فرشتگان ، خدمتگزارن اهل بیت و دوستان ایشان
قـبـلا ثابت شد ؟ فرشتگان اگر چه موجوداتی پاک و قدسی هستند ، لکن در برابر انبیا به خصوص رسول خدا (ص ) و ائمه معصومین و اولیای الهی سر تعظیم فرو می آورند لذا گـفـتـنـی اسـت کـه جـمـیـع فـرشـتـگـان خـدمـتـگـزاران اهل بیت رسول خدا (ص ) و شیعیان آنها هستند چنان که در حدیث وارد است وقتی امیر المومنین (عـلیـه السـلام ) از حـضـرت سـوال کـرد : شـمـا بـرتـریـد یـا جبرئیل ؟ حضرت بعد از این که برتری خویش را از جمیع ملائکه اعلام کرد ، فرمود :
و ان المـلائکـه لخـدامنا و خدام محبینا .
و تحقیقا فرشتگان خدمتگزاران ما و دوستان ما هستند .
امـام خـمـیـنـی (ره ) در یـن بـاره می یفرماید : این که فرمود : فرشتگان خدمتگزاران ما و خـدمـتـگـزاران دوسـتـان مـا هـسـتـند گواه است بر آن چه گفتیم که عالم با همه اجزا و جـزئیـاتـش و نیروهایی که در عالم است ، چه نیروهای علمی و چه نیروهای عملی - چه کار فـرمـا و چـه کـارگـر - هـمـگـی در اختیار ولی کامل است پس بعضی از فرشتگان ، مانند جـبرئیل و هم ردیف هایش ، از نیروهای علمی و کار فرما هستند ، و بعضی از فرشتگان ردیف قـوای عـمـلی و نـیـروی کـارگـر هـسـتـنـد ، مـانـنـد حـضـرت عـزرائیـل و هم ردیف هایش ، و مانند فرشتگان آسمانی و زمینی که تدبیر امور را به عهده دارند ، و خدنتگزاری فرشتگان برای دوستان آن بزرگواران نیز با تصرف آنان است ، مـانـند آن که اگر از انسان در خدمت جزء دیگر قرار گیرد ، این خدمت با تصرف نفس انجام می گیرد
در کتاب خرائج راوندی از سلمان نقل شده که گفت : در خانه حضرت زهرا (س ) بودم ، دیـدم کـه فـاطمه (س ) نشسته ، در آسیایی پیش روی او است و به وسیله آن مقداری جو را آرد مـی کـنـد : و عـمـود آسیا خون آلود است و حسین (علیه السلام ) (که در آن هنگام کودکی شـیـر خـوار بـود) در یک جانب خانه بر اثر گرسنگی به شدت گریه می کند ، عرض کردم : ای دختر رسول خدا (ص ) ! چندان خود ار به زحمت نیندار و اینک این فضه (کنیز شما) است و در خدمت حاضر است ، فرمود : رسول خدا (ص ) به من سفارش نمود که کارهای خانه را یـک روز مـن انـجـام دهـم و روز دیـگر فضه انجام دهند ، دیروز نوبت فضه بود و امروز نوبت من است سلمان گوید : عرض کردم من بنده آزاد شده شما هستم ، من حاضر به خدمتم ، یا آسیا کردن جو را به عهده من بگذارید ، و یا پرستاری از حسین (ع ) مناسب تر و نزدیگ تـر هـسـتـم ، تو آسیا کردن را به عهده بگیر ، من مقدار از جو را آسیا کردم ، ناگهان ندای نماز شنیدن ، به مسجد رفتم و نماز را به رسول خد اص خواندم و پس از نماز ، جریان را به علی (ع ) گفتم ، آن حضرت گریان برخاست و به خانه رفت ، و سپس دیدیم خندان رسول خدا (ص ) از علت خنده او پرسید ، عرض کرد : نزد فاطمه (س ) رفتم دیدم فاطمه (س ) بـه پـشـت خوابیده ، و حسین (ع ) روی سینه اش به خواب رفته است و آسیا در پیش روی او بـی آن کـه دسـتـی آن را بـگـردانـد ، خـود بـه خـود مـی گـردد رسول خدا (ص ) خندید و فرمود :
یـا عـلی ! امـا عـلمـت ان لله مـلائکـه سـیـاره فـی الارض یـخـدمـون مـحـمـدا و آل مـحمد الی ان تقوم الساعه آیا نمی دانی که برای خدا فرشتگانی است که در زمین گـردش می کنند ، تا به محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله ) خدمت کنند ، و این خدمت آنها تا روز قیامت ادامه دارد
تفاوت خواطر ملکی و شیطانی
امـبـد و سـرچـشـمـه تـمـامـی افـعـال و اعـمـال انـسـان ، هـمـان چـیـزی اسـت کـه ابـتـدا در دل او خـطـور کـرده و پـدیـد مـی آیـد؛ ایـن رغـبـت و مـیـل ، آدمـی را تـحـریـک یـم کـنـد و از مـیـل ، نـیـت و اراد بـر مـی خـیـزد؛ و اراده عضلات را هب حرکت وا نی دارد ، و از حرکت عضلات عمل صادر می شود .
خـطـورات قـبـلی بر دو قسم است : یک قسم خطوراتی است که آدمی را به شر و فساد می کـشـانـد ، و ثـمـره اش ضـرری اسـت کـه هـیـچ خـیـری از آن حاصل نمی شود و قسم دیگر باعث خیر و خوبی است ، آن هم خیری ؟ هیچ ضرری نداشته باشد ، نه خیری که ضررش کمتر از خیرش باشد .
و خـاطـره مـحـمـود و پـسـنـدیـده ای کـه آدمـی را هب خیر دعوت می کند ، ذات اقدس حق توسط فرشتگان به بندگان افاضه می کند به آن آلهام می گویند و آن چه آدمی را بـه شـرر و پلیدی می گشاند به واسطه شیطان است که آن را وسوسه نامیده انـد و بـه لطـفـی کـه دل ر ابـرای آلهـام مـلائکـه و قبول آن آماده می کنند توفیق ، و به حالتی که زمینه را برای و سوسه شیطان و پذیرش آن مهیا می سازد خذلان گویند .
بنابراین ملک آفریده ای است ، که ذات اقدس حق او را بر ای افاضه خیرات که عـلم و کـشـف حـقیقت و وعده به معروف باشد آفریده است و شیطان موجودی است که کارش وعده به شر و امر به فحشا و ترسانیدن آدمی از فقر است ، وقتی که تصمیم به انجام کار خیری بگیرد و قلب آدمی پیوسته بین این دو کشش در نوسان است
پـس قـلب آدمـی خـرگـز خـلی از فـکـر و خـیـال نـیـسـت ، بـلکـه پـیـوسـتـه مـحـل خـطـور خـواطـر و افـکـار مـی بـاشـد پـیـامـبـر اکـرم (ص ) مـی فـرمـایـد : در دل انـسـان دو نـوع از افـکـا و خـواطر وارد می شود : یکی از جانب ملک ، آن افکاری است که مـشـتـمـل بر عزم و اراده به امور خیر و تصدیق امور حقه واقعیه ؛ هر کس این را در وود خود یـافـت ، بـداند که از جانب خداوند بوده و او را ستایش نماید دیگری از جانب شیطان ، آن خـواطری است که مضمن به عزم به امور شر و تکذیب امور حق است هر کس این را در وجود خـود یـافـت ، پـس از شـر شـیطان به خدا پناه برد سپس این آیه را خواند : و شیطان به شما وعده تنگدستی می دهد و به بدکاری وادار می کند
برای تشخیص آلهام از وسوسه باید به نشانه های آنها دقت کرد ، این علایم عبارت است از :
1- مـانـنـد عـلم و یـقـیـن کـه از جـانـب راسـت نـفـس حـاصـل مـی شـود ، و در مفابل آن شهوات و هوی که از جانب چپ پدید می آید .
2- مثل نظر و تامل در آیات آفاق جهان و انفس آدمیان که با نظم و استواری بر قرار است و شـک و اوهـام را از دل مـی زدایـد ، و مـعـرفـت و حـکـمـت را در مقابل آن ، اندیشه و نظر از روی اشتباه و غفلت و روگرداندن است که موجب پیدایش شبهه هـا و وسوسه ها در واهمه و متخلیه می شود ، و این بر جانب چپ نفس است به این ترتیب ، آیـات مـحـکـمـات بـه مـنـزله کلائکه مقدس و عقول و نفوس کلی است و مبادی علوم یعینی می بـاشـد ، مـتـشـابـهـتـات آمیخته با وهم به منزله شیاطین و نفوس و وهم انگیز است و مبادی و مقدمات سفسطه می باشد .
3- مـثـل اطـاعـت رسـول بـرگـزیـده و ائمـه اظـهـار؛ و در مـقـابل آن ، اهل حجود و انکار و طرفداران تعطیل و تشبیه
و کافران قرار دارند پس هر کسی که راه هدایت را بپیماید ، به منزله ملائکه مقدس و آلهام کنند خیر است ، هر که راه گمراهی ار بپوید ، همچون شیاطین گمراه کننده شر می رساند .
4- مثل تحیق علوم و ادراکاتی که درباره موضوعات عالی و موجودات شریف است ، مانند علم بـه خـدا و مـلائکـه و پـیـامبران او و روز رساخیر و بر پا ایستادن خلایق در پیشگاه خدای تـعـالی و حـضـور مـلائکـه و انـبـیـا و شـهـدا و صـالحـان ؛ در مقابل آن ، تحصیل علوم و ادراکاتی که از قبیل حیله و خدعه و سفسطه است ، و فرو رفتن در امـور دنـیـا و مـحـسـوسات علوم اول شبیه ملائکه روحانی و جنود رحمانی است که ساکنان عالم ملکوت و آسمانی می باشند ، و علوم دوم شبیه است به شیاطین مطرود ار ددرگاه اله و مـمـنوع از ورود به آسمان ها و محبوس در ظلمت ها که در دنیا از ارتقا و در آخرت از بهشت و نعمت های آن محروم اند
خاتمه
آیاتی چند درباره فرشتگان
1- نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان آسمانی و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آورد
2- هـمـه مـومـنـان ، بـه خـدا و فـرشـتـگـانـش و کـتـابـهـای آسـمـانـی و رسـولان او ایـمـان دارند
3- کـسـی کـه دشـمـن خـداونـد و فـرشـتـگـان و پـیـامـبـران او و جبرئیل و میکائیل باشد ، خدا نیز دشمن کافران است
4- فـرشتگان و صاحبان دانش شهادت و یگانگی و توحید خدا می دهند
5- کسی کـه به خدا و فرشتگان او و کتاب های آسمانی و پیامبرانش و روز واپسین کافر شود در گم راهی افتاده است
6- دربـاره حـقـانـیـت آن چـه بـر پیامبر اسلام ناز گشته ، نخست خداوند و سپس فرشتگان شهادت می دهند
.
7- فـرشـتـگـان از تـرس پـروردگـار بـه طـور دایـم بـه تـسـبـیـح ذات اقـدس او استغال دارند
.
8- و چون پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمین خلیفه ای می آفرینم ، گفتند : آیا کـسـی را مـی آفـریـنـی کـه در آن جـا فـسـاد کـنـد و خـون هـا بـریـزد ، و حـال آن کـه مـا هـب ستایش ، وتسبیح می گوییم و تو را تقدیس می کنیم ؟ گفت : من آن دانم کـه شـمـا نـمـی دانید و نام ها را به تمامی به آدم بیاموخت سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد
.
9- و بر فرشتگان گفتیم : آدم را سجده کنید همه سجده کردند جز ابلیس
. 10- فرشتگان به خدای خود همانند سایر جننبدگان که در آسمان ها و زمینند ، سجده می کنند و تکبر نمی ورزند
.
11- خدا از ماین فرشتگان و مردمان رسولانی بر می گزیند
.
12- خـداونـد فـرشـتـگـان را فـرسـتـادگـانـی قـرار داد کـه دارای بـال هـای دو گـانـه و سـه گـانـه و چـهار گانه اند و او هر چه بخواهد در آفرینش می افزاید
.
13- خداوند فرشتگان را همراه روح - به فرمان خویش - بر هر بنده ای که بخواهد فرو می فرستند
.
14- فـرشـتگان چون ارواح مومنان پاک را می گیرند ، نخست بر آنهاسلام و تحیت عرضه دارند
.
15- اگـر بـیـنـی آن زمـان را کـه فـرشـتـگـان جـان کافران می ستانند ، و به صورت و پشتشان می زنند و می گویند : عذاب سوزان را بچشید
.
16- آنـانـی کـه اعـتـراف بـه تـوحـیـد خـدا کـرده انـد و بـر ایـن ایـمـان استوار مانده اند ، فـرشـتـگـان بـه هـنـگـام مرگ نازل می شوند که اندوه بر خود راه ندهید ، و برشم بهشت موعود بشارت باد
.
17- فرشتگانی وقتی که ارواح ستمگران را می گیرند ، نخسین سوالشان است که در چه حالی زندگی می کردید ؟
18- اگـر بـبـینی در آن حال که ظالمان را سکرات مرگ فرا می گیرد ، فرشتگان دست ها به سوی آنها می گشایند که : روان خود را از کالبد خارج سازید
.
19- زکـریـا هـنـگـامی که در محراب عبادتش مشغول نماز بود ، فرشتگان ندایش دادند : خدا تو را یحیی بشارت می دهد
.
20- و فرشتگان گفتند : ای مریم ! خدا تو را بر گزید و پاکیزه ساخت و بر زنان جهان برتری داد
.
21- فـرشـتـگـان گـفـتند : ای مریم ! خدا تو را به کلمه خود بشارت می دهد؛ نام او مسیح ، عیسی پسر مریم است
.
22- بـر آنـان کـه کـافـر بـودنـد و در کـافـری مـردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد
.
23- مـا فـرشـتـگـان را جـز بـه حـق نـازل نـمـی کـنـیـم و در آن هـنـگـام دیـگـر مـهـلتـشـان ندهند
.
24- فـرشـتـگـان و روح در شـب قـدر بـه دسوتر پروردگار درباره هر امری از مقدرات فرود می آیند ، سلام گویند و این عمل تا طلوع سبح صادق ادامه یابد
.
25- خـداونـد و فـرشـتگانش بر شما درود می فرستند ، تا شما را از تاریکی و انحراف به سوی نور علم و ایمان در آورند
.
26- فـرشـتـگـان هـمـراه خـداونـد بـه پـیـامـبـر (صـلی الله عـلیـه وآله ) درود مـی فرستند
.
27- و بـه یـاد آر آن گاه که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد : من با شمایم شما مـومـنـان را بـه پـایـداری واداریـد مـن در دل هـای کافران بیم خواهی افکند و بر گردن هایشان بزنید و انگشتانشان را قطع کنید
.
28- چه بسیار فرشتگان در آسمانند که شفاعتشان هیچ سود ندهد ، مگر از آن پس که خدای برای هر که خواهد رخصت دهد و خشنود باشد
29- بگو : فرشته مرگ که موکل بر شما است ، شما را می میراند
30- خـداونـد و جـبـرئیـل و نـیـکان مومنان و فرشتگان دیگر یاوران او (پیامبر (صلی الله علیه وآله ) هستند
.
31- در روز قیامت فرشتگان همراه روح صف خواهند کشید
.
32- فـرشـتـگـان هـمـراه روح در روزی کـه طـولش پـنـجـاه هـزار سال باشد ، به سوی خداوند بالا روند
.
33- آیـا ایـنـان مـنـظـر آن هـسـتـند که خدا با فرشتگان در زیر سایبانی از ابر نزدشان بیاید و کار یک سر شود ؟
34- در آن روز خـواهـی دیـد کـه فـرشـتـگـان اطراف عرش الهی را احاطه کرده و تسبیح و تحمید بر زبان دارند
35- فرشتگان در آن روز در اطراف آسمان ها خواهند بود و عرش حق را هشت نفر از آنها بر فرازشان حمل خواهند کرد
.
36- آن وحـشـت بزرگ غمگینشان نکند و فرشتگان به دیدارشان آیند ؟ این همان روزی است که به شما وعده داد بودند
.
37- فـرشـتـگـان در آن روز از هـر دری بـهـشـتـیـان در آیـنـد و سـلام و تـحـیت و شاد باش گویند
) .
38- نـوزده فـرشـتـه بـر آتش دوزخ موکلند و جز فرشتگان احدی را بر اداره امور دوزخ قرار ندادیم
.
39- فـرشـتـگـانی درشت گفتار و سخت گیر بر آتش جهنم موکلند و فرمان حق را درباره شکنجه دوزخیان به هیچ گونه مخالفت نکنند و بی درنگ اجرا کنند
.
40- مـشـرکـان فـرشـتـگـانـی که مخلوق و بندگان خداونداند زن پنداشتند آیا به هنگام خاقتشان آن جا حاضر بودند ؟
41- فـرشـتـگـان بـه هـنـگـام مـصـایـب و سختی ها به اذن خداوند به مدد و کمک انسان می آیند
42- چـگـونه اند (مرتدان ) آن گاه که فرشتگان آنها را می میرانند و به صورت و پشت هایشان می زنند ؟
43- آنان (فرشتگان ) بندگان گرامی خدایند ، در سخن بر او پیشی نمی گیرند و به فرمان او کار می کنند
.
44- و مـا روح را نـزدش (مـریـم ) فـرسـتـادیـم و چـون انـسـانـی تـمـام بـر او نـمـودار شد
.
45- فرشتگان پیوسته مشغول تسبیح و تقدیس حقند
.
46- گروهی از فرشتگان حافظ انسان از خطرات و حوادثند
.
47- گروهی از آنها مامور عذاب و مجازات اقوام سرکش و طغیان گراند
48- گروهی از آنها مراقبان اعمال و رفتار و گفتار بشرند
49- آنان مقامت مختلف و مراتب متفاوت دارند ، بعضی همیشه در رکوع اند و بعضی همیشه در سجودند
.
50- خـداونـد جـبرئیل را به پنج وصف توسیف فرموده است : رسولی بزرگوار ، نیرومند در نزد خداوند ، صاحب مکانت ، مورد اطاعت فرشتگان و امین
.
51- قـرآن تـوسـط روح الامـیـن (جـبـرئیـل ) از جـانـب خـدا بـر قـلب رسول خدا لقا می شود
.
52- عده ای از فرشتگان ، ملائکه رحمت حق تعالی هستند
53- عده ای از آنها تحت فرمان جبرئیل ، امین وحی ، فرشتگان پیام آور هستند
.
54- گروهی که بر تمام اعمال انسان و حتی کلام او گواهند
.
احادیثی درباره فرشتگان
ابراهیم و فرشته مرگ
امـیـر المـومـنـین (علیه السلام ) فرمود : چون خدای تبارک و تعالی خواست روح ابراهیم را بـگیرد ، ملک الموت را فرو فرستاد ، ملک الموت گفت : ای ابراهیم ! درود بر تو ، او جواب داد و فـرمـود : بـرای دعـوت آمـدی یا برای نرگ ؟ گفت : برای مرگ و باید اجابت کنی ابراهیم (ع ) گفت : آیا دیده ای که دوستی ، دوست خود را بمیراند ؟ ملک الموت بر گشت و بـرابـر خـدای - عـزوجـل - ایـسـتـاو و عـرض کـرد ، مـعـبـودا ! شـنـیـدی خلیل ، وابراهیم چه گفت ؟ خطاب رسید : برو به او بگو : آیا دیده ای که دوستی ، ملاقات دوست را دب بدارد ؟ به راستی که هر دوستی خواهان ملاقات دوست خود است(454) .