حلیة المتقین

حلیة المتقین0%

حلیة المتقین نویسنده:
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه: اخلاق اسلامی

حلیة المتقین

نویسنده: علامه محمد باقر مجلسی
محقق: علی عطائی اصفهانی
مترجم: علی عطائی اصفهانی
گروه:

مشاهدات: 41785
دانلود: 2745

توضیحات:

حلیة المتقین
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 19 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 41785 / دانلود: 2745
اندازه اندازه اندازه
حلیة المتقین

حلیة المتقین

نویسنده:
فارسی

باب دوازدهم: آداب داخل شدن به خانه و بیرون رفتن از آن

فصل اوّل: در وسعت خانه

در حدیث حسن از امام جعفر صادق عليه‌السلام منقول است: از سعادت آدمی آن است که خانه او وسیع باشد.

در حدیث صحیح منقول است: امام موسی عليه‌السلام خانه ای خریدند و یکی از موالیان خود را فرمودند: در آن خانه ساکن شو که خانه تو تنگ است، آن شخص گفت که: این خانه ای است که پدرم احداث کرده است، به در نمی توانم رفت. فرمود: هرگاه پدر تو احمق باشد تو نیز می باید احمق باشی؟

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: سه چیز است که موجب راحت مؤمنند: خانه وسیع که عیب ها و امور مخفی او را از مردم پنهان دارد، و زن صالحه ای که بر امور دنیا و آخرت او را یاری نماید، و دختری یا خواهری که او را از خانه بیرون کند یا به مردن یا به شوهر دادن.

از امام موسی عليه‌السلام منقول است: نیکی زندگانی، در وسعت خانه و بسیاری خدمتکاران است.

در حدیث دیگر فرمود: زیادتی لذت دنیا در فراخی خانه و بسیاری دوستان است.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: از مشقت زندگانی خانه تنگ است.

در روایت دیگر منقول است: شخصی از انصار، از تنگی خانه به رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، شکایت کرد. حضرت فرمود: به آواز بسیار بلند از خدا بطلب که وسعت به خانه تو بدهد.

در حدیث دیگر فرمود: از سعادت آدمی آن است که فرزندش به او شبیه باشد، و زن خوشروی دیندار داشته باشد، و چهار پای راهوار داشته باشد و خانه وسیع داشته باشد.

در حدیث دیگر فرمود: شومی خانه در تنگی ساحت و بدی همسایگان و بسیاری عیب های آن است.

در حدیث دیگر فرمود: چهار چیز است که از سعادت است: زن صالحه و خانه فراخ و همسایه شایسته و مرکب نیکو. و چهار چیز است که از شقاوت است: همسایه بد و زن بد و خانه تنگ و مرکب بد.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: از تلخی زندگانی، از خانه به خانه نقل کردن و نان از بازار خریدن است.

فصل دوم: مذمّت تکلّف بسیار در ساختن خانه و بسیار بلند ساختن

در حدیث صحیح از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه مالی را از غیر حلال کسب کند، حق تعالی بر او مسلط می گرداند عمارت کردن و خاک و آب را که آن مال حرام را در آنجا ضایع کند.

در حدیث دیگر فرمود: هر بنایی که زیاده بر قدر احتیاج باشد، در قیامت وبال است بر صاحبش.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه عمارت کند زیاده از آنچه در آن سکنی نماید، در قیامت او را تکلیف می کنند که آن را بردارد.

از امام علی النقی عليه‌السلام منقول است: خدا در زمین خود، بقعه ای چند قرار داده است که آن ها را «مرحومات» می نامند، که دوست می دارد نام او را در آن بقعه ها ببرند و او را بخوانند و اجابت دعای ایشان بکنند، و خدا در زمین بقعه ای چند قرار داده است که آن ها را «منتقمات» می نامند، پس چون کسی مالی را از غیر حلال کسب کرده باشد، خدا یک زمین از آن زمین ها را بر او مسلط می گرداند که آن مال را در آنجا صرف نماید.

در حدیث دیگر منقول است: امیرالمؤمنین عليه‌السلام از درِ خانه شخصی گذشتند که از آجر ساخته بودند. پرسیدند: این در خانه کیست؟ شخصی گفت که از فلان مرد مغرور. پس به در خانه دیگر گذشتند که صاحبش به آجر ساخته بود. حضرت فرمود: این خانه از مغرور غافل دیگر است.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرکه خانه ای بنا کند از برای ریا و سمعه که مردم ببینند و بشنوند، در روز قیامت آن خانه را تا طبقه هفتم زمین آتشی کنند افروخته و در گردن او اندازند، پس او را در جهنّم اندازند و هیچ چیز او را نگاه ندارد تا قعر جهنّم، مگر آن که توبه کند. پرسیدند: یا رسول اللَّه! برای ریا و سمعه ساختن چه معنی دارد؟ فرمود: یعنی زیاده از قدر حاجت بسازد برای آن که زیادتی کند بر همسایگان و فخر و مباهات کند با برادرانش.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: حق تعالی مَلکی را موکّل گردانیده است به عمارت که هرکه سقف خانه اش را زیاده از هشت ذرع بلند کند، به او می گوید که تا کجا می خواهی بروی ای فاسق؟!

در روایت دیگر، ای فاسق ترین فاسقان!

در چند روایت معتبر وارد شده است که هرکه سقف خانه را زیاده از هشت ذرع بلند کند، جنیان و شیاطین در آن خانه جا می کنند.

در حدیث دیگر منقول است که شخصی شکایت کرد به حضرت صادق عليه‌السلام ، که جنیان آزار اهل خانه و عیال من می کنند. حضرت پرسیدند: ارتفاع سقف خانه تو چه مقدار است؟ گفت: ده ذرع است. حضرت فرمود: از زمین تا هشت ذرع بپیما و از مابین هشت تا ده، آیةالکرسی بنویس بر دور خانه، زیرا که هر خانه که ارتفاع آن زیاده از هشت ذرع است، جنیان در آن خانه حاضر می باشند و در آنجا سکنی می کنند.

در چند حدیث دیگر منقول است: هر خانه ای که ارتفاعش زیاده از هشت ذرع باشد، بر سر هشت ذرع آیة الکرسی بنویس.

در حدیث دیگر منقول است: شخصی به امام محمّد باقر عليه‌السلام شکایت کرد که جنیان ما را از خانه به در کرده اند. حضرت فرمود: سقف خانه های خود را هفت ذرع کنید و کبوتر در اطراف خانه جا بدهید. راوی گفت که چنین کردم، دیگر بدی ندیدم.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: بنا کن خانه خود را هفت ذرع که آنچه زیاده از هفت ذرع است شیطان در آنجا ساکن می شود، زیرا که شیطان در آسمان و زمین نمی باشد بلکه در میان هوا می باشد.

در روایت دیگر منقول است که ابوخدیجه گفت که در خانه حضرت صادق عليه‌السلام دیدم آیة الکرسی بر دور حجره نوشته بودند و در جانب قبله نمازگاه آن حضرت نیز آیةالکرسی نوشته بودند.

فصل سوم: نقاشی کردن و تصویر کشیدن و ساختن صورت صاحب روحی را که سایه داشته باشد

مشهور میان علما آن است که حرام است، و چنین صورتی را بر دیوارها و جامه ها نقش کردن مکروه است و بعضی به حرمت قائل شده اند. و احوط آن است که طلا کاری نکنند و مطلقاً صورت نکشند، حتی صورت درخت و امثال آن، خصوصاً صورت انسان که تمام باشد. و اگر صورتی کشیده باشند، بهتر آن است که آن را ناقص کنند، مثل آن که چشمش را کور کنند یا عضوی از آن را محو کنند.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: جبرئیل گفت: ای محمّد! پروردگارت سلام می رساند و تو را نهی می کند از مثال ها و صورت ها کشیدن در خانه ها.

در احادیث معتبره از آن حضرت منقول است: جبرئیل گفت که ما گروه ملائکه داخل خانه ای نمی شویم که در آن سگ باشد یا صورت بدنی باشد یا ظرفی باشد که در آن بول کنند.

در احادیث معتبره وارد شده است که هرکه صورتی بسازد، در قیامت او را عذاب کنند که جان در آن صورت بدمد و نتواند دمید.

در حدیث موثّق منقول است: از حضرت صادق عليه‌السلام پرسیدند از بالش و فرشی که صورت داشته باشد و فرمود: باکی نیست که در خانه باشد صورتی که پامال شود و بر رویش نشینند و راه روند.

در حدیث حسن از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: باکی نیست که صورت ها در خانه باشد اگر سرش را تغییر دهند و سایر بدنش به حال خود باشد.

در حدیث صحیح از امام موسی عليه‌السلام منقول است: نماز مکن در خانه ای که صورتی در برابر تو باشد مگر آن که چاره نداشته باشی، پس سر آن صورت را قطع کن و نماز بکن.

در چند حدیث معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مرا به مدینه فرستادند که هر صورتی که باشد محو کنم و قبرهای بلند را هموار کنم و سگ ها را بکشم.

در حدیث دیگر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: عمارت بر بالای قبرها مکنید و صورت در سقف خانه ها مکشید که حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم از این دو چیز کراهت داشتند.

در حدیث دیگر از آن حضرت پرسیدند از کشیدن صورت درخت و آفتاب و ماه؟ فرمود: باکی نیست اگر صاحب حیات نباشد.

فصل چهارم: آداب فرش خانه

از امام موسی عليه‌السلام منقول است: سه چیز است که از مروّت است: نیکویی چهار پا و غلام خوش رو و فرش نفیس.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: آدمی را فرشی از برای خود و فرشی از برای زوجه خود و فرشی از برای مهمان در کار است و زیاده از این از شیطان است.

در روایت دیگر منقول است: در خانه امام زین العابدین عليه‌السلام بالش ها و نمدها بود که در آن ها مثال ها و صورت ها و شکل ها بود و بر روی آن ها می نشستند.

در حدیث دیگر منقول است: جمعی به خانه آن جناب آمدند و بالش ها و فرش های نفیس دیدند. عرض کردند که ما در منزل شما چیزی چند می بینیم که خوش نمی آید ما را. حضرت فرمود: ما زنان می خواهیم و مهر ایشان را می دهیم، آنچه می خواهند از برای خود می خرند، آن ها از ما نیست.

در حدیث دیگر منقول است: شخصی به خدمت امام محمّد باقر عليه‌السلام رفت، دید که آن جناب در خانه مزینی نشسته اند که فرش های نیکو در آن گسترده اند. پس روز دیگر رفت دید که در خانه ای نشسته اند که به غیر از حصیر چیزی در آن خانه نیست و خود پیراهن گنده پوشیده اند. پس حضرت فرمود: آنچه دیروز دیدی آن خانه از من نبود از زوجه من بود و دیروز روز نوبت او بود.

در حدیث صحیح منقول است: شخصی به امام محمّد باقر عليه‌السلام عرض کرد که شخصی می نشیند بر فرشی که در آن، صورت ها هست. فرمود: عجمان تعظیم می کنند چنین فرشی را و ما دشمن می داریم آن را.

در حدیث صحیح دیگر منقول است: از امام موسی عليه‌السلام پرسیدند از فراش حریر و دیبا، آیا بر روی آن می توان خوابید و تکیه کرد و نماز کرد؟ حضرت فرمود: در زیر می اندازی و بر رویش می ایستی، اما سجده بر آن نمی کنی.

در روایت دیگر منقول است: امام رضا عليه‌السلام در تابستان بر روی حصیر می نشستند و در زمستان بر روی پلاس و در خانه جامه های گنده می پوشیدند و چون بیرون می آمدند، برای مردم زینت می کردند.

در روایت معتبره منقول است: چون امیر المؤمنین عليه‌السلام حضرت فاطمه عليها‌السلام را تزویج کردند، پوشش ایشان عبایی بود و فرش ایشان، پوست گوسفندی بود و بالش ایشان پوستی بود که میانش را لیف خرما پر کرده بودند.

در حدیث دیگر منقول است: حضرت صادق عليه‌السلام فرمود: بسیار است که نماز می کنم و در پیش روی من بالشی هست که در آن صورت مرغان هست. پس جامه بر روی آن بالش می اندازم و نماز می کنم، و فرشی چند از شام برای من به هدیه آوردند و در آن ها صورت مرغان نقش کرده بودند، فرمود: که سرهای ایشان را تغییر دادند و به صورت درخت کردند.

در حدیث دیگر منقول است: از آن جناب پرسیدند که گاه است که فرش ها نزدیک ما می گسترند که در آن صورت ها هست. حضرت فرمود: چیزی را که فرش کنند و پهن کنند و بر رویش راه روند باکی نیست، اما صورت هایی که بر دیوار و کرسی نصب کنند خوب نیست.

فصل پنجم: آداب عبادت کردن در خانه

در حدیث صحیح از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: جناب امیر المؤمنین عليه‌السلام حجره ای در خانه مقرر فرموده بودند که در آنجا به غیر از فرشی و شمشیری و مصحفی، دیگر چیزی نبود، در آن حجره نماز می کردند.

در حدیث موثّق دیگر فرمود: امیر المؤمنین عليه‌السلام حجره ای در خانه خود قرار داده بودند که نه بسیار کوچک و نه بسیار بزرگ از برای نمازگاه خود، و چون شب می شد طفلی را با خود به آن حجره می بردند و در آنجا نماز می کردند.

در حدیث موثّق دیگر منقول است: آن حضرت نوشتند به مسمع، که دوست می دارم از برای تو که در خانه خود نماز گاهی قرار دهی و دو جامه کهنه گنده بپوشی و به آن موضع بروی و از خدا سؤال کنی که تو را از آتش جهنّم آزاد کند و تو را داخل بهشت کند و دعای نامشروع مکن و نفرین بر کسی مکن.

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: منور گردانید خانه های خود را به تلاوت قرآن، و خانه های خود را مثل گور مکنید چنانچه یهود و نصاری کردند، که نماز را در معبدهای خود می کردند و خانه های خود را معطل می گذاشتند. به درستی که خانه ای که در آن تلاوت قرآن بسیار شود خیر آن خانه بسیار می شود و اهلش به رفاهیت و نعمت می باشند، و آن خانه روشنی می دهد اهل زمین را.

در حدیث حسن از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: خانه ای که مسلمانی در آن قرآن خواند، اهل آسمان آن خانه را به یکدیگر می نمایند چنانچه کواکب آسمان را، اهل زمین به یکدیگر می نمایند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود و یاد خدا در آن خانه کرده می شود، برکت آن خانه بسیار می شود و ملائکه حاضر می باشند و شیاطین دور می شوند و روشنی می دهد اهل آسمان را چنانچه ستاره ها اهل زمین را روشنی می دهند. و خانه ای که در آن قرآن خوانده نشود و یاد خدا در آن نکنند برکت آن خانه کم می باشد و ملائکه دوری می کنند و شیاطین در آن خانه حاضر می باشند.

فصل ششم: نگاه داشتن حیوانات در خانه خصوصاً کبوتر و خروس

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: حیوانات در خانه بسیار نگاه دارید که، شیاطین به آن ها مشغول شوند و طفلان شما را ضرر نرسانند.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: خوب است حیوانات در خانه نگاه داشتن، مثل کبوتر و مرغ و بزغاله تا آن که اطفال جنیان با ایشان بازی کنند و با اطفال شما بازی نکنند.

در حدیث معتبر منقول است: شخصی به حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شکایت کرد از تنهایی. حضرت فرمود: یک جفت کبوتر در خانه نگاه دار.

در حدیث صحیح از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: کبوتر از مرغان پیغمبران است.

در حدیث حسن دیگر فرمود: کبوتران حرم، نسل کبوتری چندند که حضرت اسمعیل عليه‌السلام نگاه داشته بودند و با آن ها اُنس می گرفتند، پس مستحب است که در خانه کبوتری چند نگاه دارند که بالشان را چیده باشند که به آن ها انس بگیرند.

در حدیث دیگر فرمود: هر خانه ای که در آن خانه کبوتر باشد آفتی از جن به اهل آن خانه نمی رسد؛ زیرا که بی خردان، جن بازی می کنند در خانه ای که کبوتر در آن خانه هست مشغول آن می شوند و متوجه آدمی نمی شوند.

در حدیث دیگر فرمود: کبوتر در خانه نگاه دارید که دوست داشتنی است و دعا کرده حضرت نوح است و هیچ چیز در خانه مثل آن باعث انس نمی شود.

از جناب امام موسی عليه‌السلام منقول است: هر بالی که کبوتر می زند باعث نفرت و گریختن شیاطین می شود.

در روایت دیگر از داوود بن فرقد منقول است گفت: در خانه حضرت صادق عليه‌السلام کبوتر راعبی دیدم که بسیار می خواند. حضرت فرمود: می دانی که این کبوتر چه می گوید؟ گفتم: نه. فرمود: نفرین می کند بر قاتلان جناب امام حسین عليه‌السلام پس ایشان را در خانه خود نگاه دارید.

در حدیث دیگر منقول است: راوی گفت که آن جناب را دیدم که از برای کبوتری چند که در خانه آن جناب بودند نان ریزه می کردند.

در حدیث دیگر از عبدالکریم منقول است که گفت: رفتم به خانه آن جناب، دیدم که سه کبوتر سبز در خانه آن جناب بود، عرض کردم که این ها خانه را کثیف می کنند. حضرت فرمود: مستحب است نگاه داشتن این ها در خانه.

در حدیث دیگر فرمود: در خانه حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم یک جفت کبوتر سرخ بود.

در حدیث دیگر فرمود: جناب امیر المؤمنین عليه‌السلام چاهی کنده بودند، خبر دادند به آن جناب که جنیان سنگ در آن چاه می اندازند. حضرت آمدند و بر سر آن چاه ایستادند و فرمودند که دست از این عمل بردارید وگرنه کبوتر در این چاه جا می دهم. پس فرمود: صدای بال کبوتر شیاطین را دفع می کند.

از محمّد بن کرامه منقول است: به خدمت امام موسی کاظم عليه‌السلام رفتم، یک جفت کبوتر در منزل حضرت دیدم که کبوتر سبز بود و نقطه های سفید داشت و کبوتر ماده ای سیاه بود، و حضرت نان از برای آن ها ریز می کردند و فرمودند که این ها در شب حرکت می کنند و مونس منند، و هر مرتبه که در شب بال می زنند، جنیان و شیاطین که داخل خانه شده اند دفع می کنند.

در حدیث چند از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: کبوتر را که به جای دور می فرستند تا سی فرسخ راه می رود و از روی دانایی برمی گردد و آنچه زیاده از این است از روی دانایی نیست بلکه نان خورش و تقدیر آن را می آورد.

در چند حدیث منقول است: کبوتر خانگی یا کبوتر یاهو، یاد خدا بسیار می کنند و اهل بیت عليهم‌السلام را دوست می دارند و صاحب خانه را دعا می کنند: خدا شما را برکت دهد.!

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: خروس بال گشاده سفیدی که در خانه باشد، آن خانه و هفت خانه دور آن خانه را از بلاها نگاه می دارد. و یک بال زدن کبوتر دو رنگ بهتر است از هفت خروس سفید.

در حدیث دیگر فرمود: خروس سفید یار من و یار هر مؤمنی است.

از امام موسی کاظم عليه‌السلام منقول است: در خروس پنج خصلت از خصلت های پیغمبران هست: سخاوت و شجاعت و شناختن وقت نمازها و بسیار جماع کردن و غیرت.

و از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: فریاد کردن خروس، نماز او است و بال زدنش، رکوع و سجود او است.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: دشنام مدهید خروس را که از برای نماز، مردم را بیدار می کند.

فصل هفتم: نگاه داشتن گوسفند و بز در خانه

در حدیث موثّق از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: اهل هر خانه ای که یک گوسفند نگاه دارند، خداوند روزی آن گوسفند را به ایشان بدهد و روزی ایشان را زیاد کند و فقر از ایشان یک منزل دور شود، و اگر دو گوسفند نگاه دارند، خدا روزی آن ها را برساند و روزی ایشان را زیاد کند و پریشانی از ایشان دو منزل دور می شود و اگر سه گوسفند نگاه دارند، حق تعالی روزی آن ها را برساند و روزی ایشان را زیاد گرداند و پریشانی از ایشان در اصل برطرف شود.

از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هر اهل خانه ای که نزد ایشان گوسفند شیر دهی باشد، هر روز دو مرتبه ملائکه به ایشان گویند: خدا شما را برکت دهد.!

در حدیث دیگر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هر مؤمنی که در خانه او یک بز شیرده باشد، هر روز یک مرتبه، ملکی در طرف صبح، ایشان را دعا کند که، مطهر و پاک باشید شما، و خدا برکت دهد شما را و نیکو باد احوال شما و نیکو باد نان خورش شما. و اگر دو بز شیر ده باشد هر روز دو مرتبه ملک چنین دعا کند.

در حدیث معتبر منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به عمه خود فرمود: چه مانع است تو را از آن که در خانه خود برکتی نگاه داری؟ گفت: یا رسول اللَّه! برکت کدام است؟ فرمود: گوسفندی که شیر دهد. پس فرمود: هرکه در خانه او گوسفند شیرده یا بز شیرده یا گاو شیرده باشد، باعث برکت خانه او می شود.

در حدیث دیگر فرمود: حق تعالی سه برکت فرستاده است: آب، و آتش، و گوسفند.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هر اهل خانه ای که سی گوسفند در هر پسین داخل خانه ایشان شوند، ملائکه نگاهبانی ایشان می کنند تا صبح.

در حدیث دیگر فرمود: گوسفند نگاه دار و شتر نگاه مدار.

و حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: نیکو مالی است گوسفند.

در حدیث دیگر فرمود: چون گوسفند نگاه دارید، خوابگاه ایشان را پاکیزه کنید و خاک از بدنشان پاک کنید.

فصل هشتم: بیان احوال سایر طیور و ذکر بعضی از حیوانات که کشتن ایشان روا است یا روا نیست

در حدیث معتبر منقول است: فاخته در خانه امام محمّد باقر عليه‌السلام بود، آن حضرت روزی شنیدند که او خوانندگی می کرد، فرمود: می دانید چه می گوید؟ گفتند: نه! فرمود: می گوید: فقدتکم، فقدتکم، یعنی نیست شوید، نیست شوید. پس فرمود که ما آن را دفع می کنیم پیش از آن که او ما را دفع کند. پس فرمود: آن را کشتند.

در حدیث دیگر منقول است: روزی حضرت صادق عليه‌السلام به خانه اسماعیل فرزند خود آمدند، دیدند که فاخته را در قفس کرده و فریاد می کند. حضرت فرمود: ای فرزند! چه باعث شده است تو را که این فاخته را نگاه داشته ای؟ مگر نمی دانی که نفرین می کند صاحب خانه را؟! پس آن را نیست کنید، پیش از آن که آن شما را نیست کند.

در حدیث معتبر منقول است: روزی حضرت صادق عليه‌السلام نشسته بودند، شخصی گذشت و پرستک کشته در دست داشت، حضرت برجستند و آن را از دست او گرفته بر زمین زدند، و فرمود: آیا عالم شما امر کرده است شما را که این مرغ را بکشید، یا فقیه شما؟! به درستی که خبر داد مرا پدرم از جدش که رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی فرمود از کشتن شش جانور: مگس عسل، و مورچه، و وزغ، و صرد، و هدهد، و پرستک. اما مگس عسل؛ زیرا که پاکیزه می خورد و پاکیزه از او جدا می شود، و آن است چیزی که خدا به او وحی کرده است که نه از جن است و نه از انس، در آنجا که فرموده است: ( وَاَوْحی رَبُّکَ اِلَی النَّحْلِ ) [نحل / آیه 68].

و اما مورچه؛ زیرا که قحطی در زمان حضرت سلیمان به هم رسید آن حضرت با اصحاب خود به طلب باران بیرون رفتند، ناگاه مورچه را دید آن حضرت که بر پا ایستاده و دست به آسمان دراز کرده و می گوید: پروردگارا! ما از جمله آفریده های توایم و از روزی تو بی نیاز نیستیم پس روزی بده به ما از نزد خود و ما را مگیر به گناهان بی خردان از فرزندان آدم. پس حضرت سلیمان گفت: برگردید که حق تعالی به دعای دیگری، شما را باران داد. و اما وزغ؛ زیرا که چون نمرود، آتش برای حضرت ابراهیم عليه‌السلام افروخت، جانوران زمین از خدا رخصت طلبیدند که آب بر آن آتش بریزند، حق تعالی هیچ یک را رخصت نفرمود به غیر از وزغ، پس دو ثلث آن از آتش سوخت و یک ثلث باقی ماند.

و اما هدهد؛ زیرا که آن دلیل حضرت سلیمان عليه‌السلام بود به سوی ملکه بلقیس. و اما صرد؛ مرغی است که سر بزرگی دارد و گنجشک را شکار می کند، زیرا که راهنمای حضرت آدم بود، از بلاد سراندیب تا بلاد جده یک ماه. و اما پرستک؛ زیرا که گردیدن آن در هوا برای تأسف و اندوهی است که بر مظلومیت اهل بیت رسالت پناه عليهم‌السلام دارد، و تسبیحش خواندن سوره حمد است، مگر نمی بینی که در آخر خوانندگی می گوید: «وَلا الضالین»!

در حدیث صحیح منقول است: از امام موسی عليه‌السلام پرسیدند از کشتن مورچه، حضرت فرمود: مکش مگر آن که تو را آزار کند. و پرسیدند از کشتن هدهد، فرمود: آزارش مکن و مکُش و ذبح مکن که نیکو مرغی است آن.

در حدیث دیگر از امام رضا عليه‌السلام منقول است که حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی فرمود از کشتن پنج جانور: صرد و صوام، که مرغی است در میان نخلستان و معروف است، و هدهد، و مگس عسل، و مورچه، و وزغ. و امر به کشتن پنج جانور فرمود: کلاغ، و کورکوره، و مار، و عقرب، و سگ درنده.

و در حدیث دیگر فرمود: هرکه ماری را بکشد، چنان است که کافری را کشته است.

در حدیث موثّق منقول است: از امام موسی عليه‌السلام پرسیدند از کشتن مار، حضرت فرمود: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: هرکه مار را برای این نکشد که کشتن آن گناه است از من نیست، اما اگر برای این نکشی که حیوانی است و به تو آزاری نمی رساند باکی نیست.

در حدیث دیگر منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی فرمودند از آن که حیوانی را به آتش بسوزانند.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: حق تعالی عذاب فرمودند زنی را، از برای آن که گربه ای را بسته بود تا آن که از تشنگی مرده بود.

در حدیث معتبر منقول است: باکی نیست به کشتن مورچه، خواه آزارت بکند، خواه نکند.

در حدیث دیگر از حضرت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: پرستک را حرمت بدارید که زیاده از همه مرغان، انس به مردم می گیرد، و در ذکری که می کند سوره حمد می خواند.

در حدیث معتبر از امام رضا عليه‌السلام منقول است: در هر بال هدهد به زبان سریانی نوشته است که «آلُ مُحَمَدٍ خَیرُ الْبَرِّیةِ»، یعنی آل محمّد بهترین خلایق هستند.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: مخورید هوجه را و دشنام مدهید و به اطفال مدهید که بازی کنند، که تسبیح خدا می گوید، تسبیحش این است که «لَعَنَ اللَّهُ مُبْغِضِی آلِ مُحَمَّدٍ عليهم‌السلام »، یعنی خدا لعنت کند دشمنان آل محمّد را.

در حدیث دیگر از حضرت علی بن الحسین عليه‌السلام منقول است: آن کاکلی که بر سر جوجه است از دست مالیدن حضرت سلیمان به هم رسیده است، زیرا که روزی نری با مادّه خود خواست که جمع شود و ماده مضایقه می کرد، نر گفت که می خواهم فرزندی به هم رسد که خدا را یاد کند، پس ماده راضی شد، چون خواست که تخم بگذارد، نر گفت که تخم را کجا می گذاری؟ گفت که می خواهم دور از راه بگذارم. نر گفت که اگر نزدیک راه بگذاری بهتر است، که اگر کسی بیاید گمان کند که برای دانه چیدن به اینجا آمده ای، آن چنین کرد چون نزدیک شد که جوجه را بیرون آورد ناگاه دیدند که حضرت سلیمان با لشکرش می آیند و مرغان بر سرش سایه کرده اند. ماده گفت که اینک سلیمان با لشکرش رسید و می ترسم که ما و تخم ما را پامال کنند. نر گفت که حضرت سلیمان مرد رحیم و مهربانی است. آیا نزد تو چیزی هست که برای جوجه خود پنهان کرده باشی؟ گفت: بلی. ملخی دارم که از تو پنهان کرده ام برای جوجه خود، آیا تو چیزی برای جوجه خود ذخیره کرده ای؟ نر گفت: بلی، من خرمایی دارم. ماده گفت: پس تو خرمای خود را بردار و من ملخ را برمی دارم و هر دو به خدمت سلیمان می رویم و هدیه خود را می گذاریم و حاجت خود را عرض می کنیم و سلیمان هدیه را دوست می دارد. پس نر، خرما را در منقار گرفت و ماده، ملخ را به چنگال گرفت و هر دو پرواز کردند و به نزد حضرت سلیمان آمدند، و آن حضرت بر روی تخت خود نشسته بود. چون ایشان را دید دست ها را گشودند، نر بر دست راست آن حضرت نشست و ماده بر دست چپ، و حضرت از حال ایشان سؤال فرمود، قصه خود را نقل کردند. سلیمان هدیه ایشان را قبول نمود و لشکر خود را از جانب تخم ایشان به جانب دیگر گردانید و دست بر سر ایشان مالید و دعا کرد برای ایشان به برکت، پس به این سبب آن کاکل بر سر ایشان به هم رسید.

در چند حدیث معتبر وارد شده است که جوجه را از آن ها شکار مکنید، بلکه بگذارید که پرواز کنند بعد از آن ایشان را شکار کنید، و شب بر سر آشیانه مرغان نروید که ایشان را شکار کنید، که شب در امانند.

در حدیث صحیح از امام رضا عليه‌السلام منقول است: باکی نیست شب مرغان را از آشیان ها گرفتن. لهذا علما گفته اند که مکروه است که شب مرغان را در آشیانه شکار کردن و جوجه را از آشیانه گرفتن، و همچنین حیوانات را در شب کشتن مکروه است.

در حدیث دیگر منقول است: در خدمت امام رضا عليه‌السلام تعریف حُسن طاووس می کردند، حضرت فرمود: هیچ حیوانی حسنش زیاده از خروس سفید نیست، و خروس خوش آوازتر از آن است و برکتش بیشتر است و تو را آگاه می کند در وقت نمازها، و طاووس نفرین و ویل و عذاب بر خود می کند به آن گناهی که کرده است و به آن سبب مسخ شده است.

در حدیث دیگر منقول است: طاووس یمانی به خدمت امام جعفر صادق عليه‌السلام آمد، حضرت از او پرسیدند که تویی طاووس؟ گفت: بلی. حضرت فرمود: طاووس مرغ شومی است که به ساحت هیچ گروهی داخل نمی شود مگر آن که آواره می کند ایشان را.

در حدیث دیگر منقول است: سالم به خدمت آن حضرت رفت، چون نشست، جمعی از گنجشک ها فریاد می کردند. حضرت فرمود: می دانی که چه می گویند؟ گفت: نه. فرمود: می گویند خداوندا! ما آفریده چندیم از آفریده های تو و چاره ای نیست ما را از روزی تو، پس طعام و آب بده ما را.

در حدیث دیگر منقول است: امام زین العابدین عليه‌السلام در چنین حالی فرمودند که این ها تسبیح پروردگار خود می گویند و طلب روزی خود را از خدا می کنند.

در حدیث معتبر از امام رضا عليه‌السلام منقول است: جغد در زمان سابق در خانه ها جا می کرد و در وقت طعام خوردن، نزدیک خوان می آمد و طعام به نزدش می ریختند و می خورد. چون امام حسین عليه‌السلام را شهید کردند، از آبادانی بیرون رفت و در خرابه ها و کوه ها و صحراها جا گرفت، و گفت: بد امتی هستید شما، فرزند پیغمبر خود را می کشید، من ایمن نیستم از شما که مرا بکشید.

در چند حدیث از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: تا جناب امام حسین عليه‌السلام را شهید کردند، جغد در روزها پیدا نمی شود، و همیشه در شب ظاهر می شود. و از آن روز قسم خورد که در آبادانی جا نگیرد و پیوسته روزها روزه می باشد و اندوه ناک، و چون شب می شود افطار می کند، پیوسته ناله و گریه می کند بر جناب امام حسین عليه‌السلام تا صبح.

در حدیث دیگر از آن حضرت منقول است: اگر نه این بود که مگس بر طعام می نشیند، هر آینه همه کس به خوره مبتلا می شدند.

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: چون مگس در ظرف طعام بیفتد آن را غوطه دهید و بیندازید که در یک بالش زهر است و در بال دیگرش شفاست و آن بال زهر آلود را در آب و طعام فرو می برد، شما آن بال دیگر را هم فرو برید که ضرر نرساند.

فصل نهم: منع از نگاه داشتن سگ در خانه

در حدیث حسن از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: مکروه است در خانه مرد مسلمان، سگ بوده باشد.

در حدیث موثّق از آن حضرت منقول است: هیچکس نیست که سگی در خانه نگاه دارد مگر آن که هر روز از ثواب اعمالش یک قیراط کم می شود.

در حدیث صحیح از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: خیر نیست در سگ ها، مگر سگ شکاری یا سگ گله.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: نگاه مدار سگ شکاری را در خانه، مگر آن که میان تو و او دری باشد که بر روی آن سگ بسته شود.

در حدیث موثّق دیگر فرمود: سگ هایی که تمام بدن ایشان سیاه است از جنّند. از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: سگ ها از ضعیفان جنّند، هرگاه طعام خورید و سگی حاضر باشد یا طعامش بدهید یا دورش کنید که نفس های بد دارند. و از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: سگی که سیاه رنگ است یا سفید رنگ یا سرخ یک رنگ باشد، این ها از جنند و سگ های اَبلق مسخ شده اند از جن و انس.

در حدیث صحیح از ابوحمزه منقول است: گفت در خدمت امام جعفر صادق عليه‌السلام بودم در میان مکه و مدینه، ناگاه آن حضرت ملتفت شدند به جانب چپ، سگ سیاه یک رنگی دیدند، فرمود: چیست تو را. خدا قبیح گرداند تو را چه بسیار تند می روی؟ ناگاه دیدم شبیه به مرغی شد و پرواز کرد. پرسیدم که این چه چیز بود؟ فرمود: این عثم نام دارد و پیک جنّیان است، در این ساعت هشام مرده است او پرواز می کند به هر شهری و خبر مرگ او را می رساند.

در حدیث دیگر منقول است: حضرت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رخصت دادند جماعتی را که خانه های ایشان دور باشد از آبادانی که سگ نگاه دارند.

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: از پی شکار بسیار مروید که بیم ضرر است بر شما و چون صدای سگ و فریاد خر را بشنوید پناه برید به خدا از شر شیطان رجیم، زیرا که آن ها می بینند چیزی که شما نمی بینید.

در حدیث موثّق منقول است: حیوانات را با یکدیگر به جنگ انداختن خوب نیست مگر سگ که بتازند بر حیوانات برای شکار کردن.

در احادیث معتبره بسیار وارد شده است که هر حیوانی که سگ تعلیم کرده شکار کند، اگر برسی و جان داشته باشد، آن را ذبح کن و اگر جان نداشته باشد حلال است، اگر در وقت فرستادن سگ "بسم اللَّه" گفته باشی. و هرچه را حیوانات دیگر شکار کند، یا سگی شکار کند که آن را شکار کردن نیاموخته باشند و اگر برسی وقتی که جان داشته باشد و آن را بکشی حلال است و اگر نه حرام است. و هر حیوانی را که شکار کنی به تیر پیکان دار یا بی پیکان که در بدنش فرو رود و آن را بکشد، اگر برسی و جان داشته باشد، آن را ذبح کن و اگر جان نداشته باشد، اگر نام خدا برده ای در وقت تیر انداختن، حلال است. و همچنین اگر به شمشیر و نیزه و حربه ای دیگر شکار کنی این حکم را دارد و اگر به سنگ یا تفنگ یا کمان گلوله و سایر چیزها که آهنی ندارد و به سنگینی می کشد شکار کنی اگر وقتی برسی که جان داشته باشد و بکشی حلال است و اگر نه حرام است.

در حدیث معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: شکاری که سگ سیاه یک رنگ بکند، مخورید زیرا که حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم امر فرموده که، چنین سگی را بکشند و علما حمل بر کراهت کرده اند.

و همچنین نهی وارد شده است از خوردن شکاری که سگی بکند که یهودی یا نصرانی یا مجوسی آن را تعلیم کرده باشند و این را نیز حمل بر کراهت کرده اند. و همچنین مکروه است ماهی را شکار کردن در روز جمعه پیش از نماز، و در شکار ماهی شرط است که آن را زنده از آب به در آورند و در بیرون آب بمیرد و اگر در میان آب بمیرد حرام است و باید که مسلمان به در آورد و اگر کافر به در آورد و مسلمان از او بگیرد و در دست مسلمان بمیرد حلال است و همچنین اگر ماهی خود بر کنار بیفتد و مسلمان آن را بگیرد و زنده باشد حلال است و اگر ببیند که زنده است و دست نگرفته بمیرد خلاف است، و احوط اجتناب است. و شکار ملخ به آن حلال می شود که مسلمان آن را به دست خود یا آلت شکار بگیرد، ملخی که به پرواز نیامده باشد حلال نیست. و بدان که شکار لهو و لعب کردن که مطلب از آن سیر تفریح کردن باشد و زنند و اندازند، جایز نیست و نماز را در چنین سفری تمام می باید کرد و روزه را می باید گرفت و اگر مطلب روزی عیال و تجارت باشد حلال است و نماز را قصر می کند و روزه را می خوراند.

و چون این رساله گنجایش ذکر مفصل احکام شکار ندارد از محلش طلب باید کرد.

فصل دهم: آداب چراغ افروختن و خانه خریدن

در احادیث معتبره از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: چراغ ها را در شب خاموش کنید که آن فاسقک، یعنی موش، فتیله را نکشد که آتش در خانه اندازد.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: چهار چیز است که ضایع می شوند و کسی به آن ها منتفع نمی شود؛ یکی چراغ در ماهتاب روشن کردن.

در حدیث دیگر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: پنج چیز است که ضایع می شوند؛ چراغی که در آفتاب روشن کنند، روغن ضایع می شود و از روشنایی اش منتفع نمی توان شد. و بارانی که بر زمین شوره زار ببارد باران ضایع می شود و از زمین نفعی عاید نمی شود. و طعامی که شخصی در آن تکلف کند و نزد کسی بیاورد که او سیر باشد و منتفع نشود. و زن خوش رویی را که عروس کنند و برای شوهر عنین ببرند. و نیکی ای که به شخصی بکنند که شکر نکند.

در حدیث دیگر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: چراغ روشن کردن پیش از غروب آفتاب، پریشانی را برطرف و روزی را زیاد می کند.

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: کراهت دارد که شخصی داخل خانه تاریک شود مگر آن که در پیش روی او چراغی یا آتشی افروخته باشد.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: چون چراغ را به اندرون خانه بیاورند، این دعا بخوان: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنا نُوراً نَمْشی بِهِ فِی النّاسِ وَلا تَحْرِمْنا نُورَکَ یوْمَ نَلْقاکَ واجْعَلْ لَنا نُوراً اِنَّک نُورٌ لا الهَ اِلّا اَنْتَ»؛ و چون چراغ خاموش کنند این دعا بخوان: «اَللَّهُمَّ اَخْرِجْنا مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ».

در احادیث معتبره از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرکه خانه ای بخرد، سنّت است که ولیمه و مهمانی بکند.

در حدیث معتبر دیگر از آن حضرت منقول است: هرکه خانه بسازد پس گوسفند فربه ای بکشد و گوشتش را به مردم پریشانِ فقیر بخوراند، پس بگوید: «اَللَّهُمَّ اَذحِرْ عَنِّی مَرَدَةَ الْجِنَّ وَالاِنْسَ وَالشَّیاطینَ وَبارِکْ لی فی بَنائی» حق تعالی دفع ضرر متمردان جن و انس و شیاطین از او بکند و آن خانه ساختن را برای او مبارک گرداند.

فصل یازدهم: سایر آداب خانه

در حدیث معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: کراهت دارد که آدمی در خانه ای شب به روز آورد که دری و پرده ای نداشته باشد.

در حدیث دیگر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: سه کسند که حق تعالی حفظ و حمایت خود را از ایشان می دارد؛ کسی که در خانه شکسته نازل شود و سکنی نماید و کسی که در میان راه نماز کند و کسی که چهار پای خود را سر دهد و بندی بر آن نگذارد و کسی بر آن نگمارد.

در حدیث معتبر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: ساحت های خانه خود را جارو کنید و شبیه مشوید به یهودان که ایشان جاروب نمی کنند.

در روایت معتبر از امیرالمؤمنین عليه‌السلام منقول است: خاک روبه خانه را شب در خانه مگذارید و بیرون بدهید که شیطان در آن جا می گیرد. و امام محمّد باقر عليه‌السلام فرمود که، خانه را جاروب کردن پریشانی را برطرف می کند. و حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود: خانه شیطان در خانه های شما جایی است که عنکبوت می تند.

در حدیث موثّق از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: دهان ظرف های آب و طعام را ببندید و درِ خانه ها را ببندید که شیطان درِ بسته و ظرف سر بسته را نمی گشاید و چراغ را خاموش کنید که موش، آتش در خانه شما می اندازد.

در حدیث دیگر منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در تابستان که از خانه بیرون می آمدند برای خوابیدن در روز پنج شنبه بیرون می آمدند و چون هوا سرد می شد و داخل خانه ها می شدند برای خوابیدن در روز جمعه داخل می شدند.

در حدیث صحیح از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هرکه بر روی قبر، بول یا غایط بکند یا ایستاده بول کند یا در خانه تنها بخوابد یا با دست آلوده به طعام بخوابد، شیطان او را بگیرد و دیوانه کند و دست از او بر نمی دارد و در هیچ حالی بر آدمی استیلا ندارد مانند این احوال.

به درستی که حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به جنگی می رفتند، به وادی ای رسیدند که در آنجا جن بسیار بود. در میان اصحاب خود ندا کردند که، هر دو تا دست یکدیگر را بگیرید و داخل این وادی شوید و هیچ کس تنها نرود. و یک شخص تنها رفت، او را صرع گرفت. به حضرت خبر دادند. حضرت انگشت مهین او را گرفتند و فشردند و گفتند: «بِسْمِ اللَّهِ اُخْرُجْ خَبیثٌ اَنَا رَسُولُ اللَّهِ». پس آن شخص صرعش زایل شد و برخاست.

در حدیث دیگر منقول است: آن حضرت از شخصی پرسیدند که در کجا فرود آمده ای؟ گفت: در فلان موضع. حضرت فرمود: آیا در آنجا کسی با تو هست؟ گفت: نه. حضرت فرمود: در خانه تنها مباش و از آن جا به خانه دیگر نقل بکن که شیطان هیچ وقت بر آدمی جرأت ندارد مثل آن که در خانه تنها باشد.

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: دستمال گوشت را شب در یورت مگذارید که آن خوابگاه شیطان است و خاک روبه را در پشت در، جمع مکنید که آن جایگاه شیطان است و چون به در حجره خود برسید «بِسْمِ اللَّه» بگویید که شیطان می گریزد و چون داخل حجره شوید، سلام بکنید که برکت نازل می شود و ملائکه انس می گیرند.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: خاکروبه را شب در خانه مگذارید و روز بیرون برید که آن جای نشستن شیطان است. و از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: پاک کنید خانه های خود را از تار عنکبوت که گذاشتن آن در خانه باعث فقر و پریشانی می شود.

در حدیث دیگر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: شستن ظرف ها و جاروب کردن خانه ها و ساحت اندرون و بیرون خانه ها، روزی را زیاد می کند.

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: تنیده عنکبوت و خاکروبه را در خانه گذاشتن باعث پریشانی می شود.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: دستمالی که دست از آن پاک کرده اند و آلوده به طعام و چربی است، شب در یورت مگذارید که آن خوابگاه شیطان است.

از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: ظرف های خود را بی سر پوش مگذارید که ظرفی را که سرش را نمی پوشانند، شیطان در آن آب دهن می اندازد و از آنچه در آن هست آنچه می خواهد برمی دارد.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: چهارپایان و اطفال و یاران خود را محافظت نمایید بعد از آفتاب فرو رفتن تا وقت خفتن که در این ما بین، شیاطین بر ایشان مستولی می شوند.

در حدیث معتبر منقول است: حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نهی فرمود از آن که کسی در خانه همسایه نظر کند.

در حدیث دیگر فرمود: حق تعالی شش خصلت را برای من نخواسته است و من نمی خواهم برای امامان از فرزندان من و شیعیان ایشان؛ با دست و ریش و جامه خود بازی کردن در نماز، و فحش گفتن در روز روزه، و منت گذاشتن بعد از تصدق، و جنب به مسجدها رفتن، و در قبرستان خندیدن، و بر خانه های مردم مشرف شدن.

در حدیث صحیح منقول است: روزی حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در حجره بعضی از زنان بودند شخصی از رخنه درگاه در آن حجره نظر می کرد، حضرت فرمود: اگر نزدیک می بودم چشمت را کور می کردم.

فصل دوازدهم: آداب داخل شدن به خانه و بیرون رفتن از آن

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: بعد از یک خواب اوّل شب از خانه بیرون مروید که خدا را خلقی چند هست که در این وقت پهن می شوند در زمین و آنچه می فرماید می کنند.

در حدیث صحیح از امام رضا عليه‌السلام منقول است: چون از خانه بیرون روی بگو: «بِسْمِ اللَّهِ، آمَنْتُ بِاللَّهِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ، ما شاءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ»، که چون این را بگویی ملائکه به روی شیطان می زنند و او را از تو دور می کنند.

از حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم منقول است: هرگاه کسی از خانه بیرون آید و بگوید: «بِسْمِ اللَّه، ملائکه به او می گویند: سلامت ماندی. پس چون بگوید: «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّه»، به او می گویند: کارهایت ساخته شد. پس چون بگوید: «تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ»، ملائکه به او می گویند که از بلاها نگاه داشته شدی.

در حدیث معتبر از امام رضا عليه‌السلام منقول است: چون پدرم از خانه بیرون می آمد، این دعا می خواند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ خَرَجْتُ بِحَوْلِ اللَّهِ وَقُوَّتِهِ لا بِحَوْلی وَقُوَّتی بَلْ بِحَوْلِکَ وَقُوَّتِکَ یا رَبِّ مُتَعَرِّضاً لِرِزْقِکَ فَأْتِنی بِهِ فِی عافِیةٍ».

در حدیث معتبر از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: چون کسی داخل خانه خود شود بر اهلش سلام کند و اگر اهلی نداشته باشد بگوید: «اَلسَّلامُ عَلَینا مِنْ رَبِّنا».

و چون داخل خانه شود سوره "قل هو اللَّه احد" بخواند که فقر و پریشانی را برطرف می کند و چون کسی خواهد پی حاجتی برود، بامداد روز پنج شنبه برود و آیات سوره «آل عمران» را که پیش گذشت، ( اِنَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ، تا اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادِ ) [آل عمران / آیه 194-190]. بخواند و آیة الکرسی و سوره "انا انزلناه" و سوره حمد بخواند.

در حدیث صحیح از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: چون از خانه بیرون روی بگو: «بِسْمِ اللَّهِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ، ما شاءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ، اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسْألُکَ خَیرَ ما خَرَجْتُ لَهُ وَاَعُوذُبِکَ مِنْ شَرّ ما خَرَجْتُ اِلَیهِ اَللَّهُمَّ اَوْسِعَ عَلَی مِنْ فَضْلِکَ وَاَتِمَّ عَلَی نِعْمَتکَ وَاسْتَعْمِلْنی فی طاعَتِکَ وَاجْعَلْنی راغِباً فیما عِنْدَکَ وَتَوَفَّنی فی سَبیلِکَ وَعَلی مِلَّتِکَ وَمِلَّةِ رَسُولِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ».

در حدیث دیگر از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هرکه در وقت بیرون آمدن از در خانه این دعا بخواند، خدا گناهانش را بیامرزد و توبه اش را قبول کند و کارهایش را بسازد و او را از بدی ها و شرور نگاه دارد. دعا این است: «اَعُوذُ بِما عاذَتْ بِهِ مَلائِکَةُ اللَّهِ وَرُسُلُهُ مِنْ شَرِّ هذا الْیومِ الْجَدیدِ الَّذِی اِذا غابَتْ شَمْسُهُ لَمْ تَعُدْ مِنْ شَرِّ نَفْسی وَمِنْ شَرِّ غَیری وَمِنْ شَرِّ الشّیاطینَ وَمِنْ شَرِّ مَنْ نَصَبَ لِاَوْلِیاءِ اللَّهِ وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالاِنْسِ وَمِنْ شَرِّ السِّباعِ وَالْهَوامِ وَمِنْ شَرِّ رُکُوْبِ الَْمحارِمِ کُلِّها اجیرُ نَفْسی بِاللَّهِ مِنْ کُلِّ سُوءٍ».

در حدیث حسن از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: هرکه در وقت بیرون رفتن از خانه، ده مرتبه سوره «قل هو اللَّه احد» بخواند پیوسته در حفظ و حمایت الهی باشد تا به خانه خود برگردد.

در حدیث معتبر دیگر منقول است: آن حضرت در وقت بیرون رفتن از خانه این دعا می خواندند: «اَللَّهُمَّ بِکَ خَرَجْتُ وَلَکَ اَسْلَمْتُ وَبِکَ امَنْتُ وَعَلَیکَ تَوَکَّلْتُ، اَللَّهُمَّ بارِکْ لی فی یوْمی هذا وَارْزُقنی فَوْزَهُ وَفَتْحَهُ وَنَصْرَهُ وَطَهُورَهُ وَهُداهُ وَبَرَکَتَهُ وَاصْرِفْ عَنّی شَرَّهُ وَشَرَّ ما فیهِ، بِاسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَاللَّهُ اکْبَرُ وَالْحَمْدُ للَّهِ  رَبِّ الْعالَمینَ اَللَّهُمَّ اِنِّی خَرَجْتُ فَبارِکْ لی فی خُروُجی وَانْفَعْنی بِهِ».

در حدیث حسن از آن حضرت منقول است: چون آدمی از خانه بیرون آید «اللَّه اَکبَر» بگوید، پس سه مرتبه بگوید: «بِاللَّهِ اَخْرُجُ وَبِاللَّهِ اَدْخُلُ وَعَلَی اللَّهِ اَتَوَکَّلُ»، سه مرتبه بگوید: «اَللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فی وَجْهی هَذا بِخَیرٍ وَاخْتِمْ لی بِخَیرٍ وَقِنِی شَرَّ کُلِّ دابَّةٍ اَنْتَ اخِذٌ بِنا صِیتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ»، چون این دعا بخواند پیوسته در ضمان حق تعالی باشد تا برگرداند او را به آن مکان که در آنجا بوده است.

در حدیث موثّق از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: هرکه در وقت بیرون آمدن از خانه این دعا بخواند، حق تعالی کارهای دنیا و آخرت او را برآورد: «بِسْمِ اللَّهِ، حَسْبِی اللَّهُ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ، اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسْألُکَ خَیرَ اُمُوری کُلِّها وَاَعُوذُبِکَ مِنْ خِزْی الدُّنْیا وَعَذابِ الاخِرَةِ».

در روایت دیگر منقول است: چون آن حضرت از خانه بیرون می آمدند، این دعا می خواندند: «بِسْمِ اللَّهِ خَرَجْتُ وَعَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْتُ لا حَوْلَ وَلا قُوّةَ اِلّا بِاللَّهِ».

از امیر المؤمنین عليه‌السلام منقول است: هرکه در وقت بیرون آمدن از خانه، نگین انگشتر خود را به کف دست بگرداند و در او نظر کند و سوره "انا انزلناه" بخواند، پس بگوید: «آمَنْتُ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، آمَنْتُ بِسِرِّ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَلانِیتِهِمْ» در آن روز نبیند چیزی که مکروه او باشد.

در روایت دیگر منقول است: در وقت بیرون آمدن از خانه بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلّا بِاللَّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ»، پس سوره حمد و «قل هو اللَّه احد» و «قل اعوذ برب الناس» و «قل اعوذ برب الفلق» و آیة الکرسی هر یک را از جانب پیش رو و پشت سر و جانب راست و جانب چپ و بر بالای سر و پایین پا بخواند و در وقت داخل شدن خانه بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ اَشْهَدُ اَنْ لا اِله اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ»، پس سلام بر اهل خانه بکند و اگر کسی در خانه نباشد، بعد از آن دعا بگوید: «اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ خاتَمِ النَّبِینَ، السَّلامُ عَلَی الاَئِمَّةِ الْهادینَ الْمَهْدِیینَ، السَّلامُ عَلَینا وَعَلی عِبادِ اللَّهِ الصّالِحینَ».

در حدیث دیگر از حضرت صادق عليه‌السلام منقول است: ضامنم برای کسی که تحت الحنک بسته باشد از خانه بیرون رود آن که سلامت به خانه برگردد.

در حدیث معتبر از امام محمّد باقر عليه‌السلام منقول است: چون به طلب حاجت بیرون بروید، در روز بروید که در شب، حاجت برآورده نمی شود.