حجاب مایه ی محبوبیّت زن نزد پروردگار
در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم ? آمده است:
قُل انِ کُنتُم تحِبّونَ اللّه فَاتَّبعونی یُحبِبکُمُ اللّه
: به مردم بگو، اگر شما واقعاً خدا را دوست دارید، از روش من تبعیّت کنید و مثل منِ رسول اللّه عمل کنید تا خدا دوستدار شما شود. این آموزه ی مهمّی است. محبوبان خدا چطور عمل کردند؟ در اسلام، محبوب ترین زن ها نزد خدا، فاطمه ی زهرا ?، زینب کبری ? و فاطمه ی معصومه ? می باشند. اینها چگونه بودند؟ زن مومن باید از آنها تبعیّت کند تا خدا او را دوست بدارد. اگر زنان واقعاً خدا را دوست دارند، برای اینکه خدا هم آنها را دوست بدارد و محبوب خدا شوند، یعنی از مقام محبّی به مقام محبوبی و از مقام عاشقی به مقام معشوقی ارتقاء پیدا کنند، راهش این است که ببینند زنانی که محب واقعی خدا و عاشقان راستین پروردگار بودند، چگونه رفتار کردند.
یقین داریم حضرت زهرا ? در نهایت پوشیدگی و عفاف بودند. وقتی آن حضرت برای مطالبه ی فدک از خانه بیرون آمدند که به مسجد بروند و آن مناظره ی عجیب را با ابوبکر داشته باشند، هم خِمار بر سر کردند (خِمار مقنعه یا روسری است) و هم جِلباب بر تن نمودند (چادر بر تن پوشیدند) به گونه ای که جلبابشان بر زمین کشیده می شد 2. محبوبان خدا این گونه بودند. اگر زنان ما هم بخواهند محبوب خدا شوند باید خودشان را مثل زنان محبوب خدا کنند و از آنها تبعیّت نمایند.
حجاب رمز پذیرفته شدن زن در درگاه الهی
این مورد نکته ی لطیفی است که اهل محبّت آن را درک می کنند. نقل شده است دلقکی در دستگاه فرعون بود که برای خنداندن فرعون، شبیه موسی ? لباس چوپانی بر تن میکرد، چوبی هم مثل عصای موسی به دست می گرفت و اَدای موسی را در می آورد. فرعون هم قاه قاه می خندید. وقتی قرار شد فرعونیان عذاب شوند، فرعون و لشگریانش در رود نیل غرق شدند. امّا این دلقک زنده ماند. حضرت موسی ? به خدا عرض کرد: خدایا این دلقک را که اَدای من را در می آورد و من را مسخره میکرد، چرا غرقش نکردی؟ پاسخ آمد: موسی! چون این دلقک خود را به شکل تو که محبوب ما هستی در می آورد. دلمان نیامد او را غرق کنیم.
ما که در کمالات انسانی نمی توانیم به پای پیغمبر و اهل بیت عصمت و طهارت ? برسیم. امّا اگر دست کم ظاهرمان را مانند ایشان کنیم، شاید ما را هم در محضر پروردگار راه بدهند و بپذیرند. زنان ما کجا و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها کجا؟ امّا می توانند حدّاقل ظاهرشان را مثل فاطمه ی زهرا سلام الله علیها کنند تا در آستان الهی پذیرفته شوند. حجاب تاج بندگی خداست که زن بر سر می نهد و به درگاه الهی راه می یابد.
حجاب مایه ی تقویت روح حیا و عفاف
ظاهر و باطن انسان در تعامل با همند، رفتارهای ما در روحیّات ما اثر می گذارد و روحیّات ما منشأ رفتارهای ما می شوند. ظاهر و باطن انسان در تعامل و داد و ستدند. بی حجابی، خودآرایی و جلوه فروشی، روح حیا و عفاف را در درون انسان نابود میکند؛ چنان که پوشیدگی و وقار ظاهری، روح حیا و عفاف را تقویت میکند. حیا و عفاف هم سبب می شود زن طالب پوشیده بودن باشد و هر چه روح حیا و وقار در او عمیق تر گردد، طالب این می شود که خودش را بیشتر بپوشاند. در تمامی احکام الهی طیفی وجود دارد که از حداقل قابل پذیرش آغاز شده و تا حدّ اعلای کمال ادامه می یابد.
بنابراین زن اگر بخواهد نه تنها روح حیا و عفاف در باطنش نابود نشود، بلکه قوی شود، باید حجاب و وقار و متانت ظاهری را برگزیند.
حجاب مایه ی سلامت و نشاط جسم و جان
غریزه ی جنسی در وجود انسان، غریزه ای حدناشناس و سیری ناپذیر است. البتّه حکمتی در آن هست. بقای نسل بشر وابسته به وجود این غریزه است. اگر این غریزه در انسان نبود، نسل بشر معدوم و نابود می شد. این یک لطف الهی است. امّا این واقعیّت را راجع به این غریزه باید پذیرفت که سیری ناپذیر است. غریزه ی طعام، سیری پذیر است. یعنی اگر شخص گرسنه یک پرس غذا بخورد، پرس دوم را دیگر نمی تواند بخورد. سیر می شود. امّا غریزه ی جنسی، غریزه ای سیری ناپذیر است. حال اگر این غریزه ی سیری ناپذیر در معرض تحریکات مدام باشد، صاحب آن سر از هرزگی و بی بندوباری در خواهد آورد. گمان نکنیم آن گونه که بعضی می گویند، اگر حجاب را برداریم و همه ی زن ها بی حجاب باشند و زنان خودآرا و جلوه فروش زیاد شوند، جذابیّت و تحریک کنندگی جاذبه های جنسی زن از بین می رود و برای مردان یک امر عادی می شود. به هیچ وجه این گونه نیست. غریزه ی جنسی حسابش از سایر غرایز جداست. با هر تحریک، هوس و طلبی در وجود فرد ایجاد می شود. حالا فکر کنید جامعه ای که در آن حجاب نیست و زن ها خودآرایی و جلوه فروشی و طنّازی میکنند، چه بلایی به سر آن جامعه می آید.
شهید مطهّری مثال زیبایی دارند. می گویند مرد و زن مثل آب و آتشند. اگر آب و آتش بدون حجاب و حائل در کنار هم قرار گیرند، آب آتش را خاموش میکند و از بین می برد. امّا اگر بین آب و آتش حائل و حجاب قرار دهیم، مثلاً آب را در یک ظرف فلزی بریزیم و روی آتش قرار دهیم، ظرف فلزی که حجابی بین آتش و آب است، سبب می شود آب گرم شود و به جوش آید و هر کدام از آب و آتش خاصیّت خود را داشته باشند. اگر حجاب بین زن و مرد برداشته شود، همدیگر را نابود میکنند و اگر حجاب بینشان باشد، محیط زندگی گرم می شود، شور و نشاط و تعالی در زندگی پدید می آید و حیات انسان تضمین می شود.
شاهد بارز این امر جوامع غربی اند. پیامدهای برهنگی و بی حجابی، جوامع غربی را به شدّت به بحران و آشوب کشانده است. در جوامع غربی، از یک سو، زن در حدّ ابزاری برای تبلیغ کالاهای اقتصادی و فروش آنها تنزّل کرده است و از طرف دیگر به عروسک ملوسی برای هوسبازی های شهوترانان تبدیل شده است. در جامعه ی غربی نه حرمتی برای زن باقی مانده است نه امنیّتی. زن ها به شدت مورد تعرّض سادیست های جنسی قرار دارند و به نحو وحشتناکی مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند و حتّی بعد از تجاوز کشته می شوند بنیاد خانواده در کشورهای غربی به شدت سست شده است. آمار طلاق به شدّت بالاست.ا کثر ازدواج ها در یکی دو سال اوّل تشکیل خانواده به طلاق می انجامد. انگیزه ی ازدواج به طور وحشتناکی از بین رفته است. خود کشورهای غربی آمارهای تکان دهند ه ای را در این زمینه ها اعلام میکنند. زنان و مردان زیادی بدون هیچ گونه رابطه ی قانونی ازدواج، چند سالی با هم زندگی میکنند، هر وقت هم از هم خسته شدند، یکدیگر را ترک میکنند و فرد دیگری را برای زندگی مشترک برمی گزینند. اینها تبعات برهنگی و بی حجابی در جوامع غربی است.
حجاب زمینه ساز برخورداری یکسان زنان از آرامش و شادی
یکی از ویژگی های روانی زن نیاز او به مورد توجّه و تمجید قرار گرفتن است. بعضی از خانم ها از نظر ظاهری بهره ی کمتری از زیبایی دارند. خود آنها هم در این امر نقشی نداشته اند و تحت تأثیر عوامل ژنتیک، این ظاهر برای آنها رقم خورده است. اگر در جامعه نگاه به زن از منظر جسمانی باشد، زن هایی که از زیبایی ظاهری بهره ی کمتری برد ه اند، مورد بی توجّهی قرار می گیرند. زیرا چه در جمع مردان و چه در اجتماعاتِ خانم ها، طبیعتاً خانم هایی که زیباتر جلوه می نمایند توجّه بیشتری را به سمت خود جلب میکنند. همین امر سبب می شود خانم هایی که به دلیل نداشتن زیبایی زیاد، مورد بی توجّهی قرار می گیرند، نیاز روانی شان تأمین نشود و دچار نوعی آزردگی و افسردگی روحی و روانی شوند. زنانی که در رقابت استفاده از لباس، زینت آلات و آرایشهای گران قیمت، توان اقتصادی لازم را ندارند نیز با چنین مشکلی مواجه اند.
حجاب راه توجّه به زن را از منظر زیبایی جسمانی سد می کند و به نحوی همه ی زنان را برای کسب کمالات معنوی و انسانی، همچون علم و اخلاق، در شرایط برابری قرار می دهد تا از رهگذر این کمالات، مورد توجّه و تمجید قرار گیرند. لذا از این منظر، سادگی و پوشیدگی خانم ها حتّی در اجتماعات خودشان که مردی هم حضور ندارد، نکته ی مثبتی است. چرا که خانم ها در جمع خودشان هم اغلب به مسابقه ی خودآرایی و رقابت در تجمّل و آرایش و زیورآلات کشیده می شوند. اگر بتوان این روحیه را ایجاد کرد که خانم ها حتّی در جمع خود نیز با سادگی و در نهایت پیراستگی و بدون تجمّل و آرایش و زینت کردن حضور پیدا کنند، آنجا هم شرایط روانی بهتری برایشان فراهم خواهد بود و می توانند به صورتی شادتر و راحت تر با هم در ارتباط باشند.
حجاب عامل سهولت زندگی زن
با حذف حجاب دشواری های زیادی برای خود خانم ها به وجود می آید.
اوّلا زن هر بار که می خواهد در جامعه حضور پیدا کند باید زحمت زیادی برای خودآرای متقبّل شود و وقت زیادی را که می توان صرف کارهای مقید و سودمند کرد، باید صرف آرایش خود کند تا بتواند وارد جامعه شود.
از نظر اقتصادی، تهیّه ی لوازم آرایش، لباس های شیک و زیورآلات، هزینه ی سنگینی را که کاملاً زاید است، به زن و خانواده اش تحمیل می کند. اگر شخص چنین پولی را هم در اختیار داشته باشد، می تواند آن را صرف امور ضروری و مفید کند. حذف این هزینه ها کمک می کند خانواده ها با درآمد کمتر، زندگی راحت تری داشته باشند و مجبور نباشند برای تأمین هزینه ی خودآرایی، بیش از حد نیاز در پی کسب درآمد روند و در نتیجه از آسایش و راحت و نیز از پرداختن به جنبه های معنوی بازمانند.
حذف حجاب زن و کشاندن او به سوی آرایش و پوشش مطابق مدهای دائماً در تغییر، ترفند سرمایه داری برای ایجاد بازار فروش کالاهایی است که توسّط تکنولوژی و ماشین، به صورت انبوه تولید می شود. زنی که حجاب را کنار می گذارد ناگزیر است هر روز مطابق مد جدیدی که سرمایه داران طرّاحی و ترویج میکنند، کفش، کیف، لباس، زیورآلات و لوازم آرایش جدیدی بخرد، تا از قافله عقب نماند. در نتیجه تشویق زن به بی حجابی، تمهیدی اقتصادی است در جهت سود سرمایه داران و زیان زنان خودآرا و خودنما.
حجاب از یک طرف راحتی را برای زن فراهم میکند؛ یعنی زن می تواند با یک لباس ساده و چادر، به راحتی از خانه بیرون آید و از طرف دیگر صرفه جویی قابل توجّهی را در هزینه های یک خانم در پی می آورد. بر این اساس به خوبی می توان فهمید که استفاده از حجاب یک کار عاقلانه و منطقی و به سود خود زن است.