کار در قانون دین و نظام تشریع
امام رضاعليهالسلام
:
«...الَّذی یطْلُبُ مِنْ فَضْلٍ یکُفُّ بِهِ عِیالَهُ اَعْظُمُ اَجْراً مِنَ الْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ
».
«آن کس که (با کار و عمل) در جستجوی مواهب زندگی، برای تأمین خانواده ی خویش است، پاداشی بزرگتر از مجاهدان راه خدا دارد.»
امام، در این روایت به ارزش تشریعی کار اشاره می کنند. با توجه به ضرورت تکوینی و طبیعی آن، ضرورت و وجوب تکلیفی و شرعی نیز روشن می گردد. انسان با توجه به معیارهای
دین، مکلف است از قانون آفرینش سرپیچی نکند، تا دچار پیامدهای ویرانگر آن نگردد. نظام تشریع و باید و نبایدهای قانونی اسلام، با نظام تکوین و سنتهای آفرینش هماهنگ است.
برای اهمیت حیاتی که کار دارد تعالیم دیگری را نیز در این زمینه می آوریم:
پیامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
: از پیامبر اکرم پرسیده شد:
کدام کسب انسان پاکیزه تر است؟ فرمود: کار کردن مزد با دست خود.
پیامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
: هر کس از دسترنج خود بخورد، مثل برق از پل صراط خواهد گذشت.
یکی از مهمترین چیزهایی که شارع اسلام برای ایجاد رغبت به کار... مطرح کرده است تصریح به این مطلب است که دعای آدم بیکار... مستجاب نمی شود.
پیامبر اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم
: دسته هایی از امت من دعایشان مستجاب نمی شود... و یکی مردی که در خانه اش می نشیند و می گوید:
پروردگارا روزی مرا برسان.
از اینرو، می نگریم که رهبران الهی و پیامبران و جانشینانشان بدون استثنا کار می کردند، قرآن کریم درباره ی برخی از آنان چنین می گوید:
(
وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى * قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى
)
«ای موسی! این چیست در دست تو؟ گفت:
این عصای من است که به آن تکیه می کنم، و برای گوسفندانم با آن از درختان برگ فرو می ریزم، و نیازهایی دیگر را نیز با آن برطرف می کنم.»
(
وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ
)
.
«صنعت زره سازی را برای شما به او (داوود پیامبر) آموختیم، تا در جنگهایتان شما را از آسیب دشمنان حفظ کند، آیا شکرگزار خواهید بود؟»
پیامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
: به روایت امام باقرعليهالسلام
، خداوند بزرگ، در آن هنگام که آدم را از بهشت به زمین فرود آورد، به او فرمان داد تا با دست خود زراعت کند، و... از دسترنج خویش بخورد.
الامام علی
عليهالسلام
:
«
أوحی الله عزوجل الی داود
عليهالسلام
، انک نعم العبد، لولا أنک تأکل من بیت المال و لا تعمل بیدک شیئا، قال: فبکی داود
عليهالسلام
أربعین صباحا، فأوحی الله الی الحدید أن لن لعبدی داود. فالان الله عزوجل له الحدید، فکان یعمل کل یوم درعا فیبیعها بألف درهم. فعمل ثلاث مئة و ستین درعا، فباعها بثلاث مئة و ستین ألفا، و استغنی عن بیت المال
»
.
امام علیعليهالسلام
:
«خدای بزرگ به داوودعليهالسلام
وحی فرستاد که تو، اگر از بیت المال نمی خوردی و با دست خود کار می کردی، بنده ی خوبی بودی... داوود چهل روز گریست، آنگاه خدا به آهن وحی (اشاره) کرد، که در دست بنده ی من داوود نرم باش. بدینسان، خدای بزرگ آهن را برای او نرم کرد، و او هر روز یک زره می بافت و به هزار درهم می فروخت. سیصد و شصت زره بافت و آنها را به سیصد و شصت هزار درهم فروخت و از بیت المال بی نیاز شد.»
در احادیث آمده است که: «هزینه ی زندگی سلیمان بن داوودعليهالسلام
، از فروش زنبیل هایی بود که از پوست (لیف) درخت خرما با دست خود می بافت».
الامام علی
عليهالسلام
:
«أَنَّهُ لَمَّا كَانَ يَفْرُغُ مِنَ اَلْجِهَادِ يَتَفَرَّغُ لِتَعْلِيمِ اَلنَّاسِ وَ اَلْقَضَاءِ بَيْنَهُمْ فَإِذَا فَرَغَ مِنْ ذَلِكَ اِشْتَغَلَ فِي حَائِطٍ لَهُ يَعْمَلُ فِيهِ بِيَدِهِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ ذَاكِرُ اَللَّهِ جَلَّ جَلاَلُهُ
».
امام علیعليهالسلام
چون از جهاد فراغت می یافت، به کار تعلیم مردمان و داوری کردن در مرافعات ایشان می پرداخت؛ و چون از این یک فارغ می شد، در باغچه ای که داشت با دست خود به کار مشغول می گشت و با وجود این، در حال ذکر بود.
الامام علی
عليهالسلام
:
«جُعْتُ يَوْماً بِالْمَدِينَةِ جُوعاً شَدِيداً فَخَرَجْتُ أَطْلُبُ اَلْعَمَلَ فِي عَوَالِي اَلْمَدِينَةِ فَإِذَا أَنَا بِامْرَأَةٍ قَدْ جَمَعَتْ مَدَراً فَظَنَنْتُهَا تُرِيدُ بَلَّهُ فَأَتَيْتُهَا فَقَاطَعْتُهَا عَلَيْهِ كُلُّ ذَنُوبٍ عَلَى تَمْرَةٍ فَمَدَدْتُ سِتَّةَ عَشَرَ ذَنُوباً حَتَّى مَجِلَتْ يَدَايَ ثُمَّ أَتَيْتُ اَلْمَاءَ فَأَصَبْتُ مِنْهُ ثُمَّ أَتَيْتُهَا فَقُلْتُ بِكَفِّي هَكَذَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَ بَسَطَ اَلرَّاوِي كَفَّيْهِ وَ جَمَعَهَا فَعَدَّتْ لِي سِتَّ عَشْرَةَ تَمْرَةً فَأَتَيْتُ اَلنَّبِيَّ
صلىاللهعليهوآلهوسلم
فَأَخْبَرْتُهُ فَأَكَلَ مَعِي مِنْهَا
»
امام علیعليهالسلام
:
«روزی در مدینه سخت گرسنه شدم، برای پیدا کردن کار به محله های بالای مدینه رفتم، در آنجا زنی را دیدم که کلوخهایی را جمع کرده بود و فکر کردم که می خواهد با آنها گل درست کند، نزدیک او رفتم و طی کردم که برای هر دلو آب که از چاه بکشم یک دانه ی خرما به من بدهد؛ چون شانزده دلو کشیدم، دستم تاول زد.
پس به لب آب رفتم و دستم را شستم آنگاه به نزد آن زن رفتم و دستم را جلو بردم، او شانزده دانه خرما به من داد. من نزد پیامبرصلىاللهعليهوآلهوسلم
آمدم و او را از آنچه گذشته بود آگاه کردم، پیامبر با من از آن خرماها خورد.»
الامام علی
عليهالسلام
:
«كَانَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ
عليهالسلام
يَضْرِبُ بِالْمَرِّ وَ يَسْتَخْرِجُ اَلْأَرَضِينَ... وَ إِنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ
عليهالسلام
أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ مَالِهِ وَ كَدِّ يَدِهِ
».
امام علیعليهالسلام
- به روایت امام جعفر صادقعليهالسلام
:
«امیرالمؤمنینعليهالسلام
بیل می زد و شخم می کرد (و آب از زمین بیرون می آورد)... امیرالمؤمنینعليهالسلام
از مال و دسترنج خود هزار برده آزاد کرد.»
الامام علی
عليهالسلام
:
«
فیما رواه الامام الصادق: کان امیر المؤمنین
عليهالسلام
یحتطب و یستقی و یکنس، و کانت فاطمة تطحن و تعجن و تخبز
»
امام علیعليهالسلام
- به روایت امام صادقعليهالسلام
: امیرالمؤمنینعليهالسلام
هیزم جمع می کرد، و آب از چاه بالا می کشید، و به جاروب کردن خانه می پرداخت، و فاطمه «سلام الله علیها» گندم با دستاس آرد می کرد و آن را خمیر می کرد و نان می پخت.
از امیرالمؤمنینعليهالسلام
، در این خصوص، نمونه هایی فراوان نقل شده است.
الامام الصادق
عليهالسلام
:
«عَبْدِ اَلْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: اِسْتَقْبَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ
عليهالسلام
فِي بَعْضِ طُرُقِ اَلْمَدِينَةِ فِي يَوْمٍ صَائِفٍ شَدِيدِ اَلْحَرِّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ حَالُكَ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَرَابَتُكَ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ
صلىاللهعليهوآلهوسلم
وَ أَنْتَ تُجْهِدُ نَفْسَكَ فِي مِثْلِ هَذَا اَلْيَوْمِ فَقَالَ «يَا عَبْدَ اَلْأَعْلَى خَرَجْتُ فِي طَلَبِ اَلرِّزْقِ لِأَسْتَغْنِيَ بِهِ عَنْ مِثْلِكَ
».
امام صادقعليهالسلام
- عبد الأعلی آل سام می گوید:
«در یکی از کوچه های مدینه: در روزی تابستانی و گرم، با امام صادقعليهالسلام
رو به رو شدم و عرض کردم: فدایت شوم! با مقامی که نزد خدای بزرگ، و با خویشاوندیی که با رسول خدا داری، چرا در چنین روزی داغ، این اندازه خود را آزار می دهی (و برای خود تلاش می کنی)؟ فرمود: ای عبد الاعلی! در طلب روزی از خانه بیرون آمده ام، تا با این کار، از امثال تو بی نیاز باشم.»
الامام الصادق
عليهالسلام
:
«
أبوعمرو الشیبانی قال: رأیت أباعبدالله
عليهالسلام
و بیده مسحاة، و علیه ازار غلیظ، یعمل فی حائط له، و العرق یتصاب عن ظهره، فقلت، جعلت فداک! أعطنی أکفک. فقال لی: انی أحب أن یتأذی الرجل بحر الشمس فی طلب المعیشة
».
امام صادقعليهالسلام
- ابوعمرو شیبانی می گوید:
«امام صادقعليهالسلام
را دیدم که بیلی در دست و پوششی درشت بر تن داشت، و در باغچه ای که متعلق به خود او بود کار می کرد، و عرق از او فرو می ریخت. عرض کردم: فدایت شوم! بیل را به من بده تا به جای تو کار کنم. فرمود: من چنان دوست دارم که شخص، در گرمای آزار دهنده ی آفتاب، برای به دست آوردن نیازهای زندگی کار کند و رنج ببیند.»
الامام الصادق
عليهالسلام
:
«أبوبصیر قال: سمعت أباعبدالله
عليهالسلام
یقول: انِّي لَأعمَلُ فِي بَعضِ ضِياعِي حَتَّي أعرَقَ و إنَّ لي مَن يَکفِينِي لِيَعلَمَ اللهُ عَزَّ و جَلَّ أنِّي أطلُبُ الرِّزقَ الحَلالَ
».
امام صادقعليهالسلام
- ابوبصیر می گوید:
از امام صادقعليهالسلام
شنیدم که می فرمود: من در بعضی از زراعتهایم چندان کار می کنم که عرق از من بریزد، با اینکه کسی را دارم که به جای من کار کند، لیکن می خواهم که خدای عزوجل بداند که من خود برای طلب روزی حلال کار می کنم.
الامام الکاظم
عليهالسلام
:
«
عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: رَأَيْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ
عليهالسلام
يَعْمَلُ فِي أَرْضٍ لَهُ قَدِ اِسْتَنْقَعَتْ قَدَمَاهُ فِي اَلْعَرَقِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيْنَ اَلرِّجَالُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ قَدْ عَمِلَ بِالْيَدِ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ مِنْ أَبِي فِي أَرْضِهِ فَقُلْتُ وَ مَنْ هُوَ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ
صلىاللهعليهوآلهوسلم
وَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ
عليهالسلام
، وَ آبَائِي كُلُّهُمْ كَانُوا قَدْ عَمِلُوا بِأَيْدِيهِمْ وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ اَلنَّبِيِّينَ وَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ اَلصَّالِحِينَ
».
امام کاظمعليهالسلام
- علی بن ابی حمزه، از پدرش نقل می کند که گفت:
ابوالحسن (امام موسی کاظم)عليهالسلام
را دیدم که در زمینی متعلق به خودش کار می کرد، و پاهای او غرق عرق شده بود. عرض کردم: فدایت شوم! کارگرانت کجایند! فرمود: ای علی! کسانی با دست خود در زمین خویش کار کردند که از من و پدرم بهتر بودند.
گفتم: کدام کسان؟ فرمود: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم
و امیرالمؤمنینعليهالسلام
و همه ی پدرانم، که با دست خود کار می کردند. با دست خود کار کردن کار پیامبران و رسولان و اوصیا و صالحان است.
در این باره از پیامبران و اوصیای ایشان احادیثی فراوان رسیده است.