یک : ناتوانی عریان
کم رویی ناشی از ضعفِ (ناتوانی) عریان ، موارد متعددی را شامل می شود که می توان آنها را در زندگی روزمره پی جویی کرد در این جا به بررسی و معرّفی برخی از این موارد می پردازیم :
گاهی انسان با کسانی مواجه می شود که آنان را نمی شناسد ادب اسلامی در این است که در چنین وضعیتی ، نخستْ افراد به یکدیگر سلام کنند و سپس با هم آشنا شوند مثلاً نام یکدیگر را بپرسند و از شغل هم باخبر شوند و بدانند هر یک اهل چه منطقه ای هستند و چیزهایی از این قبیل این کار ، آرام آرام ، لایه ها و پرده های غریبی و نا آشنایی را کنار می زند و بدین طریق ، سبب آشنایی را فراهم می کند افراد کم رو ، از انجام دادن چنین کاری عاجزند آنان نمی توانند بابِ گفتگو را باز کنند و با فرد مقابل ، آشنا شده ، هم صحبت گردند روزی رسول خدا برای اصحاب خود از ناتوانی سخن می گفت دومین نوع عجز که ایشان برشمرد ، این بود : قِسم دوم ، آن است که کسی با کسی همراه شود و یا همنشین گردد و دوست داشته باشد بداند او کیست و اهل کجاست ؛ ولی قبل از آن که بداند ، از او جدا شود
گاهی فرد کم رو ، نسبت به طرف مقابل خود ، احساس علاقه و کشش درونی هم می کند و با این حال ، احساس می کند که نمی تواند با او رابطه برقرار کند این را باید کم رویی شدید دانست ؛ رسول خدا فرموده است : همانا بدترین شکلِ ناتوانی ، آن است که کسی شخص دیگری را ملاقات کند و از او خوشش بیاید؛ولی از اسم او و نسب او و محلّ (سکونت) او پرسش نکند.
_________________________________________
گاهی کم رویی نسبت به کسانی است که فرد با آنها آشناست در این فرض ، نسبت به اصلِ آشنایی کم رو نیست ؛ بلکه نسبت به توسعه روابط کم روست چنین افرادی ، روابط زیادی با دیگران ندارند ، کمتر در برنامه های جمعی شرکت می کنند و معمولاً دعوت دیگران را رد می کنند رسول خدا ، درباره یکی از اقسام عجز می فرماید : یکی این که کسی برای رفیق خود ، غذا درست کند و او را دعوت کند ؛ ولی او تخلّف کند و در میهمانی حاضر نشود 1 ممکن است برای ترک میهمانی ، دلیلی مثل عذر شرعی و یا پیش آمدن گرفتاری و موانعی از این دست ، وجود داشته باشد در این گونه موارد ، کم رویی صدق نمی کند امّا اگر دلیلی برای این کار وجود نداشته باشد و شخص به خاطر ناتوانی در برقراری ارتباط ، دعوت را رد کند ، نشانه کم رویی است
گاهی ممکن است انسان ها به بیماری هایی مبتلا شوند که از برملا شدن آنها ، شرم داشته باشند هر نوع بیماری ای این گونه نیست مثلاً بیماری سرماخوردگی ، از چیزهایی نیست که شرم آور باشد و لذا اطّلاع دیگران از آن ، مشکل ساز نیست ؛ امّا برخی بیماری ها چنین نیستند در این موارد ، این مقدار پذیرفته است که از اطّلاع عموم و انتشار آن ، جلوگیری شود ؛ امّا اگر این کار ، موجب شود حتّی کسانی که می توانند به رفع مشکل کمک کنند ، از آن بی خبر باشند ، پذیرفتنی نیست آگاه نکردن پزشک و یا کسانی که قادر به حلّ مشکل هستند ، از اقسام کم رویی است اسحاق صحّاف ، از یاران امام کاظم علیه السلام به ناتوانی جنسی دچار شده بود حضرت از این موضوع ، باخبر شد و آن را با وی در میان گذاشت او گفت :
______________________________________--
. سه سال است که هر درمانی کرده ام ، فایده نداشته است امام به وی فرمود : «چرا مرا مطّلع نساختی ؟» گفت : می دانم که هیچ چیز از شما پنهان نیست و گشایش همه امور ، نزد شماست ؛ ولی از شما خجالت کشیدم این کار اسحاق ، همان کم رویی است و امام علیه السلام ، او را به خاطر این کم رویی سرزنش کرد 1 4 یکی از امور اجتماعی انسان ، شرکت در تشییع جنازه است این کار ، سبب آرامش خاطر بازماندگان و رحمت و مغفرت برای درگذشته است معمولاً کسانی که در این گونه مراسم شرکت می کنند ، نخست ، نزد صاحب یا صاحبان عزا می روند و به آنان تسلیت گفته ، برای آنان صبر و اجر آرزو می کنند و سپس ، خود را به تابوت رسانده ، در حمل آن کمک می کنند ؛ امّا افراد کم رو در این امر نیز با مشکل رو به رو می شوند آنان در چنین مواقعی ، ممکن است بدون رو به رو شدن با صاحبان عزا و به گونه ای که دیده نشوند و در معرض دیدِ آنان قرار نگیرند ، خود را به تابوت رسانده ، در حمل آن ، کمک کنند برای چنین افرادی ، روبه رو شدن با بازماندگان و تسلیت گفتن به آنان ، کار دشواری است حضرت علی علیه السلام ، در دومین مورد از کارهای افراد ناتوان و کم رو ، به همین مسئله اشاره کرده و فرموده است : و این که کسی با جنازه ای مواجه شود و بر بازماندگان آن ، سلام ندهد و گوشه تابوت را بگیرد 2 بخشی از این دشواری به این خاطر است که معمولاً فضای چنین مراسمی سنگین تر از موارد دیگر است و به همین جهت ، افراد کم رو ، توان برقراری ارتباط در چنین مواقعی را ندارند .
.
__________________________________________
بخش دیگری از دشواری ، شاید به دلیل نداشتن مهارت در تسلیت گفتن باشد تسلیت گویی در چنین موقعیت هایی ، خود ، نیازمند داشتن یک مهارت است و همین امر ، موجب ترس فرد کم رو می گردد او نگران است که نکند اشتباه کند یا به اصطلاح ، تُپق بزند و یا سخنی بگوید که مایه آبروریزی گردد به همین جهت ، در این گونه موارد ، از شیوه پنهان سازی استفاده می کند و با روبه رو نساختن خود با صاحبان عزا ، صورت مسئله را پاک می کند 5 گاهی کم رویی ، حق طلبی انسان را تحت تأثیر خود قرار می دهد کسانی که ضعیف اند و توان روحی مناسبی ندارند ، از مطالبه حقّ خود ، صرف نظر می کنند ممکن است کسی از شخص دیگری طلبکار باشد و شخص بدهکار ، فراموش کرده باشد در این جا باید وی را آگاه ساخت و حقّ خود را طلب کرد افراد کم رو از اظهار چنین خواسته ای عاجزند این ناتوانی ، هنگامی که حقّ فرد ، ناچیز به حساب آید ، بیشتر می شود اگر مطالبه فرد ، زیاد باشد ، ممکن است زیاد بودن خسارتی که به وی وارد می شود ، او را وادار نماید تا نسبت به گرفتن حقّ خود ، اقدام کند ؛ امّا اگر این حق ، ناچیز باشد ، عامل محرّک تضعیف و کم رویی ، تقویت می شود و فرد از مطالبه حقّ خود ، باز می ماند ؛ این در حالی است که مطالبه حق ، موضوع حیا نیست ؛ زیرا کار قبیحی به شمار نمی آید لذا امام علی علیه السلام در زمره اموری که نباید موضوع حیا قرار گیرند ، از مطالبه حق نام برده است ، هر چند اندک باشند
6 گاهی انسان در زندگی گرفتار می شود و به شدّت ، نیازمند می گردد یکی از راه های برطرف کردن مشکل ، آگاه ساختن برادران ایمانی است این کار ، غیر از گدایی کردن است گدایی کردن ، یک حرفه برای افراد ناتوان
است ؛ امّا این آگاه ساختن ، یک اضطرار است فرد مضطر ، باید برادران ایمانی خود را به گونه ای آگاه سازد برخی افراد ، توان چنین کاری را ندارند و از بیان حالت خود ، خجالت می کشند این نیز کم رویی است ابوهاشم جعفری می گوید : زندانی بودم و از سختی آن به امام عسکری علیه السلام شکایت نامه ای نوشتم ایشان در پاسخ نامه من ، دستورالعملی نوشته بودند که با عمل کردن به آن ، ظهر همان روز در خانه خود بودم گذشته از مشکل زندانی بودن ، تنگ دست نیز بودم و می خواستم از ایشان کمک بخواهم ؛ امّا خجالت کشیدم وقتی به منزل رسیدم ، ایشان ، صد دینار برای من فرستاد و در نامه ای به من چنین نوشت : {H} هر گاه نیازی داشتی ، شرم نکن و خجالت نکش و آن را طلب کن ، که به خواست خداوند ، آنچه را دوست می داری ، خواهی دید
{/ H} افراد کم رو بهترین طمعه برای انسان های سودجو و فرصت طلب هستند؛ زیرا با کمی پُررویی ، همراه با وارد کردن فشار روانی ، می توانند آنها را به تسلیم وا دارند و به اهداف خود ، دست یابند .
. مسئله دیگر ، رابطه کم رویی با تسلیم شدن است افراد کم رو به جهت ضعفی که دارند ، وقتی در موقعیت گناه قرار می گیرند و به آنان ، پیشنهاد خلافی داده می شود ، قدرت «نه» گفتن ندارند و لذا تسلیم شده ، به گناه آلوده می گردند مثلاً وقتی به نوجوانی سیگار تعارف می کنند ، ممکن است نتواند با جرئت و شهامت ، «نه» بگوید و از قبول آن ، خودداری کند و یا برخی کسانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند ، خود راضی به این کار نبوده اند ، بلکه توان «نه» گفتن را نداشته اند و یا وقتی دختر مُحجّبه ای در جمع افراد بی حجاب یا بد حجاب قرار می گیرد و از او خواسته می شود که دست از حجاب بردارد ، اگر از قدرت روحی کافی برخوردار باشد ، مقاومت می کند ؛ ولی اگر ضعیف و ناتوان باشد ، نسبت به وضعیت خود ، احساس خجالت می کند و در برابر خواسته آنان ، تسلیم می شود بی عفّتی ، همیشه محصول {*} بی حیایی نیست گاهی می تواند محصول کم رویی باشد حیا ، مرز عفّت است و کم رویی و بی حیایی ، هر دو منشأ بی عفّتی اند به هر حال ، هر موردی که فرد ، راضی به امری نباشد ، ولی نتواند «نه» بگوید ، نشانه کم رویی اوست کم رویی ، عامل کم جرئتی و بی جرئتی است و همین امر ، طمع سودجویان را سبب می گردد امام علی علیه السلام در این باره می فرماید : ناتوانی ، دشمنان را به طمع می اندازد
دو : ناتوانی پنهان
گفتیم که ضعف و ناتوانی انسان ، گاهی عریانْ نمایان می شود و گاهی پنهان ، و گفتیم که نقاب ضعف ، تکبّر و غرور انسان است تکبّر ، یک شیوه دفاعی برای تحت الشعاع قرار دادن ضعف و ناتوانی است در این حالت ، ارزیابی فرد از نیک و بد ، و زشت و زیبا ، تغییر می کند و اموری را برای خود به عنوان هویت و حرمت ، تعریف می کند که در واقع ، چنین کارکردی ندارند این امر ، سبب می شود که فرد متکبّر ، شأنی فراتر از آنچه حقیقتا دارد ، برای خود ، قائل شود و بر همین اساس ، برخی کارها را برای خود ، ننگ دانسته ، از انجام دادن آنها شرم کند و برخی امور را شایسته مقام و منزلت خود بداند و انجام نشدن آنها را نشانه حرمت شکنی و بی احترامی ارزیابی کند در این جا ، به نمونه هایی از رفتارهای این گروه ، اشاره می گردد :
یکی از مسائل قابل بررسی ، رابطه میان کم رویی و دانش آموزی است میان کم رویی و دانش ، رابطه معکوس وجود دارد فرد کم رو ، بهره چندانی از دانش نخواهد بُرد
امام صادق علیه السلام فرموده است : هر که کم رو باشد ، دانش او اندک می شود
دانش آموزی ، همراه با نوعی تلخی است چرا که فرد ، عملاً می پذیرد که «نمی داند» و لذا پای درس کس دیگری که «استاد» نامیده می شود ، زانو می زند و بدین وسیله اعلام می کند که او بیش از وی می داند و می فهمد بنا بر این ، کسی که بخواهد اهل دانش گردد ، باید این پیام های نه چندان بزرگ و مهم را بپذیرد کسی که نتواند این مسئله را برای خود حل کند ، به جهت کم رویی و شرم از مردم ، از آموختن دانش ، منصرف می گردد کسی که چیزی را نمی داند ، باید آن را فراگیرد و نگذارد شرم از مردم ، مانع گردد امام علی علیه السلام می فرماید : کسی که چیزی را نمی داند ، از آموختن آن شرم نکند
این امر ، در میان افردی که سن وسالی از آنان گذشته ، از فراوانی بیشتری برخوردار است افراد سالخورده ، از اعتبار و احترام بیشتری نزد مردم برخوردارند و همین ، سبب می گردد که فرایند آموختن ، نزد آنان ، قبیح جلوه کند و آن را موجب تحقیر و توهین به خود دانسته ، از آن دست بکشند رسول خدا با در نظر گرفتن این حقیقت ، می فرماید : شخص سالخورده از آموختن دانش شرم نکند ، همان گونه که از خوردن نان ، شرم نمی کند