آن را انجام ندهد) ، بر او نوشته نشود، و چون آن را انجام دهد (تنها) يك گناه بر او نوشته شود، و چون عزم بر انجام عملى نيك گيرد، چنانچه به انجامش نرساند، حسنه اش برايش نوشته شود، و چون به انجامش رساند، ده حسنه برايش نوشته شود.

آدم عرض كرد: پروردگارا! مرا بيشتر عنايت فرما!

فرمود: توبه را بدانان بخشيدم. و يا فرمود: (سفره) توبه را تا هنگامى كه نفس به گلو برسد، برايشان گسترم.

آدمعليه‌السلام عرض كرد: پروردگارا! مرا كافى است.(۷۵۵)

بخش پنجم: سخنان گوهر بار از حضرت امام محمد باقرعليه‌السلام  

۶۵۱- توصيف درخت نيكوى نبوى

در مجمع البحرين از امام باقرعليه‌السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: الشجره الطيبه رسول الله و فرعها على و عنصر الشجره فاطمه، و ثمرتها اولادها و اغسانها و اوراقها شيعتها يعنى: درخت نيكو، رسول خدا و تنه آن على و عنصر درخت، فاطمه و ميوه اش، اولاد فاطمه و شاخه ها و برگ هاى آن پيروان فاطمه اند.(۷۵۶)

۶۵۲- دل سرنگون

اگر دل كه عرش رحمان است، به سوى آسمان حقيقت دهن باز كند و خواهان شروق نور حق شود، البته خداوند فياض دهن باز را بى روزى نمى گذارد، بلكه روزى قلب كه آب حيات علم است، همواره از آسمان حقيقت فرو مى ريزد و حقيقه الحقائق فياض على الاطلاق است، كوتاهى و قسور از اين سوست نه از آن سو.

غرض اينكه ما نمى گيريم نه اينكه او نمى دهد. به تعبير باقر علوم النبيينعليه‌السلام قلب معكوس است كه دل سرنگون است، چون كاسه اى وارونه است كه دهن آن به سوى زمين و پشت آن به سوى آسمان است، باران كه ببارد قطره اى از آن نصيب چنين كاسه نمى شود و ظرف ديگر دهن آن به سوى آسمان باز است و به اندازه گنجايش خود از آب باران بهره مى گيرد، دلها با باران رحمت رحيميه اين چنين اند.(۷۵۷)

۶۵۳- اسم اعظم خدا

امام باقرعليه‌السلام نقل كرده است: اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است، كه يم حرف آن نزد آصف بن برخيا، وزير حضرت سليمان بود؛ آن را به زبان آورد و زمين ميان او و تخت بلقيس به هم رسيد؛ تا اين كه با دست خود تخت را برداشت و زمين به حالت اول بازگشت. اين كار از يك چشم بر هم زدن هم سريع تر بود. هفتاد و دو حرف از اسم اعظم نزد ما موجود است و يك حرف آن نزد خداست كه آن را در غيبش نگاه داشته است.(۷۵۸)

۶۵۴- خداوند خالق است نه مخلوق

امام پنجم امام محمد باقرعليه‌السلام مى فرمايد:

آيا خدا را دانا و توانا ناميده اند، جز به خاطر علمى كه به علما بخشيده و قدرتى كه به قدرتمندان داده است؟ هر چيزى كه شما با اوهام و خيالات خود در ذهنتان به وجود آوريد، هر چند بسيار دقيق باشد، باز مخلوق و ساخته شده ذهن خودتان است و همانند خود شماست؛ نه خداوند متعال.(۷۵۹)

۶۵۵- جاودانگى معروف

امام باقرعليه‌السلام فرمود: خداوند عز و جل ربا را حرام فرمود تا معروف از ميان نرود.(۷۶۰)

۶۵۶- آموزش اسم اعظم

از حضرت امام باقرعليه‌السلام آمده است كه: اسم اعظم خدا، هفتاد و سه حرف است. كه هفتاد و دو حرف را به محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله آموخته و يك حرف از آن را پنهان داشته است.(۷۶۱)

۶۵۷- وصف خدا

در توحيد صدوق از جابر جعفى نقل است كه گفته است: از امام باقرعليه‌السلام شنيدم كه فرمود: خدا نورى است كه تاريكى در آن نيست، و علمى كه جهل در آن نيست، و حياتى است كه مرگ ندارد.(۷۶۲)

۶۵۸- ادخال سرور در قلب مؤمن

صافى گويد: از ابا جعفرعليه‌السلام شنيدم كه مى فرمود: از زمره چيزهايى كه خدا با بنده اش موسىعليه‌السلام نجوا كرد اين كه فرمود: مرا بندگانى است كه بهشت را بر آنها مباح كرده و آنها را بر آن حاكم گردانم

عرضه داشت: پروردگارا! آنها كيانند كه بهشت خويش را بر آنها مباح گردانى و آنها را حاكم بر آن گردانى؟

فرمود:: آن كس كه بر مومنى ادخال سرور كند.، آنگاه فرمود: مؤمنى در سرزمين ستمگرى زندگى مى كرد، ستمگر قصد او كرد، آن مؤمن به سرزمين شرك گريخت، و بر مردى مشرك فرود آمد، پس آن مرد او را در پناه گرفت و با او مدارا نمود و مهمانش كرد. به هنگامى كه مرگ در بهشت من تو را جايى بود حتما تو را در آنجا جاى مى دادم، وليكن بهشت بر آن كس كه شرك به من ورزيد حرام است، وليكن اى آتش! اين مرد مشرك را بترسان و او را ميازار و صبح و شام رزق وى را مى آورند.

عرضه داشتيم: آيا از بهشت روزى اش را مى آوردند؟

۶۵۹- اهميت شير مادر

باقر علوم النبيينعليه‌السلام فرمود: به فرزندت، از شير زنان نيكو و زيبا بنوشان و از نوشاندن شير زنان زشت بپرهيز؛ زيرا شير، گاهى ويژگيهاى شيرده را سرايت مى دهد.

و هم او فرمود: عليكم بالوضاء من الظئوره، فان اللبن يعدى.

ترجمه: بر شما لازم است دايه هاى خوبروى براى فرزندانتان برگزينيد؛ زيرا شير سرايت مى دهد.(۷۶۳)

۶۶۰- انواع دلها

حديث غدوه عالميان امام باقرعليه‌السلام را در اقسام زينت و زيور اين گرامى نامه قرار دهيم:

القلوب ثلاث قلب منكوس لايعى شيئا من الخير و هو قلب الكافر، و قلب فيه نكته سوداء فالخيد و الشر فيه يعتلجان فايهما كانت منه غلب عليه و قلب مفتوحضرت فيه مصابيح تزهر و لايطفاء نوره الى يوم القيمه و هو قلب المؤمن.(۷۶۴)

ترجمه حديث شريف به اختصار اين كه:

دلها سه گونه اند: دل سرنگون كه هيچ خيرى را نگاه نمى دارد و آن دل كافر است، و دلى كه در آن خجكى (نقطه اى) سياه است خير و شر در آن در كشتى و كشمكش اند، پس هر كدام از آن دو شده است همان بر وى چيره خواهد شد؛ و دلى كه گشوده است، در آن چراغ هايى مى درخشند و تا روز رستاخيز خاموش نمى شوند و آن دل مؤمن است.(۷۶۵)

۶۶۱- دوستى با سنگ

يزيد بن معاويه عجلى گفت: به نزد ابى جعفرعليه‌السلام بودم، مردى با پاى پياده از خراسان وارد شد، پس پاهاى خود را بيرون آورد، پاهاى وى پينه زده بود و گفت: به خدا قسم، چيزى جز دوستى شما اهل بيت مرا با اينجا نكشانده است.

ابو جعفر باقرعليه‌السلام فرمود: به خدا قسم، اگر سنگى ما را دوست بدارد، خدا آن را با ما محشور مى دارد، و آيا دين جز حب چيزى است. خداى تعالى مى فرمايد: بگو كه اگر خدا را دوست داريد، مرا دوست بداريد، خدا شما را دوشت مى دارد. و فرمود: كسانى را كه به سوى ايشان مهاجرت كردند، دوست مى دارند و آيا دين جز حب چيزى(۷۶۶) است؟

۶۶۲- هراس از آتش

سخن امام ابى جعفرعليه‌السلام در حديث كافى چنين بود: يا نار هيديه و لا تاءذيه مراد از هيديه؛ يعنى بترسانش و او را در هراس در آور و ترساندن نوعى از عذاب است. و لو آزار رسانى نيست، و ايذاى آتش امر ديگرى است، چنانكه شما فرزندت را با آتش مى ترسانى، ولى او را به آتش آزار نمى دهى!(۷۶۷)

۶۶۳- توصيف بهشت

امام باقرعليه‌السلام روايت شده است كه فرمود: احسنوا الظن بالله، واعلموا ان للجنه ثمانيه ابواب عرض كل باب منها مسير اربعهماه سنه؛ گمان خود را به خداى، نيكو نماييد و بدانيد كه بهشت هشت در دارد، پهناى هر درى چهارصد سال راه است.(۷۶۸)

۶۶۴- عبادت هفتاد جزء است!

امام باقرعليه‌السلام فرمود كه: رسول اللهصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: العباده سبعون جزءا، افضلها طلب الحلال. يعنى عبادت هفتاد جزء است، برترين جزء آن طلب حلال است.

۶۶۵- حكمت خداوندى

در كافى از امام باقر (شكافنده) علوم پيامبران روايت شده است كه آن حضرت فرمود: وقتى خداوند بخواهد كه نطفه اى را كه بر آن در صلب آدم پيمان گرفته شده، خلق كند يا آنكه را، وى در نظر دارد و آنرا در رحم قرار دهد، مرد را بر جماع تحريك كند و به رحم وحى مى كند كه درت را باز كن تا خلق و قضاء نافذ من و قدر من در تو راه يابد، آنگاه رحم درش را باز مى كند و نطفه به رحم مى رسد.