گفتار پيغمبر اسلام درباره حضرت حجت
1- انس ابن مالك ميگويد پيغمبر اكرم فرمودند كه ما فرزندان عبدالمطلب سرور اهل بهشت هستيم من و حمزه و علي ص و جعفر و حسن و حسين و مهدي. 2- ترمزي اهلي مينويسد. كه پيغمبر فرمودند (دنيا تمام نميشود تا از اهل بيت من كسي سلطنت نمايد كه نامش با نام من يكسان شود. 3- انس بن مالك در كتاب سنن صفحه 269 جلد دوم مينويسد كه پيغمبر فرمودند. (مطالبي كه در بالا ذكر شده.) مأخذش اين است (اين شخص رئيس فرقه مالكي است و شيعه نيست). 4- ابيداود در كتاب صحيح صفحه 28 جلد دوم مينويسد پيغمبر اسلام فرمودند. مهدي از اهل بيت من بايد قيام كند كه نامش با نام من يكسان است تا دنيا تمام شود. 5- احمد بن حنبل مينويسد رسول اكرم ص مژده داد كه از امت من قيام ميكند شخصي در روزي كه مردم اختلافات و لغزشها داشته باشند و زمين را پر از عدل و داد ميكند. 6- اباذر غفاري ميگويد كه فرمودند از پيغمبر خدا شنيدم كه (اهل بيت مرا هر كس دوست دارد آنگاه به علي عليهالسلام توجه فرمودند و به حسين (ص) و گفتند علي و اين برادرم بهترين اوصياست و به زودي خارج ميفرمايد خداي تعالي از سلب حسين (ع) ائمه دين را و (مهدي) از ماست. 7- حافظ ابونعيم از ابوسعيد خدري روايت ميكند كه رسول اكرم فرمودند خروج ميكند مردي از اهلبيت من كه عمل ميكند به سنت من و خداوند به سبب او بركات از آسمان نازل مينمايد و زمين را پر از عدل مينمايد و باز از همان روايت مينمايد كه پيغمبر فرمودند از ماست كسي كه عيسي بن مريم پشت سر او نماز ميكند. 8- حافظ ابونعيم در جاي ديگر از عبدالله بن عمر روايت نمود كه پيغمبر فرمودند (مهدي) خروج ميكند در حالي كه بالاي سرش ابري قرار دارد كه از ميان ابر ندا ميكند (اين است خليفه خداوند به او تابع شويد). البته در روايات انجيل و كتابهاي زرتشتي اشاره به چنين كسي شده كه از بالاي ابرها سوار برابر خواهد آمد و ندا به مردم ميكند و لغات كلمات آنها نيز دلالت بر ظهور حضرت صاحب الزمان مينمايد.
مطالب قرآن درباره صاحب الزمان
1- آيه 1 و 3 سوره بقره كه عبارتست از (الم - ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين - و الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون). يعني اين كتاب آسماني است كه پرهيزكاران در آن شكي ندارند و در آيه شماره 3 ميفرمايد كساني كه ايمان به غيب دارند و نماز را به پاي ميدارند و از روزي خودشان انفاق و بخشش ميكنند. امام صادق (ع) در تفسير اين آيهها فرمودند كه متقون شيعيان را ميگويند و كلمه غيب هم مقصود از حضرت قائم است. 2- در سوره نور آيه 5 آمده است. وعد الله الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم وليمكنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم و من بعد خوفهم امنا يعبدوتي لا يشركون بي شيئا و من كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون. يعني وعده داده است خداوند به اهل ايمان از بشر كساني كه داراي عمل صالح ميباشند كه ايشان را در زمين خليفه ميكند و كفار و ممالك كفر را به دست مؤمنان تصرف ميكند. مانند گذشتگان و تمكن به مسلمانان ميدهد و ترس از دشمنان را تبديل به امنيت مينمايد تا خدا را ستايش كنند و شريك نگيرند براي خدا. ميگويند حضرت باقر و امام صادق اظهار ميفرمايند كه اين آيه به منظور حضرت صاحب الزمان (ص) آمده است كه كشورهاي مختلف را فتح ميكند و ترس مردم به وسيله ايشان تبديل به امن و امان ميشود. 3- و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض كثرتها عبادي الصالحون. اين آيه 105 سوره انبياء است كه ميگويد (ما ثبت كرديم در كتاب زبور داود بعد از كتاب تورة موسي اين موضوع را كه در آخر كار تمام زمين را ميراث ميگيرند بندگان شايسته خدا و تصاحب ميكنند و وارث تمام زمين حضرت قائم (ص) و ياران و شيعيان خواهند بود. 4- در سوره توبه آيه 33 (هو الذي ارسل بالهدي و دين الحق ليظهره علي الذين كله و لو كره المشركون).
يعني آن خداست كه به فضل عميم خود در قدرتمندي فرستاده است پيغمبري را و قرآني كه سبب هدايت مردم و دين بر حق است تا غالب نمايد دين خود را بر همه دينهاي دنيا اگر چه مشركين كراهت دارند غلبه اسلام را و حضرت صادق در كتاب (المهدي) روايت مينمايد كه چون هنوز نيامده است تفسير اين آيه تا اينكه آن حضرت ظاهر شود مشركي و كافري در آن زمان باقي نخواهد ماند. و از حضرت علي عليهالسلام روايت شده است هيچ قريهاي باقي نميماند تا اينكه صبح و شام صداي (لا اله الا الله) از آن برخاسته شود البته معني آيات بالا درست است كه هنوز مصداق پيدا نكرده است چون فعلا دين اسلام بر تمام دنيا حكومت ننموده است. پيشبيني در قرآن شده چنين خواهد شد آن هم جز در دوران قيام صاحب الزمان نخواهد بود. در آيه 77 سوره آلعمران آمده است.«افغير دين الله يبغون و له اسلم من في السموات و الارض
طوعا و كرها و اليه يرجعون آيا غير از خدا را ميجويند و او را پيروي ميكنند براي خدا تسليم شده است آنچه در آسمان و زمين است به ميل يا به كراهت. و از حضرت صادق (ع) تفسير اين آيه آمده است كه در زمان حضرت امام زمان (ص) اين طور ميشود كه در زمين كشور و مكاني باقي نماند كه صداي اشهد ان لا اله الا الله بلند شود اتفاقا برناردشا و نويسنده شوخ طبع كتابي نوشته است كه به نام (اسلام ديني جهاني ميشود) اين در صورتي صحت مييابد كه يك روز صاحب زمان (ع) ظهور كند و در جاي ديگر استاد جواد مغيته كتابي نوشته است كه دو نفر به نام حسني و دامغاني ترجمه نمودهاند در آنجا كه اسم كتاب (زمامدار آينده) است ثابت مينمايد كه روزي تمام جهان تحت لواي يك پرچم مذهبي و يك سنت و روش ديني خاص در ميآيند كه آن زمامدار حضرت صاحب الزمان (ص) است. 6- در سوره نحل آمده است (امن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء و يجعلكم خلفاء الارض). روايت ميكند موقعي كه حضرت قائم (ص) ظهور ميكند در، مسجد الحرام وارد شده و به قبله ميايستد و پشت به ديوار كعبه نموده اول نماز ميخواند دو ركعت و با صداي بلند ميگويد. (اي مردم من بالاتر و هم قدم از آدم و ابراهيم و اسمعيل هستم و سپس دستها را به صورت دعا و تضرع به درگاه خدا بلند مينمايد آيا براي مضطر و پريشان كسي است كه بديهايش را برطرف كند؟ خداوند لفاء و جانشين نمايندگان خود را در زمين قرار داده است آيا قادر متعال ديگري داريم كه بتواند چنين كند. 7- مهمتر از همه علوم دانشمندان سوره مباركه فجر را مهم ميدانند كه ميگويد دليل ظهور حضرت حجت (ص) است قسم ميخورد خداوند به صبح زود كه با روشني خود تيرگيها را برطرف مينمايد.
نظرات علماي سني مذهب درباره صاحب الزمان
حتي مخالفان هم به خاطر اينكه اهل عالمند و از اشارات قرآن و نظرات و پيشبينيهاي ساير اديان نتيجه گيري كردهاند نميتوانند از اظهار نظر و قبول ناجي عالم آينده و حجت خدا و حضرت صاحب الزمان كه پايان جهان را در دست دارد خودداري، نمايند بدين قرار بيان ميگردد. 1- صاحب كتاب (فصول مهمه في معرفت الائمه) شرح مفصل در احوالات حضرت حجت مينويسد. ثابت ميكند كه فرزند امام حسن عسكري (ص) مهدي قائم خواهد بود كه خداوند مخفياش نموده و آن حضرت را كه در دوران مخالفت با امامان لازم بود پنهان كردند. 2- اما كتاب تاريخ مواليد وفات اهل بيت شيخ ابومحمد عبدالله نوشته بعد از ذكر امام حسن عسكري (خلف صالح) كه ميگويند امام زمان (ع) ميگويند و امت مهدي را اشاره مينمايد كه كنيه او ابوالقاسم است و در آخر خروج ميكند. علماء ديگر مانند جامي - حنفي و شيخ عبدالوهاب بن احمد و شيخ عبدالحق و دهلوي و ديگر علماء سنت درباره حضرت مطالبي نوشتهاند. 3- شيخ عبدالحق از اهل تسنن كه كتابي بنام تصانيف نوشته از كتب معروف سخا است در كتابي بنام مناقب كه درباره اخلاق امامان نوشته است كه امام حسن عسكري دعا مينمود خدا او را پسري عطا نمايد و همسري به نام نرجس همسر آن حضرت به درد زايمان دچار گرديد حكيمه وقتي رسيد فرزندي به دنيا آمده بود ختنه كرده. (البته درباره تمام امامان اكثر نوشته شده موقع تولد چنين بودند) امام و دست بر پشت و چشمانش كشيد و اذان در گوشش چنين خواند و گفت عمه آن كودك نزد مادرش ببريد چون نزد امام آمدم مولود را ديدم كه از كودكي نور بزرگي در چهره او بود دلم شاد شد امام گفت اين همان مولود منتظر ماست كه ما را بدان قبلا بشارت داده بودند پس از مدتها روزي آمد و پرسيد آن كودك چه شد؟ فرمودند سپردم به كسي كه مادر موسي فرزندش را به او سپرده بود.
درباره طول عمر
1- در قرآن و بعضي از تواريخ آمده است كه نوح پيغمبر هزار سال عمر كرده است. 2- ربيع بن مسيح ميگويند در حدود 340 سال عمر كرده است. 3- لي چينك چيني كه عكس او در مجلات چاپ شده بود 252 سال عمر كرده. 4- دكتر گليارد هاورز كتابي درباره طول عمر نوشته است البته ثابت كردهاند كه بشر ميتواند تا 140 سال عمر طبيعي نمايد. يوحنا تنگتون 160 سال عمر كرده است. تزمايار 152 سال و نظير اين مطالب را در مجلات خوانديم كه كهن سالترين مرد ايران 180 سال داشته تازگي مرد. يك پزشك انگليسي با ابتكارات خود جوجه مرغ را تا 17 سال زنده نگاهداشت. در كوههاي هيماليا سن افراد تا 200 سال است. تك ياختهايها با تكثير تقسيمي اضافه شده و نميميرند اينها از عجايب خلقت است. در ابتداي كتاب درباره زنبور عسل گفتيم كه ملكه 15 برابر سربازان زنبور عمر ميكند لذا تاكنون تا ده برابر عمر يك آدم معمولي نرسيده كه حضرت حجت (ص) ظهور كند.
فرقههاي باطل
1- معتزله - پس از آنكه عثمان كشته شد، مردم با حضرت علي عليهالسلام بيعت نمودند سه فرقه شدند: الف - طرفدار علي (ع) ب - مخالف آن حضرت (چون گمان ميكردند سبب كشتن عثمان ميباشد به نام (عثمانيه) ج - فرقه بيطرف از دعوا كه اعتزال كردند و آنها را معتزله گويند رهبر آنها و اصل بن عطاء است و در نزديكي ستوني از ستوني در مسجد بصره عزلت و گوشه نشيني اختيار كردند و آنها را معتزله گويند. نويسنده كتاب (الملل و نحل) آنها را به 12 فرقه تقسيم نموده است و صاحب كتاب (بيان الاديان) بر 7 شعبه تقسيم نمود. 2- اشاعره - كه بر اهل سنت كاملا اثر نمودهاند از پيروان ابوالحسن بن اسمعيل اشعري هستند بنابراين آنها را اشعري مينامند (در سال 27 هجري و در بصره متولد شده و در سال 330 در بغداد در گذشته است) عقيدهشان اين كه ميگفتند افراد با ايمان خدا را در روز قيامت ميبينند يكي از آيههاي قرآن را شاهد ميآورند و دليل ميگيرند كه چون ديدن هر چيزي منوط به وجود آن است و آنچه وجود دارد قابل رويت است پس چون خدا هم وجود دارد پس ميتوان او را ديد ما بطور كلي اكثر اين فرقهها را بطور تفصيل مينگاريم البته چنانكه گفتيم 73 فرقه ميباشند. 3- شعبات فرعي مذهب شيعه كه تقسيم گرديده است به. الف ابتريه كه واضع اين مسلك حسن بن صالح ميباشد كه در مورد عثمان سكوت ميكنند و امامت را طبق شورا ميدانند. 4- جاروديه - افرادي هستند كه انتقاد از حضرت علي مينمايند. 5- خشبيه - كه با سلاح چوبي در جنگ مبارزه ميكردند. 6- ذكريه - خير و شر را در قضا و قدر مهم ميدانند. 7- كيسانيه - كه محمد حنفيه را امام خوانده و پيروان مختارند و چون اسم پدر مختار كيسان بود طرفداران او را كيسانيه ميگويند. 8- مختاريه كه از افكار جبر و اختيار هر دو را قبول و اكثرا اختيار را در كار خدا مهم ميدانند. 19- سباحيه يا نزاريه كه شخصي بنام مصطفي الدين الله را امام ميدانند. 20- ناصريه - پسر اسمعيل (محمد) را مهدي قائم موعود ميدانند تا آنجا ملاحظه ميفرمائيد كه تمام اين فرقههاي بالا باطل است و اشتباه نمودهاند و حقيقت بر آنها مكشوف نيست.
شعبههاي دين سني (تسنن)
اصحاب حديث
كه عبارتند از: 1- داوديه 2- شافعي 3- مالكي 4- حنبلي 5- اشعري كه اين دسته آخري عقيده جبري دارند. دوم - اصحاب راي - كه عبارتند از حنفي و معتزله كه خود معتزله 7 فرقه هستند. حسينيه تابع حسين بصري. نظاميه تابع ابواسحاق سيارند كه تمام كارها را به ارواح نسبت ميدهند. معمريه پيرو مذهب محمد بن عباد هستند به قضا و قدر عقيده دارند. بشريه - جاحظيه كه طرفدار جاحظ اند كه فناي خدا را قبول ندارند كه فاني مينمايند يعني هر چيز را، فاني ميكند. 10- اسحاقيه - كه خدا را جسم ميدانند نعوذ بالله. 11- حريه - ميگويند روح خدا در كالبد بيان و در ابوهاشم حلول ميكند. 12- كامليه - اظهار ميدارند كه چون حضرت علي (ع) با كفار جنگ نكرد از او برگشتهاند و سر دسته آنها ابي كامل است. 13- سبائيه - بر عكس دسته بالا علي را به حد پرستش دوست داشته ميگويند نعوذ بالله روح خدا در علي است و او به آسمان رفته است. 14- منصوريه - تابع ابومنصور جملي است كه عقيده [ صفحه 38] دارند خدا او را به آسمان سپرده و به سرش دست كشيده است. 15- بزنعيه - براي امام جعفر صادق مقام خدائي نهادهاند عقيده ديگر آنها اين است كه بين اصحاب كساني بودند بالاتر از پيغمبر. 16- حزابيه پيغمبري بايد به علي (ع) داده ميشد اشتباهي به محمد (ص) داده شده است لابد براي خدا هم ايراد ميگيرند. 17- يعقوبيه - عقيده دارند علي از ابرها آمده است. 18- اسمعليه - يا ملاحده معروف كه اسمعيل پسر امام جعفر صادق (ص) را امام هفتم ميدانند و تا 7 امام را قبول، دارند. جاخطيه - كه پيرو عمر بن جاحظ هستند عقيده دارند علم اول در انسان بوده اين عقيده را ميگويند افلاطون قبلا اظهار داشته بود - هذلي - كه تابع فلسفه يونان قديم هستند و عقيده جبري دارند. 19- كعبيه - به بينائي خدا ايمان ندارند.