سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم احکام الغیبه

سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم احکام الغیبه0%

سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم احکام الغیبه نویسنده:
گروه: متون فقهی و رسائل

سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم احکام الغیبه

نویسنده: احمد مجتهدی تهرانی
گروه:

مشاهدات: 10074
دانلود: 3172

توضیحات:

سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم احکام الغیبه
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 18 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10074 / دانلود: 3172
اندازه اندازه اندازه
سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم احکام الغیبه

سه رساله: گناهان کبیره، محرم و نامحرم احکام الغیبه

نویسنده:
فارسی

1- بزرگترین گناهان کبیره شرک بخدا است خدا می‌فرماید.

هرکه بخدا شرک آورد خدا بهشت را بر او حرام کرده است.

(سوره مائده آیه 72).

2- و پس از آن نومیدی از رحمت خدا است زیرا خدای عزّ و جل می‌فرماید:

بدرستیکه نومید نشود از رحمت خدا جز مردمی کافر (سوره یوسف آیه 87).

3- و سپس ایمنی از مکر و عقوبت خداوند زیرا خدای عزّ و جلّ می‌فرماید:

______________________________

(5)- کافی شیخ کلینی 2/ 285 با سند صحیح.

سه رساله، ص: 40

ایمن نشوند از مکر خدا جز مردمی زیانکار. (سوره اعراف آیه 99).

4- و از گناهان کبیره است عقوق و ناسپاسی حق پدر و مادر زیرا خدای سبحانه عاق را جبّار و شقی مقرر ساخته است.

اشاره است به قول خدای تعالی در حکایت از عیسی (ع) که می‌گوید: خدا نسبت به مادرم نیکوکارم کرده است و مرا جبّار و شقی نساخته است (سورۀ مریم آیه 32).

5- و قتل نفسی که خدا او را محترم ساخته مگر کشتن بحق مانند قصاص زیرا خدای عزّ و جل می‌فرماید:

هرکسی بکشد مؤمنی را عمدا سزای او دوزخ است و در آن جاوید بماند و خدا بر او خشم کند و او را لعنت کند و برای او عذابی بزرگ فراهم سازد (سورۀ نساء آیه 93) و ظاهر آیه این است که تعمد در برابر خطا است که در آیه قبل حکم آنرا بیان کرده است.

6- متهم کردن زن پارسا بزنا زیرا خدای عز و جل می‌فرماید:

براستی آنها که نسبت دهند زنان عفیفه مؤمنه را بزنا لعنت شوند در دنیا و آخرت و برای آنها است عذاب بزرگی. (سوره نور آیه 23).

7- و خوردن مال یتیم زیرا خدای عز و جل می‌فرماید:

آن کسانی که مال یتیمان را بناحق و از ستم می‌خورند همانا شکمهای خود را پر از آتش می‌کنند و محققا بدوزخ داخل و آتش می‌گیرند و شعله‌ور می‌شوند. (سوره نساء آیه 10).

8- دیگر از گناهان کبیره فرار از جبهه جهاد است زیرا خدای عزّ و جل می‌فرماید:

هرکه در روز نبرد پشت بدانها (یعنی دشمنان اسلام) کند مگر

سه رساله، ص: 41

بقصد تغییر موضع جنگ باشد یا برای پیوستن بدسته دیگر از جنگجویان اسلامی و کمک بآنها باشد محققا بخشم خدا گرفتار شده و جای او جهنّم است و جهنّم چه بد سرانجامی است. (سوره انفال آیه 16)

9- و خوردن ربا زیرا خدای عزّ و جل می‌فرماید:

آن کسانی که می‌خورند ربا را برنمی‌خیزند مگر مانند حرکت کسیکه شیطان او را مسّ کرده و حالت جنون برای او پیدا شده یعنی آدم رباخوار مانند دیوانه‌ها از قبر بیرون می‌آید. (سوره بقره آیه 274).

این تشبیه طبق گمان آنها بوده که شیطان انسان را مخبّط سازد و او غش کند یا جن او را مسّ کند و دیوانه شود یعنی برخاستن رباخواران مانند از جای برخاستن دیوانه‌ها است که دستخوش شیطان شده‌اند نه از راه اختلال عقل آنها بلکه از برای اینکه رباخواری سبب ورم دل آنها شده و آنها را سنگین و بدحال کرده است و حاصلش اینست که برخی اصحاب گفته‌اند رباخواران هنگام رستاخیز برای سنگینی بار گناه رباخواری که بر دوش دارند مانند یک آدم خردمند و عاقل از جای برنخیزند بلکه چون دیوانگان باشند که تلوتلو خورند و بیفتند و برخیزند و بار دیگر نتوانند برخاست و آن ربا که خوردند در دلشان باد کرده و برای آنها بار سنگینی شده که نتوانند برخاست. «6»

در مجمع البیان «7» فرموده است برپا نشوند در روز قیامت جز بمانند کسیکه شیطان او را دیوانه کرده است و این نشانه رباخواران است در

______________________________

(6)- تفسیر بیضاوی.

(7)- مجمع البیان.

سه رساله، ص: 42

موقف قیامت از ابن عباس و جمعی چنین نقل شده.

و گفته شده که این موضوع بر سبیل تشبیه آمده است زیرا حقیقت این است که شیطان انسان را دیوانه نمی‌کند ولی کسی که مایه سودا بر او غلبه کرده است و ناتوان شده که بسا شیطان اموری هراسناک به او عرضه دارد و او را وسوسه کند و به دیوانگی و غش افتد از طرف خدا و نسبت آن به شیطان برسبیل مجاز است از این نظر که تحقق این حالت به وسوسه او است.

10- و سحر و جادو زیرا خدای عزّ و جل فرموده:

و پیروی کردند آنچه شیطان در ملک سلیمان تلاوت می‌کردند، سلیمان کفر نورزید ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر و جادو را آموختند و آنچه را که بر آن دو فرشته بنام هاروت و ماروت نازل شد بکسی نیاموختند تا به او گفتند همانا ما آزمایش هستیم مبادا کافر شوی و از آنها آموختند آنچه را که بوسیله آن میان مرد و همسرش جدائی می‌انداختند و آنها به احدی زیان‌رسان نبودند بوسیله آن جز باذن خدا و می‌آموختند آنچه را بدانها زیان می‌زد و سودشان نمی‌داد. و بحقیقت دانستند هرکس که خریدار سحر و جادو است در آخرت بهره‌ای ندارد. (سوره بقره آیه 102).

11- زنا کردن است زیرا خدای عز و جل می‌فرماید:

و آن کسانی که نمی‌خوانند با خدا معبود دیگری را و نمی‌کشند کسی را که خدا حرام کرده جز بحق و زنا نمی‌کنند و هرکه این کار کند سزای گناه خود بیند عذابش در قیامت دوچندان باشد و به خواری در آن عذاب جاویدان بماند. (سوره فرقان آیه 69).

سه رساله، ص: 43

12- سوگند دروغ در راه نابکاری و تبهکاری.

(در کتاب نهایه آمده است که سوگند غموس خانه‌ها را ویران کند مقصود او آن قسم دروغ است که وسیله تبهکاری شود مانند سوگند برای خوردن مال مردم و آن را غموس گویند برای اینکه صاحب خود را در گناه برد و سپس در آتش دوزخ افکند)

زیرا خدای عزّ و جل فرماید:

آنها که بفروشند پیمان با خدا و سوگندهای خود را ببهای اندکی آنان را در سرای دیگر بهرۀ نیست. (سوره آل عمران آیه 77).

13- غلول است یعنی دزدی کردن از غنیمت جهاد زیرا خدای عزّ و جل می‌فرماید:

هرکه از غنیمت دزدی کند روز قیامت او را با آنچه دزدیده بعرصه محشر آورند (سوره آل عمران آیه 161).

14- منع زکوة واجب زیرا خدای عز و جل می‌فرماید:

ای کسانی که گرویدید بدرستی که بسیاری از احبار (یهود) و رهبانان (نصاری) هرآینه می‌خورند مال مردم را بمفت و بازمی‌دارند مردم را از راه خدا و آن کسانی که گنج می‌کنند طلا و نقره را و در راه خدا آنها را خرج نمی‌کنند بآنها مژده عذابی دردناک بده روزی باشد که آنها را در آتش دوزخ تافته کنند، و با آنها پیشانی و پهلو و پشت آنان را داغ نمایند (و بآن‌ها گویند) اینست که برای خود گنج کردید پس بچشید عذابی را که خود برای خود گنج و آماده ساختید. (سوره توبه آیۀ 35).

15 و 16 گواهی بناحق و کتمان گواهی بحق زیرا خدا می‌فرماید:

سه رساله، ص: 44

هرکه کتمان کند آن گواهی را بدرستی که دلش گنهکار است. (سوره بقره آیه 282).

17 شرب خمر زیرا خداوند از آن نهی کرده چنانچه از پرستش بت شما را نهی کرده یعنی هردو را در یک آیه و بیک روش مورد نهی قرار داده و این دلیل است بر اینکه یک حکم دارند و یک عقاب دارند و از این جهت وارد است که میخوار چون بت‌پرست است.

18 و 19 ترک نماز عمدا یا ترک آنچه خدا فرض کرده است (برای نماز) زیرا رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود هرکه عمدا نماز را ترک کند از تعهّد خداوند و تعهّد رسول خدا بیزار شده است.

20 و 21 عهدشکنی و قطع رحم زیرا خدای عز و جل میفرماید:

آن کسانی که پیمان خدا را پس از بستن آن می‌شکنند و قطع می‌کنند آنچه خداوند بوصل آن فرمان داده است و در زمین فساد می‌کنند، آنانند که برای آن‌ها است لعنت و برای آنها است بدی خانه آخرت (سوره رعد آیه 25).

پس حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند پس از بیانات پدرم، عمرو بن عبید از خانه امام علیه السلام بیرون آمد در حالیکه با صدای بلند گریه می‌کرد و می‌گفت هلاک شد هرکه به رای خود فتوی داد و با شما اهل بیت رسالت در علم و فضل منازعة و طرفیّت کرد.

مؤلف گوید: البته عمرو منظورش مخالفین امام علیه السلام بوده که احکام خدا را روی رأی و نظر خود بمردم تحمیل می‌کنند و از علم قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت صلوات اللّه علیهم اجمعین

سه رساله، ص: 45

بی‌خبرند البتّه بر اخباری‌ها مخفی نماند که مجتهدین ما غیر از مجتهدین اهل تسنّن می‌باشند یعنی علمای ما و مراجع تقلید ما از قرآن و احادیث و کلمات ائمۀ کرام علیهم السلام نظریّات خود را استنباط می‌فرمایند و اینکه می‌فرمایند رأی و فتوی من این است برای این است که با زحمت زیاد حکم خدا را از روی آیات قرآن و احادیث معتبر و اقوال گذشتگان از فقها بدست می‌آورند و معنی «رأی من این است» که مجتهدین ما می‌فرمایند همان نتیجه زحمات است که باین صورت به مردم گفته می‌شود نه اینکه صرفا از خودشان با قطع نظر از آیات و روایات فتوی و رأی بدهند.

روایت ششم: عن محمد بن مسلم عن ابی عبد الله علیه السلام قال:

سمعته یقول: الکبائر سبع قتل المؤمن متعمدا، و قذف المحصنة، و الفرار من الزحف، و التعرب بعد الهجرة، و اکل مال الیتیم ظلما، و اکل الربا بعد البینة، و کل ما اوجب الله علیه النار «8»

ترجمه: محمد بن مسلم میگوید از امام صادق علیه السلام شنیدم میفرمود گناهان کبیره هفت‌اند:

1- قتل مؤمن به عمد.

2- متّهم کردن زن عفیفه به زنا.

3- گریختن از جبهه جهاد.

4- تعرّب بعد از هجرت یعنی پس از هجرت به بلد اسلامی، برگردد به بیابان و جائی که از احکام اسلام خبری نیست.

______________________________

(8)- کافی 2/ 277.

سه رساله، ص: 46

5- خوردن مال یتیم به ناحق.

6- خوردن ربا بعد از علم به حرمت آن.

7- هر گناه و کار خلافی که خدا آتش را بر آن واجب و مقرّر کرده است مانند شرک.

روایت هفتم: عن عبیدة بن زرارة قال: سألت ابا عبد الله علیه السلام عن الکبائر فقال: هن فی کتاب علی علیه السلام سبع: الکفر بالله، و قتل النفس، و عقوق الوالدین، و اکل الربا بعد البینة، و اکل مال الیتیم ظلما، و الفرار من الزحف، و التعرب بعد الهجرة. قال: فقلت: فهذا اکبر المعاصی قال نعم قلت: فاکل درهم من مال الیتیم ظلما اکبر ام ترک الصلاة؟ قال: ترک الصلاة قلت: فما عددت ترک الصلوة فی الکبائر؟

فقال: ایّ شی اول ما قلت لک قال قلت: الکفر قال فان تارک الصلوة کافر یعنی من غیر علة . «9»

ترجمه: عبیدة بن زرارة می‌گوید از امام صادق علیه السلام گناهان کبیره را پرسیدم در جواب فرمود آنها در کتاب علی علیه السلام هفتند.

1- کفر به خدا.

2- قتل نفس.

3- عقوق والدین.

4- خوردن ربا پس از علم به حرمتش.

5- خوردن مال یتیم به ناحق.

______________________________

(9)- کافی 3/ 278.

سه رساله، ص: 47

6- گریز از جبهه جهاد.

7- تعرّب پس از هجرت.

راوی گوید من گفتم اینها بزرگترین معاصی هستند! فرمود: آری من گفتم: خوردن یک درهم مال یتیم به ناحق بزرگ‌تر است یا ترک نماز؟ فرمود: ترک نماز گفتم: شما ترک نماز را از کبائر نشمردید؟

در پاسخ فرمودند: آنکه نخست برایت گفتم چه بود؟ گوید گفتم:

کفر بود فرمود: براستی تارک الصّلوة (بی‌نماز) کافر است یعنی اگر بدون سبب و عذری نماز را ترک کند.

مؤلّف گوید: اگر کسی منکر نماز باشد یعنی بگوید نماز واجب نیست مرتدّ است و نجس، و اگر منکر نباشد ولی معصیت می‌کند و نماز نمی‌خواند کافر و نجس نیست اگرچه روحش نجس است.

این بود هفت روایت از روایات گناهان کبیره.

و امّا بیانات فقها.

در کتاب ذخیرة العباد مرحوم آیة الله آقا سید ابو الحسن اصفهانی آمده:

سؤال: گناهانی که اجتناب از آن‌ها لازم است و از گناهان کبیره شمرده می‌شوند بیان فرمایند.

جواب: گناهان کبیره که علّامه حلّی رحمة الله علیه در کتاب قواعد و تحریر فرموده‌اند این است که حق تعالی بر آن وعده آتش داده است. (تحریر علامه 2/ 208 و قواعد علامه 2/ 236)

و شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان به اصحاب نسبت می‌دهد که گناهان، همه کبیره هستند بالنسبة به گناهان ما تحت خود، مثلا

سه رساله، ص: 48

بوسیدن زن نامحرم، نسبت به زنای با او، صغیره است اما نسبت به نگاه کردن به او کبیره است.

اما آنچه بعضی از علماء به کبیره بودن آنها تصریح نموده‌اند، هفتاد و هفت گناه است، اگرچه در کبیره بودن بعضی از آنها تأمل و منع است:

1- گمراه کردن مردم 2- کذب 3- افتراء به خدا 4- کشتن کسی که کشتن او حرام است 5- فساد در زمین [مفسد فی الارض بودن] 6- ظلم کردن 7- بر ظالمین تکیه کردن 8- کمک کردن به ستمکاران 9- تکبر کردن 10- نماز نخواندن 11- زکاة ندادن 12- به جهاد نرفتن 13- منع کردن مردم را از رفتن به جهاد 14- فرار کردن از جهاد 15- خوردن مال یتیم 16- ناامیدی از رحمت خدا 17- ایمن بودن از غضب خدا 18- حکم کردن به غیر حکم قرآن 19- حج خانه خدا نکردن، برای مستطیع 20- فتنه‌انگیزی 21- میان مردم را به هم زدن 22- شراب خوردن 23- عقوق والدین [یعنی اذیت کردن پدر و مادر] 24- کافر شدن به خدا مثل تکذیب قرآن 25- شرک به خدا 26- نفاق 27- جحود آیات قرآن [یعنی انکار آن] 28- محادّه با خدا [یعنی دشمنی با خدا] 29- مشاقة الرسول [یعنی مخالفت با پیامبر صلی اللّه علیه و آله] 30- انکار معاد 31- انکار حشر اجساد [یعنی انکار معاد جسمانی] 32- انکار ضروری دین 33- اعراض کردن از ذکر خدا 34- ملحد شدن در بیت الله [یعنی ظلم و تجاوز کردن در مسجد الحرام و مکه] 35- منع کردن مردم را از مساجد. 36- به زن عفیفه نسبت زنا دادن 37-

سه رساله، ص: 49

نسبت لواط به کسی دادن 38- استهزاء مؤمنین [یعنی مسخره کردن مؤمنان] 39- فاحشه، (یعنی کارهای بد) را در بین مردم شهرت دادن 40- شکستن عهد 41- شکستن یمین [قسم] 42- زنا کردن 43- لواط کردن 44- غناء 45- قمار کردن 46- دفّ زدن 47- مساحقه [یعنی تماس گرفتن زن با زن، مانند تماس گرفتن مرد با زن. خصوصیات آن در کتابهای فقهی آمده است] 48- قسم دروغ خوردن 49- شهادت دروغ دادن 50- هتک حرمت [و احترام] کعبه [خانه خدا] 51- ترک احرام [برای کسی که می‌خواهد وارد مکه شود] 52- دزدی کردن 53- رفتن به شهری که عالمی در آنجا نباشد که مسائل دین از او اخذ شود 54- خوردن مردار 55- خوردن گوشت خوک 56- خوردن ذبیحه [یعنی حیوانی که ذبح شده] که به غیر اسم خدا ذبح شده 57- کسب مال حرام کردن 58- کم دادن در کیل و وزن 59- حبس حقوق مردم بدون عذر شرعی 60- اسراف 61- تبذیر 62- خیانت کردن 63- به لهو مشغول شدن 64- به لعب مشغول شدن 65- اصرار بر گناه صغیره 66- قوّادی کردن [یعنی زن و مردی که به هم حرامند به هم رسانیدن. 67-

دیّوثی یعنی همسر خود را در اختیار دیگران گذاردن 69- سخن‌چینی 70- قطع رحم 71- دروغ گفتن به خصوص بر پیغمبر 72- زدن مسلمان به ناحق 73- کتمان و پوشیدن شهادت [در جایی که باید شهادت بدهد] 74- شکایت مسلمانان را نزد ظالم نمودن 75- تاخیر حج بدون عذر شرعی 76- ظهار کردن [یعنی مرد به زن خود بگوید:

[ظهرک علی کظهر امی] 77- قطع طریق یعنی راهزنی.

سه رساله، ص: 50

در کتاب مفتاح الهدایة و مشکاة الولایة از کتاب اصول دین مختصر مرحوم حاج میرزا حسین شهرستانی نقل شده که ایشان شصت گناه از گناهان بزرگ را ذکر کرده است. فهرستش این است:

1- ترک نماز- نماز نخواندن. 2- زکوة ندادن. 3- خمس ندادن. 4- ترک کردن حجّ که وارد شده در وقت مردن باو بگویند بمیر بر دین یهود یا نصاری. 5- ترک روزه ماه مبارک رمضان. 6-

ظلم کردن ببندگان خدا و کمک کردن بمردمان ظالم و تواضع کردن به آنها. 7- خوردن شراب و آب جو و هرچیزی که انسان را مست کند و عقل را از بین ببرد. 8- کشتن آدمی که نباید کشته شود. 9-

لواط کردن که بسیار بسیار گناه بزرگی است و از زنا گناهش بیشتر می‌باشد زیرا حدّ آن قتل یا سوختن به آتش است. 10- زنا کردن.

11- رباخواری. 12- غیبت کردن و غیبت شنیدن و جلوگیری نکردن. 13- دروغ گفتن. 14- گوش دادن به آوازهایی که غنا و طرب‌آور است و همچنین حرام است استعمال آلات لهو مثل نی و طنبور و دف و امثال اینها. 15- کم‌فروشی. 16- تراشیدن ریش که در خبر است که قومی بسبب ریش ‌تراشی مسخ شدند و آن سیرت پادشاهان مجوس بود و حضرت خاتم انبیاء صلی اللّه علیه و آله از آن نهی فرموده‌اند. 17- از گناهان بزرگ خوردن حیوانی است که خودش مرده یا بطریق شرعی او را ذبح نکرده‌اند و همچنین حرام است خوردن گوشت حیوان حرام گوشت مانند گوشت خوک که نجس العین هم هست و مانند گوشت خرگوش. 18- عاقّ والدین

سه رساله، ص: 51

شدن یعنی کاری کند که پدر و مادر از او ناراضی شوند. 19-

شهادت ناحق دادن. 20- قماربازی کردن بانواع آن و همچنین بلیط بخت‌آزمائی 1* خریدن و شانس و اقبال را امتحان کردن.

21- مخفی کردن شهادت یعنی در جائی که باید شهادت بدهم شهادت را مخفی کنم و شهادت ندهم 22- قذف است یعنی نسبت زنا به زن عفیفه دادن. 23- قسم دروغ خوردن که آن سبب قطع عمر و برچیده شدن خانمان است. 24- خیانت کردن و به حیله مال مردم را خوردن مثل داخل کردن آب در شیر و سیب‌زمینی داخل روغن نمودن و سایر کارهائی که بین کسبه بی‌دین و بی‌بندوبار معمول است. 25- تکبّر کردن به برادران دینی. 26- اسراف نمودن.

27- فرار کردن از جنگ یعنی فرار از جهاد. 28- مأیوس شدن از رحمت خدای تعالی و همچنین ایمن شدن از عذاب او. 29-

پوشیدن مرد است لباس حریر یعنی ابریشم خالص مگر در میدان جنگ. 30- لباس طلا و انگشتر طلا دست کردن برای مردان.

31- استعمال ظرف طلا و نقره. 32- نمّامی و سخن‌چینی نمودن تا در نتیجه بین مردم اختلاف و دودستگی ایجاد شود. 33- مخالفت نذر و عهد و قسم کردن که کفّاره هم دارد. 34- نزدیکی کردن با زوجه و زن خود در حال حیض و نفاس که کفاره هم دارد. 35-

ترک کردن زن، حقوق شوهر و ترک کردن شوهر، حقوق زن را. 36-

ریا کردن در عبادت یعنی عبادت کند بقصد اینکه مردم به بینند، و مثل آن است سمعه، یعنی به جهت شنیدن مردم عبادت کند که ریا و

______________________________

(1)* قماری است که قبل از انقلاب در ایران هم معمول بود.

سه رساله، ص: 52

سمعه بمنزله شرک است. 37- مراء و مخاصمه در مباحثات علمی.

38- پوشیدن زن لباس مرد را و همچنین پوشیدن مرد لباس زن را اگر چه در تعزیه‌خوانی حضرت سید الشهداء علیه السلام باشد. 39- رشوه دادن و گرفتن آن برای حکم ناحق و از بین بردن حق. اما پول دادن به مأمورین دولت برای اینکه از ظلمی که آنها می‌خواهند بکنند فرار کنم عیبی ندارد مثل اینکه در گمرک جلوی زوّار حضرت سید الشهداء علیه السلام را می‌گیرند و ایراداتی نسبت به گذرنامه و سایر چیزها می‌کنند و زوّار برای فرار از چنگ آنها مقداری پول به آنها می‌دهند که در این‌صورت برای دهنده اشکالی ندارد اما برای گیرنده مطلقا یعنی در هر صورت حرام است. 40- حکم کردن بر خلاف حکم قرآن. 41- قطع رحم کردن که سبب کوتاهی عمر است. 42- سحر کردن. 43- تسخیر اجنّه و ارواح و کواکب و عمل شعبده. 44- مجسمه‌سازی. 45- با اجتماع شرائط، امر بمعروف و نهی از منکر نکردن. 46- عوض کردن وصیّتنامه کسی بدون اذن او. 47- تغییر دادن وقف بدون مجوّز شرعی. 48- نجس کردن مسجد و قرآن و تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام 49- نشستن جنب و حایض و نفساء در مسجد و عبور از مسجد الحرام و یا مسجد پیغمبر اسلام صلی اللّه علیه و آله. 50- استعمال کردن و خوردن نجس و متنجّس قبل از تطهیر آن. 51- وطی کردن با حیوانات. 52- استمناء یعنی کاری کند که از خود منی خارج کند که کار بسیار بدی است و ضرر آن هم زیاد است. 53- نبش کردن قبر مسلمان مگر در موارد معینی که در رساله مجتهدین و مراجع تقلید

سه رساله، ص: 53

مذکور است. 54- دست کشیدن روی قرآن در موقعی که انسان وضوء ندارد یا جنب است و یا زن در حال حیض و نفاس است.

55- خواندن سوره‌هائی که سجده واجب دارد در حال جنابت و حیض و نفاس و آن چهار سوره است. 56- باطل کردن نماز واجب بدون جهت. 57- ردّ حکم مجتهد و آن در حدّ شرک بخدا است.

58- خوردن شیر و تخم حیوان حرام گوشت و همچنین تخم گوسفند و هر حیوان حلال گوشتی. 59- خوردن گل، مگر تربت مقدّس حضرت سید الشهداء علیه السلام برای استشفاء. 60- نگاه کردن ببدن و موی زن نامحرم.

البتّه محرّمات شرعیّه و گناهان بسیار است اگر بخواهیم همه آن‌ها را بیان کنیم طول می‌کشد در کتب مفصّله بیان تمام آنها شده است.

مرحوم ملا محمد باقر مجلسی رحمة اللّه علیه می‌فرماید پدرم مرحوم ملا محمد تقی مجلسی در برخی مؤلفات خود طبق استنباط از اخبار، گناهان کبیره را چنین آمار کرده است در دو قسمت.

قسمت اوّل کبائر قطعی به این شرح:

1- شرک بخدا 2- نومیدی از رحمت خدا 3- ایمنی از مکر خدا 4- قتل نفس 5- عقوق والدین 6- نسبت زنا بمؤمن و مؤمنه دادن 7- خوردن مال یتیم بناحق 8- فرار از جبهه جهاد 9- رباخواری 10- سحر 11- کاهنی کردن 12- زنا 13- لواط 14- دزدی بخصوص از غنیمت 15- قسم بدروغ 16- ترک واجبات الهیّه مانند نماز و روزه و زکوة و تأخیر حجّ از سال استطاعت بدون عذر 17- شهادت ناحقّ و کتمان شهادت حقّ 18- شرب خمر

سه رساله، ص: 54

می‌گساری 19- نقض قرارداد 20- نقض عهد با خدا و خلق 21- قطع رحم 22- تعرّب بعد الهجرة 23- دروغ بستن بر خدا و رسول و ائمّة علیه السلام 24- غیبت 25- بهتان.

قسمت دوّم کبائر احتمالی:

26- ترک همه مستحبّات 27- منع آب زیادی از رهگذران تشنه با عدم حاجت خود 28- بی‌احتیاطی از بول 29- وسیله‌سازی برای دشنام به پدر و مادر 30- اضرار در وصیّت 31- خشم از قضای الهی 32- اعتراض بر مقدّرات الهیّه 33- تکبّر 34- حسد بردن 35- دشمنی با مؤمنین 36- الحاد در حرم مکّة و مدینة 37- سخن‌چینی 38- بریدن عضوی از مؤمن بناحق 39- خوردن مردار و نجاسات دیگر 40- جاکشی 41- اصرار بر صغیرة 42- امر به منکر و نهی از معروف 43- دروغ و خلف وعده 44- خیانت 45- لعن بر مؤمن 46- دشنام به مؤمن 47- آزار کردن مؤمن 48- زدن خدمتکار بیش از استحقاق 49- منع آب مباح از ذی حق آن 50- سدّ راه مردم 51- تضییع عیال 52- تعصّب 53- ظلم 54- دغلی 55- دوروئی 56- خوار شمردن مؤمن 57- عیب‌جوئی از مؤمن 58- سرزنش مؤمن 59- افتراء بر مؤمن 60- سبّ مؤمن 61- بدگمانی به مؤمن 62- ترسانیدن مؤمن 63- کم دادن در پیمانه و ترازو 64- ترک امر به معروف و نهی از منکر 65- همنشینی با فاسقان خصوصا در مجلس میخواری 66- بدعت در دین 67- همنشینی با بدعت‌گذاران 68- کوچک شمردن گناه 69- قمار کردن 70- حرام خوردن.

سه رساله، ص: 55

شهید رحمة الله علیه فرموده است: هر گناهی که شرع در خصوص آن تهدید کرده و وعید عذاب داده کبیره باشد و بعضی از آنها را شمرده 1- شرک بخدای متعال 2- قتل بناحق 3- لواط 4- زنا 5- گریز از جبهه جهاد 6- سحر 7- رباخواری 8- تهمت زنا به زنان پارسا 9- خوردن مال یتیم 10- غیبت بناحق 11- سوگند دروغ 12- گواهی بناحق 13- میخواری 14- بی‌احترامی بکعبه 15- دزدی 16- تخلّف از قرارداد 17- تعرّب بعد از هجرت 18- نومیدی از رحمت خدای تعالی 19- ایمنی از مکر خدا 20- عقوق والدین.

سه رساله، ص: 56

فصل سوم در بیان اینکه راه شناختن کبیره بودن گناه به چه نحو است

راه شناختن آن به طوری که مرحوم شیخ انصاری رضوان الله علیه در رساله عدالت مرقوم فرموده‌اند پنج راه است:

راه اول: روایت معتبر است که در آن تصریح شده باشد که فلان گناه از گناهان بزرگ است. در فصل دوم این کتاب قسمتی از آن روایات و ترجمه آنها بیان شد.

راه دوم: آیه یا روایت معتبری است که مثلا در مورد فلان گناه بگوید خدای متعال برای انجام‌دهنده این گناه آتش جهنم را واجب کرده است.

راه سوم: خدای متعال در قرآن مجید به خصوص تصریح کند که برای انجام‌دهنده فلان گناه عذاب مهیا شده. چنانکه در ذیل روایت صحیحه حضرت عبد العظیم که در فصل دوم یاد شد به این آیات اشاره گردید.

راه چهارم: شناختن گناهان کبیره آن است که عقل یا نقل دلالت کند بر اینکه فلان گناه از فلان گناه که کبیره بودنش ثابت شده بالاتر و شدیدتر است.

مثل اینکه بما میگویند «الغیبة اشدّ من الزّنا» بدگوئی کردن پشت سر مؤمنین از زنا کردن بالاتر است، ما می‌فهمیم که غیبت کردن و بدگوئی نمودن پشت سر مؤمنین هم از گناهان کبیره است

سه رساله، ص: 57

اگرچه در هیچ روایتی تصریح نشده باشد که غیبت از گناهان کبیره است زیرا چون زنا کردن برای ما معلوم شده که از گناهان کبیره است تا در روایت دیدیم که غیبت کردن از زنا نمودن بالاتر و شدیدتر است یقین می‌کنیم که غیبت کردن هم از گناهان کبیره است.

و همچنین اگر مسلمانی جاسوسی کند و مطالبی را از مسلمانان به کفّار خبر دهد تا باعث شود که دشمنان بر مسلمین غلبه پیدا کنند یا خون مسلمان را بریزند، این موضوع اگرچه در روایات ما بعنوان گناه کبیره یافت نشود اما بعد از اینکه دیدیم در روایات فرمودند یکی از گناهان کبیره فرار از جنگ است برای ما به حکم عقل معلوم میشود که مسلما جاسوسی که ضررش به مراتب برای مسلمانها از فرار نمودن در جنگ بیشتر است از گناهان کبیره می‌باشد.

مؤلّف گوید چقدر پست است کسی که برای لقمه نانی و ریاست چند روزه دنیا از دشمنان ما پولی بگیرد و خبرهائی به آنها بدهد و به نفع آنها کارهائی در وطن خود انجام دهد نیست اینها همه مگر از نداشتن دین و ایمان و پاک نبودن نطفه آنها، پناه می‌بریم به خدا از اینکه خدای متعال در روز قیامت با ایندسته از مردم چه معامله بنماید و چه عذابی از برای آنها معلوم فرماید.

راه پنجم از راههای شناختن گناهان کبیره این این است که به ما بگویند فلان گناه اگر از کسی صادر شد شهادة او قبول نمی‌شود از این مطلب می‌فهمیم که آن گناه از گناهان کبیره است. یا مثلا وقتی بما گفتند که اگر کسی فلان گناه را کرد پشت سر او

سه رساله، ص: 58

بجماعت نماز نخوانید برای ما معلوم می‌شود که آن گناه از گناهان بزرگ است.

مثل اینکه در روایت وارد شده که ما را نهی کرده‌اند از نماز خواندن پشت سر کسی که عاقّ والدین باشد البتّه از این نهی ما یقین می‌کنیم که عقوق والدین و اذیت به پدر و مادر از گناهان کبیره است اگرچه فرضا در هیچ روایتی نباشد که عقوق والدین از گناهان کبیره است.

سه رساله، ص: 59

فصل چهارم در بیان نقل اقوال علماء راجع به گناهان کبیره.

بدانکه سعید بن جبیر و مجاهد می‌گویند: گناه کبیره هر گناهی است که خدای متعال وعده عذاب در آخرت برای بجاآورنده آن داده است و در دنیا هم حدّی و مجازاتی برای او مقرّر فرموده است.

قول دیگر قول ابن عباس و بعضی علماء شیعه است و آن این است که هر کاری را که خدای متعال نهی فرموده است کبیره می‌باشد. لکن بعضی از آنها بزرگترند نسبت به بعض دیگر، مثلا نگاه کردن به نامحرم از گناهان بزرگ است، اما نسبت به بوسیدن نامحرم کوچک است، و همچنین بوسیدن نامحرم گناه بزرگی است، اما نسبت به زنا کردن کوچک‌تر است، و همچنین زنا کردن با زن نامحرم گناه بزرگی است، اما گناه زنا با زن شوهردار به مراتب بیشتر است از زنای با زن بی‌شوهر، و لذا حدّش سنگسار است اما حدّ زنا با زن بی‌شوهر صد تازیانه است. نه اینکه بعضی از گناهان ذاتا کوچک باشند که بدون مانع انسان آنها را بجا آورد و حال آنکه در روایت وارد شده در موقع معصیت به کوچکی گناه نگاه مکن بلکه تأمل و فکر کن که گناه چه کسی را و چه خدائی را می‌کنی و از او شرم کن و در مقابل نعمتهای او شاکر باش.

خدایا ما را توفیق بده که معصیت و نافرمانی تو را نکنیم زیرا توئی

سه رساله، ص: 60

توفیق‌دهنده، برای اینکه ما از عهده سئوال و پرسش مأمورین تو برنمی‌آییم و طاقت آتش جهنّم تو را هم نداریم خدایا بر بدن ضعیف ما ترحّم کن و ما را به آتش جهنّمت مسوزان.

شیخ بهائی رحمة اللّه علیه فرموده بزرگان را در تحقیق گناهان کبیره اختلاف است.

1- هرگناهی که خدا در قرآن برای آن عقاب معیّن کرده است.

2- هرگناهی که برای آن حدّ معیّن شده.

3- هر گناهی که ارتکاب آن دلالت بر بی‌اعتنائی به دین دارد.

4- هر گناهی که حرمتش به دلیل قطعی ثابت است.

5- هرچه در قرآن و سنّت به شدّت مورد تهدید واقع شده است.

6- ابن مسعود گفته که هرچه از اول سوره نساء تا آیه 31 از آن نهی شده است.

7- همه گناهان، کبیره هستند چون خلاف دستور خدایند و بزرگی و خردی آنها نسبت به هم است مرحوم طبرسی این قول را در مجمع البیان به علمای شیعه نسبت داده است.

8- جمعی از علماء کبائر را هفت شمرده‌اند.

9- جمعی از علماء گناهان بزرگ را بیست گفته‌اند.

10- بعضی از بزرگان چهل گناه را کبیره شمرده‌اند.

سه رساله، ص: 61