حقیقت (عصمت فرشتگان ) در قرآن کریم نیز بیان شده اسـت و ضـمـن اشـاره بـه آیـه 26 و 27 سـوره انـبـیـاء ، بـه آیـه ذیـل تـمـسـک مـی کـنـد : فـانایـتـکـبـروا فـالذیـن عـنـد رکـب یـسـبـحـون له بـاللیـل و النـهـار و هـم لا یـسـئمون
و اگر کافران (از پرستش خدا) تکبر ورزنـد ، فـرشـتـگـانـی کـه نـزد خـداونـدانـد ، شـب و روز بـی هـیـچ خـسـتـگـی و ملال به تسبیح و طاعت او هستند .
چـون افـعـال آنـهـا آگـاهـانـه انـجـام مـی شـود و روشـن اسـت کـه اگـر در آنـه مـاده ای که حـامـل قوه و امکان است ، باشد و صدور آن افعال از آنها اختیاری و نسبتش به وجود و عدم ، یـکـسـان خـواهـد بـود ، نه آن که ساختمان وجودشان بر طاعت بنا شد باشد ، و هم چنین به وسـیـله طاعتشان مستحق دریافت پاداش بیشتری می شدند ، با آن که فرشتگان کارگزار ، بـرای هـمـیـشـه پـیـش از دنـیـا و در دنـیـا آخـرت و نیز در بهشت و دوزخ ، کارگزار خواهند بود
آیا فرشتگان می خوردند و می آشامند ؟
دیـگـر از اوصـاف و خصوصیات فرشتگان که در احادیث بدان اشاره شده و از نظر عقلی نیز با نوع خلقت ایشان مطابقت دارد این است که ، فرشتگان غذا نمی خورند و نمی آشامند و قوت و غذای آنها ذکر و تسبیح و تقدیس و عبادت خداوند است ، چنان که امام صادق (علیه السلام ) فرموده است :ان الملائکه لا یاکلون و لا یشربون و لا ینکحون ، و انما یعیشون بـنـسیم العرش
همانا فرشتگان نه می خوردند و نه می آشامند و نه ازدواج می کنند ، ایشان به نسیم عرش زنده اند .
نـیـز حـضـرت زین العابدین (علیه السلام ) در کتاب شریف صحیفه سجادیه به خداوند سـبـحـان عـرضه می دارد : و درود فرست بر اصناف گوناگون فرشتگان که برای خـود اخـتـصـاص داده ای (جز طاعت و بندگی تو کاری ندارند) و آنان را با تقدیس خود از خـوردنـی و آشـامـیـدنـی بـی نـیـاز کـرده ای و در درون طـبـقـه هـای آسـمـان هایت جا داده ای
.
خـداونـد در قرآن کریم می فرماید : و لقد جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری قالوا سلاما قـال سـلام فـمـا لبـث ان جـاء یـعـجـل حـنـیـذ فـلمـا رءاایـدیـهـم لا تصل الیه نکرهم واو جس منهم خیفه قالوا لا تخف انا ارسلنا الی قوم لوط
و آن گـاه فـرسـتـادگـان مـا (فـرشـتـگـان ) بـر ابـراهـیـم خـلیـل بـه سـلامتی بشارت آوردند و او را سلام گفته و از او پاسخ سلام شنیدند آن گاه ابراهیم چون فرشتگان را به کل بشر دید و مهمان پنداشت ، بر آنها از گوشت گوساله کـبـابـی مـهـیـا کـرد و چـون ابـراهـیـم دیـد کـه آنـان بـه طـعـام دسـت دراز نـمـی کـنـنـد در حال از آنها دلش متوحش و بیمناک گردید ، آنان حس کرده و گفتند : مترس که ما فرستاده خدا به قوم لوط می باشیم .
در این آیه خداوند فرشتگان را رسولان الهی معرفی کرده و می فرماید : ملائکه غذا نمی خـورنـد امـا در ابـتـدای بـاب هجدهم سفر تکوین تورات آمده است : ابراهیم به سوی رمه شـتـافـت و گـوسـاله نازک خوب گرفته به غلام خود داد تا به زودی آن را طبخ نماید ، پس کره و شیر و گوساله ای را که ساخته بود گرفته پیش روی ایشان گذاشت و خود در مـقـابـل ایـشـان زیـر درخـت ایـسـتـاد تا خوردند و این سخن خود دلیلی است بر تحریف تـورات ؛ چـه ایـن که رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) می فرماید : ملائکه از طعام دنیا نـمـی خـورنـد و نمی آشامند بلکه در خبری ، که در جلد چهارم بحار الانوار مجلسی آمده ، بـه ابـن اسـلام مـی فـرمـایـد : طـعـام تـسـبـیـح و شـرابـهـم تـهـلیـل زیـرا آنـهـا اجـسـام مـادی و جـسـمـانـی نیستند ، بلکه ارواح نورانی و از عالم مـجـرداتـنـد کـه در نـظـر ابـراهـیـم خـلیـل بـه صـورت بـشـر متمثل شده اند .
البـتـه شـایـد تـسـبـیـح آنـان اعـم از ذکـر لسـانـی بـاشـد ، بـلکـه شامل هر گونه اظهار کمال و جمال حق خواهد بود و تعبیر از تسبیح به طعام و تقدیس به شـراب در بـعـضی روایات برای این است که ، تسبیح تنزیه ذات است و تقدیس تنزیه صفات که اول با طعام و ثانی با شراب مناسب است
.
آیا فرشتگان می خوابند ؟
از جـمـله مسائل مهمی که در مورد اوصاف ملائکه مطرح شده این است که ، آیا فرشتگان هم مـی خـوابـنـد ؟ و در صـورت خـوابـیـدن ، چـگـونـه ؟ آیـا مـثل انسان می خوابند ؟ و یا این که اصلا خواب در آنها راه دارد ؟ امیر المومنین (علیه السلام ) در نـهج البلاغه درباره اوصاف ملائکه می فرماید :لا بغشاهم نوم العیون ، و لا سهو العـقـول ، و لا فتره الابدان
نه خواب به دیدگان آنها (فرشتگان ) راه می یـابـد ، و نه خطایی در خردشان ، و نه سستی در وجودشان از این فقره خطبه ثابت می شـود کـه فـرشـتگان ابدا خواب و سستی و سهو و نسیان ندارند؛ زیرا خواب و خستگی و سـهـو و نـسـیـان بـرای بـشـر است که اسیر ماده و جسم عنصری است و محتاج به تغذیه و لوازم طـبـیعت حیوانی اما فرشتگان عالم قدس ، از این اوصاف مبرا و از لوازم قوای مادی حیوانی منزهند این بیانی است که جمیع شارحان کلام حضرت علی - سلام الله علیه - بر آن صـحـه گـذاشـتـه انـد از جـمـله ابن میثم و ابن ابی الحدید که در شرح نهج البلاغه چـنـیـنـی دلیـل آورده انـد : فـرشتگان نمی خوابند همان طور که نمی خورند و نمی آشامند؛ زیرا خواب از توابع طبع و مزاج است و فرشته مزاج ندارد .
بـعـضـی اشـکـال کـرده و گـفـتـه انـد : ایـن مـطـلب بـا ظـاهـر بـا قـول خـداونـد که می فرماید :لا تاخذه سنه و لا نوم
؛ هرگز او را کسالت و خواب (حالت چرت و خماری ) نگیرد چه رسد به این که به خواب رود ، منافات دارد؛ چـه ایـن که حق سبحانه با این حالت ، خود را مدح فرموده است لذا شایسته نیست که کسی در این حالت به خدا مشارکت داشته باشد .
بـعـضی از محققین به این اشکال جواب داده اند که : ملائکه را حالت چرت و کسالت خواب مـی گـیـرد نـه ایـن کـه به خواب بروند و این که به خداوند خود را مدح کرده به لحاظ مـجـمـوع سنه و نوم است نه هریک به تنهایی لذا اگر چه نمی توان خـواب را بـه ایشان نسبت داد؛ چون همواره به تسبیح و تقدیس حق تعالی مشغولند و و امر الهـی را امـتـثـال مـی کـنـنـد ، لکـن خـواب از احـوالی اسـت کـه قـابـل اتـصـاف بـه مـلائکـه مـی بـاشـد؛ زیـرا بـه هـر حال ، آنها نیز ممکن الوجود و از مخلوقات خداوند هستند .
در اخبار وارد است که داوود بن عطار گوید : یکی از اصحاب ، پرسید : مرا خبر بده که آیا فـرشـتـگـان مـی خـوابـنـد ؟ گـفـتـم : نـمـی دانـم ، گـفـت : خداوند می فرماید :یسبحون اللیـل و النـهـار لا یـفـترون
؛ شب و روز خدا را تسبیح می گویند و دچار سستی نمی شود قرار شد من نزد امام صادق رفته و این مساله را بپرسیم وقتی پرسیدم ، فـرمـود : هیچ زنده ای نیست جز این که یم خوابد و فقط خداست که خواب ندارد اما ملائکه مـی خـوابـنـد ، گـفـتـم : خـداونـد مـی فـرمـایـد :یـسـبـحـون اللیل و النهار لا یفترون
فرمود : نفس هایشان تسبیح است
.
فتره یعنی امتناع کردن از اظهار امر و نهی لذا معنی بیان حضرت: لا یغشاهم نـوم العـیـون
، این است که آن گونه که دیگران را خواب فرا می گیرد و حـواس ظاهری از افعال و کارهایشان معطل می شود ، نمی خوابند تا موجب غفلت از تسبیح و تقدیس آنان شود .
نـیـز در روایـتـی از امـام صـادق (علیه السلام ) درباره فرشتگان پرسیدند که ، آیا می خـورنـد و مـی آشامند و نکاح می کنند ؟ حضرت فرمود : خیر ، ایشان به نیسم عرش زندگی مـی کـنـند و گفته شد : علت خوابشان چیست ؟ فرمود : برای این که فرق است بین ایشان و خـداونـد - عـزوجـل - زیـرا آن کسی که هرگز او را هم خواب سبک و هم خواب سنگین نگیرد ، فقط خداست
.
از آن چـه گـذشـت می توان نتیجه گرفت که چون فرشتگان موجوداتی جسمانی نیستند و ماده در آنها راه ندارد ، قطعی است که مانند انسان خواب ندارند و این مساله ای است که کتاب ، سـنـت و عـقـل بر آن صحه می گذارد اما با جمع سخن امیر بیان می فرمود : لا یغشاهم نوم العیون و حدیث امام صادق (علیه السلام ) که می فرمود : می خوابند ، اما نفس هـایـشان تسبیح است می توان گفت : ممکن است ملائکه را حالت خواب سبک بگیرد به طـوری کـه هـیـچ گـاه بـا ایـن حـالت تـسـبـیـح و تـقـدیـس حـضـرت حـق غـافـل نـشـده و شـب و روز بـه پـرسـتـش و امـتـثـال اوامـر او مـشـغـول بـاشـنـد ، چـنـان کـه دربـاره صـفـات پـیـامـبر (صلی الله علیه وآله ) آمده که از خـصـوصـیـات آن حـضـرت ایـن بـود کـه ، چشمانش می خوابید ولی قلبش بیدار بود و در انـتـظـار وحی الهی به سر می برد
، پس خواب اگر چه برای او پیش آید ، هیچ گـاه او را از مـراقـبـت پـروردگـارش مـعـطـل نـمـی گـذارد ولی دیـگـران را مـعـطـل مـی کند به عبارت دیگر ، مراد از خواب فرشتگان چیزیی است شبیه این روایت که امـام عـلی (عـلیـه السـلام ) فـرمـود : مـردم در خـواب انـد و چـون بـمـیـرنـد بـیـدار شـونـد
، لذا خـوابشان مانند خواب چشم ها و غفلت نیست ، بلکه حالتی است که در مقایسه با آن چه خداوند سبحان بر آن است ، مانند خواب در مقایسه با بیداری است ؛ زیرا کسی که فاقد چیزی است ، نسبت به آن در خواب می باشد .