ترجمه انوارالبهیه

ترجمه انوارالبهیه0%

ترجمه انوارالبهیه نویسنده:
گروه: سایر کتابها

ترجمه انوارالبهیه

نویسنده: مرحوم شیخ عباس قمی
گروه:

مشاهدات: 44306
دانلود: 4212

ترجمه انوارالبهیه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 111 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 44306 / دانلود: 4212
اندازه اندازه اندازه
ترجمه انوارالبهیه

ترجمه انوارالبهیه

نویسنده:
فارسی

خداوند برای نشان دادن راه درست زندگی و رساندن انسان ها به سعادت دنیوی و اخروی، پیامبران را به میان آن ها فرستاد. حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر الهی بود و پس از ایشان، وظیفه هدایت مردم به امامان معصوم (ع) محول شد. در مکتب تشیع حضرت محمد (ص) با حضرت فاطمه (س)، حضرت علی (ع) و 11 امام پس از ایشان، 14 معصوم الهی هستند که این وظیفه را بر عهده داشتند. کتاب حاضر زندگی نامه ای تحلیلی از سیر زندگی، رفتار و ویژگی های خاص این 14 بزرگوار از زمان تولد حضرت محمد (ص) تا غیبت امام زمان (عج) است که توسط محدث بزرگ، مرحوم شیخ عباس قمی (ره) به اجمال نگاشته شده است. کتاب، ترجمه ای از "انوار البهیه فی تواریخ الحجج الالهیه" است.

کشتن مصریان فرمانروای خود را، خرابی شام، اختلاف سه پرچم در آن، وارد شدن پرچمهای قیس و عرب در کشور مصر، و پرچمهای قبیله کنده در خراسان، آمدن اسبانی از سمت مغرب که در کناره حیره (حدود نجف) بسته شود، رو آوردن پرچمهای سیاه از سمت مشرق زمین به سوی آنها، طغیان رودخانه فرات، به طوری که آب در کوچه‌های کوفه جریان یابد، بیرون آمدن شصت نفر که به دروغ ادّعای پیامبری کنند، آمدن دوازده نفر از نژاد ابو طالب که هر کدام برای خود ادّعای امامت کنند، سوزاندن مرد بزرگی از پیروان بنی عبّاس در بین دو شهر جلولاء و خانقین [که فاصله این دو شهر، هفت فرسخ است]، بستن پلی در بغداد، در کنار محلّه کرخ، بلند شدن باد سیاهی در آغاز روز در بغداد، آمدن زلزله در آنجا که موجب فرورفتگی بیشتر نقاط آنجا گردد، ترسی که همه اهل عراق و بغداد را فراگیرد، و مرگی سریع و همگانی در آنجا، کمی اموال و مردم و محصول، پیدایش ملخی در فصل خود، و ملخی بی‌موقع که زراعت و غلّات را نابود کند، کم شدن غلّات، دودستگی در میان دو صنف از عجم، و خونریزی بسیار در میان آنها، بیرون رفتن بندگان از زیر بار اربابان و کشتن ایشان، مسخ شدن گروهی از بدعتگذاران به شکل میمون و خوک، پیروزی بندگان به شهرهای اربابان، بلند شدن آوازی از آسمان که همه مردم زمین، هر کس به زبان خود آن را بشنود، ظاهر شدن شکل صورت و سینه، در سطح قرص خورشید، زنده شدن مردگان از قبرها در دنیا، و آشنائی آنان با یکدیگر، و دید و بازدید آنان.

آنگاه این جریانها با آمدن 24 بار باران پی‌درپی پایان پذیرد، که زمین بر اثر آن بارانها زنده گردد، و برکاتش آشکار شود، و سپس هر آفت و بیماری، از شیعیان حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه و معتقدین به حقّ دور گردد، و آنگاه بدانند که آن حضرت در مکّه ظهور کرده، و برای یاری حضرت به سوی مکّه رهسپار شوند، چنانکه روایات بیانگر آن است.

و این نشانه‌ها که گفته شد، قسمتی از آنها حتمی است، و قسمتی مشروط به

الأنوار البهیة، ص: 590

شروطی است، و البته خداوند داناتر است به آنچه خواهد شد، و ما مطابق آنچه در کتب حدیث، وارد شده نقل کردیم، و از درگاه خدا، یاری و توفیق جوئیم.

نگاهی به چند روایت درباره علائم ظهور حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه‌

1- شیخ مفید (ره) به اسناد خود از سیف بن عمیر نقل کند که گفت: در نزد منصور دوانیقی (دوّمین خلیفه عبّاسی) بودم، بی‌مقدّمه آغاز سخن کرده و گفت: «ای سیف بن عمیر بناچار به نام مردی از نژاد ابو طالب از آسمان ندا شود! ».

گفتم: «ای رئیس مؤمنان! فدایت گردم، آیا شما این حدیث را روایت می‌کنی» گفت: «آری، سوگند به آن کسی که جانم در دست او است، با گوش خود شنیده‌ام! ».

گفتم: «من این حدیث را قبل از این نشنیده بودم».

منصور گفت: «ای سیف! این حدیث حقّ است، و هرگاه چنین شود، ما نخستین کسی هستیم که آن را اجابت کنیم، آگاه باش که این آواز درباره مردی از پسر عموهای ما است».

گفتم: از نسل فاطمه علیها‌السلام ؟

گفت: «آری، ای سیف! اگر این حدیث را از محمّد بن علی (امام باقر عليه‌السلام ) نشنیده بودم، اگر همه مردم روی زمین برایم می‌گفتند، باور نمی‌کردم، ولی گوینده محمّد بن علی (امام باقر عليه‌السلام ) است».

2- نیز هم او، به سند خود از عبد اللّه بن عمر نقل می‌کند که رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «قیامت برپا نشود تا اینکه مهدی، از فرزندان من بیاید و آن حضرت نیاید تا شصت دروغگو که هر کدام می‌گویند: «من پیغمبر هستم»، بیاید».

3- و هم او به سند خود، از ابو حمزه ثمالی نقل کند که گفت: به امام باقر عليه‌السلام عرض کردم: «آیا آمدن سفیانی (طاغوتی ضدّ خدا) از نشانه‌های حتمی (ظهور مهدی عليه‌السلام ) است؟ ».

الأنوار البهیة، ص: 591

فرمود: «آری، و صدای آسمانی حتمی است، طلوع خورشید از مغرب حتمی است، اختلاف بنی عبّاس در سلطنت حتمی است، کشته شدن نفس زکیّه حتمی است، و خروج حضرت قائم عجّل اللّه فرجه حتمی است».

عرض کردم: «صدای آسمانی چگونه است؟ ».

فرمود: «آغاز روز، آوازی از آسمان بلند شود، آگاه باشید که همانا حقّ با علی عليه‌السلام و شیعیان او است، و در آخر روز، شیطان از روی زمین فریاد کند: «آگاه باشید که حقّ با عثمان و شیعیان او است»، و آنگاه است که اهل باطل به شکّ افتند.

سال و روز قیام حضرت قائم عجّل اللّه فرجه

درباره سال آمدن حضرت قائم عليه‌السلام و روز ظهور آن حضرت؛ نیز روایاتی از امامان معصوم علیهم‌السلام به ما رسیده است، به عنوان نمونه:

1- شیخ مفید (ره) به اسناد خود از ابو بصیر نقل می‌کند که امام صادق عليه‌السلام فرمود: «امام قائم عجّل اللّه فرجه خروج نکند جز در سال طاق، سال یک، یا سه، یا هفت، یا نه»

2- هم او به سند خود، از ابو بصیر نقل می‌کند که امام صادق عليه‌السلام فرمود:

در شب 23 (رمضان) به نام امام قائم عجّل اللّه فرجه ندا شود، و در روز عاشوراء، قیام کند، و آن روزی است که حسین عليه‌السلام در آن کشته شده است، گویا آن جناب را در روز شنبه دهم محرّم می‌نگرم که در میان رکن و مقام (کنار کعبه) ایستاده و جبرئیل در سمت راست او فریاد می‌زند:

البیعة للّه

: «بیعت برای خدا! ».

آنگاه شیعیان از اطراف زمین، به حضور حضرت قائم عجّل اللّه فرجه رهسپار گردند، و زمین در زیر پایشان، به سرعت بپیچد، تا به خدمت آن حضرت رسیده، و با او بیعت کنند، و خدا به وسیله او، زمین را همان گونه که از ظلم و جور

الأنوار البهیة، ص: 592

پر شده، از عدل و داد، پر کند».

حرکت حضرت قائم (عج) از مکّه به سوی کوفه و نجف و ساختن مسجد بزرگ‌

از احادیث فهمیده می‌شود که حضرت قائم عجّل اللّه فرجه از مکّه حرکت کند تا به کوفه آمده و در نجف اشرف فرود آید، آنگاه لشکرهای خود را از آنجا به شهرها و ممالک پراکنده سازد، به عنوان نمونه:

1- شیخ مفید (ره) به اسناد خود، از أبو بکر حضرمی روایت می‌کند که امام باقر عليه‌السلام فرمود: «گویا حضرت قائم عجّل اللّه فرجه را می‌نگرم که از مکّه به همراهی پنج هزار فرشته، در حالی که جبرئیل در سمت راست، و میکائیل در سمت چپ، و مؤمنان پیش رویش هستند، به نجف و کوفه آمده و لشکر به شهرها می‌فرستد».

2- و در روایت عمرو بن شمر است که گوید: امام باقر عليه‌السلام نام مهدی عليه‌السلام را به زبان آورد، و آنگاه فرمود: «وارد کوفه گردد، و در آنجا سه پرچم در اهتزاز است، و (با آمدن آن حضرت) پرچمها نابود شوند، و حضرت در کوفه عبور کند، تا بالای منبر رود، و خطبه بخواند که مردم از شدّت گریه، نفهمند که آن بزرگوار چه می‌فرماید، وقتی جمعه دوّم شود، مردم از او درخواست کنند تا برای ایشان نماز جمعه بخواند. حضرت دستور دهد در قسمتی از نجف به نام مسجد، خط بکشند و در آنجا با ایشان، نماز جمعه بخواند، سپس دستور دهد از پشت کربلا تا نجف، نهری حفر کنند، به طوری که آب در سرزمین نجف بنشیند، و روی دهنه آن نهر را پلها و آسیابها کنند، و گویا هم اکنون پیرزنی را می‌نگرم که زنبیلی آرد یا گندم بر سر دارد و برای آرد کردن، به آن آسیابها رود، و بدون مزد، آن را آرد کند».

3- هم او به سند خود از صالح بن ابی الأسود نقل کند که امام صادق عليه‌السلام نام مسجد سهله (واقع در نزدیک کوفه) را به زبان آورد و فرمود:

اما انّه منزل صاحبنا اذا قدم باهله

الأنوار البهیة، ص: 593

: «آگاه باش که آن مسجد، منزل صاحب ما (حضرت مهدی عليه‌السلام ) است، آنگاه که با خاندانش بیاید».

4- هم او به اسناد خود، از مفضّل بن عمر نقل کند که گفت: از امام صادق عليه‌السلام شنیدم، فرمود: «هنگامی که قائم ما قیام کرد، در پشت کوفه، مسجدی بنا کند که دارای هزار در است، و خانه‌های اهل کوفه، به نهرهای کربلا متّصل می‌گردد»

سیمای امام زمان عجّل اللّه فرجه‌

درباره شکل و قیافه حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه در روایت چنین آمده:

شیخ مفید (ره) به سند خود، از جابر جعفی نقل می‌کند که گفت: از امام باقر عليه‌السلام شنیدم، می‌فرمود: عمر بن خطّاب از امیر مؤمنان علی عليه‌السلام پرسید:

«مرا آگاه کن که نام مهدی عجّل اللّه فرجه چیست؟ »

امام علی عليه‌السلام فرمود: «درباره نام او، حبیبم رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله به من سفارش فرموده که آن را برای کسی بازگو نکنم، تا وقتی که خدا او را برانگیزد».

عمر گفت: «پس مرا از وصف او آگاه کن».

امیر مؤمنان علی عليه‌السلام فرمود: «او جوانی با اندام متوسّط است، خوش رو، و خوش مو است، که موهایش بر دو شانه او ریخته، و نور رویش، سیاهی موی ریش و سرش را فرا گرفته، پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان».

سیرت و روش امام مهدی عجّل اللّه فرجه پس از ظهور

امّا درباره روش و شیوه حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه پس از قیام و ظهور او، و طریقه حکم کردن و آنچه خداوند از معجزات او آشکار سازد، روایاتی رسیده، چنانکه قبلا نیز نمونه‌هائی خاطر نشان شد، به عنوان نمونه:

1- شیخ مفید (ره) به اسناد خود، از مفضّل بن عمر نقل می‌کند که گفت: از امام صادق عليه‌السلام شنیدم، فرمود: «آنگاه که خداوند به حضرت قائم عجّل اللّه

الأنوار البهیة، ص: 594

فرجه اجازه خروج دهد، آن حضرت بالای منبر رود، و مردم را به سوی خود دعوت نماید، آنان را به خدا سوگند دهد، و آنان را به ادای حقّ خود دعوت کند، و در میان آنان همانند شیوه رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله عمل کند، و مثل رفتار آن حضرت، با آنان رفتار نماید، آنگاه خداوند جبرئیل را نزد او می‌فرستد، جبرئیل در حجر اسماعیل (کنار کعبه) نزد او می‌آید، به او می‌گوید: «تو مردم را به چه چیز دعوت می‌کنی؟ ».

حضرت قائم عجّل اللّه فرجه چگونگی دعوت خود را برای او بیان کند.

جبرئیل گوید: «من نخستین کسی هستم که با تو بیعت نمایم، دست خود را (برای بیعت) باز کن، پس دست به دست آن حضرت نهد، و بیش از سیصد و ده مرد نزد او بیایند و با او بیعت کنند، و او در مکّه بماند، تا یارانش به ده هزار نفر برسد، سپس از آنجا به مدینه رهسپار شود».

2- هم او به اسناد خود، از محمّد بن عجلان از امام صادق عليه‌السلام روایت کند که فرمود: «آنگاه که حضرت قائم عجّل اللّه فرجه قیام کند، از نو، مردم را به اسلام دعوت کند، و به چیزی که کهنه شده و بیشتر مردم از آن دور شده و گم گشته‌اند، راهنمائی کند، و اینکه حضرت قائم عجّل اللّه فرجه را «مهدی» خوانند، از این رو است که به چیز گمشده‌ای راهنمائی کند، و اینکه حضرت قائم عجّل اللّه فرجه را «قائم» خوانند، از این رو است که به حقّ قیام فرماید».

3- هم او به اسناد خود از عبد اللّه بن مغیره نقل کند که گفت: امام صادق عليه‌السلام فرمود: «آنگاه که حضرت قائم عجّل اللّه فرجه قیام کند، پانصد تن از قریش را بپادارد، و گردنشان را بزند، سپس پانصد تن دیگر را بپادارد و گردن زند، آنگاه پانصد تن دیگر تا شش بار (که روی هم سه هزار نفر شوند).

عبد اللّه گوید: «عرض کردم آیا شماره آنها به این حدّ (بسیار) رسد؟ ».

فرمود: آری، خودشان و دوستارانشان.

4- هم او به سند خود، از ابو بصیر نقل کند که امام صادق عليه‌السلام فرمود:

الأنوار البهیة، ص: 595

آنگاه که امام صادق عليه‌السلام قیام کند، مسجد الحرام را ویران نماید، تا به اساس و پایه‌های (اصلی) آن بازگرداند، و مقام (ابراهیم) را به جای اوّلی خود که در آن بوده بازگرداند، و دستهای قبیله بنی شیبه را (که کلیدهای کعبه در نزد آنها است) ببرّد و به کعبه بیاویزد و بر آن دستها بنویسد: «اینها هستند دزدان کعبه! ».

کشته شدن گروههای ضدّ انقلاب کوفه، به فرمان حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه‌

5- هم او به اسناد خود، از ابو الجارود نقل می‌کند که امام باقر عليه‌السلام در گفتاری طولانی، فرمود: «وقتی که قائم عجّل اللّه فرجه قیام کند، به سوی کوفه رهسپار گردد، بیش از ده هزار نفر از کوفه بیرون آیند، که به آنها «بتریّه» «1» گویند، و همگی سلاح جنگ بر تن دارند، و به حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه گویند از همان جا که آمده‌ای، بازگرد، که ما نیازی به فرزندان فاطمه علیها‌السلام نداریم، آن جناب با شمشیر به آنها حمله کند، تا همه آنها را به هلاکت برساند، سپس وارد کوفه گردد، هر منافق دودلی را بکشد، و قصرهای آنجا را ویران کند، و جنگجویانش را بکشد، تا خداوند خوشنود گردد».

6- هم او به سند خود، از ابو خدیجه روایت کند که امام صادق عليه‌السلام فرمود: «وقتی که قائم عجّل اللّه فرجه قیام کند، امر تازه‌ای بیاورد، همان گونه که رسول خدا در ابتدای اسلام، مردم را به امر تازه دعوت کرد».

7- هم او به سند خود از علیّ بن عقبه و او از پدرش روایت کند که گفت:

«هنگامی که حضرت قائم عجّل اللّه فرجه قیام کند، به عدالت حکم کند، و در عصر

(1) «بتریّه»: گروهی از زیدیّه هستند که معتقد به امامت ابو بکر و عمر هستند، و اعتقاد دارند که گرچه امّت در بیعت با آنها با وجود علی عليه‌السلام به خطا رفتند، ولی این خطا در حدّ فسق نیست، آنها درباره عثمان توقّف کرده‌اند، گویا آنها گروهی از نسل زیدیّه هستند که به نام «بتریّه» نامیده شده‌اند، زیرا یکی از عقاید بتریّه، بلکه همه زیدیّه این است که باید همراه کسی که از فرزندان علی عليه‌السلام است و ادّعای امامت می‌کند، خروج و قیام کرد [که زیدیه بر اساس همین عقیده، معتقد به امامت زید، فرزند امام سجّاد عليه‌السلام هستند] (محشّی).

الأنوار البهیة، ص: 596

________________________________

حکومت او، ستم برداشته شود، راهها امن گردد، زمین برکتهای خود را بیرون آورد، و هر حقّی به اهلش برسد، و اهل هیچ کیش و آئینی بجای نماند مگر اینکه همه آنها اظهار اسلام کنند، و به ایمان اقرار نمایند، مگر نشنیده‌ای که خداوند (در آیه 83 سوره آل عمران) می‌فرماید:

وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ:

«و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار، یا از روی اجبار، در برابر فرمان او تسلیمند و به سوی او بازمی‌گردند».

و همچنین حضرت قائم عجّل اللّه فرجه به حکم حضرت داود عليه‌السلام و حضرت محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله در میان مردم حکومت کند، آن زمان است که زمین گنجهای خود را آشکار کند، و برکاتش را ظاهر نماید، و کسی از شما در آن زمان جائی را برای دادن صدقه و احسان خود نیابد، زیرا همه مؤمنین را ثروت و توانگری فرا گرفته، و همگی بی‌نیازند».

سپس فرمود: «همانا دولت ما پایان دولتها است، و هیچ خاندانی که بخواهند به دولت و سلطنت برسند، بجای نمانند، جز اینکه قبل از ما به سلطنت رسند، تا اینکه چون راه و روش ما را ببینند نگویند: «چون ما به سلطنت برسیم، مانند اینان رفتار کنیم و همین است (معنی) سخن خداوند متعال (آیه 128 سوره اعراف) که:

وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ*

: «پایان کارها، از آن پرهیزکاران است».

فتوحات و ویران نمودن بعضی از مساجد، و آباد کردن راهها و...

1- شیخ مفید (ره) به اسناد خود، از ابو بصیر نقل می‌کند که امام باقر عليه‌السلام در ضمن حدیث طولانی فرمود: «وقتی که قائم عليه‌السلام قیام کند، وارد کوفه شود، و در آنجا چهار مسجد را خراب نماید، و مسجدی را که دارای کنگره (و مشرف بر اطراف و خانه‌ها) است، در زمین، باقی نماند، مگر اینکه آن حضرت، آن (کنگره) را خراب نماید، و جادّه‌های بزرگ را وسیع کند، و هر بالکنی که از خانه

الأنوار البهیة، ص: 597

به کوچه آمده باشد خراب کند، سر در خانه‌ها و ناودانهائی را که در کوچه‌ها است از میان بردارد و هیچ بدعتی بجای نگذارد مگر اینکه از میان ببرد، و سنّتی بجا ننهد مگر اینکه آن را بپادارد، و قسطنطنیّه و چین و کوههای دیلم (البرز) را فتح نماید، و به این ترتیب، هفت سال امامت کند، که هر سال آن برابر ده سال از سالهای شما است، سپس خداوند آنچه خواهد انجام دهد».

ابو بصیر گوید: به امام باقر عليه‌السلام عرض کردم: «قربانت گردم، چگونه سالها، دراز و طولانی شود؟ »

فرمود: «خداوند به فلک دستور دهد، درنگ نموده و به کندی حرکت کند، و در نتیجه، روزها و سالها دراز گردند».

عرض کردم: «مردم می‌گویند: اگر در گردش فلک، تغییری پیدا شود، جهان ویران گردد».

فرمود: «این گفتار بی‌دینان است، امّا مسلمانان چنین نگویند با اینکه خداوند ماه را برای پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله به دونیم کرد، و قبلا خورشید را برای یوشع بن نون برگردانید، و از طولانی بودن روز قیامت خبر داده، (و در قرآن آیه 32 سوره سجده) می‌فرماید:

... ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ

: «... آن روز مانند هزار سال شما است».

2- هم او به سند خود از جابر نقل می‌کند که امام باقر عليه‌السلام فرمود:

هنگامی که قائم آل محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله قیام کند، خیمه‌هائی بزند و قرآن را به ترتیبی که فرود آمده است (ترتیب نزول سوره‌ها و آیات) به مردم بیاموزد، آن روز برای کسانی که قرآن را حفظ کرده‌اند، بسیار سخت است، زیرا آن گونه آموزش بر خلاف ترتیب کنونی قرآن است».

یاران ویژه حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه‌

3- و هم او به اسناد خود، از مفضّل بن عمر نقل کرده که امام صادق عليه‌السلام

الأنوار البهیة، ص: 598

فرمود: از پشت کوفه، بیست و هفت مرد همراه حضرت قائم عجّل اللّه فرجه بیرون آیند، پانزده تن آنان از قوم حضرت موسی عليه‌السلام می‌باشند که به حقّ هدایت کنند و بر اساس حقّ دادگری نمایند [اشاره به آیه 159 سوره اعراف] و هفت تن آنان اصحاب کهف هستند، و (دیگر) یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابو دجانه انصاری، مقداد، و مالک اشتر می‌باشند (که جمعا 27 نفر می‌شوند)، پس اینان یاران و حکمرانان حضرت قائم عجّل اللّه فرجه می‌باشند.

فراست و هوشیاری حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه‌

شیخ مفید (ره) به اسناد خود، از عبد اللّه بن عجلان نقل می‌کند که امام صادق عليه‌السلام فرمود: هنگامی که قائم آل محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله قیام نمود، مانند حکم داود عليه‌السلام در میان مردم حکم کند، در قضاوت، نیازمند به گواه نباشد، خداوند به او الهام فرماید، و او از روی علم خود، داوری کند، و هر کس را از آنچه در دلش پنهان کرده آگاهی دهد، و از روی فراست و هوش خاصّ، دوست را از دشمن بشناسد، خداوند می‌فرماید:

إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ. وَ إِنَّها لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ

: «همانا در این (سرگذشت عبرت‌انگیز) نشانه‌هائی است برای هوشیاران و ویرانه‌های سرزمین آنها (قوم لوط) بر سر راه، همواره ثابت و برقرار است» «1».

دعای امام کاظم عليه‌السلام در مورد حضرت قائم عجّل اللّه فرجه‌

این کتاب را، با دعائی که از حضرت موسی بن جعفر عليه‌السلام نقل شده که در حقّ حضرت قائم عجّل اللّه فرجه نموده است، به پایان می‌بریم:

اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد، و علی منارک فی عبادک، الدّاعی الیک باذنک، القائم بامرک، المؤدّی عن رسولک علیه و آله السّلام

اللّهمّ اذا اظهرته فانجز له ما وعدته، و سق الیه اصحابه، و انصره و قوّ ناصریه،

(1) حجر- 75 و 76

الأنوار البهیة، ص: 599

و بلّغه افضل امله، و اعطه سؤله، و جدّد به عن محمّد و اهل بیته علیهم‌السلام ، بعد الذّل الّذی قد نزل بهم بعد نبیّک، فصاروا مقتولین مطرودین مشرّدین خائفین غیر آمنین لقوا فی جنبک الاذی و التّکذیب، ابتغاء مرضاتک و طاعتک فصبروا علی ما اصابهم فیک راضین بذلک، مسلّمین لک فی جمیع ما ورد علیهم، و ما یرد الیهم

اللّهمّ عجّل فرج قائمهم بامرک، و انصره و انصر به دینک الّذی غیّر و بدّل، و جدّد به ما امتحی منه، و بدّل بعد نبیّک صلى‌الله‌عليه‌وآله

اللّهمّ صلّ علی جمیع النّبیّین و المرسلین الّذین بلغوا عنک الهدی، و اعتقدوا لک المواثیق بالطّاعة

اللّهمّ صلّ علیهم و علی ارواحهم و اجسادهم و السّلام علیهم و رحمة اللّه و برکاته

  «خدایا! بر محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله و آلش رحمت بفرست، و رحمت بفرست بر نشانه برجسته خودت در میان بندگانت (حضرت مهدی عليه‌السلام ) که به اذن تو دعوت کننده به سوی تو است، و برپا دارنده فرمان تو است، همان فرمانی که از رسول تو (محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله ) به او رسیده است، سلام بر رسول تو و بر آل او باد.

خدایا! هرگاه او (حضرت مهدی عجّل اللّه فرجه) را آشکار ساختی، و عده‌ای را که به او داده‌ای وفا کن، یارانش را به سوی او روانه ساز، و او را یاری کن، و یاری‌کنندگانش را نیرومند ساز، و او را به برترین آرزویش برسان، در خواستش را عطا کن، و به وسیله او (شکوه و عزّت را) در مورد محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله و دودمانش علیهم‌السلام تجدید فرما، پس از آنکه بعد از رحلت پیامبرت، آنها (آل محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله ) را تحقیر کردند و آنها را از مقامشان فرود آوردند، به گونه‌ای که جمعی از آنها کشته شدند و جمعی آواره و در بدر گشتند، و همواره از شرّ دشمنان، در ترس و هراس و ناامنی به سر بردند، و در راه تو مورد آزارها و تکذیب قرار گرفتند، به خاطر تحصیل رضایت و خوشنودی و اطاعت تو، پس در برابر ناگواریهائی که به آنها رسید، صبر و مقاومت کردند، در حالی که از تو خوشنود بودند و در همه موارد و حالاتی که بر آنها وارد می‌شد

الأنوار البهیة، ص: 600

و به آنها آسیب می‌رسید، تسلیم تو بودند.

خدایا! در فرج و ظهور قائم آنها عجّل اللّه فرجه به امر خودت تعجیل فرما، و او را یاری کن، و دینت را به وسیله او حمایت نما، آن دینی که (توسّط منافقان و... )

دستبرد تغییر و تبدیل واقع شد، و به وسیله او (حضرت قائم عجّل اللّه فرجه) آنچه را از دین، بعد از پیامبرت صلى‌الله‌عليه‌وآله نابود شده یا جابجا گشته تجدید و بازسازی و نوسازی فرما!

خدایا! رحمت بفرست بر تمام پیامبران و رسولانی که از ناحیه تو به کمال هدایت نائل شدند، و پیمانهای اطاعت تو را با تو بستند.

خدایا! رحمت بفرست بر آنها و بر روحهای آنها، و جسدهایشان، و سلام و درود و رحمت و برکات خدا بر آنها باد».

آنچه تا اینجا در تاریخ چهارده معصوم علیهم‌السلام در این کتاب به طور اختصار آوردیم، و نمونه‌هائی از شیوه زندگی آنها را خاطر نشان نمودیم، برای مقصود ما کفایت می‌کند، خداوند صاحب توفیق است، و او برای ما کافی، و سرپرست نیکوئی است.

متن این کتاب به قلم «عبّاس بن محمّد رضا قمّی» در شب جمعه آخر ماه رمضان سال 1343 ه ق در مشهد مقدّس، - که سلام بر ساکنانش باد، به پایان رسید.

ترجمه این کتاب، در روز شهادت امام کاظم عليه‌السلام 25 رجب سال 1414 ه ق مطابق با 29 دی سال 1371 ش پایان یافت.

خدایا! این اثر را از مؤلّف و مترجم و ناشر به احسن وجه بپذیر، و به ما و خوانندگان توفیق ده تا از آن بهره‌مند شده و به سعادت ابدی در پرتو الطاف خاصّه چهارده معصوم علیهم‌السلام نائل شویم- آمین.

الحمد للّه ربّ العالمین

الأنوار البهیة، ص: 601