منازل الاخرة

منازل الاخرة0%

منازل الاخرة نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: معاد و رستاخیز

منازل الاخرة

نویسنده: مرحوم شیخ عباس قمی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 16772
دانلود: 3345

منازل الاخرة
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 17 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 16772 / دانلود: 3345
اندازه اندازه اندازه
منازل الاخرة

منازل الاخرة

نویسنده:
فارسی

شیخ عباس قمی معروف به محدث قمی از محدثان شیعی پرکار قرن چهاردهم هجری قمری ( 1294 تا 1359) ، متولد شهر قم
این کتاب دربارهٔ روایات و حکایتهای مرگ و جهان پس از مرگ میباشد.

محتوای فصول کتاب:

1.فصل اول: مرگ
2.فصل دوم: قبر
3.فصل سوم: برزخ
4.فصل چهارم: قیامت
5.فصل پنجم: یبرون آمدن از قبر
6.فصل ششم: میزان
7.فصل هفتم: حسابرسی
8.فصل هشتم: پرونده
9.فصل نهم: صراط

پی نوشتها

1) الموت باب الآخرة». امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، غرر الحکم، ج 1، ص 84، چاپ دانشگاه تهران.

2) و استحضرتنا دعوتک التی لابدّ منها و من اجابتها... » امام سجاد عليه‌السلام ، صحیفه سجادیه، دعای یازدهم.

3) الرحیل وشیک». علی عليه‌السلام ، نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 178.

4) الموت... جاء بالروح و الراحة و الکرّة المبارکة الی جنّة عالیة». رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، فروع کافی، ج 3، ص 257.

5) بشارة بنعیم الأبد... » امام جواد عليه‌السلام ، از امیرالمؤمنین عليه‌السلام . بحارالانوار، ج 6، ص 154.

6) اعظم سرور یرد علی المؤمنین... » امام مجتبی عليه‌السلام ، مدرک پیشین.

7) فما الموت الاّ قنطرة تعبر بکم عن البؤس و الضراء الی الجنان الواسعة و النعیم الدائم».

امام حسین عليه‌السلام ، معانی الاخبار، چاپ نجف، افست ایران، مکتبة المفید، ص 274.

8) امام سجاد عليه‌السلام ، بحارالانوار، ج 6، ص 155، معانی الأخبار، ص 274.

9) الموت للمؤمن کأطیب ریح یشمّه فینعس لطیبه و ینقطع التعب و الألم کلّه عنه».

امام صادق عليه‌السلام ، مدرک پیشین، ص 152، معانی الأخبار، ص 272.

10) اِنّ من استعدّ للموت حق الاستعداد فهو انفع له من هذا الدّواء لهذا المتعالج، اما انهم لو عرفوا ما یؤدّی الیه الموت من النعیم لاستدعوه و احبّوه اشدّ ما یستدعی العاقل الحازم الدّواء لدفع الآفات و اجتلاب السلامات». امام جواد عليه‌السلام ، معانی الاخبار، ص 276.

11) فذاک الموت، هو ذلک الحمّام و هو آخر ما بقی علیک من تمحیص ذنوبک و تنقیتک من سیئاتک... » امام عسکری عليه‌السلام ، مدرک پیشین.

12) اِنّ اشدّ شیعتنا لنا حبّاً یکون خروج نفسه کشرب احدکم فی یوم الصیف الماء البارد الذی ینتفع به القلوب». رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، بحارالانوار، ج 6، ص 162.

13) الموت ریحانة المؤمن». رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، کنز العمال، خبر 42136.

14) افضل تحفة المؤمن، الموت». علی عليه‌السلام ، غرر الحکم، ج 2، ص 483.

15) فی الموت راحة السعداء». علی عليه‌السلام ، غرر الحکم، ج 4، ص 406.

16) الموت غنیمة». رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم . کنز العمال، خبر 44144.

17) رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، مدرک پیشین، خبر 42122.

18) امام باقر عليه‌السلام ، بحارالانوار، ج 6، ص 127.

19) فقدّم مالک بین یدیک، فانّ المرء مع ماله، ان قدّمه أحبّ أن یلحقه و ان خلّفه احبّ أن یتخلّف معه». کنز العمال، خبر 42139.

20) انکم اخربتم آخرتکم و عمّرتم دنیاکم، فانتم تکرهون النقلة من العمران الی الخراب». بحارالانوار، ج 6، ص 129.

21) هیهات ما تناکرتم الاّ لما قبلکم [فیکم من الخطایا و الذنوب». امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، غرر الحکم، ج 6، ص 201، بحارالانوار، ج 77، ص 383.

22) یکره الموت لکثرة ذنوبه، و یقیم علی ما یکره الموت له». امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، نهج البلاغه فیض، کلمات قصار، حکمت 142.

23) ترحّلوا فقد جدّ بکم و استعدّوا للموت فقد اظلّکم». با استفاده از فرمایش امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، نهج البلاغه فیض، خطبه 63.

24) عجبت لمن نسی الموت و هو یری من یموت».

«عجبت لمن یری انه ینقص کل یوم فی نفسه و عمره و هو لا یتأهّب للموت». با استفاده از فرمایش امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، غرر الحکم، ج 4، ص 336.

25) و کونوا قوماً صیح بهم فانتبهوا و علموا أنّ الدنیا لیست لهم بدار فاستبدلوا». با استفاده از فرمایش امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، نهج البلاغه فیض، خطبه 63.

26) امیرالمؤمنین عليه‌السلام ، نهج البلاغه فیض، خطبه 63.

27) پیشین، خطبه 232 با اندکی اختصار یا تفاوت در ترجمه.

28) نشر حسینیه «عماد زاده» اصفهان سال 1404 ه ق.

29) نشر یاسر تهران، حدود 1364 شمسی.

30) طبقات اعلام الشیعه، ص 998 ولی خود آن مرحوم در فوائد الرضویه ص 221 فرموده: ولادتم ظاهراً سنه 1294 [بوده است.

31) مرحوم شهید ثانی رحمه الله در کتاب شریف: «مُنْیةُ الْمُرید فی آداب المُفید و الْمُسْتَفید»، ص 177، چاپ مجمع الذخائر الاسلامیه قم، باب آداب کتابت و نگارش، ضمن سفارش به رعایت موضوع فوق، نقل فرموده که اولین کسی که رمز «ص» یا «صلعم» را بجای «صلی اللَّه علیه و آله و سلم» شایع و اختراع نمود، دستش دچار قطع و بریدگی شد.

حقیر می گویم: خدا می داند که چقدر با این روش، مؤمنین را از فضیلت های صلوات محروم ساخت.

32) کتاب «کافی» تألیف ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی رازی رئیس محدّثین شیعه، - در گذشته به سال 329 هجری قمری - است و این کتاب شامل سه بخش اصول، فروع و روضه و هر کدام چندین جلد، که از معتبرترین و مهم ترین کتب حدیثی شیعه است.

33) مکارم الاخلاق، شیخ طبرسی رحمه الله، ص 464، چاپ مؤسسة الاعلمی، بیروت.

34) چاپ کتابخانه مرکزی، بهمن ماه 1327 شمسی.

35) این استفسار و سؤال به مرحوم حاج میرزا علی اکبر نوقانی هم نسبت داده شده است.

36) درست دو سال بعد از ورود مرحوم محدّث نوری از سامرّاء به نجف اشرف.

37) طبقات اعلام الشیعه، ص 998.

38) طبقات اعلام الشیعه، ص 999.

39) مؤلف گوید: درست بخاطر دارم حدود سال 50 یا 51 شمسی که فرزند ارشد آن مرحوم بنام حجة الاسلام حاج میرزا علی محدث زاده رحمه الله در بعضی از مدارس حوزه علمیه قم به مناسبت افتتاح درس ها درس اخلاق می گفت، فرمود: بقدری مرحوم پدرم می نوشت که انگشتانش پینه بسته بود و گاهی مرا صدا می زد و آن پینه ها را می چیدم و در قوطی کبریت جمع می کردیم و وصیت فرمود که با وی دفن شود.

40) که چاپ جدید آن از صد جلد تجاوز خواهد کرد!

41) مرحوم عالم ربانی شیعه، علامه شیخ علی نمازی شاهرودی رحمه الله که یکی از مشایخ اجازتی این حقیر، نگارنده این زندگی نامه بوده اند، و بخاطر سیر عمیق ایشان در روایات و احادیث، خصوص کتاب بحارالانوار، نزد برخی از فضلای مشهد به بحارالانوارِ سیار، معروف بود، این عالم و محدّث تلاشگر، آنچه که در سفینة البحار از قلم مرحوم محدث قمی رحمه الله فوت شده به علاوه مطالب مهمّی از الغدیر و مواضع دیگر در مجموعه ای به نام «مستدرک سفینة البحار» در 14 جلد تألیف فرمود، که چاپ آن پس از وفات ایشان در 10 جلد، کامل شد.

42) از جمله آقای محمود شهابی طبق مقدمه ای که بر فوائد الرضویه سال 1327 شمسی نوشته است.

43) تفصیل آن را در مقدمه ای که اینجانب به عربی بر - بیت الاحزان - نوشته ام و در سال - 1404 ه ق - توسط انتشارات حسینیه عمادزاده اصفهان چاپ شده، ببینید.

44) غایة المرام فی تلخیص دارالسلام در حرف (م) شماره 57 خواهد آمد.

45) بیماری که سبب عطش شدید می شود و با نوشیدن آب سیراب نمی شود.

46) روزی که حادثه مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس و قتل عام مردم مسلمان روی داد، وی در همدان بود و شاید علت بیماری نسبتاً طولانی وی، همین قضایا و امثال آن بود که باعث شد آن بزرگوار به جوار مرقد مطهر حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السلام شتافته و تا آخر عمر در نجف اشرف اقامت نماید.

47) در نوشته مرحوم محدث زاده - فرزند ارشد مرحوم محدث قمی رحمه الله - در پاورقی فوائد الرضویه صفحه 222، بیست و سوم ذی الحجه آمده است.

48) که حاصل تلاش های وی حدود 70 عنوان کتاب در 74 جلد یا بیشتر که به صورت تألیف و تحقیق در اختیار خواستاران علم و دانش قرار گرفت.

49) قرآن کریم، آل عمران، آیه 185: «کُلُّ نفسٍ ذائقةُ المَوت... »

50) انّا للَّه و انّا الیه راجعون»، نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 95، از شرح فیض الاسلام. و خطبه 193 و آخر نامه 53 از همان شرح.

51) نهج البلاغه، خطبه 98، شرح فیض الاسلام.

52) فروع کافی، ج 3، ص 172.

53) الذریعه الی تصانیف الشیعه ج 22 ص 245، این چاپ از منازل الآخره را (که همان چاپ اول است) می توانید در کتابخانه حرم مطهر حضرت معصومه عليها‌السلام بخش کتب سنگی به شماره 2157 ببینید.

54) همچنانکه چاپ «مفاتیح الجنان» را نیز اخوی این شخص نیکوکار به نام آقای حاج غلامحسین توتونی رحمه الله هزینه نموده اند.

55) شرح عربی بر «مَنْ لا یحْضُرُهُ الفَقیه» از کتب اربعه شیعه، اثر محدث جلیل شیخ صدوق رحمه الله.

56) این حدیث مبارک در چاپ اول این کتاب - منازل الآخرة - به سال 1347 ه ق روی صفحه اول و نیز در برخی از چاپ های سنگی و گراوُری چاپ شده است که می توانید حدیث مذکور را به طور کامل در بحارالانوار، ج 77، ص 184، به نقل از اعلام الدین دیلمی (چاپ آل البیت عليهم‌السلام قم، ص 340) ببینید.

57) این شعر نیز در چاپ های سابق کتاب، به چاپ رسیده است.

58) بحارالانوار، ج 96، ص 258.

59) بحارالانوار، ج 44، ص 139.

60) مرحوم مؤلف، در حاشیه، لفظ «تَزَوَّدُوا» را هم آورده ولی در نهج البلاغه اضافه ای ندارد.

61) نهج البلاغه فیض الاسلام ص 654، کلام 195.

62) سوره ق، آیه 19. [یعنی: و حقیقتاً که بی هوشی مرگ، آمد! این همانست که از آن روی گردان بوده ای.]

63) در چاپ اول: ینْعَمُونَ بِها، چاپ شده، ولی در غالب نسخه های نهج البلاغه همان است که در متن آوردیم، مانند لفظ: ألْمَهْنَأ، که در چاپ اول، ألْمُهَنَّا آمده است.

64) پیشین.

65) پس همانند گفته حضرت علی عليه‌السلام خواهد بود که فرمود:

«به یاد می آورد اموالی را که آن ها را جمع کرده و در راه پیدا کردن آن ها - از حلال و حرام - چشم پوشیده، و از جاهایی که [حلال و حرامش واضح و یا مُشْتَبَه بود به دست آورد، تَبِعات و پی آمدهای جمع کردن مال ها همراه و ملازم اوست و مُشْرِفِ بر جدایی و فراق از آن ها گشته است. اموال برای بعدی ها می ماند و از آن ها بهره و لذت، می گیرند؛ گوارایی و لذّت مال غیر است و وبال و سنگینی بر پشت او مانده است».

نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 331، ادامه خطبه 108.

66) سوره ق، آیه 22. «... ما پرده را از تو برداشتیم و امروز چشم تو تیز (بین) است».

67) نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 331، ادامه خطبه 108، عبارت چنین است:

«فغیر موصوف ما نزل بهم، اجتمعت علیهم سکرة الموت و حسرة الفوت».

68) بحارالانوار، ج 6، ص 170.

69) بحارالانوار، ج 74، ص 66، ح 33.

70) خدا به رضایت تو از او خشنود و راضی باشد ای رسول خدا.

71) بحارالانوار، ج 74، ص 75، ح 67.

72) بحارالانوار، ج 74، ص 379 ح 83.

73) بحارالانوار، ج 75، ص 456، ح 33.

74) کلمات فَرَج: «لا اله الاّ اللَّه الحلیم الکریم... » تا آخر. که در قنوتِ نمازها خوانده می شود. (مِنْه)

75) بحارالانوار، ج 81، ص 238 - 240.

76) بحارالانوار، ج 97، ص 32، ح 6.

77) امالی صدوق، مجلس 80، ح 1.

78) بحارالانوار، ج 87، ص 5.

79) النّاظرین، خ، ذ.

80) سفینة البحار، ج 8، ص 130، ماده «موت».

81) اصول کافی، ج 2، ص 626، ح 24.

82) مفاتیح الجنان، پس از دعای عدیله.

83) مفاتیح الجنان، پس از دعای عدیله.

84) بحارالانوار، ج 6، ص 169، ح 44.

85) بحارالانوار، ج 74، ص 303، ح 44.

86) سوره آل عمران، آیه 8. یعنی: پروردگارا قلب های ما را به باطل مگردان، بعد از آنکه هدایت کردی ما را و از نزد خود رحمت بخش به ما، همانا تو بسیار بخشنده ای».

87) سوره 23.

88) اقبال الاعمال، ج 3، ص 259.

89) پیشین، ج 3، ص 306.

90) در نسخه کافی، ج 6، ص 413 و وسائل الشیعة ج 17، ص 275، «ام خالد عبدیه» ضبط شده است.

91) کافی، ج 6، ص 413.

92) حاصل مضمون شعر آن است که: کجا شد آن زن که خسته شده بود از راه رفتن و می پرسید که کجاست راه حمام منجاب؟ «منه».

93) کشکول شیخ بهایی - 2 جلدی، ج 1، ص 232.

94) مَن مَنَعَ قیراطاً مِنَ الزَّکاةِ فَلیمُت اِن شاءَ یهُودِیاً اَو نَصرانِیاً». کافی، ج 3، ص 505، ح 14 باب منع الزکاة.

95) قیراط، 14 از 16 دینار و یا نصف 110 و 15 گرم و...

اقوال دیگر که همه حاکی از کمترین جزء می باشد و برای چیز کم مثال زده می شود و بنا بر این آنچه در متن آمده صحیحش بیستْ یکِ دینار است یعنی 120 از دینار، نه 21 دینار. همچنانکه در غالب چاپ ها آمده است.

96) کافی، ج 4، ص 268 «باب من سوّف الحجّ و هو مستطیع» ح 1 و5.

97) منم خانه غُربَت، منم خانه وحشت، منم خانه کِرم»؛ بحارالانوار، ج 6، ص 267، ح 115.

98) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 170.

99) در اصل کتاب، چنین است: «و آن، آنست که».

100) لوامع صاحبقرانی، ج 2، ص 400.

101) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 465، باب 74، حدیث 15.

102) بحارالانوار، ج 82، ص 27، ح 13.

103) بحارالانوار، ج 91، ص 219، ولی در مدرک یاد شده، «ثَوابَهُما» آمده است.

104) بحارالانوار، ج 91، ص 219، و در این کتاب «ثَوابَهُما» آمده است.

105) دار السلام، نوری، ج 2، ص 315.

106) بحارالانوار، ج 6، ص 244.

107) بحارالانوار، ج 87، ص 4.

108) بحارالانوار، ج 92، ص 289.

109) ثواب الاعمال، ص 87.

110) ثواب الاعمال، ص 231.

111) بحارالانوار، ج 7، ص 198.

112) بحارالانوار، ج 6، ص 218، قسمتی از نامه حضرت امیرالمؤمنین عليه‌السلام به محمّد بن ابی بکر:

حضرت علی عليه‌السلام فرمود: «ای بندگان خدا! بعد از مرگ برای کسی که آمرزیده نشود شدیدتر از مرگ است، از قبر و تنگی و تاریکی و غربت آن بر حذر باشید، همانا قبر در هر روز می گوید: من خانه غربتم، من خانه وحشتم، من خانه کِرم هستم. قبر یا باغی از باغ های بهشت و یا گودالی از گودالهای آتش است - تا اینکه فرمود - همانا «زندگی و معیشت سخت» که خدا دشمن خود را از آن ترسانده، عذاب قبر است. همانا در قبر نود و نُه مار بزرگ بر کافر مسلّط می شوند، گوشت او را نیش می کشند و استخوانش را می شکنند و تا روز رستاخیز تکرار می کنند. اگر یکی از آن مارها در زمین بدمد زراعتی نخواهد رویاند. ای بندگان خدا نَفْس های ضعیف و بدن های نرم و نازک شما که کمی از اینها برایش کافی است از این - عذاب -، ضعیف و ناتوان است»

113) اصول کافی، ج 2، ص 538، ح 13.

114) در مصباح کفعمی است که کسی که «ألبارِی ء» را - که اسم خداوند تعالی است - بسیار بگوید باقی بماند تازه در قبرش. منه.

115) بحارالانوار، ج 98، ص 135.

116) بحارالانوار، ج 6، ص 222.

117) بحارالانوار، ج 6، ص 217 و 220.

118) بحارالانوار، ج 6، ص 221 ح 19.

119) نعمتی است. خ د

120) بحارالانوار، ج 6، ص 221، ح 16.

121) احبار» جمع حَبْر، یعنی «عالم یهود» و محتمل است که اخیار، با خاء مُعْجَمه [یعنی با نقطه و یاِء مُثَنَّاة [دو نقطه بوده باشد. «مِنْه»

122) بحارالانوار، ج 6، ص 221.

123) بحارالانوار، ج 74، ص 319.

124) بحارالانوار، ج 74، ص 325، به نقل از اصول کافی، ج 2، ص 194، ح 5.

125) مخفی نماند که برای نجات از عذاب قبر غیر از آنچه ذکر می شود چیزهای دیگر نیز وارد شده مانند خواندن دعای معروف به: «صحیفه» و دعای «مستجاب کاظمی عليه‌السلام » که هر دو در بلد الامین است و سه دفعه خواندن دعای یسْتَشیر و... غیر ذلک و گذاشتن دعای «حمید» در کفن برای کفایت از نکیر و منکر نافع است.

126) بحارالانوار، ج 92، ص 273.

127) بحارالانوار، ج ص 92، ص 299.

128) بحارالانوار، ج 92، ص 316.

129) بحارالانوار، ج 6، ص 221.

130) بحارالانوار، ج 87، ص 161.

131) مستدرک الوسائل، ج 5، ص 50.

132) بحارالانوار، ج 87، ص 5، به صفحه 86 همین کتاب رجوع شود.

133) بحارالانوار، ج 100، ص 232.

134) بحارالانوار، ج 6، ص 215.

135) بحارالانوار، ج 81، ص 338، ح 38.

136) بحارالانوار، ج 82، ص 23، ح 10.

137) اقبال الاعمال، ج 3، ص 198.

138) اقبال الاعمال، ج 3، ص 178.

139) اقبال الاعمال، ج 3، ص 222.

140) اقبال الاعمال، ج 3، ص 310.

141) مستدرک الوسائل، ج 4، ص 305.

142) اصول کافی، ج 2، ص 633.

143) بحارالانوار، ج 82، ص 54.

144) مصباح المتهجد، ص 228.

145) اقبال الاعمال، ج 3، ص 234.

146) اقبال الاعمال، ج 3، ص 254 و 255.

147) اقبال الاعمال، ج 3، ص 289.

148) اقبال الاعمال، ج 3، 361.

149) اقبال الاعمال، ج 3، ص 239.

150) اقبال الاعمال، ج 3، ص 46.

151) بحارالانوار، ج 6، ص 223.

152) بحارالانوار، ج 6، ص 261 تا 263.

153) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 320 و 321 و 343.

154) روضة المتقین، ج 1، ص 458 و وسائل الشیعة، ج 3، ص 200 تا 202.

155) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 185، ح 558.

156) بحارالانوار، ج 6، ص 230، ح 35.

157) بحارالانوار، ج 6، ص 234.

158) ثواب الاعمال، ص 87.

159) اقبال الاعمال، ج 1، ص 386.

160) ثواب الاعمال، ص 38، ح 3.

161) رُصافه کوفه» بنائی بوده که منصور در کوفه بنا کرده بوده. منه.

162) ارشاد القلوب، ج 2، ص 347.

163) سفینة البحار ج 1، ص 570.

164) دارالسلام، ج 1 ص 267 و 268.

165) مفاتیح الجنان، حکایت حاج علی بغدادی؛ بحارالانوار ج 53، ص 312.

166) هولناک.

167) هولناک.

168) سوره مؤمنون، آیه 100.

169) بحارالانوار، ج 6، ص 267.

170) سفینة البحار، ج 8 ص 132.

171) جامع الاخبار، ص 482.

172) پیشین.

173) سفینة البحار، ج 8 ص 133.

174) قروض.

175) زاد المعاد، ص 573 و 574.

176) دارالسلام، ج 2 ص 165.

177) دار السلام، ج 2 ص 153.

178) پیشین، ج 2 ص 245.

179) پیشین، ج 2، ص 244.

180) بحارالانوار، ج 6 ص 268، ح 118.

181) همان مدرک.

182) امالی شیخ صدوق، مجلس اول، ص 50، ح 4.

183) امالی شیخ صدوق، مجلس 77، ص 603، ح 8.

184) سوره اعراف، آیه 187.

185) بحارالانوار، ج 6، ص 312.

186) شاید مراد آن باشد که یک نفری تنها و بی خبر پائین نیامده مثل این نحوی که اینجا آمده، تا منافات نداشته باشد با پائین آمدن او با جبرئیل و میکائیل برای اهلاکِ قومِ لوط، یا نحوِ آن واللَّه العالم. منه.

187) بحارالانوار، ج 16، ص 292.

188) بحارالانوار، ج 7، ص 58، ح 1.

189) سوره اعراف، آیه 187.

190) بحارالانوار، ج 2، ص 301، ح 31.

191) سفینة البحار، ج 6، ص 482.

192) وَ عادَةُ السَّیفِ اَنْ یزْهُو بِجَوْهَرِه وَ لَیسَ یعْمَلُ اِلاَّ فی یدَی بَطَلٍ

193) سفینة البحار، ج 4، ص 399.

194) الارشاد، ج 1، ص 158.

195) بحارالانوار ج 7، ص 293.

196) پیشین، ص 295.

197) پیشین.

198) پیشین، ص 298.

199) پیشین، ص 302.

200) پیشین.

201) پیشین.

202) پیشین.

203) فاحشه یعنی زنا و هر بدی که از حد گذرد. منه.

204) بحارالانوار، ج 7 ص 303.

205) بحارالانوار، ج 7، ص 302.

206) پیشین، ص 303.

207) سوره نمل، آیه 89.

208) بحارالانوار، ج 7 ص 305، (تتمّه حدیث): و «سَیئَه» انکار ولایت و دشمنی ما اهل بیت است، سپس آیه یاد شده را قرائت فرمود.

209) ثواب الاعمال، ص 179.

210) کافی، ج 2، ص 197.

211) ثواب الاعمال، ص 73، ح 13.

212) کافی، ج 2، ص 199.

213) حِلْیه» خ د

214) بحارالانوار، ج 8، ص 144.

215) بحارالانوار، ج 7، ص 302 و کافی، ج 3، ص 229.

216) می توان از روایات ج 102 بحارالانوار ص 295 و ص 300 استفاده نمود.

217) بحارالانوار، ج 7، ص 105.

218) بقیة الآیات: «حَتّی یلاقُوا یوْمَهُمُ الَّذی یوعَدُونَ، یوْمَ یخْرُجُونَ مِنَ الْاَحْداثِ سِراعاً کَاَنَّهُمْ اِلی نُصُبٍ یوفِضُونَ، خاشِعَةً اَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذلِکَ الْیوْمُ الَّذی کانُوا یوعَدُون».

219) سوره معارج، آیه 42.

220) بحارالانوار، ج 7 ص 111.

221) نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 101 و در بعضی از نسخه ها «نَفْسِهِ» ضبط شده است.

222) بحارالانوار، ج 7، ص 111.

223) پیشین، 192.

224) بحارالانوار، ج 7، ص 197.

225) پیشین، ص 214.

226) پیشین، ص 215.

وَ لَنِعْمَ ما قیل؛ [و چه خوب سروده شده، که:

منگر در بُتان که آخر کار

نگریستن، گریستن آرد بار

شاهد آنزمانه خورد و بزرگ

دیده را یوسفند دل را گرگ

جُعدِ مفتول* دل کسل باشد

زلفِ مرغول*، غول دل باشد

(مِنْه).

* جُعد مفتول: موی پیچیده شده.

* مرغول: پیچ و تاب.

227) پیشین، ص 218.

228) پیشین، ص 218.

229) پیشین، ص 208.

230) پیشین، ص 198.

231) پیشین، ص 197.

232) سوره انبیاء، آیه 103.

233) بحارالانوار، ج 7، ص 198.

234) اقبال الاعمال، ج 3، ص 294.

235) مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، بحارالانوار، ج 94، ص 384.

236) سوره نباء، آیه 18.

237) شاید مراد آن باشد که گریه کرد.

238) سرب گداخته.

239) مجمع البیان، ج 10، ص 423 در تفسیر سوره نبأ.

240) سوره اعراف، آیه 8 و 9.

241) مفسرین گفته اند: سبب آنکه «میزان» را به صیغه جمع، حقّ تعالی ذکر فرموده، میشود آن باشد که هر نوع از انواع طاعات را میزانی باشد و میشود [ممکن است] «موازین» جمعِ «موزون» باشد یعنی اعمالِ سنجیده او. منه.

242) سوره قارعه، آیه 1 تا آخر.

243) کافی، ج 2، ص 494، ح 15.

244) بحارالانوار، ج 94، ص 56، ح 31.

245) امالی صدوق، مجلس هفدهم، ص 131، ح 4، چاپ بیروت.

246) بحارالانوار، ج 94، ص 70، ذیلِ ح 63.

247) یعنی: مقداری، نه مقصود ساعتِ معروف، شامل 60 دقیقه باشد.

248) پیشین.

249) یعنی: نوشته ای.

250) بحارالانوار، ج 94، ص 71.

251) کافی، ج 2، ص 492، ح 6.

252) معانی الاخبار (تحقیق علی اکبر غفاری)، ص 368.

253) پیشین.

254) تفسیر ابو الفتوح رازی، ج 4، ص 443.

255) کافی، ج 3، ص 429، ح 5.

256) بحارالانوار، ج 86، ص 77.

257) سفینة البحار ط جدید، ج 2، ص 682.

258) در اصل «فَهُوَ الَّذی» می باشد.

259) پیشین، ص 679، مگر بیت اوّل که در مدرک مذکور دیده نشد.

260) پیشین، ص 705.

261) اعراف، آیه 199 تا 202.

262) ولی به نظر می رسد که عبارت «اَسْتَغْفِرُ اللَّه» - به هیئت متکلّم وحده - باشد یعنی طلب آمرزش می کنم از خدا برای خود و برای تو، زیرا أمر کردن آن جناب شخص شامی را به طلب آمرزش او برای آن حضرت وجیه به نظر نمی رسد.

263) سوره یوسف، آیه 92.

264) سفینة البحار، ج 2، ص 705.

265) پیشین، ج 2، ص 682.

266) پیشین، ص 683.

267) سوره انعام آیه 124.

268) بحارالانوار، ج 48، ص 102.

269) بحارالانوار، ج 42، ص 157.

270) وفر یعنی توانگری و بسیاری از مال. ظ منه.

271) نِهاب: جمع نَهب است یعنی غنیمت و هرچه بغارت آورده شود. ظ منه.

272) غولها.

273) لاغر و باریک و پژمرده.

274) الطُوال.

275) درخشیدن.

276) سفینة البحار، ج 4، ص 387 و 388.

277) بحارالانوار، ج 70، ص 76.

278) خاتمه مستدرک، ج 2، ص 423.

279) خاتمه مستدرک، ج 2، ص 426 و 427.

280) بحارالانوار، ج 71، ص 424.

281) تاریخ آداب اللغة العربیة، ج 2، ص 245.

282) فوائد الرّضویه، ص 602 و 603.

283) سوره کهف، آیه 18.

284) سفینة البحار، ج 1، ص 600.

285) نهنههم یعنی بازداشته ایشان را. منه. [مؤلف

286) سوره اعراف، آیه 97.

287) سوره فرقان، آیه 63.

288) سوره فرقان، آیه 72.

289) بحارالانوار، ج 7، ص 219 و 220.

290) سفینة البحار، ج 5، ص 46 تا 49.

291) سوره انبیاء، آیه 1.

292) سوره طلاق، آیه 8 به بعد.

293) بحارالانوار ج 7، ص 258.

294) بحارالانوار، ج 7، ص 267.

295) پیشین، ص 274.

296) پیشین، ص 250.

297) بحارالانوار، ج 7، ص 259.

298) سوره غاشیه، آیه 25 و 26.

299) پیشین، ص 264.

300) بحارالانوار، ج 7، ص 267.

301) ابو سلیمان دارانی، عبدالرحمان بن احمد بن عطیه، زاهد معروف است که در سنه 235 در «دارَیا» که از قرای دمشق است وفات کرد و قبرش در آنجا معروف است و احمد بن ابی الحواری از اصحاب او است. کذا فی معجم البلدان. منه. [مؤلف

302) بحارالانوار، ج 77، ص 169.

303) سوره لقمان، آیه 16.

304) سفینة البحار، ج 2، ص 175.

305) نهج البلاغه، نامه 27: «... فانّ اللَّه تعالی یسائلکم معشر عباده عن الصغیرة من اعمالکم و الکبیرة... »

306) در اینکه مخاطب در این نامه کیست، بسیار اختلاف شده است و بعضی گفته اند که ابن عباس نبوده است.

307) نهج البلاغه، نامه 41، ولی در اصل عبارت: أوَ ما تخافُ... می باشد که عطف بر جمله قبل است.

308) بحارالانوار، ج 70، ص 73 و در آخر حدیث، رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: «وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْاَکْبَر» یعنی: و آماده عرضه بزرگ اعمال شوید.

309) در بعضی از کتب «ثوبه» ضبط شده است، مانند سفینة البحار، چاپ جدید، ج 3، ص 218، ولی انوار الْبَهِیة، ط جدید، ص 307، و ط قدیم، ص 154، توبه «با تاء مُثَنَّاة» نقل کرده است.

310) سفینة البحار، ج 3، ص 218.

311) کافی، ج 2، ص 288.

312) سوره تکویر، آیه 10.

313) تفسیر قمی، ج 2، ص 407.

314)] - سوره انشقاق، آیه 7 - 12.

315) سوره کهف، آیه 49، بحارالانوار، ج 7، ص 315، تفسیر عیاشی، ج 2، ص 328.

316) بحارالانوار، ج 101، ص 97، کامل الزیارات، ص 330، ح 331..

317) بحارالانوار، ج 102، ص 34، تحفة الزّائر چاپ قدیم، باب نهم، فصل چهارم.

318) سوره انشقاق، آیه 7 - 9، ترجمه صحیح آیه این است: «حساب گردیده خواهد شد... ».

319) پیشین، ج 7، ص 325.

320) علامه مجلسی، حق الیقین، فصل یازدهم، ص 541، ناشر ذوی القربی، چاپ اول و ص 444، چاپ علمیه اسلامیه و مواضع اختلاف را با مراجعه به چند نسخه حقّ الیقین، اصلاح کردیم.

321) سوره نور، آیه 22.

322) اقبال الاعمال، ج 1، ص 443 تا 445.

323) بحارالانوار، ج 8، ص 71 - 64.

324) شهدا.

325) سوره صافات، آیه 24.

326) سوره فجر، آیه 14.

327) حقّ الیقین، ف 13، ص 465، با تفاوت اندکی در قلم مرحوم محدث قمی رحمه الله در بعضی کلمات، اعتقادات شیخ صدوق رحمه الله چاپ قدیم، همراه با «باب حادی عشر» ص 87 و ترجمه فارسی آن از رضوانی، ص 47 و بحارالانوار، ج 7، ص 128 و 129.

328) سوره فجر، آیه 23.

329) سوره فجر، آیه 14.

330) بحارالانوار، ج 8، ص 65.

331) بحارالانوار، ج 22، ص 410.

332) بحارالانوار، ج 8، ص 67.

333) ألْکُنی وَ الْألقاب، ج 2، ص 95.

334) اقبال الاعمال، ج 3، ص 178، ط قدیم، ص 629.

335) ثواب الاعمال، ص 79 و با ترجمه، ص 126 و 127.

336) اقبال الاعمال، ج 3، ص 364.

337) بحارالانوار ج 102، ص 34.

338) بحارالانوار، ج 8، ص 280.

339) بحارالانوار، ج 8، ص 291.

340) سوره مؤمنون، آیه 11 - 10.

341) بحارالانوار، ج 8، ص 287.

342) سوره مریم، آیه 39.

343) بحارالانوار، ج 8، ص 346.

344) ولی در ج 8 بحارالانوار، ص 292، چنین آمده: خَذَلَهُمْ (فَخَلَّدَهم خ ل) فِی النَّار و شاید عبارت متن، ترجمه فراز دیگری از حدیث دیگر باشد

345) سوره زخرف، آیه 77.

346) بحارالانوار، ج 8، ص 292.

347) بحارالانوار، ج 8، ص 295، ولی به جای: در جهنّم، چاهی است، در متن عربی آمده: «إنَّ فِی النَّارِ لَناراً».

348) کافی، ج 2، ص 69؛ بحارالانوار، ج 70، ص 361.

349) مخفی نماند که این فرمایش حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به آن جوان ظاهراً برای آن بود که خوف او را زیاد کند تا از روی ِجِدّ بدرگاه حق تعالی برود و منقطع از خلق شود تا حق تعالی توبه او را قبول فرماید چنانکه توبه کرد و توبه اش قبول شد. واللَّه العالم. منه.

350) سوره آل عمران، آیه 135 - 136.

351) بحارالانوار، ج 6، ص 23.

352) علامه مجلسی، عین الحیاة، ص 189، ناشر کتابفروشی اسلامیه، با اندک تفاوتی در بعض کلمات همانطور که مؤلف هم تذکّر داده که: خلاصه آورده است.

353) بحارالانوار، ج 70، ص 378.

354) بحارالانوار، ج 70، ص 387.

355) و 2 - با دقّت در عبارت عربی که بعداً آورده می شود، روشن خواهد شد که حضرت امیر المؤمنین عليه‌السلام ، صادر شدن «گناهان هلاک کننده» و «انجام بدیها» را به خود نسبت نداده اند! پس دقت شود.

356)

357) بحارالانوار، ج 41، ص 11.

358) این قطعه از عبارت از قلم مرحوم مؤلّف جا افتاده است، هر چند در ترجمه آن آورده شده است:

«یرْحَمُهُ الْمَلَأُ اِذا اُذِنَ فیهَ بِالنِّداء» ثم قال:

و نیز معلوم باشد که به جای کلمه لهبات، ملهبات می باشد.

359) بحارالانوار، ج 41، ص 11.

360) بحارالانوار، ج 70، ص 174.

361) بحارالانوار، ج 78، ص 399.

362) بحارالانوار، ج 77، ص 424.

363) دَد: جانوران درنده است چون شیر و پلنگ و غیرهما.

دام: عکس آنست مانند آهو و غیره و بمعنی زخارف دنیویه نیز آمده. منه.

364) بحارالانوار، ج 73، ص 391.

365) رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:

[«چهل سالگان زراعتی هستند که درو کردن آن نزدیک شده است. پنجاه سالگان، چه چیزی پیش فرستاده اید؟ و چه چیز گذاشته اید؟ شصت سالگان، بشتابید برای حساب [که عذری نباشد برای شما] هفتاد سالگان، خود را جزء مردگان به شمار آرید».]

[و دیگری گفته است:]

از روش این فلک سبز فام

عمر گذشته است مرا شصت عام

در سر هر سالی از این روزگار

خورده ام افسوس خوشی های پار

باشدم از گردش دوران شگفت

کانچه مرا داد همه پس گرفت

قوّتم از زانو و بازو برفت

آب ز رخ، رنگ هم از مو برفت

عِقدِ ثُرَیای من از هم گسیخت

گوهر دندان همه یک یک بریخت

آنچه بجا ماند و نیابد خلل

بار گناه آمد و طولِ اَمَل

بانک رحیل آمد از این کوچگاه

همسفران روی نهاده به راه

آه ز بی زادی روز معاد

زاد، کم و طول مسافت زیاد

بار گران بر سر دوشم چه کوه

کوه هم از بار من آمد ستوه

ای که بَرِ عفوِ عظیمت گناه

در جلو سیل بهار است کاه

فضل تو گر دست نگیرد مرا

عصمتت ارباز گذارد مرا

[جز به جهنم نرود راه من

در سقر انداخته بنگاه من*]

بنده شرمنده نادان منم

غوطه زن لجّه عصیان منم

خالق و بخشنده احسان تویی

فرد و نوازنده به غفران تویی

منه

* - این بیت در چاپ اول دیده نشد ولی در سفینة البحار، چاپ قدیم ج 2، ص 257 موجود است.

366) بحارالانوار، ج 14، ص 412.

367) بحارالانوار، ج 78، ص 401.

368) سوره روم، آیه 44.

369) بحارالانوار، ج 71، ص 187 و 191.

370) نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 246.

371) بحارالانوار، ج 77، ص 185.

372) سفینة البحار، ج 2، ص 610.

373) بحارالانوار، ج 78، ص 410.

374) از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است که فرمود: دنیا مُمَثَّلْ شد برای حضرت عیسی عليه‌السلام بصورت زن کبود چشمی پس حضرت از او پرسید: چند شوهر کرده ای؟ گفت بسیار است عدد آنها، فرمود: همگی را طلاق گفته ای؟ گفت: نه بلکه همگی را کشتم، حضرت عیسی عليه‌السلام فرمود: وای بر شوهرانِ باقی تو که چگونه عبرت نمی گیرند از شوهران گذشته تو؟! (منْهُ)

375) بحارالانوار، ج 73، ص 108 تا 111.

376) نهج البلاغه، نامه 31، با مقداری تفاوت، در بعضی از کلمات.

377) نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 228.

378) گرگین، به دو کافِ فارسی [یعنی گاف بر وزنِ: تمکین یعنی صاحبِ جَرَب و گری (سگِ کَچَل). منه.

379) به معنای نان.

380) به معنای گرسنگی.

381) نصیحت. خ ل.

382) کشکول بهائی، ج 1، ص 220.

383) بحارالانوار، ج 50، ص 88.

384) الذریعه الی مکارم الشریعه، تألیف ابوالقاسم راغب اصفهانی، ص 60 چاپ دار الوفاء، المنصوره، و در پاورقی 6، چنین آمده: ولیکن این برخورد با اخلاق یک «حکیمِ» مسلمان - که درهنگام اصلاح مردم نباید اهانت کند - منافات دارد، خصوصاً که برای «صورت» حُرمت خاص و احترام ویژه ای در اسلام قرار داده شده است.

385) بحارالانوار، ج 2، ص 52.

386) شیخ مفید، المقنعة، ص 320، قم، دفتر نشر اسلامی.

387) کافی، ج 1، ص 337، ح 5.

388) عباراتِ داخل علامت [] در چاپ اول موجود نیست.

389) کافی، ج 4، ص 162، ح 4، با اندک اختلاف در تقدیم و تأخیر برخی از کلمات.