بخش اول : تشریع اذان و اقامه
تشریع اذان و اقامه
و اذا نادیتم الی الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا ذلک بانهم قوم لایعقلون
(سوره مائده آیه 58)
کیفیت تشریع اذان و زمان آن از مسایلی است که درباره آن آراء مختلفی وجود دارد. در تفسیر نمونه
تحت عنوان اذان شعار بزرگ اسلام ، چنین آمده است .
هر ملتی در هر عصر و زمانی برای برانگیختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظایف فردی و اجتماعی شعاری داشته است این موضوع در دنیای امروز به صورت گسترده تری دیده می شود.
مسیحیان در گذشته و امروز با نواختن صدای ناموزون ناقوس پیروان خود را به کلیسا دعوت می کنند. ولی در اسلام برای این دعوت از شعار اذان استفاده می شود که به مراتب رسا تر و مؤ ثرتر است جذابیت و کشش این شعار اسلامی به قدری است که بقول نویسنده تفسیر المنار بعضی از مسیحیان متعصب هنگامی که اذان اسلامی را می شنوند و به عمق و عظمت تاءثیر آن در روحیه شنوندگان اعتراف می کنند، سپس نامبرده نقل می کند که در یکی از شهرهای مصر جمعی از نصاری را دیده اند که به هنگام اذان مسلمین اجتماع کرده تا این نغمه آسمانی را بشنوند.
چه شعاری رسا تر از آن که با نام خدای بزرگ آغاز می گردد، با گواهی به وحدانیت و یگانگی آفریدگار جهان و گواهی به رسالت پیامبر او اوج می گیرد و با دعوت به رستگاری و فلاح و عمل نیک و نماز و یاد خدا پایان می پذیرد، با نام خدا الله شروع می شود و با نام خدا الله پایان می پذیرد، جمله ها موزون ، عبارات کوتاه ، محتویات روشن ، مضمون سازنده و آگاه کننده است لذا در روایات اسلامی روی اذان گفتن تاءکید زیادی شده است در روایت اسلامی روی اذان گفتن تاءکید زیادی شده است در روایت معروفی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است که اذان گویان در روز رستاخیز از دیگران به اندازه یک سر و گردن بلندترند
این بلندی در حقیقت همان بلند پایگی مقام رهبری و دعوت دیگران به سوی خدا و به سوی عبادتی همچون نماز است .
صدای اذان که به هنگام نماز در مواقع مختلف از ماءذنه شهرهای اسلامی طنین افکن می شود، مانند ندای روح افزای آزادی و نسیم حیات بخش استقلال گوشهای مسلمانان راستین را نوازش می دهد و بر جان بدخواهان رعشه و اضطراب می افکند و آن یکی از رموز بقای اسلام است .
شاهد این گفتار اعتراف صریح یکی از رجال معروف انگلستان است که در برابر جمعی از مسیحیان چنین اظهار داشت :
تا هنگامی که نام محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) بر ماءذنه ها بلند است و کعبه پا بر جا است و قرآن رهنما و پیشوای مسلمانان است ، امکان ندارد پایه های سیاست ما در سرزمینهای اسلامی استوار و برقرار گردد.
در مورد تشریع اذان در این تفسیر چنین آمده است : در پاره ای از روایات ، که از طریق اهل تسنن نقل شده ، مطالب شگفت انگیزی در مورد تشریع اذان دیده می شود که با منطق اسلامی سازگار نیست ؛ از جمله اینکه نقل کرده اند:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) به دنبال درخواست اصحاب ، که نشانه ای برای اعلام وقت نماز قرار داده شود، با دوستان خود مشورت کرد و هر کدام پیشنهادی از قبیل برافراشتن پرچم مخصوص ، روشن کردن آتش یا زدن ناقوس مطرح کردند ولی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچکدام را نپذیرفت تا اینکه عبدالله بن زید و عمر بن خطاب در خواب دیدند که شخصی به آنها دستور می دهد برای اعلام وقت نماز اذان بگویند و اذان را به آنها یاد داد و پیامبر آن را پذیرفت
ولی این روایت ساختگی بوده و توهینی به مقام شامخ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) محسوب می شود که به جای تکیه بر وحی ، روی خواب افراد تکیه کند و مبنای دستورات دین خود را بر خواب افراد قرار دهد، بلکه همانطور که در روایات اهل بیت (علیهم السلام ) وارد شده است ، اذان از طریق وحی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) تعلیم داده شد.
امام صادق (علیه السلام ) می فرماید: هنگامی که جبرئیل اذان را آورد، سر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بر دامان علی (علیه السلام ) بود. جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) تعلیم داد. هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) سر خود را برداشت ، از علی (علیه السلام ) سؤ ال کرد: آیا صدای اذان جبرئیل را شنیدی ؟ حضرت عرض کرد: آری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بار دیگر پرسید: به خاطر سپردی ؟ گفت : آری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: بلال را (که صدای رسایی داشت ) حاضر کن و اذان و اقامه را به او تعلیم ده علی (علیه السلام ) بلال را حاضر کرد و اذان را به او تعلیم داد.
علامه مجلسی در این مورد می نویسد باید توجه داشت که اذان و اقامه به انفاق اصحاب امامیه بوسیله وحی تشریع شده است اما علمای عامه معتقدند که اذان را عبدالله بن زید در خواب دید و عمر نیز در خواب همان را مشاهده کرد.
قال ابن عقیل اجتمعت الشیعه علی ان الصادق (علیه السلام ) لعن قوما زعموا ان النبی اخذ الاذان من عبدالله بن زید فقال ینزل الوحی علی نبیکم فیزعمون انه اخذ الاذان من عبدالله بن زید؟
ابن عقیل می گوید: شیعه اتفاق دارند بر اینکه امام صادق (علیه السلام ) لعنت کرده کسانی را که معتقدند پیامبر اذان را از عبدالله بن زید گرفته است .
پس حضرت می فرماید: وحی بر پیامبر نازل می شود، آنگاه خیال می کنند اذان را از عبدالله بن زید آموخته است ؟!
جبرئیل ، اولین مؤ ذن
در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که فرمود: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: وقتی به معراج رفتم و به سدرة المنتهی رسیدم ناگاه مشاهده کردم فرشته ای اذان می گوید: آن فرشته ای اذان می گوید: آن فرشته در آسمان قبل از آن شب دیده نشده بود.
فرشته گفت : الله اکبر، الله اکبر. خداوند فرمود: بنده ام راست می گوید؛ من بزرگترم (از آنکه به وصف در آیم ).
او گفت : اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان لا اله الا الله باز خداوند فرمود:
راست می گوید، خدایی جز من نیست .
ادامه داد: اشهد ان محمدا رسول الله ، اشهد ان محمدا رسول الله فرمود: راست می گوید، محمد بنده من و پیامبری است که او را برگزیده ام .
گفت : حی علی الصلوة ، حی علی الصلوة فرمود: راست می گوید بنده ام دعوت می کند به دستور واجبم ، هر که با رغبت و میل به امید ثواب بسوی این دستور بشتابد کانت کفارة لما مضی من ذنوبه نماز کفاره گناهان گذشته او است .
باز فرشته گفت : حی علی الفلاح ، حی علی الفلاح خداوند فرمود: آری ، نماز صلاح و نجاح و فلاح است .
پس از آن من امامت ملائکه را عهده دار شدم و نماز جماعتی با فرشته ها خواندم چنانکه قبلا امامت انبیاء را در بیت المقدس کرده بودم
اما اذان جبرئیل که قبل از سدرة المنتهی گفته شد چنین است : پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود جبرئیل در شب معراج مرا به محلی رسانید، پرسید: می دانی در کجا هستی ؟ گفتم : نه : اینجا بیت المقدس است ؛ بیت الله اقصی در اینجا حشر و نشر است جبرئیل در بیت المقدس بپا ایستاد و انگشت سبابه دست راست خود را در گوش راست نهاد و شروع به گفتن اذان نمود، دو جمله دو جمله (یعنی مثلا الله اکبر، الله اکبر که در آخر آن دو بار گفت حی علی خیر العمل اذان که تمام شد اقامه را شروع کرد، باز دو جمله دو جمله ، اقامه را نیز پایان داد و در آخر آن دو مرتبه گفت : قد قامت الصلوة انبیاء دعوت جبرئیل را لبیک گفتند و چهار هزار و چهارصد نفر از انبیاء جمع شدند و هر کدام در محل خویش در صفی ایستادند. من چنین پنداشتم که جبرئیل اقامه نماز خواهد کرد. اما وقتی صف ها مرتب شد، بازویم را گرفت و گفت : یا محمد! پیش برو و بر برادران خویش نماز بگزار. تو خاتمی و خاتم بر مختوم (کسانی که پیش از تو آمده اند) مقدم است
پس اولین اذان توسط جبرئیل در بیت المقدس و اذان دوم توسط فرشته مخصوص در سدرة المنتهی گفته شد. باور کردنی نیست چنین شعاری با جملاتی که فقط می تواند انشاء و ابداع خدا باشد (که از طریق وحی بوسیله پیک بزرگ خداوند، جبرئیل ، به ما مسلمانان ارزانی شده ) با خواب عبدالله بن زید و... ابداع گردیده باشد.
موارد استفاده دیگر اذان
اذان و اقامه چنانکه اکنون بین ما مسلمانان جهت اعلام اجتماع برای برگزاری نماز در مساجد و مخصوصا اعلام فرا رسیدن وقت نماز بکار برده می شود تنها برای این کار تشریع نشده است کاربرد اذان و اقامه در موارد دیگری نیز هست که به شرح آن می پردازیم ؛
اول - اذان و اقامه در گوش نوزاد: امام صادق (علیه السلام ) فرمود: وقتی فرزند متولد شد
در گوش راست او اذان گفته شود و در گوش چپش اقامه در روایت مستدرک الوسائل
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرماید: این کار موجب حفظ فرزند از شیطان می شود.
دوم - اذان در گوش کسی که بد اخلاق است ، موجب رفع سوء خلق می شود. در میزان الحکمة می نویسد: امام صادق (علیه السلام ) فرمود
: من ساء خلقه فاذنوا فی اذنه .
هر که بد اخلاق بود اذان در گوشش بگویید. امام صادق (علیه السلام ) از آباء خود از امیر المؤ منین (علیه السلام ) نقل می کند که فرمود: گوشت بخورید زیرا گوشت انسان ، از گوشت می روید. هر کس چهل روز گوشت نخورد، بد اخلاق می شود. اگر یکی از شما بداخلاق بود در گوش او تمام اذان را بگویید.
سوم - اذان گفتن در بیابانهای وحشتناک موجب آرامش خاطر و آسایش دل و طرد موجودات زیانبخش می گردد.
امام صادق (علیه السلام ) در روایت زید زراد می فرماید: هر گاه راه را گم کردی با صدای بلند اذان بگو ترشد و تصیب الطریق ان شاء الله راهنمایی خواهی شد و راه را پیدا خواهی کرد ان شاء الله .
چهارم - اذان موجب رفع بیماری است مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام ) نقل می کند که یکی از غلامان آقا خدمتش رسید در حالی که بیمار بود. امام پرسید: چرا رنگت پریده ؟ گفت : فدایت شوم مبتلا به تبی شده ام که یک ماه تمام است مرا رها نمی کند. بدنبال معالجه ، هر چه طبیب ها دستور داده اند عمل کرده ام ولی ابدا سودی نبخشید.
فقال له الصادق (علیه السلام ) حل ازارک و ادخل راسک فی قمیصک و اذن واقم و اقراء سورة الحمد سبع مرات فرمود:
گریبان پیراهن خود را بگشا و سر در گریبان خود ببر و اذان و اقامه بگو سپس هفت مرتبه سوره حمد را بخوان گفت : همین کار را کردم فکانما نشطت من عقال گویی تمام بنده ها و گره های وجودم گشوده شد و آسوده شدم
باید توجه داشت که او ابتدا راه علاج مسیر ظاهری را پیموده بود و نتیجه نگرفته بود سپس امام او را با عنایت خویش بدینوسیله معالجه کردند. ما در عین حال که اثر اذان و اقامه را نفی نمی کنیم اما این نکته را توجه می دهیم که اگر شما چنین کردی و سودی نبخشید، مبادا در تاءثیر این قبیل دعاها شک کنی ؛ زیرا ممکن است درباره این شخص نفس امام اثر خالصی نموده باشد و در مورد شما مصالح دیگر مانع از آن اثر شود. البته به امید چنین اثری ما هم اگر دچار این مشکل شدیم ، خوبست از اذان استفاده کنیم پنجم نوشتن اذان و اقامه و تعلیق آن بالای سر مریض موجب رفع سردرد می شود. شیخ طبرسی در کتاب عده السفر و عمده الحضر می نویسید: از ائمه (علیه السلام ) روایت شده که برای رفع سردرد اذان و اقامه را بنویسید و بالای سر شخص مبتلا به سر درد، بیاویزید
.
ششم با صدای بلند اذان گفتن در منزل موجب رفع بیماریها و تکثیر نسل می شود
هشام بن ابراهیم نقل می کند به حضرت رضا (علیه السلام ) از بیماری خود شکایت کردم و گفتم : فرزند هم برایم متولد نمی شود. حضرت رضا (علیه السلام ) فرمود: در منزل با صدای بلند اذان بگو ففعلت ذلک فاذهب الله سقمی و کثر ولدی این کار را کردم ، خداوند بیماریم را بر طرف کرد و چند فرزند به من داد.
هفتم اذان رفع گرفتاری از انسان در سفر می نماید و حافظ او از شر شیاطین است زید زراد در کتاب خود آورده است که
سالی با دوستان به حج مشرف شدیم ، وقتی نزدیک خرابه های مدینه رسیدیم ، یکی از دوستانمان گم شد هر چه او را جستیم پیدا نکردیم حکایت او را در مدینه به بعضی گفتیم گفتند: جن ها او را برده اند. خدمت حضرت صادق (علیه السلام ) رسیدم و ماجرا را شرح دادم .
امام فرمود: برو همانجایی که گم شد و با صدای بلند بگو یا صالح بن علی ! یقول لک جعفر بن محمد هکذا عاهدت و عاقدت الجس علی بن ابی طالب ای صالح بن علی ! حضرت صادق (علیه السلام ) می فرماید: آیا جنیان با علی بن ابی طالب اینگونه عهد و پیمان بستند؟ فلان رفیق ما را پیدا کن و به ما برسان بعد حضرت صادق (علیه السلام ) فرمود که بگو ای جنیان شما را قسم می دهم به همان قسمتی که علی بن ابی طالب (علیه السلام ) داد که دوست مرا رها کنید و او را به راه خود برگردانید.
گفت : من دستور امام را انجام دادم طولی نکشید که دیدم رفیقم از یک خرابه خارج شد. پرسیدم : چه شد؛ کجا رفته بودی ؟! گفت ناگهان شخصی را دیدم که به زیبایی او کسی را ندیده بودم گفت : آقا گمان می کنم تو از دوستان آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) هستی ؟ گفتم : آری گفت : در این نزدیکی شخصی از آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) هست ، نمی خواهی ثواب زیارت او را دریابی و سلام به او بدهی ؟! گفتم : چرا. از بین این دیوارها رفتیم خودش هم جلو می رفت خیلی دور نشده بودیم که متوجه شدم کسی دیده نمی شود. از این وضع حالت غش به من دست داد و بیهوش بودم تا همین الان حالا شخصی آمد حضرت صادق (علیه السلام ) عرض کرد. حضرت فرمود: نوعی از جنیان هستند که انسان را گمراه می کنند. اگر در بیابان یک نفر را تنها دیدند از او راه نپرسید. اگر راهنمایی هم کرد به حرف او گوش نکنید. اگر دیدی کسی در خرابه ای و یا بیابانی متوجه تو است در چهره او اذان بگو با صدای بلند و این دعا را بخوان
سبحان الله جعل فی السماء نجوما رجوما للشیاطین عزمت علیک یا خبیث بعزیمة الله التی عزم بها امیر المؤ منین علی بن ابی طالب (علیه السلام ) و رمیت بسهم الله المصیب الذی لایخطی و جعلت سمع الله علی سمعک و بصرک و ذللتک بعزة الله و قهرت سلطانک بسلطان الله یا خبیث لاسبیل لک .
با خواندن این دعا ان شاء الله بر او پیروز خواهی شد. اگر راه را گم کردی ، با صدای بلند اذان بگو و این دعا را بخوان : یا سیارة الله دلونا علی الطریق یرحمکم الله ، ارشدونا یرشدکم الله اگر راه را جستی بهتر وگرنه با این جملات فریاد بزن
: یا عتاة الجن و یا مردة الشیاطین ارشدونی و دلونی الطریق والا اسرعت لکم بسهم الله المصیب ایاکم عزیمة علی بن ابی طالب (علیه السلام ) یا مردة الشیاطین ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السموات و الارض فانفذوا لاتنفدون الا بسلطان مبین الله غالبکم بحیذه الغالب و قاهرکم بسلطانه القاهر و دللکم بعزه المتین فان تولوا فقل حسبی الله لا اله الا الله هو علیه توکلت و هو رب العرض العظیم صدایت را به اذان بلند کن راه را پیدا می کنی ان شاء الله .
هشتم - مورد دیگر از استحباب اذان گفتن ، اذان است پشت سر مسافر.
بخش دوم : فرازهای اذان و اقامه
تفسیر فرازهای اذان و اقامه
و اذا نودی للصلوة من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله .
سوره جمعه قسمتی از آیه 9
گاهی انسان که غرق در نعمت می شود اهمیت آن نعمت را درک نمی کند چنانکه فرموده اند: نعمتان مجهولتان الصحة و الامان سلامتی و امنیت دو نعمت مجهول است که انسان هنگام استفاده از این نعمت ها قدر و ارزش آن را نمی یابد، اما اگر از دست داد آنگاه متوجه اهمیت این نعمت ها می شود. تعرف الاشیاء باضدادها هر چیزی با ضد آن درک و شناخته می شود. اگر همیشه روز باشد قدر شب را نمی دانی و اگر همیشه شب باشد، قدر روز را نخواهی شناخت .
چون صبح و شام و گاه و بیگاه طنین جانفزای اذان بطور عادی و معمولی به گوش ما می رسد، قدر این سروش رحمانی و این نغمه آسمانی را که از سدرة المنتهی از مصدر عزت و جلال پروردگار راهی آسمان دنیا شده نمی دانیم گاهی خوب است انسان فکر کند. سکوت شب و نسیم ملایم و آرامش معمول سحرگاهان در تمام موجودات زنده ؛ همه این خاموشی ها و فراموشیها و سکوت و آرامش ها و خواب و بیهوشی ها را ناگاه جمله ای بر فراز ماءذنه از هم می پاشد و صدایی از نای مؤ ذنی بلند می شود: آی جهانیان ! ای انسانها و ای پرندگان و ای فرشتگان الله اکبر.
بپاخیزید زندگی را با لطف خداوند منان آغاز کنید و از مواهب حیات در همین دل شب بهره مند شوید. او را می ستایم و او را حتی از جولان اندیشه خود برتر می دانم و بزرگتر و برتر از هر توصیفی می شمارم شما هم با من هماهنگ شوید، همه بگویید الله اکبر.
از اندیشه تابناک وارثین وحی و امامت بشنویم فضل بن شاذان ، از حضرت رضا (علیه السلام ) نقل می کند
که فرمود: خداوند به علل زیادی به مردم دستور داده که اذان بگویند؛ از جمله اینکه : فراموش شدگان را بیاد آورد و غفلت زدگان را بیدار کند. آنها را که هنوز در خوابند و اطلاع از وقت نماز ندارند متوجه کند.
مؤ ذن فریاد می زند بندگان خدا! اینک بپا خیزید برای عبادت خالق و روی به این وظیفه با اهمیت آورید. او در دل آسمانها فریاد می زند. خدا یکتا است الله اکبر او ایمان خود را با این جملات اعلان می نماید و اسلام را به فراموشکاران عرضه می دارد. نام را مؤ ذن گفته اند؛ زیرا با جملات اذان اعلام نماز می کند.
اولین کلمه اش الله است درالله اکبر و همچنین آخرین کلمه اش الله است در لا اله الا الله .
خداوند خواسته است اول ، با نام او آغاز کنند و آخر به نام او ختم نمایند.
مؤ ذن دو بار می گوید اشهد ان لا اله الا الله تا در گوش شنوندگان تکرار شود و اگر غفلت زده ای مرتبه اول متوجه نشد، مرتبه دوم بداند و بفهمد که جهان هستی به یکتایی خدا گواهی می دهد.
دیگر اینکه نماز دو رکعت دو رکعت است ، اذان و نیز دو عبارت دو عبارت است در ابتدای اذان چهار مرتبه الله اکبر می گوید زیرا ابتدا ترنم و آغاز اعلام است ؛ دو مرتبه اول موجب بیداری شنونده می شود تا توجه به اذان نماید و جملات بعد را به گوش هوش بسپارد.
بعد از تکبیر، دو شهادت می دهد: شهادت اول اشهد ان لا اله الا الله توحید و یکتایی خدا را ثابت می کند و شهادت دوم اشهد ان محمدا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رسالت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم ) را، بفهماند اطاعت هر دو (خدا و پیامبر) بهم پیوسته است و هم از آن جهت که اصل ایمان همین دو گواهی است
و این دو بار گفتن به منزله دو شاهد است که در اثبات حقوق (در اسلام ) نیاز به دو شاهد داریم انسان در اذان اقرار به یکتایی خدا و رسالت حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم ) می نماید. با همین اقرار، تمام لوازم ایمان را می پذیرد؛ زیرا اصل ایمان اعتقاد به خدا و پیامبر است .
پس از این دو گواهی ، مردم را به نماز دعوت می کند حی علی الصلوة ؛ زیرا اذان برای اعلام نماز تشریع شده است دعوتی است از جانب خدا برای انجام نماز. پس از آن دعوت به رستگاری حی علی الفلاح و دعوت به بهترین عمل حی علی خیر العمل می باشد و بالاخره آخر اذان بنام خداوند ختم می شود لا اله الا الله چنانکه اولش نیز بنام او شروع گردید.
تفسیری دیگر از امیر المؤ منین (علیه السلام )
امام حسین (علیه السلام ) فرمود: در مسجد نشسته بودیم که مؤ ذن برای اذان بالای مناره رفت و شروع به گفتن اذان کرد، گفت : الله اکبر الله اکبر.
اشک از دیدگان پدرم امیر المؤ منین (علیه السلام ) فرو ریخت و ما نیز از گریه او شروع به گریه کردیم مؤ ذن اذان خود را تمام کرد. امیر المؤ منین (علیه السلام ) فرمود: می دانید مؤ ذن چه می گوید. گفتیم : خدا و پیامبر و وصی پیامبرش می دانند. فرمود: اگر بدانید چه می گوید لضحکتم قلیلا و لبکیتم کثیرا کم خواهید خندید و زیاد گریه خواهید کرد.
الله اکبر معنی های زیادی دارد. یکی از آنها که مؤ ذن می گوید خدا بزرگتر است مربوط به قدم و ازلیت و ابدیت و علم و قوت و قدرت حلم و کرم و جود و عطا کبریایی اوست وقتی مؤ ذن می گوید الله اکبر او اعتراف می کند که خلق و امر، مربوط به خداست و با اراده او جهان هستی به وجود آمده و هر چه جهانیان دارند از اوست و همه به سوی او باز می گردند. او قبل از هر چیز بوده و بعد از همه چیز خواهد بود. پیوسته او بر تمام جهان حاکم است به طوری که درک نمی شود و در همه اشیاء است به صورتی که نمی توان محدودش نمود. فهو الباقی و کل شی دونه فان او پایدار است و همه جهانیان غیر از او فانی است
معنی دوم الله اکبر یعنی علیم و خبیر است ؛ آنچه بوده و آنچه خواهد بود می داند گر چه هنوز نیامده باشد.
معنی سوم الله اکبر یعنی قادر بر هر چیزی است و آنچه را بخواهد، بر آن قدرت دارد. در قدرتش قوی است و بر جهان مخلوقات مقتدر است قدرت در ذات اوست و بر تمام اشیاء به طور عمومی قدرت دارد. هر چیزی را بخواهد با یک اراده بوجود می آید فانما یقول له کن فیکون .
معنی چهارم الله اکبر در ارتباط با حلم و کرم اوست
یحلم کانه لا یعلم و یصفح کانه لایری و یستر کانه لایعصی ، لایعجل بالعقوبه کرما و صفحا و حلما
چنان حلم می ورزد (نسبت به خطا کار) که گویی خبر ندارد. و چنان چشم می پوشد از گنهکار که گویی نمی بیند و چنان پرده پوشی می کند که گویی عمل خلافی نشده بواسطه کرم و گذشت و حلمی که دارد، در کیفر دادن عجله ندارد.
معنی پنجم در الله اکبر یعنی با جود و پر عطا است و کریم فعال است .
معنی ششم الله اکبر از خداوند نفی کیفیت می کند، گویا می گوید: خداوند اجل و برتر از آن است که ستایشگران بتوانند آنچنان که هست او را ستایش کنند؛ زیرا آنها به قدر فهم و درک خود او را می ستایند لا علی قدر عظمته نه به اندازه عظمت و جلال او. علوا کبیرا خداوند بزرگتر از آنکه ستایشگران بتوانند او را چنانکه هست بستایند.
معنی هفتم الله اکبر می گوید که خداوند اعلی و اجل است او بی نیاز از جهانیان است نیازی به اعمال بندگان خویش ندارد.
اما اشهد ان لا اله الا الله معنایش این است که گواهی بر یکتایی خدا صحیح نیست مگر معرفت قلبی باشد (نه ، تنها اعتراف با زبان ) گویا می گوید: می دانم معبودی جز خدای متعال نیست و هر معبودی جز خدا باطل است و با زبان خویش اقرار می کنم به آنچه اعتقاد دارم لا اله الا الله و گواهی می دهم که پناهی جز او نیست و هیچ راه نجاتی از شر شروران و فتنه فتنه انگیزان وجود ندارد جز توجه به ساحت مقدس او.
در مرتبه دوم که می گوید اشهد ان لا اله الا الله یعنی هدایت کننده ای جز خدا نیست و راهنمایی جز او وجود ندارد. خدا را گواه می گیرم به اینکه من معتقدم لا اله الا الله آسمان نشینان و ساکنان زمین و تمام فرشتگان جهان و همه جهانیان و همه کوهها و درختها و جنبندگان و هر تر و خشکی را گواه می گیرم به اینکه شهادت می دهم خالقی جز خدای یکتا نیست و هیچ رازق و معبود و زیان بخش و سود رسان و گیرنده و رها کننده و عطا کننده و مانع و دفاع کننده و خیر خواه او کافی و شفا دهنده و مقدم موخری وجود ندارد جز خدای یکتا الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین خلق و امر از اوست ، برتر و منزه است پروردگار جهانیان .
اما اشهد ان محمدا رسول الله می گوید: خدا را گواه می گیرم که محمد بنده و پیامبر و نبی و وصی و برگزیده اوست او را با دلایل آشکار و دین حق برای ارشاد تمام جهانیان فرستاده ، فرستاده تا بر تمام ادیان پیروزش کند، گر چه مشرکین را بد آید.
تمام آسمان نشینان و ساکنان زمین از پیامبران و مرسلین و ملائکه تا همه انسانها را گواه می گیرم بر اینکه شهادت می دهم محمد سید و سرور اولین و آخرین است .
در مرتبه دوم می گوید گواهی می دهم انسان نیازی به دیگری ندارد جز نیاز به خدای یکتا و قهار که بی نیاز از تمام جهانیان است او محمد را بشیر و نذیر و دعوت کننده بسوی خدا و چراغ روشن راهنما بسوی مردم گسیل داشته است فمن انکره و جحده و لم یؤ من به ادخله الله عزوجل نار جهنم خالدا مخلدا لاینفک عنه ابدا هر کس منکر رسالت او باشد و قبول نکند و ایمان نیاورد، خداوند او را برای همیشه وارد جهنم می نماید و هرگز از آن رهائی ندارد.
اما حی علی الصلوة یعنی بشتابید بسوی بهترین عملتان و بسوی دعوت خدایتان ، سرعت بگیرید بسوی مغفرت پروردگارتان و خاموش کردن آتشی که بر پشت خود افروخته اید و آزاد کردن خویشتن از بار سنگین گناهانی که مرتکب شده اید، تا خداوند گناهان شما را بپوشاند و بیامرزد و تبدیل به حسنه نماید، او خداوند کریم و ذوالفضل عظیم است ، اینک به ما مسلمانان اجازه داده به در خانه اش برویم و در پیشگاهش بایستم .
در مرتبه دوم می گوید
: قوموا الی مناجات ربکم و عرض حاجاتکم علی ربکم و توسلوا الیه بکلامه و تشتفقوا به و اکثروا الذکر و القنوت و الرکوع و السجود و الخضوع و الخشوع و ارفعوا الیه حوائجکم فقد اذن لنا فی ذلک .
اینک آماده شوید برای مناجات با خدا و عرض نیاز و حاجات خود بر او. از کلام خودش مدد بگیرید و آن را واسطه قرار دهید. بسیار یادش کنید و زیاد قنوت و رکوع و سجود و خضوع و خشوع داشته باشید. اینک جاجات خود را به در خانه او ببرید، خودش اجازه به ما داده (حرکت کنند).
اما حی علی الفلاح یعنی روی آورید به زندگی پایدار و نجات همیشگی ، روی آورید به حیاتی که مرگ ندارد و نعمتهایی که فناپذیر نیست و قدرتی که زوال ندارد و به نشاطی که حزن ندارد و انیسی که با او وحشت وجود ندارد و نوری که ظلمت با آن نیست و گشایشی که تنگی در آن راه ندارد و بهجت و سروری که پایان ندارد و ثروتی که فقر در آن نیست و صحتی که بیماری در آن نباشد و عزتی که ذلت و قدرتی که ضعف نمی پذیرد. اینک بشتابید به سوی سرور دنیا و آخرت و نجات در آن .
در مرتبه دوم که می گوید: حلی علی الفلاح اعلام می کند سبقت بگیرید به آنچه شما را دعوت کردم ، به کرامت بی پایان ، منت عظیم ، نعمت با ارزش ، فوز عظیم و نعمت ابد در جوار محمد (صلی الله علیه و آله و سلم ) در جایگاه راستان و پیشگاه پروردگار توانا.
اما مؤ ذن که می گوید: الله اکبر اعلام می کند که خداوند بزرگتر از آن است که بنده اش بداند چه مقام و منزلتی تهیه دیده است برای بنده ای که دعوتش را اجابت نماید، اطاعت کند و معرفت پیدا کند، عبادت نماید و به یاد او باشد، به ذکرش مشغول شود، دوستش بدارد، به او انس بگیرد، اطمینان و وثوق به او پیدا کند، بیم از او و امید به او داشته باشد، مشتاق پروردگارش باشد و رضایت به حکم و قضایش دهد.
در مرتبه دوم که می گوید: الله اکبر اعلام می کند خداوند اجل از آن است که احدی مقدار کرامتش را نیست به اولیایش و عقوبتش را نسبت به اعدائش و عفو غفران و نعمتش را نسبت به کسانی که دعوتش را پذیرفته اند و پیامبرش را گرامی داشته اند و مقدار عذاب و سخت گیری اش را نسبت به منکرین نبوت و مخالفین او بداند.
اما گفتن لا اله الا الله معنی اش این است که لله الحجة البالغه بالرسول و الرساله و البیان و الدعوة خداوند حجت را تمام نموده با رسول و رسالت و با بیان و دعوت او بزرگتر از آن است که کسی بتواند دلیلی برای عدم گرایش خود بیاورد. هر که پذیرا شد دارای نور و کرامت است و هر که منکر شد، خداوند بی نیاز از جهانیان است و او سریعترین حسابگران است و معنی قد قامت الصلوة در اقامه این است که حان وقت الزیارة و المناجاة و قضاء الحوائج و درک المنی و الوصول الی الله عزوجل و الی کرامته و غفرانه و عفوه و رضوانه
هنگام دیدار رسید و هنگام مناجات و برآورده شدن حاجات و رسیدن به آرزوها شد و هنگام رسیدن به پیشگاه پروردگار و عنایت و آمرزش و عفو و رضایت خدا رسید. (خدایا به همه دوستان امیر المؤ منین (علیه السلام ) توفیق قدر دانی از این موهبت را عنایت فرما).
قال الصدوق (رحمه الله ) انما ترک الراوی ذکر حلی علی خیر العمل لتقیة
راوی ذکر حی علی خیر العمل را از جهت تقیه ترک کرده است (که عمر از گفتن این ذکر مانع شده بود زیرا مدعی بود اگر مردم بدانند نماز بهترین عمل است دیگر به جهاد روی نمی آورند.
در روایت دیگر از امام صادق (علیه السلام ) سؤ ال شد از حی علی خیر العمل فرمود: خیر العمل الولایة بهترین عمل ولایت است در خبر دیگر می فرماید خیر العمل بر فاطمة و ولدها بهترین عمل ، نیکی به فاطمه زهرا (علیها السلام ) و فرزندان اوست .
علامه مجلسی در پایان خبر می نویسد: اینکه امیر المؤ منین (علیه السلام ) حی علی خیر العمل را نمی گفته ). تاءویل خیر العمل به ولایت ، منافات ندارد با اینکه حی علی خیر العمل جزء فصول اذان باشد زیرا ولایت از بزرگترین شروط صحت نماز و قبول آن است .
یحتمل ان یکون المعنی ان الصلوة التی هی خیر العمل هی ما کانت مقرونة بالولایة و بر فاطمة و ولدها صلوات الله علیهم .
ممکن است منظور این باشد: نمازی که خیر العمل و بهترین کار است نمازی است که مقرون به ولایت و بر و نیکی به فاطمه و فرزندان فاطمه (علیها السلام ) باشد.
اهمیت اذان و اقامه از این حدیث روایت کاملا مشهود است
:
از امام باقر و امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که هر کس اذان و اقامه را بگوید پشت سرش دو صف از ملائکه به نماز می ایستند اما کسی که اقامه تنها را نگوید یک صف از ملائکه پشت سرش نماز خواهند خواند.
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم )
در وصیتش نقل شده که فرمود: ای اباذر خداوند افتخار می کند نزد ملائکه بر سه نفر:
اول شخصی که در سرزمین فقر و بیابان خشک ، صبحگاه اذان و سپس اقامه می گوید بعد به نماز می ایستد. خداوند به ملائکه می فرماید: ملائکه من تماشا کنید بنده ام را، مشغول نماز است در حالی که احدی جز من او را نمی بیند. آنگاه هفتاد هزار فرشته فرود می آیند و پشت سر او نماز می خوانند و تا صبح روز بعد برای او استغفار می کنند... اباذر اگر بنده ای در سرزمین فقر و بیابانی خشک وضو بگیرد یا تیمم کند بعد اذان و اقامه بگوید و نماز بخواند به ملائکه دستور می دهد صفی پشت سر او ببندند که سر و ته صف دیده نشود (از کثرت ) با رکوع او به رکوع می روند و با سجده اش سجده می کنند و دعایش را (آمین ) می گویند. اباذر! اگر اقامه را تنها و بدون اذان بگوید، با او نماز نمی خوانند مگر همان دو فرشته ای که ماءمور خودش هستند.
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ): ان اهل السماء لایسمعون من اهل الارض شیئا الا الاذان
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: اهل آسمان از اهل زمین چیزی جز اذان نمی شنوند.