ترجمه انوارالبهیه

ترجمه انوارالبهیه0%

ترجمه انوارالبهیه نویسنده:
گروه: سایر کتابها

ترجمه انوارالبهیه

نویسنده: مرحوم شیخ عباس قمی
گروه:

مشاهدات: 42155
دانلود: 3915

ترجمه انوارالبهیه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 111 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 42155 / دانلود: 3915
اندازه اندازه اندازه
ترجمه انوارالبهیه

ترجمه انوارالبهیه

نویسنده:
فارسی

خداوند برای نشان دادن راه درست زندگی و رساندن انسان ها به سعادت دنیوی و اخروی، پیامبران را به میان آن ها فرستاد. حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر الهی بود و پس از ایشان، وظیفه هدایت مردم به امامان معصوم (ع) محول شد. در مکتب تشیع حضرت محمد (ص) با حضرت فاطمه (س)، حضرت علی (ع) و 11 امام پس از ایشان، 14 معصوم الهی هستند که این وظیفه را بر عهده داشتند. کتاب حاضر زندگی نامه ای تحلیلی از سیر زندگی، رفتار و ویژگی های خاص این 14 بزرگوار از زمان تولد حضرت محمد (ص) تا غیبت امام زمان (عج) است که توسط محدث بزرگ، مرحوم شیخ عباس قمی (ره) به اجمال نگاشته شده است. کتاب، ترجمه ای از "انوار البهیه فی تواریخ الحجج الالهیه" است.

فضیلت و ثواب انتظار فرج‌

1- شیخ صدوق (ره) به اسناد خود، از امام باقر عليه‌السلام ، و او از پدرانش روایت نمودند که رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

افضل العبادة انتظار الفرج

: «برترین عبادت، انتظار ظهور امام زمان (عج) است».

2- عمّار ساباطی می‌گوید: از امام صادق عليه‌السلام پرسیدم: «آیا ارزش عبادت در زمان غیبت امام حقّ، در عصر دولت باطل، بالاتر است، یا ارزش عبادت، با ظهور حقّ، در عصر دولت آشکار امام حقّ از شما بالاتر است؟! ».

الأنوار البهیة، ص: 577

امام صادق عليه‌السلام فرمود: «ای عمّار! سوگند به خدا صدقه پنهانی از صدقه آشکار، بهتر است، همچنین عبادت پنهان شما با (برقراری پیوند به) امام پنهان شما، در عصر حکومت دولت باطل، بهتر است، زیرا در عصر دولت باطل، از دشمنانتان ترس و هراس دارید» [و همین موجب افزایش ثواب شما خواهد گردید].

3- برقی از امام صادق عليه‌السلام روایت کند که فرمود: «هر کس از شما در حال انتظار فرج امام زمان عليه‌السلام بمیرد، مانند کسی است که همراه قائم عجّل اللّه فرجه در خیمه او است، سپس لحظه‌ای درنگ کرد، و آنگاه فرمود: بلکه مانند کسی است که همراه آن حضرت، شمشیر بدست، با دشمن بجنگد، سپس فرمود:

لا و اللّه الّا کمن استشهد مع رسول اللّه

: «نه چنین است، سوگند به خدا، مگر مانند کسی است که در رکاب رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله شهید می‌شود».

4- شیخ طوسی (ره) از جابر روایت می‌کند که گفت: ما به حضور امام باقر عليه‌السلام رسیدیم، جماعتی بودیم که پس از اعمال حجّ به خدمتش رسیده بودیم، هنگام خداحافظی، عرض کردیم: «ای پسر رسول خدا! ما را نصیحت کن».

آن حضرت فرمود: «باید نیرومند شما، ضعیف شما را یاری کند، و ثروتمند شما بر تهیدست شما مهربانی نماید، و انسان باید برای برادر دینی خود همان گونه خیرخواهی کند، که خیرخواه خودش می‌باشد، رازهای ما را بپوشاند، مردم را بر گردن خودتان سوار نکنید، و امر ما را نظر کنید، و به گفتار و اخبار ما توجّه نمائید، اگر آنها را موافق قرآن یافتید، آن را فراگیرید و اگر موافق قرآن نبود، آن را ردّ کنید، و اگر مشتبه و نامعلوم بود (که آیا موافق قرآن است یا نه؟ ) توقّف کنید، و به ما مراجعه نمائید، تا آن را برای شما واضح کنیم، وقتی که مطابق وصیّت ما رفتار کردید، و به سوی دیگران نرفتید، هرگاه قبل از خروج قائم عجّل اللّه فرجه کسی با چنین حالی بمیرد، شهید مرده است، و کسی که ظهور قائم ما را درک کند و در رکاب او کشته شود، دارای پاداش دو شهید است، و کسی که در یاری او، دشمن را بکشد، پاداش بیست شهید را دارد».

الأنوار البهیة، ص: 578

5- نعمانی به اسناد خود، از جابر بن یزید جعفی نقل می‌کند که امام باقر عليه‌السلام فرمود: «مادام که زمین و آسمان، آرام است آرام باشید «1» ، یعنی بر احدی خروج نکنید، زیرا در امر شما خفائی نیست، آگاه باشید که این امر آیتی از جانب خدا است نه مردم، و ماجرای خروج قائم عجّل اللّه فرجه از آفتاب روشنتر است، بر نیکان و بدان مخفی نیست، آیا شما صبح را می‌شناسید؟ این امر (خروج قائم عجّل اللّه فرجه) مانند صبح است و خفائی در آن نیست» «2».

6- شیخ صدوق (ره) از امام صادق عليه‌السلام نقل می‌کند؛ که فرمود:

«روزگاری بر مردم می‌آید که امام آنها از آنها پنهان می‌گردد، خوشا به سعادت آنان که در این زمان، بر امر ما ثابت و استوار باشند، کوچکترین پاداشی که به آنها داده می‌شود این است که خداوند به آنها چنین خطاب می‌کند: «ای بندگان من! به راز پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید، بشارت باد بر شما به نیکی پاداش از جانب من، براستی شما مرد و زن، بندگان و کنیزان من هستید، از شما می‌پذیرم، و از شما می‌گذرم، شما را می‌آمرزم، و به خاطر شما، به بندگانم باران می‌دهم، و اگر شما نبودید، عذابم را بر آنها فرود می‌آوردم».

جابر می‌گوید: عرض کردم: «ای پسر رسول خدا! بهترین کار مؤمن در این زمان چیست؟ ».

فرمود: «حفظ زبان، و نشستن در خانه».

7- نیز شیخ صدوق (ره) به اسناد خود، از ابراهیم کرخی، روایت می‌کند که:

(1) حضرت رضا عليه‌السلام در تأویل این سخن فرمود: «یعنی تا ندای آسمانی را نشنیده‌اید و سفیانی در سرزمین «بیداء» فرو نرفته، آرام باشید (مؤلّف).

(2) نعمانی در اینجا می‌گوید: به این تأدیب و آموزش امامان علیهم‌السلام توجّه عمیق کنید، و شیوه آنها را در مورد صبر، انتظار و خودداری، و تذکّر آنها در مورد هلاکت شتاب‌زدگان، و دروغ دروغگویان و نجات مسلمانان، و تمجید ثابت قدمها، و تشبیه آن ثابت قدمان را به ثبات خیمه به میخ‌ها، الگوی خود قرار دهید، و آموزش آنها را سرمشق زندگی خود سازید، و تابع گفتار آنها باشید و از مرز رسم و شیوه آنها خارج نشوید... (مؤلّف).

الأنوار البهیة، ص: 579

_______________________________

به محضر امام صادق عليه‌السلام رفتم، در محضرش نشسته بودم، ناگاه حضرت موسی بن جعفر عليه‌السلام که در آن هنگام کودک بود، وارد شد، برخاستم و او را بوسیدم و نشستم، امام صادق عليه‌السلام به من فرمود: «ای ابراهیم! بدان که این (اشاره به موسی بن جعفر عليه‌السلام ) بعد از من، صاحب (امام) تو است، قومی در رابطه با او به هلاکت می‌رسند، و قوم دیگر به خاطر او سعادتمند می‌شوند، خداوند قاتل او را بکشد، و بر عذاب روح قاتلش بیفزاید، بدان که خداوند در صلب او، بهترین فرد انسانها در عصرش [یعنی حضرت رضا عليه‌السلام ] را خارج می‌سازد، او همنام جدّش (حضرت علی عليه‌السلام )، و وارث علم و احکام و فضائل او است، معدن امامت، و سرچشمه حکمت می‌باشد، او را سرکش بنی فلان پس از دیدن عجائبی از او به قتل می‌رساند، بر اثر حسادتی که نسبت به او دارد، ولی خداوند- گرچه مشرکان نپسندند- امر خود را به مقصد می‌رساند، خداوند از صلب او بقیّه دوازده امام [از امام جواد تا امام مهدی علیهم‌السلام ] را خارج می‌سازد، خداوند آنها را به کرامت خود، اختصاص داده، و در خانه مقدّسش جایگزین نموده است، آن کس که به امامت دوازدهمین نفر آنها [حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه] اقرار کند، مانند کسی است که شمشیر را کشیده و در رکاب پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله با دشمنانش می‌جنگد و از حریم آن حضرت، دفاع می‌کند».

در این هنگام یکی از غلامان بنی امیّه وارد مجلس شد، و گفتار امام صادق عليه‌السلام قطع گردید.

یازده بار دیگر به محضر امام صادق عليه‌السلام رفتم به این قصد که کلام خود را تمام کند و من بشنوم، ولی توفیق حاصل نشد، تا اینکه در سال آینده، نزد آن بزرگوار رفتم و نشستم، فرمود: «او [دوازدهمین نفر (امام)] کسی است که بعد از تنگی سخت، و بلای طولانی و بی‌تابی و ترس (شیعیان)، گشایشی به آنها می‌دهد، و آنها را از این گرفتاری‌ها رهائی می‌بخشد، خوشا به سعادت کسی که این زمان را درک کند. ای ابراهیم، همین مقدار برای تو بس است».

الأنوار البهیة، ص: 580

ابراهیم می‌گوید: «بسیار خوشوقت شدم، هیچ‌گاه، در هیچ مورد برنگشتم، که این گونه خوش‌حال و شادمان شوم».

شش ویژگی پیامبران، در وجود حضرت قائم عجّل اللّه فرجه‌

شیخ صدوق (ره) از سعید بن جبیر (ره) روایت می‌کند که گفت: از امام سجّاد عليه‌السلام شنیدم فرمود: «قائم ما عجّل اللّه فرجه دارای ویژگیهائی از پیامبران علیهم‌السلام است، سنّتی از آدم عليه‌السلام ، سنّتی از نوح عليه‌السلام ، سنّتی از ابراهیم عليه‌السلام ، سنّتی از موسی عليه‌السلام ، سنّتی از عیسی عليه‌السلام ، سنّتی از ایّوب عليه‌السلام ، و سنّتی از محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله دارد.

امّا سنّتی که از آدم و نوح علیهما السّلام دارد، «طول عمر» است.

امّا سنّتی که از ابراهیم عليه‌السلام دارد، مخفی بودن ولادت و کناره‌گیری از مردم است.

امّا سنّتی که از موسی عليه‌السلام دارد، خوف و غیبت است [چنانکه موسی عليه‌السلام از خوف فرعونیان، از مصر خارج شده و از نظرها پنهان گردید].

امّا سنّتی که از عیسی عليه‌السلام دارد، اختلاف مردم درباره او است.

امّا سنّتی که از ایّوب عليه‌السلام دارد، گشایش و عافیت، بعد از بلا است.

و امّا سنّتی که از محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله دارد، خروج با شمشیر است».

علّتها و رازهای غیبت امام مهدی عجّل اللّه فرجه‌

1- عبد اللّه بن فضل هاشمی می‌گوید: از امام صادق عليه‌السلام شنیدم فرمود: «برای صاحب این امر (حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه) غیبتی حتمی است، که طرفداران باطل، در آن عصر، در شکّ می‌افتند».

عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! چرا؟ ».

فرمود: «به خاطر امری که ما اجازه فاش ساختن آن را نداریم».

الأنوار البهیة، ص: 581

عرض کردم: «فلسفه غیبت آن حضرت چیست؟! ».

فرمود: حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت حجّتهای خداوند (پیامبران و... ) در گذشته است، و این حکمت برای ما کشف نمی‌شود، مگر بعد از ظهور آن حضرت، چنانکه حکمت کارهای خضر عليه‌السلام [در داستان موسی و خضر علیهما السّلام که در سوره کهف آمده است] در مورد سوراخ کردن کشتی، و کشتن پسر بچّه، و ساختن دیوار، برای موسی عليه‌السلام آشکار نشد، مگر بعد از جدائی آن دو (موسی و خضر علیهما السّلام).

ای پسر فضل! موضوع غیبت امام مهدی عليه‌السلام ، امری از امور خدا، و رازی از رازهای خدا، و غیبی از غیوب الهی می‌باشد، و وقتی که ما دانستیم که خداوند حکیم است، تصدیق می‌کنیم که همه کارهای او، از روی حکمت است، اگر چه وجه حکمت آن، برای ما روشن نباشد».

2- حنّان بن سدیر از پدرش نقل می‌کند که گفت: امام صادق عليه‌السلام فرمود: «برای قائم ما، غیبتی است که مدّت آن طولانی است».

عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! ، علّتش چیست؟ ».

فرمود: خداوند متعال، امتناع دارد، مگر اینکه سنّتهای پیامبران را که در مورد غیبت آنها رخ داده، در قائم آل محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله جاری سازد.

ای پسر سدیر! چاره‌ای نیست مگر اینکه او (حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه) مدّت غیبت پیامبران را کامل کند، خداوند در قرآن (آیه 19 سوره انشقاق) می‌فرماید:

لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ

: «یعنی: شما هم دارای سنّتهائی از سنّتهای پیشینیان خواهید بود» [حوادث تلخ و شیرین پیشینیان برای شما نیز رخ می‌دهد] «1» .

3- ابن ابی عمیر به سند خود از یکی از اصحاب نقل کرده که گفت از امام صادق عليه‌السلام پرسیدم: «چرا امیر مؤمنان علی عليه‌السلام در آغاز (بعد از

(1) در معنی این آیه، احتمالات مختلفی داده شده است، و ممکن است هر کدام، مصداقی از معنی آیه باشد، معنی فوق، یکی از مصادیق روشن آیه مذکور است (مترجم).

الأنوار البهیة، ص: 582

رحلت رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله ) با مخالفین خود نجنگید؟ ».

فرمود: به خاطر این آیه (25 سوره فتح) قرآن که می‌فرماید:

لَوْ تَزَیَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً

: «اگر مؤمنان و کفّار، از هم جدا می‌شدند، کافران را عذاب دردناکی می‌کردیم».

عرض کردم: «معنی جدائی مؤمنان و کافران چیست؟ ».

فرمود: «امانتهای با ایمان در صلب و نسل کافران، وجود دارند، [چنین کافرانی را به خاطر فرزندان مؤمنی که در صلب دارند نمی‌توان کشت].

روش حضرت قائم عجّل اللّه فرجه نیز این گونه است، او آشکار نمی‌شود، تا ودیعه‌های الهی (از صلبها) آشکار گردد، وقتی که این ودیعه‌ها آشکار شدند، قائم عليه‌السلام خروج کرده و دشمنان را خواهد کشت».

4- نامه امام زمان عليه‌السلام درباره فلسفه غیبت در کتاب احتجاج طبرسی (ره) از اسحاق بن یعقوب نقل شده که گفت: به دست محمّد بن عثمان (دوّمین نایب خاصّ امام زمان عجّل اللّه فرجه) از ناحیه مقدّسه حضرت مهدی عليه‌السلام نامه‌ای برای او (اسحاق بن یعقوب) رسیده که در آن نوشته شده است: «امّا علّت غیبت، همانا خداوند (در آیه 101 سوره مائده) می‌فرماید:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ

: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از اموری سؤال نکنید که اگر برای شما آشکار شود، بدتان می‌آید».

همانا هیچ کدام از پدرانم نبودند، مگر اینکه از سلطان سرکش زمان خود بیعتی بر گردنشان بود، ولی من در آن وقت که خارج می‌شوم، برای احدی از طاغوتها بیعتی بر گردنم نیست [بنابراین باید زمینه‌سازی جهانی پدید آید تا آن حضرت، زمام امور را بدون مزاحمت طاغوتها بدست گیرند].

و امّا وجه بهره‌مندی از من، در زمان غیبت من، مانند بهره‌مندی از نور خورشید است در آن هنگام که در پشت ابر قرار می‌گیرد، من مایه امان اهل زمین

الأنوار البهیة، ص: 583

هستم، چنانکه ستارگان، مایه امان برای اهل آسمانند، درهای سؤال را از اموری که سودی به حالتان ندارد، ببندید، و خود را در اموری که کفایت شده‌اید، به رنج و سختی نیندازید،

و اکثروا الدّعاء بتعجیل الفرج...

: «و برای تعجیل فرج قائم (عج)، بسیار دعا کنید، زیرا همین دعا کردن، (مرحله‌ای از) فرج شما است، سلام بر تو ای اسحاق بن یعقوب، و بر کسی که راه هدایت را می‌پیماید».

5- شیخ صدوق (ره) به اسناد خود از علیّ بن جعفر نقل می‌کند که گفت: برادرم امام کاظم عليه‌السلام فرمود: «هرگاه پنجمین فرزند از فرزند (امام) هفتم، ناپدید (غایب) شد؛

فاللَّه اللّه فی ادیانکم، و لا یزیلکم احد عنها...

: «خدا را، خدا را (توجّه کنید) در مورد دینتان، مبادا کسی شما را از مرز دین، منحرف نماید».

ای پسرم! همانا برای صاحب این امر (حضرت قائم عجّل اللّه فرجه) بناچار، غیبتی هست، تا آنکه آنان که به او معتقدند، منکر او شوند، این غیبت از جانب خداوند متعال، آزمایشی است که خداوند به وسیله آن، مردم را می‌آزماید، اگر اجداد و پدران شما دینی صحیحتر از این می‌یافتند، از آن پیروی می‌نمودند». الأنوار البهیة 583 علتها و رازهای غیبت امام مهدی عجل الله فرجه..... ص: 580

ض کردم: «ای آقای من! منظور از پنجمین فرزند، از فرزند هفتم، کیست؟ » امام کاظم عليه‌السلام فرمود: «عقول شما کوچکتر از فهم آن است، و حلقوم (و سینه) شما تنگتر از فراگیری آن است، ولی اگر زنده ماندید، بزودی به دیدار او خواهید رسید».

[ظهور حجت خدا]

پاره‌ای از ویژگیهای حضرت قائم عجّل اللّه فرجه و علائم ظهور او

1- شیخ صدوق (ره) به اسناد خود، از محمّد بن مسلم ثقفی نقل می‌کند که

الأنوار البهیة، ص: 584

گفت: از امام باقر عليه‌السلام شنیدم فرمود:

«قائم ما عجّل اللّه فرجه یاری می‌شود به «رعب» [و یعنی رعب و ترسی از او بر دل دشمنان می‌افتد و آنها را جای خود می‌نشاند]، و به یاری خدا، تأیید می‌گردد، زمین زیر پای او پیچیده می‌شود [طیّ الأرض دارد و در یک لحظه فرسخها راه می‌رود] گنجها برای او آشکار گردد، و سیطره حکومت او، سراسر مشرق و مغرب را فرا می‌گیرد، و خداوند دینش را به وسیله او- گرچه مشرکان نپسندند- آشکار می‌سازد، و در سراسر زمین جای خرابی نمی‌ماند، مگر اینکه آباد می‌کند، و روح خدا، عیسی بن مریم عليه‌السلام از آسمان فرود آید و پشت سر او نماز بخواند».

عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا چه وقت قائم شما خروج می‌کند؟ ».

امام کاظم عليه‌السلام فرمود: «هرگاه مردها خود را شبیه زنان درآورند، و زنان خود را شبیه مردان گردانند، و مردان (در امور جنسی) به مردان اکتفا کنند، و زنان به زنان بسنده نمایند، و زنان بر زینها (ی اسبها) سوار شوند، و گواهی‌های باطل پذیرفته شود، و گواهی‌های عادلانه ردّ گردد، و مردم خونریزی و ارتکاب زنا، و رباخواری را کوچک شمرند، و از ترس نیش زبان اشرار، از آنان برحذر باشند، و سفیانی از شام، و یمانی از یمن خروج کنند، و سرزمین بیداء [زمینی بین مکّه و مدینه] (جمعی را) فرو برد، و جوانی از آل محمّد به «نام محمّد بن حسن، نفس زکیّه» بین رکن و مقام (در کنار کعبه) کشته شود، و صیحه‌ای از آسمان برخیزد که حقّ از آن حضرت قائم عجّل اللّه فرجه و شیعیان او است، در این هنگام، قائم ما خروج کند، وقتی که خروج کرد به کعبه تکیه کند، سیصد و سیزده مرد، نزد او اجتماع نمایند، نخستین سخن او این است:

بقیّة اللّه خیر لکم ان کنتم مؤمنین

: «باقی‌مانده خدا برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید» «1» .

سپس می‌فرماید: «من بقیّة اللّه، و حجّت و خلیفه خدا بر شما هستم»، در این

(1) هود- 86

الأنوار البهیة، ص: 585

هنگام کسی بر او سلام نمی‌کند، مگر اینکه می‌گویند:

السّلام علیک یا بقیّة اللّه فی ارضه

: «سلام بر تو ای باقی‌مانده خدا در زمینش».

وقتی که یک گردان که ده هزار نفر مرد هستند، در نزد او اجتماع نمودند، خروج و قیام می‌کند، پس در سراسر زمین، معبودی جز خدای یکتا باقی نمی‌ماند، و همه بتها و معبودهای باطل دیگر، بر اثر آتشی که به آنها رو می‌آورد، سوخته می‌شوند، و این خروج، بعد از غیبت طولانی خواهد بود، تا خدا بداند (یعنی در عالم واقع، تحقّق یابد) که چه کسی در عصر غیبت، مطیع او است و چه کسی ایمان به او دارد».

2- نیز شیخ صدوق (ره) به اسناد خود، در حدیث ابیّ بن کعب، که در فضائل امامان علیهم‌السلام و ویژگیهای آنها یکی بعد از دیگری است، از پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل می‌کند که در قسمت آخر حدیث فرمود:

«همانا خداوند متعال جای داد در صلب حسن عسکری عليه‌السلام نطفه مبارک، برجسته و پاک و پاکیزه را که به آن خوشنود باشد، هر مؤمنی که خداوند پیمان ولایت خود را از او گرفته است، و منکر آن شود هر کافری، او مام پاک و مطهّر و نیک و پسندیده‌ای است که راهنمای راه یافته می‌باشد، اوّل عدالت و آخر آن است، خدا را تصدیق می‌کند، و خداوند او را در سخنش تصدیق می‌نماید، او در سرزمین تهامه (مکّه) پس از ظهور دلائل و علامات، خارج می‌گردد.

و او در سرزمین طالقان «1» دارای گنجهائی است، که طلا و نقره نیستند، بلکه اسبهای چالاک و مردانی که آثار ایمان و عبادت، در آنها نمایان است، خداوند از دورترین نقاط به تعداد جنگجویان مسلمان جنگ بدر، یعنی 313 نفر مرد را به گرد او بیاورد، او دارای صحیفه مهر کرده است که در آن نام اصحاب و یارانش، و نسب و شهرها و سایر مشخّصاتشان از کارائی و تخصّص و شخصیّت و... آنها در آن ثبت

(1) یکی از بخشهای شهرستان کرج. (مترجم)

الأنوار البهیة، ص: 586

_____________________________

است، آنها با کمال تلاش و کوشش در راه اطاعت او گام برمی‌دارند و از جان خود در این راه مایه می‌گذارند».

ابیّ بن کعب عرض کرد: «ای رسول خدا! دلائل و نشانه‌های او چیست؟ ».

رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: او دارای پرچمی است که آن پرچم در هنگام خروج او، خود به خود گسترده شده و به اهتزاز در آید، و خداوند آن پرچم را به نطق درمی‌آورد، آن پرچم، خطاب به حضرت قائم عجّل اللّه فرجه می‌گوید:

اخرج یا ولیّ اللّه، و اقتل اعداء اللّه

: «ای ولیّ خدا، خارج شو، و دشمنان خدا را بکش».

و برای او (قائم عجّل اللّه فرجه) دو پرچم و دو علامت است، و یک شمشیر در غلاف کرده دارد، هنگام خروجش، آن شمشیر از غلاف بیرون آید، و به اذن خدا چنین سخن بگوید:

اخرج یا ولیّ اللّه فلا یحلّ لک ان تقعد عن اعداء اللّه

: «ای ولیّ خدا! خارج شو! برای تو روا نیست که از جنگ با دشمنان خدا، بنشینی».

آنگاه حضرت قائم عجّل اللّه فرجه خارج گردد، و دشمنان خدا را در هر جا بیابد بکشد، و حدود الهی را برپا دارد، و به حکم الهی حکم نماید، جبرئیل در سمت راستش، و میکائیل در سمت چپش، و شعیب و صالح علیهما السّلام (دو پیغمبر خدا) در پیشاپیش او خواهند بود، شما بزودی گفتارم را بیاد آورید، گرچه بعد از روزگاری باشد و امور خود را به خدای متعال واگذار می‌کنم.

خوشا به حال کسی که: او را دیدار کند.

خوشا به سعادت کسی که: او را دوست بدارد.

خوشا به حال کسی که: به او اعتقاد دارد.

خداوند به وسیله او، مردم را از هلاکت نجات بخشد، و در پرتو اقرار به خدا و رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله و همه امامان علیهم‌السلام ، خداوند بهشت را به روی آنان می‌گشاید، مثل آنان (دیدار کنندگان و مطیعان قائم عجّل اللّه فرجه) در زمین مانند مثل مشک است، که بویش انتشار یابد، و هرگز تغییر نکند و مثل آنان

الأنوار البهیة، ص: 587

در آسمان، مانند مثل ماه درخشان است، که هرگز نورش خاموش نشود».

ابیّ بن کعب عرض کرد: «ای رسول خدا! بیان حال امامان علیهم‌السلام از طرف خدا، چگونه است؟! ».

پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «خداوند متعال بر من، دوازده خاتم (مهر) و دوازده نامه فرستاد، نام هر امامی بر خاتم (مهر) او ثبت است، و صفت هر امامی در نامه او است [پس هر نامه و مهری، به صفت و نام یکی از امامان علیهم‌السلام است].

الأنوار البهیة، ص: 588

نشانه‌های ظهور امام مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف‌

شیخ مفید (ره) در کتاب ارشاد «1» می‌نویسد: روایاتی در مورد نشانه‌های ظهور حضرت مهدی عليه‌السلام به ما رسیده، که قبل از ظهور آن حضرت، علاماتی آشکار شود، و حوادثی پدیدار گردد، از جمله مانند:

خروج سفیانی، کشته شدن سیّد حسنی، اختلاف بنی عبّاس در سلطنت دنیا، گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان، گرفتن ماه در آخر ماه رمضان بر خلاف عادت، فرو رفتن زمین بیداء [زمینی بین مکّه و مدینه]، فرو رفتن زمینی در مشرق و در مغرب، توقّف خورشید از اوّل ظهر تا وسط وقت نماز عصر، طلوع خورشید از مغرب، کشته شدن نفس زکیّه (انسان پاک) در پشت کوفه با هفتاد نفر از صالحان، بریدن سر مردی از بنی هاشم در میان رکن و مقام (در کنار کعبه)، خراب شدن دیوار مسجد کوفه، آمدن پرچمهای سیاه از سمت خراسان، خروج یمانی، ظهور مغربی در مصر و حکومت او بر شامات، فرود آمدن ترکان در جزیره، آمدن رومیان در رمله، طلوع ستاره درخشانی در مشرق، که همانند ماه می‌درخشد، سپس دو طرف آن، خم شود به گونه‌ای که نزدیک شود دو طرفش به هم برسد، پیدا شدن سرخی در آسمان، که در اطراف پراکنده شود، و آتشی که در طول مشرق، آشکار شود، و سه روز یا هفت روز در آسمان باقی ماند، پاره کردن عرب، زنجیرهای اسارت خود را، و کشورگشائی آنها، و بیرون رفتنشان از زیر بار نفوذ دیگران،

(1) ترجمه ارشاد، ج 2، ص 344 به بعد

الأنوار البهیة، ص: 589